هیدرولوژی
محمد اکبری نسب؛ فائزه عباسی؛ نادیا طالب پور
چکیده
سیلابها نقش اساسی در جریان رودخانهها دارند بنابراین بررسی و تحلیل آنها از اهمیت ویژهای برخوردار است. مطالعه دینامیک سیلاب و آب تخلیهشده آن به دریا (پلوم) در زمینههای شیلات، رسوبگذاری، حمل و نقل و محیط زیست اهمیت بسیاری دارد. در این پژوهش به بررسی گسترش پلوم وارده از رودخانه بابلرود به دریای کاسپین در جریان سیلاب بهار سال ...
بیشتر
سیلابها نقش اساسی در جریان رودخانهها دارند بنابراین بررسی و تحلیل آنها از اهمیت ویژهای برخوردار است. مطالعه دینامیک سیلاب و آب تخلیهشده آن به دریا (پلوم) در زمینههای شیلات، رسوبگذاری، حمل و نقل و محیط زیست اهمیت بسیاری دارد. در این پژوهش به بررسی گسترش پلوم وارده از رودخانه بابلرود به دریای کاسپین در جریان سیلاب بهار سال ۱۳۹۸ پرداختهشده است. با توجه به اینکه این سیلاب از لحاظ بزرگی شدید ترین سیلاب رخ داده در ۵۰ سال اخیر است، برآورد میزان نفوذ پلوم سیلابی به دریا میتواند حداکثر میزان نفوذ پلوم رودخانه بابلرود به دریا و درنتیجه انتقال رسوبات و آلایندهها را مشخص سازد. بدین منظور ابتدا تصاویر سنجنده sentinel-2، اخذ گردید سپس پیش پردازشهای مورد نیاز شامل تصحیح هندسی و رادیومتریکی انجام شد. با استفاده از ویژگی رفتار طیفی آبهای گلآلود و شفاف و همچنین شاخص بهینه (OIF)، بهترین ترکیب رنگی با بیشترین حجم اطلاعات، با فاکتور شاخص بهینه 0.19، ترکیب باندی ۳ و ۴ و ۸ تشخیص داده شد. برای تفکیک بهتر آبهای کدر و شفاف، بر روی شاخصهای NDVI، NDFI و MNDWI، آستانههایی اعمالشد. درنهایت با رسم درخت تصمیمگیری و برآیند همه این شاخصها و اعمال آستانهها، میزان پلوم حاصل از سیلاب آشکار شد. براساس نتایج بدست آمده، مساحتی در حدود ۹ کیلومتر مربع از زبانه پلوم وارد شده در اثر سیلاب به دریای کاسپین قابل شناسایی است. از طرفی نتایج نشان میدهد این زبانه نیز به سمت شرق گسترش یافته است.
زیبا کونانی؛ علیرضا ایلدرمی؛ حسین زینی نوند؛ حمید نوری
چکیده
امروزه بررسی و پیشبینی اثر تغییرات اقلیمی جهت برنامهریزیهای کلان کشور در رابطه با مدیریت منابع آب در دورههای آتی مورد توجه قرار گرفته است. هدف از این تحقیق ارزیابی اثر تغییر اقلیم بر رواناب حوضه آبخیز رحیمآباد- سیلاخور لرستان در دورههای آتی است. ابتدا داده های مدل گردش عمومی جو HADCM3 با بکارگیری دو مدل ریز -مقیاسنمایی ...
بیشتر
امروزه بررسی و پیشبینی اثر تغییرات اقلیمی جهت برنامهریزیهای کلان کشور در رابطه با مدیریت منابع آب در دورههای آتی مورد توجه قرار گرفته است. هدف از این تحقیق ارزیابی اثر تغییر اقلیم بر رواناب حوضه آبخیز رحیمآباد- سیلاخور لرستان در دورههای آتی است. ابتدا داده های مدل گردش عمومی جو HADCM3 با بکارگیری دو مدل ریز -مقیاسنمایی آماری LARS-WG و SDSM طبق سه سناریو A2، B2 و B1 برای حوضه ریزمقیاس و سپس پارامترهای اقلیمی دوره پایه (2014-1990)، مورد ارزیابی و سپس پارامترهای اقلیمی برای دوره 2065-2046 شبیهسازی شدند. همچنین به منظور بررسی اثر تغییر اقلیم بر رواناب در منطقه مورد مطالعه، از مدل SIMHYD استفاده شد. بررسیها نشان میدهد که کارایی مدل با مقادیر ضریب تغذیه، ضریب نفوذ و ظرفیت ذخیره رطوبت خاک رابطه مستقیم دارد. همچنین مدلSIMHYD، بیشترین حساسیت را نسبت به پارامترهای ضریب جریان پایه و ظرفیت ذخیره باران و کمترین میزان حساسیت پذیری را نسبت به آستانه نفوذپذیری دارد. بطوریکه با افزایش مقدار پارامتر ضریب جریان پایه تا بیش از 057/0شاهد روند افزایشی در مقدار ضریب کارایی مدل و پس از آن این مقدار کاهش مییابد. با توجه به افزایش دما و کاهش دبی و مولفههای رواناب کل، بهتر است راهکارهایی جهت برنامهریزی و مدیریت منابع آب حوضه آبخیز سیلاخور- رحیمآباد در پیش گرفته شود.
ژئومورفولوژی
امیرحسین قربانی؛ رئوف مصطفیزاده؛ محسن ذبیحی؛ مسعود جعفری رودسری
چکیده
پژوهش حاضر با هدف تجزیه و تحلیل و شناسایی نقاط داغ وقوع زمینلغزش با استفاده از آمار مکانی و الگوریتم Getis-Ord در حوزه آبریز قرناوه استان گلستان برنامهریزی شده است. در این راستا، فراوانی وقوع زمینلغزش براساس طبقات شیب، جهت جغرافیایی، کاربری اراضی، نوع خاک و انواع ویژگیهای پهنههای لغزشی مورد تحلیل قرار گرفته است. در تعیین نقاط ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف تجزیه و تحلیل و شناسایی نقاط داغ وقوع زمینلغزش با استفاده از آمار مکانی و الگوریتم Getis-Ord در حوزه آبریز قرناوه استان گلستان برنامهریزی شده است. در این راستا، فراوانی وقوع زمینلغزش براساس طبقات شیب، جهت جغرافیایی، کاربری اراضی، نوع خاک و انواع ویژگیهای پهنههای لغزشی مورد تحلیل قرار گرفته است. در تعیین نقاط داغ و مناطق بحرانی، معیارهای مساحت، طول، عرض، عمق و ارتفاع پرتگاه مبنای تحلیلهای مکانی در نظر گرفته شده است. نتایج نشان داد که نقاط داغ وقوع زمینلغزش در محدوده شرقی منطقه مطالعاتی قرار گرفتهاند که در طبقات ارتفاعی بالا، کاربری اراضی مرتعی و شیب بالا واقع شده است. براساس یافتههای پژوهش، اراضی مرتعی و جنگلی، خاکهای بادی-یخچالی لسی و طبقه شیب 50 تا 75 درصد و جهت جغرافیایی شمالی بیشترین تعداد وقوع زمینلغزش را به خود اختصاص دادهاند. همچنین، نقاط وقوع زمینلغزش غیرمعنیدار از نظر آماری با استفاده از روش Getis-Ord و براساس معیار مساحت زمینلغزش در مناطق میانی و پاییندست حوزه آبریز مورد مطالعه قرار دارد. تعیین نقاط بحرانی وقوع زمینلغزش و نیز تعیین عوامل مؤثر بر آن از طریق تحلیل نقشههای مکانی در بستر GIS امکان تعیین آستانههای موثر بر وقوع زمینلغزش را فراهم مینماید. تجزیه و تحلیل نقاط بحرانی وقوع زمینلغزش میتواند بهعنوان مبنای برنامهریزی مکانی، شناسایی مناطق بحرانی و کاهش خطر مدنظر قرار گیرد. رویکرد مورد استفاده در ارزیابی خودهمبستگی مکانی مخاطرات طبیعی کاربرد دارد و در تلفیق با پهنههای مستعد خطرات چندگانه محیطی میتواند مبنای پیشبینی شدت خطر و خسارت در آینده قرار گیرد.
آب های زیرزمینی
صیاد اصغری سراسکانرود؛ مریم ریاحی نیا
چکیده
امروزه بهدلیل افزایش جمعیت، توسعه صنعتی، بهرهبرداری بیرویه، خشکسالیها بهرهبرداری از آبهای زیرزمینی چندین برابرشده است. بنابراین تشخیص مناطق دارای آب زیرزمینی بهعنوان یکی از منابع مهم برای تأمین آب آشامیدنی، کشاورزی، صنایع مختلف بهخصوص از موارد مهم و ضروری در مدیریت منابع آب محسوب میشود. ...
