نوع مقاله : مروری
نویسنده
دانشیار دانشگاه اردبیل
چکیده
چکیده
دریاچه آب شیرین توریستی و بسیار زیبای نئور با مساحت240 هکتار، در یک چاله زمین ساختی (گرابن[1]) و در دل درههای کوهستانی سرسبز باغروداغ در ارتفاع 2700 متر از سطح آبهای آزاد شکل گرفته است. این دریاچه در نوع خود در ایران بینظیر است و در فاصله 42 کیلومتری جنوب شرق شهر اردبیل واقع شده و مساحت کل حوضه آن 5300 هکتار است. جهت آمایش بهینه و یا کاربری صحیح، مسائل تکتونیک، هیدروژئومورفولوژی، اقلیمی، توپوگرافی و برخی از ویژگیهای سازندهای سطحی بررسی شدند. نتایج نشان داد که میزان PH خاک در شرایط مطلوب است. با وجود این مقادیر Ec و PH و نتایج شاخصهای اقلیمی نشانگر استعداد حوضه برای فرسایش خطی روانابهاست. متوسط سالانه فرسایش خاک در هر هکتار از حوضه از طریق فرمولهای مختلف ton/ha/y 65 ,338) بهدست آمد. کل رسوبدهی سالانه 1794845.84 تن در سال در حوضه آبریز کوچک دریاچه نئور نشانگر شدت فرسایش و اتلاف خاک است. در مجموع بعد از تجزیه و تحلیل سیستماتیک شرایط محیط حوضه دریاچه و ارزیابی توانهای بالقوه آن در مناطق پایدار، محل ایجاد امکانات توریستی متناسب با شراطی طبیعی آن در گستره فضای ساحلی در نقشه کاربری اراضی در بخش نتایج و پیشنهادها آورده شد.
[1]- Grabon
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
Analysis of Hydrogeomorphology of the Neor Lake in Ardabil for Land Use Planning (with an Emphasis on Soil Erosion and Sediment)
چکیده [English]
Abstract
Neor is a very beautiful sweet water lake with an area of 240 ha located in the attractive Bagrrodag Mountains at 2700 m above the sea level on tectonic depression. As one of Iran’s unique lakes, Neor is 42 km from Ardabil with total basin area of 5300 ha. The aim of this research was to study the hydrogeomorphology, climatology, tectonic, topography conditions and some properties of surfcal soil formation with quantity models and indexes (according to the fundamental sustainable development) to evaluate the possibilities of establishing tourist resorts in the area. According to the laboratory result the ratio of soil PH of the area under study was optimum. Therefore, the ratio of PH, EC and results of climatic indices indicated that the basin was potentially prone to soil erosion by runoffs. The average sediment yield of 338.65 ton/ha/year and total annually sediment yield 1794845 ton/ha/year in the small watershed indicated the high ratio of soil erosion. After systematic analysis and evaluation of environment potentials, the whole study area was divided into the stable, unstable, and semi stable areas for efficient land using. Ultimately, the study made suggestions on construction of suitable establishments in the Neor lake (water space and their banks and margins ) considering the future environmental potentials, land use map and further implications.
کلیدواژهها [English]
- Neor lake
- Hydrogeomorphology
- Soil erosion
- Land use planning
مقدمه
امروزه تحقیق در مورد مسائل هیدروژئومورفولوژی و یا اشکال ژئومورفیک در غالب بررسیهای اکوتوریسم اهمیت شایانی یافته است. هرگونه برنامهریزی محیطی در خصوص آمایش سرزمین، مدیریت زراعی، آبیاری، سیلاب و نحوه استفاده از روانابهای سطحی نیازمند مطالعات حوضههای آبریز است. انسان با توجه به نیازها، ارزشها و هدفهای خود محیط را دگرگون میکند و به طور متقابل تحت تأثیر محیط دگرگون شده قرار میگیرد به ویژه تکنولوژی پیشرفته موجب میشود تأثیر انسان بر محیط شدت و سرعت یابد (صالحی، 1387: 45). یکی از مهمترین آثار فشار بر زمین، کاهش بازدهی و افزایش فرسایش خاک است که موجب تشدید رسوبگذاری در مخازن سدها و کاهش کنجایش آب و عمر مفید آن میشود (وریستراتن[1] و همکاران، 2003). برآوردها نشان میدهد که سالانه حدود 5/0 تا 1 درصد از ظرفیت ذخیره سدهای جهان به واسطه تهنشست رسوب در حال کاهش است (کانچول[2] و همکاران، 2010).امروزه به دلیل فشار روز افزون فعالیتهای بشری در نواحی ساحلی و دریاچهای، تغییرات ژئومورفیک آنها را دگرگون و تشدید نموده است. لذا اهمیت مطالعات خطوط ساحلی و دریاچهای به منظور کنترل مسائل ناشی از تغییرات و نیز مدیریت آن از اهمیت شایانی برخوردار است (استانیکا و پانین 2009 : 41)[3]. رسیدن رسوب زیاد به مخازن سدها مشکلات زیادی هم به شبکه هیدرولیک، مخازن و هم به تأسیسات و امکانات ساحلی و اراضی کشاورزی وارد میکند و این امر با دخالت انسانها در سواحل و حوضه آبگیر رودخانههای مخازن آبی تشدید میشود (شیدگر و همکاران[4]، 2004: 245). در مقابل این تخریب آمایش سرزمین قرار دارد که عبارت است از تنطیم رابطه بین انسان، سرزمین و فعالیتهای انسان در سرزمین به منظور بهرهبرداری در خور و پایدار از جمیع امکانات انسانی و فضائی سرزمین در جهت بهبود وضعیت مادی و معنوی اجتماع در طول زمان است (مخدوم، 1378: 15). دریاچه نئور با توجه به موقعیت جغرافیائی خاص و محاط شدن بهوسیله دامنههای بسیار جذاب و سرسبز، وجود چشمههای گوارا، داشتن آبزیان (مانند ماهی قزلآلا) و پرندگان زیبا همچون چنگر، آبیچیک، و هوای مطبوع از پتانسیل فوق العاده بالائی برای آمایش و جذب توریست بر خوردار است.
منطقه دریاچه نئور به لحاظ توریستی بودن و برخورداری از جاذبههای طبیعی بسیار بالا هر ساله میزبان مسافران و گردشگران زیادی است و این روند سال به سال فزونی مییابد. لذا اکوسیستم بینظیر حواشی دریاچه و طبیعت ییلاقی و به ویژه با ایجاد ترانشه جاده و چرای مفرط و بیموقع و ایجاد آتشسوزیهای عمدی و غیرعمدی در حال تغییر و دگرگونی است. در نتیجه انجام تحقیق در ارتباط با هیدروژئومورفولوژی، فرسایش خاک و پتانسیلهای محیطی آن جهت آمایش به منظور جذب توریسم را اجتنابناپذیر نموده است. بررسی منابع نشان داد که هیچگونه تحقیقی راجع به مسائل هیدروژئومورفولوژی، جاذبه توریستی و آمایش سرزمین در حوضه مورد تحقیق، بهعمل نیامده است. لذا نگارنده بهعنوان طرح پژوهشی این حوضه را بررسی کرده و نتایج آن را به صورت مقاله مستخرج نموده است. شهرداری اردبیل با سازمانهای مربوط دیگر از سال 1392 در محله بررسی و تجهیز منطقه توریستی دریاچه نئو را آغاز کرده است.
مددی (1384) پژوهشی در تکامل ژئومورفولوژی دریاچه نئور اردبیل انجام داده است. او پدیدههای ژئومورفولوژی منطقه را شناسایی و مکانیزمهای پیدایش و تکامل زمین ساختی منطقه را بیان کرده است.
عابدینی (1389) تحقیقاتی در مورد با کاربری و مدیریت بهینه حواشی دریاچه ارومیه با تأکید برمسائل هیدروژئومورفولوژی انجام داده و به این نتیجه رسیده که در کنار بحرانهای اقلیمی آثار احداث سدها، انتقال آب زرینهرود به تبریز و احداث میانگذر از وسط دریاچه مذکور باعث تخریب اکوسیستم دریاچه و کاهش تولید میگوی آرتیمنا و توریسم منطقه شده است. همچنین امروزه محققان تحقیقات مشابه زیادی در مورد علوم زمین بهویژه محیط زیست، گرایشهای مختلف جغرافیا خصوصاً ژئومورفولوژی و..، در شناسائی توانهای محیطی و کاربری صحیح یا آمایش سرزمین انجام دادهاند. احمدیو همکاران (1389) در تحقیقی به تعیین آستانههای هیدرولیک جریان برای شروع فرسایش خندقی با استفاده از شبیهسازی جریان پرداختند و نتیجه به دست آمده از پژوهش آنها نشان میدهد که تنش برشی بحرانی برای شروع فرسایش در اراضی مرتعی کمتر از اراضی دیمزار و متروک بود. مختاری (1389) اقدام به ارزیابی توانمندی اکوتوریسم مکانهای ژئومورفیک حوضه آبریز آسیاب خرابه در شمال غرب به روش پرالونگ[5] نموده و به این نتیجه رسیده است که این مکان استعداد بالایی برای سرمایهگذاری دارد وی آن منطقه را به چهار فضای متفاوت توریستی نظیر اشکال کارستی، آبشار معروف آسیاب خرابه، حوضه آبریر مرزه و کلریز با پدیدههای ژئومورمورفیک خاص خودشان طبقهبندی نموده است.
نوحهگر و کاظمی (1392) در مورد ارزیابی خطر فرسایش آبی مدل آی کونا [6]در حوضۀ آبخیز تنگ بستانک شیراز تحقیق کرده و به این نتیجه رسیدهاند که از کل حوضه 6/28% در کلاس خطر خیلی فرسایش کم، 7/36% کلاس خطرفرسایش کم حوضه، 7/26 % در کلاس خطر فرسایش متوسط، 2/3 % در کلاس خطر فرسایش بسیار زیاد و 2/8 %درکلاس خطر فرسایش زیاد قرار دارد.
