پژوهشی
ژئومورفولوژی
لیلا آقایاری؛ صیاد اصغری سراسکانرود؛ بتول زینالی
چکیده
یکی از انواع فرآیندهای دامنهای که هرساله موجب خسارات جانی و مالی فراوانی در بسیاری از نقاط ایران و جهان میشود، پدیده زمینلغزش است. افزایش جمعیت و گسترش سکونتگاههای انسانی در نواحی کوهستانی، مشکل بودن زمان پیشبینی وقوع زمینلغزش و متعدد بودن عوامل موثر در رخداد این پدیده، ضرورت پهنهبندی خطر زمین لغزش را آشکار میسازد. ...
بیشتر
یکی از انواع فرآیندهای دامنهای که هرساله موجب خسارات جانی و مالی فراوانی در بسیاری از نقاط ایران و جهان میشود، پدیده زمینلغزش است. افزایش جمعیت و گسترش سکونتگاههای انسانی در نواحی کوهستانی، مشکل بودن زمان پیشبینی وقوع زمینلغزش و متعدد بودن عوامل موثر در رخداد این پدیده، ضرورت پهنهبندی خطر زمین لغزش را آشکار میسازد. شناسایی عوامل موثر در وقوع این پدیده و پهنهبندی خطر آن، یکی از روشهای اساسی و کاربردی جهت دستیابی به راهکارهای پشبینی، کنترل و پایش آن میباشد. با استفاده از مطالعات میدانی، نقشه های زمینشناسی و توپوگرافی و با مرور پژوهشها و مطالعات صورت گرفته در این زمینه و همچنین بررسی شرایط موجود در منطقه مورد مطالعه 9 عامل طبقات ارتفاعی، شیب، جهت شیب، زمینشناسی، فاصله از گسل، فاصله از رودخانه، فاصله از راههای ارتباطی ،کاربری اراضی و بارش به عنوان عوامل موثر بر وقوع زمینلغزش بررسی شد. لذا، هدف این پژوهش بررسی و تحلیل مهمترین عوامل دخیل در ایجاد خطر زمینلغزش در شهرستان گرمی و مشخص کردن سطوح مستعد که احتمالاً در آینده نزدیک درگیر زمینلغزش خواهند شد. در این پژوهش نسبت به پهنه بندی مناطق مستعد با الگوریتم چند معیاره Aras درمحیط نرم افزار Edrisiاقدام گردید و با توجه به نتایج حاصل از پهنهبندی خطر زمینلغزش؛ معیارهای کاربری اراضی، شیب، زمینشناسی به ترتیب با ضریب وزنی 187/0، 152/0، 152/0 و 142/0، مهم ترین عوامل دخیل در ایجاد خطرزمینلغزش محدوده مطالعاتی بوده و به ترتیب 99/361 و 32/450 کیلومتر مربع از محدوده دارای احتمال خطر بسیارزیاد و زیاد می باشد. در نهایت می توان گفت مهمترین عامل اصلی دخیل در افزایش مقدار و پتانسیل زمینلغزش در شهرستان گرمی، تغییر کاربریاراضی و افزایش زمینهای کشاورزی و چراگاههای دامی میباشد.
پژوهشی
هیدرولوژی
فاطمه قویدل؛ مجید رضایی بنفشه؛ غلام حسن محمدی
چکیده
هدف از این پژوهش بررسی تغییرات زمانی و توزیع مکانی پوشش کلی ابرناکی در حوضهی آبریز دریاچهی ارومیه میباشد. به منظور رسیدن به اهداف این تحقیق از دادههای مشاهداتی پوشش کلی ابرناکی در 5 ایستگاه منتخب هواشناسی و از محصول پوشش کلی ابرناکی (CFFCM) سنجنده مودیس(ترآ و آکوا) استفاده شد. مقادیر ابرناکی مشاهداتی منطبق بر استاندارد ایکائو (ICAO) ...
