ژئومورفولوژی
رضا اسماعیلی؛ نیوشا نوری زاده نشلی
چکیده
رودخانهها سیستمهای طبیعی هستندکه فشارهای انسانی طی دهههای گذشته موجب تغییرات شدیدی در مورفولوژی آنها شده است. عوامل مؤثر بر تغییرات مورفولوژیکی رودها و واکنش انها در مناطق مختلف متفاوت است. از این رو،در تحقیق حاضر، تغییرات مورفولوژیکی بخشی از رودخانه هراز در محدوده شهر آمل طی یک دوره 53 ساله (1400-1347) مورد مطالعه قرار گرفت. تغییرات ...
بیشتر
رودخانهها سیستمهای طبیعی هستندکه فشارهای انسانی طی دهههای گذشته موجب تغییرات شدیدی در مورفولوژی آنها شده است. عوامل مؤثر بر تغییرات مورفولوژیکی رودها و واکنش انها در مناطق مختلف متفاوت است. از این رو،در تحقیق حاضر، تغییرات مورفولوژیکی بخشی از رودخانه هراز در محدوده شهر آمل طی یک دوره 53 ساله (1400-1347) مورد مطالعه قرار گرفت. تغییرات عرض رودخانه، پلانفرم و لندفرمهای رودخانهای با استفاده عکسهای هوایی و تصاویر ماهوارهای مورد بررسی قرار گرفتند. سپس، با محاسبه قدرت ویژه رود و مشاهدات میدانی مخاطرات کانال رود شناسایی شدند. در سال 1347میانگین عرض رودخانه141 متر اندازهگیری شد و در سالهای 1385 و 1400 به 55 متر کاهش یافت. مساحت لندفرمهای رودخانهای شامل بستر فعال رود و موانع طولی در این دوره به ترتیب 50 و 95 درصد کاهش یافت. با تنگ شدگی رود و کاهش شدید موانع طولی، پلانفرم رودخانه از حالت شریانی به تک کانالی تغییر یافت. بواسطه این تغییرات قدرت ویژه رود افزایش یافته و فرایندهای فرسایشی موجب فروسایی رودخانه و فرسایش دیواره رود شدند. کاهش جریان پایه رود و کانالهای آبیاری، تصرف دشت سیلابی و تغییر کاربری اراضی حاشیه رود از مهمترین عوامل فشار در تغییرات مورفولوژیکی رود در محدوده مورد مطالعه بودهاند. با توجه روند تغییرات ایجاد شده، احداث سد جدید (هراز)، تداوم تصرفات دشت سیلابی وکانالسازی میتواند مخاطرات کانال رود و وقوع سیلابهای بزرگ را تشدید نماید.
ژئومورفولوژی
غلام حسن جعفری؛ زینب براتی
چکیده
تحلیل برخی از عوارض و ساختارهای زمینشناسی میتواند برای تبیین تحولات کواترنری مورداستفاده قرار گیرد. تحلیل انواع لغزشها، وضعیت تراکم و مقایسه آنها با هم، کلیدی برای شناسایی تکامل لندفرمها است. پژوهش حاضر با هدف تحلیل مکانی زمین لغزشهای رخداده در لیتولوژیهای مختلف حوضه معلم کلایه بخشی از حوضه الموت شرق، بـین طولهـای ...