رانکو و همکاران (2010)[7] در مورد اثرات ژئومورفیک ایجاد سد یا دریاچههای مصنوعی بر روی رودخانه و نیز مدیریت آنها تحقیق نموده و به این نتیجه رسیدهاند که بعد از احداث سد تغیرات آشکاری در روند تحولات بستر رودخانه (نهشتهگذاری شدید در بخش بالادست سد و حفر کاوش در پاییندست سد آشکار میشود) دارد. عابدینی (1392) از طریق تجزیه و تحلیل کمی فرسایش خندقی در حوضه آبخیز کلقانچای در منطقه سهند در نزدیکی شهر تبریز، با بهرهمندی از روشهای مورفومتری و تحلیلهای آماری، به این نتیجه رسیده است که خاکهای حوضه به لحاظ پتانسیل فرسایش خندقی بسیار بالا در معرض خطر است. تبنا و همکاران (1393) به بررسی نقش فضای سبز در توسعه اکوتوریسم شهری در ایل گلی تبریز پرداختهاند. یافتههای تحقیق بیانگر آن است که در پارک ایلگلی تبریز به دلیل دسترسی به هوای سالم، کسب نشاط و دوری از آلودگیها و داشتن جاذبههای تاریخی و فضای سبز مناسب، در جذب توریست موفق عمل میکند. ثروتی و همکاران (1393) در مورد آستانههای ژئومورفولوژیکی آبکندزایی در حوضه آبریز کچیک، شمال شرق استان گلستان با روشهای مورفومتری و استفاده از 9 عامل موثر تحقیق کرده و به این نتیجه رسیدهاند که همچنین عوامل تأثیرگذار بر مورفومتری و تولید آبکند را نمیتوان تنها محدود به نوع معینی از شیب، فاصله از شبکه زهکشی، کاربری اراضی، بارش حـداکثر، سازند زمینشـناسی، خاکشناسی، فاصله از آبکند، شکل انحنای دامنه و واحدهای ارضی در کلیه مناطق مختلف نمود، بلکه این عوامل مربوط به این منطقه و تابع خصوصیات ژئومورفولوژی آن میباشند. در مورد آثار انرژی جنبشی باران بر فرسایش خاک در بخش جنوبی کوههای آپالاش، آنجلو و همکاران[8] (2015) تحقیق کرده و آثار شدت و مدت بارش را بر روی میزان فرسایش ارائه نمودهاند.
تحقیق حاضر با نگاه بین رشتهای و با در نظر گرفتن مسائل هیدروژئومورفولوژیکی و عوامل مؤثر در توان اکولوژیکی و کاربری اراضی دریاچه توریستی نئور انجام گرفته است.
مواد و روشها
با توجه به ماهیت موضوع، تحقیق حاضر عمدتاً با انجام کارهای میدانی و با استفاده از فرمولهای تجربی در زمینه اقلیم منطقه و کارهای آزمایشگاهی بهعمل آمده است. ابتدا بر مبنای مشاهدات و با استفاده از نقشههای توپوگرافی 1:50000 و نقشههای زمینشناسی و 1:10000 1:250000 منطقه ویژگیهای شیب، سیستم زهکشی، ساختار و تحول زمینشناسی، خاکزایی، ویژگیهای خاکها و پوشش گیاهی و علل فرسایش خاکهای منطقه که اساس آمایش سرزمین هستند، به تفصیل بررسی شدند. جهت بررسی خاکها اقدام به نمونه برداری خاک از شیبهای مختلف دامنهها کردیم و نوع سازند و دانهبندی خاک (جدول1) را به روش الکهای غربال در آزمایشگاه مشخص نمودیم و سپس وضعیت اسیدی و بازی بودن خاکها PH و هدایت الکتریکی آنها، Ec را در آزمایشگاه خاکشناسی تعیین کردیم (جدول 2). در این راستا از ابزارهای مختلف علوم طبیعی (خاکشناسی، ژئومورفولوژی، زمینشناسی) بهره بردیم. سپس مسائل ژئومورفولوژی (از لحاظ پایداری یا ناپایداری)، اقلیم، پوشش گیاهی، مسائل زیست محیطی، فرسایش خاک و مسائل فرهنگی را بررسی کردیم و جهت تعیین پتانسیل نقاط مختلف برای مشخص نمودن نوع کاربری اراضی از مدلهای مختلف کمی نظیر مدل دوم فورنیه[9] (سپاسخواه و آرنولدوس)[10] برای برآورد میزان رسوبدهی و فرسایش خاک استفاده کردیم. از فرمول نوسان رطوبت خاک (Ws) نیز جهت تحلیل حساسیت خاک به فرسایش خطی بهواسطه روانابها نیز بهرهمند شدیم. جهت ارزیابی توانهای محیطی حوضه و سواحل دریاچه، وضعیت سنگشناسی، زمین ساخت، آب و هوا، تقسیمبندی خاکها در شیبهای مختلف و پوشش گیاهی صورت گرفت. نقشههای لیتولوژی، توپوگرافی، پوشش گیاهی و کاربری اراضی با بهرهمندی از نرمافزار Arc GIS ترسیم شد.
موقعیت جغرافیائی منطقه
دریاچه آب شیرین توریستی نئور در محدوده طول شرقی بین َ55 ْ37 الی َ38 ْ38 و عرضهای شمالی َ43 ْ48 تا َ38 ْ48 در 48 کیلومتری جنوب شرق اردبیل و در 18 کیلومتری شرق جاده خلخال- اردبیل واقع شده است (شکل 1). دریاچه نئور با مساحت متوسط 240 هکتار[11]مربع بهصورت طولی (به طول آن حدود 1850 متر و به عرض متوسط آن 700 متر) با جهت شرقی- غربی در دل کوههای معروف باغروداغ قرار دارد. بیشترین عمق دریاچه 5/5 متر و میانگین ژرفای آن سه متر است.
شکل(1) نقشه موقعیت جغرافیائی دریاچه نئور اردبیل (منبع، نگارنده، 1390)
ویژگیهای طبیعی منطقه (توپوگرافی، زمینشناسی، اقلیم)
الف) وضعیت توپوگرافی حوضه
از لحاظ توپوگرافی خود دریاچه نئور در روی واحد کوهستانی نسبتاً مرتفع باغروداغ در ارتفاع 2460 متر از سطح آبهای آزاد قرار گرفته و متوسط ارتفاع حوضه آبخیز دریاچه 2700 متر (از سطح اساس آبهای آزاد) است. حداکثر عمق دریاچه تکتونیکی 5/5 متر و عمق متوسط آن حدود 3 متر است که در بخشهای مختلف آن نیز متغیر است. شیب دامنهها از تمام جهات به صورت شعاعی به سمت چاله تکتونیکی دریاچه نئور است. حداکثر شیب در بخش شرقی و جنوب شرق دریاچه به طور متوسط حدود70% است. شیب دامنههای مشرف به دریاچه در شرق و جنوب بسیار تند و میزان آن از 15 % تا 85 % متغیر است.
ب)- شرایط اقلیمیحوضه
منطقه کوهستانی سردسیر دریاچه نئور (در شمال غرب ایران- آذربایجان) با متوسط بارندگی 402 میلیمتر در سال (آمارهای هواشناسی منطقه نئور) است و از اردیبهشت تا اوایل آبان ماه منطقه کاملاً سرسبز و پذیرای مشتاقان طبیعت است. برخی از محققان نظیر (مددی، 1384: 94) میزان بارندگی منطقه را 460 میلیمتر برآورد نمودهاند بارندگی منطقه غالباً به صورت برف است (بهدلیل مرتفع بودن) و سطح دریاچه در ضخامت زیاد بهشدت در طول فصل زمستان یخ میزند و به یک محیط سوت و کور تبدیل میشود. حداقل دمای حوضه دریاچه نئور را 5/39 درجه در مرداد و حداقل آن را 37- در بهمن ماه درجه گزارش کردهاند و اقلیم منطقه طبق تقسیمبندی کوپن سرد و مرطوب است. میزان تبخیر آب این دریاچه بهدلیل پایین بودن دمای متوسط سالانه (5/8 درجه سانتیگراد) کمتر است و آب دریاچه نیز عمدتاً از ذوب تدریجی برف زیاد و چشمههای زلال و آب شیرین و بسیار سرد تأمین میشود.
ت)تکامل زمینشناسی منطقه
از لحاظ زمینشناسی زیربنای ساختمان اصلی پیکره ارتفاعات معروف باغرو داغ از سنگهای مگاپورفیر آندزیت- لاتیت مربوط به پالئوژن است. تکامل ساختمانی آنها در دوره سوم زمینشناسی و در ارتباط با فازهای زمینساختی آلپی (لارامید-پیرنه) است. در بخش ساحل شرقی دریاچه نئور، گسل اصلی و بزرگ نئور[12] با جهت شمال شرقی - جنوب غربی کشیده شده و در بخش ساحل غربی آن نیز گسل فرعی وجود دارد (نقشه زمینشـناسی اردبیل، 1:250000)[13]. دریاچه نئور نیز در بخش گرابن یا چاله فرو افتاده بین گسلهای بخش شرقی و غربی شکل گرفته به دریاچه تکتونیکی معروف است (عابدینی، 1385) (شکل 2 و3). گسل بخش شرقی دریاچه معروف به گسل نئور از نوع گسل امتداد لغزه راستگرد، و روند کلی آن جنوب غربی - شمال شرقی است که به طول 60 کیلومتر تا زیر دریای مازندران قابل پیگیری است. جنبش اپیروژنیک آسترین موجب بالا آمدن ارتفاعات باغروداغ شده و در نتیجه از دوران ائوسن به بعد این ناحیه به زیر آب فرو نرفته است و دلـیل آن نبود رسوبهای دوره نئوژن در دامنههای شمال غربی ارتفاعات باغروداغ است. این منطقه با استناد به مطالعات باباخانی و رحیمزاده (1379) و علایی طالقانی (1381) به نقل از مددی (1384) و نـقشههای زمینشـناسی (1:100000 و 1:250000) و به ویژه شـاخصهای ارزیابی فـعالیتهای زمینساختی، اخیراً نیز از لحاظ تکتونیکی فعال است[14].
شکل (2) نقشه لیتولوژی سازندهای مختلف منطقه
شکل (3) در مقطع زمینشناسی حوضه دریاچه شکل گرفته در حالت گرابن
بحث و نتایج
ارزیابی پتانسیل حوضه برای فرسایش خطی روانابها و برآورد میزان رسوبدهی
امروزه فعالیتهای بشر نحوه تحول ژئومورفولوژی نواحی ساحلی را بهدلیل فشار دموگرافی روز افزون بر آنها، کاملاً متأثر و تشدید نموده است. لذا اهمیت مطالعات ساحلی به منظور کنترل مسائل ناشی از تغییرات و نیز مدیریت آن از اهمیت شایانی برخوردار است (استانیکا و پانین، 2009)[15]. رسیدن رسوب زیاد به مخازن سدها مشکلات زیادیریال هم به شبکه هیدرولیک و مخازن و هم به تاسیسأت و امکانات ساحلی و اراضی کشاورزی وارد میکند و این امر با دخالت انسانها در سواحل و حوضه آبگیر رودخانههای مخازن آبی تشدید میشود (شیدگر و همکاران[16]، 2004: 245). در سطور زیر با استفاده از چندین شاخص اقلیمی و میانگین دادههای اقلیمی منطقه مسائل فرسایش خطی روانابها، مورفودینامیک فعال و نیز نحوه دخالتها انسانها بررسی نمودهایم.
الف- شاخص نوسان رطوبت موجود در خاک (Ws):
ضریب دیگری که با استفاده از آن میتوان استعداد بالقوه خندقزائی منطقه را در ارتباط با پارامترهای اقلیمی بررسی نمود، ضریب Ws یا مقدار رطوبت در سازندها است، (بیاتی خطیبی،1379: 56)، (ایلدرمی، 1381: 215) و(عابدینی، 1392: 101).
