عباسعلی ولی؛ مهوش محرابی
دوره 6، شماره 19 ، شهریور 1398، ، صفحه 125-143
چکیده
در این تحقیق تحلیل فراوانی خشکسالی هیدرولوژیک با استفاده از شاخص جریان رودخانه جهت ارزیابی و تحلیل وقوع زمانی و شدت خشکسالی در حوضه ی آبخیز سد درودزن در استان فارس، بررسی شد و نهایتاً جهت تحلیل پراکنش مکانی خشکسالی، پهنه بندی خشکسالی صورت گرفت. برای این منظور از آمار دبی ماهانه ی 5 ایستگاه هیدرومتری در حوضه ی آبخیز سد درودزن ...
بیشتر
در این تحقیق تحلیل فراوانی خشکسالی هیدرولوژیک با استفاده از شاخص جریان رودخانه جهت ارزیابی و تحلیل وقوع زمانی و شدت خشکسالی در حوضه ی آبخیز سد درودزن در استان فارس، بررسی شد و نهایتاً جهت تحلیل پراکنش مکانی خشکسالی، پهنه بندی خشکسالی صورت گرفت. برای این منظور از آمار دبی ماهانه ی 5 ایستگاه هیدرومتری در حوضه ی آبخیز سد درودزن در طول 28 سال استفاده شد. پس از بررسی همگنی داده ها، برخی از سالها که فاقد آمار دبی ماهانه در ایستگاههای منتخب بودند با استفاده از روش سال های مشترک و همبستگی بین آنها بازسازی شد. سپس مقدار شاخص خشکسالی جریان رودخانه در مقیاس های زمانی 3، 6، 9 و12 ماهه و طول دوره ی آمار 28 ساله در ایستگاه های منتخب محاسبه شد. نتایج حاصل از محاسبه ی شاخص جریان رودخانه افزایش شدت خشکسالی در سال های اخیر را نشان دادند. در ادامه با استفاده از آزمون نکویی برازش، آزمون های کای- اسکوئر و کلوموگروف- اسمیرنوف، توزیع نرمال برای شاخص جریان رودخانه 3 ماهه، توزیع مقادیر حدی تعمیم یافته برای شاخص جریان رودخانه 9 و6 ماهه، و توزیع نمایی برای شاخص جریان رودخانه 12 ماهه، به عنوان بهترین توزیع ها شناخته شدند. سپس دوره ی بازگشت مربوط به هر کدام از وضعیت های خشکسالی در هر یک از دوره های زمانی از روی منحنی تحلیل فراوانی هر ایستگاه به دست آورده شد و نقشه های پهنه بندی مربوط به آنها ترسیم شد. نتایج به دست آمده از نقشه های پهنه بندی نشان داد که گستره ی شمال و شمالشرقی حوضه، خشکسالی شدیدتری را نسبت به دیگر نواحی تجربه میکند.
کیوان محمدزاده؛ سیران بهمنی؛ محمدحسین فتحی
دوره 4، شماره 11 ، شهریور 1396، ، صفحه 127-148
چکیده
چکیده
ﺍﻳﻦ ﭘﮋﻭﻫﺶ ﺑﺎ ﻫﺪﻑ ﺷﻨﺎﺳﺎﻳﻲ ﻋﻮﺍﻣﻞ ﻣﺆﺛﺮ ﺩﺭ ﺍﻳﺠﺎﺩ ﭘﺪﻳﺪﻩی ﺯﻣﻴﻦ ﻟﻐﺰﺵ ﻭ ﺗﻌﻴﻴﻦ ﻣﻨﺎﻃﻖ ﺩﺍﺭﺍﻱ ﭘﺘﺎﻧﺴﻴﻞ ...
بیشتر
چکیده
ﺍﻳﻦ ﭘﮋﻭﻫﺶ ﺑﺎ ﻫﺪﻑ ﺷﻨﺎﺳﺎﻳﻲ ﻋﻮﺍﻣﻞ ﻣﺆﺛﺮ ﺩﺭ ﺍﻳﺠﺎﺩ ﭘﺪﻳﺪﻩی ﺯﻣﻴﻦ ﻟﻐﺰﺵ ﻭ ﺗﻌﻴﻴﻦ ﻣﻨﺎﻃﻖ ﺩﺍﺭﺍﻱ ﭘﺘﺎﻧﺴﻴﻞ ﺯﻣـﻴﻦ ﻟﻐـﺰﺵ ﺩﺭکرانههای جنوبی اهرچای از روستای نصیرآباد تا سد ستارخان ﺣﻮﺿـﻪی جنوبی اهرچای ﺑـﺎ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﺍﺯ ﺭﻭﺵ ﺭﮔﺮﺳﻴﻮﻥ ﻟﺠﺴﺘﻴﮏ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ. به همین منظور از تصویر سنجده Resourcesat ، 2014 ماهواره IRS استفاده شد. فاکتورهای مؤثر وقوع زمین لغزش در محیط GIS آماده و سپس با لایهی پراکنش زمین لغزشها قطع داده شده و نقشهی پهنهبندی خطر زمینلغزش در روش فوق تولید شد. نتایج نشان داد که روش رگرسیون لجستیک نتایج بهتری را در بررسی پتانسیل وقوع زمین لغزش در منطقهی مورد مطالعه دارد. بر اساس نقشهی تهیه شده بخشهای غربی و جنوبی و محدودهی شمال شرق منطقهی مورد مطالعه از نظر وقوع زمینلغزش بیشترین پتانسیل وقوع زمینلغزش را دارد. با توجه به اطلاعات به دست آمده، 19/17درصد از اراضی محدودهی مورد مطالعه با پتانسیل متوسط به بالا (34 درصد زمینلغزشها) و 3 درصد از مساحت منطقهی مورد مطالعه در محدوده با پتانسیل خیلی زیاد که بیش از 18 درصد زمینلغزشها در آن به وقوع پیوسته است قرار دارد.
منصور پروین
چکیده
دشت ماهیدشت به علت نزدیکی به شهر کرمانشاه دارای تأسیسات صنعتی متعددی بوده و از اهمیت کشاورزی بالای برخوردار است. توسعهی فعالیت های انسانی و رخداد خشکسالی ها در چند دهه ی گذشته سبب محدودیت تغذیه و کاهش سطح ایستابی منایع آب زیرزمینی در این حوضه شده است. بنابراین شناسایی مناطق مناسب تغذیه ی آب زیرزمینی در حوضه ی آبریز ...
بیشتر
دشت ماهیدشت به علت نزدیکی به شهر کرمانشاه دارای تأسیسات صنعتی متعددی بوده و از اهمیت کشاورزی بالای برخوردار است. توسعهی فعالیت های انسانی و رخداد خشکسالی ها در چند دهه ی گذشته سبب محدودیت تغذیه و کاهش سطح ایستابی منایع آب زیرزمینی در این حوضه شده است. بنابراین شناسایی مناطق مناسب تغذیه ی آب زیرزمینی در حوضه ی آبریز ماهیدشت ضروری به نظر رسیده و هدف پژوهش نیز پهنه بندی مناطق مستعد تغذیه ی منابع آب زیرزمینی در حوضهی مورد مطالعه است. روش شاخص پتانسیل تغذیهی مبتنی بر هشت پارامتر تراکمخطواره، تراکمزهکشی، کاربریاراضی، شیبتوپوگرافی، خاک، بارشسالانه و ژئومورفولوژی بوده و بر اساس روش ترکیب خطی وزنی محاسبه میگردد. نتایج پژوهش نشان داد، که 62% مساحت حوضه در پهنه های با پتانسیل خیلی زیاد و زیاد تغذیه ی آب زیرزمینی قرار گرفته است. دشت آبرفتی ماهیدشت و نواحی تپه ماهوری و فرسایشی حاشیه این دشت به ترتیب در پهنهی با پتانسیل تغذیه خیلی زیاد و زیاد واقع شـده اند. پهنه های با پتانسیل متوسط و کم تغذیه ی آب زیرزمینی منطبق بر نواحی کوهستانی در شمال و جنوب حوضه بوده و پارامتر لیتولوژی عامل اصلی افتراق این دو پهنه از یکدیگر میباشد. به علت مساعدت شرایط زمین شناسی و جغرافیایی پهنه های مناسب تغذیه ی آب زیرزمینی حدود 80% از مساحت حوضه را در برگرفته اند. بستر و حاشیه رودخانه مَرِگ و سطح دشت ماهیدشت مناسب ترین شرایط را برای تغذیه ی منابع آب زیرزمینی داشته اند. بر اساس نتایج این پژوهش میتوان، با ایجاد طرح های تغذیه ی مصنوعی در حاشیهی دشت ماهیدشت و جلوگیری از ساخت وسازهای گسترده در مناطق با پتانسیل تغذیه ی زیاد و خیلی زیاد را جهت مدیریت منابع آب زیرزمینی حوضه پیشنهاد داد.
