پژوهشی
علی نصیری خیاوی؛ علی فرجی؛ رئوف مصطفیزاده
دوره 6، شماره 21 ، اسفند 1398، صفحه 1-22
چکیده
الاستیسیته بارش یکی از ابزارهایی است که در تعیین میزان حساسیت دبی رودخانه به متغیر بارش استفاده میشود. هدف اصلی پژوهش، محاسبه ی شاخص الاستیسیته بارش در برخی از ایستگاههای هیدرومتری استان اردبیل میباشد. بر این اساس مقادیر شاخص الاستیسیته محاسبه گردید و برای بررسی تغییرات شاخص الاستیسیته از نمودار سه متغیره استفاده شد. نتایج ...
بیشتر
الاستیسیته بارش یکی از ابزارهایی است که در تعیین میزان حساسیت دبی رودخانه به متغیر بارش استفاده میشود. هدف اصلی پژوهش، محاسبه ی شاخص الاستیسیته بارش در برخی از ایستگاههای هیدرومتری استان اردبیل میباشد. بر این اساس مقادیر شاخص الاستیسیته محاسبه گردید و برای بررسی تغییرات شاخص الاستیسیته از نمودار سه متغیره استفاده شد. نتایج نشان داد که بازه ی عددی شاخص الاستیسیته بین 21/2- تا 96/3 میباشد که بیشترین و کمترین میزان این شاخص بهترتیب مربوط به ایستگاههای اربابکندی و شمسآباد است. تغییرات شاخص الاستیسیته در دبیهای پایین، بیشتر است. همچنین در ماههای خشک سال مقدار شاخص الاستیسیته بالاتر از سایر ماههاست که به این معنی است که بارش در ماههای خشک سال تأثیر بیشتری بر افزایش دبی داشته است. با توجه به نمودار تغییر ماهانه شاخص الاستیسیته و بارش میتوان گفت، در ماههای پرباران و کمباران دامنه مقادیر بارش بهترتیب 45-15 و 20-0 میلیمتر بیشترین مقدار شاخص الاستیسیته محاسبه شده است. کاهش مقادیر الاستیسیته در مقادیر بارش کم را میتوان به تأثیر اندک بارشهای کم در تولید رواناب مرتبط دانست، در حالیکه در بارشهای زیاد کاهش الاستیسیته با همزمانی وقوع بارش و دبیهای بالا در فصول پرآب توجیه میشود. در مجموع میتوان گفت که شاخص الاستیسیته بارش، امکان مقایسه واکنش آبخیزها را در تولید رواناب و عکسالعمل به متغیرهای اقلیمی فراهم مینماید.
پژوهشی
غلامرضا مقامی مقیم؛ علی اکبر تقی پور؛ هوشنگ خیری
دوره 6، شماره 21 ، اسفند 1398، صفحه 23-42
چکیده
مقاله ی دشت صفیآباد یکی از دشتهای شمالی کویر مرکزی ایران است که به دلیل قرار گرفتن در منطقه ی خشک استفاده از آبهای زیرزمینی در آن رایج است. از زمان انجام مطالعات ژئوفیزیکی در سال 1368سطح آبهای زیرزمینی این دشت در حال کاهش است که این امر مشکلاتی چون شورشدن آب چاهها، افزایش هزینههای پمپاژ و خشک شدن قناتها را به دنبال داشته ...
