پژوهشی
غلام حسن جعفری؛ مهدی عباسی
دوره 5، شماره 14 ، خرداد 1397، صفحه 1-22
چکیده
چکیده بررسی پادگانههای رودخانهای از عمدهترین مباحث مربوط به ژئومورفولوژی رودخانـهای میباشد؛ ازاینرو به عنوان یکی از لندفرمهای محیطهای آبرفتی و میراثی از چینهشناسی، بهمنظور درک زمان تکتونیکی و آب و هوایی به طور گسترده توسط ژئومورفولوژیستها مورد بررسی قرار میگیرد. رودخانهی قزلاوزن به عنوان یکی ...
بیشتر
چکیده بررسی پادگانههای رودخانهای از عمدهترین مباحث مربوط به ژئومورفولوژی رودخانـهای میباشد؛ ازاینرو به عنوان یکی از لندفرمهای محیطهای آبرفتی و میراثی از چینهشناسی، بهمنظور درک زمان تکتونیکی و آب و هوایی به طور گسترده توسط ژئومورفولوژیستها مورد بررسی قرار میگیرد. رودخانهی قزلاوزن به عنوان یکی از طویلترین سیستمهای رودخانهای، به عوامل لیتولوژیکی و تکتونیکی بهخوبی پاسخ داده است. بر این اساس به کمک نقشههای توپوگرافی 1:50000 و زمینشناسی 1:100000 منطقه و استفاده از نرم افزارهای رایانهای مانند Arc GIS -Global Mapper و Excel پادگانههای این رودخانه از نظر لیتولوژی به بازههای مارنی، متبلور و کنگلومرایی و از نظر لیتولوژی و تکتونیک، مسیر رودخانه به هشت بازه تقسیم شد و نیمرخ عرضی پادگانههای هر بازه، تفسیر گردید. نتایج نشان داد که از بین لیتولوژی پادگانههای قزلاوزن (مارن، متبلور و کنگلومرا) پادگانههای مارنی نامتقارنتر و پادگانههای متبلور، در مناطق فاقد حرکات زمینساختی، متقارنتر هستند. در مناطق فاقد حرکات تکتونیکی، یا مناطقی با حرکات تکتونیکی یکسان در دو طرف بـستر با لیتولوژی مقاوم، پادگانـههای متقارن ایـجاد شـده و در مـکانهایی که فعالیتهای تکتونیکی دو طرف بستر یکسان نبوده، یا در بین لایههای زمینشناسی ﻣﺎرن وجود دارد پادگانههای نامتقارن شکلگرفتهاند. لیتولوژی مارنی که بیشترین لیتولوژی حوضه را نیز تشکیل داده، بیشترین تأثیر را در نامتقارنی پادگانههای این رودخانه داشته است. تکتونیک در بازههای A, C, E, F & H فعال و در بازههای B, D & G غیرفعال بوده است.
پژوهشی
مهین نادری؛ علیرضا ایلدرمی؛ حمید نوری؛ سهیلا آقا امین؛ حسین زینی وند
دوره 5، شماره 14 ، خرداد 1397، صفحه 23-42
چکیده
چکیده
تغییر کاربری اراضی و تأثیر پدیدهی تغییر اقلیم بر فرآیندهای هیدرولوژیکی و رواناب سـطحی حوضهی آبخیز مـیتواند به مدیریت چالشهای منابع آب و برنامهریزی صحیح و مدیریت حوضههای ...