ابوالقاسم امیراحمدی
دوره 4، شماره 12 ، آذر 1396، ، صفحه 131-152
چکیده
چکیده
تعیین آستانهی عوامل مؤثر بر رشد طولی آبکندها میتواند به مدیران و تصمیمگیران کمک کند تا بتوانند با شناخت دقیق، راهکار مناسبی را پیشبینی و از تخریب اراضی به نحو مطلوب جلوگیری به عمل آورند. هدف از انجام پژوهش حاضر در حوضهی آبخیز سنگانهی کلات تعیین آستانهی عوامل مؤثر بر رشد طولی آبکندها با استفاده از تکنیکهای دادهکاوی ...
بیشتر
چکیده
تعیین آستانهی عوامل مؤثر بر رشد طولی آبکندها میتواند به مدیران و تصمیمگیران کمک کند تا بتوانند با شناخت دقیق، راهکار مناسبی را پیشبینی و از تخریب اراضی به نحو مطلوب جلوگیری به عمل آورند. هدف از انجام پژوهش حاضر در حوضهی آبخیز سنگانهی کلات تعیین آستانهی عوامل مؤثر بر رشد طولی آبکندها با استفاده از تکنیکهای دادهکاوی میباشد. در این پژوهش ابتدا بر اساس مطالعات میدانی مشخصات مورفومتری 23 آبکند همراه با نمونهبرداری از خاک شامل تعیین ویژگیهای فیزیکی و شیمیایی مؤثر خاک اندازهگیری گردید. سپس با بهرهگیری از روشهای ناپارامتریک الگوریتم خوشهبندیK-Means و درخت تصمیم CARTبه تعیین آستانهی عوامل مؤثر بر گسترش طولی آبکندها پرداخته شد. نتایج این پژوهش نشان میدهد که مهمترین عوامل مؤثر بر گسترش طولی آبکندها در این منطقه عرض آبکند، نسبت جذب سدیم، شیب پیشانی آبکند و درصد سیلت میباشد. همچنین مهمترین عامل شکلگیری فرسایش آبکندی در منطقهی مورد مطالعه و گسترش آن تحت تأثیر عوامل اقلیمی از یک طرف که باعث ایجاد رواناب و تغییر در میزان نفوذپذیری، و از طرف دیگر تحت تأثیر ویژگیها و خصوصیات فیزیکی و شیمایی خاکهای منطقه میباشد. بنابراین ارائه و اعمال راهکارهایی جهت اصلاح خاک و حوضهی آبخیز بالادست آبکندهای این منطقه میتواند در کاهش گسترش آبکندها تأثیرگذار باشد.
کاظم نصرتی؛ میلاد رستمی؛ زهرا اطمینان
دوره 6، شماره 21 ، اسفند 1398، ، صفحه 133-154
چکیده
رودخانه ها سیستم های طبیعی پیچیده ای هستند که طبقه بندی آنها میتواند درک بهتری از مطالعه فرآیندها و اشکال رودخانه فراهم آورد. رودخانه ها از نظر شکل کانال و میزان پویایی بسیار متعدد هستند. هدف از این مطالعه ارزیابی شرایط هیدروژئومورفولوژی رودخانه ی طالقان واقع در استان البرز با استفاده از شاخص کیفی مورفولوژیک (MQI) ...
بیشتر
رودخانه ها سیستم های طبیعی پیچیده ای هستند که طبقه بندی آنها میتواند درک بهتری از مطالعه فرآیندها و اشکال رودخانه فراهم آورد. رودخانه ها از نظر شکل کانال و میزان پویایی بسیار متعدد هستند. هدف از این مطالعه ارزیابی شرایط هیدروژئومورفولوژی رودخانه ی طالقان واقع در استان البرز با استفاده از شاخص کیفی مورفولوژیک (MQI) میباشد. در این روش عوامل مؤثر شامل دخالت های انسانی، پوشش گیاهی و پیوستگی فرآیندهای رودخانه ای میباشد. به این منظور 6 بازه در بالادست رودخانه ی طالقان مشخص شد و با استفاده از تصاویر ماهواره ای و بازدیدهای میدانی میزان MQI برای هر بازه ی مشخص گردید. برای ارزیابی کیفیت مورفولوژیک بازههای رودخانه سه جنبهی پیوستگی فرآیندهای رودخانهای (طولی و عرضی)، شرایط مورفولوژیکی کانال، شکل مقطع عرضی و رسوبات بستر و پوشش گیاهی مورد توجه قرار گرفت، که این جنبه ها در قالب سه مؤلفه عملکردهای ژئومورفولوژیک، فرایندها و اشکال رودخانه ای (F)، مصنوعی (A) و تعدیل های کانال (CA) مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد بازهی شماره ی 1 با محدوده ی امتیاز 71/0در طبقه خوب قرار گرفت که از دلایل آن دخالت های کم انسانی و واقع بودن در بالادست رودخانه بوده است. اما بازه های 2، 3 ، 5 و 6 به ترتیب با امتیاز های 58/0، 54/0، 59/0و 61/0 در طبقه متوسط قرار میگیرند که این بازه ها نسبت به بازه ی 1 میزان دخالت های انسانی در آنها بیشتر بوده است و در بازهی 4 امتیاز MQI 49/0 میباشد که در طبقه ی ضعیف قرار میگیرد که دلیل آن دخالت های انسانی از جمله برداشت شن و ماسه و سازه هایی مانند پل میباشد. نتایج به دست آمده بیانگر آن است که مدل MQI جهت طبقه بندی رودخانه در دامنه ی جنوبی البرز مناسب است.
عیسی جوکار سرهنگی؛ رضا اسماعیلی؛ صدیقه باباعلی پور
دوره 5، شماره 14 ، خرداد 1397، ، صفحه 135-156
چکیده
چکیده
تراکم زهکشی یک شاخص مهم هیدروژئومورفولوژی در تعیین چگونگی فرآیندهای رواناب سطحی، شـدت سـیلاب و میزان فرسایش خاک مـیباشد. حوضهی بهرستاق یـکی از زیرحوضههای رودخانهی هراز است که شرایط زمینشناسی و توپوگرافی متنوع و جریانات سطحی زیاد در آن موجب فرسایش خاک و تخریب مراتع و باغها در منطقه میشود. هدف از این پژوهش ...
بیشتر
چکیده
تراکم زهکشی یک شاخص مهم هیدروژئومورفولوژی در تعیین چگونگی فرآیندهای رواناب سطحی، شـدت سـیلاب و میزان فرسایش خاک مـیباشد. حوضهی بهرستاق یـکی از زیرحوضههای رودخانهی هراز است که شرایط زمینشناسی و توپوگرافی متنوع و جریانات سطحی زیاد در آن موجب فرسایش خاک و تخریب مراتع و باغها در منطقه میشود. هدف از این پژوهش بررسی اثر عوامل زمینشناسی و توپوگرافی در میزان تراکم زهکشی و تعیین تفاوت آن در متغیرهای مورد مطالعه است. برای این منظور ابتدا نقشهی آبراهههای حوضه با استفاده از DEM منطقه تهیه شد. سپس ویژگیهای زمینشناسی و توپوگرافی منطقه شامل لایههای جنس سنگ، طبـقات ارتفاع، شیب و جهت دامـنه مدنظر قرار گرفته و در محیط ArcGIS طبقهبندی و با شبکه آبراههها به عنوان متغیر وابسته همپوشانی شد. بر این اساس مجموع طول آبراههها در واحد سطح هر یک از عوامل محاسبه و تراکم زهکشی به دست آمد. برای تحلیل دادهها از آزمون آماری آنالیز واریانس یک طرفه (ANOVA) استفاده گردید. نتایج آزمون آماری نشاندهندهی رابطهی معنیدار جنس سنگ و شیب با میزان تراکم زهکشی به ترتیب در سطح اطمینان 95 و 99 درصد است، اما میزان تراکم زهکشی در طبقات ارتفاعی و جهت دامنه در منطقه تفاوت مشخص و معنیداری نداشته است. سازند ملافیر کرتاسه (km)با میانگین تراکم 79/8 و طبقه شیب 30-20 درصد با میانگین تراکم 7/10 بیشترین حساسیت را نشان دادهاند. با دانستن این ارتباط میتوان از این متغیرها در برنامههای مدیریت شبکه زهکشی و کنترل شدت فرسایش نیز استفاده نمود.
