پژوهشی
سحر فروتن؛ علیرضا ایلدرمی؛ حمید نوری؛ مهتاب صفری شاد
دوره 6، شماره 20 ، آذر 1398، صفحه 1-20
چکیده
تغییر کاربری اراضی یک چالش هیدرولوژیک در آبخیزداری شهری است که با تأثیر بر رواناب سطحی روشهای مدیریت منابـع آب را تغییر مـی دهد. تکنیکهای سنجش از دور و استفاده از تصاویر ماهوارهای میتواند به بهبود و تسریع در مطالعات منابع طبیعی و مدیریت حوزههای شهری بیانجامد. در این تحقیق رابطهی مقادیر گسترش شهری و رواناب حوزه با استفاده ...
بیشتر
تغییر کاربری اراضی یک چالش هیدرولوژیک در آبخیزداری شهری است که با تأثیر بر رواناب سطحی روشهای مدیریت منابـع آب را تغییر مـی دهد. تکنیکهای سنجش از دور و استفاده از تصاویر ماهوارهای میتواند به بهبود و تسریع در مطالعات منابع طبیعی و مدیریت حوزههای شهری بیانجامد. در این تحقیق رابطهی مقادیر گسترش شهری و رواناب حوزه با استفاده از مدلسازی هیدرولوژیک، سیستم اطلاعات جغرافیایی و سنجش از دور بررسی شد. ابتدا برای تهیهی نقشهی کاربری اراضی شهرستان اسدآباد از دادههای رقومی سنجندههای TM و ETM+ ماهوارهی لندستهای 5 و 7 ماه اردیبهشت در سالهای 1992، 2002، 2014 استفاده شد. برای طبقهبنـدی نظارت شده از روش حداکـثر احتمال و برای برآورد رواناب سطحی، روش سرویس حفاظت منابع ملی (NRCS-CN)استفاده شد. سپس نقشههای کاربری اراضی، شماره منحنی و ارتفاع رواناب محاسبه و ترسیم شد. نتایج نشان داد که با افزایش مساحت کاربری شهری از سال 1992 تا 2014 به میزان 95/4 درصد و تغییرات رواناب سطحی تا 8/15 درصد افزایش داشته است. که حجمی معادل 350 مترمکعب خواهد بود که این حجم رواناب در یک شهر کوچک قابل ملاحظه و بعضاً خطرناک است.
پژوهشی
معصومه رجبی؛ شهرام روستایی؛ بهاره اکبری
دوره 6، شماره 20 ، آذر 1398، صفحه 21-40
چکیده
رودخانهها از سرچشمه تا حوضههای انتهایی بسترهای متفاوتی را تجربه میکنند که بالتّبع در هر کدام از این شرایط و مناطق، رفتاری کاملا متفاوت را به نمایش میگذارند و در نتیجه الگوهای متفاوتی را به خود میگیرند. محدوده مورد بررسی این پژوهش، بخشی از رودخانه آجیچای در محدودهی بخشایش تا خواجه به طول تقریبی 50 کیلومتر است. در ...
