حافظ میرزاپور؛ علی حقی زاده؛ ناصر طهماسبی پور؛ حسین زینی وند
دوره 6، شماره 20 ، آذر 1398، ، صفحه 79-99
چکیده
آشکارسازی دقیق تغییرات کاربری اراضی، پایهای برای فهم بهتر روابط و تعاملات انسان و پدیدههای طبیعی برای مدیریت و استفاده بهتر از منابع را فراهم میآورد. هدف از این پژوهش بررسی تغییرات کاربری اراضی در سالهای گذشته و امکان پیشبینی این تغییرات در سالهای آینده در حوضهی آبخیز بادآور نورآباد واقع در لرستان به مساحت 71600 هکتار است. ...
بیشتر
آشکارسازی دقیق تغییرات کاربری اراضی، پایهای برای فهم بهتر روابط و تعاملات انسان و پدیدههای طبیعی برای مدیریت و استفاده بهتر از منابع را فراهم میآورد. هدف از این پژوهش بررسی تغییرات کاربری اراضی در سالهای گذشته و امکان پیشبینی این تغییرات در سالهای آینده در حوضهی آبخیز بادآور نورآباد واقع در لرستان به مساحت 71600 هکتار است. بهمنظور آشکارسازی تغییرات کاربری اراضی از تصاویر سنجندههای TM، + ETMو OLI ماهواره لندست در سالهای 1370، 1383 و 1395 برای تهیه ی نقشه ی کاربری اراضی منطقه ی موردمطالعه استفاده شد. سپس با استفاده از مدل مارکف، کاربری اراضی سال 1395 شبیهسازی و ماتریس احتمال برای 12سال پیشبینی تهیه شد. نتایج مدل مارکف و نقشه ی کاربری اراضی سال 1395 بهعنوان ورودی به مدل سلولهای خودکار معرفی و کاربری اراضی سال 1407 پیشبینی شد. ارزیابی میزان تطابق نقشه ی شبیهسازیشده و نقشه ی واقعی با ضریب کاپای 97/. نشان داد مدل سلولهای خودکار- مارکف، مدلی مناسب جهت پیشبینی تغییرات کاربری اراضی میباشد. نتایج حاصل از تغییرات کاربری اراضی بین سالهای 1370 تا 1395 نشان داد به وسعت مناطق مسکونی، اراضی دیم، باغ و اراضی کشاورزی آبی افزوده شده است. همچنین نتایج حاصل از پیشبینی نشان داد از وسعت مراتع به مقدار 89/659 هکتار کاسته و به اراضی کشاورزی آبی به وسعت 47/395 هکتار افزوده خواهد شد. با توجه به نتایج بهدستآمده تغییرات کاربری اراضی در جهت تخریب عرصههای منابع طبیعی بوده است، ازاینرو پیشنهاد میشود اقدامات حفاظتی و اتخاذ تصمیمات مدیریتی مناسب جهت کنترل تغییرات غیراصولی بیش از پیش ادامه اعمال گردد.
امیر صفاری؛ مریم جان احمدی؛ منیره رعیتی شوازی
دوره 2، شماره 3 ، شهریور 1394، ، صفحه 81-97
چکیده
چکیده امروزه تخلیه آب های زیرزمینی و عدم جایگزین شدن این منابع یکی از بزرگترین مشکلاتی است که جوامع بشری با آن روبرو هستند. در دشت بوشکان استفاده گسترده از زمین های کشاورزی باعث افت سطح آب زیرزمینی شده است. یکی از راه کارهای مناسب برای کاهش این بحران، تغذیه مصنوعی آب های زیرزمینی است. بدین منظور مهمترین قدم در طرح پخش سیلاب، ...
بیشتر
چکیده امروزه تخلیه آب های زیرزمینی و عدم جایگزین شدن این منابع یکی از بزرگترین مشکلاتی است که جوامع بشری با آن روبرو هستند. در دشت بوشکان استفاده گسترده از زمین های کشاورزی باعث افت سطح آب زیرزمینی شده است. یکی از راه کارهای مناسب برای کاهش این بحران، تغذیه مصنوعی آب های زیرزمینی است. بدین منظور مهمترین قدم در طرح پخش سیلاب، مکان یابی مناطق مستعد برای پخش آب و نفوذ دادن آن به داخل سفره های آب زیرزمینی است. در این تحقیق نیز از تلفیق روشهای AHP و فازی در سیستم اطلاعات جغرافیایی GIS)) و از 8 پارامتر شیب، ضخامت آبرفت، هدایت الکتریکی، زمین شناسی، کاربری اراضی، تراکم زهکشی، قابلیت انتقال و ارتفاع استفاده شده است. لایه های مذکور در ابتدا فازی شدند و سپس با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP) و نرم افزار Expert Choice ارزش گذاری شده و سپس ارزش های به دست آمده در محیط ARC GIS 10/2 با استفاده ازRaster calculator در لایه های فازی شده ضرب و با دستور Fuzzy overlay لایه ها تلفیق و نقشه های نهایی تهیه شدند، نتایج حاصله نشان میدهد که گامای 9/0 بهترین همپوشانی را دارد و در نهایت گامای بهینه به پنج طبقه کاملاً مناسب، مناسب، متوسط، نامناسب و کاملاً نامناسب در سطح دشت مشخص شد. که 11/7 درصد از محدوده مورد مطالعه در کلاس کاملاً نامناسب و 1/11درصد از محدوده در کلاس کاملاً مناسب قرار میگیرد. در قسمت جنوب غربی دشت، مراتع کم تراکم مکان های کاملاً مناسب جهت پخش سیلاب میباشند.
مهتاب صفری شاد؛ محمود حبیبنژاد روشن؛ کریم سلیمانی؛ علیرضا ایلدرمی؛ حسین زینیوند
دوره 4، شماره 10 ، خرداد 1396، ، صفحه 81-98
چکیده
در حال حاضر تغییر اقلیم موجب بر هم خوردن چرخهی هیدرولوژیکی زمین به ویژه توزیع زمانی و مکانی آن شده است، لذا بررسی و پیشبینی تغییرات آن بسیار مهم میباشد. در مطالعهی حاضر اثر تغییر اقلیم بر میزان بارش، دما و رواناب در سه زیرحوضه از حوضهی آبخیز همدان- بهار مورد بررسی قرار گرفت. از مدل WETSPASS، جهت برآورد رواناب و از مدل LARS-WG ...
بیشتر
در حال حاضر تغییر اقلیم موجب بر هم خوردن چرخهی هیدرولوژیکی زمین به ویژه توزیع زمانی و مکانی آن شده است، لذا بررسی و پیشبینی تغییرات آن بسیار مهم میباشد. در مطالعهی حاضر اثر تغییر اقلیم بر میزان بارش، دما و رواناب در سه زیرحوضه از حوضهی آبخیز همدان- بهار مورد بررسی قرار گرفت. از مدل WETSPASS، جهت برآورد رواناب و از مدل LARS-WG بهمنظور پیشبینی متغیرهای اقلیمی در طی ۲۰۴۳ - ۲۰۱۴ استفاده شد. نتایج نشان داد مدلHadCM3 با بیشترین ضریب وزنی و کمترین خطا بیشترین کارایی را در شبیهسازی بارش و دما برای منطقهی مطالعاتی دارد. طبق نتایج ریزمقیاس نمایی، در دورهی آتی میانگین دمای حداقل و حداکثر به ترتیب حدود 22/1 و 9/0 درجه سانتیگراد افزایش و مجموع بارش حدود ۸ درصد کاهش مییابد. نتایج بررسی تأثیر تغییر اقلیم بر هیدرولوژی آیندهی حوضه نشان داد، حجم رواناب برای هر سه زیرحوضه تحت سناریوی A2 کاهش و تحت سناریوی B1برای زیرحوضهی شمارهی ۱ و ۲ کاهش و برای زیر حوضه ۳ افزایش خواهد یافت. مجموع رواناب ورودی به دشت تحت سناریو A2، ۳۶درصد کاهش و تحت سناریو B1، ۸ درصد افزایش خواهد یافت، که تغییرات سیستم منابع آب حوضه را تحت تأثیر قرار خواهد داد. نکتهی قابلتوجه کاهش بارش در فصول زمستان و بهار و بر هم خوردن توزیع زمانی بارش و افزایش دما است،که همراه با تغییر کاربری اراضی میتواند تأثیر منفی قابلتوجهی در آینده مدیریت منابع آب داشته باشد. بنابراین پیشنهاد میشود، در برنامهریزی آینده منابع آب مورد توجه واقع شود.