بیشتر
امروزه بهدلیل افزایش جمعیت، توسعه صنعتی، بهرهبرداری بیرویه، خشکسالیها بهرهبرداری از آبهای زیرزمینی چندین برابرشده است. بنابراین تشخیص مناطق دارای آب زیرزمینی بهعنوان یکی از منابع مهم برای تأمین آب آشامیدنی، کشاورزی، صنایع مختلف بهخصوص از موارد مهم و ضروری در مدیریت منابع آب محسوب میشود. هدف از انجام این پژوهش، بررسی و پهنهبندی مناطق دارای آب زیرزمینی در دشت خرمآباد واقع در استان لرستان با استفاده از روش شبکه عصبی کانولوشن است. بدین منظور ابتدا از طریق بازدیدهای میدانی، نقشههای زمینشناسی و توپوگرافی و با مرور منابع قبلی و بررسی شرایط منطقه، نه عامل طبقات ارتفاعی، شیب، جهت شیب، فاصله از گسل، فاصله از رودخانه، بارش، لیتولوژی و کاربریاراضی، خاک بهعنوان عوامل مؤثر بررسی و انتخاب شدند و نقشه آنها در محیط ArcGisتهیه شدند. درروش کانولوشن تعداد نمونهها بهعنوان نسبت بین مجموعه آموزشی و مجموعه آزمایشی70:30 تعیین شد و چارچوب شبکه عصبی کانولوشن بهعنوان 2 لایه کانولوشن و 2 لایه ادغام، 2 اتصال کامل استفاده شد. لایهها و در نهایت لایه sigmoid برای در طبقهبندی از هسته کانولوشن 3 3، تابع Relu بهعنوان تابع فعالسازی و تابع آنتروپی متقاطع بهعنوان تابع زیان استفاده شد. نقشههای بهدست آمده در 5 کلاس طبقهبندی شد. همچنین برای اعتبارسنجی نتایج مدل از ماتریس کانفیوزن استفاده شد.30 درصد از دادههای واقعی برای ارزیابی استفاده شد که منجر بهدقت کلی92 درصد شد، یعنی مدل توانسته 92درصد دادهها را آب زیرزمینی و93درصد عدم آب زیرزمینی رو بهدرستی تشخیص دهد. تجزیه و تحلیل نقشه پتانسیل آب زیرزمینی مدل شبکه عصبی کانولوشن نشان میدهد که حدود 57 درصد منطقه در شرایط کم آب زیرزمینی و43درصد منطقه در شرایط خوب آب زیرزمینی قرار دارد.
حسن خاوریان؛ مریم آقایی؛ رئوف مصطفیزاده
چکیده
هدف از این مطالعه مدلسازی رواناب ماهانه با استفاده از مدل Temez با در نظر گرفتن تاثیرات سناریوهای مختلف تغییر کاربری اراضی بر سیلاب در حوزه آبریز کوزهتپراقی استان اردبیل است. در این مطالعه از تصویر ماهوارهای لندست 8 سنجنده OLI/TIRS، مدل رقومی ارتفاعی (DEM)، دادههای بارش، دما و دبی روزانه دوره 10 ساله (1381-1391) استفاده شد. طبقهبندی کاربری ...
بیشتر
هدف از این مطالعه مدلسازی رواناب ماهانه با استفاده از مدل Temez با در نظر گرفتن تاثیرات سناریوهای مختلف تغییر کاربری اراضی بر سیلاب در حوزه آبریز کوزهتپراقی استان اردبیل است. در این مطالعه از تصویر ماهوارهای لندست 8 سنجنده OLI/TIRS، مدل رقومی ارتفاعی (DEM)، دادههای بارش، دما و دبی روزانه دوره 10 ساله (1381-1391) استفاده شد. طبقهبندی کاربری اراضی با استفاده از روش نظارتشده ماشین بردار پشتیبان انجام شد و ضریب کاپای 95/0 و صحت کلی 5/97 درصد بدست آمد. علاوه براین، باتوجه به وضعیت موجود کاربریهای اراضی، مجاورت کاربریهای اراضی و درصد شیب کاربریهای اراضی در حوزه مورد مطالعه 10 سناریوی تغییرکاربری اراضی در حوضه ی مورد مطالعه تعریف و تدوین شد. همچنین، نتایج حاصل از مدلسازی با استفاده از دادههای دبی مشاهداتی ایستگاه هیدرومتری کوزهتپراقی واسنجی و اعتبارسنجی شد. مقدار ضریب تبیین برای مراحل واسنجی و اعتبارسنجی بهترتیب برابر با 77/0 و 65/0 بود. نتایج نشاندهنده این بود که اگر تغییرات کاربریهای اراضی در حوضه یمورد مطالعه در آینده براساس شرایط تدوینشده در سناریوهای احیاء کاربری اراضی3 (احداث باغ در اراضی کشاورزی آبی)، 4 (احداث باغ در اراضی کشاورزی آبی و احیا مراتع شخمخورده) و5 (احداث باغ در مراتع شخمخورده و کمبازده) باشد، حجم رواناب بهمیزان 4/3، 3/3 و 1/4 درصد کاهش خواهد یافت. همچنین، اگر تغییرات کاربری اراضی براساس شرایط تدوینشده در سناریوهای تخریب کاربری اراضی در سناریوی 9 (تبدیل مراتع پرشیب به زراعت دیم) و 10 (تبدیل مراتع کم شیب به اراضی بدون پوشش) باشد، میزان رواناب ماهانه بهمیزان 24/15 و 5/4 درصد افزایش خواهد یافت.
محمدحسین رضائی مقدم؛ داود مختاری؛ مجید شفیعی مهر
چکیده
سیلاب یکی از رایجترین مخاطرات طبیعی است که سالانه موجب خسارات جانی و مالی فراوانی در سراسر جهان میگردد. پهنهبندی پتانسیل سیلخیزی یکی از روشهایی است که جهت کاهش خطرات ناشی از سیل میتوان اتخاذ نمود. در این منطقه مطالعه ی جامعی در این زمینه صورت نگرفته است و هرسال وقوع سیلاب خسارات زیادی به بار میآورد بنابراین هدف از این ...
بیشتر
سیلاب یکی از رایجترین مخاطرات طبیعی است که سالانه موجب خسارات جانی و مالی فراوانی در سراسر جهان میگردد. پهنهبندی پتانسیل سیلخیزی یکی از روشهایی است که جهت کاهش خطرات ناشی از سیل میتوان اتخاذ نمود. در این منطقه مطالعه ی جامعی در این زمینه صورت نگرفته است و هرسال وقوع سیلاب خسارات زیادی به بار میآورد بنابراین هدف از این پژوهش، تعیین پهنههای خطر سیلاب در حوضهی آبریز شهرچای میانه (بستان آباد - میانه) واقع در شمال غرب ایران میباشد. جهت اجرای این مدل از لایههای مختلفی همچون شیب، جهت شیب، طبقات ارتفاعی، فاصله از آبراهه، تراکم آبراهه، کاربری اراضی، پوشش گیاهی، لیتولوژی، بارندگی و خاک استفاده گردید. استانداردسازی با استفاده از روش فازی در محیط نرمافزار Arc Map صورت گرفت. تحلیل و مدلسازی نهایی با استفاده از مدل ویکور انجام گردید. نتایج نشان داد که شیب، بارندگی و جهت شیب بیشترین تأثیر را در وقوع سیلاب، در این حوضه دارند. همچنین با توجه به نتایج بهدستآمده به ترتیب 02/6 و 45/10 درصد از محدوده ی موردمطالعه در طبقه بسیار پرخطر و پرخطر قرار دارند.
مجتبی یمانی؛ حمید گنجائیان؛ لیلا گروسی؛ مهناز جاودانی
چکیده
کشاورزی از طریق تاثیرگذاری بر محیطزیست، رشد اقتصادی و تأمین امنیت غذایی نقش حیاتی در توسعه اقتصادی هر کشوری نقش دارد. یک از مهم ترین برنامهها تعیین نواحی مناسب برای توسعه اراضی کشاورزی است. در تحقیق سعی بر آن شده است تا بر اساس پارامتر هیدروژئومورفولوژی، مناطق مناسب جهت توسعه این اراضی در محدوده موردمطالعه مشخص شود. لایه های اطلاعاتی ...
