مهدی دینی؛ ابراهیم محمدیآیدینلو
دوره 5، شماره 15 ، شهریور 1397، ، صفحه 17-35
چکیده
چکیده
سطح و کیفیت آبهای زیر زمینی در ارتباط با متغیرهای مختلف تغییر میکند. هدف از این تحقیق، تخمین تغییرات زمانی و مکانی تراز آب زیرزمینی دشت مرند میباشد. برای این منظور، محاسبات بیـلان آبی در نرمافزار Excel و پهنهبـندی مکانی تغییرات در ArcGIS انجام شد. نتایج بررسیها در وضعیت موجود نشان میدهد که در دورهی ...
بیشتر
چکیده
سطح و کیفیت آبهای زیر زمینی در ارتباط با متغیرهای مختلف تغییر میکند. هدف از این تحقیق، تخمین تغییرات زمانی و مکانی تراز آب زیرزمینی دشت مرند میباشد. برای این منظور، محاسبات بیـلان آبی در نرمافزار Excel و پهنهبـندی مکانی تغییرات در ArcGIS انجام شد. نتایج بررسیها در وضعیت موجود نشان میدهد که در دورهی آماری 32 ساله تراز آب زیرزمینی دشت به طور متوسط با افتی معادل 52 سانتیمتر در سال و در 10 سال اخیر بـه طور متوسط با افتی معادل 48 سانتیمتر در سال روبـرو شده است. برای بررسی روند تغییرات تراز آب زیرزمینی دشت در سالهای آتی، ابتدا آبخوان دشت مرند به چهار پهنهی مختلف تقسیم و سپس سه سناریو به صورت، 1) تأمین همهی مصارف از منابع آب زیرزمینی، 2) تأمین مصارف شرب و صنعت از رودخانهی ارس، 3) تأمین مصارف شرب و صنعت از رودخانهی ارس و اعمال مدیریت مصرف بهینه تعریف شد و در نهایت برای هر یک از سناریوها، تراز آب زیرزمینی دشت در شهریور 1393 و 1398 پهنهبندی گردید. نتایج بررسیها نشان میدهد که در سناریوی اول، با تشدید افت سطح آب زیرزمینی در تمامی پهنهها، وضعیت آبخوان بحرانیتر شده و افت تراز آب زیرزمینی در برخی نواحی به 6/2 متر میرسد. با اعمال سناریوی دوم، تراز آب زیرزمینی دشت حداقل 67/1 و حداکثر 93/1 متر افزایش مییابد و با ادامه این روند بعد از 14 سال آبخوان به وضعیت سال 1384 برمیگردد. همچنین با اعمال سناریوی سوم تراز آب دشت، حداقل 78/4 متر و حداکثر 29/5 متر افزایش مییابد که با ادامه این روند بعد از 5 سال آبخوان به وضعیت سال 1384 برمیگردد.
هادی نیری؛ خبات امانی؛ حمید گنجائیان
دوره 3، شماره 7 ، شهریور 1395، ، صفحه 19-38
چکیده
مطالعات و بررسی ویژگیهای فیزیکی و مورفولوژیکی رودخانهها از جملهی اولین و مهمترین اقدامات در طراحی و اجرای طرحهای هیدرولوژیکی به شمار میآید. از اهداف پژوهش حاضر بررسی مشخصههای فیزیکی حوضهی آبریز تروال و ویژگیهای هیدرولوژی، هیدروگرافی و هیدروژئومورفولوژی آن با استفاده از روشهای آماری و نرمافزاری جهت نیل ...
بیشتر
مطالعات و بررسی ویژگیهای فیزیکی و مورفولوژیکی رودخانهها از جملهی اولین و مهمترین اقدامات در طراحی و اجرای طرحهای هیدرولوژیکی به شمار میآید. از اهداف پژوهش حاضر بررسی مشخصههای فیزیکی حوضهی آبریز تروال و ویژگیهای هیدرولوژی، هیدروگرافی و هیدروژئومورفولوژی آن با استفاده از روشهای آماری و نرمافزاری جهت نیل به اطلاعات مناسب برای برنامهریزیها و اجرای طرحهای عمرانی و آبخیزداری میباشد. رودخانهی تروال از زیرحوضههای دریای خزر بوده که مساحت حوضهی آبریز آن تا محل تلاقی آن با رودخانهی قزلاوزن 6955 کیلومترمربع میباشد. با توجه به آمارهای موجود بین سالهای 90-1350 میانگین دمای سالانه ایستگاههای هواشناسی و سینوپتیک حوضهی 5/12 درجهی سانتیگراد و بارش سالانه 352 میلیمتر است که نشاندهندهی نیمه خشک بودن شرایط اقلیمی حوضه میباشد. محاسبات صورت گرفته نشان میدهد که تراکم شبکه زهکشی در این حوضه کم بوده و تعداد آبراههها در واحد سطح اندک میباشد. با توجه به اینکه سطح حوضهی مورد مطالعه دارای پوشش گیاهی تنک و در مواردی نسبتاً متراکم است، ضریب رواناب 35/0 درصد، زمان تأخیر حوضه 65/1 ساعت، و زمان تمرکز آن 75/2 ساعت است. نتایج به دست آمده مؤید آن است که تحت تأثیر عواملی مانند میزان بارندگی، شیب کم حوضه، رسوبات دانه ریز منفصل و نفوذ زیاد، میزان رواناب حوضه بسیار ناچیز بوده و بارندگی در این منطقه به سرعت فروکش میکند به همین دلیل میزان فرسایشپذیری خاک در این حوضه بسیار اندک و قابلکنترل میباشد. به علاوه منحنی تغییرات دبی سیل با گذشت زمان انحنای ملایمی دارد که حاکی از مصونیت نسبی حوضه در مقابل خطر سیل است.
مژگان انتظاری؛ طاهره جلیلیان
دوره 6، شماره 18 ، خرداد 1398، ، صفحه 19-38
چکیده
چکیده زمین لغزش یکی از مخاطرات ژئومورفولوژیکی از نوع حرکات دامنه ای با خسارتهای اکولوژیکی و اقتصادی بالا میباشد. اولویت بندی زیرحوضه های یک حوضه ی آبخیز براساس پتانـسیل وقوع زمین لغزش، با هدف تعیین اولویت در سیاست گذاری ها و اقدامات مدیریتی میتواند نقش مهمی در مدیریت بهینه ی آبخیزها داشته باشد. در ...
بیشتر
چکیده زمین لغزش یکی از مخاطرات ژئومورفولوژیکی از نوع حرکات دامنه ای با خسارتهای اکولوژیکی و اقتصادی بالا میباشد. اولویت بندی زیرحوضه های یک حوضه ی آبخیز براساس پتانـسیل وقوع زمین لغزش، با هدف تعیین اولویت در سیاست گذاری ها و اقدامات مدیریتی میتواند نقش مهمی در مدیریت بهینه ی آبخیزها داشته باشد. در تحقیق حاضر از روش تصمیم گیری چندمعیاره (الکترا) به منظور اولویت بندی زیرحوضه های آبخیز استان کرمانشاه از نظر ریسک خطر وقوع زمین لغزش استفاده شده است. معیارهای در نظر گرفته شده، شامل ده معیار مختلف شامل شیب، جهت شیب، ارتفاع، تراکم آبراهه، تراکم گسل، دما، بارش، زمین شناسی، کاربری و تراکم گسل است که از معیارهای مهم و تأثیرگذار بر وقوع زمین لغزش هستند. وزن معیارها بر اساس مدل آنتروپی آنها به دست آمده و با استفاده از مدل الکترا شش زیرحوضه ی آبخیز در استان اولویت بندی، بررسی و سپس نقشه ی اولویت بندی این شش زیرحوضه ی آبخیز تهیه شد. تهیه ی نقشه ی اولویت بندی این امکان را فراهم مـیسازد که مناطق آسیبپذیر شناسایی و در برنامه ریزی محیطی مد نظر قرار گیرند. نقشه ی اولویت بندی منطقه ی مورد نظر نشان میدهد که زیرحوضه ی ریزه وند ماهیدشت در اولویت اول و زیرحوضه ی کنگیر در اولویت آخر قرار دارند. به گونه ای که براساس نتایج به دست آمده حدود 34 درصد لغزش های منطقه در زیرحوضه ی ریزه وند ماهیدشت رخ داده که علت اصلی آن تکتونیک و جنس سازندهای سطحی است. در نتیجه این منطقه از لحاظ ضرورت انجام اقدامات مدیریتی در اولویت است.
طاهر گلی؛ حسام کاویان؛ رحیم کدخدایی ایلخچی؛ احد نوری مخوری
دوره 6، شماره 19 ، شهریور 1398، ، صفحه 19-36
چکیده
تپه های ماسه ای ناحیه قوم تپه در شمال غرب تبریز به عنوان چشم اندازی زیبا و منحصربفرد ...