بیشتر
رودخانهها از سرچشمه تا حوضههای انتهایی بسترهای متفاوتی را تجربه میکنند که بالتّبع در هر کدام از این شرایط و مناطق، رفتاری کاملا متفاوت را به نمایش میگذارند و در نتیجه الگوهای متفاوتی را به خود میگیرند. محدوده مورد بررسی این پژوهش، بخشی از رودخانه آجیچای در محدودهی بخشایش تا خواجه به طول تقریبی 50 کیلومتر است. در مسیر رودخانهی آجیچای نیز مانند همه رودخانهها بدون برنامهریزی و در نظر گرفتن پیامدهای ناشی از تغییر مسیر رودخانه در حریم آن کاربریهای زیادی از جمله ساخت و سازها، انواع کشت و غیره صورت میگیرد که در پی تغییر بستر رودخانه تحت تأثیر عوامل مختلف پیامدهای سنگین و زیانباری به بار میآورد هدف این تحقیق بررسی کمّی خصوصیات و الگوی پیچانهای مسیر مورد مطالعه میباشد، جهت رسیدن به این هدف و تعیین الگوی رودخانه از شاخصهای مورفومتری ضریب خمیدگی و زاویه مرکزی به عنوان روش مورد بررسی و نقشههای توپوگرافی با مقیاس 50000/1 خواجه و بخشایش و نقشهی زمینشناسی به مقیاس 100000/1 خواجه و تصاویر ماهوارهای لندست 8 و نرمافزار Arc GIS ، به عنوان مواد و ابزار تحقیق استفاده شده است. نتایج بهدست آمده نشان میدهد که میانگین کل زاویهی مرکزی در سه بازه 1/126 درجه میباشد که طبق نظریهی کورنایس در رده 158- 85 قرار میگیرد که شمای رودخانه در این رده پیچانرود توسعهیافته میباشد. میانگین ضریب خمیدگی در سه بازهی مورد بررسی نیز 25/1 میباشد که بر اساس جدول لئوپولد و ولمن در رده 2- 25/1 قرار میگیرد که این رده از لحاظ ضریب خمیدگی الگوی پیچانرودی بهخود میگیرد، بنابراین با توجه به اینکه رودخانه مورد بررسی در مسیر دارای شیب تقریباً یکنواخت و هموار قرار گرفته است عامل توپوگرافی به ویژه شیب، عامل اصلی گسترش الگوی پیچانرودی میباشد.
پژوهشی
عبدالرضا واعظی هیر؛ ناصر جبرائیلی اندریان؛ شعیب بختیاری
دوره 6، شماره 20 ، آذر 1398، صفحه 41-56
چکیده
تکتونیزه شدن استان کردستان و گسترش سنگهای کربناته انحلالپذیر، باعث توسعهی کارست شده است. تعیین واحد کارستی و غیرکارستی و انتقال موقعیت چشمهها و غارها روی نقشه نشان داد که تمام غارهای منطقه بر روی واحدهای کارستی قرار گرفتهاند. مقایسهی دیاگرام گلسرخی امتداد گسلهای اطراف چند غار با امتداد راهروهای این غارها تأثیر آب ...
بیشتر
تکتونیزه شدن استان کردستان و گسترش سنگهای کربناته انحلالپذیر، باعث توسعهی کارست شده است. تعیین واحد کارستی و غیرکارستی و انتقال موقعیت چشمهها و غارها روی نقشه نشان داد که تمام غارهای منطقه بر روی واحدهای کارستی قرار گرفتهاند. مقایسهی دیاگرام گلسرخی امتداد گسلهای اطراف چند غار با امتداد راهروهای این غارها تأثیر آب یا ساختار در کنترل الگوی توسعهی غارها مشخص گردید. با اینکه 29 درصد از سازندهای استان را واحدهای کارستی تشکیل میدهد، به علت تراکم و دبی بالای چشمههای کارستی، 5/69 درصد آبدهی کل چشمههای استان از واحدهای کارستی میباشد. از نظر کاربری حدود 79 درصد آب مورد نیاز کشاورزی و 4 درصد آب شرب استان کردستان از چشمههای کارستی تأمین میشود. کمترین هدایت الکتریکی مربوط به چشمههای سازند سخت و واحدهای کارستی بوده و بیشترین و کمترین دبی ویژه به ترتیب مربوط به سنگهای کربناته و سنگهای بلورین میباشد. با توجه به شرایط زمینشناسی و تکتونیکی منطقه حدود ۹0 درصد چشمهها تحت تأثیر درز و شکستگیهای تکتونیکی تشکیل شدهاند. سیستم توسعهی کارست در بخشهای جنوبی استان عمدتاً کانالی و در بقیهی قسمتهای منطقه افشان است.
