مجتبی یمانی؛ ابوالقاسم گورابی؛ شیرین محمدخان؛ حمید گنجائیان
دوره 4، شماره 12 ، آذر 1396، صفحه 1-23
چکیده
چکیده رشد جمعیت و به تبع آن رشد مراکز مسکونی، صنعتی و غیره سبب گسترش نامتوازن مناطق مسکونی و پیشروی به سمت مناطق نامساعد شده است. شهرستان قروه از جمله شهرستانهایی است که به دلیل رشد چشمگیر جمعیت در سالهای اخیر گسترش زیادی داشته است، که بسیاری از آنها بدون توجه به مسائل هیدروژئومورفولوژیکی صورت گرفته است. بنابراین هدف اصلی ...
بیشتر
چکیده رشد جمعیت و به تبع آن رشد مراکز مسکونی، صنعتی و غیره سبب گسترش نامتوازن مناطق مسکونی و پیشروی به سمت مناطق نامساعد شده است. شهرستان قروه از جمله شهرستانهایی است که به دلیل رشد چشمگیر جمعیت در سالهای اخیر گسترش زیادی داشته است، که بسیاری از آنها بدون توجه به مسائل هیدروژئومورفولوژیکی صورت گرفته است. بنابراین هدف اصلی این پزوهش شناسایی مناطق مستعد حوضهی رودخانهی شور جهت اهداف توسعهی شهری میباشد. این تحقیق مبتنی بر روشهای میدانی کتابخانهای و نرمافزاری میباشد. در این تحقیق به منظور ارزیابی و پهنهبندی مناطق مساعد برای توسعهی شهری شهرستان قروه از 8 عامل، لیتولوژِی، گسل، شیب، جهتشیب، ارتفاع، فاصله از رودخانه، پوششگیاهی و کاربری اراضی استفاده شده است. روش کار بهگونهای است که پس از تهیهی لایههای اطلاعاتی، ضرایب و تعیین ارزش آنها با استفاده از مدل ANP برآورد شده است. سپس در محیط GIS نقشههای همپوشانی تهیه و یکسانسازی عوامل و تهیهی نقشهی فازی با استفاده از گامای فازی انجام شده است. در پایان منطقهی مورد مطالعه از نظر مساعد بودن به منظور اهداف توسعهی شهری به پنج منطقه تقسیم شده است. نتایج حاصل بیانگر آن است که مناطق مرکزی و حاشیهی نزدیک رودخانهی اصلی و محدودهی اطراف شهر قروه، به دلیل دسترسی به رودخانهی اصلی، تغییرپذیر بودن نوع کاربری اراضی موجود در منطقه، ارتفاع پایین و نداشتن شیب زیاد، دارای بالاترین امتیاز جهت اهداف توسعهی شهری هستند.
پژوهشی
محمود خسروی؛ تقی طاوسی؛ کوهزاد رئیسپور؛ محبوبه امیدی قلعه محمدی
دوره 4، شماره 12 ، آذر 1396، صفحه 25-44
چکیده
چکیده استان چهارمحال و بختیاری یکی از مناطق برفگیر کشور بوده و نزولات برفی آن نقش بسیار زیادی در وضعیت منابع آبی تأمینکنندهی آب منطقه مرکزی و جنوبی کشور دارد. در این پژوهش سعی شده است تا تغییرات سطوح پوشش برف در ارتفاعات زردکوه بررسی گردد. بدین منظور از تصاویر ماهوارهای لندست TM و ETM+ در ماههای آوریل و سپتامبر در سالهای ...
