مروری
حسن احمدزاده؛ رشید سعیدآبادی؛ الهه نوری
دوره 2، شماره 2 ، خرداد 1394، صفحه 1-24
چکیده
در میان کل سوانح طبیعی، سیلاب بیشترین خسارت را به بخش کشاورزی، شیلات، مسکن و زیرساختها وارد میسازد و بهشدت روی فعالیتهای اجتماعی و اقتـصادی تأثیر میگذاردو تعداد بیشماری از افراد را تحت تأثیر قرار میدهد. رخداد چندین سیل توأم با خسارتهای جانی و مالی در شهر ماکو نشاندهنده ضرورت مطالعه جامع ...
بیشتر
در میان کل سوانح طبیعی، سیلاب بیشترین خسارت را به بخش کشاورزی، شیلات، مسکن و زیرساختها وارد میسازد و بهشدت روی فعالیتهای اجتماعی و اقتـصادی تأثیر میگذاردو تعداد بیشماری از افراد را تحت تأثیر قرار میدهد. رخداد چندین سیل توأم با خسارتهای جانی و مالی در شهر ماکو نشاندهنده ضرورت مطالعه جامع در این زمینه در حوضههای منتهی به شهر ماکو از جمله زیرحوضههای کوچک کوهستانی شمالی شهر است. در این پژوهش نخست ویژگیهای فیزیوگرافی محدوده مورد مطالعه را با استفاده از تصاویر ماهوارهای، توابع تحلیلی GIS و WMS معین کردیم. سپس پهنههای تولید سیل را در منطقه با تأکید بر شهر ماکو شناسایی و مسیلهای هدایتکننده سیلاب به کالبد شهر را تحلیل کردیم. نتایج نشان داند که توپوگرافی خشن، ضخامت کم عناصر منفصل روی سنگ بستر و ظرفیت ناچیز آنها برای نگهداشت آب، نبود پوشش گیاهی مناسب، تجاوز به حریم سیلابها و تبدیل آنها به سطوح نفوذناپذیر، شرایط را برای جریان سیلهای مخرب بهویژه هنگام وقوع بارشهای رگباری در ماههای خشک سال مهیا میسازد بهگونهای که روانآب حاصل از یک بارش با شدت 120 میلیمتر در ساعت، در حدود 5/2 میلیون مترمکعب برآورد شد. از این میزان 338 هزار متر مکعب از زیرحوضههای کوچک شمالی مشرف به شهر، حاصل میشود.
مروری
عقیل مددی؛ ابراهیم بهشتی جاوید؛ محمدحسین فتحی
دوره 2، شماره 2 ، خرداد 1394، صفحه 25-40
چکیده
محیطهای رودخانهای بهدلیل وجود شرایط مناسب زیستی مانند وجود خاک حاصلخیز و آب در دسترس، همواره مورد توجه انسانها بوده است. این محیطها از نظر فعالیتهای فرسایشی از مناطق پویا و فعال هستند. شناخت شرایط فرسایش کناری، ترک بستر، تغییرات رخ داده در بستر جریان، الگوی رودخانه و مواردی از این قبیل میتوانند کمک مهمی در مدیریت ...