پژوهشی
محمدرضا گودرزی؛ آتیه فاتحیفر
دوره 6، شماره 20 ، آذر 1398، صفحه 57-78
چکیده
افزایش گازهای گلخانهای و گرمایش جهانی در اثر تغییرات اقلیمی میتواند باعث افزایش احتمال وقوع رخدادهای حدی اقلیمی مانند سیلاب و افزایش فراوانی و شدت آن در بعضی از مناطق کرهی زمین شود. از این رو ضرورت بررسی مقادیر حدی شدت بارش و فراوانی رخداد این کمیت طی دورههای گذشته و همچنین تأثیر گرمایش جهانی بر روند آن طی دورههای آتی کاملاً ...
بیشتر
افزایش گازهای گلخانهای و گرمایش جهانی در اثر تغییرات اقلیمی میتواند باعث افزایش احتمال وقوع رخدادهای حدی اقلیمی مانند سیلاب و افزایش فراوانی و شدت آن در بعضی از مناطق کرهی زمین شود. از این رو ضرورت بررسی مقادیر حدی شدت بارش و فراوانی رخداد این کمیت طی دورههای گذشته و همچنین تأثیر گرمایش جهانی بر روند آن طی دورههای آتی کاملاً احساس میشود. در پژوهش حاضر اثر تغییرات اقلیمی بر رواناب حوضهی آذرشهر با مدل CanESM2 تحت سناریوهای انتشار، RCP2.6، RCP4.5 و RCP8.5 با ریزمقیاسگردانی آماری مدل SDSM از طریق مدل هیدرولوژیکی SWAT بررسی شد. نتایج ارزیابی مدل SDSM با ضریب نش-ساتکلیف 95/0 بیانگر دقت بالای این مدل در ریزمقاس نمایی دادههای بزرگ مقیاس است. نتایج مدل اقلیمی حاکی از افزایش دما به میزان 1/0 تا 25/0 درجهی سانتیگراد و افزایش 4 تا 7 درصدی بارش در دورهی زمانی 2005-1976 نسبت به دورهی 2059-2030 میباشد. به منظور تحلیل فرکانس و شدت سیلاب با استفاده از مدل Easy fit مناسبترین توزیع براساس سه آزمون نکویی برازش انتخاب شد. نتایج بررسی رژیم جریانهای حداکثر سالانه (فراوانی و شدت) از طریق برازش توزیعهای احتمالاتی با کمترین میزان خطا برای دورهی پایه توزیع ویبول، دورهی آینده RCP2.6 توزیع لوگ پیرسون نوع 3، RCP4.5 لوگ نرمال و RCP8.5 لوگ نرمال به عنوان بهترین توزیع انتخاب شده است. فراوانی و شدت سیلاب نیز افزایش یافته بهطوری که، در دورهی بازگشت 500 ساله افزایش 98 درصدی دبی حداکثر دورهی آتی RCP8.5 نسبت به دورهی پایه مشهود شده است.
پژوهشی
حافظ میرزاپور؛ علی حقی زاده؛ ناصر طهماسبی پور؛ حسین زینی وند
دوره 6، شماره 20 ، آذر 1398، صفحه 79-99
چکیده
آشکارسازی دقیق تغییرات کاربری اراضی، پایهای برای فهم بهتر روابط و تعاملات انسان و پدیدههای طبیعی برای مدیریت و استفاده بهتر از منابع را فراهم میآورد. هدف از این پژوهش بررسی تغییرات کاربری اراضی در سالهای گذشته و امکان پیشبینی این تغییرات در سالهای آینده در حوضهی آبخیز بادآور نورآباد واقع در لرستان به مساحت 71600 هکتار است. ...