بیشتر
چکیده استان چهارمحال و بختیاری یکی از مناطق برفگیر کشور بوده و نزولات برفی آن نقش بسیار زیادی در وضعیت منابع آبی تأمینکنندهی آب منطقه مرکزی و جنوبی کشور دارد. در این پژوهش سعی شده است تا تغییرات سطوح پوشش برف در ارتفاعات زردکوه بررسی گردد. بدین منظور از تصاویر ماهوارهای لندست TM و ETM+ در ماههای آوریل و سپتامبر در سالهای 1991،2003 و 2011 استفاده گردید. نتایج نشان میدهد که سطوح پوشش برف در ارتفاعات زردکوه بختیاری طی دورهی آماری (2011 نسبت به 1991) روندی کاهشی داشته است. برای بررسی روند تغییرات سال 1991 را سال مبنا قرار داده، که مقدار سطوح پوشش برف در ماه آوریل 1991 میلادی، 07/1758 کیلو متر مربع بوده، این مقدار پوشش در ماه آوریل در سال 2003 میلادی، به 43/1128 کیلومتر مربع رسیده، مساحت سطوح برف در آوریل 2011 میلادی 83/979 کیلومتر مربع بوده که نسبت به سال 1991 میلادی 24/778 کیلومتر مربع کاهش پیدا کرده است. مقدار سطوح پوشش برف در ماه سپتامبر 1991میلادی برابر با 86/802 کیلومترمربع بوده، مقدار این سطوح در ماه سپتامبر 2003 به 83/615 کیلومترمربع رسیده که از ماه سپتامبر سال 1191 تا سپتامبر 2003 میلادی 06/187 کیلومترمربع کاهش پیدا کرده، مساحت پوشش برف در ماه سپتامبر 2011 میلادی برابر با 83/601 کیلومتر مربع بوده که نسبت به ماه سپتامبر 2011 میلادی به 03/201 کیلومتر مربع کاهش پیدا کرده است.
پژوهشی
علی حقیزاده؛ آرمان کیانی؛ میلاد کیانی
دوره 4، شماره 12 ، آذر 1396، صفحه 45-66
چکیده
چکیده یکی از مهم ترین منابع آبی در مناطق کوهستانی ذخیرهی برف میباشد که میتواند در بیشتر مواقع سال آب مورد نیاز برای مصارف کشاورزی، شرب، زیست محیطی را فراهم کند. پژوهش حاضر که در حوضهی آبخیز کوهستانی گوش بالا به وسعت 3/83 کیلومتر مربع در شرق مشهد انجام گرفته است. که با استفاده از 11 نمونه اندازهگیری شده عمق و چگالی برف پهنهبندی ...
بیشتر
چکیده یکی از مهم ترین منابع آبی در مناطق کوهستانی ذخیرهی برف میباشد که میتواند در بیشتر مواقع سال آب مورد نیاز برای مصارف کشاورزی، شرب، زیست محیطی را فراهم کند. پژوهش حاضر که در حوضهی آبخیز کوهستانی گوش بالا به وسعت 3/83 کیلومتر مربع در شرق مشهد انجام گرفته است. که با استفاده از 11 نمونه اندازهگیری شده عمق و چگالی برف پهنهبندی دو پارامتر مذکور با استفاده از روشهای زمین آمار مانند عکس فاصله وزندار (IDW)، توابع شعاع پایه (RBF)، کریجینگ و کوکریجینگ انجام گرفت. با بکارگیری آماره جذر میانگین مربعات خطا (RMSE) روش کوکریجینگ ساده برای عمق و کریجینگ ساده برای چگالی که دارای کمترین میزان خطای به مقدار 518/0 و023/0 بودند تشخیص داده شد. واریوگرام به دست آمده در روش کوکریجینگ ساده از نوع J بسل برای عمق برف دارای کمترین مقدار اثر قطعهای و نسبت اثر قطعهای به سقف به میزان 795/0 و 95/0 را نشان داد و همچنین واریوگرام مربوط به چگالی برف نیز کمترین مـقدار اثـر قـطعهای و نسبت اثـر قـطعهای بـه سـقف را بـه مـقدار 8/0 و 9/0 در روش کوکریجینگ ساده از نوع J بسل را دارا بود. نتایج نشان میدهد که اثر قطعهای و نسبت اثر قطعهای به سقف بالا میباشد که این خود دلیلی بر ساختار فضایی ضعیف حاکم در بین دادههای دو پارامتر مورد مطالعه میباشد که نشاندهندهی ناهمگنی در دادههای جمعآوری شده است.
پژوهشی
احمد نوحهگر؛ محمد کاظمی؛ سیدجواد احمدی
دوره 4، شماره 12 ، آذر 1396، صفحه 67-87
چکیده
چکیده روش انگشتنگاری رسوب بر پایهی ردیابهای ژئوشیمیایی، آلی، نسبتهای ایزوتوپی و نیز استفاده از مدلهای ترکیبی مختلف باعث شناخت سهم منابع مختلف رسوب در یک ناحیه میشود. در تحقیق حاضر با استفاده از ترکیب بهینهی ردیابهای آلی و نسبتهای ایزوتوپی اقدام به تفکیک منابع مختلف فرسایش، تولید رسوب و سپس تعیین سهم این منابع ...