سیاوش شایان؛ مجتبی یمانی؛ منیژه یادگاری
دوره 3، شماره 9 ، اسفند 1395، ، صفحه 139-158
چکیده
فرونشست زمین به عنوان یکی از مخاطرات ژئومورفیک، از نتایج مصرف بیش از حد و سوء مدیریت منابع آب است. در بخشهایی از حوضهی قرهچای واقع در شمال استان همدان، از سال 1372 در اثر به هم ریختن سیستم هیدرولوژیکی و وجود سایر شرایط لازم بیشتر از 36 مورد فروچاله بوقوع پیوسته است. شبکهی زهکشی منطقه با توجه به میزان و عملکرد فرآیندها، تأثیرات ...
بیشتر
فرونشست زمین به عنوان یکی از مخاطرات ژئومورفیک، از نتایج مصرف بیش از حد و سوء مدیریت منابع آب است. در بخشهایی از حوضهی قرهچای واقع در شمال استان همدان، از سال 1372 در اثر به هم ریختن سیستم هیدرولوژیکی و وجود سایر شرایط لازم بیشتر از 36 مورد فروچاله بوقوع پیوسته است. شبکهی زهکشی منطقه با توجه به میزان و عملکرد فرآیندها، تأثیرات متفاوتی بر محیط پیرامون خود بر جای گذاشته است که فروچالههای حادث شده نیز، در این مسیر واقع شده است. هدف این تحقیق آن است که با بررسی ویژگیهای شبکههای زهکشی و زمینشناسی، نقش آن را در ایجاد فرونشست منطقهی مورد مطالعه قرار دهد. بدین منظور کلیه اطلاعات زمینشناسی، هیدرولوژیکی، هواشناسی و جغرافیایی منطقه جمعآوری و تجزیه و تحلیل گردید و شبکههای زهکشی، لیتولوژی، شیب و طبقات ارتفاعی منطقه با استفاده از نقشههای توپوگرافی (1:50000)، زمینشناسی (1:100000) ، مدل رقومی ارتفاعی (DEM) و تصاویر Google Earth ترسیم شد. جهت پهنهبندی فروچالهها از 5 لایه اطلاعاتی استفاده شده است که در درون هر لایه بر حسب میزان تأثیر هر فاکتور بر وقوع فروچاله، به آن فاکتور امتیازدهی گردید. نتایج نشان میدهد که تغییرات ناهمسان در دادههای مورفومتری شبکهی زهکشی مهمترین فاکتور مؤثر در تشدید افت آبهای زیر زمینی و وقوع فرونشست در منطقه بوده و عوامل لیتولوژیکی و انسانی، به تنهایی نقشی ندارند.
زهرا اژدری؛ یاشار فلامرزی؛ نرگس پالیزدان؛ علی فتح زاده
دوره 3، شماره 8 ، آذر 1395، ، صفحه 141-160
چکیده
این پژوهش برای بررسی نوسانات آب زیرزمینی 16 ایستگاه پیزومتری در مقیاس سالانه و فصلی در دشت تویسرکان، در طی دورهی آماری 1391-1372 انجام گردیده است. بدین منظور جهت تعیین روند نقطهای از روشهای منکندال اصلاح شده و تخمینگر سن و برای تعیین روند منطقهای از روش مرکب بوت استرپ و متوسط منطقهای من کندال اصلاح شده استفاده گردید. از آنجایی ...
بیشتر
این پژوهش برای بررسی نوسانات آب زیرزمینی 16 ایستگاه پیزومتری در مقیاس سالانه و فصلی در دشت تویسرکان، در طی دورهی آماری 1391-1372 انجام گردیده است. بدین منظور جهت تعیین روند نقطهای از روشهای منکندال اصلاح شده و تخمینگر سن و برای تعیین روند منطقهای از روش مرکب بوت استرپ و متوسط منطقهای من کندال اصلاح شده استفاده گردید. از آنجایی که روش من کندال به همبستگی جزئی دادهها حساس میباشد برای تعیین وجود همبستگی جزئی بین دادهها از روش همبستگی متوالی تأخیر - 1 استفاده شد، سپس روش من کندال اصلاح شده برای بررسی روند در دادههای دارای همبستگی جزئی به کار گرفته شد. نتایج نشان داد که به صورت ایستگاهی و در مقیاس سالانه صعودیترین روند مربوط به پیزومتر سرابی با استفاده از هر دو روش من کندال اصلاح شده و سن میباشد و نزولیترین روند مربوط به ایستگاه پیزومتری چاشخوران با روش MMK و پیزومتر قلعه نو با روش سن میباشد. روند سطح تراز آب زیرزمینی با روش من کندال اصلاح شده در مقیاس فصلی دارای 25/6 درصد روند مثبت معنیدار و 31/70 درصد روند منفی معنیدار و 44/23 درصد بدون روند میباشد و با روش تخمینگر سن در مقیاس فصلی 94/10 درصد دارای روند مثبت معنیدار و 06/89 درصد دارای روند نزولی معنیدار میباشد. تحلیل روند منطقهای نشاندهندهی روند رو به افت سطح تراز آب زیرزمینی دشت است. با توجه به نتایج به دست آمده از این پژوهش روند تغییرات سطح آب زیرزمینی منطقهی مورد مطالعه منفی میباشد. اگر بهرهبرداری از منابع آب زیرزمینی در منطقهی مورد مطالعه به شکل کنونی ادامه یابد، بحرانهای اجتماعی و اقتصادی میتواند در منطقه شکل بگیرد. با توجه به نتایج این پژوهش باید نسبت به کنترل برداشت از منابع آبهای زیرزمینی اقدام و سطح آب زیرزمینی با افزایش راندمان آبیاری و تغذیهی مصنوعی افزایش خواهد یافت.
مجتبی یمانی؛ شهناز علی زاده
دوره 1، شماره 1 ، بهمن 1393، ، صفحه 131-144
چکیده
چکیده آب زیرزمینی یکی از منابع مهم تأمین آب شیرین مورد نیاز انسان است. کشور ایران با شرایط اقلیمی خشک و نیمهخشک و میانگین بارش سالانه، حدود 250 میلیمتر، یـکی از کمآبترین کشورهای جهان محسوب میشود. از آنجا که منابع آب سطحی در بسیاری ...
بیشتر
چکیده آب زیرزمینی یکی از منابع مهم تأمین آب شیرین مورد نیاز انسان است. کشور ایران با شرایط اقلیمی خشک و نیمهخشک و میانگین بارش سالانه، حدود 250 میلیمتر، یـکی از کمآبترین کشورهای جهان محسوب میشود. از آنجا که منابع آب سطحی در بسیاری از مناطق کشور محدود است، آبهای زیرزمینی بهعنوان مناسبترین منبع در دسترس جهت تأمین آب مورد نیاز بهحساب میآید. حوضه آباده ـ اقلید یکی از زیرحوضههای کویر ابرقو ـ سیرجان با وسعت 2871 کیلومترمربع در شمال شرق استان فارس واقع شده است و افت آب زیرزمینی در بیشتر مساحت منطقه بیش از 5 متر بوده است. بنابر این شناسایی منابع آب زیرزمینی، شناختن مناطق با پتانسیل بالا و اصلاح شیوه برداشت از این منابع از مهمترین اهداف به شمار مـیرود. هدف این تحقیق پتانسیلیابی منابع آب زیرزمینی حوضه آباده- اقلید فارس با استفاده از روش تـحلیل سـلسلهمراتبی (AHP) است. در این پژوهـش از نقشههای توپوگرافی 50000 : 1 و نقشه زمینشناسی 1:100000 و دادههای اقلیمی منطقه مورد مطالعه استفاده کردیم و همچنین از نرمافزار Arc GIS برای تجزیه و تحلیل بهره بردیم. نتیجه پژوهش حاکی از آن است که بیشترین مساحت حوضه از نظر پتانسیل آب زیرزمینی مربوط به مناطق با وضعیت خوب و متوسط دارد و بیشترین مناطق با پتانسیل بالا و خوب در نواحی جنوب و جنوب شرق حوضه نسبت به استان فارس قرار دارند و مناطق بدون پتانسیل و کمپتانسیل مربوط به نواحی کوهستانی جنوب غرب و شمال غرب حوضه و نواحی مرکزی و شمالی حوضه به دلیل جنس زمین و نفوذناپذیری و نوع ساختمان و توپولوژی آنها هستند.