بیشتر
تحلیل برخی از عوارض و ساختارهای زمینشناسی میتواند برای تبیین تحولات کواترنری مورداستفاده قرار گیرد. تحلیل انواع لغزشها، وضعیت تراکم و مقایسه آنها با هم، کلیدی برای شناسایی تکامل لندفرمها است. پژوهش حاضر با هدف تحلیل مکانی زمین لغزشهای رخداده در لیتولوژیهای مختلف حوضه معلم کلایه بخشی از حوضه الموت شرق، بـین طولهـای جغرافیـایی″00 ′26 °50 تا ″20 ′31 °50 و عرض جغرافیایی ″00 ′22 °36 تا ″00 ′30 °36، بر اساس شرایط توپوگرافیکی، ژئولوژیکی، پوشش گیاهی، وضعیت آبراهه ها، مجاورت سنگ های مختلف منطقه صورت پذیرفت. بر اساس نتایج حاصله سازند کرج، روته، شمشک و رسوبات نئوژن و تخریبی به عنوان فرسایش پذیرترین سازندهای موجود در محدودهی مورد مطالعه هستند که مهمترین عوامل دخیل در وقوع حرکات دامنهای در مقیاس میکرو و ماکرو در زیر حوضه ی معلم کلایه میباشند. در سطوح ارضی پاییندست رودخانهها، لیتولوژی آسیبپذیر وسعت بیشتری دارد. در چنین مناطقی علاوه بر سستتر شدن لیتولوژی در مقاطع وسیع و منقطع، ماده و انرژی جاری در رودخانه نیز افزایش مییابد، در صورتی که به دلیل شیب کمتر دامنهها، اثرگذاری رودخانه بر حرکات دامنهای محدودتر میشود. در سطوح ارضی نزدیک به خط الرأس، ماده و انرژی کمتر و لیتولوژی مقاومتر است؛ ولی به علت شیب بیشتر دامنهها و دخالت هوازدگی فیزیکی در تخلخل سنگها زمینه اثرگذاری رودخانه بر روی وقوع حرکات دامنهای بیشتر میشود.
هیدروژئومورفولوژی
عقیل مددی؛ صیاد اصغری سراسکانرود؛ حسین حاجت پورقلعه رودخانی
چکیده
هدف این تحقیق آشکارسازی تغییرات کاربری و تخریب پوشش جنگلی و اثرات آن بر فرسایش خاک، در حوضۀ آبریز قلعهرودخان میباشد. بدین منظور ابتدا تغییر کاربریهای صورت گرفته بین سالهای 1371 تا 1402 با استفاده از تصاویر لندست و تکنیک طبقهبندی شیگرا استخراج شد و به کلاسهای (کشاورزی، جنگل، مرتع، عوارض آبی و مسکونی) طبقهبندی شدند. در مرحله ...
بیشتر
هدف این تحقیق آشکارسازی تغییرات کاربری و تخریب پوشش جنگلی و اثرات آن بر فرسایش خاک، در حوضۀ آبریز قلعهرودخان میباشد. بدین منظور ابتدا تغییر کاربریهای صورت گرفته بین سالهای 1371 تا 1402 با استفاده از تصاویر لندست و تکنیک طبقهبندی شیگرا استخراج شد و به کلاسهای (کشاورزی، جنگل، مرتع، عوارض آبی و مسکونی) طبقهبندی شدند. در مرحله بعد، با شناسایی عوامل مؤثر در فرسایش منطقه و تهیۀ لایههای اطّلاعاتی هر معیار در GIS، استانداردسازی لایهها با استفاده از تابع عضویت فازی، وزندهی معیارها با استفاده از روش کرتیک و مدلسازی نهایی با استفاده از روش تحلیل چندمعیارۀ مارکوس انجام شد. بررسی تغییرات کاربری حوضه نشان میدهد که پوشش جنگلی در سال 1371، با وسعت 17/222 کیلومترمربع ، بیشترین مساحت را در بین کاربریها داشته که در سال 1402 وسعت آن به 03/205 کیلومترمربع کاهش یافته است. همچنین با نظر به نتایج حاصله؛ کاربری مسکونی با افزایش 17/27 کیلومترمربعی، بیشترین تغییر را در طول بازۀ زمانی 30 سالۀ مورد مطالعه داشته است. با توجه به نقشة پهنهبندی فرسایش نیز به ترتیب؛ مساحت طبقۀ با پتانسیل فرسایش بسیار زیاد و زیاد از 04/18 و 05/31 درصد در سال 1371 به 52/22 و 34/32 درصد در سال 1402، افزایش پیدا کرده است. با توجه به نتایج به دست آمده میتوان، کاهش پوشش جنگلی و تبدیل آن به مناطق مسکونی، اراضی کشاورزی و مراتع، همچنین؛ تبدیل اراضی کشاورزی به مناطق مسکونی و افزایش کاربری مسکونی و زراعی در حریم و بستر رودخانهها، را مهّمترین عوامل دخیل در افزایش پتانسیل فرسایش خاک حوضه، دانست.
