ژئومورفولوژی
صیاد اصغری سراسکانرود؛ فریبا اسفندیاری درآباد؛ مهدی فعال نذیری؛ بتول زینالی
چکیده
فرونشست زمین به پایین رفتن تدریجی یا ناگهانی سطح زمین در اثر عوامل مختلفی از قبیل فعالیت های تکتونیکی، استخراج معادن، میادین نفت و گاز و برداشت بی رویه آب زیرزمینی اطلاق می شود. در استان البرز نیز روند رو به رشد جمعیت و مهاجرت در سال های اخیر بر افزایش تقاضا و حجم برداشت آب از سفره های آب زیرزمینی افزوده، لذا با افت شدید سطح آب های زیرزمینی ...
بیشتر
فرونشست زمین به پایین رفتن تدریجی یا ناگهانی سطح زمین در اثر عوامل مختلفی از قبیل فعالیت های تکتونیکی، استخراج معادن، میادین نفت و گاز و برداشت بی رویه آب زیرزمینی اطلاق می شود. در استان البرز نیز روند رو به رشد جمعیت و مهاجرت در سال های اخیر بر افزایش تقاضا و حجم برداشت آب از سفره های آب زیرزمینی افزوده، لذا با افت شدید سطح آب های زیرزمینی در معرض فرونشست می باشد. در این پژوهش ابتدا ارزیابی فرونشست با استفاده از تکنیک تداخل سنجی راداری و در ادامه، نسبت به پهنه بندی مناطق مستعد با الگوریتم چند معیاره در بازه زمانی 2016 و 2023 اقدام گردید. نتایج استخراج اطلاعات با تکنیک تداخل سنجی نشان داد میانگین میزان فرونشست در محدوده حریم شهری شهرستان های ساوجبلاغ و کرج و نظرآباد و چهارباغ و فردیس، مقدار بین 15 الی 320 میلی متر می باشد. که با مشاهدات صورت گرفته بیشترین میزان فرونشست در بخش شرقی و سپس در بخش جنوبی و جنوب غرب است. با توجه به نتایج برآورد شده از پهنهبندی خطر فرونشست؛ معیارهای افت سطح آب، کاربری اراضی، شیب و زمین شناسی، به ترتیب با ضریب وزنی 16127/0، 141875/0، 130145/0 و128474/0 مهم ترین عوامل در ایجاد خطر فرونشست در محدوده مطالعاتی بوده که به ترتیب 31 و 23 درصد از محدوده، دارای احتمال خطر بسیار زیاد و زیاد می باشد.
ژئومورفولوژی
لیلا آقایاری؛ صیاد اصغری سراسکانرود؛ بتول زینالی
چکیده
یکی از انواع فرآیندهای دامنهای که هرساله موجب خسارات جانی و مالی فراوانی در بسیاری از نقاط ایران و جهان میشود، پدیده زمینلغزش است. افزایش جمعیت و گسترش سکونتگاههای انسانی در نواحی کوهستانی، مشکل بودن زمان پیشبینی وقوع زمینلغزش و متعدد بودن عوامل موثر در رخداد این پدیده، ضرورت پهنهبندی خطر زمین لغزش را آشکار میسازد. ...