ابوالقاسم گورابی؛ مجتبی یمانی؛ سیدجواد حسینی
دوره 5، شماره 16 ، آذر 1397، ، صفحه 81-100
چکیده
چکیده
الگوی رودخانهها به ندرت ثابت بوده و همواره دستخوش تغییر هستند. کنارههای رودخانهها از دیرباز از مناطق مهم اسکان جمعیت بهویژه در قلمرو نیمهبیابانی ایران بودهاند. این امر موجب شده تا شناخت و ارزیابی تغییر شکل هندسی رودخانهها از مباحث مهم کاربردی محسوب گردد. زنجانرود شاهرگ حیاتی-.اقتصادی طبیعی استان زنجان محسوب ...
بیشتر
چکیده
الگوی رودخانهها به ندرت ثابت بوده و همواره دستخوش تغییر هستند. کنارههای رودخانهها از دیرباز از مناطق مهم اسکان جمعیت بهویژه در قلمرو نیمهبیابانی ایران بودهاند. این امر موجب شده تا شناخت و ارزیابی تغییر شکل هندسی رودخانهها از مباحث مهم کاربردی محسوب گردد. زنجانرود شاهرگ حیاتی-.اقتصادی طبیعی استان زنجان محسوب میگردد. در پـژوهش حاضر، با شناخت تـغییرات زمانی هیدروژئومورفولوژیـکی زنجانرود طی سالهای 1334-1390 و تغییرات مکانی در قسمتی از بخش غربی این رودخانه (که از نظر کشاورزی اهمیت بیشتری دارد)، میزان تغییرات مورفولوژیکی محاسبه و در قالب نقشه ارائه شده است. روش تحقیق روش تحلیلی با مقایسه فضایی-.مکانی تغییرات آبراهه است که با اتکا به کارهایی میدانی و دورسنجی از طریق تصاویر ماهوارهای، عکسهای هوایی و نقشهها صورت گرفته است. در روش مذکور ابـتدا طبقهبندی بازهها بـه بخشهای مجزا بر اساس تشابـه مورفولوژی-هیدرودینامیکی صورت گرفته و سپس با اعمال تحلیلهای فضایی بر نقشههای رستری، الگو و میزان تغییرات با ترسیم ترانسکتهای مماس بر سطوح پیشروی و پسروی در کنارههای راست و چپ برآورد شده است. با تعیین سطوح پیشروی و پسروی دو طرف آبراهه، نوع و میزان تغییرات آبراهه در هر بازه نیز تعیین شده است. نتایج بررسی نشان میدهد که برایند کنش.-.واکنش عوامل مؤثر بر تغییرات زنجانرود در محدودهی مورد مطالعه طی 56 سال گذشته روند نسبتاً پایداری داشته است. مهمترین عوامل دخیل در این روند توسعه کشاورزی، گسترش اقدامات مدیریتی جهت تثبیت آبراهه با مقاصد کشاورزی و زیرساختی و احداث سد بوده است. اگر چه تأثیر عامل شیب و شرایط زمینشناختی (نوزمینساختی) نیز قابل چشم پوشی نیست.
معصومه رجبی؛ کاظم خوشدل
دوره 2، شماره 5 ، اسفند 1394، ، صفحه 83-99
چکیده
منطقهی بالادست حوضهی اهرچای به علت کوهستانی بودن سرشاخههایش در معرض فرسایش است. بیشتر سرشاخههای حوضه دایمی بوده، شاخهها در منطقه ی هموار به رود مئاندری تبدیل میشوند. دشت اُزومدل ورزقان، به وسیلهی فعالیت آتشفشانی در نزدیکی روستای صغندل به وجود آمده است. بدین صورت که بعد از انسداد، به وسیله مواد رسوبی پر شـده و به ...
بیشتر
منطقهی بالادست حوضهی اهرچای به علت کوهستانی بودن سرشاخههایش در معرض فرسایش است. بیشتر سرشاخههای حوضه دایمی بوده، شاخهها در منطقه ی هموار به رود مئاندری تبدیل میشوند. دشت اُزومدل ورزقان، به وسیلهی فعالیت آتشفشانی در نزدیکی روستای صغندل به وجود آمده است. بدین صورت که بعد از انسداد، به وسیله مواد رسوبی پر شـده و به دشت تبدیل شده است. حفر بستر توسـط اهرچای باعث ایجاد ترانشه و نمایان شدن رسوبات دریاچهای میشود. بارندگی و ذوب بـرفها در فصل بهار و اواخر زمستان موجب طغیان رودخانـه و فرسایش و حمل رسوبات میشود. در مناطق دارای شیب ملایمتر، رسوبات رودخانه تهنشست شده، در مناطق پایکوهی و پست تراسهای آبرفتی تشکیل میدهند. این پژوهش ویژگیهای ژئومورفیک نهشتههای این تراسها را مورد بررسی قرار داده است. بدین منظور 15 نمونه از نهشتههای تراسها جهت انجام مطالعات دانهبندی برداشت شده، سپس از روی نمودارها، پارامتری مختلفی مانند (MD)، (MZ)، (QI)، (SKG) و (SKI) استخراج شده و به صورت جداگانه مورد تجزیه و تـحلیل قـرار گرفـتهاند. دانهبنـدی برخی از تراسها دارای ویژگی رسوبات دریاچهای و بـقیه نـیز ویـژگی تراسهای رودخانهای را دارند.
وحید نورانی؛ صالح محسنزاده
دوره 4، شماره 11 ، شهریور 1396، ، صفحه 83-103
چکیده
در این مقاله جهت برآورد میزان فرسایش و رسوب در زیرحوضههای حوضهی آجیچای با توجه به نبود آمار کافی بار رسوب -که یـکی از مسائل اساسی حوضههای کشور میباشد- از مدل تجربی پسیاک اصلاح شده استفاده شده است. از آنجائی که میزان رسوب حاصل از این مدل متوسط سالانه میباشد، لذا در مرحلهی اول جهت محاسبه رسوب برای هر سال چگونگی تغییرات ...
بیشتر
در این مقاله جهت برآورد میزان فرسایش و رسوب در زیرحوضههای حوضهی آجیچای با توجه به نبود آمار کافی بار رسوب -که یـکی از مسائل اساسی حوضههای کشور میباشد- از مدل تجربی پسیاک اصلاح شده استفاده شده است. از آنجائی که میزان رسوب حاصل از این مدل متوسط سالانه میباشد، لذا در مرحلهی اول جهت محاسبه رسوب برای هر سال چگونگی تغییرات فاکتورهای نهگانه مدل فوق نسبت به زمان مورد بررسی قرار داده شده است. فاکتورهای که ماهانه (مثل بارش و رواناب) و یا سالانه (مثل پوشش گیاهی و کاربری اراضی) دستخوش تغییر هستند، نقش مستقیمی در محاسبه رسوب برای هر سال دارند. در مرحلهی دوم برای ریزمقیاس کردن رسوب سالانهی حاصل از مدلسازی مرحلهی اول و با توجه به اینکه نمیتوان رسوب سالانه را به نسبت مساوی برای تمام ماههای سال توزیع کرد، با استفاده از روش آبشاری میزان رسوب سالانه به ماهانه ریزمقیاس گردید. نتایج حاصل نشان میدهد بین بار رسوب برآورد شده با مدل پسیاک اصلاح شده و ریزمقیاس شده با مدل آبشاری، با نتایج مشاهداتی و ثبت شده همبستگی بالایی وجود دارد. از طرفی همانطوری که انتظار میرفت از بین عوامل نه گانه مدل، دو عامل فرسایش رودخانهای و فرسایش سطحی به ترتیب 6/13 و 4/13 بیشترین امتیاز را دارند همچنین کاربری اراضی و پوشش گیاهی با امتیازهای 4/13 و 5/11 نقش خود را در تولید و یا مهار رسوب به خوبی نشان می دهند. میزان رسوبدهی سالانه در کل حوضه 92/1 تن در هکتار میباشد که زیرحوضه 22 با توجه به شیب تند و پوشش گیاهی کاملا ضعیف با 88/3 تن در هکتار در سال بیشترین و زیرحوضه 1-14 با 0/1 تن در هکتار در سال کمترین مقدار تولید رسوب را در حوضه به خود اختصاص دادند.
عقیل مددی؛ الناز پیروزی؛ لیلا آقایاری
دوره 5، شماره 17 ، اسفند 1397، ، صفحه 85-102
چکیده
چکیده
سیلاب یکی از مهمترین مخاطرات ژئومورفولوژیکی حوضههای آبخیز میباشد. حوضه ی خیاو چای مشکین شهر به لحاظ شرایط اقلیمی و توپوگرافی، بسیار مستعد جهت شکل گیری سیلاب میباشد. بنابراین هدف تحقیق حاضر، پهنه بندی حوضه ی خیاو چای از لحاظ پتانسیل وقوع سیلاب میباشد. در این مطالعه ابتدا، ده عامل شیب، ارتفاع، بارش، ...
