پژوهشی
مهدی حیات زاده؛ سحر امینی؛ علی فتح زاده؛ مریم اسدی
چکیده
بار رسوبی معلق یکی از مهمترین عناصر رودخانهای است که علاوه بر تاثیر بر کیفیت آب، نقش موثری در مدیریت منابع آبی و سازههای احداثی بر روی این منابع دارد. پارامترهای فیزیوگرافی که بیانگر ویژگیهای فیزیکی حوضه آبریز هستند میتواند به عنوان یک فاکتور تعیین کننده در میزان رسوبزایی حوضه آبریز مطرح گردد. روشهای متعددی به منظور ...
بیشتر
بار رسوبی معلق یکی از مهمترین عناصر رودخانهای است که علاوه بر تاثیر بر کیفیت آب، نقش موثری در مدیریت منابع آبی و سازههای احداثی بر روی این منابع دارد. پارامترهای فیزیوگرافی که بیانگر ویژگیهای فیزیکی حوضه آبریز هستند میتواند به عنوان یک فاکتور تعیین کننده در میزان رسوبزایی حوضه آبریز مطرح گردد. روشهای متعددی به منظور برآورد بار معلق رودخانهها وجود دارد. از جمله این روشها استفاده از مدلهای دادهکاوی میباشد که در حل مسایل هیدرولوژی رسوب بسیار پرکاربرد میباشد. لذا در این پژوهش با تلفیق مدلهای دادهکاوی و پارامترهای فیزیوگرافی، بار رسوب 30 حوضه آبریز در استان لرستان با دوره آماری 33 ساله برآورد گردید. به منظور بررسی اثر شاخصهای مختلف فیزیوگرافی بر میزان برآورد رسوب در گام نخست دبی جریان به عنوان تنها ورودی مدلها و در گام بعدی شاخصهای مختلف فیزیوگرافی حوضه به عنوان ورودیهای مدلهای مختلف دادهکاوی انتخاب گردید. در این مطالعه از پنج مدل دادهکاوی از جمله شبکه عصبی مصنوعی، ماشینبردار پشتیبان تکاملی، درخت تصمیم، فرآیند گوسی و رگرسیون استفاده شد. نتایج نشان داد تمامی مدلها از دقت قابل قبولی برخوردار بودند. در هر دو مجموعه داده، مدل ماشینبردار پشتیبان تکاملی دارای بهترین دقت بود. با بهکارگیری شاخصهای مورد اشاره دقت در تمامی مدلها افزایش یافت به طوریکه در مدل ماشینبردار پشتیبان تکاملی میزان میانگین مربعات خطا از 74/6 به 3 کاهش یافت و ضریب همبستگی از 994/0 به 999/0 افزایش یافت. وزندهی پارامترها نیز نشان داد که بیشترین وکمترین وزن به ترتیب مزبوط به شاخص زبری و نسبت کشیدگی بوده است.
پژوهشی
غلام حسن جعفری؛ مینا آوجی
چکیده
یکی از مهمترین عوامل ساختاری کره زمین اقلیم است. هرگونه ناهنجاری در هر یک از این مؤلفه ها سبب اختلال و اغتشاش در کل سیستم میشود. ضریب تغییرات کم بارش، معرف پایداری و توزیع زمانی یکنواخت است. بهمنظور بررسی ارتباط بین فاکتورهای اقلیمی و اثر آن بر آبگیری دریاچههای داخلی ایران از دادههای 50 ساله اقلیمی دما و بارش پایگاه داده اسفزاری ...