رابطه (1) Ws = R – Rp / t
Ws= رطوبت موجود t= درجه حرارت ماهیانه R متوسط بارش ماهانه به میلیمتر
Rp = ضریب مربوط به دما و از رابطه ) 7 Rp= 30 (t + بهدست میآید
همانطوریکه نتایج محاسبات در جدول شماره 1 و نیز شکل 4 نشان میدهد، به استثنای ماههای آذر، دی، بهمن و اسفند، بقیه ماههای منطقه دارای ضریب نوسان رطوبتی منفی (Ws) هستند. ماههایی که دارای نوسان رطوبتی منفی هستند، برای فرسایش خطی بهویژه فرسایش خندقی مستعد هستند (عابدینی، 1388: 79 و 1393: 107) خصوصاً در ماههای فروردین و مهر میزان فرسایش زیاد است. در فصل تابستان، سطح زمین در اثر لگدمال شدن توسط حیوانات و انسان، چرای بیش از حد دامها حالت آشفتهای بهخود میگیرد. در سطوح دامنهها تکرار نفوذ رطوبت در خاک و خشک شدن بعدی موجب پیدایش ترک و شکافهای متعدد در آن میشود و این امر زمینه را برای فرسایش خطی روانابها مستعد میسازد.
جدول (1) دادههای اقلیمی و نتایج محاسبات مقادیر WSبرای ماههای مختلف سال
ماهها |
T(Cْ ) دما |
بارندگی pmm |
RP |
WS |
فروردین |
2 |
52/66 |
270 |
74/101- |
اردیبهشت |
2/7 |
28/73 |
426 |
93/55- |
خرداد |
2/12 |
6/21 |
576 |
44/45- |
تیر |
5/15 |
32/11 |
672 |
9/42- |
مرداد |
9/16 |
72/9 |
717 |
85/41- |
شهریور |
15 |
18/2 |
660 |
85/43- |
مهر |
1/10 |
8/27 |
393 |
16/36- |
آبان |
9/2 |
5/35 |
297 |
14/89- |
آذر |
8/2- |
86/41 |
126 |
94/86- |
دی |
7/4- |
03/30 |
63 |
015/7- |
بهمن |
3/5- |
34/42 |
51 |
63/1- |
اسفند |
1/5- |
33/34 |
57 |
44/4 |
شکل (4)میزان Ws محاسبه شده از روی دادههای اقلیمی منطقه
شکل (5) نقشه سیستم زهکشی حوضه آبریز دریاچه نئور اردبیل
جدول (2) مورفومتری سیستم زهکشی و محاسبات دبی حوضه آبریز دریاچه نئور
نام زیرحوضه
|
مساحت٭ Km2
|
L1 Km |
L2 Km |
Km |
L4 Km |
(Km) |
تراکم زهکشی D= |
متوسط شیب %S |
محیط حوضه Km |
A |
225/4 |
5 |
4 |
--- |
--- |
9 |
12/2 |
25/14 |
15 |
B |
15/7 |
10/5 |
5/1 |
--- |
--- |
12 |
68/1 |
5/11 |
25 |
C |
6/18 |
30 |
5 |
5 |
--- |
40 |
15/2 |
4/15 |
37 |
D |
70/0 |
7 |
---- |
--- |
--- |
7 |
007/1 |
04/14 |
39 |
----- |
9/26 |
5/52 |
5/10 |
5 |
0 |
68 |
967/6 |
--- |
116 |
از این رابطه برای حوضههای که فاقد ایستگاههای هیدرومتری هستند، استفاده میکنیم.
رابطه (2)
در رابطه فوق Q دبی حوضه برحسب مترمکعب در سال و Ad مساحت حوضه برحسب هکتار و بقیه اعداد ضرایب تجربی ثابت هستند.
فرمول سپاسخواه برای فرسایش خاک
رابطه (3) ton/hac/y 80 ، 206= 27/1 95/38 × 6/1 = 27/1 () 6/1 =30 EI
که در فرمول EI 30= متوسط شاخص فرسایشزایی سالانه باران (تن در هکتار (t/H)، Pi= متوسط بارندگی سالانه به (میلیمتر) P= متوسط بارندگی ماهانه (میلیمتر) (ایلدرمی، 1381: 192)، (بیاتی خطیبی، 1379: 60 )و (عابدینی، 1392: 107).
N= تعداد ماههایی که بارش رخ داده است
طبق فرمول مذکور میزان متوسط شاخص فرسایشزایی سالانه باران 80/206 تن در هکتار برآورد شد.
فرمول فورنیه 1 (احمدی، 1378)
رابطه (4) ton/hac/y 5/320= log =Log Qs
که در آنPW: متوسط بارش پربارانترین ماه سال، Pa: میانگین بارش سالانه به میلیمتر،: متوسط ارتفاع حوضه به متر و: شیب متوسط حوضه به درصد (میتوان مساحت حوضه را نیز بهجای شیب منظور کرد).
* فرمول آرنولدوس[17] برای برآورد میزان فرسایش خاک
جهت برآورد شاخص فرسایشزایی باران از طریق فرمول آرنولدوس، از متوسط بارش ماهانه و سالانه (برحسب میلیمتر و تعداد ماههایی که در آنها بارش رخ داده از روی (جدول، 1) میانگین داده استفاده شده است. فرمول آرنولدوس بدین صورت است (بیاتی خطیبی، 1379: 59، عابدینی، 1392: 107).
رابطه (5) 64 ،488= 93/1 45.94 × 302/. = 93/1 () 302/. =30EI
که درآن EI30: متوسط شاخص فرسایشزایی سالانه باران برحسب ton/ha/year، Pi: متوسط بارندگی ماهانه بر حسب میلیمتر، P: متوسط بارندگی سالانه بر حسب میلیمتر و N: تعداد ماههایی که بارش رخ داده است.
ارزیابی پتانسیلهای محیطی و محدویتهای ژئومورفولوژیکی
الف)- بررسی ویژگی خاکها و پوشش گیاهی در ارتباط با شیب دامنهها
در محدوده شیبهای بین 5 الی 25 % خاکهای مولی سول بیشتر گسترش دارند. این خاکهای ریزدانه بافت نسبتاً سبک (حاوی ماسه و رس و سیلت یعنی خاک لومی) و پوشش گیاهی متراکمی دارند و این امر موجب تعدیل فرسایش میشود (عابدینی، 1385: 2). در محدوده شیبهای بین 25 الی 35% در اغلب دامنهها خاکزایی مناسبی صورت گرفته و بهطور متوسط ضخامت خاک 5/1 متر است (عموماً از 20 سانتیمتر تا 2 متر متغیر است). پوشش گیاهی غالب این بخش از دامنههای منطقه انواع گونها و درختچههای پراکنده یک ساله هستند. در محدوده شیبهای بین 35 تا 65% خاکهای لیتوسول کم ضخامت با ترکیبی از قطعات زاویهدار سنگی متلاشی شده ،گراول، ماسه، سیلت و رس گسترش دارند. این خاکها تحول چندانی ندارند و متوسط ضخامت آنها در این منطقه از چند سانتیمتر تا یک متر متغیر است محدوده شیبهای بیش از 65% دارای خاکهای لیتوسول (درشت دانه و تحول نیافته) است و عمق آنها از چند دسیمتر تا چند سانتیمتر متغیر است. این بخش از دامنهها با رخنمون سنگی بوده و بهشدت تحت فرایند یخبندان و ذوب مجدد یخ متلاشی میشوند. در این بخش تخریب فیزیکی بر شیمیایی و تحول افقهای خاک غلبه دارد. میزان EC و PH. خاکهای چندین نقطه را نمونهبرداری و بررسی کردیم (جدول3و4). متوسط PH خاک حاصل از چند نمونه از نقاط مختلف 2،6 بوده و از اسیدی بودن ضعیف خاک حکایت میکند و هیچگونه مسمومیت برای رشد و نمو گیاهان ایجاد نمیکند. بهدلیل مرتفع بودن حوضه و تکتونیک فعال (بهصورت فرازش) و دخالت انسانها (چرای مفرط و بیموقع و آتش زدن درختچهها و گونها و بریدگی جادهها) میزان فرسایش خاک چشمگیر است. متوسط آن از طریق فرمولهای مختلف ton/ha/year 343 ،437 برآورد شد. نمونه های تعیین درصد دانهبندی خاک نشان داد که در حواشی دریاچه غالباً خاکهای ماسهای و سیلتی تا لومی گسترش دارند و در شیبهای زیادتر از 45% بافت خاکها بیشتر درشت دانه بودهاند چنان که از ریگوسول به لیتوسول تبدیل میشوند. از نظر مقدار پتانسیل هیدروژن (9/5=PH) و هدایت الکتریکی (1/0) خاکها به حد و آستانهای نزدیک میشوند که برای پیدایش فرسایش خطی (پای پینگ شیاری و خندقی) مناسب است. در حوضه دریاچه نئور وضعیت PH و Ec نشانگر استعداد خاکها برای فرسایش روانابهاست.
جدول (3) ایستگاههای مورد مطالعه دریاچه نئورجهت تعیین مقادیر ECو pH
EC |
pH |
نام ایستگاه |
1/0 |
2/6 |
دامنه شمال غرب دریاچه نئور |
14/0 |
5/6 |
نزدیک سد در شمال |
2/0 |
5/5 |
شرق دریاچه |
18/0 |
45/6 |
جنب ساختمان منابع طبیعی |
بهدلیل میزان بارندگی زیاد در اغلب دامنههای کم شیب حوضه، پیدایش و تحول خاک بهخوبی صورت گرفته است (بهویژه در دامنههای کمتر از شیب20%). لذا باتوجه به عمق زیاد خاکهای هوموسدار پوشش گیاهی مرتعی چمنی و گندمیان و انواع گونههای گونی با تراکم بین 100% از فرسایش قطره بارانی و روانابها جلوگیری میکنند. به طور کلی میزان پوشش گیاهی منطقه با افزایش میزان شیب دامنهها و کاهش ضخامت خاک کاهش میبابد[18] و برعکس (شکل 6).