بیشتر
یکی از انواع فرآیندهای دامنهای که هرساله موجب خسارات جانی و مالی فراوانی در بسیاری از نقاط ایران و جهان میشود، پدیده زمینلغزش است. افزایش جمعیت و گسترش سکونتگاههای انسانی در نواحی کوهستانی، مشکل بودن زمان پیشبینی وقوع زمینلغزش و متعدد بودن عوامل موثر در رخداد این پدیده، ضرورت پهنهبندی خطر زمین لغزش را آشکار میسازد. شناسایی عوامل موثر در وقوع این پدیده و پهنهبندی خطر آن، یکی از روشهای اساسی و کاربردی جهت دستیابی به راهکارهای پشبینی، کنترل و پایش آن میباشد. با استفاده از مطالعات میدانی، نقشه های زمینشناسی و توپوگرافی و با مرور پژوهشها و مطالعات صورت گرفته در این زمینه و همچنین بررسی شرایط موجود در منطقه مورد مطالعه 9 عامل طبقات ارتفاعی، شیب، جهت شیب، زمینشناسی، فاصله از گسل، فاصله از رودخانه، فاصله از راههای ارتباطی ،کاربری اراضی و بارش به عنوان عوامل موثر بر وقوع زمینلغزش بررسی شد. لذا، هدف این پژوهش بررسی و تحلیل مهمترین عوامل دخیل در ایجاد خطر زمینلغزش در شهرستان گرمی و مشخص کردن سطوح مستعد که احتمالاً در آینده نزدیک درگیر زمینلغزش خواهند شد. در این پژوهش نسبت به پهنه بندی مناطق مستعد با الگوریتم چند معیاره Aras درمحیط نرم افزار Edrisiاقدام گردید و با توجه به نتایج حاصل از پهنهبندی خطر زمینلغزش؛ معیارهای کاربری اراضی، شیب، زمینشناسی به ترتیب با ضریب وزنی 187/0، 152/0، 152/0 و 142/0، مهم ترین عوامل دخیل در ایجاد خطرزمینلغزش محدوده مطالعاتی بوده و به ترتیب 99/361 و 32/450 کیلومتر مربع از محدوده دارای احتمال خطر بسیارزیاد و زیاد می باشد. در نهایت می توان گفت مهمترین عامل اصلی دخیل در افزایش مقدار و پتانسیل زمینلغزش در شهرستان گرمی، تغییر کاربریاراضی و افزایش زمینهای کشاورزی و چراگاههای دامی میباشد.
هیدروژئومورفولوژی
عقیل مددی؛ صیاد اصغری سراسکانرود؛ حسین حاجت پورقلعه رودخانی
چکیده
هدف این تحقیق آشکارسازی تغییرات کاربری و تخریب پوشش جنگلی و اثرات آن بر فرسایش خاک، در حوضۀ آبریز قلعهرودخان میباشد. بدین منظور ابتدا تغییر کاربریهای صورت گرفته بین سالهای 1371 تا 1402 با استفاده از تصاویر لندست و تکنیک طبقهبندی شیگرا استخراج شد و به کلاسهای (کشاورزی، جنگل، مرتع، عوارض آبی و مسکونی) طبقهبندی شدند. در مرحله ...
بیشتر
هدف این تحقیق آشکارسازی تغییرات کاربری و تخریب پوشش جنگلی و اثرات آن بر فرسایش خاک، در حوضۀ آبریز قلعهرودخان میباشد. بدین منظور ابتدا تغییر کاربریهای صورت گرفته بین سالهای 1371 تا 1402 با استفاده از تصاویر لندست و تکنیک طبقهبندی شیگرا استخراج شد و به کلاسهای (کشاورزی، جنگل، مرتع، عوارض آبی و مسکونی) طبقهبندی شدند. در مرحله بعد، با شناسایی عوامل مؤثر در فرسایش منطقه و تهیۀ لایههای اطّلاعاتی هر معیار در GIS، استانداردسازی لایهها با استفاده از تابع عضویت فازی، وزندهی معیارها با استفاده از روش کرتیک و مدلسازی نهایی با استفاده از روش تحلیل چندمعیارۀ مارکوس انجام شد. بررسی تغییرات کاربری حوضه نشان میدهد که پوشش جنگلی در سال 1371، با وسعت 17/222 کیلومترمربع ، بیشترین مساحت را در بین کاربریها داشته که در سال 1402 وسعت آن به 03/205 کیلومترمربع کاهش یافته است. همچنین با نظر به نتایج حاصله؛ کاربری مسکونی با افزایش 17/27 کیلومترمربعی، بیشترین تغییر را در طول بازۀ زمانی 30 سالۀ مورد مطالعه داشته است. با توجه به نقشة پهنهبندی فرسایش نیز به ترتیب؛ مساحت طبقۀ با پتانسیل فرسایش بسیار زیاد و زیاد از 04/18 و 05/31 درصد در سال 1371 به 52/22 و 34/32 درصد در سال 1402، افزایش پیدا کرده است. با توجه به نتایج به دست آمده میتوان، کاهش پوشش جنگلی و تبدیل آن به مناطق مسکونی، اراضی کشاورزی و مراتع، همچنین؛ تبدیل اراضی کشاورزی به مناطق مسکونی و افزایش کاربری مسکونی و زراعی در حریم و بستر رودخانهها، را مهّمترین عوامل دخیل در افزایش پتانسیل فرسایش خاک حوضه، دانست.