بیشتر
محیطهای رودخانهای بهدلیل وجود شرایط مناسب زیستی مانند وجود خاک حاصلخیز و آب در دسترس، همواره مورد توجه انسانها بوده است. این محیطها از نظر فعالیتهای فرسایشی از مناطق پویا و فعال هستند. شناخت شرایط فرسایش کناری، ترک بستر، تغییرات رخ داده در بستر جریان، الگوی رودخانه و مواردی از این قبیل میتوانند کمک مهمی در مدیریت این عرصه از طبیعت باشند. در این پژوهش سعی کردهایم که با استفاده از تصاویر ماهوارهای (لندست) و دادههای توپوگرافیک و زمینشناسی تغییرات مورفولوژیکی رخ داده در دو بخش مکانی از بستر زرینهرود (جیغاتو) را بررسی و ارزیابی کنیم. نرمافزارهای ArcGISو ENVI از مهمترین ابزارهای مورد استفاده در تحقیق بودند که جهت آمادهسازی و استخراج دادهها مورد استفاده قرار گرفتند. طبق نتایج بهدست آمده از پژوهش قسمت دوم از منطقه مورد مطالعه که در یک منطقه دشتی واقع شده است، بهشدت تحت تأثیر گسلها قرار دارد و روند کلی جریان رودخانه در چندین نقطه به ناچار تغییر مسیر داده، از مسیر گسل پیروی کرده است. همچنین الگوی رودخانه در بخشهایی که تحت تأثیر گسل قرار گرفتهاند، بهصورت مستقیم و در مواردی از نوع سینوسی است. در حالیکه در سایر بخشها الگوی عمومی رودخانه از نوع پیچانرودی است. در سه دوره زمانی مورد مطالعه در هر دو بخش مکانی 1 و 2 از مساحت بستر رودخانه کاسته شده است. بهگونهای که مساحت بستر رودخانه از 5/6 کیلومترمربع به 43/5 کیلومترمربع در بخش 1 و از 19/6 کیلومتر به 87/4 کیلومترمربع در بخش 2 کاسته شده است. میزان فرسایش کنارهای در بخش 1 بین سال 1975 تا 1989 حدود 4/2 کیلومترمربع و بین سالهای 1989 تا 2010 حدود 44/2 کیلومترمربع است. این مقدار برای بخش دوم بهترتیب 2 و 49/1 کیلومترمربع است. در مقابل این تخریب بخشهای زیادی از رودخانه نیز بهدلیل تغییر مسیر و جابهجایی بستر خشک شده و یا بهصورت دریاچههای مئاندری در حواشی رودخانه باقی مانده است که برای سالهای 1975 تا 1989 و 1989 تا 2010 بهترتیب برابر با 44/3 و 48/2 کیلومترمربع در بخش 1 و برای بخش 2 29/3 و 52/1 کیلومترمربع است.
مروری
شهرام روستایی؛ معصومه رجبی؛ نسرین سمندر
دوره 2، شماره 2 ، خرداد 1394، صفحه 41-66
چکیده
رودخانهها نسبت به حرکات تکتونیکی حساس هستند و رابطه نزدیکی بین لندفرمهای رودخانهای و حرکات تکتونیکی وجود دارد. شاخصهای ژئومورفیک بهعنوان ابزاری برای مشخص کردن ساختارهای جدید و فعال این حرکات به کار میروند. بهعلت وجود شواهد تکتونیکی فعال در منطقه اسکوچای، مانند دگرشیبیها، وجود گسل، تراسهای رودخانهای و ...
بیشتر
رودخانهها نسبت به حرکات تکتونیکی حساس هستند و رابطه نزدیکی بین لندفرمهای رودخانهای و حرکات تکتونیکی وجود دارد. شاخصهای ژئومورفیک بهعنوان ابزاری برای مشخص کردن ساختارهای جدید و فعال این حرکات به کار میروند. بهعلت وجود شواهد تکتونیکی فعال در منطقه اسکوچای، مانند دگرشیبیها، وجود گسل، تراسهای رودخانهای و غیره به محاسبه شاخصهای مربوط به اندازهگیری میزان تکتونیک فعال منطقه پرداخته شده است. در این پژوهش شاخصهای زیر برای حوضه اسکوچای مورد استفاده قرار گرفتهاند. شاخص شیب طولی رودخانه (SL)، شاخص عدم تقارن آبراهه (AF)، شاخص نسبت عرض کف بستر دره به ارتفاع آن (VF)، شاخص شکل حوضه) S(B و شاخصهای AF (وسعت مخروط افکنه) و SF مخروط افکنه که رابطه بین وسعت مخروط و وسعت حوضه و شیب مخروط و شیب حوضه را بیان کرده و تأثیر تکتونیک در شکلگیری مخروطها (شیب و وسعت آنها)را بیان میکند، بر روی حوضه محاسبه شد. تمامی این شاخصها از نقشههای زمینشناسی و توپوگرافی منطقه استخراج و سپس وارد GIS شد و سپس محاسبات مربوط به آنها انجام شد و در طبقاتی با فعالیت تکتونیکی خیلی زیاد، زیاد، متوسط و کم، قرار گرفت. نتایج دادههای حاصل از تحلیلهای توپوگرافی، شواهد زمینریختشناسی حاصل از مشاهدات میدانی و مقادیر بهدست آمده از شاخصهای ژئومورفیک و بررسی شواهد حاکی از فعال بودن نئوتکتونیک در حوضه است و حوضه براساس طبقهبندی LAT در کلاس دو قرار میگیرد که نشاندهنده فعالیتهای نئوتکتونیکی بالا در حوضه است و مخروطافکنه حوضه در محیط فعال تکتونیکی تشکیل شده است. مقادیر کمی بهدست آمده از شاخصهای ژئومورفیک را شواهد ژئومورفولوژیکی منطقه تأیید میکند.