جدول (4) تعیین درصد دانهبندی نمونههای خاک دریاچه نئور
وزن باقیمانده روی غربال 1mm |
وزن باقیمانده روی غربال 0.5mm |
وزن باقیمانده روی غربال 0.1mm |
وزن باقیمانده روی غربال 0.05mm |
وزن ذرات کوچکتر از 0.05mm |
منطقه |
14.7gr |
14.3gr |
18.6gr |
2.5gr |
2.6gr |
شمال غرب دریاچه نئور |
14.1gr |
9.8gr |
15.9gr |
5.1gr |
4.8gr |
دامنه شمالشرق نئور |
درصد باقیمانده روی غربال 1mm |
درصد باقیمانده روی غربال 0.5mm
|
درصد باقیمانده روی غربال 0.1mm |
درصد باقیمانده روی غربال 0.05mm |
درصد ذرات کوچکتر از 0.05mm |
نام منطقه |
29.4% |
20.6% |
37.2% |
5% |
5.2% |
شمال غرب دریاچه نئور |
28.2% |
19.6% |
31.1% |
10.2% |
9.6% |
دامنه شمال شرق نئور |
شکل (6) نقشه تراکم پوشش گیاهی در شیبهای مختلف حوضه
عوامل متعددی در تشکیل مخروط افکنهها مؤثر بودهاند: وجود شرایط توپوگرافی مناسب که زمینه را برای استقرار مخروط افکنهها مهیا ساخته است.تکتونیک و نیروهای زمینساختی موجب بالا آمدگی بخش شرقی دریاچه شده و سبب شده است که نیروهای بیرونی با شدت بیشتری عمل نمایند و این عمل موجب شدت گرفتن عوامل فرسایش و تداوم تهیه رسوب از کوهستان شود. واریزهها از دیگر پدیدههای غالب منطقه به شمار میآیند که در پای پرتگاه گسلی نئور شکل گرفتهاند. عواملی که در شکلگیری و پیدایش واریزهها نقش داشتند عبارتند از: گسل نئور (که باعث به وجود آمدن پرتگاه گسلی به طول تقریبی 3 کیلومتر شده و در نتیجه شرایط را برای ریزش سنگها از پرتگاه فراهم کرده و زمینه را برای تشکیل واریزهها مهیا نموده است)؛ نوسان درجه حرارت (باعث تخریب فیزیکی سنگها شده و آنها را به صورت قطعات ریز و درشت در آورده است). این مواد تحت تأثیر نیروی ثقل به طرف پایین دامنه حرکت کرده و موجب تشکیل واریزههای ممتد شده است. نیواسیون یا عمل برفساب فرآیند ژئومورفولوژی غالب در دامنه شـمال غربی تالش (باغروداغ) میباشد. این عمل عمدتاً در ارتفاعات بیش از 2500 متر در منطقه دیده میشود .چون که پوشش برفی حدود 6 ماه در منطقه وجود دارد و تحت شرایط توپوگرافی خاص در دامنههای باد پناه است که به طرف شمال شرقی قرار گرفتهاند، پوشش برفی تا تیرماه یا حتی تا مرداد ماه بهصورت لکههای کوچکی در دامنهها باقی میماند. در اثر این عمل حفرههایی نیمهمدور و هلالی شکل بر روی دامنه ایجاد میشود .وقتی که حفرههای برفی بر اثر گذشت زمان به اندازه کافی بزرگ شدند، سیرکهای حرارتی بهوجود میآیند .چندین حفره برفی به هم متصل شده، در روی دامنه تراسهایی با شیب ملایم بهوجود میآورند. این فرآیند در طی دورههای سرد یخچالی و امروزه نیز در دامنه غربی تالش و در شرق و جنوب شرقی دریاچه نئور را تحت تأًثیر قرار داده و آنها را شکل داده است.
مهمترین پدیدهها یا مخاطرات ژئومورفولوژیکی منطقه
الف) گسیختگیهای دامنهای و ریزشهای سنگی
در دامنههای کمشیب حوضه که عوامل (پدوژنز) خاکزائی موجب پیدایش سازندهای سست و خاکی در عمق نسبتاً قابل ملاحظهای شده (بیش از 5/ الی 3 متر)، گسیختگیهای دامنهای زیاد رخ میدهد. سازندهای سست به واسطه جذب آب و کاهش اصطکاک داخلی بین ذرات منفصل و افزایش سنگینی آنها در جهت شیب دامنه (افزایش تنش برشی) از محل سستی گسیخته میشوند و معمولاً آرام به طرف پایین حرکت میکنند. سطح گسیخـتگی در طی گذشت زمان بر اثر دریافت بارندگـیها و آبهای حاصل از ذوب برف گسترش و توسـعه مییابد. معمولاً سطح گسیختگی عاری از پوشش گیاهی است. از اینرو بهخوبی در معرض فرسایش قطره بارانی[19] و فرسایش صفحهای[20]و خطی روانابها[21] قرار میگیرد.
ب- ریزشهای سنگی[22]
حوضه دریاچه نئور در ارتفاع بین 2460 الی 3100 متر (از سطح اساس آبهای آزاد با متوسط ارتفاع 2750 متر)، واقع شده است. در ارتفاعات برفگیر باغروداغ در بخش غربی ارتفاعات طالش فرایند ژلیفراکسیون (متلاشی شدن سنگها در اثر توالی یخبندان و ذوب یخ) بهشدت رخنمونهای سنگی دامنهها تخریب میشوند. این پدیده در دامنه شمالی دریاچه و در برخی از دامنههای مرتفع شرقی قابل مشاهده است. ریزشهای سنگی از مهمترین عوامل محدودکننده یا تنگناهای ژئومورفیک در بخش از دامنه شمالی دریاچه محسوب میشوند. با وجود این بخشهای میانی سطح دامنهها به علت داشتن ضخامت خاک مناسب مشرف به دریاچه، در فصول بهار و حتی تابستان با پوشش چمنی متراکم و انواع گلهای معطر و زبیا آراسته میشوند. وسعت حوضه بارندگی مناسب و وجود چشمههای فراوان سبب پایداری وضعیت دریاچه میشود و هوای مطبوع منطقه زمینه بسیار مناسبی را برای جذب گردشگر خصوصاً در اوقات گرم سال فراهم میکند. این منطقه دارای پوشش گیاهی متنوعی از گیاهان خشکیزی و آبزی بوده، از مراتع ییلاقی عشایر فندوقلو است. در شکل (7)، نقشه کاربری اراضی حواشی دریاچه نئور با توجه به مسائل هیدروژئومورفولوژی و پتانسیلهای محیطی آن ارائه شده است.
شکل (7) نقشه کاربری اراضی پیشنهادی دریاچه نئور اردبیل
علائم استاندارد نقشه از کتاب (پورمحمدی،1382: 13-11) استفاده شده است
نتیجهگیری و پیشنهادها
دریاچه نئور در یک فضای جغرافیای بینظیر طبیعی در دل کوه باغروداغ همه ساله جاذب مسافران و صیادان ماهی است. دخالت روزافزون بشر در این طبیعت بکر زمینه تغییرات محیطی را فراهم نموده است. لذا تحقیق حاضر نتایج طرح پژوهشی نگارنده در مسائل هیدروژئومورفوموژی و توانهای محیطی دریاچه را بررسی نموده است. نتایج متوسط PH خاک حاصل از نمونههای برداشت شده بین (5/5 الی6) بوده و نشانگر اسیدی بودن ضعیف خاک است و هیچگونه مسمومیت برای رشد و نمو گیاهان ایجاد نمیکند. به دلیل مرتفع بودن حوضه، فرازش تکتونیک و دخالت انسانها میزان فرسایش خاک چشمگیر است. متوسط فرسایش خاک از طریق فرمولهای مختلف ton/ha/y 343 ،437 برآورد شد و نسبتاً زیاد است. نتایج آزمایشهای خاک نشان داد که در حوضه دریاچه نئور وضعیت PH وEc نشانگر استعداد خاکها برای فرسایش خطی روانابهاست. با توجه به شرایط اقلیمی و اکولوژیکی بسیار مناسب منطقه در فصول گرم سال و واقع شدن دریاچه زیبای توریستی نئور در موقعیتی مطلوب زمینه برای جذب روزافزون توریسم و دخالت شدید انسانها و تغییر کاربری اراضی در این حوضه فراهم است. سازمان محیطبانی منطقه دریاچه نئور را به لحاظ شرایط اکولوژی خاص، از لحاظ بوتهکنی، آتش زدن بوتهها و گونها و درختچههای خودرو و شکار و صید ماهیهای پرورشی معروف و بینظیر قزلآلا و پرندگان فصول گرم مانند آبیچک، چلنگر و... حفاظت میکند. ولی باوجود این، مسافران اکولوژی آن را متحول کرده، و زمینههای تخریب خاک و مسائل زیست محیطی را به وجود آوردهاند. با توجه به پتانسیلهای طبیعی بسیار بالای منطقه، ایجاد امکانات تفریحی و بهداشتی جهت جذب توریسم بیشتر برای استفاده از جاذبههای بینظیر حوضه دریاچه نیازمند برنامهریزی اصولی از طرف مسؤولان است.
بعد از بررسی و جمعبندی، پیشنهادهایی به شرح زیر، همراه با نقشه کاربری پیشنهادی، با توجه به توانهای بالقوه محیطی حوضه دریاچه جهت جذب توریست بیشتر ارائه شد:
1- کشت درختان و گیاهان مناسب با اقلیم منطقه، خشکه چینی جهت کنترل فرسایش خندقی (چک دم لوگ دم[23]) گابیون بندی برای جلوگیری از فرسایش کناری آبراهههای مهم با اصول آبخیزداری و حفاظت خاک، ممانعت از شخم زدن در جهت شیب دامنهها و آتش زدن گونها و درختچهها، کنترل چرای دامها و... جهت کاهش میزان فرسایش خاک ضرورت دارد؛
2- به دلیل وجود ماسههای ساحلی و سطوح هموار کمشیب (3 الی 15% به ویژه در بخش سواحل شمالی و جنوبی و نیز بخشهائی از شمال غرب و جنوب دریاچه، برای احداث اسکلههای قایقرانی و ماهیگیری، احداث پارکینگ خودرو، احداث مجتمعهای استراحتگاهی و اقامتی و... (طبق نقشه کاربری اراضی پیشنهادی (شکل، 5 )
3- در نقاط بحرانی جاده ارتباطی دریاچه با مسائل (لغزش و ریزشهای سنگی) احداث دیوارههای مستحکم محافظ و تعریض جاده ارتباطی دریاچه نئور تا جاده اردبیل- خلخال و نصب تابلوها و علائم هشداردهنده و بازدارنده از خطرات مورفودینامیک لازم است؛
[1]- Verstraeten et al
[2]- Khanchoul
[3]- Stanica & Panin
[4]- Scheuerlein,et al
[5] - Prolong
2- ICONA
[7]- Ronco et al.
[8]- Angulo et al
[9]- Fuornier
[10]- Arnoldus
[11]- مساحت دریاچه نئور باتوجه به تغییرات دمائی فصول و میزان نزولات جوی متغیر است. معمولاً در فصول گرم و کمآبی مساحت آن به 210 هکتار میرسد ولی در زمان پر آبی مساحت آن بالغ بر 240 هکتار میشود (عابدینی، 1385 و مددی، 1384).