بیشتر
چکیده
سیلاب یکی از مهمترین مخاطرات ژئومورفولوژیکی حوضههای آبخیز میباشد. حوضه ی خیاو چای مشکین شهر به لحاظ شرایط اقلیمی و توپوگرافی، بسیار مستعد جهت شکل گیری سیلاب میباشد. بنابراین هدف تحقیق حاضر، پهنه بندی حوضه ی خیاو چای از لحاظ پتانسیل وقوع سیلاب میباشد. در این مطالعه ابتدا، ده عامل شیب، ارتفاع، بارش، CN، ارتفاع رواناب، فاصله از رودخانه، خاک، لیتولوژی، پوشش گیاهی و کاربری. اراضی، به عنوان عوامل مؤثر برای ایجاد سیلاب در منطقه شناسایی شدند. ابتدا نقشه ی کاربری اراضی منطقه با استفاده از روش نظارت شده به دست آمد و سپس نقشه ی کاربری با جدول شاخص مقایسه و با اطلاعات گروه هیدرولوژیکی خاک تلفیق شد، سپس شمارهی منحنی CN تهیه شد و در مرحله ی بعد، با لحاظ میانگین بارش و CN، ارتفاع رواناب محدوده با روش SCS محاسبه شد. همچنین، با استفاده از شاخص NDVI، نسبت به تهیه ی نقشه ی پوشش گیاهی حوضه اقدام شد و سپس سایر لایه های اطلاعاتی در محیط GIS تهیه گردید. وزندهی لایه ها با استفاده از روش کرتیک انجام شد. تحلیل و مدل سازی نهایی با استفاده از مدل WLC، انجام گردید. نتایج مطالعه نشان داد، عوامل ارتفاع، لیتولوژی، شیب و بارش به ترتیب با ضریب وزنی 173/0، 163/0، 139/0 و 133/0، بیشترین تأثیر را بر ایجاد سیل در حوضه ی مطالعاتی دارند. همچنین، با توجه به نتایج به دست آمده به ترتیب 457/41 و 875/75 کیلومترمربع از مساحت محدوده، در طبقه ی بسیار پرخطر و پرخطر قرار دارند.
مریم بیاتی خطیبی؛ فریبا کرمی
دوره 3، شماره 7 ، شهریور 1395، ، صفحه 87-106
چکیده
حساسیت دامنهها نسبت به فرسایش آبکندی در محدودههای مختلف جغرافیایی و شرایط اقلیمی حاکم، بسیار متفاوت است. در دامنههای کوهستانهای نیمهخشک، تلف شدن خاک در اثر انواع فرسایش، به ویژه فرسایش آبکندی در اثر روانابهای جاری در سطوح شیبدار، از جدیترین مسائل ژئومورفولوژیکی، هیدرولوژیکی، انسانی و از عمدهترین معضلات ...
بیشتر
حساسیت دامنهها نسبت به فرسایش آبکندی در محدودههای مختلف جغرافیایی و شرایط اقلیمی حاکم، بسیار متفاوت است. در دامنههای کوهستانهای نیمهخشک، تلف شدن خاک در اثر انواع فرسایش، به ویژه فرسایش آبکندی در اثر روانابهای جاری در سطوح شیبدار، از جدیترین مسائل ژئومورفولوژیکی، هیدرولوژیکی، انسانی و از عمدهترین معضلات زمینهای تحت کشت در بخشهای مرتفع حوضهها در دهههای اخیر محسوب میشود. در زیرحوضهی آتشبیگ (در موقعیت جغرافیایی '00 °37 ° تا '20 °37 عرض شـمالی و '45 °46 تا '15 °47 طول شرقی قرار گرفـته است) آبکندها- به عنوان یکی از اشکال مهم حاصل از فرسایش تسریع شـده در شیبهای نسبتاً تنـد در دامنههای متشکل از سازندهای مستعد به فرسایش تشکیل و با توجه به تراکم آبکندهای تشکیل شده، میتوانند مواد دامنهای را در زمان کوتاهی به پای دامنهها منتقل سازند. در این مقاله سعی شده است با استفاده از روشهای کمّی و به کارگیری روابط تجربی (E,Tr,Dg,...) فرسایش و میزان خاک تلف شده از یک خندق مجزا برآورد شده است. در ابتدا با استفاده از ضریب هیدروترمال (HTK) استعداد منطقه برای ایجاد خندقها بررسی و سپس با استفاده از روابط متناسب، ویژگیهای روانابها از نظر زمان جابجایی به صورت کمی بررسی شد و میزان رسوب حاصل از یک خندق مجزا برآورد گردید (Dg). نـتایج حاصل این بررسیها حاکی از این است که شـدت فرسایش آبـکندی در بخشهای مختلف حوضهی آتشبیگ متفاوت است. در قسمتهای میانی حوضه شدت فرسایش بیشتر از سایر بخشهای حوضه مشاهده میشود. نتایج حاصل از به کارگیری HTK نشان میدهد که در حدود پنج ماه از سطح حوضهی مورد مطالعه از نظر پارامترهای اقلیمی برای ایجاد آبکندهای عمیق مساعد میباشد. با توجه به نتایج حاصل از به کارگیری رابطهی آستانهی فرسایش در حوضهی آتشبیگ، میتوان گفت که میزان فرسایش در بیشتر بخشهای حوضه از خط آستانه بسیار بیشتر است.
نصراله کلانتری؛ مهران مهدی پور؛ ولی اله همرایان آزاد
دوره 3، شماره 9 ، اسفند 1395، ، صفحه 87-112
چکیده
چشمه کارستی گرداب (منگره) با متوسط تخلیهی سالانه بیش از 330 لیتر بر ثانیه از بزرگترین چشمههای کارستی شهرستان اندیمشک به حساب میآید. هدف از انجام این تحقیق بررسی زمینشناسی ساختمانی، مورفولوژی منطقه و تعیین عوامل مؤثر بر نحوهی ظهور، تغذیه و گلآلود شدن چشمه گرداب میباشد. در این راستا مطالعات چینهشناسی، لیتولوژی، ...
بیشتر
چشمه کارستی گرداب (منگره) با متوسط تخلیهی سالانه بیش از 330 لیتر بر ثانیه از بزرگترین چشمههای کارستی شهرستان اندیمشک به حساب میآید. هدف از انجام این تحقیق بررسی زمینشناسی ساختمانی، مورفولوژی منطقه و تعیین عوامل مؤثر بر نحوهی ظهور، تغذیه و گلآلود شدن چشمه گرداب میباشد. در این راستا مطالعات چینهشناسی، لیتولوژی، ساختاری و مورفولوژیکی انجام شده است. به این منظور، علاوه بر اینکه در 20 ایستگاه (بالا دست چشمهها) برداشت درزه و شکستگی انجام شده است و خصوصیات شکستگیها شامل مختصات، میزان بازشدگی و فاصلهی آنها اندازهگیری شده است، در محیطGIS با استفاده از تابع density از ابزار Spatial analyst، نقشهی هم تقاطع شکستگیهای منطقه تهیه شده و در نهایت مدل تفهیمی هیدروژئولوژیکی از وضعیت تغذیهی چشمهی گرداب ارائه شده است. نتایج به دست آمده نشان میدهد که شکستگیها، زون گسلی بالارود، گـسلهای موجود در منطقه و فروچالهی چالاب در ظهور، تغذیه و گلآلود شدن چشمهی گرداب نقش اساسی دارند. با این وجود که شیب توپوگرافی و شیب لایـههای کوه چائونی به سمت چشمهی گرداب مـیباشند و آب را به سمت چشمهی انتقال میدهند، ولی مهمترین پارامتر در ظهور، انتقال آب به چشمه و گلآلود شدن آن، گسلهای موجود در منطقه مانند گسلهای منگره، چاره و ورنا میباشند. با توجه به اطلاعات به دست آمده علت ایجاد گلآلود شدن آب چشمهی گرداب در هنگام بارندگی، فروچالهی چالاب میباشد.
یاسر حسینی
دوره 6، شماره 21 ، اسفند 1398، ، صفحه 87-107
چکیده
سیلاب در مطالعات مربوط به بهرهبرداری از منابع آب، ساخت سدها، مدیریت حوضه و مطالعات هیدرولوژیکی اهمیت زیادی دارد. بنابراین، تا حد زیادی دقت این مطالعات و ایمنی تأسیسات آبی بستگی به روشهای مطاله سیلاب دارد. این مطالعه با هدف مقایسه ی روشهای هیدروگراف واحد SCS و Uniform در تعیین بیشینه ی دبی سیلاب با استفاده از مدل WMS در حوضه ...