آب های زیرزمینی
صیاد اصغری سراسکانرود؛ مریم ریاحی نیا
چکیده
امروزه بهدلیل افزایش جمعیت، توسعه صنعتی، بهرهبرداری بیرویه، خشکسالیها بهرهبرداری از آبهای زیرزمینی چندین برابرشده است. بنابراین تشخیص مناطق دارای آب زیرزمینی بهعنوان یکی از منابع مهم برای تأمین آب آشامیدنی، کشاورزی، صنایع مختلف بهخصوص از موارد مهم و ضروری در مدیریت منابع آب محسوب میشود. ...
بیشتر
امروزه بهدلیل افزایش جمعیت، توسعه صنعتی، بهرهبرداری بیرویه، خشکسالیها بهرهبرداری از آبهای زیرزمینی چندین برابرشده است. بنابراین تشخیص مناطق دارای آب زیرزمینی بهعنوان یکی از منابع مهم برای تأمین آب آشامیدنی، کشاورزی، صنایع مختلف بهخصوص از موارد مهم و ضروری در مدیریت منابع آب محسوب میشود. هدف از انجام این پژوهش، بررسی و پهنهبندی مناطق دارای آب زیرزمینی در دشت خرمآباد واقع در استان لرستان با استفاده از روش شبکه عصبی کانولوشن است. بدین منظور ابتدا از طریق بازدیدهای میدانی، نقشههای زمینشناسی و توپوگرافی و با مرور منابع قبلی و بررسی شرایط منطقه، نه عامل طبقات ارتفاعی، شیب، جهت شیب، فاصله از گسل، فاصله از رودخانه، بارش، لیتولوژی و کاربریاراضی، خاک بهعنوان عوامل مؤثر بررسی و انتخاب شدند و نقشه آنها در محیط ArcGisتهیه شدند. درروش کانولوشن تعداد نمونهها بهعنوان نسبت بین مجموعه آموزشی و مجموعه آزمایشی70:30 تعیین شد و چارچوب شبکه عصبی کانولوشن بهعنوان 2 لایه کانولوشن و 2 لایه ادغام، 2 اتصال کامل استفاده شد. لایهها و در نهایت لایه sigmoid برای در طبقهبندی از هسته کانولوشن 3 3، تابع Relu بهعنوان تابع فعالسازی و تابع آنتروپی متقاطع بهعنوان تابع زیان استفاده شد. نقشههای بهدست آمده در 5 کلاس طبقهبندی شد. همچنین برای اعتبارسنجی نتایج مدل از ماتریس کانفیوزن استفاده شد.30 درصد از دادههای واقعی برای ارزیابی استفاده شد که منجر بهدقت کلی92 درصد شد، یعنی مدل توانسته 92درصد دادهها را آب زیرزمینی و93درصد عدم آب زیرزمینی رو بهدرستی تشخیص دهد. تجزیه و تحلیل نقشه پتانسیل آب زیرزمینی مدل شبکه عصبی کانولوشن نشان میدهد که حدود 57 درصد منطقه در شرایط کم آب زیرزمینی و43درصد منطقه در شرایط خوب آب زیرزمینی قرار دارد.
