اردشیر یوسف زاده؛ بتول زینالی؛ خلیل ولیزاده کامران؛ صیاد اصغری سراسکانرود
دوره 6، شماره 18 ، خرداد 1398، ، صفحه 181-205
چکیده
چکیدهبه دلیل ناپیوستگی در برداشت نمونه ها و نداشتن دسترسی به اطلاعات کافی در ارتباط با شناخت ویژگی های مناطق و نیز، صرف هزینه و زمان زیاد جهت برآورد آب قابل دسترس خاک و تغییرات مکانی آن، استفاده از تصاویر ماهوارهای به صرفه است. "مدل ذوزنقه ای حرارتی- مرئی" بر اساس تفسیر توزیع پیکسل در فضای LST-VI، است که فضای LST-VI برای تخمین رطوبت ...
بیشتر
چکیدهبه دلیل ناپیوستگی در برداشت نمونه ها و نداشتن دسترسی به اطلاعات کافی در ارتباط با شناخت ویژگی های مناطق و نیز، صرف هزینه و زمان زیاد جهت برآورد آب قابل دسترس خاک و تغییرات مکانی آن، استفاده از تصاویر ماهوارهای به صرفه است. "مدل ذوزنقه ای حرارتی- مرئی" بر اساس تفسیر توزیع پیکسل در فضای LST-VI، است که فضای LST-VI برای تخمین رطوبت سطحی خاک یا تبخیر-تعرق واقعی استفاده میشود. هدف از این مطالعه برآورد رطوبت خاک با استفاده از تصاویر ماهوارهای لندست 8 در سال های ک 2015، 2016 و 2017 و با استفاده از توزیع پیکسل در فضای LST-VI(TOTRAM) و STR-VI (OPTRAM) میباشد. بر اساس رابطه ی رگرسیونی برازش شده برای دو مدل، بیشترین ضریب تعیین به دست آمده برای مدل TOTRAM در سال 2015 و 2017 برابر با 99/0 میباشد و برای مدل OPTRAM در سال 2017 برابر با 97/0 میباشد که نشاندهندهی برازش و پراکنش دقیق دادهها در فضای LST-VI و STR-VI توسط مدلهای مورد نظر میباشد. در حالت کلی میتوان نتیجه گرفت که مدل OPTRAM بهتر و دقیقتر از مدل TOTRAM توانسته است رطوبت خاک را پیشبینی کند. چون ضرایب رگرسیونی به دست آمده برای OPTRAM مثبت و برای TOTRAM منفی است؛ یعنی STR-VI در محدودهی طول موج مرئی نسبت به LST-VI در محدوهی طول موج حرارتی، دقیقترین برآورد از رطوبت خاک را در نواحی فاقد دادههای کنترل زمینی میتواند داشته باشد.