بیشتر
سیلاب در مطالعات مربوط به بهرهبرداری از منابع آب، ساخت سدها، مدیریت حوضه و مطالعات هیدرولوژیکی اهمیت زیادی دارد. بنابراین، تا حد زیادی دقت این مطالعات و ایمنی تأسیسات آبی بستگی به روشهای مطاله سیلاب دارد. این مطالعه با هدف مقایسه ی روشهای هیدروگراف واحد SCS و Uniform در تعیین بیشینه ی دبی سیلاب با استفاده از مدل WMS در حوضه ی عموقین واقع در استان اردبیل، انجام شده است. مساحت حوضه ی مذکور 78 کیلومتر مربع بوده و برای تعیین مقدار CN منطقه از تلفیق نقشه ی کاربری اراضی و گروه هیدرولوژیک خاک (B ,C ,D) بهدست آمده از تحلیل تصاویر ماهواره لندست 8 در نرمافزار Idrisi32 بهدست آمد که برابر 7/78 محاسبه گردید. نتایج واسنجی (RE=7.17، RMSE=0.44) و اعتبارسنجی مدل (RE=2.51، RMSE=0.0042 ) با وقایع بارندگی رواناب در منطقه نشانداد که میزان حداکثر دبی سیلاب و حجم سیلاب برآورد شده توسط روش SCS بهخوبی با مقادیر مشاهدهشده مطابقت دارد. همچنین نتایج حداکثر دبی روشهای SCS وUniform در دوره ی بازگشتهای 25، 50 و 100 ساله مقایسه شد و نتایج نشان داد میانگین برآوردهای روشUniform تقریباً 5 درصد بیشتر از روش SCS میباشد و بر اساس آزمون T استیودنت، تفاوت بین مقادیرUniform و SCS در سطح اعتماد یکدرصد معنیدار نگردید. نتایج نشانداد در صورتی که زمان تأخیرحوضه با درنظر گرفتن سیلاب واقعی حوضه، محاسبه گردد، روش SCS دقیقتر از روشUniform قادر به شبیهسازی سیلاب در منطقه است، با توجه به حساسیت بالای روش SCS به توزیع بارندگی، تحلیل بارندگی در منطقه ی مورد مطالعه، برای دستیابی به نتایج مطلوب لازم بوده و توزیع باران و توزیع زمانی آن باید حتیالامکان نزدیک به مقادیر واقعی در منطقه باشد.
میرعلی محمدی؛ فرناز محمدی؛ احمد فاخری فرد؛ سجاد بیژنوند
چکیده
مقاله با جریان سیل بهطور عمده ناشی از رواناب سطحی است که حاصل خصوصیات بارش و حوضهی آبریز است که در این میان، تأثیر پوشش گیاهی در کاهش جریان سیل حوضههای کوچک، کمتر از حوضههای با مساحت زیاد میباشد. اولین گام در مطالعات اقتصادی طرحهای مدیریت سیلاب، تهیهی نقشههای پهنهبندی سیل است. در این مقاله، رودخانهی باراندوزچای ...
بیشتر
مقاله با جریان سیل بهطور عمده ناشی از رواناب سطحی است که حاصل خصوصیات بارش و حوضهی آبریز است که در این میان، تأثیر پوشش گیاهی در کاهش جریان سیل حوضههای کوچک، کمتر از حوضههای با مساحت زیاد میباشد. اولین گام در مطالعات اقتصادی طرحهای مدیریت سیلاب، تهیهی نقشههای پهنهبندی سیل است. در این مقاله، رودخانهی باراندوزچای به عنوان رودخانهای دائمی در حوضهی آبریز دریاچهی ارومیه که در معرض بارشهای با شدت بالا قرار دارد، جهت پهنهبندی سیلاب دبیهای حداکثر لحظهای سالانه بین سالهای آبی 2013-1974 برای بازهی 3 کیلومتری بین دو ایستگاه اندازهگیری در بالادست بیبکران و پاییندست دیزج در مسیر رودخانه مورد بررسی قرار گرفت. برای روندیابی هیدرولیکی سیل، ضریب زبری مانینگ مناسب، حاصل از متوسطگیری از ضرایب به مقادیر 0325/0 بالادست و 0301/0 پاییندست، در نرمافزار HEC-RAS اجرا شده است. نتایج حاصل که شامل استخراج رقوم خطوط پهنهها به کمک روش ماسکینگام-کونژ به ازای سیلابهای با دورههای بازگشت متفاوت میباشد. با تبدیل نتایج به ریسک متناظر هر دورهی بازگشت جهت ترسیم پهنه، از طریق الحاقیه Arc-Map HEC-geo-RAS وارد نرمافزار شده است تا پهنههای سیل مشخص شوند. خطوط همریسک به ازای دورههای 2 الی 75 سال ترسیم گردید که بیشترین مساحت تحت پوشش سیلاب متعلق به دورهی بازگشت 1000 ساله به مقدار 34/97 هکتار بوده که دارای بیشترین ریسک به مقدار 58/63% با عمر مفید 3 سال است. منحنی فرمان به کمک مساحتهای تحت پوشش سیلاب در دورههای بازگشت متفاوت و عمر مفید متفاوت از فرمول ریسک به دست آمد که منجر به استخراج فرمول کلی مساحت-دوره-ریسک گردید.
سمانه پورمحمدی؛ محمدتقی دستورانی؛ علیرضا مساح بوانی؛ هادی جعفری
دوره 4، شماره 12 ، آذر 1396، ، صفحه 89-110
چکیده
چکیده تغییر اقلیم تأثیر زیادی بر تمامی ابعاد زندگی بشر گذاشته است. از جمله تأثیرات محسوسی که تغییر اقلیم داشته است، کاهش منابع آب سطحی و زیرزمینی کشور بوده که دستخوش تغییراتی زیادی شده است. تغییرات اقلیمی بر میزان، زمان و نوع بارش، تأثیر در کیفیت آب، باعث افزایش خشکسالی، افزایش تقاضا برای آب، تغییر در نوع مدیریت منابع آب و همچنین افزایش ...
بیشتر
چکیده تغییر اقلیم تأثیر زیادی بر تمامی ابعاد زندگی بشر گذاشته است. از جمله تأثیرات محسوسی که تغییر اقلیم داشته است، کاهش منابع آب سطحی و زیرزمینی کشور بوده که دستخوش تغییراتی زیادی شده است. تغییرات اقلیمی بر میزان، زمان و نوع بارش، تأثیر در کیفیت آب، باعث افزایش خشکسالی، افزایش تقاضا برای آب، تغییر در نوع مدیریت منابع آب و همچنین افزایش سطح آب دریاها و مشکلات ناشی از آن میشود. تغییر اقلیم بر دامنهی تغییرات دمایی نیز تأثیرات زیادی داشته است به طوری که بر مقادیر حد نهایی دمای کمینه و بیشینه مؤثر بوده و دامنهی تغییرات دمایی را تحت تأثیر قرار داده است. بنابراین هدف از تحقیق حاضر بررسی آثار تغییر اقلیم بر بارش، دمای کمینه و بیشینه به کـمک 15 مدل گردش عمـومی جو تحت دو سـناریوی A1B و B1 در دورهی 2039-2011 میباشد. به این منظور با استفاده از توزیع آماری بتا تغییرات بارش، دمای کمینه و بیشینه استخراج شده از 15 مدل گردش عمومی جو، در احتمال وقوع 20، 50 و 80 درصد محاسبه گردید. نتایج نشان داد که از احتمال وقوع 20 به 80 درصد تحت هر دو سناریوی A1B و B1 دمای کمینه و بیشینه در حال افـزایش و بارش در حال کاهش میباشد. دمای کمینه و بیشینه تحت سناریوی A1B بیشتر از سناریوی B1 افزایش یافته است و بارش تحت تأثیر سناریوی B1 نسبت به سناریویA1B بیشتر کاهش یافته است. در نهایت نتایج نشان داد که بارش 19 تا 22% کاهش و دمای کمینه 13 تا 20% و دمای بیشینه 2/4 تا 6/4 درصد نسبت به دورهی پایه در حوضهی آبخیز تویسرکان افزایش یافته است.
رباب رزمی؛ نرگس حسامی؛ زهرا ربیعی؛ کریم امینی نیا
دوره 5، شماره 14 ، خرداد 1397، ، صفحه 91-111
چکیده
چکیده
بارش متغیری است که مقدار، شدت و نوع آن، در ابعاد زمانی و مکانی تغییر میکند. وقوع بارشهای سنگین نمودی از این تغییرات است که عاملی مخاطرهآمیز در بروز حوادث طبیعی مثل سیل میباشد. در این پژوهش با هدف بررسی رفتار بارش و دبی حوضهی آبریز بابلرود، ایستگاه قران تالار، به عنوان ایستگاه شاخص انتخاب گردید. سپس چرخههای ...
