هیدروژئومورفولوژی
فریبا کرمی؛ داود مختاری؛ فرنوش احمدی
چکیده
هدف پژوهش حاضر، برآورد میزان فرسایش خاک و بررسی نقش لندفرمها و واحدهای لیتولوژی در فرسایش خاک حوضه آبریز زنوزچای شهرستان مرند میباشد. در این پژوهش برای برآورد میزان فرسایش خاک از مدل جهانی اصلاح شده هدررفت خاک (RUSLE)، سامانۀ اطلاعات جغرافیایی(GIS) و سنجش از دور (RS) استفاده شد. برای اجرای مدل عوامل فرسایندگی باران (R)، فرسایشپذیری خاک ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر، برآورد میزان فرسایش خاک و بررسی نقش لندفرمها و واحدهای لیتولوژی در فرسایش خاک حوضه آبریز زنوزچای شهرستان مرند میباشد. در این پژوهش برای برآورد میزان فرسایش خاک از مدل جهانی اصلاح شده هدررفت خاک (RUSLE)، سامانۀ اطلاعات جغرافیایی(GIS) و سنجش از دور (RS) استفاده شد. برای اجرای مدل عوامل فرسایندگی باران (R)، فرسایشپذیری خاک (K)، توپوگرافی (LS)، حفاظت خاک (P) و مدیریت پوشش گیاهی (C) در محیط Arc GIS محاسبه و سپس نقشه فرسایش خاک در 5 کلاس خطر (بسیار کم، کم، متوسط، زیاد و خیلی زیاد) ترسیم شد. برای طبقهبندی و ترسیم نقشه لندفرمها نیز از شاخص موقعیت توپوگرافی (TPI) استفاده شد. سپس نقش لندفرمها و واحدهای لیتولوژی مختلف در ارتباط با نرخ فرسایش خاک و با تلفیق نقشههای مربوطه بررسی شدند. نتایج اجرای مدل نشان داد که متوسط فرسایش خاک 1/71 تن در هکتار در سال است. نتایج نقشه فرسایش نشان داد که بخش عمدهای از حوضه (67/07درصد) جزء طبقه فرسایشی خیلیکم و 2/37 درصد آن در طبقه فرسایشی خیلی زیاد و زیاد قرار دارند. با تلفیق نقشه لندفرمها و فرسایش خاک معلوم شد که بیشترین فرسایش در مجموع به درهها و بریدگیهای واقع بر ارتفاعات و دامنهها و سپس ستیغهای مرتفع و قله کوهها اختصاص دارد. در حوضه زنوزچای، فرسایش خاک بیشتر بر روی نهشتههای تیپ فلیش، کنگلومرای قرمز و خاکستری با میان لایههای مارنی و پادگانههای آبرفتی میباشد. ضریب همبستگی بین عوامل مدل (RUSLE) و فرسایش خاک نشان داد عامل توپوگرافی (LS) بیشترین اثرگذاری را در محاسبه میزان فرسایش حوضه زنوزچای دارد.
هیدروژئومورفولوژی
محمد حسین رضایی مقدم؛ فریبا کرمی؛ کلثوم اباذری
چکیده
هدف پژوهش حاضر ارزیابی و پهنه بندی مناطق مستعد سیلاب ناگهانی در حوضه براساس خصوصیات فیزیوگرافیک با بهره گیری از مدل شاخص پتانسیل سیلاب ناگهانی تصحیح شده (MFFPI) است. ابتدا بوسیله پارامترهای شیب ، تراکم جریان ، بافت خاک ، انحنای دامنه، کاربری اراضی و نفوذپذیری زمین و از طریق وزن دهی لایه ها، نقشه پتانسیل سیلاب ناگهانی تهیه شد. براساس نقشه ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر ارزیابی و پهنه بندی مناطق مستعد سیلاب ناگهانی در حوضه براساس خصوصیات فیزیوگرافیک با بهره گیری از مدل شاخص پتانسیل سیلاب ناگهانی تصحیح شده (MFFPI) است. ابتدا بوسیله پارامترهای شیب ، تراکم جریان ، بافت خاک ، انحنای دامنه، کاربری اراضی و نفوذپذیری زمین و از طریق وزن دهی لایه ها، نقشه پتانسیل سیلاب ناگهانی تهیه شد. براساس نقشه اولیه پهنه بندی سیلاب استخراج شده، مناطق با پتانسیل خطر زیاد و متوسط به ترتیب 45/26 و 83/20 درصد از مساحت حوضه را در برگرفته اند. مناطق با خطر خیلی کم و کم سیلاب ناگهانی منطبق بر کوهستان و تپه های منطقه با درصد های 66/14 و 61/20 است. سپس بین پارامترها و نقشه پتانسیل سیلاب ناگهانی آزمون همبستگی اسپیرمن و رگرسیون خطی چند متغیره برقرار گردید که نتایج نشان داد که سه پارامتر شیب، کاربری اراضی و بافت خاک بیشترین تاثیر را دارند و لذا پارامتر های کم تاثیر در مرحله دوم حذف شدند و با پارامتر های تاثیر گذار نقشه نهایی پتانسیل سیلاب ناگهانی تهیه شد که نشان می دهد، مناطق با پتانسیل خطر خیلی کم از 66/14 درصد در نقشه اولیه پهنه بندی سیلاب به 81/22 درصد افزایش پیدا کرده است که عموما ارتفاعات حوضه را شامل می شود و مناطق با خطر زیاد و خیلی زیاد ( 84/25 و 85/20 درصد)، منطبق بر بستر اصلی رودخانه اوجان چای و مناطق هموار اطراف و دشت های رسوبی است.