بیشتر
تپه های ماسه ای ناحیه قوم تپه در شمال غرب تبریز به عنوان چشم اندازی زیبا و منحصربفرد از رسوبات بادی محسوب میشوند که تحت شرایط خاص در این ناحیه گسترش یافته اند. به منظور تحلیل شرایط محیطی و فرایندهای حاکم بر رسوبگذاری این رسوبات ماسه ای، ویژگی های بافتی، ساخت رسوبی و ترکیب کانی شناسی آنها مورد بررسی قرار گرفت. برای این منظور نمونه برداری سیستماتیک با توجه به نوع تپه ماسهای و مساحت آن، به تعداد 10 نمونه و در عمق های 2 تا 30 سانتیمتری از سطح در سه بخش جلویی (پیشانی پر شیب)، میانی و ابتدای قسمت کم شیب آنها انجام شد. به منظور تعیین سنگ منشاء ماسه ها، تعداد 4 مقطع نازک میکروسکوپی از ذرات رسوبی در اندازه ی 1 فی تهیه و مورد مطالعه پتروگرافی قرار گرفت. بررسی پارامترهای آماری در تحلیل نتایج حاصل از دانه سنجی رسوبات ماسه ای به روش غربال خشک نشان میدهد که میانگین قطر ذرات تپههای ماسهای از 25/0 تا 0039/0 میلیمتر (ماسه متوسط تا سیلت) متغیر میباشد. میانگین جورشدگی اندازه ذرات (321/0 فی)، نشان دهنده جورشدگی بسیار خوب این رسوبات است. شاخص کشیدگی منحنی توزیع ذرات، بسیار کشیده (میانگین شاخص کشیدگی 726/1) و با توجه به میانگین کجشدگی (357/0)، به سمت ذرات دانهریز تمایل دارد. اجزاء آواری این رسوبات شامل کوارتز، فلدسپات و خرده سنگهای ماسه سنگی، کربناته و آذرین هستند که از ارتفاعات میشو و مورو در شرق ناحیه نشأت گرفته اند. نتایج حاصل از بررسی شکل و جهت گیری تپه های ماسه ای و جهت وزش بادهای منطقه ای، نقش مؤثر بادهای محلی و پوشش گیاهی را در تشکیل و تکامل ژئومورفولوژی تپه های ماسه ای قوم تپه محتمل میسازد.
صیاد اصغری سراسکانرود
دوره 1، شماره 1 ، بهمن 1393، ، صفحه 21-39
چکیده
چکیده به برداشت مستقیم مکانیکی منابع شن و از بستر رودخانه، معدن کاری رودخانه گفته میشود. برداشت منابع شن و ماسه از بستر رودخانه موجب بریدگی بستر رودخانه میشود و میتواند کیلومترها به پاییندست و بالادست رودخانه کشیده شود و این امر باعث تخریب یا تضعیف پلها و سایر سازههای رودخانه و مشکلات زیست محیطی میشود. هدف این تحقیق بررسی ...
بیشتر
چکیده به برداشت مستقیم مکانیکی منابع شن و از بستر رودخانه، معدن کاری رودخانه گفته میشود. برداشت منابع شن و ماسه از بستر رودخانه موجب بریدگی بستر رودخانه میشود و میتواند کیلومترها به پاییندست و بالادست رودخانه کشیده شود و این امر باعث تخریب یا تضعیف پلها و سایر سازههای رودخانه و مشکلات زیست محیطی میشود. هدف این تحقیق بررسی تأثیرات مخرببرداشت بیش از حد منابع شن و ماسه از بستر رودخانه قرنقو است. نقشههای توپوگرافی، نقشههای زمینشناسی، دادههای هیدرولوژیکی جریان، دادههای مستخرج از مدل رقومی ارتفاع، دادههای مطالعات صحرایی و تصاویر ماهوارهای لندست سنجنده ETM سال 2008، و سنجنده OLI سال 2013 مواد تحقیق را تشکیل میدهند. جهت رسیدن به هدف تحقیق ابتدا جریان سیلابی رودخانه را محاسبه کرده، مقدار مجاز برداشت را برآورد کردیم و در مرحله بعد برای بررسی تأثیرات تخریب ضریب سینوزیتی رودخانه در دوره زمانی 1387 و 1392 را محاسبه و همچنین میزان جابهجایی رودخانه را در سالهای مزبور برآورد کردیم. نتایج تحقیق نشان داد که میزان برداشت رودخانه بسیار بیشتر از حد مجاز بوده است. همچنین ضریب سینوزیتی رودخانه در سال 1392 نسبت به سال 1387 افزایش محسوسی پیدا کرده است. نتایج جابهجایی رودخانه نشان داد که میزان جابهجایی رودخانه در فاصله زمانی مورد بررسی از 75 تا 100 متر متغیر بوده است.
ابوالقاسم امیراحمدی؛ ملیحه محمدنیا؛ نگار گلشنی
دوره 2، شماره 3 ، شهریور 1394، ، صفحه 21-42
چکیده
چکیده روش هایی که برای شناسایی، تفکیک و اولویت بندی مناطق سیل خیز به کار گرفته شده است، اغلب کل حوضه آبخیز را به صورت یکپارچه در نظر گرفته و یا به صورت منطق های و بدون در نظر گرفتن مرزهای فیزیکی حوضه ها و یا زیرحوضه ها انجام شـده است. حوضه زرچشمه هونجان در استان اصفهان و شـهرستان شـهرضا واقع گردیده است ...
بیشتر
چکیده روش هایی که برای شناسایی، تفکیک و اولویت بندی مناطق سیل خیز به کار گرفته شده است، اغلب کل حوضه آبخیز را به صورت یکپارچه در نظر گرفته و یا به صورت منطق های و بدون در نظر گرفتن مرزهای فیزیکی حوضه ها و یا زیرحوضه ها انجام شـده است. حوضه زرچشمه هونجان در استان اصفهان و شـهرستان شـهرضا واقع گردیده است که هر ساله سیل های مخرب به بخش های وسیعی از زمین ها و باغات حاشیه رودخانه آسیب وارد میکند. شناسایی و پیش بینی حجم سیلاب این زیرحوضه که بدون شک زمین های پایین دست را متأثر میکند و مشخص نمودن اولویت و حساسیت زیرحوضه های آن برای اجرای برنامه های کنترل سیل امری لازم و ضروری است. در این پژوهش از روش شبیه سازی هیدرولوژیکی توسط نرم افزار HEC-HMS برای بازسازی مدل حوضه و بررسی و روندیابی هیدروگراف های سیل در آن و نیز برای تحلیل حساسیت دبی سیلابی حوضه نسبت به تغییر سه پارامتر قابل مدیریت ژئومورفولوژی در سیلاب شامل: CN، شیب و مساحت در هریک از زیرحوضه ها و در گستره منطقی خود استفاده شده است. محاسبات حاصل از این تحقیق نشان میدهد، نحوه مشارکت زیرحوضه ها در سیل خروجی، لزوماً متناسب با دبی اوج زیرحوضهها نبوده و زیرحوضههای با دبی اوج بیشتر، ضرورتا تأثیر بیشتری در سیل خروجی حوضه ندارد. لذا برای هرگونه عملیات کنترل سیل و یا کاهش دبی اوج در خروجی حوضه، باید نـحوه تأثیر هر یک از زیرحوضه ها را پس از رونـدیابی آنـها در آبراهه های اصلی تعیین کرد و سپس با توجه به سهمی که در ایجاد سیل خروجی به عهده دارند، آنها را تفکیک و اولویت بندی نـمود. با اجرای روش حذف انفرادی زیرحوضه ها در مدل حوضه زرچشمه هونـجان توسـط نرم افزار HEC-HMS مشخص گردید، زیرحوضه S13 بیشترین اثر کاهشی و زیر حوضه S3 کمترین اثر کاهشی روی دبی اوج خروجی حوضه دارد. همچنین افزایش CN در زیرحوضه های S13-S5-S11-S12-S10-S15-S6 موجب افزایش دبی اوج شده است و در سایر زیرحوضه ها تأثیر معکوس داشته است. زیرحوضه های S12-S13-S5-S10 نسبت به تغییر مسـاحت حساسیت بـیشتری از خـود نـشان دادنـد. هـمچنین افـزایش شـیب در زیـرحوضـه های S2,S4,S5,S7,S10,S12,S13,S15,S16,S17,S21,S22,S24 در افزایش دبی اوج خروجی تأثیر مستقیم داشته و در سایر زیرحوضه ها تأثیرمعکوس داشته است.
سیدرضا حسین زاده؛ علی قربانی شورستانی؛ علی محمد نورمحمدی؛ محسن رضائی عارف
دوره 2، شماره 4 ، آذر 1394، ، صفحه 21-38
چکیده
یکی از شایعترین پیامدهای ژئومورفیک حاصل از ساخت سدها و ایجاد دریاچه در پشت آنها، فعال شدن لغزشهاست. سد دوستی به عنوان یکی از بزرگترین سدهای ذخیرهای کشور در اثر فعال شدن لغزشها با وضعیت بحرانی مواجه شده است. هدف از این مطالعه شناسایی پدیده ی لغزش، علل، روند و اثرات آینده آن در دریاچه سد دوستی است و روش تحقیق آن ...