بیشتر
کشاورزی از طریق تاثیرگذاری بر محیطزیست، رشد اقتصادی و تأمین امنیت غذایی نقش حیاتی در توسعه اقتصادی هر کشوری نقش دارد. یک از مهم ترین برنامهها تعیین نواحی مناسب برای توسعه اراضی کشاورزی است. در تحقیق سعی بر آن شده است تا بر اساس پارامتر هیدروژئومورفولوژی، مناطق مناسب جهت توسعه این اراضی در محدوده موردمطالعه مشخص شود. لایه های اطلاعاتی تحقیق حاضر شامل جنس خاک، تیپ اراضی، زمین شناسی، شیب، ارتفاع، بارش، دما و کیفیت شیمیایی آب زیرزمینی می باشد. پارامترهای مورد بررسی بر اساس نظر کارشناسان و به روش ANP امتیازدهی شده اند. سپس با استفاده از تلفیق دو روش OWA و ANP لایه های اطلاعاتی باهم ترکیب شده اند. مطابق نتیجه نهایی، محدوده شهرستان از نظر میزان تناسب جهت توسعه اراضی کشاورزی به سه کلاس مناسب، نسبتاً مناسب و نامناسب تقسیم شدهاند. کلاس مناسب با 1193 کیلومترمربع وضعیت عمدتاً مشتمل بر نواحی مرکزی، شمال و شمال شرقی شهرستان است. این مناطق عمدتاً دارای شیب و ارتفاع کم، میانگین دمای بالا و همچنینی وضعیت لیتولوژی و خاک مناسبی هستند. مناطق نسبتاً مناسب نیز با 1225 کیلومترمربع وسعت عمدتاً شامل نواحی جنوبی و غربی است و همچنین کلاس نامناسب با 581 کیلومترمربع وسعت عمدتاً شامل نواحی غربی شهرستان است که به دلیل ارتفاع و شیب زیاد، میانگین دمای پایین و همچنین لیتولوژی نامناسب در این کلاس قرارگرفته است.
هیدروژئولوژی
مهشید معاوی؛ هیوا علمیزاده
چکیده
در دیدگاه رفتارهای فرکتالی، ویژگی همانندسازی در طول زمان الگوهایی را در بستر حوضه بهوجود میآورند که بنا بر ویژگیهای زایشی و چگونگی تحولات، عملکرد منحصر بهفردی را در طی بلوغ یک حوضه آبریز به نمایش میگذارند. بههمین دلیل در این پژوهش با هدف بررسی انشعاب شبکههای آبراههای حوضه رامهرمز از مدل توکوناگا و بعدفرکتال ...
بیشتر
در دیدگاه رفتارهای فرکتالی، ویژگی همانندسازی در طول زمان الگوهایی را در بستر حوضه بهوجود میآورند که بنا بر ویژگیهای زایشی و چگونگی تحولات، عملکرد منحصر بهفردی را در طی بلوغ یک حوضه آبریز به نمایش میگذارند. بههمین دلیل در این پژوهش با هدف بررسی انشعاب شبکههای آبراههای حوضه رامهرمز از مدل توکوناگا و بعدفرکتال همبستگی استفاده شده است. رودخانه رامهرمز از زیرحوضههای حوضه آبریز جراحی واقع در جنوب غربی کشور میباشد که از 50 کیلومتری جنوب شرق ایذه سرچشمه گرفته و به سوی جنوب غرب سرازیر میگردد. در این پژوهش شبکههای رودخانه با استفاده از نرمافزار Arc GIS استخراج شده و سپس دادههای ورودی برای محاسبه عدد فرکتالی دو بعدی به کمک تابع همبستگی وارد نرمافزار گردید. در این راستا ابتدا حوضه رامهرمز را به دو بخش شرقی و غربی تقسیم نموده و در ادامه با استفاده از روش توکوناگا، شبکه نامنظم و منحنی رودخانه رامهرمز به شکل منظم، هندسی و درختی منتناظر ترسیم شده است. با توجه به طول شاخهها، بعد فرکتالی برای هر دو بخش حوضه رامهرمز محاسبه گردید. بعد فرکتالی همبستگی حوضه رامهرمز و بخشهای شرقی و غربی آن بین (42/1 تا 68/1) با ضریب همبستگی بالا برآورد گردیده است. بعد فرکتال محاسبه شده معرف نسبت انشعاب متوسط و مدت زمان اندک برای رسیدن به جریان دائمی است که بیانگر رفتار آشوبناکی نسبتاً بالای حوضه و بخشهای آن میباشد.
مهدی حیات زاده؛ سحر امینی؛ علی فتح زاده؛ مریم اسدی
چکیده
بار رسوبی معلق یکی از مهمترین عناصر رودخانهای است که علاوه بر تاثیر بر کیفیت آب، نقش موثری در مدیریت منابع آبی و سازههای احداثی بر روی این منابع دارد. پارامترهای فیزیوگرافی که بیانگر ویژگیهای فیزیکی حوضه آبریز هستند میتواند به عنوان یک فاکتور تعیین کننده در میزان رسوبزایی حوضه آبریز مطرح گردد. روشهای متعددی به منظور ...
بیشتر
بار رسوبی معلق یکی از مهمترین عناصر رودخانهای است که علاوه بر تاثیر بر کیفیت آب، نقش موثری در مدیریت منابع آبی و سازههای احداثی بر روی این منابع دارد. پارامترهای فیزیوگرافی که بیانگر ویژگیهای فیزیکی حوضه آبریز هستند میتواند به عنوان یک فاکتور تعیین کننده در میزان رسوبزایی حوضه آبریز مطرح گردد. روشهای متعددی به منظور برآورد بار معلق رودخانهها وجود دارد. از جمله این روشها استفاده از مدلهای دادهکاوی میباشد که در حل مسایل هیدرولوژی رسوب بسیار پرکاربرد میباشد. لذا در این پژوهش با تلفیق مدلهای دادهکاوی و پارامترهای فیزیوگرافی، بار رسوب 30 حوضه آبریز در استان لرستان با دوره آماری 33 ساله برآورد گردید. به منظور بررسی اثر شاخصهای مختلف فیزیوگرافی بر میزان برآورد رسوب در گام نخست دبی جریان به عنوان تنها ورودی مدلها و در گام بعدی شاخصهای مختلف فیزیوگرافی حوضه به عنوان ورودیهای مدلهای مختلف دادهکاوی انتخاب گردید. در این مطالعه از پنج مدل دادهکاوی از جمله شبکه عصبی مصنوعی، ماشینبردار پشتیبان تکاملی، درخت تصمیم، فرآیند گوسی و رگرسیون استفاده شد. نتایج نشان داد تمامی مدلها از دقت قابل قبولی برخوردار بودند. در هر دو مجموعه داده، مدل ماشینبردار پشتیبان تکاملی دارای بهترین دقت بود. با بهکارگیری شاخصهای مورد اشاره دقت در تمامی مدلها افزایش یافت به طوریکه در مدل ماشینبردار پشتیبان تکاملی میزان میانگین مربعات خطا از 74/6 به 3 کاهش یافت و ضریب همبستگی از 994/0 به 999/0 افزایش یافت. وزندهی پارامترها نیز نشان داد که بیشترین وکمترین وزن به ترتیب مزبوط به شاخص زبری و نسبت کشیدگی بوده است.
هیدروژئومورفولوژی
احد حبیب زاده؛ مسعود گودرزی؛ مالک رفیعی
چکیده
بحران کمبود آب و شوری خاک مشکلات کلیدی هستند که توسعهی پایدار کشاورزی در مناطق خشک را محدود میکند. ترویج و توسعه استفاده از سیلاب راهکاری مناسب در تأمین آب کشاورزی، مناطق خشک و نیمهخشک است. بررسی آمار و اطلاعات مربوط به شرایط اقلیمی شمال دریاچهی ارومیه نشان میدهد اقلیم منطقه از نوع نیمهخشک سرد بوده، بارشهای شدید، رگبارهای ...