بیشتر
مقاله ی دشت صفیآباد یکی از دشتهای شمالی کویر مرکزی ایران است که به دلیل قرار گرفتن در منطقه ی خشک استفاده از آبهای زیرزمینی در آن رایج است. از زمان انجام مطالعات ژئوفیزیکی در سال 1368سطح آبهای زیرزمینی این دشت در حال کاهش است که این امر مشکلاتی چون شورشدن آب چاهها، افزایش هزینههای پمپاژ و خشک شدن قناتها را به دنبال داشته است. کشاورزان این دشت با اقداماتی نظیر ایجاد کانالهای بتنی و لوله کشی مسیر انتقال آب، استفاده از شیوههای نوین آبیاری، تغییر نوع کشت، اقدامات فرهنگی و نصب کنتورهای هوشمند سعی نمودند سطح برداشت از آبهای زیرزمینی در این دشت را کنترل نمایند. این تحقیق به شیوه ی میدانی و کتابخانهای و با هدف مشخص شدن تأثیر اقدامات انسانی در کنترل آبهای زیرزمینی بهمنظور مدیریت منابع آب در این دشت انجام شد. نتایج به دست آمده نشان داد در بین اقدامات انسانی فقط نصب کنتورهای هوشمند از برداشت بیرویه ی آب جلوگیری نموده و شیب کاهش سطح آبهای زیرزمینی تا حدودی آن را تعدیل کرده است. بقیهی اقدامات انسانی هرچند سبب صرفهجویی در مصرف آب شده اما به دلیل افزایش سطح زیر کشت و ادامه ی برداشتهای بیرویه از آبهای زیرزمینی تأثیرات مثبت قابلتوجه ی در این زمینه نداشته است. همچنین در بین اقدامات انسانی اقدامات فرهنگی قابلتوجه ی انجامنشده و بهنظر میرسد علت اصلی به نتیجه نرسیدن سایر اقدامات توجه کمتر به مسائل فرهنگی باشد.
پژوهشی
سمیه خالقی؛ محمدمهدی حسین زاده؛ پیام فتح اله اتی کندی
دوره 6، شماره 21 ، اسفند 1398، صفحه 43-64
چکیده
رودخانهها سیستمهای طبیعی پیچیدهای هستند لذا طبقهبندی رودخانه میتواند درک بهتری از مطالعه ی فرآیندها و اشکال رودخانه را فراهم آورد. در این پژوهش برای ارزیابی طبقهبندی الگوی جریان در رودخانه ی کلیبرچای از مدل راسگن در سطح 1 ،2، 3 استفاده شده است. بدین منظور یک بازه ی 3 کیلومتری مابین دو روستای پیغام و قشلاق تعیین گردید ...
بیشتر
رودخانهها سیستمهای طبیعی پیچیدهای هستند لذا طبقهبندی رودخانه میتواند درک بهتری از مطالعه ی فرآیندها و اشکال رودخانه را فراهم آورد. در این پژوهش برای ارزیابی طبقهبندی الگوی جریان در رودخانه ی کلیبرچای از مدل راسگن در سطح 1 ،2، 3 استفاده شده است. بدین منظور یک بازه ی 3 کیلومتری مابین دو روستای پیغام و قشلاق تعیین گردید و سپس 8 مقطع عرضی در این بازه انتخاب شد. جهت شبیهسازی رودخانه و استخراج پارامترهای مورد نیاز از نقشههای زمین شناسی، توپوگرافی، کاربری اراضی استفاده گردید. پس از بازهبندی مسیر رودخانه با تکیه بر بازدیدهای میدانی و نقشه های توپوگرافی طبقهبندی سطح 1 و 2 که بر اساس متغیرهای شیب، ضریب انحنا، عرض دبی لبالبی، متوسط عمق دبی لبالبی، عرض دشت سیلابی و جنس مصالح بستر است، در 8 مقطع مورد نظر در رودخانه ی کلیبرچای انجام گرفت. بر پایه ی تحلیل های صورت گرفته مورفولوژی آبراهه کلیبرچای در بازههای 1، 3، 4، 5 از نوعB ، در بازههای 2، 6، 7، 8 از نوع C میباشد. نتایج ارزیابی شرایط پایداری در سطح سوم طبقهبندی راسگن نیز نشان داد، بازه ی 2 و 6 هر دو از گروه تیپ C، در وضیعت خوب و پایدار قرار گرفتند، بازههای 1 و 4 از گروه تیپB و 8 از گروه تیپ C، به در وضعیت متوسط ناپایداری محدود و بازه ی 3 و 5 از گروه تیپ B، 7 از گروه تیپ C در وضیعت ضعیف و ناپایدار قرار گرفتند. بنابراین سیستم طبقه بندی راسگن در ارتباط با شناخت مورفولوژیک رودخانه کلیبرچای و سیستمهای فلویال مشابه مناسب ارزیابی شده است.
