کاکا شاهدی؛ مهتاب فروتن دانش
چکیده
شبیه سازی فرآیند بارش- رواناب در یک حوضه از نقطه نظر درک بهتر مسائل هیدرولوژیکی، مدیریت منابع آب، مهندسی رودخانه، سازه های کنترل سیل و ذخیره سیلاب اهمیت ویژه ای دارد. برآورد بارش- رواناب با مدل های هیدرولوژیکی توزیعی و با استفاده از تکنیک سامانه اطلاعات جغرافیایی به صورت گسترده امکانپذیر، کاربردی و متداول شده است. مدل ...
بیشتر
شبیه سازی فرآیند بارش- رواناب در یک حوضه از نقطه نظر درک بهتر مسائل هیدرولوژیکی، مدیریت منابع آب، مهندسی رودخانه، سازه های کنترل سیل و ذخیره سیلاب اهمیت ویژه ای دارد. برآورد بارش- رواناب با مدل های هیدرولوژیکی توزیعی و با استفاده از تکنیک سامانه اطلاعات جغرافیایی به صورت گسترده امکانپذیر، کاربردی و متداول شده است. مدل وتسپا یک مدل شبکه ای و توزیعی شبیه سازی رواناب و بیلان آبی است که در پایه زمانی متفاوت ساعتی یا روزانه اجرا میشود. در این تحقیق اقدام به شبیه سازی جریان با استفاده از مدل وتسپا در حوضه آبریز قورچای شده است. این حوضه (به عنوان یکی از زیرحوضه های گرگانرود) با مساحت 254 کیلومتر مربع در جنوب شهرستان رامیان در استان گلستان قرار دارد. داده های مورد استفاده مدل وتسپا نقشه های کاربری اراضی، بافت خاک، مدل رقومی ارتفاعی، داده های بارش، تبخیر، دما و دبی جریان (برای واسنجی و اعتبارسنجی مدل) میباشد. پس از آمادهسازی دادههای مورد نیاز مدل اجرا و واسنجی 11 پارامتر با دو روش دستی و خودکار برای 7 سال ابتدای دورهی آماری و اعتبارسنجی مدل برای دوره 5 سال انجام شد. نتایج ارزیابی مدل، صحت شبیه سازی دبی جریان و تطابق بسیار خوب بین دادههای شبیه سازی شده و مشاهداتی را براساس معیار نش- ساتکلیف 21/67 درصد در دورهی واسنجی و 34/76 درصد در دوره اعتبارسنجی نشان میدهد. همچنین ضریب رواناب محاسبه شده توسط مدل وتسپا برای کل حوضه 31/28درصد بوده که در مقایسه با ضریب رواناب مشاهداتی12/30 درصد نشاندهندهی شبیهسازی خوب مدل است. نتایج نشان میدهد مدل در وضعیت و شرایط واقعی مکانی بر اساس 3 نقشه توپوگرافی، کاربری و نوع خاک قادر به در نظر گرفتن بارش، رطوبت پیشین و فرآیندهای تولید رواناب میباشد که باعث میشود مدل مقادیر جریان های زیاد و روند هیدرولوژیکی عمومی را به خوبی به دست آورد.
هیدروژئولوژی
حمزه سعیدیان؛ حمید رضا مرادی؛ ابدال صالح پور
چکیده
تخمین نفوذپذیری خاک به کمک مولفههای مختلف فرسایش میتواند یک روش برآوردی مفید برای تعیین میزان نفوذپذیری خاک در کوتاهترین زمان و با صرف کمترین هزینه باشد. در این پژوهش به منظور تعیین تخمین میزان نفوذپذیری خاک با استفاده از مولفههای مختلف فرسایش در کاربریهای مختلف نهشتههای سازند گچساران، بخشی از حوزه آبریزکوه گچ شهرستان ...