هیدروژئومورفولوژی
عیسی جوکار سرهنگی؛ قاسم لرستانی؛ وحید فلاح
چکیده
منطقه مورد مطالعه در مسیر جاده هراز از پلدختر تا وانا، با آب و هوای سرد کوهستانی البرز مرکزی برای وقوع بهمن مستعد است. هدف از این پژوهش تعیین مهمترین عوامل موثر در وقوع بهمن و پهنه بندی خطر آن با استفاده از مدلهای آنتروپی شانون و LNRF است. برای این منظور از معیارهای پوشش برف، ارتفاع، شیب، جهت دامنه، انحنای دامنه، کاربری اراضی و فاصله ...
بیشتر
منطقه مورد مطالعه در مسیر جاده هراز از پلدختر تا وانا، با آب و هوای سرد کوهستانی البرز مرکزی برای وقوع بهمن مستعد است. هدف از این پژوهش تعیین مهمترین عوامل موثر در وقوع بهمن و پهنه بندی خطر آن با استفاده از مدلهای آنتروپی شانون و LNRF است. برای این منظور از معیارهای پوشش برف، ارتفاع، شیب، جهت دامنه، انحنای دامنه، کاربری اراضی و فاصله از جاده استفاده شده است. نتایج تعیین مهمترین عوامل موثر در وقوع بهمن منطقه مورد مطالعه با استفاده از مدل آنتروپی شانون نشان داد که به ترتیب جهت دامنه، کاربری اراضی، فاصله از جاده و پوشش برف با وزنهای 541/0، 143/0، 129/0 و 083/0 اهمیت بیشتری دارند. نقشههای پهنه بندی خطر بهمن نشان میدهند که بیشترین خطر بهمن در قسمت های جنوبی و جنوب غربی منطقه قرار دارد که به دلیل قرار گرفتن این مناطق در ارتفاعات 2700-2100 متر و شیب 60-30 درجه با جهت دامنههای شمال شرقی و شمالی میباشد. ارزیابی نقشههای پهنهبندی خطر بهمن با استفاده از شاخص احتمال تجربی (P) حاکی از مناسب بودن مدلهای آنتروپی شانون و LNRF در منطقه است، اما کاربرد آنتروپی شانون منجر به افزایش دقت نقشه تا 97 درصد شده است.
هیدروژئومورفولوژی
محمد مهدی حسین زاده؛ علیرضا صالحی پور؛ فاطمه رضائیان زرندینی
چکیده
سیلاب بهعنوان یک رخداد طبیعی و غیرمنتظره، در دهههای اخیر به فراوانی رخداده است. در راستای کاهش خسارات ناشی از سیلاب و مدیریت سیلاب، ارزیابی احتمال خطر و تهیه نقشههای مناطق احتمال خطر امری ضروری میباشد. در دهه های اخیر در حوضه آبخیز نکارود سیل های مخرب زیادی رخ داده است. به همین دلیل جهت مدیریت سیلاب، کاهش خسارات و استفاده درست ...