ژئومورفولوژی
علی بی غم؛ سیداسداله حجازی؛ محمد حسین رضایی مقدم؛ جمشید یاراحمدی؛ فریبا کرمی
چکیده
تغییرات میزان فرسایش و رسوب حوضه یکی از مهمترین عواملی است که بر بخشهای مختلف زیست انسانی و حیات طبیعی تأثیر میگذارد و پیشبینی این تغییرات بصورت کمی، که عمدتاً تحت نوسانات دمایی و تغییر اقلیم در مناطق مختلف صورت میگیرد، جهت کنترل میزان فرسایش و رسوب در دورهی آتی ضروری هست. در تحقیق حاضر به بررسیو پیش بینی تغییرات فرسایش و رسوب ...
بیشتر
تغییرات میزان فرسایش و رسوب حوضه یکی از مهمترین عواملی است که بر بخشهای مختلف زیست انسانی و حیات طبیعی تأثیر میگذارد و پیشبینی این تغییرات بصورت کمی، که عمدتاً تحت نوسانات دمایی و تغییر اقلیم در مناطق مختلف صورت میگیرد، جهت کنترل میزان فرسایش و رسوب در دورهی آتی ضروری هست. در تحقیق حاضر به بررسیو پیش بینی تغییرات فرسایش و رسوب در حوضه آبریز حاجیلر با استفاده از مدلهایGeoWEPP وSWAT اقدام گردید بر این اساس ابتدا با استفاده از دادههای وضع موجود ایستگاه سینوپتیک اهر و بهرهگیری از مدل SDSM به بررسیتغییرات دورهی آماری2424-2404 در سه سناریوی 6.RCP2-5.RCP4-5.RCP8 اقدام گردید، سپس شبیهسازی و پیشبینی تغییرات فرسایش و رسوب تحت تأثیر تغییرات اقلیمی با استفاده از مدلهای مطرح صورت گرفت. خروجیمدل SDSM حاکی از افزایش دما و کاهش بارندگی برای حوضه در افق 2404 اشد و بررسی نتایج شبیهسازی میزان رسوب مدلها نشان داد که در حوضه مورد مطالعه مدل GeoWEPP با انتخاب روش دامنه دارای سطح مناسبی در برآورد میزان رسوب نسبت به آمار مشاهدهای میباشد که مدل نهایی جهت پیشبینی میزان رسوب در دورهی مذکور حوضه انتخاب گردید. با استفاده از نتایج ریز مقیاس شده مدل گردش عمومی جو ، تغییرات رسوب در دورهیآماری2424-2404 تحت سه سناریو مطرح فوق، به ترتیب 21/1 ،05/0 ،20/2 -نسبت به دوره مشاهدهای برآورد گردید. آگاهی از روند تغییرات فرسایش و رسوب در حوضه آبریز حاجیلر منجر به کنترل مناسب رسوب و ایجاد اقدامات از پیش تعیین شده جهت حفاظت و بهرهبرداری از منابع طبیعی در دورههای آینده گردد.
فریبا کرمی؛ مریم بیاتی خطیبی بیاتی خطیبی
دوره 6، شماره 18 ، خرداد 1398، ، صفحه 115-137
چکیده
چکیده در این پژوهش برای مدلسازی فرسایش، تولید رسوب و شناسایی زیرحوضه های بحرانی از نظر تولید رسوب در حوضه ی سد ستارخان اهر در شمال غرب کشور از مدل های SWAT و MUSLE استفاده شـد. بـرای این منـظور از داده های رسوب ماهانه ی ایسـتگاه اورنـگ در خروجی حوضه اسـتفاده شد. مرحله ی واسنجی مدل برای دوره ی آماری 1388-1383 و مرحله ی ...