بیشتر
چکیده روش انگشتنگاری رسوب بر پایهی ردیابهای ژئوشیمیایی، آلی، نسبتهای ایزوتوپی و نیز استفاده از مدلهای ترکیبی مختلف باعث شناخت سهم منابع مختلف رسوب در یک ناحیه میشود. در تحقیق حاضر با استفاده از ترکیب بهینهی ردیابهای آلی و نسبتهای ایزوتوپی اقدام به تفکیک منابع مختلف فرسایش، تولید رسوب و سپس تعیین سهم این منابع با استفاده از مدلهای کالینز (Collins)، کالینز اصلاحشده (M Collins)، موتا (Motha)، لاندور (Landwehr) و اسلاتری (Slattery) در دو واحد سازندها و کابریهای اراضی بر پایهی بهینهسازی الگوریتم ژنتیک و سپس تهیهی نقشهی سهم مناطق مختلف (زیرحوضهها) در سامانهی اطلاعات جغرافیایی شد. برای تعیین بهترین مدل در این باره از شاخصهای GOF و MEاستفاده شد. عناصر کربن، مس، تیتانیوم، سیلیکون و عناصر استرانسیوم، تیتانیوم، مس، نسبت ایزوتوپی نئودیمیوم 144/143 به عنوان ردیابهای تفکیککنندهی کاربریها و سازندها شناخته شدند. مدلهای ترکیبی کالینز اصلاح شده (MCollins) در واحد کاربریاراضی و کالینز (Collins) در واحد سازندها با شاخصهای GOF، 95/99% و 996/99% و ضریبکارآیی 16/99% و 977/99% به عنوان بهترین مدلها انتخاب شدند. بیشترین سهم در فرسایش و رسوب حوضهی مربوط به اراضی مرتعی و سازند آسماری به ترتیب با 65% و 5/56% میباشد. زیرحوضههای شمارهی 6 و 5 بهترتیب با 11/59% و 7/58% بیشترین و زیرحوضهی شماره 31 با 54/7% کمترین سهم را بر فرسایش و رسوب حوضه داشتند.
پژوهشی
سمانه پورمحمدی؛ محمدتقی دستورانی؛ علیرضا مساح بوانی؛ هادی جعفری
دوره 4، شماره 12 ، آذر 1396، صفحه 89-110
چکیده
چکیده تغییر اقلیم تأثیر زیادی بر تمامی ابعاد زندگی بشر گذاشته است. از جمله تأثیرات محسوسی که تغییر اقلیم داشته است، کاهش منابع آب سطحی و زیرزمینی کشور بوده که دستخوش تغییراتی زیادی شده است. تغییرات اقلیمی بر میزان، زمان و نوع بارش، تأثیر در کیفیت آب، باعث افزایش خشکسالی، افزایش تقاضا برای آب، تغییر در نوع مدیریت منابع آب و همچنین افزایش ...
بیشتر
چکیده تغییر اقلیم تأثیر زیادی بر تمامی ابعاد زندگی بشر گذاشته است. از جمله تأثیرات محسوسی که تغییر اقلیم داشته است، کاهش منابع آب سطحی و زیرزمینی کشور بوده که دستخوش تغییراتی زیادی شده است. تغییرات اقلیمی بر میزان، زمان و نوع بارش، تأثیر در کیفیت آب، باعث افزایش خشکسالی، افزایش تقاضا برای آب، تغییر در نوع مدیریت منابع آب و همچنین افزایش سطح آب دریاها و مشکلات ناشی از آن میشود. تغییر اقلیم بر دامنهی تغییرات دمایی نیز تأثیرات زیادی داشته است به طوری که بر مقادیر حد نهایی دمای کمینه و بیشینه مؤثر بوده و دامنهی تغییرات دمایی را تحت تأثیر قرار داده است. بنابراین هدف از تحقیق حاضر بررسی آثار تغییر اقلیم بر بارش، دمای کمینه و بیشینه به کـمک 15 مدل گردش عمـومی جو تحت دو سـناریوی A1B و B1 در دورهی 2039-2011 میباشد. به این منظور با استفاده از توزیع آماری بتا تغییرات بارش، دمای کمینه و بیشینه استخراج شده از 15 مدل گردش عمومی جو، در احتمال وقوع 20، 50 و 80 درصد محاسبه گردید. نتایج نشان داد که از احتمال وقوع 20 به 80 درصد تحت هر دو سناریوی A1B و B1 دمای کمینه و بیشینه در حال افـزایش و بارش در حال کاهش میباشد. دمای کمینه و بیشینه تحت سناریوی A1B بیشتر از سناریوی B1 افزایش یافته است و بارش تحت تأثیر سناریوی B1 نسبت به سناریویA1B بیشتر کاهش یافته است. در نهایت نتایج نشان داد که بارش 19 تا 22% کاهش و دمای کمینه 13 تا 20% و دمای بیشینه 2/4 تا 6/4 درصد نسبت به دورهی پایه در حوضهی آبخیز تویسرکان افزایش یافته است.