محمد امیدفر؛ هاشم رستم زاده؛ بهروز ساری صراف
دوره 5، شماره 15 ، شهریور 1397، ، صفحه 135-152
چکیده
چکیده
پدیدهی سیل یکی از مخاطرات جوی است که فراوانی آن در شمالغرب ایران قابل توجه بوده و همه ساله خسارات جانی و مالی فراوانی بر مناطق مختلف وارد میکند. فناوری جدید رادار هواشناسی به دلیل دارا بودن مقیاس مناسب قدرت تفکیک مکانی1000 متر و تفکیک زمانی 15دقیقهای، میتواند به عنوان یک ابزار سودمند سنجش از ...
بیشتر
چکیده
پدیدهی سیل یکی از مخاطرات جوی است که فراوانی آن در شمالغرب ایران قابل توجه بوده و همه ساله خسارات جانی و مالی فراوانی بر مناطق مختلف وارد میکند. فناوری جدید رادار هواشناسی به دلیل دارا بودن مقیاس مناسب قدرت تفکیک مکانی1000 متر و تفکیک زمانی 15دقیقهای، میتواند به عنوان یک ابزار سودمند سنجش از دور در کاهش خسارات وارده بسیار مفید و کارا باشد. هدف از پژوهش حاضر، امکانسنجی استفاده کاربردی از فناوری جدید رادارداپلر برای پیشبینی کوتاهمدت پدیدهی سیل و اعلام هشدار بهموقع به سازمانها و ساکنان مناطق دارای احتمال وقوع سیل است. برای این منظور داده هایاتی از رادار داپلر تبریز که میتواند گسترش سهبعدی، سمت و سرعت حرکت و مقدار بارندگی حاصل از سلولهای ابر بارشی را با دقّت و مقیاس مناسب تشخیص دهد، انتخاب و زمان و مکان تشکیل، سمت و سرعت و ابعاد سلولهای ابر بارشی در رویداد سیل روستای غلّهزار آذرشهر به طور دقیق مورد پایش قرار گرفت. نتایج نشانداد بـرآورد بارندگی شش ساعـته رادار تبـریز هـمبستگی بالایی با دادههای متـناظر ایستگاههای هواشناسی دارد، اما در حالت کلی رادار، مقدار بارندگی را کمتر از ایستگاههای هواشناسی برآورد میکند. همچنین با توجه به قابلیت نفوذ به داخل ابر امواج رادار و دارا بودن قدرت تفکیک مکانی و زمانی مناسب، بسته به محل تشکیل و سرعت توسعهی سلولهای ابر مولد بارشهای شدید، میتوان در محدودهی دید رادار تبریز پدیدهی سیل را چند ساعت قبل تشخیصداده و در صورت هماهنگی سازمانهای مربوطه و اعلام هشدار سریع، خسارات آن را به حداقل رساند.
سیدحسن صدوق؛ محمدمهدی حسینزاده؛ فهیمه آزادی
دوره 2، شماره 2 ، خرداد 1394، ، صفحه 137-154
چکیده
تولید رسوب یکی از پیامدهای مهم فرسایش خاک است و در شکلهای مختلف سبب اثرات درون و برون منطقهای میگردد. با توجه به اینکه هر ساله هزاران تن خاک حاصلخیز از اراضی مختلف کشور، در اثر فرسایش از دسترس خارج شده و با انباشت در مناطق رسوب گذاری، موجب بروز خسارات قابل ملاحظهای میشوند، بنابراین، لازم است مناطق تولید رسوب ...
بیشتر
تولید رسوب یکی از پیامدهای مهم فرسایش خاک است و در شکلهای مختلف سبب اثرات درون و برون منطقهای میگردد. با توجه به اینکه هر ساله هزاران تن خاک حاصلخیز از اراضی مختلف کشور، در اثر فرسایش از دسترس خارج شده و با انباشت در مناطق رسوب گذاری، موجب بروز خسارات قابل ملاحظهای میشوند، بنابراین، لازم است مناطق تولید رسوب همراه با شدت و مقدار آن شناسایی شوند تا از این طریق علاوه بر تعیین مناطق بحرانی و ردهبندی مناسب بتوان اقدام به برنامهریزی در قالب طرحهای حفاظت خاک و یا آبخیزداری نمود. در این تحقیق با استفاده از سه مدل برآورد و پهنهبندی فرسایش و رسوب، شامل EPM ، BLM و Fargas با هدف شناسایی و معرفی مدل مناسب، اقدام به ارزیابی مدلها در پهنهبندی فرسایش در حوضه آبخیز کهمان شده است. اعتبارسنجی مدل EPM نشان داد که این مدل برای این حوضه آبخیز مناسب نیست زیرا مقدار رسوب برآورد شده را بسیار بیشتر از مقدار واقعی نشان میدهد. براساس مدل EPM مقدار رسوب کل حوضه 6/181320 متر مکعب در سال برآورد شد. اما بر اساس اطلاعات ایستگاه هیدرومتری منطقه مورد مطالعه، مقدار رسوب واقعی حوضه 8/75416 متر مکعب در سال میباشد. با توجه به بازدیدهای صحرایی از منطقه فرسایش موجود با فرسایش بهدست آمده از مدل فارگاس نیز مطابقت ندارد اما مدل BLM با فرسایش منطقه مطابقت بیشتری دارد.
مجتبی یمانی؛ ابوالقاسم گورابی؛ زهرا عابدینی
دوره 2، شماره 3 ، شهریور 1394، ، صفحه 137-157
چکیده
چکیده رودخانه ها سیستم هایی پویا بوده و مشخصههای فضایی-زمانی آنها پیوسته در حال تغییر هستند. این تغییرات و جابه جایی مشکلاتی را برای کاربری های انسانی و اکولوژیکی در برداشته و بررسی این تغییرات از مباحث مهم ژئومورفولوژی رودخانه ای محسوب میگردد. در این پژوهش، به بررسی تغییرات مورفولوژیک قسمتی از آبراهه بابل ...
بیشتر
چکیده رودخانه ها سیستم هایی پویا بوده و مشخصههای فضایی-زمانی آنها پیوسته در حال تغییر هستند. این تغییرات و جابه جایی مشکلاتی را برای کاربری های انسانی و اکولوژیکی در برداشته و بررسی این تغییرات از مباحث مهم ژئومورفولوژی رودخانه ای محسوب میگردد. در این پژوهش، به بررسی تغییرات مورفولوژیک قسمتی از آبراهه بابل رود در طی بازه زمانی (1334-1393) و مکانی (از شهر بابل تا روستای کاردگرکلا به طول 18/45 کیلومتر) پرداختهشده است. با استفاده از عکسهای هوایی سال 1334 و 1383 و تصاویر ماهواره Land Sat 8 سال 1393 مسیر رودخانه در سه دوره زمانی در محیط نرمافزار Arc GIS رقومی شده است. برای تجزیهوتحلیل دقیق تغییرات آبراهه در دوره موردمطالعه؛ بعد از تعیین خط القعر، خط ثابت و ترانسکتهایی بافاصله 1000 در 1000 متر در نظر گرفتهشده است. سپس در محیط Arc Gis بعد از تعیین ترانسکت ها و خطالقعر، پلی گونهایی ایجاد شد و مساحت هر پلی گون نسبت به دوره قبل باهم مقایسه شده است. در نهایت از طریق تطبیق اختلافات موجود بین ترانسکت های متوالی زمانی، تغییرات خط القعر در بستر رودخانه تعیین شد. نتایج مقایسه بازهها نشان میدهد که الگوی رودخانه در سه دوره زمانی در محدوده موردمطالعه نسبتاً ناپایدار بوده و روند پسروی داشته است. بیشترین تغییرات در بازه دوم رویداده است. همچنین از طریق ترانسکت بندی، تغییرات خطالقعر طی دوره موردمطالعه بررسیشده و بیشترین تغییرات در ترانسکت 9 تا 22 رخداده است. دلیل عمده تغییرات، جابه جایی خط القعر تحت تأثیر عوامل طبیعی است.