پژوهشی
سودابه بهیان مطلق؛ افشین هنربخش؛ خدایار عبدالهی؛ مهدی پژوهش
دوره 6، شماره 21 ، اسفند 1398، صفحه 65-86
چکیده
تحلیل پدیدههای هیدرولوژیکی با استفاده از سری زمانی ازجمله موضوعات مهم در هیدرولوژی است. در تحقیق حاضر از مدل رگرسیون کمترین مربعات فازی و مدل ARIMA برای شبیهسازی دبی ماهانه در حوضه ی آبخیز کوه سوخته استفاده گردید. طول دوره ی آماری 25 سال در نظر گرفته شد. در مدل خود همبسته تجمعی میانگین متحرک، ابتدا شناسایی مدل و مرتبه ی آن و ...
بیشتر
تحلیل پدیدههای هیدرولوژیکی با استفاده از سری زمانی ازجمله موضوعات مهم در هیدرولوژی است. در تحقیق حاضر از مدل رگرسیون کمترین مربعات فازی و مدل ARIMA برای شبیهسازی دبی ماهانه در حوضه ی آبخیز کوه سوخته استفاده گردید. طول دوره ی آماری 25 سال در نظر گرفته شد. در مدل خود همبسته تجمعی میانگین متحرک، ابتدا شناسایی مدل و مرتبه ی آن و در مرحله ی بعد تخمین پارامترها و کفایت مدل مورد بررسی قرار گرفت. در مدل رگرسیون کمترین مربعات فازی با در نظر گرفتن عدم قطعیت حاکم بر سیستمهای طبیعی، از تابع عضویت مثلثی متقارن استفاده شد. جهت مقایسه ی کارایی دو مدل در پیشبینی دبی ماهانه، آمار هواشناسی و هیدرومتری مورداستفاده قرار گرفت. دبی ماهانه مدلسازی شده توسط مدلهای ARIMA و رگرسیون کمترین مربعات فازی با استفاده از شاخصهای مختلف ازجمله شاخص نش- ساتکلیف با هم مقایسه شدند که مقدار آن به ترتیب 84/0 و 88/0 برای کارایی مدلها به دست آمد که نشاندهنده ی کارایی بهتر رویکرد رگرسیون کمترین مربعات فازی در برآورد دبی با مقادیر زیاد، نسبت به مدل سری زمانی است. ولی مدل ARIMA در برآورد دبی با مقادیر کم، دقت بیشتری دارد.
پژوهشی
یاسر حسینی
دوره 6، شماره 21 ، اسفند 1398، صفحه 87-107
چکیده
سیلاب در مطالعات مربوط به بهرهبرداری از منابع آب، ساخت سدها، مدیریت حوضه و مطالعات هیدرولوژیکی اهمیت زیادی دارد. بنابراین، تا حد زیادی دقت این مطالعات و ایمنی تأسیسات آبی بستگی به روشهای مطاله سیلاب دارد. این مطالعه با هدف مقایسه ی روشهای هیدروگراف واحد SCS و Uniform در تعیین بیشینه ی دبی سیلاب با استفاده از مدل WMS در حوضه ...