بیشتر
هدف از این پژوهش بررسی تغییرات زمانی و توزیع مکانی پوشش کلی ابرناکی در حوضهی آبریز دریاچهی ارومیه میباشد. به منظور رسیدن به اهداف این تحقیق از دادههای مشاهداتی پوشش کلی ابرناکی در 5 ایستگاه منتخب هواشناسی و از محصول پوشش کلی ابرناکی (CFFCM) سنجنده مودیس(ترآ و آکوا) استفاده شد. مقادیر ابرناکی مشاهداتی منطبق بر استاندارد ایکائو (ICAO) به پنج کلاسۀ آسمان بدون ابر، کمی ابری، قسمتی ابری، نیمهابری و تمام ابری طبقهبندی شده و به بررسی تغییرات ابرناکی پرداخته شد. همچنین به منظور بررسی ارتباط بین پوشش کلی ابرناکی با عناصر بارش، دما، تبخیر و ساعات آفتابی از آزمون همبستگی پیرسون استفاده شد. یافتههای پژوهش نشان داد که در منطقه مورد مطالعه اغلب آسمان صاف (7/28%) و کمی ابری (9/23%) است و تنها در حدود 30 درصد از موارد شرایط نیمهابری و تمام ابری مشاهده میگردد. در بررسی روند فراوانی رخداد هر یک از کلاسههای ابرناکی مشخص شد که در اغلب موارد روند افزایشی در کلاسههای صاف و کمی ابری و در مقابل روند کاهشی در کلاسههای نیمهابری و تمام ابری رخ داده است. مطالعه ضرایب همبستگی بین پوشش کلی ابرناکی با پارامترهای اقلیمی نشان داد رابطۀ مستقیم و معنیداری بین ابرناکی با بارش سالانه و رابطه معکوس با دما، تبخیر و ساعات آفتابی وجود دارد که این رابطه در مورد دمای سالانه ضعیفتر از بقیۀ پارامترها بوده و همچنین رابطههای ایجاد شده با دادههای مشاهداتی منطقیتر از دادههای ماهوارهای است. بررسی پراکندگی مکانی میانگین ابرناکی فصلی نشان داد ابرناکی در فصل زمستان و پاییز با فصل بهار و مخصوصاً تابستان متفاوت است. بالاترین مقدار ابرناکی زمستانه (تابستانه) در نیمه جنوبی (شمالی) حوضه آبریز دریاچه ارومیه مشاهده میگردد و این چینش با جریانهای همدیدی فصلی و پراکندگی ارتفاعات انطباق دارد.
پژوهشی
ژئومورفولوژی
جمشید یاراحمدی؛ محمد خسروشاهی
چکیده
ایران در قلمرو اقلیمی خشک و نیمه خشک واقع شده و در معرض سامانههای متعدد گرد و غبار محلی و فرامحلی است. تداوم خشکسالیها، کاهش پوشش گیاهی و گسترش پلایای نمکی دریاچه ارومیه، ایجاد کانونهای گرد و غبار محلی در حاشیه دریاچه ارومیه در استان آذربایجان شرقی را محتمل ساخته است. تحقیق حاضر با هدف بررسی توزیع مکانی-زمانی فرسایش بادی با ...