[12]- Majer Neur Fualt
[13] ـ بر اثر فاز انبساطی پس از لامید در ائوسن شکل نهایی ناهمواریهای منطقه ترسیم شده و بعد از آن گسلهای فراوانی از جمله گسل نئور شکل گرفته است (عابدینی، 1385 به نقل از باباخانی و رحیمزاده).
[14]- شاخص شــکل حوضة Bs معمولاً در مناطق کوهستانی جهت ارزیابی وضعیت تـکنونیکی منطقه به کار میرود. هر چه شاخص Bs از 2 بزرگتر باشد، نشاندهندة تکتونیک فعال منطقه است و اگر کمتر از 2 باشد از آرامش تکنونیکی برخوردار است. حوضة آبخیز نئور با مقدار شاخص شکل 3/2 نشانگر تکتونیک فعال است (منبع نگارنده).Вѕ=33/14.8=2.23 wB/B∟ Вѕ=
[15]- Stanica & Panin
[16]- Scheuerlein,et al
[17]- Arnoldus
[18]- در نقشه پوشش گیاهی مناطق مختلف منطقه جهت تعیین تراکم پوشش گیاهی میزان تراکم گونههای مختلف در پلاتهای نمونه 30 در 30 سانتیمتری در شیبهای مختلف بهصورت انتخابی با فواصل مشخص شمارش نمودیم و از این طریق تراکم پوشش گیاهی را ترسیم کردیم. تراکم پوشش گیاهی بیش از 80 درصد از فرسایش خاکها توسط روانابها و قطره بارانی به شدت جلوگیری میکند Scott , Patrick & et al, (2006)).
[19]- Rain splash
[20]- Sheet erosion
[21]- Rill and Gully erosion
[22] -Rock fall
23- Log dam-Check Dam
مقدمه
امروزه تحقیق در مورد مسائل هیدروژئومورفولوژی و یا اشکال ژئومورفیک در غالب بررسیهای اکوتوریسم اهمیت شایانی یافته است. هرگونه برنامهریزی محیطی در خصوص آمایش سرزمین، مدیریت زراعی، آبیاری، سیلاب و نحوه استفاده از روانابهای سطحی نیازمند مطالعات حوضههای آبریز است. انسان با توجه به نیازها، ارزشها و هدفهای خود محیط را دگرگون میکند و به طور متقابل تحت تأثیر محیط دگرگون شده قرار میگیرد به ویژه تکنولوژی پیشرفته موجب میشود تأثیر انسان بر محیط شدت و سرعت یابد (صالحی، 1387: 45). یکی از مهمترین آثار فشار بر زمین، کاهش بازدهی و افزایش فرسایش خاک است که موجب تشدید رسوبگذاری در مخازن سدها و کاهش کنجایش آب و عمر مفید آن میشود (وریستراتن[1] و همکاران، 2003). برآوردها نشان میدهد که سالانه حدود 5/0 تا 1 درصد از ظرفیت ذخیره سدهای جهان به واسطه تهنشست رسوب در حال کاهش است (کانچول[2] و همکاران، 2010).امروزه به دلیل فشار روز افزون فعالیتهای بشری در نواحی ساحلی و دریاچهای، تغییرات ژئومورفیک آنها را دگرگون و تشدید نموده است. لذا اهمیت مطالعات خطوط ساحلی و دریاچهای به منظور کنترل مسائل ناشی از تغییرات و نیز مدیریت آن از اهمیت شایانی برخوردار است (استانیکا و پانین 2009 : 41)[3]. رسیدن رسوب زیاد به مخازن سدها مشکلات زیادی هم به شبکه هیدرولیک، مخازن و هم به تأسیسات و امکانات ساحلی و اراضی کشاورزی وارد میکند و این امر با دخالت انسانها در سواحل و حوضه آبگیر رودخانههای مخازن آبی تشدید میشود (شیدگر و همکاران[4]، 2004: 245). در مقابل این تخریب آمایش سرزمین قرار دارد که عبارت است از تنطیم رابطه بین انسان، سرزمین و فعالیتهای انسان در سرزمین به منظور بهرهبرداری در خور و پایدار از جمیع امکانات انسانی و فضائی سرزمین در جهت بهبود وضعیت مادی و معنوی اجتماع در طول زمان است (مخدوم، 1378: 15). دریاچه نئور با توجه به موقعیت جغرافیائی خاص و محاط شدن بهوسیله دامنههای بسیار جذاب و سرسبز، وجود چشمههای گوارا، داشتن آبزیان (مانند ماهی قزلآلا) و پرندگان زیبا همچون چنگر، آبیچیک، و هوای مطبوع از پتانسیل فوق العاده بالائی برای آمایش و جذب توریست بر خوردار است.
منطقه دریاچه نئور به لحاظ توریستی بودن و برخورداری از جاذبههای طبیعی بسیار بالا هر ساله میزبان مسافران و گردشگران زیادی است و این روند سال به سال فزونی مییابد. لذا اکوسیستم بینظیر حواشی دریاچه و طبیعت ییلاقی و به ویژه با ایجاد ترانشه جاده و چرای مفرط و بیموقع و ایجاد آتشسوزیهای عمدی و غیرعمدی در حال تغییر و دگرگونی است. در نتیجه انجام تحقیق در ارتباط با هیدروژئومورفولوژی، فرسایش خاک و پتانسیلهای محیطی آن جهت آمایش به منظور جذب توریسم را اجتنابناپذیر نموده است. بررسی منابع نشان داد که هیچگونه تحقیقی راجع به مسائل هیدروژئومورفولوژی، جاذبه توریستی و آمایش سرزمین در حوضه مورد تحقیق، بهعمل نیامده است. لذا نگارنده بهعنوان طرح پژوهشی این حوضه را بررسی کرده و نتایج آن را به صورت مقاله مستخرج نموده است. شهرداری اردبیل با سازمانهای مربوط دیگر از سال 1392 در محله بررسی و تجهیز منطقه توریستی دریاچه نئو را آغاز کرده است.
مددی (1384) پژوهشی در تکامل ژئومورفولوژی دریاچه نئور اردبیل انجام داده است. او پدیدههای ژئومورفولوژی منطقه را شناسایی و مکانیزمهای پیدایش و تکامل زمین ساختی منطقه را بیان کرده است.
عابدینی (1389) تحقیقاتی در مورد با کاربری و مدیریت بهینه حواشی دریاچه ارومیه با تأکید برمسائل هیدروژئومورفولوژی انجام داده و به این نتیجه رسیده که در کنار بحرانهای اقلیمی آثار احداث سدها، انتقال آب زرینهرود به تبریز و احداث میانگذر از وسط دریاچه مذکور باعث تخریب اکوسیستم دریاچه و کاهش تولید میگوی آرتیمنا و توریسم منطقه شده است. همچنین امروزه محققان تحقیقات مشابه زیادی در مورد علوم زمین بهویژه محیط زیست، گرایشهای مختلف جغرافیا خصوصاً ژئومورفولوژی و..، در شناسائی توانهای محیطی و کاربری صحیح یا آمایش سرزمین انجام دادهاند. احمدیو همکاران (1389) در تحقیقی به تعیین آستانههای هیدرولیک جریان برای شروع فرسایش خندقی با استفاده از شبیهسازی جریان پرداختند و نتیجه به دست آمده از پژوهش آنها نشان میدهد که تنش برشی بحرانی برای شروع فرسایش در اراضی مرتعی کمتر از اراضی دیمزار و متروک بود. مختاری (1389) اقدام به ارزیابی توانمندی اکوتوریسم مکانهای ژئومورفیک حوضه آبریز آسیاب خرابه در شمال غرب به روش پرالونگ[5] نموده و به این نتیجه رسیده است که این مکان استعداد بالایی برای سرمایهگذاری دارد وی آن منطقه را به چهار فضای متفاوت توریستی نظیر اشکال کارستی، آبشار معروف آسیاب خرابه، حوضه آبریر مرزه و کلریز با پدیدههای ژئومورمورفیک خاص خودشان طبقهبندی نموده است.
نوحهگر و کاظمی (1392) در مورد ارزیابی خطر فرسایش آبی مدل آی کونا [6]در حوضۀ آبخیز تنگ بستانک شیراز تحقیق کرده و به این نتیجه رسیدهاند که از کل حوضه 6/28% در کلاس خطر خیلی فرسایش کم، 7/36% کلاس خطرفرسایش کم حوضه، 7/26 % در کلاس خطر فرسایش متوسط، 2/3 % در کلاس خطر فرسایش بسیار زیاد و 2/8 %درکلاس خطر فرسایش زیاد قرار دارد.
رانکو و همکاران (2010)[7] در مورد اثرات ژئومورفیک ایجاد سد یا دریاچههای مصنوعی بر روی رودخانه و نیز مدیریت آنها تحقیق نموده و به این نتیجه رسیدهاند که بعد از احداث سد تغیرات آشکاری در روند تحولات بستر رودخانه (نهشتهگذاری شدید در بخش بالادست سد و حفر کاوش در پاییندست سد آشکار میشود) دارد. عابدینی (1392) از طریق تجزیه و تحلیل کمی فرسایش خندقی در حوضه آبخیز کلقانچای در منطقه سهند در نزدیکی شهر تبریز، با بهرهمندی از روشهای مورفومتری و تحلیلهای آماری، به این نتیجه رسیده است که خاکهای حوضه به لحاظ پتانسیل فرسایش خندقی بسیار بالا در معرض خطر است. تبنا و همکاران (1393) به بررسی نقش فضای سبز در توسعه اکوتوریسم شهری در ایل گلی تبریز پرداختهاند. یافتههای تحقیق بیانگر آن است که در پارک ایلگلی تبریز به دلیل دسترسی به هوای سالم، کسب نشاط و دوری از آلودگیها و داشتن جاذبههای تاریخی و فضای سبز مناسب، در جذب توریست موفق عمل میکند. ثروتی و همکاران (1393) در مورد آستانههای ژئومورفولوژیکی آبکندزایی در حوضه آبریز کچیک، شمال شرق استان گلستان با روشهای مورفومتری و استفاده از 9 عامل موثر تحقیق کرده و به این نتیجه رسیدهاند که همچنین عوامل تأثیرگذار بر مورفومتری و تولید آبکند را نمیتوان تنها محدود به نوع معینی از شیب، فاصله از شبکه زهکشی، کاربری اراضی، بارش حـداکثر، سازند زمینشـناسی، خاکشناسی، فاصله از آبکند، شکل انحنای دامنه و واحدهای ارضی در کلیه مناطق مختلف نمود، بلکه این عوامل مربوط به این منطقه و تابع خصوصیات ژئومورفولوژی آن میباشند. در مورد آثار انرژی جنبشی باران بر فرسایش خاک در بخش جنوبی کوههای آپالاش، آنجلو و همکاران[8] (2015) تحقیق کرده و آثار شدت و مدت بارش را بر روی میزان فرسایش ارائه نمودهاند.