بیشتر
تخمین نفوذپذیری خاک به کمک مولفههای مختلف فرسایش میتواند یک روش برآوردی مفید برای تعیین میزان نفوذپذیری خاک در کوتاهترین زمان و با صرف کمترین هزینه باشد. در این پژوهش به منظور تعیین تخمین میزان نفوذپذیری خاک با استفاده از مولفههای مختلف فرسایش در کاربریهای مختلف نهشتههای سازند گچساران، بخشی از حوزه آبریزکوه گچ شهرستان ایذه با مساحت 1202 هکتار انتخاب گردید. در این تحقیق تعیین رابطه بین میزان نفوذپذیری خاک و مولفههای مختلف فرسایش مانند میزان رسوب و مقدار رواناب و زمان شروع آستانه رواناب و رسوب در کاربریهای مختلف سازند گچساران به کمک رگرسیون چند متغیره انجام گرفت. سپس نمونهبرداری مولفههای مختلف فرسایش در 6 نقطه و با 3 تکرار و در شدتهای مختلف بارش 75/0، 1 و 25/1 میلیمتر در دقیقه در سه کاربری مرتع، منطقه مسکونی و اراضی کشاورزی به کمک دستگاه شبیه ساز باران انجام شد. به منظور انجام تحلیلهای آماری از نرم افزار SPSS و EXCELاستفاده گردید. نتایج نشان داد که به طور کلی بیشترین تاثیرگذاری مثبت و منفی مولفههای مختلف فرسایش در تخمین میزان نفوذپذیری خاک مربوط به میزان رسوب و شروع آستانه رواناب و رسوب در هر سه کاربری یاد شده و در سه شدت بارش 75/0، 1 و 25/1 میلی متر دقیقه میباشد و در این میان نقش میزان رسوب در تخمین میزان نفوذپذیری خاک نسبت به آستانه رواناب و رسوب اندکی بیشتر نشان داده شد و میزان رواناب در تخمین میزان نفوذپذیری خاک در این روش نقشی نداشته است.
زیبا کونانی؛ علیرضا ایلدرمی؛ حسین زینی نوند؛ حمید نوری
چکیده
امروزه بررسی و پیشبینی اثر تغییرات اقلیمی جهت برنامهریزیهای کلان کشور در رابطه با مدیریت منابع آب در دورههای آتی مورد توجه قرار گرفته است. هدف از این تحقیق ارزیابی اثر تغییر اقلیم بر رواناب حوضه آبخیز رحیمآباد- سیلاخور لرستان در دورههای آتی است. ابتدا داده های مدل گردش عمومی جو HADCM3 با بکارگیری دو مدل ریز -مقیاسنمایی ...
بیشتر
امروزه بررسی و پیشبینی اثر تغییرات اقلیمی جهت برنامهریزیهای کلان کشور در رابطه با مدیریت منابع آب در دورههای آتی مورد توجه قرار گرفته است. هدف از این تحقیق ارزیابی اثر تغییر اقلیم بر رواناب حوضه آبخیز رحیمآباد- سیلاخور لرستان در دورههای آتی است. ابتدا داده های مدل گردش عمومی جو HADCM3 با بکارگیری دو مدل ریز -مقیاسنمایی آماری LARS-WG و SDSM طبق سه سناریو A2، B2 و B1 برای حوضه ریزمقیاس و سپس پارامترهای اقلیمی دوره پایه (2014-1990)، مورد ارزیابی و سپس پارامترهای اقلیمی برای دوره 2065-2046 شبیهسازی شدند. همچنین به منظور بررسی اثر تغییر اقلیم بر رواناب در منطقه مورد مطالعه، از مدل SIMHYD استفاده شد. بررسیها نشان میدهد که کارایی مدل با مقادیر ضریب تغذیه، ضریب نفوذ و ظرفیت ذخیره رطوبت خاک رابطه مستقیم دارد. همچنین مدلSIMHYD، بیشترین حساسیت را نسبت به پارامترهای ضریب جریان پایه و ظرفیت ذخیره باران و کمترین میزان حساسیت پذیری را نسبت به آستانه نفوذپذیری دارد. بطوریکه با افزایش مقدار پارامتر ضریب جریان پایه تا بیش از 057/0شاهد روند افزایشی در مقدار ضریب کارایی مدل و پس از آن این مقدار کاهش مییابد. با توجه به افزایش دما و کاهش دبی و مولفههای رواناب کل، بهتر است راهکارهایی جهت برنامهریزی و مدیریت منابع آب حوضه آبخیز سیلاخور- رحیمآباد در پیش گرفته شود.