بیشتر
آشکارسازی دقیق تغییرات کاربری اراضی، پایهای برای فهم بهتر روابط و تعاملات انسان و پدیدههای طبیعی برای مدیریت و استفاده بهتر از منابع را فراهم میآورد. هدف از این پژوهش بررسی تغییرات کاربری اراضی در سالهای گذشته و امکان پیشبینی این تغییرات در سالهای آینده در حوضهی آبخیز بادآور نورآباد واقع در لرستان به مساحت 71600 هکتار است. بهمنظور آشکارسازی تغییرات کاربری اراضی از تصاویر سنجندههای TM، + ETMو OLI ماهواره لندست در سالهای 1370، 1383 و 1395 برای تهیه ی نقشه ی کاربری اراضی منطقه ی موردمطالعه استفاده شد. سپس با استفاده از مدل مارکف، کاربری اراضی سال 1395 شبیهسازی و ماتریس احتمال برای 12سال پیشبینی تهیه شد. نتایج مدل مارکف و نقشه ی کاربری اراضی سال 1395 بهعنوان ورودی به مدل سلولهای خودکار معرفی و کاربری اراضی سال 1407 پیشبینی شد. ارزیابی میزان تطابق نقشه ی شبیهسازیشده و نقشه ی واقعی با ضریب کاپای 97/. نشان داد مدل سلولهای خودکار- مارکف، مدلی مناسب جهت پیشبینی تغییرات کاربری اراضی میباشد. نتایج حاصل از تغییرات کاربری اراضی بین سالهای 1370 تا 1395 نشان داد به وسعت مناطق مسکونی، اراضی دیم، باغ و اراضی کشاورزی آبی افزوده شده است. همچنین نتایج حاصل از پیشبینی نشان داد از وسعت مراتع به مقدار 89/659 هکتار کاسته و به اراضی کشاورزی آبی به وسعت 47/395 هکتار افزوده خواهد شد. با توجه به نتایج بهدستآمده تغییرات کاربری اراضی در جهت تخریب عرصههای منابع طبیعی بوده است، ازاینرو پیشنهاد میشود اقدامات حفاظتی و اتخاذ تصمیمات مدیریتی مناسب جهت کنترل تغییرات غیراصولی بیش از پیش ادامه اعمال گردد.
پژوهشی
مسعود جلالی؛ محمد کمانگر؛ رباب رزمی
دوره 6، شماره 20 ، آذر 1398، صفحه 101-119
چکیده
در سالهای اخیر سطح تراز آبهای زیرزمینی در اثر تغییرات اقلیمی و همچنین شیوه و میزان بهرهبرداری از آنها، روند نزولی داشته است. با توجه به افزایش تقاضای آب و افت شدید آبهای زیرزمینی، مدیریت پایدار این منابع از اهمیت شایانی برخوردار است. پیشبینی سطح ایستابی با استفاده از مدلهای ریاضی و آماری میتواند کمک قابلتوجهی به برنامهریزی ...
بیشتر
در سالهای اخیر سطح تراز آبهای زیرزمینی در اثر تغییرات اقلیمی و همچنین شیوه و میزان بهرهبرداری از آنها، روند نزولی داشته است. با توجه به افزایش تقاضای آب و افت شدید آبهای زیرزمینی، مدیریت پایدار این منابع از اهمیت شایانی برخوردار است. پیشبینی سطح ایستابی با استفاده از مدلهای ریاضی و آماری میتواند کمک قابلتوجهی به برنامهریزی و تصمیمگیریهای مناسب جهت تأمین آب در درازمدت، داشته باشد. در این مطالعه تلاش شده است تا سطح آبهای زیرزمینی با استفاده از شبکهی عصبی گرادیان دیسکنت و تابع انتقال Hyperbolic Tangent پیشبینی شود. مدل تابع انتقال Tanh با تعداد 40 نرون در لایه پنهان با ضریب همبستگی 99/0 و مجذور مربعات خطا 01/0 برای پیشبینی سطح ایستابی پیادهسازی شد. با تعمیم این مدل به ده چاه مشاهدهای و