بیشتر
بحران کمبود آب و شوری خاک مشکلات کلیدی هستند که توسعهی پایدار کشاورزی در مناطق خشک را محدود میکند. ترویج و توسعه استفاده از سیلاب راهکاری مناسب در تأمین آب کشاورزی، مناطق خشک و نیمهخشک است. بررسی آمار و اطلاعات مربوط به شرایط اقلیمی شمال دریاچهی ارومیه نشان میدهد اقلیم منطقه از نوع نیمهخشک سرد بوده، بارشهای شدید، رگبارهای بهاره به همراه دورههای خشک چند ماهه در تابستان حکمفرما است. برآورد نیاز آبی منطقه در فصل کشت و برداشت، اهمیت آبیاری سیلابی و تناسب حجم سیلابها را نشان میدهد. از 6300 میلیون مترمکعب بارش منطقه، 5/4 میلیونمترمکعب جریان سیلابی بوده، که 5/2 میلیونمترمکعب آن مربوط به رودخانههای امستجان و انگشتجان است. هدف این پژوهش تحلیل کیفی سیلابها، کنترل و استفاده از سیلاب در تأمین آب کشاورزی در دشتهای کشاورزی شمال دریاچهی ارومیه است. جهت اجرای پروژه، نمونهبردارهای سیلاب، همراه اشلهای اندازهگیری عمق نصب گردید؛ از سیلابها نمونهبرداری شده، آزمایشات هیدروشیمیایی انجام شد، به منظور تحلیل دادههای کیفی از دیاگرامهای هیدروشیمیایی ویلکوکس، استیف و پایپر استفاده شد. نتایج نشان میدهد بیشترین مقدار هدایت الکتریکی مربوط به نمونههای رودخانهی انگشتجان، با 487 و470 میکروموهوس برسانتیمتر است. تیپ اغلب نمونههای سیلابی بیکربنات و رخساره سدیک-کلسیک است. همچنین سیلابها از سختی موقت و یا کربناته برخوردار بوده، به علت دارا بودن مقدار بالای آنیون کربناته در طبقهی آبهای سخت هستند. براساس طبقهبندی ویلکوکس کیفیت آب کشاورزی همهی نمونهها در محدودهی C2S1 قراردارند. آبیاری با این آب برای کلیهی خاکها بدون اشکال بوده، خطری ایجاد نمیکند. بنابراین از نظر کشاورزی در محدودهی آبهای خوب هستند.
محمد حسین رضایی مقدم؛ اسدالله حجازی؛ مهدی مزبانی
چکیده
امروزه فرسایش خاک به عنوان یکی از مباحث مهم مدیریت حوضه های آبریز در سطح ملی و جهانی مطرح میباشد. در این پژوهش به منظور شناسایی توزیع مکانی فرسایش خاک و تولید رسوب در حوضهی آبریز سراب سیکان از معادلهی جهانی اصلاح شده هدر رفت خاک استفاده شده است. با استفاده از داده های بارندگی 17 ساله (1397-1380)، اطلاعات خاکشناسی و مدل رقومی ...
بیشتر
امروزه فرسایش خاک به عنوان یکی از مباحث مهم مدیریت حوضه های آبریز در سطح ملی و جهانی مطرح میباشد. در این پژوهش به منظور شناسایی توزیع مکانی فرسایش خاک و تولید رسوب در حوضهی آبریز سراب سیکان از معادلهی جهانی اصلاح شده هدر رفت خاک استفاده شده است. با استفاده از داده های بارندگی 17 ساله (1397-1380)، اطلاعات خاکشناسی و مدل رقومی ارتفاعی با تفکیک 10 متری هر یک از فاکتورهای فرسایندگی (R)، فرسایش پذیری (K)، شیب و طول شیب (LS) و حفاظت خاک (P) در محیط ArcGIS تهیه شدند. از سنجنده ی ماهواره سنتینل 2 نیز جهت استخراج و تهیه فاکتور پوشش گیاهی حوضه (C) در محیط نرم افزارENVI 5.3 استفاده شد. در نهایت با ترکیب این فاکتورها در محیط نرمافزار ArcGIS مقدار فرسایش حوضه محاسبه گردید سپس با روش های مختلف نسبت تحویل رسوب (SDR) میزان رسوب تولید شده در حوضه به دست آمد. نتایج نشان داد که مقدار فرسایش در سطح حوضه از 003/0 تا 4/248 تن در هکتار در سال در سطح پیکسل متغیر بوده و میانگین هدر رفت خاک در حوضه 3/22 تن در هکتار در سال میباشد. در بین فاکتورهای مدل، فاکتور LS با ضریب همبستگی 92/0=R2 بیشترین تأثیرگذاری در فرسایش خاک را نشان داد. همچنین مقدار نسبت SDR با روش های مختلف بین 12/0 تا 36/0 محاسبه گردید که پس از تلفیق با نقشه فرسایش، بار رسوب حوضه محاسبه شد. میانگین بار رسوب با روش بویس 8/2 تن در هکتار در سال میباشد که نسبت به روش های دیگر به مقدار رسوب ایستگاه (65/1 تن در هکتار در سال) نزدیکتر میباشد.
صیاد اصغری سراسکانرود؛ مصطفی امیدی فر؛ احسان قلعه
چکیده
شناخت لندفرمها و نحوه پراکنش آنها از نیازهای اساسی در علم ژئومورفولوژی کاربردی و سایر علوم محیطی است و نقشه لندفرمها نمایانگر اشکال سطح زمین و نیز ماهیت فرآیندهایی است که در زمان حاضر رخ میدهند. هدف از این تحقیق، شناسایی لندفرمها و کاربریهای اراضی حوضه آبریز قرنقو با استفاده از روشهای طبقهبندی شیگرا شامل الگوریتم نزدیکترین ...
بیشتر
شناخت لندفرمها و نحوه پراکنش آنها از نیازهای اساسی در علم ژئومورفولوژی کاربردی و سایر علوم محیطی است و نقشه لندفرمها نمایانگر اشکال سطح زمین و نیز ماهیت فرآیندهایی است که در زمان حاضر رخ میدهند. هدف از این تحقیق، شناسایی لندفرمها و کاربریهای اراضی حوضه آبریز قرنقو با استفاده از روشهای طبقهبندی شیگرا شامل الگوریتم نزدیکترین همسایه و آستانهگذاری میباشد. بدین منظور از تصاویر ماهواره لندست برای بازه زمانی 1990 (TM) و 2020 (OLI) استفاده شد. برای اعمال طبقهبندی در گام نخست تصحیحات اتمسفری و رادیومتریکی بر روی تصاویر اعمال شد و سپس به منظور شناسایی و استخراج بهتر پدیدهها از الگوریتمهای PCA و MNF استفاده شد. برای انجام طبقهبندی تصاویر ماهوارهای نیز از روشهای طبقهبندی شیگرا شامل روش نزدیکترین همسایه و آستانهگذاری بهره گرفته شد. برای صحت نقشههای تولید شده با استفاده از ضریب کاپا و صحت کلی استفاده گردید. نتایج ارزیابی روشهای مورد استفاده نشان داد که روش نزدیکترین همسایه دارای دقت بیشتری نسبت به روش آستانهگذاری میباشد. همچنین نتایج حاصل از طبقهبندی نشان داد که بیشترین میزان تغییرات کاهشی در خلال سالهای 1990-2020 مربوط به کاربری مرتع متراکم میباشد، چرا که 49/12 درصد کاهش داشته است و بیشترین میزان تغییرات افزایشی مربوط به کاربری زراعت آبی میباشد که 83/10 درصد افزایش داشته است که مهمترین علت این افزایش مساحت را میتوان به احداث سد سهند در طول زمان ارتباط داد.
محمد حسین رضایی مقدم؛ داود مختاری؛ نسرین سمندر
چکیده
تغییرات کاربری اراضی یکی از عامل های مهم در تغییر جریان هیدرولوژیک، فرسایش حوضه و انهدام تنوع زیستی است. به همین دلیل آگاهی ازمیزان اثر تغییرات کاربری اراضی بر روی دبی و بار معلق یک ضرورت اجتناب ناپذیر است. هدف اصلی این پژوهش،آزمون کارایی مدل و قابلیت استفاده از آن به عنوان شبیه سازی روند تغییرات کاربری اراضی بر دبی و رسوب از مدل ارزیابی ...
بیشتر
تغییرات کاربری اراضی یکی از عامل های مهم در تغییر جریان هیدرولوژیک، فرسایش حوضه و انهدام تنوع زیستی است. به همین دلیل آگاهی ازمیزان اثر تغییرات کاربری اراضی بر روی دبی و بار معلق یک ضرورت اجتناب ناپذیر است. هدف اصلی این پژوهش،آزمون کارایی مدل و قابلیت استفاده از آن به عنوان شبیه سازی روند تغییرات کاربری اراضی بر دبی و رسوب از مدل ارزیابی آب و خاک (SWAT) و برنامه SUFI2 میباشد. شبیه سازی مدل برای مدت 29 سال از سال 1987الی 2015 انجام شد که 5 سال اول آن برای واسنجی مدل و پنج سال آخر برای صحت سنجی نتایج مدل انتخاب شد. چهار شاخص آماری ،ر r_factor ،P_factor نش-ساتکلیف (NS) و ضریب تبیین (R2)، نسبت خطای مجذور ریشه مربعات به انحراف معیار (RSR) و درصد اریبی (PBIAS) به صورت ماهانه برای ارزیابی مدل انتخاب شدند. دقت شبیه سازی ماهانه با استفاده شاخص ارزیابی NSدر مرحله واسنجی و اعتبارسنجی برای دبی و بار معلق به ترتیب معادل 65/0 و 49/0 میباشد. نتایج حاصل از تحقیق با توجه به دامنه های تفسیری مورد استفاده در تحقیقات گذشته، قابل قبول ارزیابی شد و حاکی از کارایی رضایت بخش مدلSWAT در شبیه سازی مولفه های تاثیر تغییرات کاربری بر رسوب و دبی در حوضه ی آبخیر اوجان چای بستان آباد است. و نتایج نشان داد که ارتفاع رواناب سطحی به میزان 1.15 میلیمتر و غلظت رسوب به میزان 1.5 تن در هکتار در سال افزایش یافته است.