بیشتر
چکیده
بارش متغیری است که مقدار، شدت و نوع آن، در ابعاد زمانی و مکانی تغییر میکند. وقوع بارشهای سنگین نمودی از این تغییرات است که عاملی مخاطرهآمیز در بروز حوادث طبیعی مثل سیل میباشد. در این پژوهش با هدف بررسی رفتار بارش و دبی حوضهی آبریز بابلرود، ایستگاه قران تالار، به عنوان ایستگاه شاخص انتخاب گردید. سپس چرخههای حاکم بر پارامترهای بارش و دبی ایستگاه مزبور در مقیاس سالانه (1391-1355) بر اساس تکنیک تحلیل طیفی تخمین زده شد. نتایج حاصله از تحلیل طیفی بر روی سریهای زمانی دبی و بارش در سطح %95 اطمینان، نشاندهندهی وجود یک چرخه 2 سالانه مشترک در دبی و بارش سالانه است. همزمانی وقوع چرخهی معنیدار 2 ساله در سری زمانی بارش و دبی بدین معنی است که در هر 2 سال، تکرار رویدادهای بارشی سالانه، دبی سالانه را نیز متأثر میسازد. سپس با استخراج روزهای توام با بارشهای سنگین در حوضهی آبریز بابلرود، به بررسی رفتار جو در سطح زمین (SLP) و ارتفاع سطح میانی جو (سطح 500 هکتوپاسکال) در زمان وقوع آنها پرداخته شد. پس از گروهبندی این روزها بر اساس تکنیک تحلیل خوشهای، سه الگو به عنوان الگوهای غالب بارشهای سنگین در حوضهی آبریز بابلرود، تعیین گردید. مشخص شد که شکلگیری امواج کوتاه در بستر امواج بلند و هدایت آن به سمت ایران و تأثیر عوامل جوی فوقانی مهم ترین عامل ایجاد بارشهای سنگین در سواحل خزری و حوضهی آبریز بابل رود میباشند.
فریبا اسفندیاری دارآبادی؛ ابراهیم بهشتی جاوید
دوره 3، شماره 8 ، آذر 1395، ، صفحه 93-111
چکیده
زمین لغزش به عنوان یکی از فرآیندهای مورفودینامیک و از جمله مخاطرات پراهمیت از نظر تلفات جانی، مالی و تعداد وقوع است. در این پژوهش پهنه بندی پتانسیل وقوع زمین لغزش در منطقه ی گردنه ی حیران اردبیل مورد مطالعه قرار گرفته است. جهت انجام این کار از ترکیب مدلهای چندمعیاره (فرآیند تحلیل شبکه) و آماری (قضیه ی بیز) و 12 پارامتر ...
بیشتر
زمین لغزش به عنوان یکی از فرآیندهای مورفودینامیک و از جمله مخاطرات پراهمیت از نظر تلفات جانی، مالی و تعداد وقوع است. در این پژوهش پهنه بندی پتانسیل وقوع زمین لغزش در منطقه ی گردنه ی حیران اردبیل مورد مطالعه قرار گرفته است. جهت انجام این کار از ترکیب مدلهای چندمعیاره (فرآیند تحلیل شبکه) و آماری (قضیه ی بیز) و 12 پارامتر شیب زمین، جهت شیب، کاربری زمین، سنگشناسی، بارش، شاخص تراکم پوشش گیاهی (NDVI)، شاخص طول شیب (LS)، شاخص رطوبت توپوگرافیک (TWI)، شاخص قدرت آبراهه (SPI)، فاصله از جاده، فاصله از گسل و فاصله از آبراهه استفاده شده است. جهت به دست آوردن وزن کلاسهای هر یک از پارامترهای مستعدکنندهی زمین لغزش و اعتبارسنجی نقشه ی نهایی از لایهی زمین لغزشها ی رخ داده در منطقه استفاده شده که از این بین 70 درصد زمین لغزشها برای اجرای مدل و 30 درصد دیگر برای اعتبارسنجی به کار رفته است. نتیجه ی کار به صورت یک نقشه ی طبقه بندی شده در پنج طبقه است که به ترتیب پهنه های با پتانسیل وقوع زمین لغزش بسیار کم، کم، متوسط، زیاد و خیلی زیاد را شامل میشود. با توجه به نقشهی به دست آمده 3/26 درصد از اراضی محدودهی مورد مطالعه به عنوان منطقهای با پتانسیل خیلی زیاد و زیاد برای وقوع زمین لغزش در نظر گرفته شدهاند. این مناطق عمدتاً مناطق حاشیه ی محور مواصلاتی اردبیل-آستارا را شامل میشود. به خاطر حجم زیاد ساخت و سازهای حاشیه جاده، همچنین به خاطر به هم زدن شیب طبیعی زمین برای جاده سازی و عریضکردن آن، اکثر زمینلغزشها نیز در این مناطق رخ داده است. کاربری زمین در این مناطق عمدتاً از نوع جنگل تنک، مرتع و کـشاورزی بر روی دامنه ها میباشد. ارزیابی نقشه ی پهنه بندی شده با استفاده از 30 درصد زمین لغزشهای منطقه انجام شد. بر اساس نتایج به دست آمده از این ارزیابی و قرارگیری درصد قابل توجهی از زمین لغزشها در طـبقه با حساسیت زیاد و خـیلی زیاد (6/77) میتوان گفت دقت مدلهای به کار رفته در پهنه بندی حساسیت وقوع زمین لغزش قابل قبول و خوب است.
مریم بیاتی خطیبی؛ مریم شهبازی؛ محمدامین حیدری
دوره 1، شماره 1 ، بهمن 1393، ، صفحه 93-109
چکیده
چکیده ویژگی سازندهای سطحی پهنههای خاستگاه شاخابها و تغییرات زیست محیطی در ابعاد متعددی بر حوزههای موثر بر حیات انسان، از جمله کیفیت آب اثر میگذارند. دستکاری غیراصولی شیبها توسط انسان و صنعتی شدن جوامع سبب تولید آلایندههای مختلف گردیده که با ورود به محیط زیست انسان و بهویژه در منابع آب، باعث کاهش کیفیت آب شده ...
بیشتر
چکیده ویژگی سازندهای سطحی پهنههای خاستگاه شاخابها و تغییرات زیست محیطی در ابعاد متعددی بر حوزههای موثر بر حیات انسان، از جمله کیفیت آب اثر میگذارند. دستکاری غیراصولی شیبها توسط انسان و صنعتی شدن جوامع سبب تولید آلایندههای مختلف گردیده که با ورود به محیط زیست انسان و بهویژه در منابع آب، باعث کاهش کیفیت آب شده است. ورود مواد جامد به آب و افزایش بیش از حد مجاز غلضت یونهای، موجود در آب کشاورزی و سایر استفادهها از آب، آن را با محدودیت روبهرو میسازد. لذا آلودگی و یا کاهش کیفیت منابع آب میتواند بهطور مستقیم و غیرمستقیم سلامتی انسان و امنیت غذایی او را به خطر اندازد. رودخانه اهر یکی از رودخانههای مهم دامنههای غربی سبلان میباشد و نقش موثری در سیرابسازی و تأمین آب اراضی کشاورزی و شهرها و روستاهای در مسیر خود دارد. ولی در سالهای اخیر این رودخانه دچار تغییراتی در میزان دبی و رواناب حوضه گردیده است. بنابراین، در این پژوهش بهصورت موردی تغییرات درازمدت کیفیت آب رودخانه در ایستگاه اهر با استفاده از شاخصهای (pH, Na، SO4، TDS) مورد بررسی و با استفاده از آزمون آماری من-کندال روندیابی گردیده است و سپس با استفاده از رابطه رگرسیون خطی هر سه شاخص تا سال 1400پیشبینی شده است. نتایج این بررسی، نشان میدهد، هر سه شاخص در طول دوره چهل ساله مورد مطالعه، روند افزایشی داشتهاند، که در نتیجه آن شاخص Na همچنان در منطقه خوب، شاخص SO4، در محدوده خوب و قابل قبول و شاخص TDS به محدوده نامناسب و بد برای مصرف انسان بر اساس آستانههای تعیین شده شولر رسیده است. بنابراین بر اساس نتایج و پیشبینیهای انجام شده، مواد جامد محلول در آب منطقه مورد مطالعه بهشدت افزایش یافته و در صورت تداوم و تشدید این روند منجر به آلودگی آب این رودخانه و مضر برای مصرف انسان میگردد.
مهناز بهرامی؛ علی فتح زاده؛ محمدعلی زارع چاهوکی؛ روح الله تقی زاده مهرجردی
دوره 3، شماره 6 ، خرداد 1395، ، صفحه 95-113
چکیده
ارتقاء اطلاعات کمی به بهبود پیشبینی پارامترهای برف کمک میکند. تاکنون تعاملات بین اندازهی پیکسل به صورت محدود بررسیشده است. هدف از این تحقیق، بررسی اثر قدرت تفکیک مکانی بر روی پیشبینی عمق برف از طریق آزمون تجربی روابط بین مدلهای رقومی ارتفاع و پارامترهای مؤثر در مدلسازی عمق معادل برف با قدرت تفکیک مختلف و با استفاده ...