بیشتر
چکیده در این پژوهش برای مدلسازی فرسایش، تولید رسوب و شناسایی زیرحوضه های بحرانی از نظر تولید رسوب در حوضه ی سد ستارخان اهر در شمال غرب کشور از مدل های SWAT و MUSLE استفاده شـد. بـرای این منـظور از داده های رسوب ماهانه ی ایسـتگاه اورنـگ در خروجی حوضه اسـتفاده شد. مرحله ی واسنجی مدل برای دوره ی آماری 1388-1383 و مرحله ی اعتبارسنجی آن برای دوره ی آماری 1392-1389 انجام شد. برای ارزیابی شبیهسازی مدل از روشهای آماری شامل ضریب تعیین (R2)، ضریب نش - ساتکلیف (NS) و نسبت میانگین مجذورات خطا به انحراف معیار داده های مشاهداتی (RSR) استفاده شد. نتایج نشان داد مقادیر R2، NS و RSR برای مرحله ی واسنجی به ترتیب 76/0، 95/0 و 06/0 و برای مرحله ی اعتبارسنجی به ترتیب 96/0، 93/0 و 1/0 به دست آمد. بررسی تغییرات مکانی فرسایش و تولید رسوب نشان داد که اراضی حوضه ی سد ستارخان از نظر متوسط سالانه رسوب از یکدیگر تفاوت دارند. مناطق بحرانی با مقادیر تولید رسوب زیاد و خیلی زیاد در بالادست حوضه در بخش های شمالی، شمال شرقی، غرب و جنوب غربی قرار دارند و حدود 17/34 درصد از مساحت حوضه را شامل میشوند. با توجه به نتایج خیلی خوب کارایی مدل، در تعیین اراضی بحرانی فرسایش و رسوب، پیشنهاد میشود از آن در بررسی اثرات اقدامات مدیریتی و حفاظت خاک استفاده شود.
مریم بیاتی خطیبی؛ فریبا کرمی
دوره 5، شماره 14 ، خرداد 1397، ، صفحه 67-89
چکیده
چکیده
جابجایی جانبی کانال و تغییرات مسیر جریان رودخانهها به طرفین، یکی از علل اصلی گسترش دشتهای سیلابی، فرسایش کناری و تخلیه خاکهای دشتهای سیلابی به رودخانهها در اثر برش کناری است. رودخانهی ارس با پیچ و خمهای زیاد دارای جابجایی سالانه قابل ملاحظه است. با عنایت به خط مرزی بودن مسیر جریان این رودخانه بین ایران و کشورهای ...
بیشتر
چکیده
جابجایی جانبی کانال و تغییرات مسیر جریان رودخانهها به طرفین، یکی از علل اصلی گسترش دشتهای سیلابی، فرسایش کناری و تخلیه خاکهای دشتهای سیلابی به رودخانهها در اثر برش کناری است. رودخانهی ارس با پیچ و خمهای زیاد دارای جابجایی سالانه قابل ملاحظه است. با عنایت به خط مرزی بودن مسیر جریان این رودخانه بین ایران و کشورهای همسایه شمالی، تثبیت جابجایی و تعیین جهت جابجایی از ضرورتها محسوب میشود. در این مقاله برای بررسی میزان جابجایی عرضی رودخانهی ارس در بازهی زمانی (1985 تا 2015) از تصاویر ماهوارهای لندست 5 و 2 (Mss) لندست 5 (TM( لندست 7 (ETM+)، و لندست 8 ((OLIا1) با قدرت تفکیک 30 و 15 استفاده شد. برای برآورد میزان جابجایی یا پویایی، از شاخص جابجایی یا اندکس حرکت (MI) و Rm و برای محاسبهی سینوزیته از شاخص سینوزیته استفاده شده است. بررسی متوسط شعاع خمیدگی قوسها در طرف ایران نشان میدهد که متوسط شعاع قوس خمیدگیهای ایجاد شده در مسیرجریان 62/509 متر است. این در حالی که متوسط شعاع خمیدگی قوسها در طرف مقابل 71/515 متر است. اگر به نوسانات پهنای دشت سیلابی دقت شود، مشخص میشود که گسترهی جابجاییها در طول مسیر بسیار متفاوت بوده و در جایی که پهنا بیشتر شده، جابجاییها نیز بیشتر شده است. بررسی تغییرات اخیر نیز حاکی از بروز تغییرات در مسیر این رودخانه است اما میزان جابجاییها نسبت گذشته کاهش یافته و تفاوت جابجاییها در طرف مقابل و ایران به حداقل ممکن رسیده است. متوسط میزان جابجایی کانال جریان آب به طرف ایران در سال 2010 به 21/27 و این میزان در طرف مقابل به 32/28 بوده است
مریم بیاتی خطیبی؛ فریبا کرمی
دوره 3، شماره 7 ، شهریور 1395، ، صفحه 87-106
چکیده
حساسیت دامنهها نسبت به فرسایش آبکندی در محدودههای مختلف جغرافیایی و شرایط اقلیمی حاکم، بسیار متفاوت است. در دامنههای کوهستانهای نیمهخشک، تلف شدن خاک در اثر انواع فرسایش، به ویژه فرسایش آبکندی در اثر روانابهای جاری در سطوح شیبدار، از جدیترین مسائل ژئومورفولوژیکی، هیدرولوژیکی، انسانی و از عمدهترین معضلات ...