هیدروژئومورفولوژی
فریبا کرمی؛ داود مختاری؛ فرنوش احمدی
چکیده
هدف پژوهش حاضر، برآورد میزان فرسایش خاک و بررسی نقش لندفرمها و واحدهای لیتولوژی در فرسایش خاک حوضه آبریز زنوزچای شهرستان مرند میباشد. در این پژوهش برای برآورد میزان فرسایش خاک از مدل جهانی اصلاح شده هدررفت خاک (RUSLE)، سامانۀ اطلاعات جغرافیایی(GIS) و سنجش از دور (RS) استفاده شد. برای اجرای مدل عوامل فرسایندگی باران (R)، فرسایشپذیری خاک ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر، برآورد میزان فرسایش خاک و بررسی نقش لندفرمها و واحدهای لیتولوژی در فرسایش خاک حوضه آبریز زنوزچای شهرستان مرند میباشد. در این پژوهش برای برآورد میزان فرسایش خاک از مدل جهانی اصلاح شده هدررفت خاک (RUSLE)، سامانۀ اطلاعات جغرافیایی(GIS) و سنجش از دور (RS) استفاده شد. برای اجرای مدل عوامل فرسایندگی باران (R)، فرسایشپذیری خاک (K)، توپوگرافی (LS)، حفاظت خاک (P) و مدیریت پوشش گیاهی (C) در محیط Arc GIS محاسبه و سپس نقشه فرسایش خاک در 5 کلاس خطر (بسیار کم، کم، متوسط، زیاد و خیلی زیاد) ترسیم شد. برای طبقهبندی و ترسیم نقشه لندفرمها نیز از شاخص موقعیت توپوگرافی (TPI) استفاده شد. سپس نقش لندفرمها و واحدهای لیتولوژی مختلف در ارتباط با نرخ فرسایش خاک و با تلفیق نقشههای مربوطه بررسی شدند. نتایج اجرای مدل نشان داد که متوسط فرسایش خاک 1/71 تن در هکتار در سال است. نتایج نقشه فرسایش نشان داد که بخش عمدهای از حوضه (67/07درصد) جزء طبقه فرسایشی خیلیکم و 2/37 درصد آن در طبقه فرسایشی خیلی زیاد و زیاد قرار دارند. با تلفیق نقشه لندفرمها و فرسایش خاک معلوم شد که بیشترین فرسایش در مجموع به درهها و بریدگیهای واقع بر ارتفاعات و دامنهها و سپس ستیغهای مرتفع و قله کوهها اختصاص دارد. در حوضه زنوزچای، فرسایش خاک بیشتر بر روی نهشتههای تیپ فلیش، کنگلومرای قرمز و خاکستری با میان لایههای مارنی و پادگانههای آبرفتی میباشد. ضریب همبستگی بین عوامل مدل (RUSLE) و فرسایش خاک نشان داد عامل توپوگرافی (LS) بیشترین اثرگذاری را در محاسبه میزان فرسایش حوضه زنوزچای دارد.
هیدروژئومورفولوژی
علیرضا ایلدرمی؛ نسرین حسن زاده؛ فریبا هدایت زاده
چکیده
کیفیت پایدار آب رودخانهها به یکی از نگرانیهای اصلی در کشورهای در حال توسعه تبدیل شده است، لذا پایش کیفیت آب این منابع برای مصارف مختلف برای تدوین خط مشی مدیریت سلامت عمومی و محیط زیست بسیار ضروری است. هدف از مطالعه حاضر ارزیابی کیفیت آب سیستم رودخانه کارون و دز در استان خوزستان و بررسی مناسب بودن کیفیت آب آنها برای مصارف شرب و کشاورزی ...
بیشتر
کیفیت پایدار آب رودخانهها به یکی از نگرانیهای اصلی در کشورهای در حال توسعه تبدیل شده است، لذا پایش کیفیت آب این منابع برای مصارف مختلف برای تدوین خط مشی مدیریت سلامت عمومی و محیط زیست بسیار ضروری است. هدف از مطالعه حاضر ارزیابی کیفیت آب سیستم رودخانه کارون و دز در استان خوزستان و بررسی مناسب بودن کیفیت آب آنها برای مصارف شرب و کشاورزی است. بدین منظور، از تکنیکها و شاخصهای مختلف و نیز آنالیزهای آماری برای ارزیابی تغییرات مکانی-زمانی در تفسیر مجموعه دادههای بزرگ و پیچیده 12 پارامتر کیفیت آب گردآوری شده از حوضه رودخانه کارون و دز در بازه زمانی 17 ساله (1398-1382) استفاده شد. ارزیابی روند تغییرات کیفیت آب در بازه زمانی مطالعاتی نیز نشان داد که براساس WQI، کیفیت آب رودخانه کارون و دز از سال 1382 تا 1386 به ترتیب در طبقه "بسیار ضعیف" و "ضعیف" و از سال 1387 تا 1397 در طبقه"نامناسب" و "بسیار ضعیف" است. در خصوص پارامترهای آبیاری نیز نبود روند مشخصی در مقادیر آنها میتواند بیانگر عدم تأثیر کیفیت آب رودخانهها از عوامل طبیعی و تبعیت آنها از عوامل انسانی باشد. بهطورکلی، این مطالعه اهمیت استفاده از شاخصهای کیفیت آب را بیان میکند که تفسیر سادهای از دادههای پایش را برای کمک به جوامع محلی در بهبود کیفیت آب ارائه میدهد، چرا که براساس این شاخصها و PCA، میتوان نتیجه گرفت که فعالیتهای انسانی مرتبط در امتداد ساحل رودخانههای کارون و دز به ویژه در سالهای اخیر بر کیفیت آب آنها تأثیر گذار است.
هیدروژئومورفولوژی
علی عبدالملکی؛ امجد ملکی؛ علی خزایی
چکیده
در این بررسی به پایش تغییرات کیفی منابع آب سطحی شهرستانهای سرپلذهاب-ازگله، در اثر رخداد زلزله 21 ابان 1396پرداخته شده است. در تحقیق حاضر جهت نیل به هدف فوق با استفاده از دادههای متنوع ماهوارههای سنیتنل 1S_1A-IW-SLC)، با بیس لاین مکانی 100 متر)، دادههای اپتیکی لندست8 (OLI)، و تصاویر ماهوارهای مودیس، محصولات تصحیح شدهMOD09))، دادهها بهگونهای ...
بیشتر
در این بررسی به پایش تغییرات کیفی منابع آب سطحی شهرستانهای سرپلذهاب-ازگله، در اثر رخداد زلزله 21 ابان 1396پرداخته شده است. در تحقیق حاضر جهت نیل به هدف فوق با استفاده از دادههای متنوع ماهوارههای سنیتنل 1S_1A-IW-SLC)، با بیس لاین مکانی 100 متر)، دادههای اپتیکی لندست8 (OLI)، و تصاویر ماهوارهای مودیس، محصولات تصحیح شدهMOD09))، دادهها بهگونهای تصحیح گردیدند که بتوانند در کنار همدیگر در قالب یک دیتاست برای پردازشها مورداستفاده قرار گیرند. در این پژوهش با استفاده از روش ترکیب تصاویر ماهوارهای(راداری و اپتیک)، الگوریتم استرفام، امضای طیفی دادههای سنتینل 1 و بهره گیری از شاخصهای سنجش از دوری (MNDWI, NDVI)، منابع آبی شناسایی و سپس تغییرات کیفی منابع آب سطحی متأثر از زلزله در محیط نرمافزار ARC GIS و SNAP SANTINEL بهدستآمده است. بررسی نتایج تغییرات کیفی منابع آبهای سطحی نشان میدهد رخداد زلزله با ایجاد لرزهها و پسلرزهها باعث تکان خوردن و جابجایی لایههای سطحی و زیرسطحی زمین شده و با توجه به موقعیت کارستیکی، زمین شناختی و گسلی منطقه باعث افزایش غلظت محلول آنیونها و کاتیونهای منابع آب شده و تا چندین روز بعد از رخداد زلزله امکان استفاده از منابع آب وجود نداشته است. از دیگر نتایج این تحقیق میتوان به نقش عوامل زمین شناختی اشاره داشت که در منطقه مورد مطالعه نقش گسلها بسیار بارز است بهگونهای که بیشترین تغییرات منابع اّب در مسیر اصلی گسلهای قرار داشته و از خطوط گسلی پیروی میکند. همچنین از لحاظ زمینشناسی بیشترین تغییرات منابع آب اتفاق افتاده در سطح منطقه بروی سازند آهک آسماری بوده است.