بیشتر
چکیده
تغییر کاربری اراضی و تأثیر پدیدهی تغییر اقلیم بر فرآیندهای هیدرولوژیکی و رواناب سـطحی حوضهی آبخیز مـیتواند به مدیریت چالشهای منابع آب و برنامهریزی صحیح و مدیریت حوضههای آبخیز کمک نماید. در این تحقیق به منظور بررسی اثر تغییر کاربری اراضی و تغییر اقلیم بر رواناب، مدل SWAT مورد استفاده قرار گرفت. بـرای پیشبینی کاربری اراضی حوضهی آبخیز گرین از تصاویر ماهواره لندست سالهای 1986، 2000، 2014، مدل مارکوف وCA مارکوف استفاده و نقشهی کاربری اراضی سال 2042 پیش بینی شد. ریزمقیاس نمایی دادههای بارش و دما نیز توسط مدل SDSM انجام شد و خروجیهای مدل HADCM3 جهت پیشبینی اقلیم آتی حوضهی آبخیز گرین استفاده گردید. با توجه به ضریب نش ساتکلیف و ضریب تعیین به دست آمده در مرحلهی واسنجی (به ترتیب برابر با 59/0 و60/0) و مرحله اعتبار سنجی (به ترتیب برابر با 66/0 و 67/0) این مدل دارای کارایی قابل قبولی در پیشبینی متغیرهای مورد بررسی در حوضهی آبخیز مورد مطالعه است. نتایج بهدست آمده نشان میدهد با ثابت ماندن روند تغییرات دورهی پایه در سالهای 1986 تا 2014 این منطقه شاهد افزایش 28/2 درصدی مساحت جنگل و کاهش 07/2 درصدی مساحت مرتع تا سال 2042 نسبت به سال 2014 خواهد بود و همچنین مشاهده میشود که در اکثر ماههای سال در دوره آتی میانگین بارش ماهانه دارای روند کاهشی و میانگین دما دارای روند افزایشی خواهد بود. نتایج بیانگر این موضوع است که تغییر کاربری اراضی در دورهی آتی با کاهش مساحت مرتع و اراضی بدون پوشش و افزایش مساحت اراضی جنگلی و همچنین تغییر اقلیم تحت سناریوهای A2 و B2 موجب کاهش میزان رواناب میگردد. در نهایت نتایج نشان داد کاهش میزان رواناب در دوره 2042 تا 2050 نسبت به دورهی 2000 تا 2010 در اثر تغییر اقلیم (بارش و دما) بیشتر از میزان کاهشی است که در اثر تغییر کاربری اراضی ایجاد میشود.
پژوهشی
مهدی حسنلو؛ میثم جمشیدی؛ محمدتقی ستاری
دوره 5، شماره 14 ، خرداد 1397، صفحه 43-65
چکیده
چکیده
شوری آب مشخصکنندهی پراکندگی حیات جانوری و گیاهی در دریاچهها، دریاها و اقیانوسهاست. در این مقاله با مطالعه بازتابش از سطح آب، شاخصهای شوری و همچنین دادههای میدانی نقشهی شوری دریاچهی ارومیه تهیه گردید. سپس مدلسازی شوری این دریاچه با استفاده از رگرسیون بردار پشتیبان و تصاویر لندست-8 انجام گردید. جهت انتخاب ...
بیشتر
چکیده
شوری آب مشخصکنندهی پراکندگی حیات جانوری و گیاهی در دریاچهها، دریاها و اقیانوسهاست. در این مقاله با مطالعه بازتابش از سطح آب، شاخصهای شوری و همچنین دادههای میدانی نقشهی شوری دریاچهی ارومیه تهیه گردید. سپس مدلسازی شوری این دریاچه با استفاده از رگرسیون بردار پشتیبان و تصاویر لندست-8 انجام گردید. جهت انتخاب ویژگیهای مناسب از میان هفده ویژگی ورودی اولیهی مدل از دو الگوریتم ژنتیک و انتخاب ویژگی ترتیبی به کمک نرمافزار متلب استفاده شد. در نهایت میزان شوری آب دریاچهی ارومیه با خطا و دقت نسبتاً مناسبی تخمین گردید. بهطوریکه مدل رگرسیون بردار پشتیبان با تمام ویژگیها با RMSE=24.55psu و R2=41%، مدل رگرسیون بردار پشتیبان مبتنی بر الگوریتم ژنتیک با RMSE=21.97psu و R2=54% و مدل رگرسیون بردار پشتیبان مبتنی بر انتخاب ویژگی ترتیبی با مقادیر RMSE=21.93psu و R2=53% توانستند میزان شوری دریاچهی ارومیه را تخمین بزنند.
پژوهشی
مریم بیاتی خطیبی؛ فریبا کرمی
دوره 5، شماره 14 ، خرداد 1397، صفحه 67-89
چکیده
چکیده
جابجایی جانبی کانال و تغییرات مسیر جریان رودخانهها به طرفین، یکی از علل اصلی گسترش دشتهای سیلابی، فرسایش کناری و تخلیه خاکهای دشتهای سیلابی به رودخانهها در اثر برش کناری است. رودخانهی ارس با پیچ و خمهای زیاد دارای جابجایی سالانه قابل ملاحظه است. با عنایت به خط مرزی بودن مسیر جریان این رودخانه بین ایران و کشورهای ...