بیشتر
یکی از شایعترین پیامدهای ژئومورفیک حاصل از ساخت سدها و ایجاد دریاچه در پشت آنها، فعال شدن لغزشهاست. سد دوستی به عنوان یکی از بزرگترین سدهای ذخیرهای کشور در اثر فعال شدن لغزشها با وضعیت بحرانی مواجه شده است. هدف از این مطالعه شناسایی پدیده ی لغزش، علل، روند و اثرات آینده آن در دریاچه سد دوستی است و روش تحقیق آن توصیفی- تحلیلی و تجربی است که در آن از داده های رقومی تصاویر سنجنده IRS، مدلهای رقومی ارتفاع(DEM) ، نقشههای زمین شناسی، تصاویر ماهوارهای، و اطلاعات حاصل از عملیات میدانی و آزمایشگاهی شامل مشاهده مقاطع زمین شکل ها، مقاطع طبقات، و عوارض ساختمانی موجود در منطقه جهت تکمیل نقشه ی ژئومورفولوژی، نمونه برداری از مواد سطحی، نقشه برداری از لغزش های نمونه جهت پایش های بیشتر و انجام آزمایش توزیع ذرات استفاده شده است. نتایج حاصل از بررسیهای صورت گرفته در منطقه به شناسایی 252 زمین لغزه ی جدید با مساحت کلی 8/123 هکتار (23/1کیلومترمربع) انجامید، حجم رسوب تولید شده توسط این زمین لغزش ها حدود 8595433 مترمکعب (59/8 کیلومترمکعب) بوده که تاکنون وارد دریاچه ی سـد شده است. عوامل ایـجاد لغزشها شامل عوامل زمین شناسی، هیدرولوژی، آنتروپوژن، زیستی و اقلیمی است. با توجه به آثار زمینلغزشها بر کیفیت آب، گنجایش سد و همچنین ناپایداری دامنه های مشرف به دریاچه ی سد، برنامهریزی برای کنترل لغزشها ضروری است.
اصغر اصغری مقدم؛ عطاالله ندیری؛ وحید پاک نیا
دوره 3، شماره 8 ، آذر 1395، ، صفحه 21-52
چکیده
دشت بستان آباد یکی از دشت های استان آذربایجان شرقی میباشد که در شمال غرب ایران واقع شده است. در این دشت، آب زیرزمینی بخش مهمی از مصارف آب شرب و کشاورزی را تأمین مینماید و به همین دلیل حفاظت از این منابع در برابر عوامل آلاینده امری مهم تلقی میگردد. بدین منظور جهت ارزیابی آسیبپذیری آبخوان در برابر عوامل آلاینده از دو روش ...
بیشتر
دشت بستان آباد یکی از دشت های استان آذربایجان شرقی میباشد که در شمال غرب ایران واقع شده است. در این دشت، آب زیرزمینی بخش مهمی از مصارف آب شرب و کشاورزی را تأمین مینماید و به همین دلیل حفاظت از این منابع در برابر عوامل آلاینده امری مهم تلقی میگردد. بدین منظور جهت ارزیابی آسیبپذیری آبخوان در برابر عوامل آلاینده از دو روش وزندهی DRASTIC و SINTACS در محیط نرمافزار GIS استفاده شد. در این راستا، ابتدا نقشهی آسیبپذیری دشت برای هر یک از مدلهای مورد نظر، مطابق با لایههای اطلاعاتی که شامل عمق آب زیرزمینی، تغذیهی خالص، محیط آبخوان، محیط خاک، توپوگرافی، محیط غیراشباع و هدایت هیدرولیکی میباشد، تهیه گردید. نقشهی نهایی آسیبپذیری آبخوان با تقسیمبندی به پنج محدودهی آسیبپذیری خیلی کم تا زیاد تهیه و شاخص DRASTIC و SINTACS به ترتیب 188-61 و 202-92 به دست آمد. به منظور صحتسنجی روشهای مورد استفاده از توزیع مقادیر یون نیترات در منابع آب زیرزمینی استفاده شد. با انطباق لایه نیترات و نقشهی پهنهبندی آسیبپذیری برای هر دو مدل، مشخص گردید نقاط با غلظت بالای نیترات با مناطق دارای پتانسیل آسیبپذیری زیاد منطبق میباشند. نتایج حاصل، ضریب همبستگی 75/0 بین مدل DRASTIC و لایه نیترات را نشان مـیدهد. به منظور تهیهی نـقشهی خطر آلودگی آب زیـرزمینی نیز از همپوشانی لایهی کاربری اراضی با نقشهی آسیبپذیری مدل DRASTIC استفاده گردید. نتایج حاصل از همپوشانی نقشهها نشان داد 33/31 درصد از مساحت کل اراضی مورد استفاده در بخش کشاورزی در محدوده با پتانسیل آسیبپذیری بالا قرار گرفتهاند. مطابق نقشهی نهایی آسیبپذیری برای هر دو مدل بخش مرکزی و شمال غربی دشت دارای بیشترین پتانسیل آلودگی میباشد.
صیاد اصغری سراسکانرود؛ زینب دولتشاهی؛ مهدی پوراحمد
دوره 3، شماره 9 ، اسفند 1395، ، صفحه 21-41
چکیده
محدودهی مطالعاتی این تحقیق شهر خرمآباد واقع در غرب ایران مرکز استان لرستان میباشد؛ در این تحقیق برای تعیین کیفیت آب شرب منطقهی مورد مطالعه از اطلاعات 23 حلقه چاه و چشمه در رابطه با عناصر سنگین شامل (کروم، روی، باریم، کبالت، آلومینیوم، سرب، کادمیوم، نیکل) در طی سه سال (1390-1392) استفاده گردید. برای تعیین میزان حداقل و حداکثر غلظت ...
بیشتر
محدودهی مطالعاتی این تحقیق شهر خرمآباد واقع در غرب ایران مرکز استان لرستان میباشد؛ در این تحقیق برای تعیین کیفیت آب شرب منطقهی مورد مطالعه از اطلاعات 23 حلقه چاه و چشمه در رابطه با عناصر سنگین شامل (کروم، روی، باریم، کبالت، آلومینیوم، سرب، کادمیوم، نیکل) در طی سه سال (1390-1392) استفاده گردید. برای تعیین میزان حداقل و حداکثر غلظت عناصر در بین چاهها و چشمههای منطقهی مورد مطالعه از نرمافزار EXCEL استفاده گردید. سپس در نرمافزار سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) روش دونیابی نقشهی هر یک از عناصر سنگین موجود در هر یک از منابع تأمینکنندهی آب شرب تهیه و تولید شدند و به مقایسهی مقدار هر عنصر و پارامتر با مقادیر بیانشده توسط سازمان ملی ایران، سازمان بهداشت جهانی (WHO)، سازمان محیطزیست آمریکا (EPA) پرداخته شد که میزان آلودگی هر منبع آب مشخص شود. با توجه به اطلاعات و دادههای موجود میزان بیشترین و کمترین مقدار عناصر و آلایندههای سنگین در هر یک از منابع آبی مورد مطالعه مشخص گردید. نتایج نشان داد که میانگین غلظت عنصر کروم، روی، کبالت، سرب، کادمیوم و نیکل پایینتر از حد استانداردهای ملی، سازمان بهداشت جهانی (WHO) واستاندارد (EPA) امریکاست، اما در چشمهی مطهری میزان فلز سنگین کروم بالاتر از حد استاندارد (WHO) میباشد. میانگین غلظت عنصر باریم در منابع پایینتر از حد استاندارد ملی و در تمامی منابع بالاتر از حد استاندارد (WHO) و استاندارد (EPA) بوده است. غلظت عنصر آلومینیوم پایینتر از حد استاندارد ملی و بالاتر از حد استاندارد (EPA) میباشد.
عطا الله ندیری؛ سعید یوسفزاده
دوره 4، شماره 10 ، خرداد 1396، ، صفحه 21-40
چکیده
تخمین دقیق پارامترهای هیدروژئولوژیکی مانند هدایت هیدرولیکی یکی از مهمترین بخش مطالعات هیدروژئولوژی میباشد که برای مدیریت و حفاظت دقیق از منابع آب زیرزمینی بسیار ضروری است. تا حال روشهای مختلف صحرایی و آزمایشگاهی برای تخمین هدایت هیدرولیکی ارائه شده است که عموماً با استفاده از دادههای هیدروژئولوژیکی انجام میشوند. از ...