بیشتر
سیلاب در مطالعات مربوط به بهرهبرداری از منابع آب، ساخت سدها، مدیریت حوضه و مطالعات هیدرولوژیکی اهمیت زیادی دارد. بنابراین، تا حد زیادی دقت این مطالعات و ایمنی تأسیسات آبی بستگی به روشهای مطاله سیلاب دارد. این مطالعه با هدف مقایسه ی روشهای هیدروگراف واحد SCS و Uniform در تعیین بیشینه ی دبی سیلاب با استفاده از مدل WMS در حوضه ی عموقین واقع در استان اردبیل، انجام شده است. مساحت حوضه ی مذکور 78 کیلومتر مربع بوده و برای تعیین مقدار CN منطقه از تلفیق نقشه ی کاربری اراضی و گروه هیدرولوژیک خاک (B ,C ,D) بهدست آمده از تحلیل تصاویر ماهواره لندست 8 در نرمافزار Idrisi32 بهدست آمد که برابر 7/78 محاسبه گردید. نتایج واسنجی (RE=7.17، RMSE=0.44) و اعتبارسنجی مدل (RE=2.51، RMSE=0.0042 ) با وقایع بارندگی رواناب در منطقه نشانداد که میزان حداکثر دبی سیلاب و حجم سیلاب برآورد شده توسط روش SCS بهخوبی با مقادیر مشاهدهشده مطابقت دارد. همچنین نتایج حداکثر دبی روشهای SCS وUniform در دوره ی بازگشتهای 25، 50 و 100 ساله مقایسه شد و نتایج نشان داد میانگین برآوردهای روشUniform تقریباً 5 درصد بیشتر از روش SCS میباشد و بر اساس آزمون T استیودنت، تفاوت بین مقادیرUniform و SCS در سطح اعتماد یکدرصد معنیدار نگردید. نتایج نشانداد در صورتی که زمان تأخیرحوضه با درنظر گرفتن سیلاب واقعی حوضه، محاسبه گردد، روش SCS دقیقتر از روشUniform قادر به شبیهسازی سیلاب در منطقه است، با توجه به حساسیت بالای روش SCS به توزیع بارندگی، تحلیل بارندگی در منطقه ی مورد مطالعه، برای دستیابی به نتایج مطلوب لازم بوده و توزیع باران و توزیع زمانی آن باید حتیالامکان نزدیک به مقادیر واقعی در منطقه باشد.
پژوهشی
سعید جهانبخش اصل؛ حسین عساکره عساکره؛ سعیده اشرفی
دوره 6، شماره 21 ، اسفند 1398، صفحه 109-132
چکیده
بررسی و شناخت تغییرات اقلیمی رخ داده در نواحی مختلف میتواند شناختی از تغییرات اقلیمی محتمل در آینـده را بهدست دهد. یکی از راه های شناخت تغییرات احتمالی عناصر اقلیمی در آینده استفاده از مدل های اقلیمی موجود و ریزمقیاس نمایی آنهاست. در این پژوهش بارش و رواناب حوضه ی آبریز رود زرد، ریزمقیاس نمایی و برای دوره ی 2100-2006 ...
بیشتر
بررسی و شناخت تغییرات اقلیمی رخ داده در نواحی مختلف میتواند شناختی از تغییرات اقلیمی محتمل در آینـده را بهدست دهد. یکی از راه های شناخت تغییرات احتمالی عناصر اقلیمی در آینده استفاده از مدل های اقلیمی موجود و ریزمقیاس نمایی آنهاست. در این پژوهش بارش و رواناب حوضه ی آبریز رود زرد، ریزمقیاس نمایی و برای دوره ی 2100-2006 شبیه سازی گردید. برای این منظور از سناریوهای RCP خروجی مدل CanESM2 استفاده شد. دوره ی پایه ی مورد استفاده برای این کار 2005-1976 میباشد. برای ریزمقیاس نمایی بارش و رواناب حوضه ی آبریز رود زرد از داده های بارش روزانه ایستگاه باغملک و رواناب ایستگاه ماشین و روش شبکه ی عصبی مصنوعی بهره گرفته شد. با استفاده از روش حذف پسرونده، متغیرهای میانگین فشار سطح دریا، ارتفاع ژئوپتانسیل تراز 500 هکتوپاسکال و میانگین دما در ارتفاع نزدیک سطح زمین به عنوان متغیرهای پیشبینی کننده انتخاب شد. راستیآزمایی الگو با نمایههای و انجام پذیرفت. در نهایت، معماری شبکه با الگوریتم قانون پسرو بیزی و با سه لایه ی پنهان به عنوان شبکه ی بهینه انتخاب شد. نتایج نشاندهنده ی روند کاهشی بارش سالانه برآورد شده در 95 سال آیـنده بر اساس هر سه سناریو میباشد. همچنین افزایش بارش در ماههای فصل گرم و کاهش بارش در ماه های فصل سرد مورد انتظار است. به عبارت دیگر میتوان افزایش بارش های محلی (احتمالاً همرفتی) ناشی از افزایش دما در دوره های آینده را محتمل دانست. رواناب حاصل از بارش نیز در ماه های سرد، کاهش و در ماه های گرم با صرف نظر از تأثیر دما و پوشش گیاهی، افزایش را تجربه خواهد کرد.