هیدروژئومورفولوژی
حسن ستایشی نساز؛ صیاد اصغری سراسکانرود؛ رئوف مصطفیزاده؛ عقیل مددی
چکیده
رودخانهها دارای اهمیت بسیار بالا از نظر استفادههای انسانی و کارکردهای اکولوژیک هستند. در تحیق حاضر مولفههای جریان محیط زیستی رودخانه خیاوچای در دورههای متوالی 5 ساله تعیین شده است. در این راستا تغییرات مولفههای جریان محیط زیستی رودخانه خیاوچای با استفاده از نرمافزار IHA مشخص شد. بر اساس نتایج، مقادیر جریانهای کمینه در دوره ...
بیشتر
رودخانهها دارای اهمیت بسیار بالا از نظر استفادههای انسانی و کارکردهای اکولوژیک هستند. در تحیق حاضر مولفههای جریان محیط زیستی رودخانه خیاوچای در دورههای متوالی 5 ساله تعیین شده است. در این راستا تغییرات مولفههای جریان محیط زیستی رودخانه خیاوچای با استفاده از نرمافزار IHA مشخص شد. بر اساس نتایج، مقادیر جریانهای کمینه در دوره اول (1367 تا 1396) بالا بوده است ولی در دوره اخیر (1391 تا 1398) کاهش پیدا کرده است. همچنین کاهش مقادیر دبی شاخصهای جریانهای حداکثر و افزایش تعداد روزهای دبی صفر به تعداد 174 روز نیز ناشی از کاهش آبدهی رودخانه بوده است. مقدار مولفههای نرخ اوجگیری و نرخ فروکش در دورههای اخیر افزایش پیدا کرده است. مقادیر شاخصهای تداوم جریان کمینه، و فراوانی جریان کمینه در رودخانه خیاوچای افزایش داشته است. بر اساس تغییر مقادیر شاخص پراکندگی جریان، وقوع جریانهای شدید و یا بسیار کم در رودخانه بهدلیل کاهش جریانهای کمینه و افزایش دبیهای سیلابی تشدید شده است. بدر دورههای ابتدایی رژیم جریان رودخانه طبیعی بوده و در ایام سال با دبی بالاتر از 01/0 مترمکعب درثانیه جریان داشته است، درحالیکه، در دوره 7 ساله اخیر کاهش پیدا کرده و به میزان 001/0 مترمکعب درثانیه رسیده است. براساس تغییرات تداوم جریان در دورههای اخیر تداوم رودخانه به 50 الی 60 درصد ایام سال با دبی بسیار کم تغییر پیدا نموده است. در مجموع میتوان گفت که تغییر مولفههای محیط زیستی جریان در راستای کاهش دبی و افزایش روزهایی با دبی صفر بوده است که میتواند ناشی از کاهش بارندگی و وقوع خشکسالیها باشد.
ژئومورفولوژی
صیاد اصغری سراسکانرود؛ ابوذر صادقی؛ الهام ملانوری
چکیده
سطوح دارای پوشش برف (SC) بر تعادل انرژی سطح زمین از طریق بازخورد آلبیدو تأثیر میگذارد، و همچنین تاثیر عمدهای بر فرآیندهای اقلیمی، فعالیتهای انسانی و چرخه هیدرولوژی، دارد. دمای سطح زمین (LST) از عناصر اصلی در شناخت اقلیم یک منطقه است که تغییرات و نوسانات آنها در طبقات ارتفاعی مختلف برای بررسیهای هیدرولوژیکی بسیار کاربردی است. ...