برونیابی در محیط سامانهی اطلاعات جغرافیایی، مدل مکانی پیوسته سطح ایستابی در دشت سرخون برای سال 1400 تخمین زده شد. نتایج نشان داد که سطح ایستابی در قسمتهای غربی دشت با مقدار 98/72 متر بیشترین و در بخش شرقی دشت با توجه به تراکم جمعیتی بیشتر مقدار با 72/18 متر کمترین سطح ایستابی را خواهند داشت. با توجه به میزان خطای پایین مدل، میتوان نتیجه گرفت که با اجرای این مدل در دیگر حوزهها میتوان پیشبینی صحیحی از سطح آبهای زیرزمینی به دست آورد و در برنامهریزی و مدیریت پایدار آبهای زیرزمینی از آن استفاده نمود
پژوهشی
سید اسدالله حجازی؛ زهرا زنگنه تبار؛ زهرا زمانی
دوره 6، شماره 20 ، آذر 1398، صفحه 121-140
چکیده
زمین لغزشها به عنوان یکی از مخاطرات ژئومورفولوژی محسوب میشوند که میتوانند با خسارات زیادی همراه باشند. این مخاطره همزمان با دستکاری انسان درسیستمهای طبیعی در دهههای اخیر شتاب فزایندهای داشته است. اهمیت زمین لغزشها سبب شده است تا در این تحقیق به شناسایی مناطق مستعد وقوع زمین لغزش در حوضهی سرپلذهاب پرداخته شود. ...
بیشتر
زمین لغزشها به عنوان یکی از مخاطرات ژئومورفولوژی محسوب میشوند که میتوانند با خسارات زیادی همراه باشند. این مخاطره همزمان با دستکاری انسان درسیستمهای طبیعی در دهههای اخیر شتاب فزایندهای داشته است. اهمیت زمین لغزشها سبب شده است تا در این تحقیق به شناسایی مناطق مستعد وقوع زمین لغزش در حوضهی سرپلذهاب پرداخته شود. در این تحقیق به منظور دستیابی به اهداف مورد نظر از سه مدل منطق فازی، OWA و WLCبرای پهنهبندی و همچنین از مدل تحلیل سلسله مراتبی برای وزندهی به لایهها استفاده شده است. روش کار به این صورت است که ابتدا لایههای اطلاعاتی تهیه و بر اساس نظر کارشناسان و با استفاده از مدل AHP وزندهی شده است و سپس وزن بدست آمده بر روی لایههای اطلاعاتی اعمال شده است و در نهایت لایههای اطلاعاتی با استفاده از سه روش منطق فازی، OWA و WLC با هم تلفیق شده است. نتایج تحقیق بیانگر این است که به دلیل به وجود مناطق پرشیب و همچنین فراهم بودن سایر پارامترها، حوضهی مورد مطالعه دارای پتانسیل بالایی جهت وقوع حرکات دامنهای بخصوص لغزش است و همین امر سبب شده است تا بخش عمدهای از مناطق شرقی حوضه در طبقه با پتانسیل زیاد و خیلی زیاد وقوع زمین لغزش قرار گیرد. مقایسهی روشهای پتانسیلسنجی بیانگر این است که در هر سه روش مناطق شرقی دارای بالاترین و مناطق غربی دارای کمترین پتانسیل جهت وقوع زمین لغزش هستند.
پژوهشی
فروزان احمدی؛ کاظم نصرتی؛ محمدمهدی حسین زاده
دوره 6، شماره 20 ، آذر 1398، صفحه 141-164
چکیده
فرسایش تسریع شده خاک یک مشکل جدی در ایران است که منجر به تخریب منابع آب و خاک، کاهش حاصلخیزی خاک، از بین رفتن دامنه ها و اراضی کشاورزی، بیابان زایی، سیلهای مخرب، رسوبگذاری مخازن و آلودگی زیستگاه های آبزیان میشود. بنابراین مقابله با فرسایش از ضروری ترین اقدامات زیست محیطی میباشد. بدین ترتیب شناخت مناطق حساس به ...