بیشتر
چکیده
جابجایی جانبی کانال و تغییرات مسیر جریان رودخانهها به طرفین، یکی از علل اصلی گسترش دشتهای سیلابی، فرسایش کناری و تخلیه خاکهای دشتهای سیلابی به رودخانهها در اثر برش کناری است. رودخانهی ارس با پیچ و خمهای زیاد دارای جابجایی سالانه قابل ملاحظه است. با عنایت به خط مرزی بودن مسیر جریان این رودخانه بین ایران و کشورهای همسایه شمالی، تثبیت جابجایی و تعیین جهت جابجایی از ضرورتها محسوب میشود. در این مقاله برای بررسی میزان جابجایی عرضی رودخانهی ارس در بازهی زمانی (1985 تا 2015) از تصاویر ماهوارهای لندست 5 و 2 (Mss) لندست 5 (TM( لندست 7 (ETM+)، و لندست 8 ((OLIا1) با قدرت تفکیک 30 و 15 استفاده شد. برای برآورد میزان جابجایی یا پویایی، از شاخص جابجایی یا اندکس حرکت (MI) و Rm و برای محاسبهی سینوزیته از شاخص سینوزیته استفاده شده است. بررسی متوسط شعاع خمیدگی قوسها در طرف ایران نشان میدهد که متوسط شعاع قوس خمیدگیهای ایجاد شده در مسیرجریان 62/509 متر است. این در حالی که متوسط شعاع خمیدگی قوسها در طرف مقابل 71/515 متر است. اگر به نوسانات پهنای دشت سیلابی دقت شود، مشخص میشود که گسترهی جابجاییها در طول مسیر بسیار متفاوت بوده و در جایی که پهنا بیشتر شده، جابجاییها نیز بیشتر شده است. بررسی تغییرات اخیر نیز حاکی از بروز تغییرات در مسیر این رودخانه است اما میزان جابجاییها نسبت گذشته کاهش یافته و تفاوت جابجاییها در طرف مقابل و ایران به حداقل ممکن رسیده است. متوسط میزان جابجایی کانال جریان آب به طرف ایران در سال 2010 به 21/27 و این میزان در طرف مقابل به 32/28 بوده است
پژوهشی
رباب رزمی؛ نرگس حسامی؛ زهرا ربیعی؛ کریم امینی نیا
دوره 5، شماره 14 ، خرداد 1397، صفحه 91-111
چکیده
چکیده
بارش متغیری است که مقدار، شدت و نوع آن، در ابعاد زمانی و مکانی تغییر میکند. وقوع بارشهای سنگین نمودی از این تغییرات است که عاملی مخاطرهآمیز در بروز حوادث طبیعی مثل سیل میباشد. در این پژوهش با هدف بررسی رفتار بارش و دبی حوضهی آبریز بابلرود، ایستگاه قران تالار، به عنوان ایستگاه شاخص انتخاب گردید. سپس چرخههای ...
بیشتر
چکیده
بارش متغیری است که مقدار، شدت و نوع آن، در ابعاد زمانی و مکانی تغییر میکند. وقوع بارشهای سنگین نمودی از این تغییرات است که عاملی مخاطرهآمیز در بروز حوادث طبیعی مثل سیل میباشد. در این پژوهش با هدف بررسی رفتار بارش و دبی حوضهی آبریز بابلرود، ایستگاه قران تالار، به عنوان ایستگاه شاخص انتخاب گردید. سپس چرخههای حاکم بر پارامترهای بارش و دبی ایستگاه مزبور در مقیاس سالانه (1391-1355) بر اساس تکنیک تحلیل طیفی تخمین زده شد. نتایج حاصله از تحلیل طیفی بر روی سریهای زمانی دبی و بارش در سطح %95 اطمینان، نشاندهندهی وجود یک چرخه 2 سالانه مشترک در دبی و بارش سالانه است. همزمانی وقوع چرخهی معنیدار 2 ساله در سری زمانی بارش و دبی بدین معنی است که در هر 2 سال، تکرار رویدادهای بارشی سالانه، دبی سالانه را نیز متأثر میسازد. سپس با استخراج روزهای توام با بارشهای سنگین در حوضهی آبریز بابلرود، به بررسی رفتار جو در سطح زمین (SLP) و ارتفاع سطح میانی جو (سطح 500 هکتوپاسکال) در زمان وقوع آنها پرداخته شد. پس از گروهبندی این روزها بر اساس تکنیک تحلیل خوشهای، سه الگو به عنوان الگوهای غالب بارشهای سنگین در حوضهی آبریز بابلرود، تعیین گردید. مشخص شد که شکلگیری امواج کوتاه در بستر امواج بلند و هدایت آن به سمت ایران و تأثیر عوامل جوی فوقانی مهم ترین عامل ایجاد بارشهای سنگین در سواحل خزری و حوضهی آبریز بابل رود میباشند.