مجید منتظری
دوره 3، شماره 6 ، خرداد 1395، ، صفحه 137-159
چکیده
سیل به عنوان یکی از مهمترین سوانح طبیعی همواره مورد توجه بشر بوده و در سالهای اخیر با توجه به پدیدهی گرمایش جهانی و تغییر شکل بارشها از حالت جامد به مایع، لزوم توجه بیشتر به آن احساس میشود. در حوضههای کوهستانی که از رژیم برفی برخوردارند، معمولاً وقوع بارش با رخداد سیلاب همزمان نیست. با این وجود، در برخی موارد رخداد بارش ...
بیشتر
سیل به عنوان یکی از مهمترین سوانح طبیعی همواره مورد توجه بشر بوده و در سالهای اخیر با توجه به پدیدهی گرمایش جهانی و تغییر شکل بارشها از حالت جامد به مایع، لزوم توجه بیشتر به آن احساس میشود. در حوضههای کوهستانی که از رژیم برفی برخوردارند، معمولاً وقوع بارش با رخداد سیلاب همزمان نیست. با این وجود، در برخی موارد رخداد بارش فرین منجر به وقوع سیلابهای مهیب و خانمان برانداز، شده است. هدف از این پژوهش، بررسی ساز و کار سامانههایی است که همزمان با وقوع بارشهای فرین، دبیهای سیلابی را به دنبال داشته است. بدین منظور، دادههای بارش روزانه 23 ایستگاه هواسنجی استان چهارمحال و بختیاری از 12/10/1379 تا 30/7/1391، دادههای دبی روزانه ایستگاه آبسنجی بهشتآباد در بازهی زمانی 1/1/1377 تا 29/12/1389 و دادههای تراز میانی هوا سپهر شامل متغیرهای ارتفاع ژئو پتانسیل، فشار تراز دریا، بادمداری، باد نصفالنهاری، امگا، دما و رطوبت ویژه که از مرکز ملی پیشبینیهای محیطی/ مرکز ملی پژوهشهای جوی ایالات متحده آمریکا اخذ، و به کار گرفته شد. سپس بر مبنای رویکرد محیطی به گردشی مورد واکاوی همدید قرار گرفت. واکاوی آماری دادههای روزانهی بارش رواناب نشان داد که رابـطهی معناداری بین بارش ایستگاههای حوضه و مـقدار رواناب در زمان رخداد بارش وجود نـدارد. به نظر میرسد عدم همزمانی وقوع بارش با رخداد رواناب، ناشی از ریزشهای جامد است. در حالی که در رخدادهای همزمان بارش- رواناب، ریزشهای مایع بوده است. واکاوی همدید نشان داد، وجه تمایز بین سامانههای با بارش مایع و جامد، در نحوهی تأمین رطوبت آنهاست. به طوری که رویدادهای بارشی مایع، با استقرار سامانهی واچرخندی بر روی دریای عرب همراه است که این سامانه هوای گرم و مرطوب دریای عرب را به داخل فرود عمیق مدیترانه هدایت نموده و هوای گرم و مرطوب، پس از عبور از دریای سرخ و خلیح فارس تقویت شده و بر محتوای رطوبتی آن افزوده شده و در نتیجه در اثر ناپایداری شدید ایجاد شده در جلوی فرود عمیق مدیترانه صعود نموده و رخداد بارشهای سیلزا در زاگرس مرتفع، به ویژه حوضهی بهشتآباد را به دنبال دارد.
ناصر احمدی ثانی؛ کریم سلیمانی؛ لیدا رزاق نیا؛ رئوف مصطفیزاده؛ جلال زندی
دوره 5، شماره 16 ، آذر 1397، ، صفحه 139-158
چکیده
چکیده با افزایش جمعیت و فعالیتهای بشری و در نتیجه افزایش تقاضای آب، دسترسی به آب بحرانی شده و ارزیابی و برنامهریزی منابع آب برای استفاده پایدار پیچیده میگردد. بررسی قوانین دینامیکی و طولانی مدت رواناب اهمیت و ارزش عملی برای توسعهی پایدار و برنامهریزی منابع آب دارد. از سوی دیگر در رابطه با رواناب، روشهای مرسوم اندازهگیری ...
بیشتر
چکیده با افزایش جمعیت و فعالیتهای بشری و در نتیجه افزایش تقاضای آب، دسترسی به آب بحرانی شده و ارزیابی و برنامهریزی منابع آب برای استفاده پایدار پیچیده میگردد. بررسی قوانین دینامیکی و طولانی مدت رواناب اهمیت و ارزش عملی برای توسعهی پایدار و برنامهریزی منابع آب دارد. از سوی دیگر در رابطه با رواناب، روشهای مرسوم اندازهگیری آن بسیار پرهزینه، وقتگیر و مشکل هستند. هدف از پژوهش حاضر ارزیابی صحت ابزار ArcCN-Runoff برای تهیهی نقشهی حجم و ارتفاع رواناب در حوضهی آبخیز هراز میباشد. برای تهیهی نقشهی کاربری اراضی، تصاویر ماهوارهلندست سالهای 1375 و 1390 مورد پردازش و تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نقشهی گروههای هیدرولوژیک خاک تهیه و مـحاسبات بارش سالانه با استفاده از دادههای روزانه بارش ایستگاههای محدودهی حوضه برای سالهای مختلف انجام شد. جهت تهیهی نقشهی شمارهی منحنی (CN) و برآورد حجم و ارتفاع رواناب از روش SCS و ابزار ArcCN-Runoff در محیط GIS استفاده شد. سپس رواناب مشاهداتی با استفاده از دادههای روزانه دبی ایستگاه کرهسنگ محاسبه و جداسازی جریان پایه انجام گرفت. در نهایت صحت رواناب برآوردی با برآورد درصد خطای نسبی ارزیابی گردید. براساس نتایج خطای نسبی برآورد رواناب در هر دو دوره 1375 و 1390 بههم نزدیک و نسبتاً کم (10 درصد) میباشد و ابزار بهکار رفته، رواناب را با صحت حدود 90 درصد در هر دو دوره برآورد کرده است و میتواند برای ارزیابی و برآورد رواناب بهکار برده شود.
عزت الله قنواتی؛ علی احمدآبادی؛ منصور صادقی
دوره 6، شماره 18 ، خرداد 1398، ، صفحه 139-159
چکیده
چکیدهانحراف و ذخیره سازی سیلاب روشی شناخته شده برای مقابله با مخاطرات و آسیب های سیل میباشد و از طرف دیگر سبب بهبود وضعیت کیفی و کمّی آبهای زیرزمینی میشود و در واقع مهار سیلاب و تغذیه ی مصنوعی آبخوان ها از نتایج مهّم آن به شمار میرود. هدف این پژوهش جانمایی پهنه های مناسب ذخیره ی سیلاب حوضه ی آبخیز ...
بیشتر
چکیدهانحراف و ذخیره سازی سیلاب روشی شناخته شده برای مقابله با مخاطرات و آسیب های سیل میباشد و از طرف دیگر سبب بهبود وضعیت کیفی و کمّی آبهای زیرزمینی میشود و در واقع مهار سیلاب و تغذیه ی مصنوعی آبخوان ها از نتایج مهّم آن به شمار میرود. هدف این پژوهش جانمایی پهنه های مناسب ذخیره ی سیلاب حوضه ی آبخیز قمرود با استفاده از تکنیک تصمیم گیری چندمعیاره میباشد. در این پژوهش از متغیرهای شیب، خاک، کاربری اراضی، عمق آب های زیرزمینی، لندفرم، قابلیت نفوذپذیری سطحی، زبری، شاخص تجمعی جریان، لیتولوژی، ارتفاع و تراکم زهکشی به عنوان عوامل مؤثر در جانمایی جهت انحراف و ذخیرهسازی سیلاب استفاده شده است. از مدل مجموع ادغامی مجموع - حاصلضرب (WASPAS) که یکی از جدیدترین مدل های تصمیم گیری چندمعیاره میباشد برای تحلیل هم پوشانی و رتبه بندی گزینه ها و تهیه ی نقشه ی نهایی استفاده گردید. نتایج حاصل از مدل واسپاس نشان میدهد به لحاظ پتانسیل ذخیره ی سیلاب، حوضه ی آبخیز مورد مطالعه به پنج کلاس خیلی زیاد با 24 درصد، زیاد 2/28 درصد، متوسط 9/24 درصد، کم 2/15 درصد و خیلی کم 7/7 درصد تقسیم میشود. بدین ترتیب نه پهنه بسیار مناسب جهت انحراف و ذخیره سازی سیلاب در قسمت های مرکزی، جنوبی، شمالغربی و شرق حوضه شناسایی شد که این مناطق در بازدید میدانی نیز جهت اهداف مذکور مناسب تشخیص داده شدند.