بیشتر
تخمین دقیق پارامترهای هیدروژئولوژیکی مانند هدایت هیدرولیکی یکی از مهمترین بخش مطالعات هیدروژئولوژی میباشد که برای مدیریت و حفاظت دقیق از منابع آب زیرزمینی بسیار ضروری است. تا حال روشهای مختلف صحرایی و آزمایشگاهی برای تخمین هدایت هیدرولیکی ارائه شده است که عموماً با استفاده از دادههای هیدروژئولوژیکی انجام میشوند. از این میان بهترین و کاملترین روش، روش صحرایی آزمون پمپاژ میباشد که بسیار وقتگیر و پرهزینه بوده و پارامترهای هیدروژئولوژیکی تخمین زده شده به وسیلهی آنها دارای عدم قطعیت ذاتی میباشند. لذا در این تحقیق تلاش شد تا از روشهای هوش مصنوعی مختلف مانند شبکهی عصبی مصنوعی (ANN)، فازی ممدانی (MFL)، فازی ساگنو (SFL) و سیستم استنتاج نرو-فازی تطبیقی (ANFIS) برای تخمین هدایت هیدرولیکی استفاده شود. در این مطالعه برای تخمین دقیق هدایت هیدرولیکی در دشت مراغه- بناب توسط این مدلها از دادههای ژئوفیزیکی به همراه داده های هیدروژئولوژیکی به عنوان ورودی مدلها استفاده شد و نتایج آنها با استفاده از معیارهای ارزیابی با هم مقایسه و بهترین مدل براساس مقدار RMSE انتخاب شد. بر این اساس مدل ANFIS با داشتن RMSE=1.12 در مرحلهی تست، نسبت به مدلهای دیگر قدرت بالایی در تخمین هدایت هیدرولیکی دارد. شعاع دستهبندی، تعداد قوانین فازی و تعداد دستهها در مدلهای فازی و نروفازی، از اهمیت بالایی برخوردار است. شعاع دستهبندی در مدل ANFIS، براساس کمترین مقدار RMSE برابر 4/0و تعداد قوانین فازی براساس تعداد دستهها 9 قانون اگر-آنگاه به دست آمد. روشهای ارائه شده در این مطالعه که کارآیی بالایی در تخمین هدایت هیدرولیکی در دشت مراغه-بناب نشان دادند، میتواند در تخمین هدایت هیدرولیکی در سایر دشتها با شرایط هیدروژئولوژیکی مشابه نیز مورد استفاده قرار بگیرند.
بختیار فیضی زاده
دوره 4، شماره 11 ، شهریور 1396، ، صفحه 21-38
چکیده
چکیده
تصاویر رقومی سنجش از دور از قابلیت بالایی در مدیریت منابع طبیعی برخوردارند که یکی از مهمترین آنها آشکارسازی تغییرات پوشش و کاربری اراضی است. در حال حاضر با استفاده از تکنیکهای پردازش تصویر و مقایسه چندزمانه دادههای سنجش از دور میتوان تغییرات کاربری اراضی را در طی دورههای زمانی مشخص نموده و با کسب آگاهی از نسبت ...
بیشتر
چکیده
تصاویر رقومی سنجش از دور از قابلیت بالایی در مدیریت منابع طبیعی برخوردارند که یکی از مهمترین آنها آشکارسازی تغییرات پوشش و کاربری اراضی است. در حال حاضر با استفاده از تکنیکهای پردازش تصویر و مقایسه چندزمانه دادههای سنجش از دور میتوان تغییرات کاربری اراضی را در طی دورههای زمانی مشخص نموده و با کسب آگاهی از نسبت تغییرات، تغییرات پوشش و کاربری اراضی آتی را پیشبینی نموده و نسبت به مدیریت آنها اقدام نمود. تحقیق حاضر نمونهای از کاربرد دادههای سنجش از دور در آشکارسازی تغییرات کاربری اراضی و مدلسازی اثرات آن در فرسایش است. در این تحقیق از تصاویر ماهوارهای TM ,ETM+ سالهای 2015-2002-200-1989 استفاده شده و تغییرات کاربری اراضی در طی سه دوره ارزیابی شده است. پردازش تصاویر ماهوارهای در سه مرحلهی پیش پردازش، پردازش و پس پردازش انجام شد. در ادامهی طبقهبندی تصاویر ماهوارهای انجام شده و نتایج برای استخراج نقشههای تغییرات و انجام اقدامات لازم به محیط GIS انتقال یافته و با استفاده از تحلیلهای مکانی GIS تغییرات کاربری اراضی مورد مدلسازی قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان میدهد که در سه دوره یاد شده ضمن افزایش اراضی باغی، تخریب و تبدیل اراضی مرتعی خوب به مراتع ضعیف و اراضی دیم در سطح قابل توجی صورت گرفته است که نقش مهمی در افزایش آسیبپذیری منطقهی مورد مطالعه در مقابل فرسایش خاک داشته است.
محمود علایی طالقانی؛ نجمه شفیعی؛ مرضیه رجبی
دوره 4، شماره 13 ، اسفند 1396، ، صفحه 21-41
چکیده
چکیده بررسی وضعیت منابع آب زیرزمینی و تعیین عوامل اثرگذار بر روی آنها از اهمیت شایانی برخوردار است. فرمها و فرآیندهای ژئومورفولوژیک از جمله عواملی هستند که میتوانند بر میزان ذخیره، جهت جریان و کمیت آب زیرزمینی اثر بگذارند. در این پژوهش به منظور استفادهی صحیح از منابع زیرزمینی اقدام به مطالعهی پدیدههای ژئومورفولوژیکی ...
بیشتر
چکیده بررسی وضعیت منابع آب زیرزمینی و تعیین عوامل اثرگذار بر روی آنها از اهمیت شایانی برخوردار است. فرمها و فرآیندهای ژئومورفولوژیک از جمله عواملی هستند که میتوانند بر میزان ذخیره، جهت جریان و کمیت آب زیرزمینی اثر بگذارند. در این پژوهش به منظور استفادهی صحیح از منابع زیرزمینی اقدام به مطالعهی پدیدههای ژئومورفولوژیکی موجود در دشت و تاثیر این پدیدهها بر روی منابع آب زیرزمینی دشت میاندره از جمله دشتهای ناودیسی در بخش شمالی استان کرمانشاه شده است. در این پژوهش از روش استنباطی و تـحلیلی وزنی- تجربی استفاده شده است. در روش استـنباطی، با استـفاده از دادههای چاههای پیزومتری، تغییرات سطح آب زیرزمینی دشت میاندره با عناصر ژئومورفولوژیکی دشت، ارزیابی مقایسهای شده است. در روش دوم با تلفیق نه متغیر: شیب، زمینشناسی، گسل، ژئومورفولوژی، هیپسومتری، کاربری اراضی، فاصله از آبراهه،تراکم زهکشی و خاک در محیطGIS به پهنهبندی حوضه به واحدهای هیدروژئومورفولوژی مبادرت گردید. نتایج حاصل از هر دو روش، بیانگر رابطهی معنادار بین عناصر ژئومورفولوژی و منابع آب زیرزمینی در دشت میاندره بوده در واقع دشت سیلابی و مخروطه افکنهها بیشترین نقش را در تغذیهی منابع آب زیرزمینی دشت دارد. در مرحلهی دوم، رسوبات دامنهای و مرحلهی سوم ارتفاعات در ذخیرهی منابع آب زیرزمینی نقش دارد و کمترین اهمیت مربوط به اراضی بدلندی میباشد؛ زیرا این اراضی منابع آب را در سطح جاری میسازد و از نفوذ به درون زمین جلوگیری میکند.
معصومه رجبی؛ شهرام روستایی؛ بهاره اکبری
دوره 6، شماره 20 ، آذر 1398، ، صفحه 21-40
چکیده
رودخانهها از سرچشمه تا حوضههای انتهایی بسترهای متفاوتی را تجربه میکنند که بالتّبع در هر کدام از این شرایط و مناطق، رفتاری کاملا متفاوت را به نمایش میگذارند و در نتیجه الگوهای متفاوتی را به خود میگیرند. محدوده مورد بررسی این پژوهش، بخشی از رودخانه آجیچای در محدودهی بخشایش تا خواجه به طول تقریبی 50 کیلومتر است. در ...