مریم بیاتی خطیبی
چکیده
در محدوده اوجان چای(از زیرحوضه های مهم واقع در دامنه های شرقی کوهستان سهند) علی رغم توجه به نوع خاک و ویژگی های توپوگرافی و اقلیم حاکم ،تغییرات ناشی از دست اندازی انسان به شیب ها و تغییرات کاربری زیاد است . با توجه کندوکاری های ناشی از فرسایش شیاری و بطورکلی آبکندی به نظر می رسدکه تغییرات رواناب به واسطهی تغییر کاربری در محدوده مورد ...
بیشتر
در محدوده اوجان چای(از زیرحوضه های مهم واقع در دامنه های شرقی کوهستان سهند) علی رغم توجه به نوع خاک و ویژگی های توپوگرافی و اقلیم حاکم ،تغییرات ناشی از دست اندازی انسان به شیب ها و تغییرات کاربری زیاد است . با توجه کندوکاری های ناشی از فرسایش شیاری و بطورکلی آبکندی به نظر می رسدکه تغییرات رواناب به واسطهی تغییر کاربری در محدوده مورد نظربسیار زیاد می-باشد.محدوده مورد مطالعه از محدوده های مرتعی کشور محسوب می شود و اغلب به دلیل اینکه در محدوده های مرتعی کشت و آنهم کشت افراطی صورت می گیرد ،خاک دامنه ها توسط رواناب ها تحت فرسایش شدید قرارگرفته اند.در این تحقیق هدف بررسی نقش تغییرات هیدروژئومورفولوژیکی ناشی تغییرات کاربری در حوضه اوجان چای است . در این تحقیق از مدل L-THIA برای تخمین رواناب ناشی از تغییر کاربری در حوضه استفاده شده است. برای بکارگیری مدل L-THIA ابتدابارش ایستگاه ها تهیه گردیدو ازتصاویر ماهوارهای لندست (سنجنده TM و ETM) و نرمافزار تخصصی L-THIA و Arc Map استفاده شد. با توجه به مدل ارائه شده ،لایه کاربری زمین و گروههای هیدرولوژیکی خاک تهیه گردید.نتایج بررسی ها نشان داد که در سطوحی که تغییر کاربری صورت گرفته ،ارتفاع و حجم رواناب از سال 1988 تا 2018 به دو برابر افزایش یافته است .در حوضه مورد مطالعه ،افزایش وسعت زمین های تحت کشت و تغییرات کاربری زمین از مرتع به زمین کشاورزی به تغییرات هیدروژمورفولوژیکی منجرشده است .
یاسر حسینی
دوره 6، شماره 21 ، اسفند 1398، ، صفحه 87-107
چکیده
سیلاب در مطالعات مربوط به بهرهبرداری از منابع آب، ساخت سدها، مدیریت حوضه و مطالعات هیدرولوژیکی اهمیت زیادی دارد. بنابراین، تا حد زیادی دقت این مطالعات و ایمنی تأسیسات آبی بستگی به روشهای مطاله سیلاب دارد. این مطالعه با هدف مقایسه ی روشهای هیدروگراف واحد SCS و Uniform در تعیین بیشینه ی دبی سیلاب با استفاده از مدل WMS در حوضه ...