بیشتر
ارتقاء اطلاعات کمی به بهبود پیشبینی پارامترهای برف کمک میکند. تاکنون تعاملات بین اندازهی پیکسل به صورت محدود بررسیشده است. هدف از این تحقیق، بررسی اثر قدرت تفکیک مکانی بر روی پیشبینی عمق برف از طریق آزمون تجربی روابط بین مدلهای رقومی ارتفاع و پارامترهای مؤثر در مدلسازی عمق معادل برف با قدرت تفکیک مختلف و با استفاده از مدل رگرسیون چندمتغیره میباشد. به همین منظور ابتدا با استفاده از روش هایپرکیوب محل 100 نقطه مشخص و طی یک عملیات صحرایی دادههای عمق برف در نقاط مورد نظر و همچنین در 195 نقطه دیگر به صورت سیستماتیک و با نمونهبردار مدل فدرال برداشت گردید.. سپس یک مدل رقومی ارتفاع 10 متری به عنوان مبنا انتخاب گردید و از مدل رقومی ارتفاع مبنا تعداد 25 پارامتر مرفومتری استخراج و به عنوان ورودی شبکهی عصبی انـتخاب و با استفاده از آنالیز حساسیت مهمترین پارامترهای تأثـیرگذار در مدلسازی عـمق برف مشخص شد. در مرحلهی بعد با استفاده از مدل رقومی ارتفاع مبنا 9 مدل رقومی ارتفاعی با اندازهی پیکسل متفاوت استخراج گردید. سپس در ادامه پارامترهای مؤثر در عمق برف با استفاده از 10 مدل رقومی ارتفاع استخراج و بین آنها و عمق برف نمونهبرداری شده یک رابطهی رگرسیونی ایجاد و عمق برف محاسبه گردید. جهت ارزیابی دقت مدلها از پارامترهای RMSE، NMSE، MSE و MAE استفاده و در نهایت مدل رقومی ارتفاع 150 متر با مقادیر به ترتیب 75/24، 350/0، 975/612 و 97/18 بهترین مدل رقومی ارتفاع جهت مدلسازی عمق برف انتخاب گردید. این مسأله میتواند در کاهش هزینهها و افزایش دقت برآورد عمق برف کمک بسیاری نماید.
امیر صفاری؛ حمید گنجائیان؛ زهرا حیدری؛ مژده فریدونی کردستانی
دوره 5، شماره 15 ، شهریور 1397، ، صفحه 95-114
چکیده
چکیده
در ایران آب بسیاری از شهرها خصوصاً مناطق غربی از طریق منابع کارست تأمین میشود. بر این اساس در تحقیق حاضر به ارزیابی توسعه فرایندها و آبخوانهای کارستیک در حوضه ی قره سو پرداخته شده است. این تحقیق مبتنی بر روشهای میدانی، ابزاری و کتابخانهای است که به منظور تعیین مناطق کارستیک توسعهیافته در حوضه ی قره سو ...
بیشتر
چکیده
در ایران آب بسیاری از شهرها خصوصاً مناطق غربی از طریق منابع کارست تأمین میشود. بر این اساس در تحقیق حاضر به ارزیابی توسعه فرایندها و آبخوانهای کارستیک در حوضه ی قره سو پرداخته شده است. این تحقیق مبتنی بر روشهای میدانی، ابزاری و کتابخانهای است که به منظور تعیین مناطق کارستیک توسعهیافته در حوضه ی قره سو از 8 عامل: سنگ شناسی، گسل، شیب توپوگرافی، جهتشیب، ارتفاع، رودخانه، بارش و اقلیم (دما و رطوبت) استفاده شده است. برای این منظور ابتدا با استفاده از روش نرمافزاری (ARC GIS و IDRISI) اقدام به تهیهی لایههای اطلاعاتی شده است. پس از تهیهی لایه های اطلاعاتی، این لایه ها بر اساس نظر کارشناسان وزندهی و سپس با استفاده از مدل ANP استانداردسازی شدهاند، سپس با استفاده از دو مدل منطق فازی و میانگین گیری وزندار ترتیبی نقشههایی نهایی حاصل شده است. بر پایه نتایج حاصل از عوامل موثر در توسعه یافتگی کارست، حوضهی مورد مطالعه از نظر میزان توسعهیافتگی به 5 طبقهی زیاد، نسبتاً زیاد، متوسط، کم و خیلی کم تقسیم شده است. با تـوجه به اینکه در روش مـنطق فازی و میانگینگـیری وزندار تـرتیبی (OWA) اختلافهایی در تلفیق و ترکیب لایههای اطلاعاتی وجود دارد، نتایج نهایی دارای اختلافاتی از نظر وسعت طبقات هستند به طوری که در روش OWA به دلیل اینکه تعدیل بیشتری صورت میگیرد اختلاف طبقات کمتر از روش منطق فازی است اما روند کلی میزان توسعهیافتگی در هر دو روش تقریباً منطبق بر هم است و میزان توسعهیافتگی از شمال و شمال شرق به سمت جنوب و جنوب غرب کاهش میباید.
محمد اخوان قالیباف؛ حمید علی پور؛ الوست قلیوف؛ مارینا کورنووا؛ محمدحسین مختاری
دوره 6، شماره 18 ، خرداد 1398، ، صفحه 97-113
چکیده
وصول مقاله: 05/06/1397تأیید نهایی مقاله: 26/12/1397چکیدهتغییرات پوشش گیاهی و کاربری اراضی در اثر فعالیتهای انسانی یکی از موضوعات مهم در برنامه ریزی های منطقه ای و توسعه ای میباشد. با توجه به مزیتها و قابلیت هایی که داده های ماهوارهای دارند، این تکنولوژی میتواند کمک شایانی به شناسایی و کشف این تغییرات نماید. در این ...
بیشتر
وصول مقاله: 05/06/1397تأیید نهایی مقاله: 26/12/1397چکیدهتغییرات پوشش گیاهی و کاربری اراضی در اثر فعالیتهای انسانی یکی از موضوعات مهم در برنامه ریزی های منطقه ای و توسعه ای میباشد. با توجه به مزیتها و قابلیت هایی که داده های ماهوارهای دارند، این تکنولوژی میتواند کمک شایانی به شناسایی و کشف این تغییرات نماید. در این تحقیق جهت بررسی تغییرات مساحت پوشش زمین حوضه ی آبخیز دریاچه ی ارومیه از محصولات پوشش زمین سالانه مودیس (MCD12Q1) با فرمت HDF و قدرت تفکیک مکانی 500 متر استفاده گردید. این تصاویر بر اساس طبقه بندی نوع یک دارای 17 کلاس پوشش زمین میباشند. سپس تصویر هر سال (2005 تا 2016) توسط مرز منطقه ی ماسک و با تبدیل به سیستم UTM مورد تصحیح هندسی قرار گرفت. با واردکردن جداول اطلاعات توصیفی هر سال به نرمافزار اکسل روند تغییرات مساحت پوشش های زمین در فاصله ی سالهای 2005 تا 2016 تخمین زده شد. نتایج نشان داد که در فاصله سال های 2005 تا 2016 یشترین افزایش مساحت کاربری به ترتیب مربوط به زمینهای کشاورزی و زمین ها ی بایر و یا پوشیده از پوشش تنک به ترتیب با افزایش 1648و 837 و بیشترین کاهش مساحت کاربری به ترتیب مربوط به پهنه های آبی و پوشش بیابانی با کاهش 1383 و 1159 کیلومتر مربع است. نسبت مساحت زمین های کشاورزی و پهنه های آبی در سال 2016 نسبت به سال 2005 به ترتیب برابر39/1و 69/0 میباشد. مساحت اراضی زراعی آبی و باغی در نقشه ی استخراجی از محصول مودیس 5860 کیلومترمربع میباشد.
غلامعباس فلاح قالهری؛ عباسعلی داداشی رودباری
دوره 2، شماره 2 ، خرداد 1394، ، صفحه 99-115
چکیده
کسانی که برای بهرهبرداری علمی و صحیح از زمین و طبیعت برنامهریزی میکنند، اغلب به تصمیمگیریهایی نیازمندند که در یک دوره کوتاه از زمان بتوانند محیط را به سمت توسعه پایدار سوق داده، موجب رقابت اقتصادی شوند. در این راستا، مجموعهای از نقشههای تناسب استفاده از زمین بسیار مناسب خواهد بود. در حالت مطلوب، این نقشهها باید با ...