بیشتر
ایران در قلمرو اقلیمی خشک و نیمه خشک واقع شده و در معرض سامانههای متعدد گرد و غبار محلی و فرامحلی است. تداوم خشکسالیها، کاهش پوشش گیاهی و گسترش پلایای نمکی دریاچه ارومیه، ایجاد کانونهای گرد و غبار محلی در حاشیه دریاچه ارومیه در استان آذربایجان شرقی را محتمل ساخته است. تحقیق حاضر با هدف بررسی توزیع مکانی-زمانی فرسایش بادی با کاربست شاخص غبارناکی(DSI) در سطح استان آذربایجان شرقی اجرا شده است. برای این منظور، ابتدا سری دادههای غبارناکی که بصورت کدهای اختصاصی در ایستگاههای هواشناسی ثبت شده، در بازه زمانی30 سال اخیر تهیه و سپس، وجود روند در سری دادههای یاد شده با استفاده از آزمون من- کندال بررسی گردید. در ادامه، فراوانی وقوع طوفانهای گرد و غبار براساس شاخص DSI محاسبه شده و توزیع مکانی آنها در محیط GIS بصورت نقشه تهیه گردید. نتایج آزمون من-کندال برای متوسط سالانه پدیده گرد و غبار با منشاء محلی و فرامحلی نشان داد که شیب روند هر دو دسته از طوفانهای گرد و غبار محلی و فرامحلی در سطح استان افزایشی است؛ ولی تنها روند موجود در طوفانهای گرد و غبار فرامحلی در سطح 95% معنیدار میباشد. نتایج این تحقیق نشان داد که قسمت عمده طوفانهای گرد و غبار مشاهداتی در سطح استان آذربایجان شرقی با منشاء فرامحلی هستند؛ با این وجود، فراوانی گرد و غبارهای محلی در سالهای اخیر از افزایش نسبی برخوردار بوده و این مسله در ارتباط با تاثیر تداوم خشکسالیها بر کاهش پوشش گیاهی و گسترش پلایای دریاچه ارومیه قابل توجیه است. در همین ارتباط، بیشترین مقدار شاخص طوفانهای گرد و غبار(DSI) در حوزه دریاچه ارومیه در ایستگاههای هواشناسی تبریز، سهند و مراغه مشاهده شده است.
پژوهشی
هیدروژئومورفولوژی
معصومه رجبی؛ فاطمه رنگرز فروغ
چکیده
گردشگری سلامت افراد و گروه هایی را شامل می شود که با هدف درمان، به استفاده از آب های معدنی و گرم ، گذران دوران نقاهت ، معالجه و غیره اقدام به مسافرت میکنند. چشمههای آبگرم به عنوان یکی از منابع طبیعی، بخشی از گردشگری سلامت هستند که برای درمان شرایط مختلف پزشکی از آنها استفاده می شود. پژوهش حاضر در مورد چشمه های آبگرم استان آذربایجان ...
بیشتر
گردشگری سلامت افراد و گروه هایی را شامل می شود که با هدف درمان، به استفاده از آب های معدنی و گرم ، گذران دوران نقاهت ، معالجه و غیره اقدام به مسافرت میکنند. چشمههای آبگرم به عنوان یکی از منابع طبیعی، بخشی از گردشگری سلامت هستند که برای درمان شرایط مختلف پزشکی از آنها استفاده می شود. پژوهش حاضر در مورد چشمه های آبگرم استان آذربایجان شرقی است که از نظر روش پژوهش، توصیفی – تحلیلی و از نظر هدف کاربردی می باشد. استان آذربایجان شرقی با توجه به موقعیت جغرافیایی، ویژگی های اقلیمی و شرایط زمین شناسی و تکتونیکی از کانون های مهم چشمه های ]بگرم محسوب می شود که در اطراف کوهستان سهند، رشته کوه بزقوش، شمال شرقی کلیبر تمرکز یافته اند. در این پژوهش با بهره گیری از روش کامنسکو و بررسی های کتابخانه ای - اینترنتی و مطالعات اسنادی و نظر سنجی از 20 نفر از متخصصین و کارشناسان سازمان آب منطقه ای و اداره گردشگری استان ، چشمه های آبگرم متعلق، بستان آباد، اسب فروشان، الله حق، ایستی سو لیقوان، یل سوئی، تاپ تاپان و داش آلتی از میان دیگر چشمه های آبگرم استان انتخاب و ارزیابی شدند. نتایج پژوهش نشان داد، چشمه آبگرم متعلق با مجموع امتیاز 86 دارای بالاترین امتیاز است. سپس، چشمه آبگرم اسب فروشان با 84 امتیاز در رتبه دوم، یل سوئی با 82 امتیاز دارای رتبه سوم هستند و کمترین امتیاز نیز متعلق به چشمه آبگرم تاپ تاپان با مجموع امتیاز 65 میباشد.