پژوهشی
محمد جوانبخت؛ ناصر خیاط خلقی؛ محسن رضایی عارفی
دوره 5، شماره 14 ، خرداد 1397، صفحه 113-134
چکیده
چکیده
حوضهی آبریز تبارکآباد یکی از زیرحوضههای آبریز قرهقوم در شمال شرقی شهرستان قوچان و در استان خراسان رضوی میباشد که در زون زمینشناسی کپهداغ قرار دارد. به طور کلی هدف از این پژوهش، ارزیابی تأثیر شاخصهای مورفومتری بر روی پارامترهای بافتی مربوط به اندازهی رسوبات در حوضههای آبریز است. در این تحقیق دو زیرحوضهی ...
بیشتر
چکیده
حوضهی آبریز تبارکآباد یکی از زیرحوضههای آبریز قرهقوم در شمال شرقی شهرستان قوچان و در استان خراسان رضوی میباشد که در زون زمینشناسی کپهداغ قرار دارد. به طور کلی هدف از این پژوهش، ارزیابی تأثیر شاخصهای مورفومتری بر روی پارامترهای بافتی مربوط به اندازهی رسوبات در حوضههای آبریز است. در این تحقیق دو زیرحوضهی یدک و زیرآبه که حوضهی تبارکآباد را ایجاد مینمایند انتخاب و برخی از شاخصهای کمی مورفومتریکی کلاسهبندی گردید. بر این اساس زیرحوضهی یدک در کلاس 1 و زیرحوضهی زیرابه در کلاس 2 قرار گرفت که نشاندهندهی فعال بودن زیرحوضهی یدک از لحاظ تکتونیکی است. به منظور بررسی پارامترهای رسوبشناسی 6 نمونه رسوب از هر کدام از زیرحوضهها برداشت گردید. اندازهی رسوبات نشان میدهد که زیرحوضهی یدک رسوباتی درشتر از زیرحوضهی زیرآبه دارد. نتایج نشان میدهد که زیرحوضهی یدک که بر اساس شاخصهای مورفومتری در کلاس فعالتری قرار گرفته، پارامترهای بافتی مربوط به اندازهی بالاتری دارد.
پژوهشی
عیسی جوکار سرهنگی؛ رضا اسماعیلی؛ صدیقه باباعلی پور
دوره 5، شماره 14 ، خرداد 1397، صفحه 135-156
چکیده
چکیده
تراکم زهکشی یک شاخص مهم هیدروژئومورفولوژی در تعیین چگونگی فرآیندهای رواناب سطحی، شـدت سـیلاب و میزان فرسایش خاک مـیباشد. حوضهی بهرستاق یـکی از زیرحوضههای رودخانهی هراز است که شرایط زمینشناسی و توپوگرافی متنوع و جریانات سطحی زیاد در آن موجب فرسایش خاک و تخریب مراتع و باغها در منطقه میشود. هدف از این پژوهش ...
بیشتر
چکیده
تراکم زهکشی یک شاخص مهم هیدروژئومورفولوژی در تعیین چگونگی فرآیندهای رواناب سطحی، شـدت سـیلاب و میزان فرسایش خاک مـیباشد. حوضهی بهرستاق یـکی از زیرحوضههای رودخانهی هراز است که شرایط زمینشناسی و توپوگرافی متنوع و جریانات سطحی زیاد در آن موجب فرسایش خاک و تخریب مراتع و باغها در منطقه میشود. هدف از این پژوهش بررسی اثر عوامل زمینشناسی و توپوگرافی در میزان تراکم زهکشی و تعیین تفاوت آن در متغیرهای مورد مطالعه است. برای این منظور ابتدا نقشهی آبراهههای حوضه با استفاده از DEM منطقه تهیه شد. سپس ویژگیهای زمینشناسی و توپوگرافی منطقه شامل لایههای جنس سنگ، طبـقات ارتفاع، شیب و جهت دامـنه مدنظر قرار گرفته و در محیط ArcGIS طبقهبندی و با شبکه آبراههها به عنوان متغیر وابسته همپوشانی شد. بر این اساس مجموع طول آبراههها در واحد سطح هر یک از عوامل محاسبه و تراکم زهکشی به دست آمد. برای تحلیل دادهها از آزمون آماری آنالیز واریانس یک طرفه (ANOVA) استفاده گردید. نتایج آزمون آماری نشاندهندهی رابطهی معنیدار جنس سنگ و شیب با میزان تراکم زهکشی به ترتیب در سطح اطمینان 95 و 99 درصد است، اما میزان تراکم زهکشی در طبقات ارتفاعی و جهت دامنه در منطقه تفاوت مشخص و معنیداری نداشته است. سازند ملافیر کرتاسه (km)با میانگین تراکم 79/8 و طبقه شیب 30-20 درصد با میانگین تراکم 7/10 بیشترین حساسیت را نشان دادهاند. با دانستن این ارتباط میتوان از این متغیرها در برنامههای مدیریت شبکه زهکشی و کنترل شدت فرسایش نیز استفاده نمود.