ناهیده پرچمی؛ رئوف مصطفیزاده؛ اباذر اسمعلی؛ رسول ایمانی
چکیده
در حین وقوع خشکسالی هیدرولوژیکی، ضمن عدم نیاز آبی بهرهبرداران، جریان رودخانه کاهش یافته و کیفیت اکوسیستم رودخانه تخریب خواهد شد. تعیین تغییرات زمانی و مکانی شاخص خشکسالی هیدرولوژیک، امکان برنامهریزی بهمنظور استفاده بهینه از آب رودخانهها فراهم میکند. در این پژوهش، تغییرات زمانی و مکانی شاخص خشکسالی جریان رودخانهای (SDI) ...
بیشتر
در حین وقوع خشکسالی هیدرولوژیکی، ضمن عدم نیاز آبی بهرهبرداران، جریان رودخانه کاهش یافته و کیفیت اکوسیستم رودخانه تخریب خواهد شد. تعیین تغییرات زمانی و مکانی شاخص خشکسالی هیدرولوژیک، امکان برنامهریزی بهمنظور استفاده بهینه از آب رودخانهها فراهم میکند. در این پژوهش، تغییرات زمانی و مکانی شاخص خشکسالی جریان رودخانهای (SDI) در 28 ایستگاه هیدرومتری استان اردبیل مورد ارزیابی قرار گرفت. مقادیر SDI با نرمافزار DrinC محاسبه و ویژگیهای خشکسالی هیدرولوژیک تحلیل و تغییرات مکانی SDI در مقیاسهای زمانی 1 ماهه، 3 ماهه، 6 ماهه و سالانه در نرمافزار GIS تعیین شد. مقادیر SDI یک ماهه (خشکسالیهای کوتاهمدت) نشان داد که خشکسالی در رودخانههای کمآب بیشتر اتفاق افتاده است. این در حالی است که اکثر ایستگاههای پر آب و کم آب، دورههای ترسالی شدید داشتهاند. مقادیر SDI سالانه (بلندمدت) در اکثر ایستگاههای در بین بازه 1-≥SDI≥5/1، قرار داشته که نشان از وقوع خشکسالی ملایم هستند. تغییرات مکانی مقادیر SDI نشان داد که تغییرات مکانی در مقیاس یکماهه کاملاً متفاوت از مقیاس سالانه است. کمترین وقوع SDI در ایستگاههای بالادست و رودخانههای جاری در دامنههای سبلان بود. خشکسالیهای شدید و خیلیشدید در رودخانههایی اتفاق میافتد که آبدهی آن کم است. هر اندازه آبدهی رودخانه بیشتر باشد وقوع خشکسالیهای شدید کاهش مییابد و ثبات جریان آن از رودخانههایی با آبدهی کم بیشتر است.
ژئومورفولوژی
مهدی فیض اله پور
چکیده
سیرک های یخچالی نشان دهنده خصوصیات یخچالها و اقلیمهای گذشته می باشند. در این تحقیق به تحلیل 39 سیرک یخچالی در حوضه آبریز رودخانه جاجرود پرداخته شد. برای بررسی مورفومتری سیرکها از پارامترهای طول، عرض، ارتفاع راس سیرک، ارتفاع کف سیرک، مساحت، محیط، نسبت طول به عرض، نسبت طول به ارتفاع کف و نسبت پهنا به ارتفاع کف استفاده شد. برای هر یک از ...
بیشتر
سیرک های یخچالی نشان دهنده خصوصیات یخچالها و اقلیمهای گذشته می باشند. در این تحقیق به تحلیل 39 سیرک یخچالی در حوضه آبریز رودخانه جاجرود پرداخته شد. برای بررسی مورفومتری سیرکها از پارامترهای طول، عرض، ارتفاع راس سیرک، ارتفاع کف سیرک، مساحت، محیط، نسبت طول به عرض، نسبت طول به ارتفاع کف و نسبت پهنا به ارتفاع کف استفاده شد. برای هر یک از پارامترهای مورفومتریک، فاکتورهای آماری ضریب تغییرات، انحراف معیار، میانگین، ماکزیمم و مینیمم در Excel محاسبه و برآورد شد. سپس مقادیر ضریب تعیین برای هر یک از پارامترها برآورد شده و نمودار پراکنش ترسیم شد. در نهایت ماتریس همبستگی با بهره گیری از ضریب همبستگی پیرسون برای تمامی فاکتورها برآورد شد. بیشترین میزان فراوانی سیرک در جهت جنوب غربی واقع شده است. حداکثر ارتفاع سیرک ها به میزان 3800 متر نیز متعلق به جهت جغرافیایی جنوب می باشد. بیشترین همبستگی ها بین پارامتر طول و عرض به میزان 9936/0 مشاهده شد. این امر نشان دهنده تغذیه بالای این سیرک ها و حجم قابل توجه آنها در دوره پلیستوسن می باشد. بررسی ها نشان داد که سیرک های تکامل یافته تر نسبت به سیرک های کمتر توسعه یافته از مساحت بیشتر، ارتفاع کمتر و نسبت طول به عرض کمتری برخوردار هستند.
مهدی تیموری؛ امید اسدی نلیوان
چکیده
در این تحقیق تاثیر وضعیت زمینشناسی و کاربری اراضی به عنوان مهمترین عوامل کنترلکننده کیفیت آب زیرزمینی در حوزه آبخیز حبلهرود مورد ارزیابی قرار گرفته است. جهت انجام این تحقیق، 132 منبع آبی شامل چاه، چشمه و قنات مورد استفاده قرار گرفت. به منظور تعیین مهمترین پارامترهای کیفی آب از تحلیل عاملی، جهت بررسی روابط بین پارامترها از همبستگی ...
بیشتر
در این تحقیق تاثیر وضعیت زمینشناسی و کاربری اراضی به عنوان مهمترین عوامل کنترلکننده کیفیت آب زیرزمینی در حوزه آبخیز حبلهرود مورد ارزیابی قرار گرفته است. جهت انجام این تحقیق، 132 منبع آبی شامل چاه، چشمه و قنات مورد استفاده قرار گرفت. به منظور تعیین مهمترین پارامترهای کیفی آب از تحلیل عاملی، جهت بررسی روابط بین پارامترها از همبستگی بین دادهها، جهت مقایسه میانگینها از آزمون دانکن و برای پهنهبندی کیفیت آب از روشهای زمینآمار در نرمافزار ArcGIS استفاده شد. نتایج نشان داد که پارامترهای TH, Ca, Na, TDS, EC, Cl و SO4 در کاربریهای مختلف و پارامترهای TH, TDS, EC, Cl و SO4 در سازندهای مختلف اختلاف معنیدار دارند. همچنین پارامتر ECدر سطح 5 درصد بیشترین همبستگی را با TDS نشان داد. تحلیل عاملی بر اساس مشخصههای کیفیت آب نشان داد که 16/88 درصد تغییرات کیفیت آب در بین کاربریها با یک عامل (پارامتر TDS با بار وزنی 99/0) و 59/91 درصد تغییرات کیفیت آب در بین سازندها با دو عامل (عامل اول با بار وزنی (95/0) مربوط به پارامتر TDS و برای عامل دوم، با بار وزنی (95/0) مربوط به پارامتر EC) کنترل میشود. واریوگرام دادهها نشان داد که همبستگی بالای مکانی بین متغیرها وجود دارد. پهنهبندی آب شرب با استفاده از دیاگرام شولر کیفیت آب زیرزمینی را در 5 دسته خوب، قابل قبول، نامناسب، بد و موقتا قابل شرب نشان داد. همچنین پهنهبندی آب کشاورزی با استفاده از دیاگرام ویلکوکس کیفیت آب را در 3 دسته آبهای خوب، متوسط و نامناسب طبقهبندی کرد.