بیشتر
سیلاب در مطالعات مربوط به بهرهبرداری از منابع آب، ساخت سدها، مدیریت حوضه و مطالعات هیدرولوژیکی اهمیت زیادی دارد. بنابراین، تا حد زیادی دقت این مطالعات و ایمنی تأسیسات آبی بستگی به روشهای مطاله سیلاب دارد. این مطالعه با هدف مقایسه ی روشهای هیدروگراف واحد SCS و Uniform در تعیین بیشینه ی دبی سیلاب با استفاده از مدل WMS در حوضه ی عموقین واقع در استان اردبیل، انجام شده است. مساحت حوضه ی مذکور 78 کیلومتر مربع بوده و برای تعیین مقدار CN منطقه از تلفیق نقشه ی کاربری اراضی و گروه هیدرولوژیک خاک (B ,C ,D) بهدست آمده از تحلیل تصاویر ماهواره لندست 8 در نرمافزار Idrisi32 بهدست آمد که برابر 7/78 محاسبه گردید. نتایج واسنجی (RE=7.17، RMSE=0.44) و اعتبارسنجی مدل (RE=2.51، RMSE=0.0042 ) با وقایع بارندگی رواناب در منطقه نشانداد که میزان حداکثر دبی سیلاب و حجم سیلاب برآورد شده توسط روش SCS بهخوبی با مقادیر مشاهدهشده مطابقت دارد. همچنین نتایج حداکثر دبی روشهای SCS وUniform در دوره ی بازگشتهای 25، 50 و 100 ساله مقایسه شد و نتایج نشان داد میانگین برآوردهای روشUniform تقریباً 5 درصد بیشتر از روش SCS میباشد و بر اساس آزمون T استیودنت، تفاوت بین مقادیرUniform و SCS در سطح اعتماد یکدرصد معنیدار نگردید. نتایج نشانداد در صورتی که زمان تأخیرحوضه با درنظر گرفتن سیلاب واقعی حوضه، محاسبه گردد، روش SCS دقیقتر از روشUniform قادر به شبیهسازی سیلاب در منطقه است، با توجه به حساسیت بالای روش SCS به توزیع بارندگی، تحلیل بارندگی در منطقه ی مورد مطالعه، برای دستیابی به نتایج مطلوب لازم بوده و توزیع باران و توزیع زمانی آن باید حتیالامکان نزدیک به مقادیر واقعی در منطقه باشد.
سعید جهانبخش اصل؛ حسین عساکره عساکره؛ سعیده اشرفی
دوره 6، شماره 21 ، اسفند 1398، ، صفحه 109-132
چکیده
بررسی و شناخت تغییرات اقلیمی رخ داده در نواحی مختلف میتواند شناختی از تغییرات اقلیمی محتمل در آینـده را بهدست دهد. یکی از راه های شناخت تغییرات احتمالی عناصر اقلیمی در آینده استفاده از مدل های اقلیمی موجود و ریزمقیاس نمایی آنهاست. در این پژوهش بارش و رواناب حوضه ی آبریز رود زرد، ریزمقیاس نمایی و برای دوره ی 2100-2006 ...
بیشتر
بررسی و شناخت تغییرات اقلیمی رخ داده در نواحی مختلف میتواند شناختی از تغییرات اقلیمی محتمل در آینـده را بهدست دهد. یکی از راه های شناخت تغییرات احتمالی عناصر اقلیمی در آینده استفاده از مدل های اقلیمی موجود و ریزمقیاس نمایی آنهاست. در این پژوهش بارش و رواناب حوضه ی آبریز رود زرد، ریزمقیاس نمایی و برای دوره ی 2100-2006 شبیه سازی گردید. برای این منظور از سناریوهای RCP خروجی مدل CanESM2 استفاده شد. دوره ی پایه ی مورد استفاده برای این کار 2005-1976 میباشد. برای ریزمقیاس نمایی بارش و رواناب حوضه ی آبریز رود زرد از داده های بارش روزانه ایستگاه باغملک و رواناب ایستگاه ماشین و روش شبکه ی عصبی مصنوعی بهره گرفته شد. با استفاده از روش حذف پسرونده، متغیرهای میانگین فشار سطح دریا، ارتفاع ژئوپتانسیل تراز 500 هکتوپاسکال و میانگین دما در ارتفاع نزدیک سطح زمین به عنوان متغیرهای پیشبینی کننده انتخاب شد. راستیآزمایی الگو با نمایههای و انجام پذیرفت. در نهایت، معماری شبکه با الگوریتم قانون پسرو بیزی و با سه لایه ی پنهان به عنوان شبکه ی بهینه انتخاب شد. نتایج نشاندهنده ی روند کاهشی بارش سالانه برآورد شده در 95 سال آیـنده بر اساس هر سه سناریو میباشد. همچنین افزایش بارش در ماههای فصل گرم و کاهش بارش در ماه های فصل سرد مورد انتظار است. به عبارت دیگر میتوان افزایش بارش های محلی (احتمالاً همرفتی) ناشی از افزایش دما در دوره های آینده را محتمل دانست. رواناب حاصل از بارش نیز در ماه های سرد، کاهش و در ماه های گرم با صرف نظر از تأثیر دما و پوشش گیاهی، افزایش را تجربه خواهد کرد.