بیشتر
کسانی که برای بهرهبرداری علمی و صحیح از زمین و طبیعت برنامهریزی میکنند، اغلب به تصمیمگیریهایی نیازمندند که در یک دوره کوتاه از زمان بتوانند محیط را به سمت توسعه پایدار سوق داده، موجب رقابت اقتصادی شوند. در این راستا، مجموعهای از نقشههای تناسب استفاده از زمین بسیار مناسب خواهد بود. در حالت مطلوب، این نقشهها باید با معیارهای پیچیده ترکیب و نهایتاً یکپارچهسازی شوند. در این پژوهش با استفاده از دستورالعملهای ارزیابی تناسب اراضی در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) به ارزیابی کیفی تناسب اراضی حوضه آبخیز شیردارکلا واقع در استان مازندران برای تناسب فعلی و آینده محصول گندم دیم اقدام شده است. نتایج نشان دادند که در حوضه آبخیز شیردارکلا، اقلیم، رژیم رطوبتی خاک و گروه هیدرولوژی خاک، مهمترین معیارها برای ایجاد تناسب اراضی هستند و عوامل محدودیت مهم عبارتند از رخنمون سنگی، شیب، پستی و بلندی زیاد و فرسایش آبی با توجه اطلاعات بهدستآمده تناسب اراضی فعلی، 12درصد از اراضی منطقه برای کشت دیم مناسب (S1)، 15 درصد تناسب متوسط (S2) و 73 برای کشت دیم نامناسب (N2) است. برای تناسب شرایط آتی 19 درصد از اراضی منطقه برای کشت دیم مناسب (S1)، 8 درصد تناسب متوسط (S2) و 73 برای کشت دیم نامناسب (N2) تشخیص داده شد. کلیه اراضی کوهستانی دارای قابلیت چرا، تپهها از نظر محدودیتهای موجود مانند کوهستانی و دارای قابلیت استفاده مرتع میباشد و کلیه اراضی تراسهای فوقانی دارای اولویت استفاده با قابلیت زراعت دیم و آبی به شرط تأمین آب است.
موسی عابدینی؛ محمد حسین فتحی
دوره 2، شماره 3 ، شهریور 1394، ، صفحه 99-120
چکیده
چکیده سیلاب یکی از رایجترین مخاطرات طبیعی جهان قلمداد میشود که سالانه موجب خسارات جانی و مالی فراوانی در سراسر جهان میگردد. از این رو توسعه مدل های پهنهبندی و پیشبینی وقوع سیلاب جهت اتخاذ تصمیمات بهینه پیش از وقوع سیلاب و پس از آن و نیز مدیریت آن بسیار مهم و ضروری میباشد. هدف از این پژوهش، تعیین پهنههای خطر وقوع ...
بیشتر
چکیده سیلاب یکی از رایجترین مخاطرات طبیعی جهان قلمداد میشود که سالانه موجب خسارات جانی و مالی فراوانی در سراسر جهان میگردد. از این رو توسعه مدل های پهنهبندی و پیشبینی وقوع سیلاب جهت اتخاذ تصمیمات بهینه پیش از وقوع سیلاب و پس از آن و نیز مدیریت آن بسیار مهم و ضروری میباشد. هدف از این پژوهش، تعیین پهنههای خطر وقوع سیلاب، در حوضه رودخانه خیاو چای با استفاده از مدل تحلیل شبکه میباشد. جهت اجرای این مدل در منطقه از داده های مختلفی همچون بارش، کاربری زمین، خصوصیات مورفولوژیک دامنه ها مثل تحدب و تعقر، همگرایی و واگرایی دامنه ها ، شیب دامنه ها، شاخص پوشش گیاهی (NDVI)، فاصله از رودخانه های اصلی و تراکم شبکه زهکشی استفادهشده است. نتایج به دست آمده از مدل تحلیل شبکه ای بیانگر این واقعیت میباشد بیش از 15 درصد از حوضه تحت تأثیر خطر وقوع سیلاب با پتانسیل بسیار بالا قرار دارد که بهطور عمده در پاییندست حوضه واقعشده است، این سطوح اغلب شیب کمتر از 35 درصد، با درصد پوشش گیاهی کم، سطوح همگرا با پروفیل مقعر، نواحی پست و حاشیه رودخانه ها را تشکیل میدهند. تحلیـل وزنهای نهایی منتج از مدل ANP، نشان میدهد که در رابطه با خطر وقوع سیلاب، عامل شیب با مقدار (99/0) و عامل سنگشناسی با مقدار 822/0 با توجه به کنترل زیادی که بر میزان و چگونگی نفوذ و تخلیه رواناب از سطح حوضه دارنـد، از بیشـترین میـزان اهمیت و تأثیر برخوردار هستند و شاخص SPI با 226/0 و شاخص STI با 065/0 نسبت بـه عوامـل دیگـر دارای اهمیت کمتری هستند.
احمد نوحهگر؛ محمد کاظمی؛ سیدجواد احمدی؛ حمید غلامی؛ رسول مهدوی
دوره 4، شماره 10 ، خرداد 1396، ، صفحه 99-119
چکیده
شناسایی مناطق مولّد رسوب و تعیین سهم آنها در تولید رسوب از مهمترین مصادیق مدیریت خاک به منظور بهرهبرداری مطلوب آن میباشد. هدف از تحقیق حاضر تعیین واحدهای همگن بر روی کاربریهای اراضی و سازندهای زمینشناسی جهت اندازهگیری میزان مشارکت و اهمیّتنسبی آنها بر رسوب خروجی بود. بر این اساس از مدلهای Fargas، BLM و اندازهگیری ...
بیشتر
شناسایی مناطق مولّد رسوب و تعیین سهم آنها در تولید رسوب از مهمترین مصادیق مدیریت خاک به منظور بهرهبرداری مطلوب آن میباشد. هدف از تحقیق حاضر تعیین واحدهای همگن بر روی کاربریهای اراضی و سازندهای زمینشناسی جهت اندازهگیری میزان مشارکت و اهمیّتنسبی آنها بر رسوب خروجی بود. بر این اساس از مدلهای Fargas، BLM و اندازهگیری مستقیم رسوب استفاده شد. سپس با استفاده از نقشهی سیمای فرسایش واحدهای همگن روی نقشهی کاربریهای اراضی و سازندهای زمینشناسی استـخراج شد و میزان رسوبات تولیدی حاصل از فرسایش سطحی، شـیاری و خندقی اندازهگیری شد. با احتساب مجموع میانگین رسوب اندازهگیری شده در هر کاربری، سازند و نیز احتساب مساحت هر کدام، میزان مشارکت از کل رسوب تولیدی مشخص شد. نتایج نشان داد کاربری اراضی مرتع با کدهای B S33R42G21، C S34R43G32 و D S34R43G32با مجموع میانگین73/38 تن در هکتار و سازند رازک با کدهایC S43R42G21 وD s44R43G32 با مجموع میانگین 83/17 تن در هکتار بیشترین مقدار تولید رسوب داشتند. بیشترین سهم تولید رسوب مربوط به کاربری اراضی مرتع با مقدار 9/64% و سازند آسماری با مقدار 43/55% میباشد. سازند بختیاری و اراضی زراعی کمترین اهمیّت نسبی را در فرسایش و تولید رسوب دارند.
مریم خسرویان؛ علیرضا انتظاری؛ ابوافضل رحمانی؛ محمد باعقیده
دوره 4، شماره 13 ، اسفند 1396، ، صفحه 99-120
چکیده
چکیده
گردآوری اطلاعات در مورد تغییرات پیوسته سطوح آبی و همچنین پوشش گیاهی توسط روشهای معمولی بسیار مشکل و پرهزینه است، در این حالت استفاده از دادههای ماهوارهای امکان مطالعهی گسترده سطوح آبی و پوشش گیاهی را فرام میسازد. با استفاده از ویژگی تکراری بودن دادههای دورسنجی زمانهای مختلف، امکان شناسایی و بررسی پدیدههای ...
بیشتر
چکیده
گردآوری اطلاعات در مورد تغییرات پیوسته سطوح آبی و همچنین پوشش گیاهی توسط روشهای معمولی بسیار مشکل و پرهزینه است، در این حالت استفاده از دادههای ماهوارهای امکان مطالعهی گسترده سطوح آبی و پوشش گیاهی را فرام میسازد. با استفاده از ویژگی تکراری بودن دادههای دورسنجی زمانهای مختلف، امکان شناسایی و بررسی پدیدههای متغیر و پویا در محیط وجود دارد. بر این اساس روشهای رقومی مختلفی جهت آشکارسازی و کشف تغییرات و تحولات پدیدههای سطح زمین در سنجش از دور توسعه داده شده است. هدف از این تحقیق ارزیابی 6 شاخص گیاهی در بررسی تغییرات دریاچهی پریشان میباشد. سطح تغییرات دریاچه در طی دورههای 1989 تا 2004 در شاخصهای مختلف و الگوریتم طراحی شده در محیط نرمافزار ENVI مورد ارزیابی و استخراج قرار گرفت. مرز دریاچه با استفاده از شاخصهای فوقالذکر استخراج گردید و سطح تغییرات دریاچه طی دورهی زمانی مورد مطالعه به دست آمد. نتایج نشان میدهد که شاخص NDMI ناتوان از استخراج سطح آب دریاچهی پریشان بود (با کمترین میزان دقت کلی و ضریب کاپا)، شاخص NDMI به دلیل حساسیت بیش از حد به مناطق آبی، زمینهای مرطوب کشاورزی را هم جزء محدودهی دریاچه به حساب آورده بود. در حالی که شاخص NDWI و شاخص NDVI بالاترین نتایج دقت ارائه شده است.