مروری
بهروز ساری صراف؛ سعید محمودی؛ سعید زنگنه؛ زهرا پاشایی
دوره 2، شماره 2 ، خرداد 1394، صفحه 61-78
چکیده
امروزه پیشبینی داده های هواشناسی برای برنامه ریزی های آینده در زمینه های طبیعی و انسانی از اهمیت بالایی برخوردار است. از جمله می توان به پیشبینی خشکسالی و سیل و... اشاره کرد که در این صورت میتوان با برنامهریزی مدون از خسارات احتمالی کاست. در این پژوهش، ابتدا با استفاده از مدل CLIMGEN و دادههای هواشناسی (2009-1961)، ...
بیشتر
امروزه پیشبینی داده های هواشناسی برای برنامه ریزی های آینده در زمینه های طبیعی و انسانی از اهمیت بالایی برخوردار است. از جمله می توان به پیشبینی خشکسالی و سیل و... اشاره کرد که در این صورت میتوان با برنامهریزی مدون از خسارات احتمالی کاست. در این پژوهش، ابتدا با استفاده از مدل CLIMGEN و دادههای هواشناسی (2009-1961)، ایستگاه سینوپتیک تبریز پیشبینی دادههای هواشناسی سالهای 2009-2000 انجام گرفت و با توجه به هدف تحقیق همبستگی بین این داده ها با داده های مشاهداتی در SPSS16 صورت گرفت. با توجه به همبستگی بین دادههای مشاهداتی و شبیهسازی شده، سپس به پیشبینی داده های هواشناسی منطقه تبریز طی دوره 2040-2016 پرداخته شد. در نتیجه با استفاده از شاخص SPI جهت بهدست آوردن ترسالی و خشکسالیها در دوره مورد مطالعه و دوره شبیهسازی شده اقدام گردید. نتایج نشان میدهد که در دو دوره مورد مطالعه (2009-1961 و 2040-2016)، روند بارش رو به کاهش گذارده است و از طرف دیگر در دوره پیشبینی شده نسبت به دوره مشاهداتی ترسالی و خشکسالیها رو به افزایش نهاده و از وضعیت نرمال فاصله گرفته است. برای سال2040 در منطقه مورد مطالعه با مدل گردش عمومی جو HADCM2 طبق سناریوی A1BAIM مدلسازی شد و از مدل MAGICC-SCENGEN برای ریز مقیاس نمایی دادههای با قدرت تفکیک خروجی 5/2 در 5/2 مدلهای گردش عمومی استفاده شد. نتایج حاصل از این مدل نیز حاکی از کاهش بارش و افزایش دما در منطقه مورد مطالعه می باشد.
مروری
اصغر اصغری مقدم؛ زهرا جوانمرد؛ میثم ودیعتی؛ مرتضی نجیب
دوره 2، شماره 2 ، خرداد 1394، صفحه 79-98
چکیده
دشت مهربان در شرق استان آذربایجان شرقی واقع شده است. در این دشت، آب زیرزمینی تنها منبع تأمین کننده آب شرب ساکنان است. در این منطقه سنگ کف آبخوان و بلندیهای اطراف آن عمدتاً از رسوبات مربوط به دوره نئوژن شامل مارنهای گچدار و نمکدار، ماسه، سیلت- مارن، کنگلومرا و آهک تشکیل یافته است. این دشت در مقایسه با دیگر دشتهای ...