بیشتر
فرسایش تسریع شده خاک یک مشکل جدی در ایران است که منجر به تخریب منابع آب و خاک، کاهش حاصلخیزی خاک، از بین رفتن دامنه ها و اراضی کشاورزی، بیابان زایی، سیلهای مخرب، رسوبگذاری مخازن و آلودگی زیستگاه های آبزیان میشود. بنابراین مقابله با فرسایش از ضروری ترین اقدامات زیست محیطی میباشد. بدین ترتیب شناخت مناطق حساس به فرسایش که سهم زیادی در تولید رسوب حوضه ها دارند جزء اقدامات لازم و ضروری میباشد. به این منظور منشأیابی رسوب، به عنوان بهترین تکنیک برای تعیین سهم نسبی رسوب شناخته شده، چرا که در این تکنیک با انجام مقایسه ی خصوصیات ویژگی ها بین منابع رسوب و رسوبات تولیدی در خروجی حوضه ی مناطق پر خطر از نظر تولید رسوب شناسایی میشود. پژوهشگران در استفاده از تکنیک منشأیابی رسوب، تقسیمبندی های مختلفی از منابع رسوب داشته اند از جمله میتوان به کاربری اراضی، زمین شناسی، زیرحوضهها، فرسایش سطحی و زیرسطحی اشاره کرد، اما مطالعات اندکی وجود دارد که منابع رسوب را براساس واحدهای فرسایش پذیر بررسی کند. بنابراین هدف از پژوهش حاضر تقسیمبندی حوضه ی آبخیز کوهدشت به واحدهای مختلف براساس میزان فرسایشپذیری خاک و تعیین سهم نسبی هر کدام از واحدها در تولید رسوب با استفاده از تکنیک منشأیابی رسوب بر اساس عدم قطعیت میباشد. در اینجا میزان ذخیره ی کربن آلی منطقه نیز بر اساس واحدهای فرسایش پذیر مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد اهمیت نسبی واحدهای فرسایش پذیر اول، دوم و سوم در تولید رسوب به ترتیب برابر با 08/0، 28/0 و 57/1 است.
پژوهشی
ربابه فرزینکیا؛ محمدعلی زنگنه اسدی؛ ابوالقاسم امیراحمدی؛ رحمان زندی
دوره 6، شماره 20 ، آذر 1398، صفحه 165-185
چکیده
فرونشست پدیدهای مورفولوژیکی است که تحتتأثیر حرکت فرورو زمین پدید میآید. علت رخداد این پدیده ممکن است متأثر از عوامل طبیعی و انسانی باشد. در این پژوهش سعی شده است، فعالیتهای تکتونیکی و تأثیر آن در فرونشست زمین در حوضهی آبریز دشت جوین بررسی شود. جهت دستیابی به این امر از روشهای کمی از جمله شاخص شکل حوضه (BS)، شاخص عدم ...