بیشتر
حساسیت دامنهها نسبت به فرسایش آبکندی در محدودههای مختلف جغرافیایی و شرایط اقلیمی حاکم، بسیار متفاوت است. در دامنههای کوهستانهای نیمهخشک، تلف شدن خاک در اثر انواع فرسایش، به ویژه فرسایش آبکندی در اثر روانابهای جاری در سطوح شیبدار، از جدیترین مسائل ژئومورفولوژیکی، هیدرولوژیکی، انسانی و از عمدهترین معضلات زمینهای تحت کشت در بخشهای مرتفع حوضهها در دهههای اخیر محسوب میشود. در زیرحوضهی آتشبیگ (در موقعیت جغرافیایی '00 °37 ° تا '20 °37 عرض شـمالی و '45 °46 تا '15 °47 طول شرقی قرار گرفـته است) آبکندها- به عنوان یکی از اشکال مهم حاصل از فرسایش تسریع شـده در شیبهای نسبتاً تنـد در دامنههای متشکل از سازندهای مستعد به فرسایش تشکیل و با توجه به تراکم آبکندهای تشکیل شده، میتوانند مواد دامنهای را در زمان کوتاهی به پای دامنهها منتقل سازند. در این مقاله سعی شده است با استفاده از روشهای کمّی و به کارگیری روابط تجربی (E,Tr,Dg,...) فرسایش و میزان خاک تلف شده از یک خندق مجزا برآورد شده است. در ابتدا با استفاده از ضریب هیدروترمال (HTK) استعداد منطقه برای ایجاد خندقها بررسی و سپس با استفاده از روابط متناسب، ویژگیهای روانابها از نظر زمان جابجایی به صورت کمی بررسی شد و میزان رسوب حاصل از یک خندق مجزا برآورد گردید (Dg). نـتایج حاصل این بررسیها حاکی از این است که شـدت فرسایش آبـکندی در بخشهای مختلف حوضهی آتشبیگ متفاوت است. در قسمتهای میانی حوضه شدت فرسایش بیشتر از سایر بخشهای حوضه مشاهده میشود. نتایج حاصل از به کارگیری HTK نشان میدهد که در حدود پنج ماه از سطح حوضهی مورد مطالعه از نظر پارامترهای اقلیمی برای ایجاد آبکندهای عمیق مساعد میباشد. با توجه به نتایج حاصل از به کارگیری رابطهی آستانهی فرسایش در حوضهی آتشبیگ، میتوان گفت که میزان فرسایش در بیشتر بخشهای حوضه از خط آستانه بسیار بیشتر است.
موسی عابدینی؛ فریبا کرمی؛ نادر سرمستی
دوره 2، شماره 5 ، اسفند 1394، ، صفحه 17-40
چکیده
کلانشهر تبریز در حریم گسل فعال تبریز قرار دارد و از بخش انتهایی حوضههای آبریز گمانابچای و ورکشچای در شمال شهر نیز عبور میکند. پژوهش حاضر، با استفاده از شاخصهای ژئومورفیک، تکنیک سنجش از دور و GIS به بررسی فعالیتهای تکتونیکی این گسل در محدودهی کلانشهر تبریز میپردازد. بدین منظور شاخصهای ژئومورفیک شامل تراکم زهکشی، ...