صیاد اصغری سراسکانرود؛ رسول حسن زاده؛ سهیل رئوفی
چکیده
ﻧﺎﭘﺎﻳﺪاری داﻣﻨﻪﻫﺎی ﻃﺒﻴﻌﻲ ﻳﻜﻲ از ﭘﺪﻳﺪهﻫﺎی زﻣﻴﻦﺷﻨﺎﺳﻲ و رﻳﺨﺖﺷﻨﺎﺳﻲ اﺳﺖ ﻛـﻪ در ﺗﻐﻴﻴـﺮ ﺷـﻜﻞ ﺳـﻄﺢ زﻣﻴﻦ ﻧﻘﺶ ﻣؤﺛﺮی دارد و زﻣﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﻓﻌﺎﻟﻴﺖﻫﺎی اﻧﺴﺎﻧﻲ را ﺗﺤﺖ ﺗأﺛﻴﺮ ﻗﺮار دﻫﺪ، ﻣﻲﺗﻮاﻧﺪ ﺑـﻪ ﭘﺪﻳـﺪهای ﺧﻄـﺮﻧـﺎک ﺗﺒﺪﻳﻞ شود؛ لذا مطالعهی حرکات تودهای حوضهی آبریز علیآباد هوراند در ...
بیشتر
ﻧﺎﭘﺎﻳﺪاری داﻣﻨﻪﻫﺎی ﻃﺒﻴﻌﻲ ﻳﻜﻲ از ﭘﺪﻳﺪهﻫﺎی زﻣﻴﻦﺷﻨﺎﺳﻲ و رﻳﺨﺖﺷﻨﺎﺳﻲ اﺳﺖ ﻛـﻪ در ﺗﻐﻴﻴـﺮ ﺷـﻜﻞ ﺳـﻄﺢ زﻣﻴﻦ ﻧﻘﺶ ﻣؤﺛﺮی دارد و زﻣﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﻓﻌﺎﻟﻴﺖﻫﺎی اﻧﺴﺎﻧﻲ را ﺗﺤﺖ ﺗأﺛﻴﺮ ﻗﺮار دﻫﺪ، ﻣﻲﺗﻮاﻧﺪ ﺑـﻪ ﭘﺪﻳـﺪهای ﺧﻄـﺮﻧـﺎک ﺗﺒﺪﻳﻞ شود؛ لذا مطالعهی حرکات تودهای حوضهی آبریز علیآباد هوراند در این تحقیق مورد عمل قرار گرفت. دادههای مورد استفاده شامل نقشههای توپوگرافی 1:50000 و زمینشناسی 1:100000 و لایه ی Dem 30 متر و تصویر ماهوارهای لندست8 سنجنده Oli است و از ابزارهای رایانهای Arc Map10.1 و SPSS16 بهره گرفته شد. مراحل تحقیق بدین شرح میباشدکه ابتدا 9 متغیر مستقل مؤثر بر ریزش توسط متخصصین امر وزندهی شد و با پیمایش منطقه نیز ریزشهای سنگی که 90 مورد مشاهده گردید, ثبت شده و تبدیل به لایهی ریزش سنگی به عنوان متغیر وابسته شد. با تحلیل رگرسیونی تأثیر متغیرهای مستقل با وزنهای داده شده بر متغیر وابسته مورد آزمون قرار گرفته و بعد از تأیید تأثیر متغیرهای مستقل بر متغیر وابسته, پهنهبندی خطر ریزشسنگی تهیه شد و دوباره با ریزشهای ثبت شده از حوضه همپوشانی گردید و نتایج نشان داد که 3/33 درصد از ریزشهای سنگی در محدوده خطر خیلیزیاد, 7/27درصد در محدوه خطر زیاد, 7/27درصد در محدوده خطر متوسط و ۷/۷ درصد در محدوده خطر کم و ۳/۳ درصد در محدوده خطر خیلیکم اتفاق افتاده است.
عرفان بهرامی؛ علی شهیدی
چکیده
آلودگی منابع آب زیرزمینی به علت نفوذ آلاینده ها از سطح زمین به سامانه آب زیرزمینی به ویژه در مناطق خشک و نیمه خشک که با کمبود کمی و کیفی منابع آب روبه رو هستند، یکی از معضلات جدی به شمار میآید. بنابراین ارزیابی آسیب پذیری آب زیرزمینی به منظور شناسایی مناطق دارای پتانسیل بالای آلودگی برای مدیریت منابع آب زیرزمینی امری ...
بیشتر
آلودگی منابع آب زیرزمینی به علت نفوذ آلاینده ها از سطح زمین به سامانه آب زیرزمینی به ویژه در مناطق خشک و نیمه خشک که با کمبود کمی و کیفی منابع آب روبه رو هستند، یکی از معضلات جدی به شمار میآید. بنابراین ارزیابی آسیب پذیری آب زیرزمینی به منظور شناسایی مناطق دارای پتانسیل بالای آلودگی برای مدیریت منابع آب زیرزمینی امری ضروری است. در این پژوهش آسیب پذیری آبخوان دشت کرمانشاه در برابر آلودگی با استفاده از روش دراستیک مورد بررسی قرار گرفت. در مدل دراستیک هفت متغیر مؤثر در آسیب پذیری که شامل عمق سطح ایستابی، تغذیه ی خالص، محیط آبخوان، محیط خاک، توپوگرافی، محیط غیراشباع و هدایت هیدرولیکی است، به صورت هفت لایه ی رستری تهیه و پس از رتبه دهی و وزن دهی شاخص دراستیک تعیین، که مقدار آن ما بین 45 تا 115 حصول گردید. بنابراین هدف اصلی این پژوهش بهبود مدل دراستیک با استفاده از مدل بیان ژن که یکی از مدل های هوشمند که عملکرد خوبی را از خود نشان داده است و به صورت ترکیبی میتواند با مدل های دیگر هماهنگ شده و نتایج مورد پذیرشی را ارائه دهد استفاده گردید. بدین منظور متغیرهای دراستیک با طول دوره ی آماری 20 ساله (1378-1398) به عنوان ورودی مدل و غلظت نیترات به عنوان خروجی مدل تعریف شد. در مدل GEP داده ها به دو دسته آموزش و آزمایش تقسیم و با استفاده از شاخص های آماریR2 ،NRMSE و MAE نتایج شبیه سازی مدل بیان ژن مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج حاکی از توانایی بالای مدل در برآورد غلظت نیترات و بهبود مدل DRASTIC را داشت. برای صحت سنجی و بهبود مدل DRASTIC از روش امتیازبندی شاخص آماریR2 استفاده گردید. با حذف دو شاخص S و T فرمول اصلاح شده شاخص دراستیک بر پایه ی وزنده ی به صورت (5D , 4R, 5A , 5I, 4C) حاصل گردید.
سنجش ازدور
مهدی فیض اله پور
چکیده
هدف از این تحقیق بررسی روابط بین LST و LULC در منطقه گردنه حیران می باشد. شاخص های LULC متشکل از شاخص های تفاوت نرمال شده پوشش گیاهی (NDVI) ، تفاوت نرمال شده ساخت و ساز (NDBI) و تفاوت نرمال شده و اصلاح شده آب (MNDWI) می باشد. مساحت منطقه مورد مطالعه 95/156 کیلومتر مربع بوده که از این میزان در سال 1401، حدود 7/122 کیلومتر مربع اختصاص به پهنه جنگلی داشته ...
بیشتر
هدف از این تحقیق بررسی روابط بین LST و LULC در منطقه گردنه حیران می باشد. شاخص های LULC متشکل از شاخص های تفاوت نرمال شده پوشش گیاهی (NDVI) ، تفاوت نرمال شده ساخت و ساز (NDBI) و تفاوت نرمال شده و اصلاح شده آب (MNDWI) می باشد. مساحت منطقه مورد مطالعه 95/156 کیلومتر مربع بوده که از این میزان در سال 1401، حدود 7/122 کیلومتر مربع اختصاص به پهنه جنگلی داشته و تنها 2/33 کیلومتر مربع اختصاص به زمین کشاورزی دارد. مقادیر شاخص MNDWI در غنی ترین منطقه در سال 1397 از مساحتی معادل 27/12 کیلومتر مربع برخوردار بوده و با کاهش شدید در سال 1401 مواجه شده و به 68/1 کیلومتر مربع رسیده است. پهنه های ساخت و ساز شده (NDBI) تا سال 1397 با افزایش مواجه بوده و تا سال 1401 با کاهش قابل توجهی روبرو گردید. حداکثر دمای سطح زمین (LST) از 42/35 درجه سانتیگراد در سال 1392 به 04/39 درجه سانتیگراد در سال 1401 رسیده است. پهنه برخوردار از دمای 20 تا 25 درجه سانتیگراد از 9/67 کیلومتر مربع به 124 کیلومتر مربع رسیده است. در نهایت، روابط همبستگی پیرسون نشان داد که شاخص NDVI و MNDWI با شاخص LST از همبستگی منفی برخوردار بوده و بین شاخص LST با شاخص NDBI همبستگی مثبت برقرار است. بیشترین همبستگی مثبت به میزان 77/0 بین LST و NDBI مربوط به بهار 1397 بوده و بیشترین همبستگی منفی به میزان 71/0- متعلق به شاخص MNDWI و LST بوده که در پاییز 1397 به ثبت رسیده است.