شهرام روستایی؛ داود مختاری؛ زهرا حسینی؛ مهدی اطمانی حقویران
دوره 2، شماره 4 ، آذر 1394، ، صفحه 101-123
چکیده
مدیریت بلایای طبیعی نیازمند اطلاعات مکانی، جهت آمادگی در برابر خطرات و کاهش روند آنها میباشد. در این زمینه ارزیابی پتانسیل وقوع زمین لغزش در منطق های که به دلیل وضعیت جغرافیایی و ساخت و سازهای انسانی مستعد لغزش میباشد ضروری مینماید. منطقه مورد مطالعه، حوضه آبریز میمه در جنوب استان ایلام، شهرستان دهلران، بخش زرین آباد ...
بیشتر
مدیریت بلایای طبیعی نیازمند اطلاعات مکانی، جهت آمادگی در برابر خطرات و کاهش روند آنها میباشد. در این زمینه ارزیابی پتانسیل وقوع زمین لغزش در منطق های که به دلیل وضعیت جغرافیایی و ساخت و سازهای انسانی مستعد لغزش میباشد ضروری مینماید. منطقه مورد مطالعه، حوضه آبریز میمه در جنوب استان ایلام، شهرستان دهلران، بخش زرین آباد در موقعیت جغرافیایی بین ¢58 °46 تا ¢2 °47 طول شرقی و ¢1 °33 تا ¢19 °33 عرض شمالی قرار دارد. حوضه آبریز میمه نیز به دلیل داشتن وضعیت خاص لیتولوژیکی، اقلیمی و کاربری اراضی، ناهمواری های جوان با اختلاف ارتفاع زیاد و دامنه های پر شیب از حساسیت برخوردار است. از طرفی امروزه دخالت انسان در این حوضه افزایش یافته است؛ لذا مطالعات بیشتر در منطقه ضروری به نظر میرسد. در بررسی وقوع زمین لغزش در محدوده حوضه آبریز رودخانه میمه، روش تحلیل شبکه (ANP) مورد استفاده قرار گرفت. در این پژوهش از چند معیار (شیب، جهت شیب، لیتولوژی، کاربری زمین، بارندگی، فاصله از رودخانه، فاصله از جاده، طبقات ارتفاعی) برای تعیین مناطق مستعد استفاده شده است. روش کار بر مبنای تجزیه، تحلیل معیارها در محیط نرمافزار Super Decision و سپس همپوشانی لایه های اطلاعاتی در محیط نرم افزار ARCGIS و تلفیق مدل تحلیل شبکه ای (ANP) و شاخص همپوشانی است. نتایج نشان داد که فرآیند تحلیل شبکه با نقشه پراکنش زمین لغزش ها 69/81 درصد تناسب دارد همچنین تفسیرضرایب نشان داد که معیارهای، بارندگی، لیتولوژی، طبقات ارتفاعی نقش مهمی در زمین لغزش های منطقه دارند.
سعید جهانبخش اصل؛ یعقوب دین پژوه؛ محمد حسین عالی نژاد
دوره 2، شماره 5 ، اسفند 1394، ، صفحه 101-117
چکیده
هـدف این مطالعه، شبیهسازی رواناب حاصل از ذوب بـرف در حوضهی شـهرچای، با استفاده از دو مدل SRM و HEC-HMS است. بدین منظور، ابتدا با وارد کردن دادههای پوشش برف، متغیرهای هواشناختی و پارامترهای لازم به مدلSRM ، رواناب ناشی از ذوب برف شبیهسازی شد. در مدل HEC-HMS نیز پس از ایجاد مدل حوضه با نرمافزار HEC-GeoHMS در محیطGIS و ایجاد مدل هواشناختی ...
بیشتر
هـدف این مطالعه، شبیهسازی رواناب حاصل از ذوب بـرف در حوضهی شـهرچای، با استفاده از دو مدل SRM و HEC-HMS است. بدین منظور، ابتدا با وارد کردن دادههای پوشش برف، متغیرهای هواشناختی و پارامترهای لازم به مدلSRM ، رواناب ناشی از ذوب برف شبیهسازی شد. در مدل HEC-HMS نیز پس از ایجاد مدل حوضه با نرمافزار HEC-GeoHMS در محیطGIS و ایجاد مدل هواشناختی و واردکردن پارامترهای لازم مانند تلفات، روندیابی و ذوب برف شبیهسازی انجام شد. ضریب تعیین (R2) مدل SRM معادل 9/0 و درصد خطای حجمی آن (DV) 96/1 به دست آمد. از طرفی مدل HEC-HMS نیز با دقت رضایتبخش (ولی کمتر از SRM) شبیهسازی رواناب ناشی از ذوب برف را انجام داد. به طوری که ضریب تعیین ( R2) آن 85/0 و درصد خطای حجمی آن (DV) 1/2 درصد به دست آمد. صرف نظر از دقت بالای مدل SRM یکی از نقاط قوت مدل HEC-HMS، استفاده از دادههای دما و بارش است؛ در صورتی که مدل SRM علاوه بر این پارامترها نیازمند دادههای مساحت سطح پوشش برف است که از تصاویر ماهوارهای به دست میآید. نتایج نشان داد که مقدار کل رواناب در منطقهی مورد مطالعه با مدل SRM ، معادل 106×9/129 متر مکعب بود. در حالی که این رقم با مدل HEC-HMS معادل با 106×6/129 متر مکعب به دست آمد. با مقایسهی این ارقام با مقدار مشاهداتی (یعنی 106×4/132 متر مکعب) میتوان نتیجه گرفت که عملکرد مدل SRM در مقایسه با مدل HEC-HMS نسبتأ خوب است.
سعید جهانبخش اصل؛ مجید رضایی بنفشه؛ هاشم رستم زاده؛ محمدحسین عالی نژاد
دوره 5، شماره 16 ، آذر 1397، ، صفحه 101-118
چکیده
چکیده
در محاسـبات هیدرولوژیکی یـک حوضه تعیین ارتباط بین بارش- رواناب بسیار مـهم است. محاسبهی دقیق بارش-رواناب در سطح حوضه به شناخت مؤلفهها و متغیرهای شکلدهندهی آن و همچنین استفاده از یک مدل مناسب وابسته است. در این مطالعه، بارش-رواناب پیوستهی حوضهی شهرچای ارومیه با استفاده از مدل هیدرولوژیکی HEC-HMS شبیهسازی شد. ...
بیشتر
چکیده
در محاسـبات هیدرولوژیکی یـک حوضه تعیین ارتباط بین بارش- رواناب بسیار مـهم است. محاسبهی دقیق بارش-رواناب در سطح حوضه به شناخت مؤلفهها و متغیرهای شکلدهندهی آن و همچنین استفاده از یک مدل مناسب وابسته است. در این مطالعه، بارش-رواناب پیوستهی حوضهی شهرچای ارومیه با استفاده از مدل هیدرولوژیکی HEC-HMS شبیهسازی شد. برای این منظور ابتدا مدل حوضهی آبخیز با استفاده از نقشهی DEM منطقهی مورد مطالعه با استفاده از الحاقیهی HEC-GeoHMS در محیط GIS ساخته شد. بعد از ایجاد مدل حوضه، برای محاسبهی پارامترهای تأثیرگذار در مدل HEC-HMS اقدام شد و برای تلفات از روش رطوبت خاک (SMA)، برای روندیابی رودخانه از روش ماسکینگهام و برای جریان پایه از روش بازگشتی استفاده شد. با به دست آمدن مدل حوضه و ایجاد مدلهای هواشناسی، کنترل و وارد کردن سایر پارامترهای لازم، مدل اجرا شد. شبیهسازی در دورهی 2013-2004، انجام شد که دورهی پایه به دو دورهی واسنجی (2010-2004) و اعتبارسنجی (2013-2011) تقسیم شد. مدل با دقت نسبتاً بالایی شبیهسازی را انجام داد. بهطوری که ضریب تعیین برای دورهی واسنجی 72/0 و برای دورهی اعتبارسنجی 78/0 بود. نتایج پژوهش حاضر دلالت بر توانایی مدل HEC-HMS در شبیهسازی رفتار هیدرولوژیک حوضهی شهرچای و همچنین قابلیت استفاده از سامانهی اطلاعات جغرافیایی به منظور دقت در تأمین ورودیهای مدل را دارد.