بیشتر
سطوح دارای پوشش برف (SC) بر تعادل انرژی سطح زمین از طریق بازخورد آلبیدو تأثیر میگذارد، و همچنین تاثیر عمدهای بر فرآیندهای اقلیمی، فعالیتهای انسانی و چرخه هیدرولوژی، دارد. دمای سطح زمین (LST) از عناصر اصلی در شناخت اقلیم یک منطقه است که تغییرات و نوسانات آنها در طبقات ارتفاعی مختلف برای بررسیهای هیدرولوژیکی بسیار کاربردی است. هدف از این مطالعه ارزیابی و بررسی ارتباط دمای سطح زمین و سطح پوشش برف با مولفه توپوگرافیکی ارتفاع در حوضه دریاچه ارومیه میباشد. در این پژوهش به علت سهولت دسترسی به دادههای سنجشازدور و تفکیک مناسب زمانی و مکانی تصاویر ماهوارهای ترا، از تصاویر سنجنده مودیس به صورت ماهانه، فصلی و سالانه در بازه زمانی 1379-1399 استفاده شده است. نتایج به دست آمده نشان میدهد بین LST و SC رابطه معکوس وجود دارد، همچنین بررسی نقشههای SC و طبقات ارتفاعی نشان میدهد رابطه مستقیمی بین این دو متغیر وجود دارد، در واقع با افزایش ارتفاع پایداری برف در منطقه افزایش مییابد بهطوریکه در ارتفاعات بیشتر از 3000 متر مقدار سطح پوشش برف بیش از 98% نسبت به منطقه است. تغییرات دمای سطح زمین در ارتفاعات مختلف معکوس تغییرات سطح پوشش برف است بنابراین در ارتفاعات کمتر از 2000 متر میانگین سالانه دما 21تا 35 درجه سانتیگراد است، اما در ارتفاعات بالاتر از 3500 متر میانگین دمای سالانه حدود 7 الی 13 درجه میباشد.
صیاد اصغری سراسکانرود؛ مصطفی امیدی فر؛ احسان قلعه
چکیده
شناخت لندفرمها و نحوه پراکنش آنها از نیازهای اساسی در علم ژئومورفولوژی کاربردی و سایر علوم محیطی است و نقشه لندفرمها نمایانگر اشکال سطح زمین و نیز ماهیت فرآیندهایی است که در زمان حاضر رخ میدهند. هدف از این تحقیق، شناسایی لندفرمها و کاربریهای اراضی حوضه آبریز قرنقو با استفاده از روشهای طبقهبندی شیگرا شامل الگوریتم نزدیکترین ...
بیشتر
شناخت لندفرمها و نحوه پراکنش آنها از نیازهای اساسی در علم ژئومورفولوژی کاربردی و سایر علوم محیطی است و نقشه لندفرمها نمایانگر اشکال سطح زمین و نیز ماهیت فرآیندهایی است که در زمان حاضر رخ میدهند. هدف از این تحقیق، شناسایی لندفرمها و کاربریهای اراضی حوضه آبریز قرنقو با استفاده از روشهای طبقهبندی شیگرا شامل الگوریتم نزدیکترین همسایه و آستانهگذاری میباشد. بدین منظور از تصاویر ماهواره لندست برای بازه زمانی 1990 (TM) و 2020 (OLI) استفاده شد. برای اعمال طبقهبندی در گام نخست تصحیحات اتمسفری و رادیومتریکی بر روی تصاویر اعمال شد و سپس به منظور شناسایی و استخراج بهتر پدیدهها از الگوریتمهای PCA و MNF استفاده شد. برای انجام طبقهبندی تصاویر ماهوارهای نیز از روشهای طبقهبندی شیگرا شامل روش نزدیکترین همسایه و آستانهگذاری بهره گرفته شد. برای صحت نقشههای تولید شده با استفاده از ضریب کاپا و صحت کلی استفاده گردید. نتایج ارزیابی روشهای مورد استفاده نشان داد که روش نزدیکترین همسایه دارای دقت بیشتری نسبت به روش آستانهگذاری میباشد. همچنین نتایج حاصل از طبقهبندی نشان داد که بیشترین میزان تغییرات کاهشی در خلال سالهای 1990-2020 مربوط به کاربری مرتع متراکم میباشد، چرا که 49/12 درصد کاهش داشته است و بیشترین میزان تغییرات افزایشی مربوط به کاربری زراعت آبی میباشد که 83/10 درصد افزایش داشته است که مهمترین علت این افزایش مساحت را میتوان به احداث سد سهند در طول زمان ارتباط داد.