پژوهشی
رضا قضاوی؛ مجید رمضانیسربندی
دوره 4، شماره 12 ، آذر 1396، صفحه 111-129
چکیده
چکیده افزایش جمعیت و افزایش نیاز آبی در بخشهای مختلف کشاورزی، صنعتی، شرب و بهداشت باعث برداشت بیش از حد مجاز از منابع آب زیرزمینی در دشتها شده است. هدف از انجام این مطالعهی بررسی روند تغییرات کمی و کیفی آبهای زیر زمینی و پهنهبندی این تغییرات در دشت رفسنجان است. برای انجام این مطالعهی ابتدا آمار دادههای سطح ایستابی ...
بیشتر
چکیده افزایش جمعیت و افزایش نیاز آبی در بخشهای مختلف کشاورزی، صنعتی، شرب و بهداشت باعث برداشت بیش از حد مجاز از منابع آب زیرزمینی در دشتها شده است. هدف از انجام این مطالعهی بررسی روند تغییرات کمی و کیفی آبهای زیر زمینی و پهنهبندی این تغییرات در دشت رفسنجان است. برای انجام این مطالعهی ابتدا آمار دادههای سطح ایستابی در 80 پیزومتر به صورت کمی و در 50 چاه به صورت کیفی به عنوان چاههای منتخب تهیه شد. برای بررسی نوسانات سالیانهی سطح آب زیرزمینی، هیدروگراف دشت تهیه شد و تأثیر بارش و میزان برداشت برتغییرات سطح آبهای زیرزمینی در سالهای مختلف از طریق رابطهی همبستگی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. برای بررسی تغییرات کیفی، نقشههای کیفیت با روش ویلکوکس در ابتدا و انتهای دوره تهیه و مقایسه شد. بر اساس نتایج حاصل شده نقشههای کمی و کیفی آبهای زیرزمینی به روش میانیابی کریجینگ معمولی و با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) تهیه شد. نتایج حاصل از این مطالعه نشاندهندهی افت کیفیت و سطح آبهای زیرزمینی منطقه است به طوری که متوسط افت سالانه سطح آبهای زیر زمینی دشت حدود 8/0 متر در سال بوده است و این افت در طول دورهی مورد مطالعه (1381-1391) روند افزایشی داشته است به طوری که متوسط افت سالانه در سال اول مطالعه از 99/8 درصد به 48/9 درصد در سال آخر رسیده است. براساس نتایج حاصل برداشت بیش از حد از منابع آب زیرزمینی در اراضی کشاورزی عامل اصلی کاهش کیفیت و افزایش افت سطح آبهای زیرزمینی در منطقه میباشد.
پژوهشی
ابوالقاسم امیراحمدی
دوره 4، شماره 12 ، آذر 1396، صفحه 131-152
چکیده
چکیده
تعیین آستانهی عوامل مؤثر بر رشد طولی آبکندها میتواند به مدیران و تصمیمگیران کمک کند تا بتوانند با شناخت دقیق، راهکار مناسبی را پیشبینی و از تخریب اراضی به نحو مطلوب جلوگیری به عمل آورند. هدف از انجام پژوهش حاضر در حوضهی آبخیز سنگانهی کلات تعیین آستانهی عوامل مؤثر بر رشد طولی آبکندها با استفاده از تکنیکهای دادهکاوی ...