بهروز نصیری؛ محمد حسین ناصرزاده؛ میثم طولابی نژاد؛ زهرا زارعی چقابلکی
دوره 2، شماره 5 ، اسفند 1394، ، صفحه 141-166
چکیده
این پژوهش با هدف بررسی تأثیر الگوی جوی - اقیانوسی انسو، به عنوان یک عامل تأثیرگذار در شرایط هیدرولوژیکی کـشکانرود به انجام رسـیده است. در این راستا ابـتدا دادههای مربوط بـه الگوی نوسان جـنوبی از سایت دانشگاه East Angelia بـرای دورهی آماری 1984 تا 2010 و دادههای مربوط به دبی سالانهی کشکانرود نیز از منابع زیربـط گردآوری شـد. ...
بیشتر
این پژوهش با هدف بررسی تأثیر الگوی جوی - اقیانوسی انسو، به عنوان یک عامل تأثیرگذار در شرایط هیدرولوژیکی کـشکانرود به انجام رسـیده است. در این راستا ابـتدا دادههای مربوط بـه الگوی نوسان جـنوبی از سایت دانشگاه East Angelia بـرای دورهی آماری 1984 تا 2010 و دادههای مربوط به دبی سالانهی کشکانرود نیز از منابع زیربـط گردآوری شـد. سپس با اسـتفاده از تـحلیل همبستگی پیرسون در سـطح حداقل معنیداری 99/0درصد (p_value=0.01) ارتباط دادههای مذکور، به صورت ماهانه و سالانه تحلیل گردید. همچنین برای ارزیابی اثر فازهای سرد و گرم این الگوی کلان مقیاس جوی، دادههای دبی سالانه بر اساس فازهای مذکور ماهانه تفکیک شده و با اجرای آزمون t_studen دو طرفهی مستقل، معنیدار بودن تفاوت دادههای دبی سالانه در فازهای گرم و سرد انسو، بررسی شد. در نهایت با استفاده از تحلیل نقشههای سینوپتیک، علت و رابطهی جوّی بین داهها، مورد واکاوی قرار گرفت. نتایج گویای همبستگی قوی و معنیدار دبی کشکان رود در طی سه ماه اکتبر، نوامبر و دسامبر با شاخص انسو میباشد. همچنین نتایج حاصل از تحلیل نقشههای سینوپتیک نشاندهندهی افزایش حدود 26 درصد بارشهای پاییزهی حوضهی کشکانرود در سالهای با حاکمیت فاز گرم انسو (ال نینو)، نسبت به بلندمدت است. ولی در طی فاز سرد (لانینا)، بارشهای پاییزه در منطقهی مورد مطالعه حدود 5/10 درصد کمتر از حالت نرمال بوده است. اجرای آزمون t مستقل دوطرفه بر روی دبی سالانه نشان داد که طی سالهای همراه با فاز گرم انسو، متوسط دبی سالانهی کشکانرود 35 درصد بالاتر از سالهایی است که فاز سرد انسو یعنی لانینا حاکم بوده است.
وحید نورانی؛ نرگس آزاد؛ مهسا قاسم زاده؛ الناز شرقی
دوره 3، شماره 7 ، شهریور 1395، ، صفحه 141-159
چکیده
هدف از این مقاله تعیین روند و بررسی ارتباط سریهای زمانی بلندمدت تراز سطح آب دریاچهی ارومیه و دیگر پارامترهای هیدروکلیماتولوژیکی حوضهی شامل بارش، رواناب، دما و رطوبت نسبی، در مقیاسهای ماهانه، فصلی و سالانه با استفاده از آزمون من-کندال و تبدیل موجک گسسته است. آزمون من-کندال و من-کندال دنبالهای برای ترکیبهای مختلف ...
بیشتر
هدف از این مقاله تعیین روند و بررسی ارتباط سریهای زمانی بلندمدت تراز سطح آب دریاچهی ارومیه و دیگر پارامترهای هیدروکلیماتولوژیکی حوضهی شامل بارش، رواناب، دما و رطوبت نسبی، در مقیاسهای ماهانه، فصلی و سالانه با استفاده از آزمون من-کندال و تبدیل موجک گسسته است. آزمون من-کندال و من-کندال دنبالهای برای ترکیبهای مختلف زیر سریهای حاصل از تبدیل موجک گسسته، جهت تعیین زیر سری زمانی جزئی که مسئول اصلی تولید روند در سریهای زمانی است، مورد استفاده قرار گرفت. نتایج نشان داد در سریهای زمانی پارامترهای هیدروکلیماتولوژیکی در مقیاس ماهانه، تناوب 8 ماهه اصلیترین تناوب در تولید روند است. بعلاوه نتایج حاکی از روند منفی قابلملاحظهای در مقیاسهای مختلف از سریهای زمانی سطح آب دریاچه و رواناب است و سریهای زمانی بارش، دما و رطوبت نسبی در حالت کلی روندهای چشمگیری نداشتهاند. از نتایج این تحقیق چنین برمیآید که در سالهای اخیر کاهش روند در سری زمانی رواناب نقش اساسی را در خشکی دریاچه ارومیه ایفا کرده است. همچنین براساس نتایج آزمون من-کندال دنبالهای، از سال 1377 به بعد، یک روند کاهشی قابل ملاحظهای در هر دو سری زمانی سطح آب و رواناب در مقیاس ماهانه دیده میشود. در نهایت روش تحلیل روند سن (Sen) به کار رفته، نتایج به دست آمده از روش آزمون من-کندال بر پایه موجک را تأیید کرد.
فروزان احمدی؛ کاظم نصرتی؛ محمدمهدی حسین زاده
دوره 6، شماره 20 ، آذر 1398، ، صفحه 141-164
چکیده
فرسایش تسریع شده خاک یک مشکل جدی در ایران است که منجر به تخریب منابع آب و خاک، کاهش حاصلخیزی خاک، از بین رفتن دامنه ها و اراضی کشاورزی، بیابان زایی، سیلهای مخرب، رسوبگذاری مخازن و آلودگی زیستگاه های آبزیان میشود. بنابراین مقابله با فرسایش از ضروری ترین اقدامات زیست محیطی میباشد. بدین ترتیب شناخت مناطق حساس به ...
بیشتر
فرسایش تسریع شده خاک یک مشکل جدی در ایران است که منجر به تخریب منابع آب و خاک، کاهش حاصلخیزی خاک، از بین رفتن دامنه ها و اراضی کشاورزی، بیابان زایی، سیلهای مخرب، رسوبگذاری مخازن و آلودگی زیستگاه های آبزیان میشود. بنابراین مقابله با فرسایش از ضروری ترین اقدامات زیست محیطی میباشد. بدین ترتیب شناخت مناطق حساس به فرسایش که سهم زیادی در تولید رسوب حوضه ها دارند جزء اقدامات لازم و ضروری میباشد. به این منظور منشأیابی رسوب، به عنوان بهترین تکنیک برای تعیین سهم نسبی رسوب شناخته شده، چرا که در این تکنیک با انجام مقایسه ی خصوصیات ویژگی ها بین منابع رسوب و رسوبات تولیدی در خروجی حوضه ی مناطق پر خطر از نظر تولید رسوب شناسایی میشود. پژوهشگران در استفاده از تکنیک منشأیابی رسوب، تقسیمبندی های مختلفی از منابع رسوب داشته اند از جمله میتوان به کاربری اراضی، زمین شناسی، زیرحوضهها، فرسایش سطحی و زیرسطحی اشاره کرد، اما مطالعات اندکی وجود دارد که منابع رسوب را براساس واحدهای فرسایش پذیر بررسی کند. بنابراین هدف از پژوهش حاضر تقسیمبندی حوضه ی آبخیز کوهدشت به واحدهای مختلف براساس میزان فرسایشپذیری خاک و تعیین سهم نسبی هر کدام از واحدها در تولید رسوب با استفاده از تکنیک منشأیابی رسوب بر اساس عدم قطعیت میباشد. در اینجا میزان ذخیره ی کربن آلی منطقه نیز بر اساس واحدهای فرسایش پذیر مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد اهمیت نسبی واحدهای فرسایش پذیر اول، دوم و سوم در تولید رسوب به ترتیب برابر با 08/0، 28/0 و 57/1 است.