صیاد اصغری سراسکانرود؛ عقیل مددی؛ زهره باشکوه؛ احسان قلعه
چکیده
در این پژوهش، مورفولوژی و تغییرات جانبی بازهای از مجرای رودخانه قرهسو (از پل سامیان تا سد سبلان) با چهار شاخص ضریب خمیدگی، زاویه مرکزی کورنیس، نرخ مهاجرت مجرا و روش ترانسکت طی دورههای زمانی 2000، 2010 و 2019 میلادی مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج حاصل از چهار شاخص ارزیابی شده، نشان میدهد که رودخانه قرهسو در بازه مطالعاتی در بیشتر قسمتها ...
بیشتر
در این پژوهش، مورفولوژی و تغییرات جانبی بازهای از مجرای رودخانه قرهسو (از پل سامیان تا سد سبلان) با چهار شاخص ضریب خمیدگی، زاویه مرکزی کورنیس، نرخ مهاجرت مجرا و روش ترانسکت طی دورههای زمانی 2000، 2010 و 2019 میلادی مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج حاصل از چهار شاخص ارزیابی شده، نشان میدهد که رودخانه قرهسو در بازه مطالعاتی در بیشتر قسمتها دارای الگوی مئاندری توسعه یافته میباشد. مئاندرهای منطبق بر دشتهای منطقه عمدتاً از نوع مئاندرهای آزاد هستند و از پتانسیل زیادی برای توسعه و جابجایی برخوردار میباشند؛ در حالی که مئاندرهای بازههای کوهستانی از نوع محصور بوده و زاویه مرکزی این مئاندرها در طی دورههای زمانی مطالعاتی تقریباً ثابت باقی مانده است. همچنین نتایج تحقیق نشان داد که در طی 19 سال گذشته در مجموع 45/22 هکتار از اراضی حاشیه رودخانه قرهسو در بازه مطالعاتی در نتیجه فرآیندهای فرسایشی از دست رفتهاند. میانگین نرخ جابجایی طی سالهای 2000 تا 2010 در حدود 5/0 متر در سال بوده است. مقدار این شاخص برای دوره زمانی 2010 تا 2019 به حدود 3/0 متر در سال کاهش یافته است. با توجه به محاسبات صورت گرفته، مقدار این شاخص در طی 19 سال گذشته (از سال 2000 تا 2019 میلادی) در حدود 4/0 متر در سال بالغ میشود. بنابراین پیشنهاد می شود اقدامات سازهای و غیر سازهای در نواحی مشخص شده در این تحقیق برای کاهش فرآیندهای فرسایشی و از بین رفتن اراضی طرفین رودخانه که عمدتا اراضی کشاورزی هستند، صورت گیرد.
صیاد اصغری سراسکانرود؛ رسول حسن زاده؛ سهیل رئوفی
چکیده
ﻧﺎﭘﺎﻳﺪاری داﻣﻨﻪﻫﺎی ﻃﺒﻴﻌﻲ ﻳﻜﻲ از ﭘﺪﻳﺪهﻫﺎی زﻣﻴﻦﺷﻨﺎﺳﻲ و رﻳﺨﺖﺷﻨﺎﺳﻲ اﺳﺖ ﻛـﻪ در ﺗﻐﻴﻴـﺮ ﺷـﻜﻞ ﺳـﻄﺢ زﻣﻴﻦ ﻧﻘﺶ ﻣؤﺛﺮی دارد و زﻣﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﻓﻌﺎﻟﻴﺖﻫﺎی اﻧﺴﺎﻧﻲ را ﺗﺤﺖ ﺗأﺛﻴﺮ ﻗﺮار دﻫﺪ، ﻣﻲﺗﻮاﻧﺪ ﺑـﻪ ﭘﺪﻳـﺪهای ﺧﻄـﺮﻧـﺎک ﺗﺒﺪﻳﻞ شود؛ لذا مطالعهی حرکات تودهای حوضهی آبریز علیآباد هوراند در ...