بیشتر
چکیده
تعیین آستانهی عوامل مؤثر بر رشد طولی آبکندها میتواند به مدیران و تصمیمگیران کمک کند تا بتوانند با شناخت دقیق، راهکار مناسبی را پیشبینی و از تخریب اراضی به نحو مطلوب جلوگیری به عمل آورند. هدف از انجام پژوهش حاضر در حوضهی آبخیز سنگانهی کلات تعیین آستانهی عوامل مؤثر بر رشد طولی آبکندها با استفاده از تکنیکهای دادهکاوی میباشد. در این پژوهش ابتدا بر اساس مطالعات میدانی مشخصات مورفومتری 23 آبکند همراه با نمونهبرداری از خاک شامل تعیین ویژگیهای فیزیکی و شیمیایی مؤثر خاک اندازهگیری گردید. سپس با بهرهگیری از روشهای ناپارامتریک الگوریتم خوشهبندیK-Means و درخت تصمیم CARTبه تعیین آستانهی عوامل مؤثر بر گسترش طولی آبکندها پرداخته شد. نتایج این پژوهش نشان میدهد که مهمترین عوامل مؤثر بر گسترش طولی آبکندها در این منطقه عرض آبکند، نسبت جذب سدیم، شیب پیشانی آبکند و درصد سیلت میباشد. همچنین مهمترین عامل شکلگیری فرسایش آبکندی در منطقهی مورد مطالعه و گسترش آن تحت تأثیر عوامل اقلیمی از یک طرف که باعث ایجاد رواناب و تغییر در میزان نفوذپذیری، و از طرف دیگر تحت تأثیر ویژگیها و خصوصیات فیزیکی و شیمایی خاکهای منطقه میباشد. بنابراین ارائه و اعمال راهکارهایی جهت اصلاح خاک و حوضهی آبخیز بالادست آبکندهای این منطقه میتواند در کاهش گسترش آبکندها تأثیرگذار باشد.
پژوهشی
امیرحسین حلبیان؛ شمس اله عسگری
دوره 4، شماره 12 ، آذر 1396، صفحه 153-177
چکیده
چکیده سیل یکی از انواع بلایای طبیعی میباشد که همه ساله خسارات زیانباری را در سراسر جهان و از جمله ایران به وجود میآورد. بنابراین، شناسایی این پدیده و پارامترهای موثر در وقوع سیلخیزی در حوضههای آبریز ضرورتی اجتنابناپذیر است. پژوهش حاضر در صدد ارائه روشی برای پهنهبندی پتانسیل سیلخیزی در حوضهی آبریز میشخاص در ...
بیشتر
چکیده سیل یکی از انواع بلایای طبیعی میباشد که همه ساله خسارات زیانباری را در سراسر جهان و از جمله ایران به وجود میآورد. بنابراین، شناسایی این پدیده و پارامترهای موثر در وقوع سیلخیزی در حوضههای آبریز ضرورتی اجتنابناپذیر است. پژوهش حاضر در صدد ارائه روشی برای پهنهبندی پتانسیل سیلخیزی در حوضهی آبریز میشخاص در ایلام میباشد. در این تحقیق حوضهی آبریز میشخاص در استان ایلام به 12 زیرحوضه تقسیم و برای هر زیرحوضه 28 پارامتر ژئومتری، اقلیمی، نفوذپذیری و فیزیوگرافی مانند؛ مساحت، محیط، طول و شیب آبراههی اصلی، طول و شیب حوضه، زمان تمرکز، ضریب شکل و متغیر بارش، تاج پوشش گیاهی ،CN و دبی با استفاده از نرمافزار ArcGIS محاسبه شد. برای تعیین شدت سیلخیزی زیرحوضهها از روش آماری تحلیل عاملی- خوشهای استفاده و دادههای 28 متغیر زیرحوضهها توسط نرمافزار SPSS پردازش و در قالب 5 عامل اصلی (شکل، آبراهه، شیب، زهکشی و رواناب) خلاصه شد. نتایج این پژوهش نشان داد که عامل شکل با مقدار ویژه 64/7 مهمترین عامل در سیلخیزی حوضهی مورد مطالعه است، عوامل آبراهه، شیب، زهکشی و رواناب بـه ترتیب با مـقدار ویژه 65/4، 56/2،75/1 و 61/1 در رتبههای بعدی قرار دارند. در ادامه، حوضهی مورد مطالعه بر اساس امتیاز عاملی به 3 طبقهی سیلخیزی زیاد، متوسط و کم تقسیم و نقشهی پهنهبندی شدت سیلخیزی زیرحوضهها ترسیم شد. زیرحوضههای (9،8،5،3) در عامل شکل، زیرحوضههای (1،6،11) در عامل شیب، زیرحوضههای (2، 7) در عامل زهکشی و در عامل رواناب نیز زیرحوضههای (4،10،12) دارای شدت سیلخیزی زیادی هستند. زیرحوضهها از نظر مشابهت پتانسیل سیلخیزی، فرسایش، پوشش گیاهی و تأثیرات عملکرد انسانی نیز به 3 گروه با شدت سیلخیزی زیاد، متوسط و کم تفکیک شدهاند.