علیرضا صالحی پورمیلانی؛ مجتبی یمانی؛ ابراهیم مقیمی؛ راضیه لک؛ منصور جعفر بیگلو
دوره 2، شماره 4 ، آذر 1394، ، صفحه 143-170
چکیده
در سالهای اخیر، با اجرای برنامههای سدسازی گسترده بر روی رودخانههای اصلی، وقوع خشکسالیهای هیدرو اقلیمی چند (دهه) گذشته و به دلیل تبخیر زیاد منابع آبی، وسعت دریاچه ارومیه کاهش یافته است. علاوه بر آن میزان شوری دریاچه ارومیه نیز به 650 میلی گرم در لیتر افزایش یافته است. با توجه به این شرایط هیدرولوژیکی هیچ موجود زنده ای نمیتواند ...
بیشتر
در سالهای اخیر، با اجرای برنامههای سدسازی گسترده بر روی رودخانههای اصلی، وقوع خشکسالیهای هیدرو اقلیمی چند (دهه) گذشته و به دلیل تبخیر زیاد منابع آبی، وسعت دریاچه ارومیه کاهش یافته است. علاوه بر آن میزان شوری دریاچه ارومیه نیز به 650 میلی گرم در لیتر افزایش یافته است. با توجه به این شرایط هیدرولوژیکی هیچ موجود زنده ای نمیتواند در دریاچه ارومه زندگی نماید. اطلاعات بسیار زیادی در رابطه با خصوصیات شیمیایی کنونی آب دریاچه ارومیه وجود دارد، ولی دانسته های ما در رابطه با شرایط دیرینه هیدرولوژیکی و زیستی آب این دریاچه و میزان شوری آن در گذشته و به خصوص در کواترنری بسیار اندک است. بررسی پادگانههای دریاچهای ارومیه، تحولات و تغییرات ارتفاعی آنها و همچنین تغییرات خصوصیات زیست چینه شناسی آنها یکی از بهترین شواهد در تشخیص بهتر ماهیت گذشته این دریاچه است. گاستروپودا، استراکودا، فرامین فرا و همچنین دو کفه ای پوسته های صدف غالب در رسوبات پادگانه های دریاچه ای میباشد. با تعیین جنس و گونه های هر یک از خردههای صدف همچنین بررسی شرایط محیطی در زمان شکل گیری این پادگانه ها نسبت به باز سازی شرایط هیدرولوژیکی و همچنین اکولوژیکی دریاچه ارومیه اقدام گردید. نتایج این بررسی نشان میدهد، ویژگیهای شیمایی آب دریاچه ارومیه در زمان تشکیل بسیاری از پادگانه های دریاچه ای بر خلاف شرایط کنونی، بسیار متفاوت و لب شور تا شیرین بوده است.
محمدمهدی حسینزاده؛ سمیه خالقی؛ فراز واحدیفر
دوره 4، شماره 10 ، خرداد 1396، ، صفحه 145-164
چکیده
تـغییر کانال، فرسایش و رسـوبگذاری کـنارهای رودخانـهها فـرآیندهای طـبیعی رودخانههای آبرفتی هستند که باعث تخریب زمینهای کشاورزی اطراف و خسارت به تأسیسات انسانی اطراف رودخانه میشوند. در این پژوهش از روش BEHI (شاخص خطر فرسایش کنارهای) جهت ارزیابی رودخانه قرانقو چای از نظر الگو و اندازهگیری میزان فرسایش کنارهای و ناپایداری ...
بیشتر
تـغییر کانال، فرسایش و رسـوبگذاری کـنارهای رودخانـهها فـرآیندهای طـبیعی رودخانههای آبرفتی هستند که باعث تخریب زمینهای کشاورزی اطراف و خسارت به تأسیسات انسانی اطراف رودخانه میشوند. در این پژوهش از روش BEHI (شاخص خطر فرسایش کنارهای) جهت ارزیابی رودخانه قرانقو چای از نظر الگو و اندازهگیری میزان فرسایش کنارهای و ناپایداری کنارهها استفاده شده است. برای انجام این کار بازهای از رودخانه انتخاب و 9 مقطع از این بازه مورد بررسی قرار گرفت. در این مدل از دادههای مرتبط با پارامترهای ارتفاع کرانه، ارتفاع دبی لبالبی، عمق ریشه، تراکم ریشه، زاویهی کناره، درصد محافظت کناره و ترکیبات و ساختار مواد کناره استفاده شده است. نتایج به دستآمده از مدل BEHI نشان میدهد که فرسایش کنارهای در هر دو کناره راست و چپ مقاطع عرضی وجود دارد به طوری که در کناره سمت راست رودخانه، میزان خطر فرسایش در تمامی مقاطع از متوسط تا خیلی زیاد است و فقط در یکی از مقاطع میزان خطر فرسایش خیلی کم بوده و همچنین در کنارههای چپ رودخانه در مقاطع مذکور میزان خطر فرسایش کناره از خیلی کم تا شدید برآورد شده است. علت بالا بودن ضریب خطر فرسایش در کناره سمت راست، پایین بودن میزان تراکم ریشه در ساحل راست و جنس سست مواد نسبت به ساحل چپ میتوان دانست.
ساناز دایی؛ میثم سالاری جزی؛ خلیل قربانی؛ مهدی مفتاح هلقی
دوره 5، شماره 17 ، اسفند 1397، ، صفحه 145-163
مهدی کماسی؛ حسام گودرزی
دوره 6، شماره 19 ، شهریور 1398، ، صفحه 145-162
چکیده
بهینه سازی شبکه ی پایش، یک فرآیند برای داشتن بهترین ترکیب در بین ایستگاه های موجود، افزودن ایستگاه های جدید و یا بازطراحی شبکه ی پایش براساس اهداف از پیش تعیین شده است. پژوهش حاضر به توسعه ی یک مدل بهینه شبکه ی پایش با دو هدف بیشینه بودن مقدار آنتروپی در ایستگاه های پایش و کمینه کردن هزینه های پایش تراز آب زیرزمینی ...
بیشتر
بهینه سازی شبکه ی پایش، یک فرآیند برای داشتن بهترین ترکیب در بین ایستگاه های موجود، افزودن ایستگاه های جدید و یا بازطراحی شبکه ی پایش براساس اهداف از پیش تعیین شده است. پژوهش حاضر به توسعه ی یک مدل بهینه شبکه ی پایش با دو هدف بیشینه بودن مقدار آنتروپی در ایستگاه های پایش و کمینه کردن هزینه های پایش تراز آب زیرزمینی پرداخته است. در این پژوهش از داده های 29 ایستگاه موجود برای بهینه سازی شبکه ی پایش تراز آب زیرزمینی در دشت سیلاخور واقع در استان لرستان استفاده شده است. در گام نخست با بهره گیری از روش آنتروپی، مقدار آنتروپی در هر یک از 29 ایستگاه شبکه تعیین میگردد. پس از آن مقدار آنتروپی به دست آمده برای هر یک از ایستگاه ها با مقدار آنتروپی سری زمانی بارش مقایسه شد و بر مبنای تغذیه ی آبخوان و مطابقت مقادیر آنتروپی ایستگاه های بهینه از میان شبکه ی موجود تعیین شد. در گام بعدی درونیابی مکانی داده ها با بهره گیری از روش کریجینگ بیزین تجربی (EBK) در نرم افزار ArcGIS انجام شد و نتایج حاصل از چهار مدل نیمتغییرنمای متفاوت ارزیابی شد. نتایج به دست آمده از پژوهش کفایت یک شبکه با 11 ایستگاه را از میان 29 ایستگاه پایش برای آبخوان دشت سیلاخور مناسب میداند. شبکه ی پایش بهینه به دست آمده در مقایسه با شبکه ی مشاهداتی موجود توانسته است تعداد ایستگاه های پایش را به میزان 62 درصد کاهش داده و توزیع مکانی ایستگاه ها را نیز بهبود ببخشد. در بهترین حالت اجرای مدل، بالاترین مقدار جذر میانگین خطا (RMSE) برای مدل واریوگرام K-BesselDetrended با مقدار 87/20 متر است که نسب به سه مدل دیگر نیم تغییرنما نتایج بهتری دارد.