کاربردی
برومند صلاحی؛ مهدی فروتن
چکیده
پایش تغییرات و نوسانات بارش مناطق جغرافیایی میتواند دید بهتری از رفتار این پدیده در سالهای آینده داشته باشد. هدف این پژوهش، بررسی وضعیت بارش دشت اردبیل (ایستگاههای اردبیل، بیلهدرق و کلور) و پیشنگری آن در سالهای آینده بر اساس برونداد مدلهای CMIP6 توسط مدل مقیاسکاهی CMhyd میباشد. سپس با استفاده از سنجههای آماری R2، MAE، MSE، ...
بیشتر
پایش تغییرات و نوسانات بارش مناطق جغرافیایی میتواند دید بهتری از رفتار این پدیده در سالهای آینده داشته باشد. هدف این پژوهش، بررسی وضعیت بارش دشت اردبیل (ایستگاههای اردبیل، بیلهدرق و کلور) و پیشنگری آن در سالهای آینده بر اساس برونداد مدلهای CMIP6 توسط مدل مقیاسکاهی CMhyd میباشد. سپس با استفاده از سنجههای آماری R2، MAE، MSE، RMSE و دیاگرام تیلور، به مقایسه دادههای مشاهداتی دوره پایه با دادههای تاریخی 5 مدل GCM از CMIP6 پرداخته شد و برای هر ایستگاه مورد مطالعه، مدل برتر انتخاب گردید. خروجی مدلهای برتر با روش linier scaling تصحیح اریبی گردیدند و بر اساس سناریوهای SSP126، SSP245 و SSP585، بارش سالهای 2023-2050 برای هر ایستگاه، پیشنگری و روند آن با آماره من-کندال ترسیم شد. نتایج نشان داد در نواحی شرقی و غربی دشت اردبیل (منتهی به ارتفاعات کوههای تالش و سبلان)، تغییرات بارش افزایشی بوده است (80/2 میلیمتر). در ایستگاه اردبیل، مدل MIROC6 با ضریب همبستگی 94/0 درصد و در ایستگاههای بیلهدرق و کلور، مدل MPI-ESM1-2-HR با ضریب همبستگی به ترتیب 88/0 و 92/0 درصد، بیشترین دقت را در شبیهسازی بارش داشتهاند. همچنین نتایج سناریوها نشان دادند که تغییرات بارش در ایستگاه اردبیل در دوره آینده نسبت به دوره پایه تحت سناریوهای SSP126، SSP245 و SSP585، به ترتیب 24/0، 36/6- و 2- درصد خواهد بود.
پژوهشی
هیدرولوژی
رئوف مصطفیزاده؛ مصطفی ذبیحی سیلابی؛ محمد کاظمی
چکیده
افزایش نیاز به آب و تغییر الگوهای اقلیمی باعث تشدید ساخت سازههای ذخیره آبی برای تأمین تقاضا در بسیاری از مناطق جهان شده است، لذا رژیمهای هیدرولوژیکی رودخانهها بر اثر فعالیتهای انسانی و احداث سدها تغییر کردهاند. برهمین اساس درک اثرات سدها بر رژیم هیدرولوژیکی رودخانهها بهمنظور مدیریت جریان رودخانه، تامین نیاز آبی و ...