تحقیق حاضر با نگاه بین رشتهای و با در نظر گرفتن مسائل هیدروژئومورفولوژیکی و عوامل مؤثر در توان اکولوژیکی و کاربری اراضی دریاچه توریستی نئور انجام گرفته است.
مواد و روشها
با توجه به ماهیت موضوع، تحقیق حاضر عمدتاً با انجام کارهای میدانی و با استفاده از فرمولهای تجربی در زمینه اقلیم منطقه و کارهای آزمایشگاهی بهعمل آمده است. ابتدا بر مبنای مشاهدات و با استفاده از نقشههای توپوگرافی 1:50000 و نقشههای زمینشناسی و 1:10000 1:250000 منطقه ویژگیهای شیب، سیستم زهکشی، ساختار و تحول زمینشناسی، خاکزایی، ویژگیهای خاکها و پوشش گیاهی و علل فرسایش خاکهای منطقه که اساس آمایش سرزمین هستند، به تفصیل بررسی شدند. جهت بررسی خاکها اقدام به نمونه برداری خاک از شیبهای مختلف دامنهها کردیم و نوع سازند و دانهبندی خاک (جدول1) را به روش الکهای غربال در آزمایشگاه مشخص نمودیم و سپس وضعیت اسیدی و بازی بودن خاکها PH و هدایت الکتریکی آنها، Ec را در آزمایشگاه خاکشناسی تعیین کردیم (جدول 2). در این راستا از ابزارهای مختلف علوم طبیعی (خاکشناسی، ژئومورفولوژی، زمینشناسی) بهره بردیم. سپس مسائل ژئومورفولوژی (از لحاظ پایداری یا ناپایداری)، اقلیم، پوشش گیاهی، مسائل زیست محیطی، فرسایش خاک و مسائل فرهنگی را بررسی کردیم و جهت تعیین پتانسیل نقاط مختلف برای مشخص نمودن نوع کاربری اراضی از مدلهای مختلف کمی نظیر مدل دوم فورنیه[9] (سپاسخواه و آرنولدوس)[10] برای برآورد میزان رسوبدهی و فرسایش خاک استفاده کردیم. از فرمول نوسان رطوبت خاک (Ws) نیز جهت تحلیل حساسیت خاک به فرسایش خطی بهواسطه روانابها نیز بهرهمند شدیم. جهت ارزیابی توانهای محیطی حوضه و سواحل دریاچه، وضعیت سنگشناسی، زمین ساخت، آب و هوا، تقسیمبندی خاکها در شیبهای مختلف و پوشش گیاهی صورت گرفت. نقشههای لیتولوژی، توپوگرافی، پوشش گیاهی و کاربری اراضی با بهرهمندی از نرمافزار Arc GIS ترسیم شد.
موقعیت جغرافیائی منطقه
دریاچه آب شیرین توریستی نئور در محدوده طول شرقی بین َ55 ْ37 الی َ38 ْ38 و عرضهای شمالی َ43 ْ48 تا َ38 ْ48 در 48 کیلومتری جنوب شرق اردبیل و در 18 کیلومتری شرق جاده خلخال- اردبیل واقع شده است (شکل 1). دریاچه نئور با مساحت متوسط 240 هکتار[11]مربع بهصورت طولی (به طول آن حدود 1850 متر و به عرض متوسط آن 700 متر) با جهت شرقی- غربی در دل کوههای معروف باغروداغ قرار دارد. بیشترین عمق دریاچه 5/5 متر و میانگین ژرفای آن سه متر است.
شکل(1) نقشه موقعیت جغرافیائی دریاچه نئور اردبیل (منبع، نگارنده، 1390)
ویژگیهای طبیعی منطقه (توپوگرافی، زمینشناسی، اقلیم)
الف) وضعیت توپوگرافی حوضه
از لحاظ توپوگرافی خود دریاچه نئور در روی واحد کوهستانی نسبتاً مرتفع باغروداغ در ارتفاع 2460 متر از سطح آبهای آزاد قرار گرفته و متوسط ارتفاع حوضه آبخیز دریاچه 2700 متر (از سطح اساس آبهای آزاد) است. حداکثر عمق دریاچه تکتونیکی 5/5 متر و عمق متوسط آن حدود 3 متر است که در بخشهای مختلف آن نیز متغیر است. شیب دامنهها از تمام جهات به صورت شعاعی به سمت چاله تکتونیکی دریاچه نئور است. حداکثر شیب در بخش شرقی و جنوب شرق دریاچه به طور متوسط حدود70% است. شیب دامنههای مشرف به دریاچه در شرق و جنوب بسیار تند و میزان آن از 15 % تا 85 % متغیر است.
ب)- شرایط اقلیمیحوضه
منطقه کوهستانی سردسیر دریاچه نئور (در شمال غرب ایران- آذربایجان) با متوسط بارندگی 402 میلیمتر در سال (آمارهای هواشناسی منطقه نئور) است و از اردیبهشت تا اوایل آبان ماه منطقه کاملاً سرسبز و پذیرای مشتاقان طبیعت است. برخی از محققان نظیر (مددی، 1384: 94) میزان بارندگی منطقه را 460 میلیمتر برآورد نمودهاند بارندگی منطقه غالباً به صورت برف است (بهدلیل مرتفع بودن) و سطح دریاچه در ضخامت زیاد بهشدت در طول فصل زمستان یخ میزند و به یک محیط سوت و کور تبدیل میشود. حداقل دمای حوضه دریاچه نئور را 5/39 درجه در مرداد و حداقل آن را 37- در بهمن ماه درجه گزارش کردهاند و اقلیم منطقه طبق تقسیمبندی کوپن سرد و مرطوب است. میزان تبخیر آب این دریاچه بهدلیل پایین بودن دمای متوسط سالانه (5/8 درجه سانتیگراد) کمتر است و آب دریاچه نیز عمدتاً از ذوب تدریجی برف زیاد و چشمههای زلال و آب شیرین و بسیار سرد تأمین میشود.
ت)تکامل زمینشناسی منطقه
از لحاظ زمینشناسی زیربنای ساختمان اصلی پیکره ارتفاعات معروف باغرو داغ از سنگهای مگاپورفیر آندزیت- لاتیت مربوط به پالئوژن است. تکامل ساختمانی آنها در دوره سوم زمینشناسی و در ارتباط با فازهای زمینساختی آلپی (لارامید-پیرنه) است. در بخش ساحل شرقی دریاچه نئور، گسل اصلی و بزرگ نئور[12] با جهت شمال شرقی - جنوب غربی کشیده شده و در بخش ساحل غربی آن نیز گسل فرعی وجود دارد (نقشه زمینشـناسی اردبیل، 1:250000)[13]. دریاچه نئور نیز در بخش گرابن یا چاله فرو افتاده بین گسلهای بخش شرقی و غربی شکل گرفته به دریاچه تکتونیکی معروف است (عابدینی، 1385) (شکل 2 و3). گسل بخش شرقی دریاچه معروف به گسل نئور از نوع گسل امتداد لغزه راستگرد، و روند کلی آن جنوب غربی - شمال شرقی است که به طول 60 کیلومتر تا زیر دریای مازندران قابل پیگیری است. جنبش اپیروژنیک آسترین موجب بالا آمدن ارتفاعات باغروداغ شده و در نتیجه از دوران ائوسن به بعد این ناحیه به زیر آب فرو نرفته است و دلـیل آن نبود رسوبهای دوره نئوژن در دامنههای شمال غربی ارتفاعات باغروداغ است. این منطقه با استناد به مطالعات باباخانی و رحیمزاده (1379) و علایی طالقانی (1381) به نقل از مددی (1384) و نـقشههای زمینشـناسی (1:100000 و 1:250000) و به ویژه شـاخصهای ارزیابی فـعالیتهای زمینساختی، اخیراً نیز از لحاظ تکتونیکی فعال است[14].
شکل (2) نقشه لیتولوژی سازندهای مختلف منطقه
شکل (3) در مقطع زمینشناسی حوضه دریاچه شکل گرفته در حالت گرابن
بحث و نتایج
ارزیابی پتانسیل حوضه برای فرسایش خطی روانابها و برآورد میزان رسوبدهی
امروزه فعالیتهای بشر نحوه تحول ژئومورفولوژی نواحی ساحلی را بهدلیل فشار دموگرافی روز افزون بر آنها، کاملاً متأثر و تشدید نموده است. لذا اهمیت مطالعات ساحلی به منظور کنترل مسائل ناشی از تغییرات و نیز مدیریت آن از اهمیت شایانی برخوردار است (استانیکا و پانین، 2009)[15]. رسیدن رسوب زیاد به مخازن سدها مشکلات زیادیریال هم به شبکه هیدرولیک و مخازن و هم به تاسیسأت و امکانات ساحلی و اراضی کشاورزی وارد میکند و این امر با دخالت انسانها در سواحل و حوضه آبگیر رودخانههای مخازن آبی تشدید میشود (شیدگر و همکاران[16]، 2004: 245). در سطور زیر با استفاده از چندین شاخص اقلیمی و میانگین دادههای اقلیمی منطقه مسائل فرسایش خطی روانابها، مورفودینامیک فعال و نیز نحوه دخالتها انسانها بررسی نمودهایم.
الف- شاخص نوسان رطوبت موجود در خاک (Ws):
ضریب دیگری که با استفاده از آن میتوان استعداد بالقوه خندقزائی منطقه را در ارتباط با پارامترهای اقلیمی بررسی نمود، ضریب Ws یا مقدار رطوبت در سازندها است، (بیاتی خطیبی،1379: 56)، (ایلدرمی، 1381: 215) و(عابدینی، 1392: 101).
رابطه (1) Ws = R – Rp / t
Ws= رطوبت موجود t= درجه حرارت ماهیانه R متوسط بارش ماهانه به میلیمتر
Rp = ضریب مربوط به دما و از رابطه ) 7 Rp= 30 (t + بهدست میآید
همانطوریکه نتایج محاسبات در جدول شماره 1 و نیز شکل 4 نشان میدهد، به استثنای ماههای آذر، دی، بهمن و اسفند، بقیه ماههای منطقه دارای ضریب نوسان رطوبتی منفی (Ws) هستند. ماههایی که دارای نوسان رطوبتی منفی هستند، برای فرسایش خطی بهویژه فرسایش خندقی مستعد هستند (عابدینی، 1388: 79 و 1393: 107) خصوصاً در ماههای فروردین و مهر میزان فرسایش زیاد است. در فصل تابستان، سطح زمین در اثر لگدمال شدن توسط حیوانات و انسان، چرای بیش از حد دامها حالت آشفتهای بهخود میگیرد. در سطوح دامنهها تکرار نفوذ رطوبت در خاک و خشک شدن بعدی موجب پیدایش ترک و شکافهای متعدد در آن میشود و این امر زمینه را برای فرسایش خطی روانابها مستعد میسازد.