بیشتر
یکی از مهمترین عوامل ساختاری کره زمین اقلیم است. هرگونه ناهنجاری در هر یک از این مؤلفه ها سبب اختلال و اغتشاش در کل سیستم میشود. ضریب تغییرات کم بارش، معرف پایداری و توزیع زمانی یکنواخت است. بهمنظور بررسی ارتباط بین فاکتورهای اقلیمی و اثر آن بر آبگیری دریاچههای داخلی ایران از دادههای 50 ساله اقلیمی دما و بارش پایگاه داده اسفزاری در یاختههای 15*15 کیلومتر استفاده شد. در پردازشهای آماری علاوه بر اندازهگیریهای گرایش مرکزی بارش و دما، از شاخصهای پراکندگی استفاده گردید. آستانههای بهدستآمده نشان میدهد که حوضهای با دارا دمای متوسط از 78/15 کمتر، متوسط بارش سالانه از 215 میلیمتر بیشتر، ضریب برفی از 13 درصد بیشتر، ضریب تغییرات بارش از 40 درصد کمتر و ضریب تغییرات دما از 43/7 بیشتر میتواند حیات دریاچه را تضمین میکند. همهی حوضه های داخلی ایران در دوره کواترنری به یک تناسب دچار تغییر دما نشدهاند وضعیت و شواهدی که از آبگیری دریاچه ها کواترنری وجود دارد با بارش دو برابر نسبت به شرایط کنونی و دمایی 6-12 درجه کاهش نسبت به امروز همخوانی ندارد؛ بهطوریکه با کاهش 3، 9 و 12 درجه دما و افزایش بارش، خط تعادل آبوخشکی نمیتوانسته به آثار تراسهای کواترنری برسد. تغییر ارتفاع خط تعادل آبوخشکی با مقدار تغییرات دما و بارش بهتنهایی قابل تفسیر نیست و علیت را باید در تغییر رژیم بارش و وضعیت ژئومورفولوژیکی منطقه جستجو کرد.
پژوهشی
محمد سعیدی؛ مهدی کماسی؛ شهاب حسن پور
چکیده
طی چند دهه گذشته، در نتیجه افزایش جمعیت، صنعتی شدن، شهرنشینی و ... تقاضا برای آب افزایش یافته که عمدهی این نیاز با بهرهبرداری از منابع آب زیرزمینی تأمین گردیده است. از این رو، بایستی عدم قطعیت موجود در تقاضا و تأمین آب را با مدیریت صحیح آبهای زیرزمینی، با تعیین مناطق دارای پتانسیل آب زیرزمینی به حداقل رساند. در این پژوهش تلاش شده ...
بیشتر
طی چند دهه گذشته، در نتیجه افزایش جمعیت، صنعتی شدن، شهرنشینی و ... تقاضا برای آب افزایش یافته که عمدهی این نیاز با بهرهبرداری از منابع آب زیرزمینی تأمین گردیده است. از این رو، بایستی عدم قطعیت موجود در تقاضا و تأمین آب را با مدیریت صحیح آبهای زیرزمینی، با تعیین مناطق دارای پتانسیل آب زیرزمینی به حداقل رساند. در این پژوهش تلاش شده تا با استفاده از روش ترکیبی فرآیند تحلیل سلسله مراتبی و تاپسیس فازی در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی، نقاط دارای پتانسیل منابع آب زیرزمینی در دشت سیلاخور را تعیین نمود. در این راستا، یازده لایهی موضوعی شامل لایههای لیتولوژی، بارش، پوشش گیاهی، تراکم و فاصله از گسل، ارتفاع، شیب، دما، کاربری اراضی، تراکم و فاصله از آبراهه براساس پردازش تصاویر ماهوارهای و دادههای آماری تهیه و در ایجاد نقشهی پتانسیلیابی منابع آب زیرزمینی به کار گرفته شد. نقشهی پتانسیل منابع آب زیرزمینی در پنج طبقه شامل پتانسیل زیاد، خوب، متوسط، کم و خیلیکم پهنهبندی گردید. بر این اساس نقاط دارای پتانسیل زیاد تا متوسط بیشتر در مرکز و جنوب غربی دشت قرار گرفته و منطبق بر نواحی آبرفتهای کواترنری و سازندهای سخت کربناته میباشد. اعتبار سنجی توسط تعداد چاههای بهرهبرداری موجود در منطقه انجام شد که نتایج بدست آمده بیانگر آن است که، استفاده از رویکرد تلفیقی فرآیند تحلیل سلسله مراتبی و تاپسیس فازی در پتانسیلیابی با موقعیت چاهها همخوانی خوبی دارد، به طوری که حدود 87 % از چاههای بهرهبرداری در مناطقی با پتانسیل آب زیرزمینی متوسط تا زیاد قرار گرفته است.