بیشتر
افزایش نیاز به آب و تغییر الگوهای اقلیمی باعث تشدید ساخت سازههای ذخیره آبی برای تأمین تقاضا در بسیاری از مناطق جهان شده است، لذا رژیمهای هیدرولوژیکی رودخانهها بر اثر فعالیتهای انسانی و احداث سدها تغییر کردهاند. برهمین اساس درک اثرات سدها بر رژیم هیدرولوژیکی رودخانهها بهمنظور مدیریت جریان رودخانه، تامین نیاز آبی و حفظ ارزشهای اکولوژیکی رودخانه ضروری است. در پژوهش حاضر، تغییرات سلامت هیدرولوژیک جریان رودخانه شهرچای ارومیه در سه دوره قبل از احداث سد، دوره ساخت سد و دوره بهرهبرداری از سد شهرچای در بازه زمانی 1951 الی 2017 ارزیابی شده است. نتایج پژوهش نشان داد میزان انحراف همه زیرشاخصهای هیدرولوژیک در دوره بعد از احداث سد بیشتر از دوره قبل از احداث سد است. در همین راستا میزان انحراف زیرشاخصهای سلامت هیدرولوژیک جریان از شرایط طبیعی تا سال 1998 غالباً در محدوده خیلی کم تا متوسط و از سال 1998 به بعد در محدوده خیلی کم تا خیلی زیاد بوده است. همچنین، بر اساس نتایج، بیشترین میزان انحراف در زیرشاخصها در دورههای مرجع و بهرهبرداری از سد مربوط به شاخص وقوع جریانهای سیلابی و در دوره ساخت سد مربوط به جریان حداقل ماهانه بود. همچنین نتایچ حاکی از آن بود که سلامت هیدرولوژیک جریان رودخانه شهرچای در دورههای ساخت و بهرهبرداری از سد شهرچای بهترتیب در حدود 16 و 45 درصد در مقایسه با دوره مرجع کاهش داشته است. یافتههای پژوهش حاضر میتواند در درک تغییرات رژیم تنظیمی جریان رودخانه، مدیریت و تنظیم پایدار رژیم جریان رودخانه شهرچای استفاده شود.
پژوهشی
ژئومورفولوژی
مریم بیاتی خطیبی؛ بهروز ساری صراف
چکیده
امروزه در شمال غرب کشور، به دنبال خشک شدن دریاچه ارومیه، کانونهای جدیدی در فرسایش بادی تشکیل گردیده و این کانونها به سرمنشا تولیدگرد و غبارهای خطرناک تبدیل شده است. با ادامه روند خشکی و مدیریت غیر اصولی آب و خاک، تشکیل کانونهای فرسایش بادی در قسمت جنوب شرق دریاچه ارومیه، پیامدهای منفی برای طبیعت و سلامت انسان در ابعاد بزرگتر ...
بیشتر
امروزه در شمال غرب کشور، به دنبال خشک شدن دریاچه ارومیه، کانونهای جدیدی در فرسایش بادی تشکیل گردیده و این کانونها به سرمنشا تولیدگرد و غبارهای خطرناک تبدیل شده است. با ادامه روند خشکی و مدیریت غیر اصولی آب و خاک، تشکیل کانونهای فرسایش بادی در قسمت جنوب شرق دریاچه ارومیه، پیامدهای منفی برای طبیعت و سلامت انسان در ابعاد بزرگتر خواهد داشت. در این مطالعه، به منظورشناسایی کانونهای فرسایش بادی، تغییرات تراز آب دریاچه ارومیه بر اساس الگوی نوسانات پارامترهای اقلیمی و با استفاده از دادههای دراز مدت ایستگاههای موجود در حوضه آبخیز دریاچه ارومیه بررسی شد. برای شناسایی مناطق منشا تولید ریزگرد و ردیابی طوفانهای گردو غباردر محدوده مورد مطالعه، از دادههای هواشناسی دید افقی زیر1000 متر و مدل لاگرانژی HYSPLITحالتپسگرد و از REANALYSISبرای ردیابی بیشترین میزان فراوانی گرد و غبار(با بازه 5 ساله)در 26 تزار فشاری ( 100-1000هکتوپاسکال)، مورد استفاده قرارگرفت. در محدوده مورد مطالعه (شهرستان بناب و ملکان)کانون فرسایش بادی با استفاده از دادههای AODپایگاه MACCبا دقت مکانی0.125 × 0.125درجه جغرافیای و مقیاس زمانی روزانه، بررسی شد. در این مطالعه از پایگاه ماهوارههای ترا و آکوا MODISبا طول موج550 نانومتر برای تولیددادههای AOD بهره گرفته شد. بررسی تصاویر ماهواره مودیس و اجرای شاخص بارزسازی ریزگرد، وقوع توفانهای مشخص گرد و غبار در فراز دریاچه ارومیه و همچنین جنوب شرق دریاچه در روزهای مختلف را اثبات کرد. بررسیها نشان دادکه ریزگردهای نمکی گستردهای در تمامی بخشهای دریاچه ارومیه و از جمله جنوب شرق دریاچه در محدوده شهرستان بناب در حال گسترش هستند و ریزگردهای این بخش در بستر جریانات جوی به سمت شرق و جنوب شرق تا مسافتی بیش از 140 کیلومتر و در جهت شمال شرق در مسافتی بیش از150 کیلومتر در طی 12 ساعت منتشر می شوند .