بهروز ساری صراف؛ طاهره جلالی عنصرودی
دوره 6، شماره 19 ، شهریور 1398، ، صفحه 163-185
چکیده
تغییر در الگوی دما و بارش تأثیرات مهمی بر روی کمیت و کیفیت منابع آبی بخصوص در مناطق خشک و نیمه خشک دارد. در این مقاله با استفاده از مدل SDSM، خروجی مدل جهانی گردش عمومی جو HadCM3را در منطقه ی مورد مطالعه به وسیله ی دادههای مشاهداتی ایستگاه تبریز ریزمقیاس نموده و با در نظر گرفتن سناریوی تغییر اقلیم A2، تغییرات تبخیر، رواناب و تغذیه ...
بیشتر
تغییر در الگوی دما و بارش تأثیرات مهمی بر روی کمیت و کیفیت منابع آبی بخصوص در مناطق خشک و نیمه خشک دارد. در این مقاله با استفاده از مدل SDSM، خروجی مدل جهانی گردش عمومی جو HadCM3را در منطقه ی مورد مطالعه به وسیله ی دادههای مشاهداتی ایستگاه تبریز ریزمقیاس نموده و با در نظر گرفتن سناریوی تغییر اقلیم A2، تغییرات تبخیر، رواناب و تغذیه ی ناشی از بارش در آبخوان تسوج برای دوره ی 2030-2017 مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج حاصل از ریزمقیاس نمایی نشان داد تحت سناریو A2، در منطقه ی مورد مطالعه میانگین دمای سالانه نسبت به دوره ی پایه 01/1 درجه سانتیگراد افزایش و بارش سالانه 1/7- میلیمتر کاهش خواهد یافت. به منظور شبیهسازی میزان تبخیر و تعرق، تغذیه و رواناب در دوره ی آینده از مدل HELP استفاده شد. نتایج نشان داد که به دلیل افزایش دما مقادیر قابل توجهی از بارش صرف تبخیر و تعرق خواهد شد. در کنار کاهش بارش و افزایش دما، ویژگیهای هیدرولیکی و رطوبتی خاک در میزان تغذیه نقش مهمی ایفا میکند. به طوری که با افزایش رطوبت خاک از میزان تغذیه کاسته شده و بر میزان رواناب افزوده خواهد شد.
مهین نادری؛ علیرضا ایلدرمی؛ حـمید نـوری؛ سـهیلا آقابیگی امین؛ حسین زینی وند
دوره 5، شماره 16 ، آذر 1397، ، صفحه 61-79
چکیده
چکیده تغییر کاربری اراضی و تأثیر پدیدهی تغییر اقلیم بر فرآیندهای هیدرولوژیکی و رواناب سطحی حوضهی آبخیز میتواند به مدیریت چالشهای منابع آب و برنامهریزی صحیح و مدیریت حوضههای آبخیز کمک نماید. در این تحقیق به منظور بررسی اثر تغییر کاربری اراضی و تغییر اقلیم بر رواناب، مدل SWAT مورد استفاده قرار گرفت. برای پیشبینی کاربری ...