بیشتر
کلانشهر تبریز در حریم گسل فعال تبریز قرار دارد و از بخش انتهایی حوضههای آبریز گمانابچای و ورکشچای در شمال شهر نیز عبور میکند. پژوهش حاضر، با استفاده از شاخصهای ژئومورفیک، تکنیک سنجش از دور و GIS به بررسی فعالیتهای تکتونیکی این گسل در محدودهی کلانشهر تبریز میپردازد. بدین منظور شاخصهای ژئومورفیک شامل تراکم زهکشی، نسبت انشعاب، نسبت شکل حوضه، عدم تقارن حوضه، تقارن توپوگرافی معکوس، انتگرال هیپسومتری، سینوسی جبههی کوهستان، سینوسی رودخانه، نسبت پهنای کف دره به ارتفاع دره، گرادیان طولی رود و شاخص ارزیابی نسبی تکتونیکی فعال به عنوان ابزارهای مدلی و مفهومی استفاده شد. تصویر ماهوارهای سنجندهی ASTER، نقشهی زمینشناسی، مدل رقومی ارتفاع و نرمافزارهای ENVI4.8 و ArcGIS10.2 دیگر ابزارهای فیزیکی این پژوهش است. طبق نتایج، مقادیر کمّی شاخصهای تراکم زهکشی 51/0 و 57/0، نسبت انشعاب 2 و 1/2، نسبت شکل حوضه 2/2 و 8/1، عدم تقارن حوضه 7/39 و 2/23، تقارن توپوگرافی معکوس 36/0 و 59/0، انتگرال هیپسومتری 28/0 و 39/0، سینوسی جبهه کوهستان 4/1 و 93/0، سینوسی رودخانه 1/1 و 3/1، پهنای کف دره به ارتفاع دره 08/1 و 2/1، گرادیان طولی رود 1202 و 318 به ترتیب برای حوضههای آبریز گمانابچای و ورکشچای به دست آمد. بر اساس شاخص ارزیابی نسبی تکتونیک فعال، حوضههای آبریز گمانابچای و ورکشچای به ترتیب با مقادیر عددی 9/1 و 7/1 دارای حرکات تکتونیکی زیاد هستند. نتایج شاخصهای مورد بررسی، حاکی از تأثیرپذیری مورفولوژی حوضههای آبریز گمانابچای و ورکشچای از حرکات تکتونیکی گسل تبریز است. با پردازش دادههای ماهوارهای شواهد تکتونیکی گسل تبریز همچون انحراف آبراهه آجیچای، پرتگاه گسل و پدیدهی عدسی شکل در محدودهی کلانشـهر تبریز نیز تفسیر شدند. نتایج بـه دست آمده با شواهد میدانی منطقه تأیید گردید. بنابراین، کلانشهر تبریز از نظر حرکات تکتونیکی در یک منطقهی مخاطرهآمیز واقع شده است.
فریبا کرمی؛ مرضیه اسمعیل پور
چکیده
چکیده در سالهای اخیر مدل هیدروگراف واحد لحظهای ژئومورفولوژی جهت تخمین رواناب حوضه در نتیجه الگوهای مختلف رگبار مقبولیت گستردهای کسب کرده است. استفاده از خصوصیات ژئومورفولوژی معیار مناسبی جهت استخراج هیدروگراف و مدیریت حوضهها در حوضههای فاقد ایستگاه هیدرومتری است. در این پژوهش با استفاده از خصوصیات مورفومتری حوضه ...
بیشتر
چکیده در سالهای اخیر مدل هیدروگراف واحد لحظهای ژئومورفولوژی جهت تخمین رواناب حوضه در نتیجه الگوهای مختلف رگبار مقبولیت گستردهای کسب کرده است. استفاده از خصوصیات ژئومورفولوژی معیار مناسبی جهت استخراج هیدروگراف و مدیریت حوضهها در حوضههای فاقد ایستگاه هیدرومتری است. در این پژوهش با استفاده از خصوصیات مورفومتری حوضه آبریز دریانچای مانند نسبت انشعاب و طول بلندترین آبراهه هیدروگراف واحد ژئومورفولوژی حوضه را برای پنج رویداد بارش- رواناب استخراج کردیم و با استفاده از معیارهایی مانند ضریب تعیین، درصد خطای مربوط به پیشبینی دبی اوج و زمان رسیدن به دبی اوج و ضریب بازده نش- ساتکلیف و درصد خطای حجم رواناب با هیدروگراف مشاهداتی مورد مقایسه قرار دادیم. مهمترین پارامترهای یک هیدروگراف زمان اوج و دبی اوج است. نتایج نشان میدهند که اختلاف کمی بین زمان اوج شبیهسازی شده با استفاده از هیدروگراف واحد لحظهای ژئومورفولوژی و مقادیر مشاهداتی وجود دارد. بهعبارت دیگر هیدروگراف واحد لحظهای ژئومورفولوژی پیشبینی بهتری از زمان اوج به دست میدهد.