پژوهشی
حمید عمونیا؛ سیاوش شایان؛ مجتبی یمانی
چکیده
مناطق ساحلی به دلیل کاربردهای متعدد برای انسان از اهمیت ویژهای برخوردار هستند. تغییرات در خط ساحلی با وجود انسان و اثراتش نظیر تغییرات کاربری اراضی، اجتنابناپذیر است و به همین دلیل مطالعه میزان ارتباط بین تغییرات خط ساحلی و تغییرات کاربری اراضی ضرورت دارد. خط ساحلی بابلرود با طول حدود 9 کیلومتر در اکثر محدوده خود با شهر بابلسر ...
بیشتر
مناطق ساحلی به دلیل کاربردهای متعدد برای انسان از اهمیت ویژهای برخوردار هستند. تغییرات در خط ساحلی با وجود انسان و اثراتش نظیر تغییرات کاربری اراضی، اجتنابناپذیر است و به همین دلیل مطالعه میزان ارتباط بین تغییرات خط ساحلی و تغییرات کاربری اراضی ضرورت دارد. خط ساحلی بابلرود با طول حدود 9 کیلومتر در اکثر محدوده خود با شهر بابلسر تلاقی دارد که این موجب تاثیرگذاری فعالیتهای انسانی بر روی تغییرات خط ساحلی در این محدوده میگردد. رفتار نوسانی دریای خزر و میزان پسروی و پیشروی خط ساحلی در این محدوده میتواند متأثر از فعالیتهای انسانی و ایجاد تغییرات در کاربری اراضی ساحلی باشد. دادههای استفاده شده در این پژوهش شامل تراز سطح دریای خزر و تصاویر لندست در سنجندههای TM و OLI میباشد. طول دوره موردمطالعه 42 ساله از سال 1976 میلادی تا 2018 میلادی مشخص شده است که با روند آستانه تغییرات تراز دریای خزر هماهنگی دارد. روش پژوهش تحلیلی - مقایسهای بین دادههای و اطلاعات تراز دریا و تغییرات خط ساحلی و نقشههای کاربری اراضی است که برای محاسبه تغییرات خط ساحلی از سامانه (DSAS) در نرمافزار ArcGIS10.7 و برای محاسبه تغییرات کاربری اراضی از نرمافزار ENVI5.3.1 استفاده شده است. بعد از محاسبه تغییرات خط ساحلی و محاسبه آماره NSM، نمودار تغییرات خط ساحلی استخراج و با تغییرات مساحت کاربریهای اراضی مورد مقایسه قرار گرفته است. نتایج نشان میدهد که فعالیتهای انسانی بیش از تراز دریا، در تغییرات خط ساحلی تأثیرگذار بودهاند که مهمترین این فعالیتها، توسعه ساختوسازها و سازههای ساحلی فراتر از خط ساحلی طبیعی است.
پژوهشی
بتول زینالی؛ احسان قلعه؛ شیوا صفری
چکیده
پوشش برف و یخ یک منبع حیاتی بوده و به تغییرات اقلیم بسیار حساس میباشد. اندازهگیری دقیق و منظم توزیع مکانی برف و یخ برای مدیریت منابع آبی ضروری میباشد. دراین پژوهش اقدام به استخراج سطح پوشش برف کوهستان سبلان با استفاده ازتصاویر ماهوارهای لندست ۵ برای سال ۲۰۰۰ و لندست ۸ برای سال ۲۰۲۰ با استفاده از طبقهبندی شیگرا و همچنین با ...