بیشتر
رودخانهها از سرچشمه تا حوضههای انتهایی بسترهای متفاوتی را تجربه میکنند که بالتّبع در هر کدام از این شرایط و مناطق، رفتاری کاملا متفاوت را به نمایش میگذارند و در نتیجه الگوهای متفاوتی را به خود میگیرند. محدوده مورد بررسی این پژوهش، بخشی از رودخانه آجیچای در محدودهی بخشایش تا خواجه به طول تقریبی 50 کیلومتر است. در مسیر رودخانهی آجیچای نیز مانند همه رودخانهها بدون برنامهریزی و در نظر گرفتن پیامدهای ناشی از تغییر مسیر رودخانه در حریم آن کاربریهای زیادی از جمله ساخت و سازها، انواع کشت و غیره صورت میگیرد که در پی تغییر بستر رودخانه تحت تأثیر عوامل مختلف پیامدهای سنگین و زیانباری به بار میآورد هدف این تحقیق بررسی کمّی خصوصیات و الگوی پیچانهای مسیر مورد مطالعه میباشد، جهت رسیدن به این هدف و تعیین الگوی رودخانه از شاخصهای مورفومتری ضریب خمیدگی و زاویه مرکزی به عنوان روش مورد بررسی و نقشههای توپوگرافی با مقیاس 50000/1 خواجه و بخشایش و نقشهی زمینشناسی به مقیاس 100000/1 خواجه و تصاویر ماهوارهای لندست 8 و نرمافزار Arc GIS ، به عنوان مواد و ابزار تحقیق استفاده شده است. نتایج بهدست آمده نشان میدهد که میانگین کل زاویهی مرکزی در سه بازه 1/126 درجه میباشد که طبق نظریهی کورنایس در رده 158- 85 قرار میگیرد که شمای رودخانه در این رده پیچانرود توسعهیافته میباشد. میانگین ضریب خمیدگی در سه بازهی مورد بررسی نیز 25/1 میباشد که بر اساس جدول لئوپولد و ولمن در رده 2- 25/1 قرار میگیرد که این رده از لحاظ ضریب خمیدگی الگوی پیچانرودی بهخود میگیرد، بنابراین با توجه به اینکه رودخانه مورد بررسی در مسیر دارای شیب تقریباً یکنواخت و هموار قرار گرفته است عامل توپوگرافی به ویژه شیب، عامل اصلی گسترش الگوی پیچانرودی میباشد.
مرتضی صمدیان؛ بهزاد حصاری؛ میرعلی محمدی؛ محمد حسین تقی اعلمی
چکیده
رودخانهها سیستمی کاملاً پویا بوده و الگوی مورفولوژیک آنها بهطور پیوسته در طول زمان تغییر میکند. ازاینرو با بررسی رفتار هیدرولوژیکی و هیدرولیکی آن اهمیت طرحهای ساماندهی، کنترل سیلاب و هرگونه تغییر در هندسه و مورفولوژیک رودخانه، که منجر به تغییر مشخصههای هیدرولیک جریان میشود باید همواره مورد توجه باشد. در این تحقیق ...
بیشتر
رودخانهها سیستمی کاملاً پویا بوده و الگوی مورفولوژیک آنها بهطور پیوسته در طول زمان تغییر میکند. ازاینرو با بررسی رفتار هیدرولوژیکی و هیدرولیکی آن اهمیت طرحهای ساماندهی، کنترل سیلاب و هرگونه تغییر در هندسه و مورفولوژیک رودخانه، که منجر به تغییر مشخصههای هیدرولیک جریان میشود باید همواره مورد توجه باشد. در این تحقیق شرایط هیدرودینامیکی بازهی بالادست و پائیندست سازه پل وحدت در شهر شاهیندژ آذربایجانغربی به طول یک کیلومتر با نرمافزار MIKE11 در شرایط موجود و سناریوهای مختلف متأثر از عملیات ساماندهی شبیهسازی گردید. در شرایط موجود (پل با دهنه 120 متری)، به ازای دورهی بازگشت 25 سال رودخانه (دبی 1200مترمکعب بر ثانیه)، سطح آب بالاتر آمده و سواحل اطراف در معرض خطر سیل قرار میگیرد. با عملیات ساماندهی و تعریض پل به دهنهی 300 متری، علاوه بر آزادسازی حدود 90 هکتار از اراضی مجاور در دو سمت رودخانه، مقادیر سطح جریان و به تبع آن تراز سطح آب در حدود 65 سانتیمتر کاهش داشته که باعث افزایش ظرفیت میزان آبگذری رودخانه (در حدود 115 هزار مترمکعب) در محدودهی مورد نظر خواهد شد. ضمناً میزان خطای برآورد حجم جریان (REV) و میزان خطای نسبی در دبی اوج (REQP) برای شرایط ساماندهی به ترتیب برابر 197/0 و 792/1 درصد بوده که در حدود 068/0 و 82/2 درصد نسبت به شرایط موجود کاهش داشته که بر اساس دامنهی شاخصهای آماری، تناسب کاملی بین دادههای مشاهداتی و شبیهسازیشده وجود داشته است. این مقادیر نشانگر تأثیر بالقوه عملیات ساماندهی رودخانه در آبگذری و روندیابی جریان است.
مهین نادری؛ علیرضا ایلدرمی؛ حمید نوری؛ سهیلا آقا امین؛ حسین زینی وند
دوره 5، شماره 14 ، خرداد 1397، ، صفحه 23-42
چکیده
چکیده
تغییر کاربری اراضی و تأثیر پدیدهی تغییر اقلیم بر فرآیندهای هیدرولوژیکی و رواناب سـطحی حوضهی آبخیز مـیتواند به مدیریت چالشهای منابع آب و برنامهریزی صحیح و مدیریت حوضههای ...
بیشتر
چکیده
تغییر کاربری اراضی و تأثیر پدیدهی تغییر اقلیم بر فرآیندهای هیدرولوژیکی و رواناب سـطحی حوضهی آبخیز مـیتواند به مدیریت چالشهای منابع آب و برنامهریزی صحیح و مدیریت حوضههای آبخیز کمک نماید. در این تحقیق به منظور بررسی اثر تغییر کاربری اراضی و تغییر اقلیم بر رواناب، مدل SWAT مورد استفاده قرار گرفت. بـرای پیشبینی کاربری اراضی حوضهی آبخیز گرین از تصاویر ماهواره لندست سالهای 1986، 2000، 2014، مدل مارکوف وCA مارکوف استفاده و نقشهی کاربری اراضی سال 2042 پیش بینی شد. ریزمقیاس نمایی دادههای بارش و دما نیز توسط مدل SDSM انجام شد و خروجیهای مدل HADCM3 جهت پیشبینی اقلیم آتی حوضهی آبخیز گرین استفاده گردید. با توجه به ضریب نش ساتکلیف و ضریب تعیین به دست آمده در مرحلهی واسنجی (به ترتیب برابر با 59/0 و60/0) و مرحله اعتبار سنجی (به ترتیب برابر با 66/0 و 67/0) این مدل دارای کارایی قابل قبولی در پیشبینی متغیرهای مورد بررسی در حوضهی آبخیز مورد مطالعه است. نتایج بهدست آمده نشان میدهد با ثابت ماندن روند تغییرات دورهی پایه در سالهای 1986 تا 2014 این منطقه شاهد افزایش 28/2 درصدی مساحت جنگل و کاهش 07/2 درصدی مساحت مرتع تا سال 2042 نسبت به سال 2014 خواهد بود و همچنین مشاهده میشود که در اکثر ماههای سال در دوره آتی میانگین بارش ماهانه دارای روند کاهشی و میانگین دما دارای روند افزایشی خواهد بود. نتایج بیانگر این موضوع است که تغییر کاربری اراضی در دورهی آتی با کاهش مساحت مرتع و اراضی بدون پوشش و افزایش مساحت اراضی جنگلی و همچنین تغییر اقلیم تحت سناریوهای A2 و B2 موجب کاهش میزان رواناب میگردد. در نهایت نتایج نشان داد کاهش میزان رواناب در دوره 2042 تا 2050 نسبت به دورهی 2000 تا 2010 در اثر تغییر اقلیم (بارش و دما) بیشتر از میزان کاهشی است که در اثر تغییر کاربری اراضی ایجاد میشود.
ابوذر نیکنام؛ احمد نوحه گر؛ عاطفه جعفرپور؛ محمدتقی آوند
دوره 5، شماره 16 ، آذر 1397، ، صفحه 23-41
چکیده
چکیده
در این تحقیق با استفاده از یک مدل عددی به بررسی سیلابهای رودخانه با دورهی بازگشت مختلف 10 و 50 ساله پرداخته شده است. محدودهی مورد مطالعه بازهای از رودخانهی کر میباشد. در این بررسی پس از نقشهبرداری دقیق، نقشهی توپوگرافی با مقیاس مناسب از محدودهی مورد مطالعه به دست آمد و سپس هندسه مدل و شبکهی محاسباتی با ...