پژوهشی
هیدروژئومورفولوژی
عقیل مددی؛ صیاد اصغری سراسکانرود؛ حسین حاجت پورقلعه رودخانی
چکیده
هدف این تحقیق آشکارسازی تغییرات کاربری و تخریب پوشش جنگلی و اثرات آن بر فرسایش خاک، در حوضۀ آبریز قلعهرودخان میباشد. بدین منظور ابتدا تغییر کاربریهای صورت گرفته بین سالهای 1371 تا 1402 با استفاده از تصاویر لندست و تکنیک طبقهبندی شیگرا استخراج شد و به کلاسهای (کشاورزی، جنگل، مرتع، عوارض آبی و مسکونی) طبقهبندی شدند. در مرحله ...
بیشتر
هدف این تحقیق آشکارسازی تغییرات کاربری و تخریب پوشش جنگلی و اثرات آن بر فرسایش خاک، در حوضۀ آبریز قلعهرودخان میباشد. بدین منظور ابتدا تغییر کاربریهای صورت گرفته بین سالهای 1371 تا 1402 با استفاده از تصاویر لندست و تکنیک طبقهبندی شیگرا استخراج شد و به کلاسهای (کشاورزی، جنگل، مرتع، عوارض آبی و مسکونی) طبقهبندی شدند. در مرحله بعد، با شناسایی عوامل مؤثر در فرسایش منطقه و تهیۀ لایههای اطّلاعاتی هر معیار در GIS، استانداردسازی لایهها با استفاده از تابع عضویت فازی، وزندهی معیارها با استفاده از روش کرتیک و مدلسازی نهایی با استفاده از روش تحلیل چندمعیارۀ مارکوس انجام شد. بررسی تغییرات کاربری حوضه نشان میدهد که پوشش جنگلی در سال 1371، با وسعت 17/222 کیلومترمربع ، بیشترین مساحت را در بین کاربریها داشته که در سال 1402 وسعت آن به 03/205 کیلومترمربع کاهش یافته است. همچنین با نظر به نتایج حاصله؛ کاربری مسکونی با افزایش 17/27 کیلومترمربعی، بیشترین تغییر را در طول بازۀ زمانی 30 سالۀ مورد مطالعه داشته است. با توجه به نقشة پهنهبندی فرسایش نیز به ترتیب؛ مساحت طبقۀ با پتانسیل فرسایش بسیار زیاد و زیاد از 04/18 و 05/31 درصد در سال 1371 به 52/22 و 34/32 درصد در سال 1402، افزایش پیدا کرده است. با توجه به نتایج به دست آمده میتوان، کاهش پوشش جنگلی و تبدیل آن به مناطق مسکونی، اراضی کشاورزی و مراتع، همچنین؛ تبدیل اراضی کشاورزی به مناطق مسکونی و افزایش کاربری مسکونی و زراعی در حریم و بستر رودخانهها، را مهّمترین عوامل دخیل در افزایش پتانسیل فرسایش خاک حوضه، دانست.