بیشتر
فرونشست پدیدهای مورفولوژیکی است که تحتتأثیر حرکت فرورو زمین پدید میآید. علت رخداد این پدیده ممکن است متأثر از عوامل طبیعی و انسانی باشد. در این پژوهش سعی شده است، فعالیتهای تکتونیکی و تأثیر آن در فرونشست زمین در حوضهی آبریز دشت جوین بررسی شود. جهت دستیابی به این امر از روشهای کمی از جمله شاخص شکل حوضه (BS)، شاخص عدم تقارن حوضهی زهکشی (F) شاخص تقارن توپوگرافی معکوس (T)، شاخص سینوسی جبهه کوهستان (J)، انتگرال هیپسومتری (Hi)، شاخص پهنای کف دره به ارتفاع آن (VF)، شاخص سینوسیته رودخانه (S) شاخص گرادیان طولی رودخانه (SL) استفاده گردید. همچنین با بهره از روش تداخلسنج راداری، سعی شد، ژئودوالیتی را در دشت جوین بیان کنیم. نتایج بدست آمده بر اساس شاخصها AF,T,H,SMF,S,VF از لحاظ زمینساختی فعال و شاخص SL در حالت نیمهفعال قرار دارد. فعالیتهای تکتونیکی باعث کشیدگی دشت و نامتقارن شدن حوضه و عمیق شدن درهها در محدوهی مطالعاتی شده است. نتایج مربوط به تداخلسنج راداری نشان میدهد در بخشهای که میزان بالاآمدگی بیشتر است؛ به موازات آن در دشت با فرونشست (با متوسط نرخ4/6 سانتیمتر در سال) همراه است. همچنین دامنهی فرونشست در راستای ارتفاعات به صورت شرقی-غربی میباشد و این دو را در ارتباط معناداری قرار داده است که تأییدی بر توسعهی نظریهی ژئودوالیتی در سطح حوضه میباشد. با توجه به مخاطرات ژئومورفیکی حوضه، لازم است در فعالیتهای عمرانی و آمایش سرزمین، نقشهی پهنهبندی خطر منطقه تهیه گردیده و بر مبنای آن اقدامات کنترلی، حفاظتی، پیشگیری و یا هشداردهندگی صورت پذیرد.
پژوهشی
محمد حسین رضایی مقدم؛ میراسدالله حجازی؛ عبداله بهبودی
دوره 6، شماره 20 ، آذر 1398، صفحه 187-204
چکیده
حوضه های آبریز سیستم های بازی هستند که با توجه به پیچیدگی آن و برای دست یافتن به اهداف موردنظر، اقدام به مدلسازی میشود. از طریق مدلسازی هزینه ی مطالعه برای سامانه های پیـچیده کاهش مییابد، زیرا انجام آزمایشات صحرایی در سطح وسیع بسیار پرهزینه و یا غیرممکن هستند. همچنین از طریق تحلیل نتایج حاصل از مدل میتوان بخوبی حوضه ...
بیشتر
حوضه های آبریز سیستم های بازی هستند که با توجه به پیچیدگی آن و برای دست یافتن به اهداف موردنظر، اقدام به مدلسازی میشود. از طریق مدلسازی هزینه ی مطالعه برای سامانه های پیـچیده کاهش مییابد، زیرا انجام آزمایشات صحرایی در سطح وسیع بسیار پرهزینه و یا غیرممکن هستند. همچنین از طریق تحلیل نتایج حاصل از مدل میتوان بخوبی حوضه های آبریز را مدیریت کرد. در این پژوهش میزان عملکرد مدل بارش-رواناب IHACRES در شبیه سازی رواناب حوضه ی آبریز لنبران ارزیابی گردید. داده های ماهانه بارندگی و دمای ایستگاه ورزقان به عنوان متغیرهای ورودی برای شبیه سازی جریان و داده های مشاهداتی دبی در ایستگاه هیدرومتری کاسین برای سنجش دقت مدل IHACRES به کار گرفته شد. بر اساس سال های موجود، از دادههای سال 2002-2000 برای سازگاری مدل و 2012-2003 برای واسنجی و 20016-2013 برای اعتبارسنجی مورد استفاده قرار گرفتند. برای بررسی توانایی مدل IHACRES در شبیه سازی رواناب از معیار ضریب نش – ساتکلیف استفاده گردید. نتایج نشان داد که این ضریب 71/0 و 74/0 به ترتیب برای واسنجی و اعتبارسنجی بدست آمد. بنابراین با توجه به نتایج حاصل از ارزیابی مدل IHACRES با استفاده از معیارهای عملکردی مختلف و به دلیل کاربری آسان، و ورودی های کمتر و کاهش صرف زمان میتوان استفاده از این مدل را جهت شبیه سازی و پیشبینی رواناب در مقیاس ماهانه در حوضه ی آبریز لنبران توصیه نمود و از آن جهت بررسی و مطالعهی رواناب سطحی و جریان رودخانه ای طی دوره های آتی استفاده کرد.