پژوهشی
مهدی بشیری؛ سیده مائده کاوسی داودی؛ علی افضلی
دوره 5، شماره 14 ، خرداد 1397، صفحه 157-178
چکیده
چکیده
حرکت تودهای از مواد روی دامنههای شیبدار تحت تأثیر ثقل و عوامل محرکی مانند زمینلرزه، سیل و بارانهای سیلآسا زمینلغزش نامیده میشود. امروزه در کشورهای درگیر با زمینلغزش، تمایل فزایندهای جهت ارزیابی خطر و خسارات این پدیده وجود دارد. لذا در پژوهش حاضر به کمک هندسهی فرکتال اثر کاربری، زمینشناسی و ژئومورفولوژی ...
بیشتر
چکیده
حرکت تودهای از مواد روی دامنههای شیبدار تحت تأثیر ثقل و عوامل محرکی مانند زمینلرزه، سیل و بارانهای سیلآسا زمینلغزش نامیده میشود. امروزه در کشورهای درگیر با زمینلغزش، تمایل فزایندهای جهت ارزیابی خطر و خسارات این پدیده وجود دارد. لذا در پژوهش حاضر به کمک هندسهی فرکتال اثر کاربری، زمینشناسی و ژئومورفولوژی بر الگوی پهنههای لغزشی در حوضهی تویه-دروار استان سمنان مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج بررسی بعد فرکتالی 146 پهنه لغزشی به روش شمارش جعبه، متوسطی برابر با 987/1 را نشان داد. بررسی ویژگیهای مکانی پهنههای لغزشی شامل کاربری اراضی، جهت دامنه، کلاس فرسایش خاک، واحد زمینشناسی، تیپ ژئومورفولوژی، کلاس شیب و ارتفاع، فاصله از جاده، فاصله از گسل و فاصله از آبراهه نشان داد که تنها اثر تیپ ژئومورفولوژی بر بعد هندسی پهنههای لغزشی معنادار است و این معناداری ناشی از اختلاف بالای (000/sig.= ) تیپ کوهها با تیپ فلاتها و تراسهای فوقانی است. نهایتاً نیز نسبت تراکمی نقاط و پهنههای لغزشی در هر یک از طبقات مربوط به ویژگیهای مکانی وقوع زمینلغزش محاسبه و اثر این متغیرها بر شدت وقوع زمینلغزش ارایه و تحلیل گردید. در پهنهبندی حساسیت زمینلغزش حدود 57 درصد لغزشها در کلاس خطر بالا و خیلی بالا واقع شدند که بیانگر پتانسیل بالای منطقه برای وقوع زمینلغزش است.
پژوهشی
حسن ترابی پوده؛ بابک شاهی نژاد؛ رضا دهقانی
دوره 5، شماره 14 ، خرداد 1397، صفحه 179-197
چکیده
چکیده
خشکسالی یکی از پدیدههای آب و هوایی است که در همهی شرایط اقلیمی و در همهی مناطق کرهی زمین به وقوع میپیوندد. پیشبینی خشکسالی نقش مهمی در طراحی و مدیریت منابع طبیعی، سیستمهای منابع آب، تعیین نیاز آبی گیاه ایفا مینماید. در این پژوهش جهت تخمین شاخص بارش استاندارد 12 ماههی چهار ایستگاه بارانسنجی دلفان، سلسله، ...