بیشتر
چکیده تغییر کاربری اراضی و تأثیر پدیدهی تغییر اقلیم بر فرآیندهای هیدرولوژیکی و رواناب سطحی حوضهی آبخیز میتواند به مدیریت چالشهای منابع آب و برنامهریزی صحیح و مدیریت حوضههای آبخیز کمک نماید. در این تحقیق به منظور بررسی اثر تغییر کاربری اراضی و تغییر اقلیم بر رواناب، مدل SWAT مورد استفاده قرار گرفت. برای پیشبینی کاربری اراضی حوضهی گرین از تصاویر ماهواره لندست سالهای 1986، 2000، 2014، مدل مارکوف وCA مارکوف استفاده و نقشهی کاربری اراضی سال 2042 پیشبینی شد. ریز مقیاس نمایی دادههای بارش و دما نیز توسط مدل SDSM انجام شد و خروجیهای مدل HADCM3 جهت پیشبینی اقلیم آتی حوضهی گرین استفاده گردید. با توجه به ضریب نش ساتکلیف و ضریب تعیین به دست آمده در مرحله واسنجی (به ترتیب برابر با 59/0 و60/0) و مرحلهی اعتبارسنجی (به ترتیب برابر با 66/0 و 67/0) این مدل دارای کارایی قابل قبولی در پیشبینی متغیرهای مورد بررسی در حوضهی آبخیز مورد مطالعه است. نتایج بهدست آمده نشان میدهد با ثابت ماندن روند تغییرات دورهی پایه در سالهای 1986 تا 2014 این منطقه شاهد افزایش 28/2 درصدی مساحت جنگل و کاهش 07/2 درصدی مساحت مرتع تا سال 2042 نسبت به سال 2014 خواهد بود و همچنین مشاهده میشود که در اکثر ماههای سال در دورهی آتی میانگین بارش ماهانه دارای روند کاهشی و میانگین دما دارای روند افزایشی خواهد بود. نتایج بیانگر این موضوع است که تغییر کاربری اراضی در دورهی آتی با کاهش مساحت مرتع و اراضی بدون پوشش و افزایش مساحت اراضی جنگلی و همچنین تغییر اقلیم تحت سناریوهایA2 و B2 موجب کاهش میزان رواناب میگردد. در نهایت نتایج نشان داد کاهش میزان رواناب در دوره 2042 تا 2050 نسبت به دورهی 2000 تا 2010 در اثر تغییر اقلیم (بارش و دما) بیشتر از میزان کاهشی است که در اثر تغییر کاربری اراضی ایجاد میشود.
مهین نادری؛ علیرضا ایلدرمی؛ حمید نوری؛ سهیلا آقا امین؛ حسین زینی وند
دوره 5، شماره 14 ، خرداد 1397، ، صفحه 23-42
چکیده
چکیده
تغییر کاربری اراضی و تأثیر پدیدهی تغییر اقلیم بر فرآیندهای هیدرولوژیکی و رواناب سـطحی حوضهی آبخیز مـیتواند به مدیریت چالشهای منابع آب و برنامهریزی صحیح و مدیریت حوضههای ...
بیشتر
چکیده
تغییر کاربری اراضی و تأثیر پدیدهی تغییر اقلیم بر فرآیندهای هیدرولوژیکی و رواناب سـطحی حوضهی آبخیز مـیتواند به مدیریت چالشهای منابع آب و برنامهریزی صحیح و مدیریت حوضههای آبخیز کمک نماید. در این تحقیق به منظور بررسی اثر تغییر کاربری اراضی و تغییر اقلیم بر رواناب، مدل SWAT مورد استفاده قرار گرفت. بـرای پیشبینی کاربری اراضی حوضهی آبخیز گرین از تصاویر ماهواره لندست سالهای 1986، 2000، 2014، مدل مارکوف وCA مارکوف استفاده و نقشهی کاربری اراضی سال 2042 پیش بینی شد. ریزمقیاس نمایی دادههای بارش و دما نیز توسط مدل SDSM انجام شد و خروجیهای مدل HADCM3 جهت پیشبینی اقلیم آتی حوضهی آبخیز گرین استفاده گردید. با توجه به ضریب نش ساتکلیف و ضریب تعیین به دست آمده در مرحلهی واسنجی (به ترتیب برابر با 59/0 و60/0) و مرحله اعتبار سنجی (به ترتیب برابر با 66/0 و 67/0) این مدل دارای کارایی قابل قبولی در پیشبینی متغیرهای مورد بررسی در حوضهی آبخیز مورد مطالعه است. نتایج بهدست آمده نشان میدهد با ثابت ماندن روند تغییرات دورهی پایه در سالهای 1986 تا 2014 این منطقه شاهد افزایش 28/2 درصدی مساحت جنگل و کاهش 07/2 درصدی مساحت مرتع تا سال 2042 نسبت به سال 2014 خواهد بود و همچنین مشاهده میشود که در اکثر ماههای سال در دوره آتی میانگین بارش ماهانه دارای روند کاهشی و میانگین دما دارای روند افزایشی خواهد بود. نتایج بیانگر این موضوع است که تغییر کاربری اراضی در دورهی آتی با کاهش مساحت مرتع و اراضی بدون پوشش و افزایش مساحت اراضی جنگلی و همچنین تغییر اقلیم تحت سناریوهای A2 و B2 موجب کاهش میزان رواناب میگردد. در نهایت نتایج نشان داد کاهش میزان رواناب در دوره 2042 تا 2050 نسبت به دورهی 2000 تا 2010 در اثر تغییر اقلیم (بارش و دما) بیشتر از میزان کاهشی است که در اثر تغییر کاربری اراضی ایجاد میشود.