بیشتر
پوشش برف و یخ یک منبع حیاتی بوده و به تغییرات اقلیم بسیار حساس میباشد. اندازهگیری دقیق و منظم توزیع مکانی برف و یخ برای مدیریت منابع آبی ضروری میباشد. دراین پژوهش اقدام به استخراج سطح پوشش برف کوهستان سبلان با استفاده ازتصاویر ماهوارهای لندست ۵ برای سال ۲۰۰۰ و لندست ۸ برای سال ۲۰۲۰ با استفاده از طبقهبندی شیگرا و همچنین با استفاده از شاخصهای طیفی NDSI و NDSINW شد. نتایج بررسی نقشههای طبقهبندی مستخرج از روش شیگرا نشان داد که مساحت تحت پوشش برف برای سالهای ۲۰۰۰ و ۲۰۲۰ به ترتیب ۲۵۰۰ و ۱۹۵۴ کیلومترمربع میباشد که ضریب کاپا و صحت کلی برای هر دو سال به ترتیب 99/0 و 99 درصد میباشد. سپس اقدام به استخراج مساحت تحت پوشش برف با استفاده از شاخصهای طیفی NDSI و شاخص NDSINW شد. هر دو شاخص ذکر شده قادر به استخراج سطح پوشش برف با دقت نسبی مناسب در منطقه سرد و زمستانی هستند. ولی شاخص NDSI به دلیل اینکه تمایزی میان برف و آب قائل نمیشود مکن است نتایج متفاوتی در مناطقی با حضور عوارض آبی در ارتباط با استخراج مساحت تحت پوشش برف حاصل کند. درحالیکه شاخص NDSINW با حذف پسزمینه عوارض آبی دقیقتر عمل میکند. در رابطه با تحقیق حاضر شاخص NDSI مقادیر مساحت تحت پوشش برف را ۲۶۱۰ و ۲۵۷۷ کیلومترمربع و شاخص NDSINW مقادیر ۲۵۷۷ و ۱۹۳۷ کیلومترمربع به ترتیب برای سالهای ۲۰۰۰ و ۲۰۲۰ استخراج کرده است که مساحت به دست آمده از شاخص NDSINW به مساحت استخراجشده به روش طبقهبندی شیگرا نزدیکتر میباشد.
پژوهشی
فرناز دانشور وثوقی؛ رسول صمدزاده
چکیده
مدلسازی صحیح فرآیند بارش-رواناب به دلیل گستردگی عوامل موثر بر بارش و رواناب یکی از پیچیدگیهای علم هیدرولوژی است. هدف از این پژوهش استفاده از روشهای پیش پردازش زمانی از جمله رفـع نویز موجکی و تبدیل موجک برای پیش بینی سریهای زمانی ماهانه رواناب در دشت اردبیل میباشد. شـبیه سـازی بـارش – روانـاب بـا اسـتفاده از مدل جعبـه ...
بیشتر
مدلسازی صحیح فرآیند بارش-رواناب به دلیل گستردگی عوامل موثر بر بارش و رواناب یکی از پیچیدگیهای علم هیدرولوژی است. هدف از این پژوهش استفاده از روشهای پیش پردازش زمانی از جمله رفـع نویز موجکی و تبدیل موجک برای پیش بینی سریهای زمانی ماهانه رواناب در دشت اردبیل میباشد. شـبیه سـازی بـارش – روانـاب بـا اسـتفاده از مدل جعبـه سـیاه شبکه عصبی مصنوعی برای سه ترکیب دادههای بارش و رواناب دشت اردبیل انجـام گردید. ترکیب اول و دوم دادهها از دادههای خود ایستگاه در زمانهای گذشته استفاده میکند و ترکیب سوم دادهها از دادههای ایستگاههای بالادست (ایستگاههای گیلانده و کوزه تپراقی) برای پیش بینی رواناب خروجی دشت (ایستگاه سامیان) استفاده میکند. نتایج نشان داد کـه اعمـال روشهای پیش پردازش زمانی رفـع نویز مـوجکی و استفاده از تبدیل موجک در شــبیه ســازی بارش-رواناب بــا مدل شبکه عصبی مصنوعی به ترتیب بطور متوسط باعــث بهبــود 4 و 39 درصدی در مرحلــه آزمایش مدل شده است.