بیشتر
چکیده
در این تحقیق با استفاده از یک مدل عددی به بررسی سیلابهای رودخانه با دورهی بازگشت مختلف 10 و 50 ساله پرداخته شده است. محدودهی مورد مطالعه بازهای از رودخانهی کر میباشد. در این بررسی پس از نقشهبرداری دقیق، نقشهی توپوگرافی با مقیاس مناسب از محدودهی مورد مطالعه به دست آمد و سپس هندسه مدل و شبکهی محاسباتی با ابعاد مختلف تهیه و در نهایت بر اساس مشخصات اندازهگیری شده جریان و رسوب رودخانه، مدل هیدرودینامیک دو بعدی متوسط عمق، اجرا و تغییرات عمق جریان در دورهی بازگشتهای مختلف استخراج گردید. بررسی دبیهایی با دورهی بازگشت مختلف نشان میدهد که، در محدودههای پیچان رودی بازهی مورد مطالعهی نیروی گریز از مرکز بر جریان اثر نموده و باعث ایجاد شیب عرضی در سطح آب میگردد که در نتیجه شیب عرضی سطح آب در قوس خارجی بالا رفته و در قوس داخلی کاهش مییابد، این پدیده باعث ایجاد گرادیان فشار جانبی در داخل مقطع خواهد شد، در نتیجه در اثر عدم تعادل موضعی بین نیروی گریز از مرکز و گرادیان فشار جانبی، جریان ثانویه در داخل مقطع عرضی شکل میگیرد. در هنگام بروز سیلاب در رودخانه، (دورهی بازگشت 50 ساله) سطح آب از مقطع اصلی رودخانه فراتر رفته و وارد دشتهای سیلابی اطراف آن میشود. در این شرایط، به دلیل تفاوت بین زبری سیلابدشت و کانال اصلی، سرعت جریان بر روی سیلابدشت بسیار کمتر از سرعت در کانال اصلی بوده و لذا این اختلاف سرعت نیز باعث ایجاد لایههای برشی در محل اتصال جریان کانال اصلی و سیلابدشت در ورودی بازه شده و آشفتگیهای نسبتاً بزرگی را ایجاد میکند. با مقایسهی سرعت جریان آب در مقاطع مختلف بازهی مورد مطالعه مشاهده میشود که بیشترین سـرعت آب مربوط به مقاطع پیچان رود اول است، که در دورهی بازگشت 10 ساله حـدود m/s7/2 و در دورهی بازگشت 50 ساله به m/s 3 رسیده است.
رئوف مصطفیزاده؛ علی نصیری خیاوی
دوره 5، شماره 17 ، اسفند 1397، ، صفحه 23-44
چکیده
چکیده
هدف این پژوهش، ارزیابی تغییرات زمانی-مکانی شاخصهای تغییرپذیری دبی جریان رودخانه در حوضههای آبخیز استان اردبیل است. مقادیر شاخصهای تغییرپذیری دبی ماهانه ی رودخانهی شامل شانون، بریلویین، سیمپسون، مکاینتاش، برگر-پارکر، شاخص تغییرپذیری، شاخص ناهمسانی دبی و شاخص تغییرپذیری دبی محاسبه شدند. ضمن ارزیابی تغییرات مکانی، ...
بیشتر
چکیده
هدف این پژوهش، ارزیابی تغییرات زمانی-مکانی شاخصهای تغییرپذیری دبی جریان رودخانه در حوضههای آبخیز استان اردبیل است. مقادیر شاخصهای تغییرپذیری دبی ماهانه ی رودخانهی شامل شانون، بریلویین، سیمپسون، مکاینتاش، برگر-پارکر، شاخص تغییرپذیری، شاخص ناهمسانی دبی و شاخص تغییرپذیری دبی محاسبه شدند. ضمن ارزیابی تغییرات مکانی، از نمودار سه متغیره برای تعیین ارتباط بین تغییرات دبی سالانه استفاده شد. براساس نتایج میزان تغییرپذیری شاخصها در مناطق بالادست بیشتر است که با شرایط طبیعی جریان رودخانه و سرعت عکسالعمل هیدرولوژیک در بالادست مرتبط است. نتایج نمودار سهمتغیره نشان داد که میزان تغییرپذیری شاخصها در دبیهای پایین بیشتر است. همبستگی میان شاخصهای تغییرپذیری دبی در نرمافزار R نشان داد که بین شاخص بریلویین و شاخص تغییرپذیری همبستگی (42/0-) وجود دارد و میان شاخص برگر-پارکر و شاخص تغییرپذیری همبستگی مستقیم (91/0) دارند. همچنین بین شاخص ناهمسان دبی مثبت و شاخص ناهمسان دبی منفی هم همبستگی مستقیم معنیدار (62/0) وجود دارد و ارتباط بین شاخص ناهمسان دبی منفی و شاخص تغییرپذیری دبی همبستگی مستقیم معنیدار (64/0) میباشد. بهطور کلی شاخص شانون و سیمپسون، بهترتیب از دسته ابزارهای نظریه ی اطلاعات و چیرگی، نتایج متفاوتی با شاخصهای دیگر ارائه داده است.
غلامرضا مقامی مقیم؛ علی اکبر تقی پور؛ هوشنگ خیری
دوره 6، شماره 21 ، اسفند 1398، ، صفحه 23-42
چکیده
مقاله ی دشت صفیآباد یکی از دشتهای شمالی کویر مرکزی ایران است که به دلیل قرار گرفتن در منطقه ی خشک استفاده از آبهای زیرزمینی در آن رایج است. از زمان انجام مطالعات ژئوفیزیکی در سال 1368سطح آبهای زیرزمینی این دشت در حال کاهش است که این امر مشکلاتی چون شورشدن آب چاهها، افزایش هزینههای پمپاژ و خشک شدن قناتها را به دنبال داشته ...
بیشتر
مقاله ی دشت صفیآباد یکی از دشتهای شمالی کویر مرکزی ایران است که به دلیل قرار گرفتن در منطقه ی خشک استفاده از آبهای زیرزمینی در آن رایج است. از زمان انجام مطالعات ژئوفیزیکی در سال 1368سطح آبهای زیرزمینی این دشت در حال کاهش است که این امر مشکلاتی چون شورشدن آب چاهها، افزایش هزینههای پمپاژ و خشک شدن قناتها را به دنبال داشته است. کشاورزان این دشت با اقداماتی نظیر ایجاد کانالهای بتنی و لوله کشی مسیر انتقال آب، استفاده از شیوههای نوین آبیاری، تغییر نوع کشت، اقدامات فرهنگی و نصب کنتورهای هوشمند سعی نمودند سطح برداشت از آبهای زیرزمینی در این دشت را کنترل نمایند. این تحقیق به شیوه ی میدانی و کتابخانهای و با هدف مشخص شدن تأثیر اقدامات انسانی در کنترل آبهای زیرزمینی بهمنظور مدیریت منابع آب در این دشت انجام شد. نتایج به دست آمده نشان داد در بین اقدامات انسانی فقط نصب کنتورهای هوشمند از برداشت بیرویه ی آب جلوگیری نموده و شیب کاهش سطح آبهای زیرزمینی تا حدودی آن را تعدیل کرده است. بقیهی اقدامات انسانی هرچند سبب صرفهجویی در مصرف آب شده اما به دلیل افزایش سطح زیر کشت و ادامه ی برداشتهای بیرویه از آبهای زیرزمینی تأثیرات مثبت قابلتوجه ی در این زمینه نداشته است. همچنین در بین اقدامات انسانی اقدامات فرهنگی قابلتوجه ی انجامنشده و بهنظر میرسد علت اصلی به نتیجه نرسیدن سایر اقدامات توجه کمتر به مسائل فرهنگی باشد.
عقیل مددی؛ ابراهیم بهشتی جاوید؛ محمدحسین فتحی
دوره 2، شماره 2 ، خرداد 1394، ، صفحه 25-40
چکیده
محیطهای رودخانهای بهدلیل وجود شرایط مناسب زیستی مانند وجود خاک حاصلخیز و آب در دسترس، همواره مورد توجه انسانها بوده است. این محیطها از نظر فعالیتهای فرسایشی از مناطق پویا و فعال هستند. شناخت شرایط فرسایش کناری، ترک بستر، تغییرات رخ داده در بستر جریان، الگوی رودخانه و مواردی از این قبیل میتوانند کمک مهمی در مدیریت ...
بیشتر
محیطهای رودخانهای بهدلیل وجود شرایط مناسب زیستی مانند وجود خاک حاصلخیز و آب در دسترس، همواره مورد توجه انسانها بوده است. این محیطها از نظر فعالیتهای فرسایشی از مناطق پویا و فعال هستند. شناخت شرایط فرسایش کناری، ترک بستر، تغییرات رخ داده در بستر جریان، الگوی رودخانه و مواردی از این قبیل میتوانند کمک مهمی در مدیریت این عرصه از طبیعت باشند. در این پژوهش سعی کردهایم که با استفاده از تصاویر ماهوارهای (لندست) و دادههای توپوگرافیک و زمینشناسی تغییرات مورفولوژیکی رخ داده در دو بخش مکانی از بستر زرینهرود (جیغاتو) را بررسی و ارزیابی کنیم. نرمافزارهای ArcGISو ENVI از مهمترین ابزارهای مورد استفاده در تحقیق بودند که جهت آمادهسازی و استخراج دادهها مورد استفاده قرار گرفتند. طبق نتایج بهدست آمده از پژوهش قسمت دوم از منطقه مورد مطالعه که در یک منطقه دشتی واقع شده است، بهشدت تحت تأثیر گسلها قرار دارد و روند کلی جریان رودخانه در چندین نقطه به ناچار تغییر مسیر داده، از مسیر گسل پیروی کرده است. همچنین الگوی رودخانه در بخشهایی که تحت تأثیر گسل قرار گرفتهاند، بهصورت مستقیم و در مواردی از نوع سینوسی است. در حالیکه در سایر بخشها الگوی عمومی رودخانه از نوع پیچانرودی است. در سه دوره زمانی مورد مطالعه در هر دو بخش مکانی 1 و 2 از مساحت بستر رودخانه کاسته شده است. بهگونهای که مساحت بستر رودخانه از 5/6 کیلومترمربع به 43/5 کیلومترمربع در بخش 1 و از 19/6 کیلومتر به 87/4 کیلومترمربع در بخش 2 کاسته شده است. میزان فرسایش کنارهای در بخش 1 بین سال 1975 تا 1989 حدود 4/2 کیلومترمربع و بین سالهای 1989 تا 2010 حدود 44/2 کیلومترمربع است. این مقدار برای بخش دوم بهترتیب 2 و 49/1 کیلومترمربع است. در مقابل این تخریب بخشهای زیادی از رودخانه نیز بهدلیل تغییر مسیر و جابهجایی بستر خشک شده و یا بهصورت دریاچههای مئاندری در حواشی رودخانه باقی مانده است که برای سالهای 1975 تا 1989 و 1989 تا 2010 بهترتیب برابر با 44/3 و 48/2 کیلومترمربع در بخش 1 و برای بخش 2 29/3 و 52/1 کیلومترمربع است.