بیشتر
چکیده
خشکسالی یکی از پدیدههای آب و هوایی است که در همهی شرایط اقلیمی و در همهی مناطق کرهی زمین به وقوع میپیوندد. پیشبینی خشکسالی نقش مهمی در طراحی و مدیریت منابع طبیعی، سیستمهای منابع آب، تعیین نیاز آبی گیاه ایفا مینماید. در این پژوهش جهت تخمین شاخص بارش استاندارد 12 ماههی چهار ایستگاه بارانسنجی دلفان، سلسله، دورود و بروجرد واقع در استان لرستان از مدل شبکهی عصبی موجک استفاده شد و نتایج آن با سایر روشهای هوشمند از جمله شبکهی عصبی مصنوعی مقایسه گردید. برای این منظور از پارامتر بارش در مقیاس زمانی ماهانه در طی دورهی آماری (1372-1392) به عنوان ورودی و شاخص بارش استاندارد به عنوان پارامتر خروجی مدلها انتخاب گردید. معیارهای ضریب همبستگی، ریشهی میانگین مربعات خطا و میانگین قدر مطلق خطا برای ارزیابی و عملکرد مدلها مورد استفاده قرار گرفت. نتایج نشان داد هر دو مدل قابلیت خوبی در تخمین شاخص بارش استاندارد دارند، لیکن از لحاظ دقت، مدل شبکهی عصبی موجک عملکرد بهتری نسبت به شبکهی عصبی مصنوعی از خود نشان داده است. در مجموع نتایج نشان داد استفاده از مدل شبکهی عصبی موجک میتواند در زمینه تخمین خشکسالی موثر باشد.
پژوهشی
مراد دارابی؛ حسین قره داغی؛ مسعود نجابت
دوره 5، شماره 14 ، خرداد 1397، صفحه 199-218
چکیده
چکیده هدف از تحقیق حاضر نیز ارزیابی پروژههای آبخیزداری بیولوژیک، مدیریتی و سازهای و تأثیر آن بر روی میزان کاهش فرسایش، رسوب و پارامترهای پوشش حفاظتی زمین در فاصلهی سالهای اجرای 1380-1389 در حوضهی آبخیز شهری خرمبید از سرشاخههای سد سیوند در استان فارس است. بدین منظور امتیاز عاملهای مدل تجربی MPSIAC اصلاح شده به کمک نرمافزار ...
بیشتر
چکیده هدف از تحقیق حاضر نیز ارزیابی پروژههای آبخیزداری بیولوژیک، مدیریتی و سازهای و تأثیر آن بر روی میزان کاهش فرسایش، رسوب و پارامترهای پوشش حفاظتی زمین در فاصلهی سالهای اجرای 1380-1389 در حوضهی آبخیز شهری خرمبید از سرشاخههای سد سیوند در استان فارس است. بدین منظور امتیاز عاملهای مدل تجربی MPSIAC اصلاح شده به کمک نرمافزار GIS برای شرایط قبل و بعد از عملیات آبخیزداری بر روی دامنه و برداشت مستقیم رسوب پشت سازهها تعیین شد. سپس با مقایسهی تغییر امتیاز عاملها، اثرگذارترین برنامههای آبخیزداری مشخص گردید. همچنین با مقایسهی تغییر مساحت کلاسهای رسوبدهی، ارزیابی تغییر کلاسها نیز انجام شده است. نتایج تحقیق نشان داد امتیاز عامل فرسایش رودخانهای و فرسایش سطحی به ترتیب 77/30 و 51/30 درصد بیشترین تأثیر و عامل پوشش زمین با 05/15 درصد کمترین تأثیر را در کاهش 97/21 درصدی رسوبدهی داشته است. همچنین مساحت کلاس درجهی رسوبدهی 75-100، 1375 هکتار که معادل 78/15 درصد از مساحت حوضه میباشد و از نظر توزیع مکانی در خروجی حوضه واقع شده که به کلاس 50-75 تغییر کرده است. کلاس درجهی رسوبدهی 50-75، 7339 هکتار 22/84 درصد بوده است که با 09/28 درصد کاهش داشته و به کلاس پایینتر 25-50 تغییر پیدا کرده است. با توجه به معنیدار بودن تغییرات رسوبدهی زیرحوضهها در سطح 05/، نتایج حاکی از کارا بودن پروژههای آبخیزداری در کاهش رسوبدهی است. به منظور مدیریت منابع آب و خاک و اثرگذاری بیشتر عملیات آبخیزداری در کاهش فرسایش و رسوب و افزایش لایهی پوششی زمین در حوضهی آبخیز خرمبید، از تلفیق برنامههای بیولوژیک و سازهای و علاج بخشی عملیات سازهای اجراء شده در حوضه اقدام گردد.