بیشتر
دشت مهربان در شرق استان آذربایجان شرقی واقع شده است. در این دشت، آب زیرزمینی تنها منبع تأمین کننده آب شرب ساکنان است. در این منطقه سنگ کف آبخوان و بلندیهای اطراف آن عمدتاً از رسوبات مربوط به دوره نئوژن شامل مارنهای گچدار و نمکدار، ماسه، سیلت- مارن، کنگلومرا و آهک تشکیل یافته است. این دشت در مقایسه با دیگر دشتهای استان آذربایجانشرقی از نظر کمیت و کیفیت منابع آب از بحرانیترین مناطق به حساب میآید. به طوری که چندین روستای پر جمعیت این دشت آب شرب خود را از آب شیرین کن نصب شده در روستای اربطان، دریافت مـیدارند، لذا پایش و ارزیابی کیفیت آن بسیار با اهمیت است. روشهای متداول بـررسی کیفیت آب زیرزمینی برای مصارف شرب، مانند دیاگرام شولر، امکان ارزیابی آبها با در نظر گرفتن پارامترهای شیمیایی بهصورت منفرد و در یک نقطه آبخوان را فراهم میکنند. از شاخصهای مهم دیگر برای ارزیابی و پهنهبندی کیفیت آبهای زیرزمینی، روشهای شاخص کیفی آب زیرزمینی (GQI) و فازی- شاخص کیفی آب زیرزمینی (FGQI) است. هدف از این مطالعه، به کار بردن روشهای FGQI, GQI در ارزیابی کیفیت آب زیـرزمینی دشت مهربان، بر اساس استانداردهای سازمان بهداشت جـهانی (WHO) و اسـتاندارد تحقیقات صنعتی ایران (ISIRI) است. بـدین منظور از ده پارامتر شـیمیایی مؤثر (,F-,NO2-3, Ca2+, Mg2+ ,Na+, Cl-, SO42-, TDS K+,HCO-3) که فراوانی زیادی در آب زیرزمینی دارند، استفاده و با استانداردهایISIRI, WHO مقایسه شده است. نتایج این مطالعه نشان داد که بر اساس شاخصهای GQI و FGQI آبهای زیرزمینی منطقه مورد مطالعه از نظر کیفیت، بین ردههای کاملاً نامطلوب تا مناسب قرار میگیرند.
مروری
غلامعباس فلاح قالهری؛ عباسعلی داداشی رودباری
دوره 2، شماره 2 ، خرداد 1394، صفحه 99-115
چکیده
کسانی که برای بهرهبرداری علمی و صحیح از زمین و طبیعت برنامهریزی میکنند، اغلب به تصمیمگیریهایی نیازمندند که در یک دوره کوتاه از زمان بتوانند محیط را به سمت توسعه پایدار سوق داده، موجب رقابت اقتصادی شوند. در این راستا، مجموعهای از نقشههای تناسب استفاده از زمین بسیار مناسب خواهد بود. در حالت مطلوب، این نقشهها باید با ...
بیشتر
کسانی که برای بهرهبرداری علمی و صحیح از زمین و طبیعت برنامهریزی میکنند، اغلب به تصمیمگیریهایی نیازمندند که در یک دوره کوتاه از زمان بتوانند محیط را به سمت توسعه پایدار سوق داده، موجب رقابت اقتصادی شوند. در این راستا، مجموعهای از نقشههای تناسب استفاده از زمین بسیار مناسب خواهد بود. در حالت مطلوب، این نقشهها باید با معیارهای پیچیده ترکیب و نهایتاً یکپارچهسازی شوند. در این پژوهش با استفاده از دستورالعملهای ارزیابی تناسب اراضی در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) به ارزیابی کیفی تناسب اراضی حوضه آبخیز شیردارکلا واقع در استان مازندران برای تناسب فعلی و آینده محصول گندم دیم اقدام شده است. نتایج نشان دادند که در حوضه آبخیز شیردارکلا، اقلیم، رژیم رطوبتی خاک و گروه هیدرولوژی خاک، مهمترین معیارها برای ایجاد تناسب اراضی هستند و عوامل محدودیت مهم عبارتند از رخنمون سنگی، شیب، پستی و بلندی زیاد و فرسایش آبی با توجه اطلاعات بهدستآمده تناسب اراضی فعلی، 12درصد از اراضی منطقه برای کشت دیم مناسب (S1)، 15 درصد تناسب متوسط (S2) و 73 برای کشت دیم نامناسب (N2) است. برای تناسب شرایط آتی 19 درصد از اراضی منطقه برای کشت دیم مناسب (S1)، 8 درصد تناسب متوسط (S2) و 73 برای کشت دیم نامناسب (N2) تشخیص داده شد. کلیه اراضی کوهستانی دارای قابلیت چرا، تپهها از نظر محدودیتهای موجود مانند کوهستانی و دارای قابلیت استفاده مرتع میباشد و کلیه اراضی تراسهای فوقانی دارای اولویت استفاده با قابلیت زراعت دیم و آبی به شرط تأمین آب است.
مروری
محمدحسین ناصرزاده؛ میثم طولابی نژاد
دوره 2، شماره 2 ، خرداد 1394، صفحه 117-135
چکیده
تحقیق حاضر، در راستای بررسی ارتباط آماری گازهای گلخانهای دیاکسیدکربن و متان بهعنوان عوامل گرمکننده هوا در سطح جهان با مقادیر دبی کشکانرود صورت پذیرفت. دادههای بهکار گرفته شده در این مطالعه، شامل دادههای فصلی و سالانه گازهای گلخانهای و دبی کشکانرود بین سالهای 1984 تا 2010 است و با استفاده از ضریب همبستگی ...