پژوهشی
کاظم نصرتی؛ میلاد رستمی؛ زهرا اطمینان
دوره 6، شماره 21 ، اسفند 1398، صفحه 133-154
چکیده
رودخانه ها سیستم های طبیعی پیچیده ای هستند که طبقه بندی آنها میتواند درک بهتری از مطالعه فرآیندها و اشکال رودخانه فراهم آورد. رودخانه ها از نظر شکل کانال و میزان پویایی بسیار متعدد هستند. هدف از این مطالعه ارزیابی شرایط هیدروژئومورفولوژی رودخانه ی طالقان واقع در استان البرز با استفاده از شاخص کیفی مورفولوژیک (MQI) ...
بیشتر
رودخانه ها سیستم های طبیعی پیچیده ای هستند که طبقه بندی آنها میتواند درک بهتری از مطالعه فرآیندها و اشکال رودخانه فراهم آورد. رودخانه ها از نظر شکل کانال و میزان پویایی بسیار متعدد هستند. هدف از این مطالعه ارزیابی شرایط هیدروژئومورفولوژی رودخانه ی طالقان واقع در استان البرز با استفاده از شاخص کیفی مورفولوژیک (MQI) میباشد. در این روش عوامل مؤثر شامل دخالت های انسانی، پوشش گیاهی و پیوستگی فرآیندهای رودخانه ای میباشد. به این منظور 6 بازه در بالادست رودخانه ی طالقان مشخص شد و با استفاده از تصاویر ماهواره ای و بازدیدهای میدانی میزان MQI برای هر بازه ی مشخص گردید. برای ارزیابی کیفیت مورفولوژیک بازههای رودخانه سه جنبهی پیوستگی فرآیندهای رودخانهای (طولی و عرضی)، شرایط مورفولوژیکی کانال، شکل مقطع عرضی و رسوبات بستر و پوشش گیاهی مورد توجه قرار گرفت، که این جنبه ها در قالب سه مؤلفه عملکردهای ژئومورفولوژیک، فرایندها و اشکال رودخانه ای (F)، مصنوعی (A) و تعدیل های کانال (CA) مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد بازهی شماره ی 1 با محدوده ی امتیاز 71/0در طبقه خوب قرار گرفت که از دلایل آن دخالت های کم انسانی و واقع بودن در بالادست رودخانه بوده است. اما بازه های 2، 3 ، 5 و 6 به ترتیب با امتیاز های 58/0، 54/0، 59/0و 61/0 در طبقه متوسط قرار میگیرند که این بازه ها نسبت به بازه ی 1 میزان دخالت های انسانی در آنها بیشتر بوده است و در بازهی 4 امتیاز MQI 49/0 میباشد که در طبقه ی ضعیف قرار میگیرد که دلیل آن دخالت های انسانی از جمله برداشت شن و ماسه و سازه هایی مانند پل میباشد. نتایج به دست آمده بیانگر آن است که مدل MQI جهت طبقه بندی رودخانه در دامنه ی جنوبی البرز مناسب است.
پژوهشی
مهدی تیموری؛ امید اسدی نلیوان
دوره 6، شماره 21 ، اسفند 1398، صفحه 155-179
چکیده
زمین لغزش یکی از مهمترین خطرات طبیعی با خسارات اقتصادی و اکولوژیکی قابل توجه است. استان لرستان به دلیل شرایط کوهستانی و پرباران از جمله مناطق مستعد وقوع زمی نلغزش میباشد. هدف اصلی این تحقیق اولویت بندی عوامل مؤثر بر وقوع زمین لغزش و پهنه بندی حساسیت آن در استان لرستان با استفاده از روش حداکثر آنتروپی و مدل MaxEnt است. ...