هادی نیری؛ خبات امانی؛ حمید گنجائیان
دوره 3، شماره 7 ، شهریور 1395، ، صفحه 19-38
چکیده
مطالعات و بررسی ویژگیهای فیزیکی و مورفولوژیکی رودخانهها از جملهی اولین و مهمترین اقدامات در طراحی و اجرای طرحهای هیدرولوژیکی به شمار میآید. از اهداف پژوهش حاضر بررسی مشخصههای فیزیکی حوضهی آبریز تروال و ویژگیهای هیدرولوژی، هیدروگرافی و هیدروژئومورفولوژی آن با استفاده از روشهای آماری و نرمافزاری جهت نیل ...
بیشتر
مطالعات و بررسی ویژگیهای فیزیکی و مورفولوژیکی رودخانهها از جملهی اولین و مهمترین اقدامات در طراحی و اجرای طرحهای هیدرولوژیکی به شمار میآید. از اهداف پژوهش حاضر بررسی مشخصههای فیزیکی حوضهی آبریز تروال و ویژگیهای هیدرولوژی، هیدروگرافی و هیدروژئومورفولوژی آن با استفاده از روشهای آماری و نرمافزاری جهت نیل به اطلاعات مناسب برای برنامهریزیها و اجرای طرحهای عمرانی و آبخیزداری میباشد. رودخانهی تروال از زیرحوضههای دریای خزر بوده که مساحت حوضهی آبریز آن تا محل تلاقی آن با رودخانهی قزلاوزن 6955 کیلومترمربع میباشد. با توجه به آمارهای موجود بین سالهای 90-1350 میانگین دمای سالانه ایستگاههای هواشناسی و سینوپتیک حوضهی 5/12 درجهی سانتیگراد و بارش سالانه 352 میلیمتر است که نشاندهندهی نیمه خشک بودن شرایط اقلیمی حوضه میباشد. محاسبات صورت گرفته نشان میدهد که تراکم شبکه زهکشی در این حوضه کم بوده و تعداد آبراههها در واحد سطح اندک میباشد. با توجه به اینکه سطح حوضهی مورد مطالعه دارای پوشش گیاهی تنک و در مواردی نسبتاً متراکم است، ضریب رواناب 35/0 درصد، زمان تأخیر حوضه 65/1 ساعت، و زمان تمرکز آن 75/2 ساعت است. نتایج به دست آمده مؤید آن است که تحت تأثیر عواملی مانند میزان بارندگی، شیب کم حوضه، رسوبات دانه ریز منفصل و نفوذ زیاد، میزان رواناب حوضه بسیار ناچیز بوده و بارندگی در این منطقه به سرعت فروکش میکند به همین دلیل میزان فرسایشپذیری خاک در این حوضه بسیار اندک و قابلکنترل میباشد. به علاوه منحنی تغییرات دبی سیل با گذشت زمان انحنای ملایمی دارد که حاکی از مصونیت نسبی حوضه در مقابل خطر سیل است.