جدول (1) دادههای اقلیمی و نتایج محاسبات مقادیر WSبرای ماههای مختلف سال
ماهها |
T(Cْ ) دما |
بارندگی pmm |
RP |
WS |
فروردین |
2 |
52/66 |
270 |
74/101- |
اردیبهشت |
2/7 |
28/73 |
426 |
93/55- |
خرداد |
2/12 |
6/21 |
576 |
44/45- |
تیر |
5/15 |
32/11 |
672 |
9/42- |
مرداد |
9/16 |
72/9 |
717 |
85/41- |
شهریور |
15 |
18/2 |
660 |
85/43- |
مهر |
1/10 |
8/27 |
393 |
16/36- |
آبان |
9/2 |
5/35 |
297 |
14/89- |
آذر |
8/2- |
86/41 |
126 |
94/86- |
دی |
7/4- |
03/30 |
63 |
015/7- |
بهمن |
3/5- |
34/42 |
51 |
63/1- |
اسفند |
1/5- |
33/34 |
57 |
44/4 |
شکل (4)میزان Ws محاسبه شده از روی دادههای اقلیمی منطقه
شکل (5) نقشه سیستم زهکشی حوضه آبریز دریاچه نئور اردبیل
جدول (2) مورفومتری سیستم زهکشی و محاسبات دبی حوضه آبریز دریاچه نئور
نام زیرحوضه
|
مساحت٭ Km2
|
L1 Km |
L2 Km |
Km |
L4 Km |
(Km) |
تراکم زهکشی D= |
متوسط شیب %S |
محیط حوضه Km |
A |
225/4 |
5 |
4 |
--- |
--- |
9 |
12/2 |
25/14 |
15 |
B |
15/7 |
10/5 |
5/1 |
--- |
--- |
12 |
68/1 |
5/11 |
25 |
C |
6/18 |
30 |
5 |
5 |
--- |
40 |
15/2 |
4/15 |
37 |
D |
70/0 |
7 |
---- |
--- |
--- |
7 |
007/1 |
04/14 |
39 |
----- |
9/26 |
5/52 |
5/10 |
5 |
0 |
68 |
967/6 |
--- |
116 |
از این رابطه برای حوضههای که فاقد ایستگاههای هیدرومتری هستند، استفاده میکنیم.
رابطه (2)
در رابطه فوق Q دبی حوضه برحسب مترمکعب در سال و Ad مساحت حوضه برحسب هکتار و بقیه اعداد ضرایب تجربی ثابت هستند.
فرمول سپاسخواه برای فرسایش خاک
رابطه (3) ton/hac/y 80 ، 206= 27/1 95/38 × 6/1 = 27/1 () 6/1 =30 EI
که در فرمول EI 30= متوسط شاخص فرسایشزایی سالانه باران (تن در هکتار (t/H)، Pi= متوسط بارندگی سالانه به (میلیمتر) P= متوسط بارندگی ماهانه (میلیمتر) (ایلدرمی، 1381: 192)، (بیاتی خطیبی، 1379: 60 )و (عابدینی، 1392: 107).
N= تعداد ماههایی که بارش رخ داده است
طبق فرمول مذکور میزان متوسط شاخص فرسایشزایی سالانه باران 80/206 تن در هکتار برآورد شد.
فرمول فورنیه 1 (احمدی، 1378)
رابطه (4) ton/hac/y 5/320= log =Log Qs
که در آنPW: متوسط بارش پربارانترین ماه سال، Pa: میانگین بارش سالانه به میلیمتر،: متوسط ارتفاع حوضه به متر و: شیب متوسط حوضه به درصد (میتوان مساحت حوضه را نیز بهجای شیب منظور کرد).
* فرمول آرنولدوس[17] برای برآورد میزان فرسایش خاک
جهت برآورد شاخص فرسایشزایی باران از طریق فرمول آرنولدوس، از متوسط بارش ماهانه و سالانه (برحسب میلیمتر و تعداد ماههایی که در آنها بارش رخ داده از روی (جدول، 1) میانگین داده استفاده شده است. فرمول آرنولدوس بدین صورت است (بیاتی خطیبی، 1379: 59، عابدینی، 1392: 107).
رابطه (5) 64 ،488= 93/1 45.94 × 302/. = 93/1 () 302/. =30EI
که درآن EI30: متوسط شاخص فرسایشزایی سالانه باران برحسب ton/ha/year، Pi: متوسط بارندگی ماهانه بر حسب میلیمتر، P: متوسط بارندگی سالانه بر حسب میلیمتر و N: تعداد ماههایی که بارش رخ داده است.
ارزیابی پتانسیلهای محیطی و محدویتهای ژئومورفولوژیکی
الف)- بررسی ویژگی خاکها و پوشش گیاهی در ارتباط با شیب دامنهها
در محدوده شیبهای بین 5 الی 25 % خاکهای مولی سول بیشتر گسترش دارند. این خاکهای ریزدانه بافت نسبتاً سبک (حاوی ماسه و رس و سیلت یعنی خاک لومی) و پوشش گیاهی متراکمی دارند و این امر موجب تعدیل فرسایش میشود (عابدینی، 1385: 2). در محدوده شیبهای بین 25 الی 35% در اغلب دامنهها خاکزایی مناسبی صورت گرفته و بهطور متوسط ضخامت خاک 5/1 متر است (عموماً از 20 سانتیمتر تا 2 متر متغیر است). پوشش گیاهی غالب این بخش از دامنههای منطقه انواع گونها و درختچههای پراکنده یک ساله هستند. در محدوده شیبهای بین 35 تا 65% خاکهای لیتوسول کم ضخامت با ترکیبی از قطعات زاویهدار سنگی متلاشی شده ،گراول، ماسه، سیلت و رس گسترش دارند. این خاکها تحول چندانی ندارند و متوسط ضخامت آنها در این منطقه از چند سانتیمتر تا یک متر متغیر است محدوده شیبهای بیش از 65% دارای خاکهای لیتوسول (درشت دانه و تحول نیافته) است و عمق آنها از چند دسیمتر تا چند سانتیمتر متغیر است. این بخش از دامنهها با رخنمون سنگی بوده و بهشدت تحت فرایند یخبندان و ذوب مجدد یخ متلاشی میشوند. در این بخش تخریب فیزیکی بر شیمیایی و تحول افقهای خاک غلبه دارد. میزان EC و PH. خاکهای چندین نقطه را نمونهبرداری و بررسی کردیم (جدول3و4). متوسط PH خاک حاصل از چند نمونه از نقاط مختلف 2،6 بوده و از اسیدی بودن ضعیف خاک حکایت میکند و هیچگونه مسمومیت برای رشد و نمو گیاهان ایجاد نمیکند. بهدلیل مرتفع بودن حوضه و تکتونیک فعال (بهصورت فرازش) و دخالت انسانها (چرای مفرط و بیموقع و آتش زدن درختچهها و گونها و بریدگی جادهها) میزان فرسایش خاک چشمگیر است. متوسط آن از طریق فرمولهای مختلف ton/ha/year 343 ،437 برآورد شد. نمونه های تعیین درصد دانهبندی خاک نشان داد که در حواشی دریاچه غالباً خاکهای ماسهای و سیلتی تا لومی گسترش دارند و در شیبهای زیادتر از 45% بافت خاکها بیشتر درشت دانه بودهاند چنان که از ریگوسول به لیتوسول تبدیل میشوند. از نظر مقدار پتانسیل هیدروژن (9/5=PH) و هدایت الکتریکی (1/0) خاکها به حد و آستانهای نزدیک میشوند که برای پیدایش فرسایش خطی (پای پینگ شیاری و خندقی) مناسب است. در حوضه دریاچه نئور وضعیت PH و Ec نشانگر استعداد خاکها برای فرسایش روانابهاست.
جدول (3) ایستگاههای مورد مطالعه دریاچه نئورجهت تعیین مقادیر ECو pH
EC |
pH |
نام ایستگاه |
1/0 |
2/6 |
دامنه شمال غرب دریاچه نئور |
14/0 |
5/6 |
نزدیک سد در شمال |
2/0 |
5/5 |
شرق دریاچه |
18/0 |
45/6 |
جنب ساختمان منابع طبیعی |
بهدلیل میزان بارندگی زیاد در اغلب دامنههای کم شیب حوضه، پیدایش و تحول خاک بهخوبی صورت گرفته است (بهویژه در دامنههای کمتر از شیب20%). لذا باتوجه به عمق زیاد خاکهای هوموسدار پوشش گیاهی مرتعی چمنی و گندمیان و انواع گونههای گونی با تراکم بین 100% از فرسایش قطره بارانی و روانابها جلوگیری میکنند. به طور کلی میزان پوشش گیاهی منطقه با افزایش میزان شیب دامنهها و کاهش ضخامت خاک کاهش میبابد[18] و برعکس (شکل 6).
جدول (4) تعیین درصد دانهبندی نمونههای خاک دریاچه نئور
وزن باقیمانده روی غربال 1mm |
وزن باقیمانده روی غربال 0.5mm |
وزن باقیمانده روی غربال 0.1mm |
وزن باقیمانده روی غربال 0.05mm |
وزن ذرات کوچکتر از 0.05mm |
منطقه |
14.7gr |
14.3gr |
18.6gr |
2.5gr |
2.6gr |
شمال غرب دریاچه نئور |
14.1gr |
9.8gr |
15.9gr |
5.1gr |
4.8gr |
دامنه شمالشرق نئور |
درصد باقیمانده روی غربال 1mm |
درصد باقیمانده روی غربال 0.5mm
|
درصد باقیمانده روی غربال 0.1mm |
درصد باقیمانده روی غربال 0.05mm |
درصد ذرات کوچکتر از 0.05mm |
نام منطقه |
29.4% |
20.6% |
37.2% |
5% |
5.2% |
شمال غرب دریاچه نئور |
28.2% |
19.6% |
31.1% |
10.2% |
9.6% |
دامنه شمال شرق نئور |
شکل (6) نقشه تراکم پوشش گیاهی در شیبهای مختلف حوضه
عوامل متعددی در تشکیل مخروط افکنهها مؤثر بودهاند: وجود شرایط توپوگرافی مناسب که زمینه را برای استقرار مخروط افکنهها مهیا ساخته است.تکتونیک و نیروهای زمینساختی موجب بالا آمدگی بخش شرقی دریاچه شده و سبب شده است که نیروهای بیرونی با شدت بیشتری عمل نمایند و این عمل موجب شدت گرفتن عوامل فرسایش و تداوم تهیه رسوب از کوهستان شود. واریزهها از دیگر پدیدههای غالب منطقه به شمار میآیند که در پای پرتگاه گسلی نئور شکل گرفتهاند. عواملی که در شکلگیری و پیدایش واریزهها نقش داشتند عبارتند از: گسل نئور (که باعث به وجود آمدن پرتگاه گسلی به طول تقریبی 3 کیلومتر شده و در نتیجه شرایط را برای ریزش سنگها از پرتگاه فراهم کرده و زمینه را برای تشکیل واریزهها مهیا نموده است)؛ نوسان درجه حرارت (باعث تخریب فیزیکی سنگها شده و آنها را به صورت قطعات ریز و درشت در آورده است). این مواد تحت تأثیر نیروی ثقل به طرف پایین دامنه حرکت کرده و موجب تشکیل واریزههای ممتد شده است. نیواسیون یا عمل برفساب فرآیند ژئومورفولوژی غالب در دامنه شـمال غربی تالش (باغروداغ) میباشد. این عمل عمدتاً در ارتفاعات بیش از 2500 متر در منطقه دیده میشود .چون که پوشش برفی حدود 6 ماه در منطقه وجود دارد و تحت شرایط توپوگرافی خاص در دامنههای باد پناه است که به طرف شمال شرقی قرار گرفتهاند، پوشش برفی تا تیرماه یا حتی تا مرداد ماه بهصورت لکههای کوچکی در دامنهها باقی میماند. در اثر این عمل حفرههایی نیمهمدور و هلالی شکل بر روی دامنه ایجاد میشود .وقتی که حفرههای برفی بر اثر گذشت زمان به اندازه کافی بزرگ شدند، سیرکهای حرارتی بهوجود میآیند .چندین حفره برفی به هم متصل شده، در روی دامنه تراسهایی با شیب ملایم بهوجود میآورند. این فرآیند در طی دورههای سرد یخچالی و امروزه نیز در دامنه غربی تالش و در شرق و جنوب شرقی دریاچه نئور را تحت تأًثیر قرار داده و آنها را شکل داده است.