بیشتر
زمین لغزش یکی از مهمترین خطرات طبیعی با خسارات اقتصادی و اکولوژیکی قابل توجه است. استان لرستان به دلیل شرایط کوهستانی و پرباران از جمله مناطق مستعد وقوع زمی نلغزش میباشد. هدف اصلی این تحقیق اولویت بندی عوامل مؤثر بر وقوع زمین لغزش و پهنه بندی حساسیت آن در استان لرستان با استفاده از روش حداکثر آنتروپی و مدل MaxEnt است. جهت انجام این تحقیق از 11 عامل مؤثر بر وقوع زمین لغزش شامل ارتفاع، شیب، جهت شیب، انحنای سطح، فاصله از آبراهه، فاصله از گسل، فاصله از جاده، لیتولوژی، کاربری اراضی، بارندگی و شاخص رطوبت توپوگرافیک استفاده شده است. در این تحقیق تقسیم بندی 30، 40، 50، 60 و 70 درصد زمینلغزش ها برای اعتبارسنجی جهت تعیین حساسیت و دقت مدل مورد بررسی قرار گرفت و برای ارزیابی مدل از منحنی تشخیص عملکرد نسبی (ROC) استفاده شد. از مجموع 176 زمین لغزش، با استفاده از روش فاصله ماهالانوبیس 70درصد به عنوان داده های آزمون و 30 درصد به عنوان دادههای اعتبارسنجی بهترین تقسیم بندی شد و دقت مدل در مراحل آزمون و اعتبارسنجی بر اساس سطح زیر منحنی در سایر تقسیم بندی ها کاهش پیدا کرد. نتایج نشان داد که 5/35درصد استان لرستان دارای حساسیت وقوع زمین لغزش است. همچنین بر اساس نمودار Jackknife لایه های بارندگی، فاصله از جاده، لیتولوژی و کاربری اراضی به ترتیب مهمترین عوامل تأثیرگذار بر حساسیت وقوع زمین لغزش بودند. سطح زیر منحنی (AUC) بر اساس منحنی تشخیص عملکرد نسبی، نشان دهنده ی دقت 90درصد (عالی) روش حداکثر آنتروپی در مرحله ی آموزش و 83درصد (خیلی خوب) در مرحله ی اعتبارسنجی برای تعیین مناطق دارای حساسیت وقوع زمین لغزش بود. نتایج این تحقیق جهت آمایش سرزمین و کاهش خسارات ناشی از وقوع زمین لغزش، قابل استفاده برای مدیران و مسئولان استانی خواهد بود.
پژوهشی
بهروز سبحانی؛ لیلا جعفرزاده علی آباد؛ وحید صفریان زنگیر
دوره 6، شماره 21 ، اسفند 1398، صفحه 181-202
چکیده
پدیدهی خشکسالی مختص ناحیه ای خاص نبوده و مناطق مختلف جهان از آن متأثر میباشد، یکی از این مناطق، ایران در جنوب غرب آسیا میباشد که در چند سال اخیر از این پدیده رنج میبرد. هدف پژوهش حاضر مدلسازی، تحلیل و پیشبینی خشکسالی در ایران میباشد. برای این کار ابتدا پارامترهای اقلیمی: بارش، دما، ساعات آفتابی، حداقل رطوبت نسبی و ...
بیشتر
پدیدهی خشکسالی مختص ناحیه ای خاص نبوده و مناطق مختلف جهان از آن متأثر میباشد، یکی از این مناطق، ایران در جنوب غرب آسیا میباشد که در چند سال اخیر از این پدیده رنج میبرد. هدف پژوهش حاضر مدلسازی، تحلیل و پیشبینی خشکسالی در ایران میباشد. برای این کار ابتدا پارامترهای اقلیمی: بارش، دما، ساعات آفتابی، حداقل رطوبت نسبی و سرعت باد در بازهی زمانی 29 ساله (2018- 1990) در 30 ایستگاه ایران مورد استفاده قرار گرفت. برای مدلسازی، شاخص فازی T.I.B.I ابتدا چهار شاخص (SET, SPI, SEB, MCZI) با استفاده منطق فازی در نرمافزار Matlab فازیسازی شدند و در نهایت برای پیش بینی از مدل شبکه ی عصبی مصنوعی تطبیقی Anfis بهره گرفته شد. یافته های پژوهش نشان داد شاخص فازی نوین T.I.B.I طبقات خشکسالی، چهار شاخص مذکور را با دقت بالا در خود منعکس کرد. از بین 5 پارامتر اقلیمی مورد استفاده در این پژوهش، پارامتر دما و بارش در نوسان شدت خشکسالی بیشترین تأثیر را داشت. شدت خشکسالی براساس مدلسازی صورت گرفته در مقیاس 6 ماهه بیشتر از 12 ماهه بود، بیشترین درصد رخداد خشکسالی در ایستگاه بندرعباس با مقدار (30/24) در مقیاس 12 ماهه و کمترین آن در ایستگاه شهرکرد با مقدار درصد فراوانی خشکسالی (36/0) درصد در مقیاس 6 ماهه اتفاق افـتاده است. پیشبینی خشکسالی شـاخص فازی T.I.B.I بر اساس مـدل Anfis ایستگاههای بندرعباس، بوشهر و زاهدان به ترتیب با مقدار شاخص T.I.B.I (62/0، 96/0 و 97/0) در نیمه جنوبی ایران بیشتر در معرض خشکسالی قرار گرفتند. براساس نتایج کلی پژوهش در هر دو مقیاس 6 و 12 ماهه مناطق نیمه جنوبی ایران از شدت بیشتر خشکسالی برخوردار شد که نیازمند مدیریت دقیق و کارآمد در مدیریت منایع آبی در این مناطق میباشد.