بیشتر
تحقیق حاضر، در راستای بررسی ارتباط آماری گازهای گلخانهای دیاکسیدکربن و متان بهعنوان عوامل گرمکننده هوا در سطح جهان با مقادیر دبی کشکانرود صورت پذیرفت. دادههای بهکار گرفته شده در این مطالعه، شامل دادههای فصلی و سالانه گازهای گلخانهای و دبی کشکانرود بین سالهای 1984 تا 2010 است و با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون خطی چندمتغیره و روش گرافیکی من-کندال به انجام رسیده است. نتایج این پژوهش از ارتباط معکوس و قوی گرمایش جهانی با دبی کشکانرود حکایت میکند. این فرآیند طی 15 سال اخیر و از سال 1995 به بعد تشدید شده است و در پی آن آبدهی کشکانرود با سیرِ نزولی شدیدی مواجه بوده است. مطالعه تغییرات آبدهی در مقیاس سالانه ارتباط معکوسِ دبی کشکانرود با گرمایش جهانی را نشان میدهد، بهطوری که 2/55 درصد از کاهش آبدهی سالانه حوضه کشکانرود ناشی از گرمایشِ جهانی بوده است. همچنین در مقیاس فصلی، دبی کشکانرود در فصلِ تابستان با 7/47، پاییز با 6/45 ، بهار با 38 و زمستان با 1/33 درصد، از گرمایش جهانی بصورتِ کاهش آبدهی تأثیر پذیرفته است. در نهایت با استفاده از مدل رگرسیون نمایی پیشبینی شد که اگر روند گرم شدن جهانی به همین روال ادامه یابد، میانگینِ دبی سالانهِ این رودخانه تا 30 سال آینده، یعنی تا سال 2040 میلادی به زیر 10 مترمکعب در ثانیه خواهد رسید.
سیدحسن صدوق؛ محمدمهدی حسینزاده؛ فهیمه آزادی
دوره 2، شماره 2 ، خرداد 1394، صفحه 137-154
چکیده
تولید رسوب یکی از پیامدهای مهم فرسایش خاک است و در شکلهای مختلف سبب اثرات درون و برون منطقهای میگردد. با توجه به اینکه هر ساله هزاران تن خاک حاصلخیز از اراضی مختلف کشور، در اثر فرسایش از دسترس خارج شده و با انباشت در مناطق رسوب گذاری، موجب بروز خسارات قابل ملاحظهای میشوند، بنابراین، لازم است مناطق تولید رسوب ...
بیشتر
تولید رسوب یکی از پیامدهای مهم فرسایش خاک است و در شکلهای مختلف سبب اثرات درون و برون منطقهای میگردد. با توجه به اینکه هر ساله هزاران تن خاک حاصلخیز از اراضی مختلف کشور، در اثر فرسایش از دسترس خارج شده و با انباشت در مناطق رسوب گذاری، موجب بروز خسارات قابل ملاحظهای میشوند، بنابراین، لازم است مناطق تولید رسوب همراه با شدت و مقدار آن شناسایی شوند تا از این طریق علاوه بر تعیین مناطق بحرانی و ردهبندی مناسب بتوان اقدام به برنامهریزی در قالب طرحهای حفاظت خاک و یا آبخیزداری نمود. در این تحقیق با استفاده از سه مدل برآورد و پهنهبندی فرسایش و رسوب، شامل EPM ، BLM و Fargas با هدف شناسایی و معرفی مدل مناسب، اقدام به ارزیابی مدلها در پهنهبندی فرسایش در حوضه آبخیز کهمان شده است. اعتبارسنجی مدل EPM نشان داد که این مدل برای این حوضه آبخیز مناسب نیست زیرا مقدار رسوب برآورد شده را بسیار بیشتر از مقدار واقعی نشان میدهد. براساس مدل EPM مقدار رسوب کل حوضه 6/181320 متر مکعب در سال برآورد شد. اما بر اساس اطلاعات ایستگاه هیدرومتری منطقه مورد مطالعه، مقدار رسوب واقعی حوضه 8/75416 متر مکعب در سال میباشد. با توجه به بازدیدهای صحرایی از منطقه فرسایش موجود با فرسایش بهدست آمده از مدل فارگاس نیز مطابقت ندارد اما مدل BLM با فرسایش منطقه مطابقت بیشتری دارد.