بیشتر
سیلاب بهعنوان یک رخداد طبیعی و غیرمنتظره، در دهههای اخیر به فراوانی رخداده است. در راستای کاهش خسارات ناشی از سیلاب و مدیریت سیلاب، ارزیابی احتمال خطر و تهیه نقشههای مناطق احتمال خطر امری ضروری میباشد. در دهه های اخیر در حوضه آبخیز نکارود سیل های مخرب زیادی رخ داده است. به همین دلیل جهت مدیریت سیلاب، کاهش خسارات و استفاده درست از منابع آبی، پتانسیل سیلخیزی زیرحوضههای حوضه آبریز نکارود مورد مطالعه قرار گرفته است. رودخانه نکا به طول 176 کیلومتر یکی از رودخانههای مهم استان مازندران و حوضهی آبخیز نکا از حوضههای آبخیز دریای خزر است. در این پژوهش به منظور تهیه نقشه حساسیت زیرحوضهها نسبت به سیلاب خیزی حوضه از 11 لایه اطلاعاتی فاکتورهای تجمع جریان، فاصله از شبکه زهکشی، طبقات ارتفاعی، شیب و جهت شیب، تراکم شبکه زهکشی، نقشه بارش، نقشه کاربری اراضی، زمین شناسی، شاخص قدرت جریان، شاخص رطوبت توپوگرافی و شاخص انحنای توپوگرافی استفاده شدهاست. لایهها با استفاده از فرایند تحلیل سلسله مراتبی (AHP)، وزندهی و و در نهایت با استفاده از روش ترکیب خطی وزنی در نرمافزار ArcGIS لایه های استاندارد شده به وزن مربوطه ضرب و سپس نتایج تمام متغیرها با همدیگر جمع و رویهم گذاری شدند و نقشه حساسیت نهایی به پنج طبقه تقسیم گردید. نتایج پژوهش نشان میدهند حساسیت سیلاب در زیرحوضههای رودخانه نکا متفاوت میباشد. از میان عوامل محیطی موثر در مبحث سیلخیزی عوامل ارتفاع و تراکم آبراهه تاثیرگذارترین عوامل در خطر رخداد سیلاب بودهاند.
هیدروژئومورفولوژی
امیر صفاری؛ سارا محمدی؛ علی احمدآبادی؛ سحر دارابی
چکیده
سیلاب یکی از مهمترین خطرات طبیعی است که اغلب با تأثیرات عظیم سالانه میلیونها نفر را در سراسر جهان تحت تأثیر قرار میدهد. در سالهای اخیر به دلیل وقوع سیلابهـای مکـرر در حوضۀ آبخیز رودخانه چشمهکیله و متعاقـب آن ایجـاد خسـارات ناشـی از سیلاب، لزوم توجه به پهنهبندی خطر سیلخیزی حوضـۀ مـورد بررسی بیش از پیش نمایان میشود. در ...
بیشتر
سیلاب یکی از مهمترین خطرات طبیعی است که اغلب با تأثیرات عظیم سالانه میلیونها نفر را در سراسر جهان تحت تأثیر قرار میدهد. در سالهای اخیر به دلیل وقوع سیلابهـای مکـرر در حوضۀ آبخیز رودخانه چشمهکیله و متعاقـب آن ایجـاد خسـارات ناشـی از سیلاب، لزوم توجه به پهنهبندی خطر سیلخیزی حوضـۀ مـورد بررسی بیش از پیش نمایان میشود. در بین روشهای مختلف برای تهیه نقشههای پهنهبندی سیلاب، روشهای آماری به علت سادگی در عمل و نیز دقت قابل قبول، بیشتر مورد توجه قرار میگیرند. هدف از این پژوهش مقایسه قابلیت اعتماد مدلهای آنتروپی شانون، نسبت فراوانی و وزن شاهد در زمینه پهنهبندی سیلخیزی حوضه آبخیز چشمهکیله است. در این تحقیق از معیارهای شیب، طبقات ارتفاعی، جنس خاک، شاخص رطوبت توپوگرافی، فاصله از رودخانه، زمینشناسی، کاربری اراضی، تراکم آبراهه، NDVI و بارندگی استفاده شده است. احتمال رخداد سیلاب برای هر کلاس از هر پارامتر محاسبه شده است. وزنهای محاسبه شده برای هر کلاس در نرمافزار GIS ARCدر لایههای مربوطه اعمال شده و نقشههای پهنهبندی سیلاب منطقه به دست آمد. نقشههای نهایی حاصل از اجرای این سه مدل در منطقه به 3 طبقه کم خطر، متوسط و پرخطر تقسیم شدند. و نهایتا قابلیت اعتماد هر یک از مدلها با استفاده از منحنی مشخصه عملکرد سیستم (ROC) ارزیابی شدند. نتایج نشان داده است که تکنیک نسبت فراوانی (FR)، وزن شاهد (WOE) و آنتروپی شانون (SE) به ترتیب اولویت، دارای بیشترین دقت در پیشبینی وقوع سیلاب هستند.