پژوهشی
میثم یاری؛ سمیه سلطانی گردفرامرزی؛ محسن قاسمی؛ روح الله تقی زاده
دوره 6، شماره 21 ، اسفند 1398، صفحه 203-225
چکیده
تغییرات کاربری اراضی، یکی از عواملی است که بر خصوصیات رواناب سطحی و سیلاب در سطوح مختلف حوضهها، تأثیر میگذارد. هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر تغییرات بوجود آمده در کاربری و پوشش اراضی بخشی از حوضه ی آبخیز قره سو اردبیل در بازهی زمانی 2012-1992 بر روی ارتفاع رواناب حوضه است. بدین منظور ابتدا با استفاده از نقشه ی گروه هیدرولوژیکی ...
بیشتر
تغییرات کاربری اراضی، یکی از عواملی است که بر خصوصیات رواناب سطحی و سیلاب در سطوح مختلف حوضهها، تأثیر میگذارد. هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر تغییرات بوجود آمده در کاربری و پوشش اراضی بخشی از حوضه ی آبخیز قره سو اردبیل در بازهی زمانی 2012-1992 بر روی ارتفاع رواناب حوضه است. بدین منظور ابتدا با استفاده از نقشه ی گروه هیدرولوژیکی خاک و نقشه ی کاربری اراضی مربوط به سال های 1992، 2002 و 2012، شماره ی منحنی منطقه به دست آمد و سپس با استفاده از این نقشه ها، میزان نگهداشت ویژه ی خاک (S) محاسبه و میزان رواناب از طریق روش SCS برآورد شد. نتایج نشان داد که در طول دوره های مورد مطالعه، مساحت کاربری های اراضی جنگل، زراعت آبی و زمین بایر به ترتیب 54/2، 69/16 و 19/1 درصد کاهش پیدا کرده و مساحت کاربری های مرتع، زراعت دیم و مناطق مسکونی به ترتیب 74/5، 39/12 و 29/2 درصد افزایش یافته است. این تغییرات باعث افزایش شمارهی منحنی از 57/78 در سال 1992 تا مقدار 77/79 در سال 2012 شده و به دنبال آن نگهداشت ویژه از 28/69 در سال 1992 به مقدار 42/64 در سال 2012 کاهش پیدا کرده است. تغییرات این عوامل باعث افزایش رواناب از مقدار 4/263 میلیمتر در سال 1992 تا 07/297 میلیمتر در سال 2012 گردیده است که بیانگر افزایش 67/33 میلیمتری (33/11 درصد) رواناب در طول دوره ی مورد مطالعه میباشد. محاسبه ی ضریب همبستگی بین کاربری های مختلف و شماره ی منحنی و ارتفاع رواناب نشان داد که این متغیرها با کاربری های مرتع، زراعت دیم و مناطق مسکونی رابطه ی مستقیم دارند، در حالی که با کاربری های جنگل، زراعت آبی و زمین بایر، دارای رابطه ی معکوس هستند.