پژوهشی
مریم انصاری؛ ایرج جباری؛ فرهنگ سرگردی
چکیده
کشور ایران با متوسط بارندگی سالیانۀ کمتر از240 میلی متر، جزء مناطق خشک و نیمه خشک جهان است. بدین منظور در این تحقیق با انتخاب حوضۀ ایزدخواست به عنوان نمونه ای از حوضه های داخلی زاگرس برای بررسی رابطۀ بین سازندهای زمین شناسی و پارامترهای کیفی آب و مدل سازی مکانی از مدل رگرسیون وزنی جغرافیایی (GWR) استفاده شده است که در این مدل از پارامترهای ...
بیشتر
کشور ایران با متوسط بارندگی سالیانۀ کمتر از240 میلی متر، جزء مناطق خشک و نیمه خشک جهان است. بدین منظور در این تحقیق با انتخاب حوضۀ ایزدخواست به عنوان نمونه ای از حوضه های داخلی زاگرس برای بررسی رابطۀ بین سازندهای زمین شناسی و پارامترهای کیفی آب و مدل سازی مکانی از مدل رگرسیون وزنی جغرافیایی (GWR) استفاده شده است که در این مدل از پارامترهای مختلف کیفیت آب (EC، TDS، SAR، CL، Na، K، SO4) به عنوان متغیرهای وابسته و سازندهای زمین شناسی به عنوان متغیر مستقل استفاده شده است. ارزیابی میزان کارایی مدل در حوضۀ آبریز بر اساس ضریب تعیین (R2) انجام شد که نتایج نشان داد این مدل با قدرت تغییر پذیری مکانی بالا و ضریب تعیین بالاتر از 80/0 تأثیر سازندهای مختلف بر منابع آبی را در نقاط مختلف و مناطق بحرانی با بیش ترین آثار منفی به خوبی مشخص کرده است . در اغلب پارامترهای کیفی مانند سدیم، پتاسیم، کلر و هدایت الکتریکی بیشترین میزان همبستگی مربوط به غرب حوضه می باشد که رسوبات تبخیری موجود در حوضه از جمله گنبد نمکی در این قسمت از مهم ترین سازندهای تغییر کیفیت آب میباشند. همچنین وجود رابطۀ معنی دار پارامترهای کیفی آب با سطح اساس حوضه یا دریاچه های فصلی، نشان دهندۀ شسته شدن و حمل این رسوبات به این نقاط توسط آب های جاری میباشد که این سازندها به دلیل سست بودن، خود را به صورت بدلندها و تپه ماهورها در منطقه نشان داده اند.
پژوهشی
محمد شریفی پیچون؛ کوروش شیرانی؛ مائده شیرانی
چکیده
کشور ایران با توپوگرافی عمدتاً کوهستانی، فعالیت های تکتونیکی و لرزه خیزی، تنوع اقلیمی و زمین شناسی شرایط طبیعی مستعدی را برای طیف وسیعی از زمین لغزش داراست. هدف این پژوهش بررسی رخداد زمین لغزش، اولویت بندی فاکتورهای موثر بر آن و پهنه بندی خطر آن در حوضه آبریز وهرگان واقع در پیشکوه های زاگرس است. منطقه ای ...