مهمترین پدیدهها یا مخاطرات ژئومورفولوژیکی منطقه
الف) گسیختگیهای دامنهای و ریزشهای سنگی
در دامنههای کمشیب حوضه که عوامل (پدوژنز) خاکزائی موجب پیدایش سازندهای سست و خاکی در عمق نسبتاً قابل ملاحظهای شده (بیش از 5/ الی 3 متر)، گسیختگیهای دامنهای زیاد رخ میدهد. سازندهای سست به واسطه جذب آب و کاهش اصطکاک داخلی بین ذرات منفصل و افزایش سنگینی آنها در جهت شیب دامنه (افزایش تنش برشی) از محل سستی گسیخته میشوند و معمولاً آرام به طرف پایین حرکت میکنند. سطح گسیخـتگی در طی گذشت زمان بر اثر دریافت بارندگـیها و آبهای حاصل از ذوب برف گسترش و توسـعه مییابد. معمولاً سطح گسیختگی عاری از پوشش گیاهی است. از اینرو بهخوبی در معرض فرسایش قطره بارانی[19] و فرسایش صفحهای[20]و خطی روانابها[21] قرار میگیرد.
ب- ریزشهای سنگی[22]
حوضه دریاچه نئور در ارتفاع بین 2460 الی 3100 متر (از سطح اساس آبهای آزاد با متوسط ارتفاع 2750 متر)، واقع شده است. در ارتفاعات برفگیر باغروداغ در بخش غربی ارتفاعات طالش فرایند ژلیفراکسیون (متلاشی شدن سنگها در اثر توالی یخبندان و ذوب یخ) بهشدت رخنمونهای سنگی دامنهها تخریب میشوند. این پدیده در دامنه شمالی دریاچه و در برخی از دامنههای مرتفع شرقی قابل مشاهده است. ریزشهای سنگی از مهمترین عوامل محدودکننده یا تنگناهای ژئومورفیک در بخش از دامنه شمالی دریاچه محسوب میشوند. با وجود این بخشهای میانی سطح دامنهها به علت داشتن ضخامت خاک مناسب مشرف به دریاچه، در فصول بهار و حتی تابستان با پوشش چمنی متراکم و انواع گلهای معطر و زبیا آراسته میشوند. وسعت حوضه بارندگی مناسب و وجود چشمههای فراوان سبب پایداری وضعیت دریاچه میشود و هوای مطبوع منطقه زمینه بسیار مناسبی را برای جذب گردشگر خصوصاً در اوقات گرم سال فراهم میکند. این منطقه دارای پوشش گیاهی متنوعی از گیاهان خشکیزی و آبزی بوده، از مراتع ییلاقی عشایر فندوقلو است. در شکل (7)، نقشه کاربری اراضی حواشی دریاچه نئور با توجه به مسائل هیدروژئومورفولوژی و پتانسیلهای محیطی آن ارائه شده است.
شکل (7) نقشه کاربری اراضی پیشنهادی دریاچه نئور اردبیل
علائم استاندارد نقشه از کتاب (پورمحمدی،1382: 13-11) استفاده شده است
نتیجهگیری و پیشنهادها
دریاچه نئور در یک فضای جغرافیای بینظیر طبیعی در دل کوه باغروداغ همه ساله جاذب مسافران و صیادان ماهی است. دخالت روزافزون بشر در این طبیعت بکر زمینه تغییرات محیطی را فراهم نموده است. لذا تحقیق حاضر نتایج طرح پژوهشی نگارنده در مسائل هیدروژئومورفوموژی و توانهای محیطی دریاچه را بررسی نموده است. نتایج متوسط PH خاک حاصل از نمونههای برداشت شده بین (5/5 الی6) بوده و نشانگر اسیدی بودن ضعیف خاک است و هیچگونه مسمومیت برای رشد و نمو گیاهان ایجاد نمیکند. به دلیل مرتفع بودن حوضه، فرازش تکتونیک و دخالت انسانها میزان فرسایش خاک چشمگیر است. متوسط فرسایش خاک از طریق فرمولهای مختلف ton/ha/y 343 ،437 برآورد شد و نسبتاً زیاد است. نتایج آزمایشهای خاک نشان داد که در حوضه دریاچه نئور وضعیت PH وEc نشانگر استعداد خاکها برای فرسایش خطی روانابهاست. با توجه به شرایط اقلیمی و اکولوژیکی بسیار مناسب منطقه در فصول گرم سال و واقع شدن دریاچه زیبای توریستی نئور در موقعیتی مطلوب زمینه برای جذب روزافزون توریسم و دخالت شدید انسانها و تغییر کاربری اراضی در این حوضه فراهم است. سازمان محیطبانی منطقه دریاچه نئور را به لحاظ شرایط اکولوژی خاص، از لحاظ بوتهکنی، آتش زدن بوتهها و گونها و درختچههای خودرو و شکار و صید ماهیهای پرورشی معروف و بینظیر قزلآلا و پرندگان فصول گرم مانند آبیچک، چلنگر و... حفاظت میکند. ولی باوجود این، مسافران اکولوژی آن را متحول کرده، و زمینههای تخریب خاک و مسائل زیست محیطی را به وجود آوردهاند. با توجه به پتانسیلهای طبیعی بسیار بالای منطقه، ایجاد امکانات تفریحی و بهداشتی جهت جذب توریسم بیشتر برای استفاده از جاذبههای بینظیر حوضه دریاچه نیازمند برنامهریزی اصولی از طرف مسؤولان است.
بعد از بررسی و جمعبندی، پیشنهادهایی به شرح زیر، همراه با نقشه کاربری پیشنهادی، با توجه به توانهای بالقوه محیطی حوضه دریاچه جهت جذب توریست بیشتر ارائه شد:
1- کشت درختان و گیاهان مناسب با اقلیم منطقه، خشکه چینی جهت کنترل فرسایش خندقی (چک دم لوگ دم[23]) گابیون بندی برای جلوگیری از فرسایش کناری آبراهههای مهم با اصول آبخیزداری و حفاظت خاک، ممانعت از شخم زدن در جهت شیب دامنهها و آتش زدن گونها و درختچهها، کنترل چرای دامها و... جهت کاهش میزان فرسایش خاک ضرورت دارد؛
2- به دلیل وجود ماسههای ساحلی و سطوح هموار کمشیب (3 الی 15% به ویژه در بخش سواحل شمالی و جنوبی و نیز بخشهائی از شمال غرب و جنوب دریاچه، برای احداث اسکلههای قایقرانی و ماهیگیری، احداث پارکینگ خودرو، احداث مجتمعهای استراحتگاهی و اقامتی و... (طبق نقشه کاربری اراضی پیشنهادی (شکل، 5 )
3- در نقاط بحرانی جاده ارتباطی دریاچه با مسائل (لغزش و ریزشهای سنگی) احداث دیوارههای مستحکم محافظ و تعریض جاده ارتباطی دریاچه نئور تا جاده اردبیل- خلخال و نصب تابلوها و علائم هشداردهنده و بازدارنده از خطرات مورفودینامیک لازم است؛
[1]- Verstraeten et al
[2]- Khanchoul
[3]- Stanica & Panin
[4]- Scheuerlein,et al
[5] - Prolong
2- ICONA
[7]- Ronco et al.
[8]- Angulo et al
[9]- Fuornier
[10]- Arnoldus
[11]- مساحت دریاچه نئور باتوجه به تغییرات دمائی فصول و میزان نزولات جوی متغیر است. معمولاً در فصول گرم و کمآبی مساحت آن به 210 هکتار میرسد ولی در زمان پر آبی مساحت آن بالغ بر 240 هکتار میشود (عابدینی، 1385 و مددی، 1384).
[12]- Majer Neur Fualt
[13] ـ بر اثر فاز انبساطی پس از لامید در ائوسن شکل نهایی ناهمواریهای منطقه ترسیم شده و بعد از آن گسلهای فراوانی از جمله گسل نئور شکل گرفته است (عابدینی، 1385 به نقل از باباخانی و رحیمزاده).
[14]- شاخص شــکل حوضة Bs معمولاً در مناطق کوهستانی جهت ارزیابی وضعیت تـکنونیکی منطقه به کار میرود. هر چه شاخص Bs از 2 بزرگتر باشد، نشاندهندة تکتونیک فعال منطقه است و اگر کمتر از 2 باشد از آرامش تکنونیکی برخوردار است. حوضة آبخیز نئور با مقدار شاخص شکل 3/2 نشانگر تکتونیک فعال است (منبع نگارنده).Вѕ=33/14.8=2.23 wB/B∟ Вѕ=
[15]- Stanica & Panin
[16]- Scheuerlein,et al
[17]- Arnoldus
[18]- در نقشه پوشش گیاهی مناطق مختلف منطقه جهت تعیین تراکم پوشش گیاهی میزان تراکم گونههای مختلف در پلاتهای نمونه 30 در 30 سانتیمتری در شیبهای مختلف بهصورت انتخابی با فواصل مشخص شمارش نمودیم و از این طریق تراکم پوشش گیاهی را ترسیم کردیم. تراکم پوشش گیاهی بیش از 80 درصد از فرسایش خاکها توسط روانابها و قطره بارانی به شدت جلوگیری میکند Scott , Patrick & et al, (2006)).
[19]- Rain splash
[20]- Sheet erosion
[21]- Rill and Gully erosion
[22] -Rock fall
23- Log dam-Check Dam