محمود خسروی؛ تقی طاوسی؛ کوهزاد رئیسپور؛ محبوبه امیدی قلعه محمدی
دوره 4، شماره 12 ، آذر 1396، ، صفحه 25-44
چکیده
چکیده استان چهارمحال و بختیاری یکی از مناطق برفگیر کشور بوده و نزولات برفی آن نقش بسیار زیادی در وضعیت منابع آبی تأمینکنندهی آب منطقه مرکزی و جنوبی کشور دارد. در این پژوهش سعی شده است تا تغییرات سطوح پوشش برف در ارتفاعات زردکوه بررسی گردد. بدین منظور از تصاویر ماهوارهای لندست TM و ETM+ در ماههای آوریل و سپتامبر در سالهای ...
بیشتر
چکیده استان چهارمحال و بختیاری یکی از مناطق برفگیر کشور بوده و نزولات برفی آن نقش بسیار زیادی در وضعیت منابع آبی تأمینکنندهی آب منطقه مرکزی و جنوبی کشور دارد. در این پژوهش سعی شده است تا تغییرات سطوح پوشش برف در ارتفاعات زردکوه بررسی گردد. بدین منظور از تصاویر ماهوارهای لندست TM و ETM+ در ماههای آوریل و سپتامبر در سالهای 1991،2003 و 2011 استفاده گردید. نتایج نشان میدهد که سطوح پوشش برف در ارتفاعات زردکوه بختیاری طی دورهی آماری (2011 نسبت به 1991) روندی کاهشی داشته است. برای بررسی روند تغییرات سال 1991 را سال مبنا قرار داده، که مقدار سطوح پوشش برف در ماه آوریل 1991 میلادی، 07/1758 کیلو متر مربع بوده، این مقدار پوشش در ماه آوریل در سال 2003 میلادی، به 43/1128 کیلومتر مربع رسیده، مساحت سطوح برف در آوریل 2011 میلادی 83/979 کیلومتر مربع بوده که نسبت به سال 1991 میلادی 24/778 کیلومتر مربع کاهش پیدا کرده است. مقدار سطوح پوشش برف در ماه سپتامبر 1991میلادی برابر با 86/802 کیلومترمربع بوده، مقدار این سطوح در ماه سپتامبر 2003 به 83/615 کیلومترمربع رسیده که از ماه سپتامبر سال 1191 تا سپتامبر 2003 میلادی 06/187 کیلومترمربع کاهش پیدا کرده، مساحت پوشش برف در ماه سپتامبر 2011 میلادی برابر با 83/601 کیلومتر مربع بوده که نسبت به ماه سپتامبر 2011 میلادی به 03/201 کیلومتر مربع کاهش پیدا کرده است.
صیاد اصغری سراسکانرود؛ عقیل مددی؛ زهره باشکوه؛ احسان قلعه
چکیده
در این پژوهش، مورفولوژی و تغییرات جانبی بازهای از مجرای رودخانه قرهسو (از پل سامیان تا سد سبلان) با چهار شاخص ضریب خمیدگی، زاویه مرکزی کورنیس، نرخ مهاجرت مجرا و روش ترانسکت طی دورههای زمانی 2000، 2010 و 2019 میلادی مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج حاصل از چهار شاخص ارزیابی شده، نشان میدهد که رودخانه قرهسو در بازه مطالعاتی در بیشتر قسمتها ...
بیشتر
در این پژوهش، مورفولوژی و تغییرات جانبی بازهای از مجرای رودخانه قرهسو (از پل سامیان تا سد سبلان) با چهار شاخص ضریب خمیدگی، زاویه مرکزی کورنیس، نرخ مهاجرت مجرا و روش ترانسکت طی دورههای زمانی 2000، 2010 و 2019 میلادی مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج حاصل از چهار شاخص ارزیابی شده، نشان میدهد که رودخانه قرهسو در بازه مطالعاتی در بیشتر قسمتها دارای الگوی مئاندری توسعه یافته میباشد. مئاندرهای منطبق بر دشتهای منطقه عمدتاً از نوع مئاندرهای آزاد هستند و از پتانسیل زیادی برای توسعه و جابجایی برخوردار میباشند؛ در حالی که مئاندرهای بازههای کوهستانی از نوع محصور بوده و زاویه مرکزی این مئاندرها در طی دورههای زمانی مطالعاتی تقریباً ثابت باقی مانده است. همچنین نتایج تحقیق نشان داد که در طی 19 سال گذشته در مجموع 45/22 هکتار از اراضی حاشیه رودخانه قرهسو در بازه مطالعاتی در نتیجه فرآیندهای فرسایشی از دست رفتهاند. میانگین نرخ جابجایی طی سالهای 2000 تا 2010 در حدود 5/0 متر در سال بوده است. مقدار این شاخص برای دوره زمانی 2010 تا 2019 به حدود 3/0 متر در سال کاهش یافته است. با توجه به محاسبات صورت گرفته، مقدار این شاخص در طی 19 سال گذشته (از سال 2000 تا 2019 میلادی) در حدود 4/0 متر در سال بالغ میشود. بنابراین پیشنهاد می شود اقدامات سازهای و غیر سازهای در نواحی مشخص شده در این تحقیق برای کاهش فرآیندهای فرسایشی و از بین رفتن اراضی طرفین رودخانه که عمدتا اراضی کشاورزی هستند، صورت گیرد.
عزت الله قنواتی؛ امیر صفاری؛ امیر کرم؛ اسماعیل نجفی؛ غلامحسین جهاندار
دوره 3، شماره 6 ، خرداد 1395، ، صفحه 33-54
چکیده
بررسی و شناخت عوامل و ویژگیهای هیدروژئومورفولوژیک و چگونگی تأثیر آنها در مدیریت حوضههای آبریز در جهت کاهش خسارت ناشی از رخداد سیل، از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است. تحقیق حاضر، با هدف بررسی ویژگیهای هیدروژئومورفولوژیک حوضههای آبریز کلانشهر تهران با تأکید بر سیلخیزی از طریق برآورد و بررسی خصوصیات فیزیوگرافیک حوضههای ...
بیشتر
بررسی و شناخت عوامل و ویژگیهای هیدروژئومورفولوژیک و چگونگی تأثیر آنها در مدیریت حوضههای آبریز در جهت کاهش خسارت ناشی از رخداد سیل، از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است. تحقیق حاضر، با هدف بررسی ویژگیهای هیدروژئومورفولوژیک حوضههای آبریز کلانشهر تهران با تأکید بر سیلخیزی از طریق برآورد و بررسی خصوصیات فیزیوگرافیک حوضههای آبخیز مسلط بر کلانشهر تهران انجام گرفته است. در این مقاله، برای بررسی سیلخیزی حوضه، نقشههای ژئومورفولوژی منطقهی تهران تحلیل و نقشهی واحدهای پاسخ هیدرولوژیک، ترسیم و نمودارهای دبیهای حدبیشتر لحظهای در ایستگاههای هیدومتری هفتحوض (درکه)، سولقان (کن)، پل تجریش (دربند) و قلاک (دارآباد) ترسیم شده است. این تحقیق با استفاده از مطالعات کتابخانهای، نقشههای توپوگرافی1:50000 و زمینشناسی 1:100000، DEM 30 متری منطقهی D مورد مطالعه، عکسهایهوایی سال1334 و تصاویر ماهوارهایGoogle Earth و با به کارگیری نرمافزارهایArc GIS ،FreeHand , WMS و Excel انجام گرفته است. نتایج تحقیق نشان میدهد، به علت تأثیرات خصوصیات فیزیوگرافیک حوضههای آبریز مسلط بر کلانشهر تهران، از جمله، شکل حوضهها، مساحت و طول کم آبراهههای اصلی، وجود اختلاف ارتفاع و شیب زیاد شمالی- جنوبی، فاصلهی کم بین حوضه دریافت و بخش خروجی حوضهها و کوتاهی زمان تمرکز و مداخلات انسانی، روانابهای حاصل از بارندگی در مدت زمان اندک وارد پیکرهی شهری میگردد. نقشهی HRUS حوضههای مورد مطالعه، نیز نشاندهندهی تنوع زیاد واحدهای پاسخ هیدرولوژیک بیشتر حوضهها، بهویژه حوضهی کن است. همچنین، بررسی نمودارهای دادههای دبی حدبیشتر لحظهای، نشان داد که در ایستگاههای هفتحوض و قلاک نوسان زیاد بوده و با توجه به پیشینهی سیلخیزی در محدودهی مورد مطالعه، به دلیل وضعیت و ویژگیهای هیدروژئومورفولوژیک حوضههای آبریز در بالادست، کلانشهر تهران به شدت متأثر از رخداد سیلاب است و این مخاطره پدیدهی همیشگی آن خواهد بود.