بیشتر
کشور ایران با توپوگرافی عمدتاً کوهستانی، فعالیت های تکتونیکی و لرزه خیزی، تنوع اقلیمی و زمین شناسی شرایط طبیعی مستعدی را برای طیف وسیعی از زمین لغزش داراست. هدف این پژوهش بررسی رخداد زمین لغزش، اولویت بندی فاکتورهای موثر بر آن و پهنه بندی خطر آن در حوضه آبریز وهرگان واقع در پیشکوه های زاگرس است. منطقه ای که به شکل طبیعی و با داشتن لیتولوژی نامقاوم، خاک ضخیم، شیب و بارش نسبتا زیاد از پتانسیل بالایی برای وقوع زمین لغزش برخوردار بوده و دخالت های انسانی به عنوان عامل تحریک کننده نقش پررنگی در تشدید آن ایفا نموده است. ویژگی های مستعد طبیعی و دخالت نابجای انسانی سبب رخداد دست کم 140 زمین لغزش جدید در منطقه ی مورد مطالعه شده است. برای انجام این تحقیق از روش رگرسیون چندمتغیره خطی استفاده گردید. بنابراین، نقشه ی پراکندگی زمین لغزش های رخ داده به عنوان متغیر وابسته و دوازه عامل ارتفاع، شیب، جهت شیب، سنگ شناسی، گسل، بارش، آبراهه، جاده های ارتباطی، کاربری اراضی، پوشش گیاهی، TWI و SPI به عنوان متغیرهای مستقل مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که ایجاد راه های ارتباطی بر روی دامنه های پرشیب با خاک سست و ضخیم، با ضریب استاندارد 0.411 مهمترین عامل در ایجاد زمین لغزش بوده است. همچنین، عوامل طبیعی شامل لیتولوژی و بارش با ضریب تأثیر 0.362 و 0.299 و کاربری اراضی با ضریب 0.286 بیشترین نقش و عوامل پوشش گیاهی و شاخص TWI هر کدام با ضریب تأثیر 0.103 و 0.127 کمترین نقش را در وقع زمین لغزش های منطقه ایفا کردهاند. نتایج نهایی حاصله از پهنه بندی حوضه بر اساس شاخص های به کار گرفته شده نشان داد که بخش عمده حوضه در محدوده ی خطر بسیار زیاد و زیاد رخداد زمین لغزش قرار دارد. بر اساس نتایج حاصله پیشنهاد میگردد که با توجه به حساسیت بسیار بالای بخش های زیادی از حوضه به زمین لغزش، همه فعالیت ها و کاربری های زمین متناسب با ویژگی های سنگ شناسی و خاکشناسی و همچنین شیب دامنه در نظر گرفته شود.
پژوهشی
بابک شاهی نژاد؛ زهره ایزدی؛ بهزاد جوادی
چکیده
در این پژوهش به شبیهسازی کیفیت آب رودخانه خرمآباد به کمک مدل یک بعدی QUAL2Kw در طول یک بازه 35 کیلومتری از رودخانه پرداخته شد. به همین منظور از پارامترهای مهم کیفی آب از جمله اکسیژن محلول (DO)، اکسیژنخواهی زیستشیمیایی کربنی (CBODf)، اکسیژنخواهی شیمیایی (COD)، نیترات (NO3)، هدایت الکتریکی (EC) و اسیدیته (pH) و پارامتر دما در دو ماه تیر و شهریور ...