سیده نسترن هاشمی؛ محمد اکبرینسب؛ طاهر صفرراد
دوره 4، شماره 13 ، اسفند 1396، ، صفحه 147-164
چکیده
چکیده
پلوم، تودهی آبی است که دارای شوری کمتری نسبت به آب دریا میباشد و نیز دارای رسوبات معلق بیشتری نسبت به آبهای اطرافش است. با توجه به رشد جمعیت انسانی و صنعتی شدن، فشار بر روی مناطق ساحلی در حال افزایش است. در نتیجه، بررسی کیفیت آب حائز اهمیت میشود، که سنجش از دور در این زمینه نقش مهمی را عهدهدار است. در این مطالعه، به منظور ...
بیشتر
چکیده
پلوم، تودهی آبی است که دارای شوری کمتری نسبت به آب دریا میباشد و نیز دارای رسوبات معلق بیشتری نسبت به آبهای اطرافش است. با توجه به رشد جمعیت انسانی و صنعتی شدن، فشار بر روی مناطق ساحلی در حال افزایش است. در نتیجه، بررسی کیفیت آب حائز اهمیت میشود، که سنجش از دور در این زمینه نقش مهمی را عهدهدار است. در این مطالعه، به منظور آشکارسازی پلوم رودخانهی اروند از تصاویر ماهوارهی 8Landsat در اکتبر سال 2016 استفاده شد. برای این آشکارسازی، ابتدا تصحیحات رادیومتریکی بر روی تصاویر انجام گرفت، رادیانس باند4 و رادیانس باند2 جهت شناسایی انتخاب شدند و بعد دو شاخص NDWI و نسبت شوری (به عنوان عامل فیلتر) محاسبه شدند. سپس با استفاده از نقشهی پراکندگی آستانههای مورد نظر برای پلوم به دست آمدند و نهایتاً با ترکیب این 4 شاخص و استفاده از درخت تصمیمگیری (در محیط نرمافزار ENVI) آشکارسازی پلوم انجام گرفت. برای صحتسنجی پلوم آشکارسازی شده، از تصاویر ماهوارهی سنتینل-2 که در باندهای آبی، سبز، قرمز و مادون قرمز نزدیک دارای قدرت تفکیک مکانی ده متر است، در همان زمان استفاده شد، که نتایج دو ماهواره با هم مطابقت داشتند. به علاوه برای تعیین هستهی پلوم و آبهای ساحلی، از شاخص NSMI[1] استفاده شد. براساس این شاخص (NSMI)، هسته پلوم (قسمتی که بالاترین غلظت مواد معلق را دارد) در مجاورت دهانهی رودخانهی اروند واقع شده است و با دور شدن از دهانهی اروند، غلظت مواد معلق کاهش پیدا میکند.
[1]- Normalized Suspended Material Index
حمیدرضا باباعلی؛ رضا دهقانی
دوره 4، شماره 11 ، شهریور 1396، ، صفحه 149-168
چکیده
چکیده
سیل یکی از بلایای طبیعی مهمی است که همه ساله باعث ایجاد خسارتهای مالی و جانی فراوانی به جوامع مختلف میگردد. به همین دلیل محققان سعی نمودهاند که تغییرات کمی این پدیده را حتیالمقدور به طور دقیق مورد بررسی قرار دهند. در این پژوهش جهت تخمین دبی سیلابی ایستگاه کهمانالشتر واقع در استان لرستان از مدل شبکهی ...
بیشتر
چکیده
سیل یکی از بلایای طبیعی مهمی است که همه ساله باعث ایجاد خسارتهای مالی و جانی فراوانی به جوامع مختلف میگردد. به همین دلیل محققان سعی نمودهاند که تغییرات کمی این پدیده را حتیالمقدور به طور دقیق مورد بررسی قرار دهند. در این پژوهش جهت تخمین دبی سیلابی ایستگاه کهمانالشتر واقع در استان لرستان از مدل شبکهی عصبی موجک استفاده شد و نتایج آن با سایر روشهای هوشمند از جمله شبکهی عصبی مصنوعی مقایسه گردید. برای این منظور از پارامتر حداکثر بارش 24 ساعته در مقیاس زمانی روزانه با تأخیرهای مختلف در طی دورهی آماری (1391-1380) به عنوان ورودی و دبی حداکثر روزانه به عنوان پارامتر خروجی مدلها انتخاب گردید. معیارهای ضریب همبستگی، ریشهی میانگین مربعات خطا و میانگین قدرمطلق خطا برای ارزیابی و عملکرد مدلها مورد استفاده قرار گرفت. نتایج نشان داد هر دو مدل قابلیت خوبی در تخمین دبی سیلابی دارند، لیکن از لحاظ دقت، مدل شبکهی عصبی موجک عملکرد بهتری نسبت به شبکهی عصبی مصنوعی از خود نشان داده است.
امیرحسین حلبیان؛ شمس اله عسگری
دوره 4، شماره 12 ، آذر 1396، ، صفحه 153-177
چکیده
چکیده سیل یکی از انواع بلایای طبیعی میباشد که همه ساله خسارات زیانباری را در سراسر جهان و از جمله ایران به وجود میآورد. بنابراین، شناسایی این پدیده و پارامترهای موثر در وقوع سیلخیزی در حوضههای آبریز ضرورتی اجتنابناپذیر است. پژوهش حاضر در صدد ارائه روشی برای پهنهبندی پتانسیل سیلخیزی در حوضهی آبریز میشخاص در ...
بیشتر
چکیده سیل یکی از انواع بلایای طبیعی میباشد که همه ساله خسارات زیانباری را در سراسر جهان و از جمله ایران به وجود میآورد. بنابراین، شناسایی این پدیده و پارامترهای موثر در وقوع سیلخیزی در حوضههای آبریز ضرورتی اجتنابناپذیر است. پژوهش حاضر در صدد ارائه روشی برای پهنهبندی پتانسیل سیلخیزی در حوضهی آبریز میشخاص در ایلام میباشد. در این تحقیق حوضهی آبریز میشخاص در استان ایلام به 12 زیرحوضه تقسیم و برای هر زیرحوضه 28 پارامتر ژئومتری، اقلیمی، نفوذپذیری و فیزیوگرافی مانند؛ مساحت، محیط، طول و شیب آبراههی اصلی، طول و شیب حوضه، زمان تمرکز، ضریب شکل و متغیر بارش، تاج پوشش گیاهی ،CN و دبی با استفاده از نرمافزار ArcGIS محاسبه شد. برای تعیین شدت سیلخیزی زیرحوضهها از روش آماری تحلیل عاملی- خوشهای استفاده و دادههای 28 متغیر زیرحوضهها توسط نرمافزار SPSS پردازش و در قالب 5 عامل اصلی (شکل، آبراهه، شیب، زهکشی و رواناب) خلاصه شد. نتایج این پژوهش نشان داد که عامل شکل با مقدار ویژه 64/7 مهمترین عامل در سیلخیزی حوضهی مورد مطالعه است، عوامل آبراهه، شیب، زهکشی و رواناب بـه ترتیب با مـقدار ویژه 65/4، 56/2،75/1 و 61/1 در رتبههای بعدی قرار دارند. در ادامه، حوضهی مورد مطالعه بر اساس امتیاز عاملی به 3 طبقهی سیلخیزی زیاد، متوسط و کم تقسیم و نقشهی پهنهبندی شدت سیلخیزی زیرحوضهها ترسیم شد. زیرحوضههای (9،8،5،3) در عامل شکل، زیرحوضههای (1،6،11) در عامل شیب، زیرحوضههای (2، 7) در عامل زهکشی و در عامل رواناب نیز زیرحوضههای (4،10،12) دارای شدت سیلخیزی زیادی هستند. زیرحوضهها از نظر مشابهت پتانسیل سیلخیزی، فرسایش، پوشش گیاهی و تأثیرات عملکرد انسانی نیز به 3 گروه با شدت سیلخیزی زیاد، متوسط و کم تفکیک شدهاند.