غلام حسن جعفری؛ مینا آوجی
چکیده
یکی از مهمترین عوامل ساختاری کره زمین اقلیم است. هرگونه ناهنجاری در هر یک از این مؤلفه ها سبب اختلال و اغتشاش در کل سیستم میشود. ضریب تغییرات کم بارش، معرف پایداری و توزیع زمانی یکنواخت است. بهمنظور بررسی ارتباط بین فاکتورهای اقلیمی و اثر آن بر آبگیری دریاچههای داخلی ایران از دادههای 50 ساله اقلیمی دما و بارش پایگاه داده اسفزاری ...
بیشتر
یکی از مهمترین عوامل ساختاری کره زمین اقلیم است. هرگونه ناهنجاری در هر یک از این مؤلفه ها سبب اختلال و اغتشاش در کل سیستم میشود. ضریب تغییرات کم بارش، معرف پایداری و توزیع زمانی یکنواخت است. بهمنظور بررسی ارتباط بین فاکتورهای اقلیمی و اثر آن بر آبگیری دریاچههای داخلی ایران از دادههای 50 ساله اقلیمی دما و بارش پایگاه داده اسفزاری در یاختههای 15*15 کیلومتر استفاده شد. در پردازشهای آماری علاوه بر اندازهگیریهای گرایش مرکزی بارش و دما، از شاخصهای پراکندگی استفاده گردید. آستانههای بهدستآمده نشان میدهد که حوضهای با دارا دمای متوسط از 78/15 کمتر، متوسط بارش سالانه از 215 میلیمتر بیشتر، ضریب برفی از 13 درصد بیشتر، ضریب تغییرات بارش از 40 درصد کمتر و ضریب تغییرات دما از 43/7 بیشتر میتواند حیات دریاچه را تضمین میکند. همهی حوضه های داخلی ایران در دوره کواترنری به یک تناسب دچار تغییر دما نشدهاند وضعیت و شواهدی که از آبگیری دریاچه ها کواترنری وجود دارد با بارش دو برابر نسبت به شرایط کنونی و دمایی 6-12 درجه کاهش نسبت به امروز همخوانی ندارد؛ بهطوریکه با کاهش 3، 9 و 12 درجه دما و افزایش بارش، خط تعادل آبوخشکی نمیتوانسته به آثار تراسهای کواترنری برسد. تغییر ارتفاع خط تعادل آبوخشکی با مقدار تغییرات دما و بارش بهتنهایی قابل تفسیر نیست و علیت را باید در تغییر رژیم بارش و وضعیت ژئومورفولوژیکی منطقه جستجو کرد.
شهرام روستایی؛ داود مختاری؛ کریستینه جانانه
چکیده
در این مطالعه از روش رگرسیون لجستیک برای تحلیل کمی و مقایسه ای ناپایداریها در دامنه های مشرف بر جاده کرج- چالوس (حد فاصل کرج- گچسر) و اتوبان در حال احداث تهران- شمال (حد فاصل تهران- سولقان) استفاده شده است. جهت بررسی پتانسیل وقوع حرکات دامنهای لایههای جداگانه 14 فاکتور موثر در وقوع ناپایداریها (شامل طبقات ارتفاعی، شیب، جهت شیب، زمین ...
بیشتر
در این مطالعه از روش رگرسیون لجستیک برای تحلیل کمی و مقایسه ای ناپایداریها در دامنه های مشرف بر جاده کرج- چالوس (حد فاصل کرج- گچسر) و اتوبان در حال احداث تهران- شمال (حد فاصل تهران- سولقان) استفاده شده است. جهت بررسی پتانسیل وقوع حرکات دامنهای لایههای جداگانه 14 فاکتور موثر در وقوع ناپایداریها (شامل طبقات ارتفاعی، شیب، جهت شیب، زمین شناسی، کاربری اراضی، بارش، فاصله از گسل، فاصله از رودخانه، فاصله از جاده، پوشش گیاهی، اقلیم، طول شیب، شاخص قدرت آبراههای و شاخص رطوبت توپوگرافیک) در محیط GIS تهیه شدند، سپس با لایه پراکنش ناپایداریهای موجود انطباق داده شدند و تراکم آنها در واحد سطح محاسبه شد. در ادامه با استفاده از نرمافزار Terrset مدل رگرسیون لجستیک انجام شد. در نهایت میتوان گفت مدل آماری رگرسیون لجستیک مدلی مناسب جهت پهنهبندی احتمال وقوع ناپایداریها در منطقه مورد مطالعه در کنار خطوط ارتباطی است. به عنوان نتیجهگیری نهایی میتوان گفت علاوه بر عوامل طبیعی، عوامل انسانی خصوصا جادهسازی غیراصولی میتوانند نقش مهمی در وقوع ناپایداریهای دامنه های مشرف بر جاده داشته باشند. برای کاهش نسبی خطرات و افزایش میزان پایداری دامنهها لازم است تا حد ممکن از تغییر اکوسیستم و کاربری اراضی اجتناب نمود، و همچنین هرگونه سیاستگذاری به منظور احداث سازهها متناسب با شرایط ژئومورفولوژیکی و زمینشناسی منطقه صورت پذیرد.
کاکا شاهدی؛ مهتاب فروتن دانش
چکیده
شبیه سازی فرآیند بارش- رواناب در یک حوضه از نقطه نظر درک بهتر مسائل هیدرولوژیکی، مدیریت منابع آب، مهندسی رودخانه، سازه های کنترل سیل و ذخیره سیلاب اهمیت ویژه ای دارد. برآورد بارش- رواناب با مدل های هیدرولوژیکی توزیعی و با استفاده از تکنیک سامانه اطلاعات جغرافیایی به صورت گسترده امکانپذیر، کاربردی و متداول شده است. مدل ...
بیشتر
شبیه سازی فرآیند بارش- رواناب در یک حوضه از نقطه نظر درک بهتر مسائل هیدرولوژیکی، مدیریت منابع آب، مهندسی رودخانه، سازه های کنترل سیل و ذخیره سیلاب اهمیت ویژه ای دارد. برآورد بارش- رواناب با مدل های هیدرولوژیکی توزیعی و با استفاده از تکنیک سامانه اطلاعات جغرافیایی به صورت گسترده امکانپذیر، کاربردی و متداول شده است. مدل وتسپا یک مدل شبکه ای و توزیعی شبیه سازی رواناب و بیلان آبی است که در پایه زمانی متفاوت ساعتی یا روزانه اجرا میشود. در این تحقیق اقدام به شبیه سازی جریان با استفاده از مدل وتسپا در حوضه آبریز قورچای شده است. این حوضه (به عنوان یکی از زیرحوضه های گرگانرود) با مساحت 254 کیلومتر مربع در جنوب شهرستان رامیان در استان گلستان قرار دارد. داده های مورد استفاده مدل وتسپا نقشه های کاربری اراضی، بافت خاک، مدل رقومی ارتفاعی، داده های بارش، تبخیر، دما و دبی جریان (برای واسنجی و اعتبارسنجی مدل) میباشد. پس از آمادهسازی دادههای مورد نیاز مدل اجرا و واسنجی 11 پارامتر با دو روش دستی و خودکار برای 7 سال ابتدای دورهی آماری و اعتبارسنجی مدل برای دوره 5 سال انجام شد. نتایج ارزیابی مدل، صحت شبیه سازی دبی جریان و تطابق بسیار خوب بین دادههای شبیه سازی شده و مشاهداتی را براساس معیار نش- ساتکلیف 21/67 درصد در دورهی واسنجی و 34/76 درصد در دوره اعتبارسنجی نشان میدهد. همچنین ضریب رواناب محاسبه شده توسط مدل وتسپا برای کل حوضه 31/28درصد بوده که در مقایسه با ضریب رواناب مشاهداتی12/30 درصد نشاندهندهی شبیهسازی خوب مدل است. نتایج نشان میدهد مدل در وضعیت و شرایط واقعی مکانی بر اساس 3 نقشه توپوگرافی، کاربری و نوع خاک قادر به در نظر گرفتن بارش، رطوبت پیشین و فرآیندهای تولید رواناب میباشد که باعث میشود مدل مقادیر جریان های زیاد و روند هیدرولوژیکی عمومی را به خوبی به دست آورد.