بیشتر
در این پژوهش به شبیهسازی کیفیت آب رودخانه خرمآباد به کمک مدل یک بعدی QUAL2Kw در طول یک بازه 35 کیلومتری از رودخانه پرداخته شد. به همین منظور از پارامترهای مهم کیفی آب از جمله اکسیژن محلول (DO)، اکسیژنخواهی زیستشیمیایی کربنی (CBODf)، اکسیژنخواهی شیمیایی (COD)، نیترات (NO3)، هدایت الکتریکی (EC) و اسیدیته (pH) و پارامتر دما در دو ماه تیر و شهریور سال 1397 به ترتیب برای واسنجی و صحتسنجی مدل استفاده گردید. نتایج نشان داد که با پیوستن رودخانه فرعی به رودخانه اصلی و تخلیه پساب منابع آلاینده صنعتی، شهری و کشاورزی به رودخانه، پارامترهای کیفی COD، NO3 و CBODf روند صعودی پیدا میکنند. نتایج حاصل از شاخص های ارزیابی نشان داد شاخص NRMSE در مرحله واسنجی و صحتسنجی مدل برای pH کمترین مقدار و برابر 83/8 و 22/9 درصد بدست آمد و برای EC به ترتیب 05/11 و 86/13 درصد محاسبه شد. شبیهسازی پارامتر DO نیز در طول رودخانه دارای نوساناتی بود این در حالی است که شاخصهای آماری NRMSE، RMSE و MAE برای این پارامتر در هر دو مرحله واسنجی و صحتسنجی در حد قابل قبولی بدست آمدند، به طوری که شاخصهای فوق در مرحله واسنجی مدل به ترتیب 49/12، 917/0 و 72/0 و در مرحله صحتسنجی مدل به ترتیب 65/24، 78/1، 55/1 محاسبه شد. همچنین مدل توانست با دقت خوبی پارامتر دما را در تیرماه (92/1 RMSE=و 57/1=MAE) و شهریورماه (77/2 RMSE=و 5709/2=MAE) شبیهسازی کند. در نهایت نتایج حاصل از این پژوهش بیانگر دقت مناسب مدل QUAL2Kw در شبیهسازی پارامترهای فوق در رودخانه خرمآباد بود.
پژوهشی
مهرداد حسن زاده؛ مهدی مومنی رق آبادی؛ امیر رباطی
چکیده
با توجه به نیاز روزافزون جوامع بشری به منابع آب زیرزمینی، بهویژه در مناطق خشک و نیمهخشک مانند ایران، حفاظت و جلوگیری از آلودگی این منابع امری ضروری تلقی میگردد. بدین منظور، ارزیابی آسیبپذیری آبهای زیرزمینی میتواند نقشی حیاتی در حفاظت و بهرهبرداری از این منابع ایفا نماید. دشت حاجیآباد با وسعت حدود 158 کیلومتر مربع در فاصله ...
بیشتر
با توجه به نیاز روزافزون جوامع بشری به منابع آب زیرزمینی، بهویژه در مناطق خشک و نیمهخشک مانند ایران، حفاظت و جلوگیری از آلودگی این منابع امری ضروری تلقی میگردد. بدین منظور، ارزیابی آسیبپذیری آبهای زیرزمینی میتواند نقشی حیاتی در حفاظت و بهرهبرداری از این منابع ایفا نماید. دشت حاجیآباد با وسعت حدود 158 کیلومتر مربع در فاصله 160 کیلومتری شمال بندرعباس واقع شده است. نظر به اهمیت این دشت از جهت تأمین آب کشاورزی و شرب منطقه و با توجه به روند افت سطح آب زیرزمینی منطقه، برداشت از منابع آب در سالهای اخیر ممنوع شده است. در از این پژوهش، ارزیابی آسیبپذیری آبخوان دشت حاجیآباد توسط مدلهای DRASTIC و SINTACS انجام گرفت. در نهایت نقشههای نهایی آسیبپذیری با مقادیر EC واسنجی شد. به منظور بررسی خصوصیات هیدروژئوشیمیایی منابع آب زیرزمینی دشت، از نقاط تعیین شده 26 نمونه آب در دورههای مختلف سال آبی 1398 برداشت گردید که آنالیز نمونهها آب در آزمایشگاه آب و خاک هرمزگان انجام گردید. همچنین، از نتایج دادههای نمونههای آب آنالیز شده توسط سازمان آب منطقهای هرمزگان نیز استفاده شده است. اندیس آسیبپذیری مدل دراستیک برای منطقه موردمطالعه، مقداری بین (94-128( و برای SINTACS (115-156( بهدستآمده است. طبق برآورد نقشههای آسیبپذیری تهیهشده برای هر دو مدل، بیشترین پتانسیل آسیبپذیری مربوط به قسمتی از بخش مرکزی و شرقی منطقه مورد مطالعه میباشد. مقدار شاخص همبستگی بین EC و مدلهای آسیبپذیری DRASTIC و SINTACS به ترتیب 39 و 35 برآورد شده است.