اکبر هاشمی فرد؛ پرویز کردوانی؛ فریده اسدیان
دوره 5، شماره 15 ، شهریور 1397، ، صفحه 37-53
چکیده
چکیده
تصاویر ماهوارهای به علت دید وسیعی که از یک منطقه ایجاد میکنند و همچنین به دلیل پوشش تکراری منظم، به عنوان یکی از ابزارهای مهم مدیریت منابع زمینی قلمداد میشوند. با استفاده از فنآوری سنجش از دور، خصوصاً تداخل سنجی راداری (InSAR) میتوان حرکات و تغییرات ناشی از پدیدههایی مانند زمینلرزه، آتشفشان، یخچالها، زمینلغزش ...
بیشتر
چکیده
تصاویر ماهوارهای به علت دید وسیعی که از یک منطقه ایجاد میکنند و همچنین به دلیل پوشش تکراری منظم، به عنوان یکی از ابزارهای مهم مدیریت منابع زمینی قلمداد میشوند. با استفاده از فنآوری سنجش از دور، خصوصاً تداخل سنجی راداری (InSAR) میتوان حرکات و تغییرات ناشی از پدیدههایی مانند زمینلرزه، آتشفشان، یخچالها، زمینلغزش و دیاپیرهای نمکی و دیگر پدیدهای نامنظم را مطالعه نمود. در این پژوهش از روش تداخل سنجی تفاضلی راداری به منظور به تصویر کشیدن جابجایی سطح زمین در محدوده سد گتوند علیا و بررسی تغییرات زمانی کوتاه مدت و بلند مدت این حادثه کمک گرفته شده است. 4 تصویر SLC باند C، سنجندهی ASAR ماهوارهی ENVISAT مربوط به بازهی زمانی 2007 تا 2011، در قالب طرح پژوهشی از مرکز فضایی اروپا با گسترهی 100´100 کیلومتر مربع اخذ شد. از پردازش تصاویر با اختلاف زمانی یک ساله و بیش از یک سال 4 اینترفروگرام مستقل حاصل شد، به منظور حذف اثر توپوگرافی از اینترفروگرامها از SRTM DEM منطقه با قدرت تفکیک 90 متر استفاده شد. و پردازش اینترفروگرامها به کمک نرمافزار Sarscape انجام شد. جهت اصلاح اعوجاج تصاویر که در اثر نیروی جاذبهی ماه بر روی تصاویر ایجاد میشود، از فایل DOR-VOR که حاوی اطلاعات برداشتی ماهواره DORIS آژانس فضایی اروپا میباشد، استفاده شـده است. از نـتایج حاصل از تداخلسنجی رادار، حداکـثر میزان فرونشست در محدودهی مورد مطالعه، حدود 5/3 سانتی متر در سال محاسبه شده است. نتایج تداخلنگار به دست آمده در این تحقیق حداکثر نرخ فرونشست را در سازند گچساران و در محدودهی معدن نمک عنبل به میزان 5/3 سانتی متر نشان میدهد.
صیاد اصغری سراسکانرود؛ رسول حسن زاده؛ زهرا میری آتشگاه
دوره 6، شماره 19 ، شهریور 1398، ، صفحه 37-56
چکیده
حوضه ی آبریز علی آباد مهمترین شبکه هیدرولوژی شهرستان هوراند می باشد و در دهه های اخیر از بحران تغییرات مخرب کاربری اراضی در امان نبوده است، بنابراین پژوهش حاضر سعی دارد، کشف و آشکارسازی تغییرات کاربری اراضی این حوضه را در بازه زمانی 25 ساله (2017- 1992) به منظور ارزیابی مسائل آبی مورد مطالعه قرار دهد. به همین منظور از تصاویر ...
بیشتر
حوضه ی آبریز علی آباد مهمترین شبکه هیدرولوژی شهرستان هوراند می باشد و در دهه های اخیر از بحران تغییرات مخرب کاربری اراضی در امان نبوده است، بنابراین پژوهش حاضر سعی دارد، کشف و آشکارسازی تغییرات کاربری اراضی این حوضه را در بازه زمانی 25 ساله (2017- 1992) به منظور ارزیابی مسائل آبی مورد مطالعه قرار دهد. به همین منظور از تصاویر لندست با سنجنده هایTM) و (OLIبا مسیر 168 و ردیف 33 و طرح نیاز خالص آبیاری محصولات کشاورزی ایران و البته مطالعات میدانی و داده های آماری بارش و عمق چاه های نمونه استفاده گردید. با توجه به داده ها و روش تحقیق مشخص شد که اراضی کشت آبی، جنگل متراکم، مرتع درجه 1، بستر رودخانه و مناطق آبی در عرض 25 سال کاهش مساحت داشته اند در حالی که اراضی باغی، اراضی زراعت دیم، جنگل تنک، مرتع درجه 2 و 3 از افزایش مساحتی چشمگیری برخوردار بوده اند که در این خصوص اراضی باغی از مساحت 62/7 به 77/12 کیلومترمربع افزایش یافته که این افزایش به میزان 67 درصد بوده است و این افزایش نیاز مصرفی باعث حذف جریان سطحی رودخانه و پایین رفتن سطح آب های زیرزمینی حوضه شده است و آزمون آماری پارامتریک پیرسون این نتایج را تأئید کرد.
علی دسترنج؛ امید اسدی نلیوان؛ ساناز فلاح؛ ابوطالب صالح نسب؛ شیرکو جعفری
دوره 2، شماره 4 ، آذر 1394، ، صفحه 39-55
چکیده
یکی از مشکلات مدیریت و کنترل فرسایش و رسوب حوضه های آبخیز کشور، فقدان دادههای آماری جهت برآورد دقیق میزان فرسایش و رسوب است. بدین منظور استفاده از روشهای تجربی کارآمد الزامی است. هدف از تحقیق حاضر، برآورد شدت فرسایش و میزان رسوب حوضه ی زیدشت با استفاده از مدل تجربی EPM و نرمافزار GIS و کارایی این سیستم در مطالعات فرسایش و رسوب ...
بیشتر
یکی از مشکلات مدیریت و کنترل فرسایش و رسوب حوضه های آبخیز کشور، فقدان دادههای آماری جهت برآورد دقیق میزان فرسایش و رسوب است. بدین منظور استفاده از روشهای تجربی کارآمد الزامی است. هدف از تحقیق حاضر، برآورد شدت فرسایش و میزان رسوب حوضه ی زیدشت با استفاده از مدل تجربی EPM و نرمافزار GIS و کارایی این سیستم در مطالعات فرسایش و رسوب حوضه های آبخیز و در نهایت کاهش حجم رسوبات در سطح حوضه و پشت سدها میباشد. فرسایش سازندهای سنگی و ورود حجم عظیمی از رسوبات به دریاچه سد طالقان، بر اهمیت و لزوم مطالعهی چگونگی تولید و حمل رسوبات در حوضه آبخیز زیدشت میافزاید. نتایج مطالعه نشان میدهد که حوضه ی آبخیز زیدشت از نظر فرسایش و تولید رسوب در وضعیت متوسط قرار داشته و میزان ضریب شدت فرسایش آن 69/0Z= است. همچنین با طبقه بندی کلاس شدت فرسایش معلوم شد که حوضه ی مورد نظر در 2 کلاس شدید و متوسط قرار دارد و میزان فرسایش و رسوب در آن به حدی است که اجرای برنامه های حفاظت آب و خاک ضرورت و اولویت دارد. بیشترین و کمترین میزان ضریب شدت فرسایش به ترتیب در زیرحوضه های Dint2 و D1 بوده است که دلیل آن، وجود سازند (گلسنگ و مارن و نهشته های گراولی) Ngm و Q1g و کاربری کشاورزی و باغات در شیب های تند و بدون پوشش گیاهی زیر درختان در زیرحوضه Dint2 و وجود سازند مقاوم (توف اسیدی و گدازه بازی) Ekv, Ekta و کاربری مرتع خوب در D1 میباشد.