بیشتر
ﻧﺎﭘﺎﻳﺪاری داﻣﻨﻪﻫﺎی ﻃﺒﻴﻌﻲ ﻳﻜﻲ از ﭘﺪﻳﺪهﻫﺎی زﻣﻴﻦﺷﻨﺎﺳﻲ و رﻳﺨﺖﺷﻨﺎﺳﻲ اﺳﺖ ﻛـﻪ در ﺗﻐﻴﻴـﺮ ﺷـﻜﻞ ﺳـﻄﺢ زﻣﻴﻦ ﻧﻘﺶ ﻣؤﺛﺮی دارد و زﻣﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﻓﻌﺎﻟﻴﺖﻫﺎی اﻧﺴﺎﻧﻲ را ﺗﺤﺖ ﺗأﺛﻴﺮ ﻗﺮار دﻫﺪ، ﻣﻲﺗﻮاﻧﺪ ﺑـﻪ ﭘﺪﻳـﺪهای ﺧﻄـﺮﻧـﺎک ﺗﺒﺪﻳﻞ شود؛ لذا مطالعهی حرکات تودهای حوضهی آبریز علیآباد هوراند در این تحقیق مورد عمل قرار گرفت. دادههای مورد استفاده شامل نقشههای توپوگرافی 1:50000 و زمینشناسی 1:100000 و لایه ی Dem 30 متر و تصویر ماهوارهای لندست8 سنجنده Oli است و از ابزارهای رایانهای Arc Map10.1 و SPSS16 بهره گرفته شد. مراحل تحقیق بدین شرح میباشدکه ابتدا 9 متغیر مستقل مؤثر بر ریزش توسط متخصصین امر وزندهی شد و با پیمایش منطقه نیز ریزشهای سنگی که 90 مورد مشاهده گردید, ثبت شده و تبدیل به لایهی ریزش سنگی به عنوان متغیر وابسته شد. با تحلیل رگرسیونی تأثیر متغیرهای مستقل با وزنهای داده شده بر متغیر وابسته مورد آزمون قرار گرفته و بعد از تأیید تأثیر متغیرهای مستقل بر متغیر وابسته, پهنهبندی خطر ریزشسنگی تهیه شد و دوباره با ریزشهای ثبت شده از حوضه همپوشانی گردید و نتایج نشان داد که 3/33 درصد از ریزشهای سنگی در محدوده خطر خیلیزیاد, 7/27درصد در محدوه خطر زیاد, 7/27درصد در محدوده خطر متوسط و ۷/۷ درصد در محدوده خطر کم و ۳/۳ درصد در محدوده خطر خیلیکم اتفاق افتاده است.
صیاد اصغری سراسکانرود؛ بتول زینالی؛ صالح اصغری سراسکانرود
دوره 3، شماره 7 ، شهریور 1395، ، صفحه 39-57
چکیده
محل استقرار سکونتگاهها و سایر تأسیساتی که انسان ایجاد میکند، در بسیاری از موارد تحت تأثیر عوامل محیطی به ویژه ژئومورفولوژی و زمینشناسی است. امروزه به تبع رشد جمعیت، توسعهی ساخت و سازها اجتنابناپذیر است و تأثیر نامطلوب نیازهای بشر بر روی زمین و همچنین بهرهبرداری از مناطق اطراف شهرها و روستاها برای خانهسازی و تأسیسات ...
بیشتر
محل استقرار سکونتگاهها و سایر تأسیساتی که انسان ایجاد میکند، در بسیاری از موارد تحت تأثیر عوامل محیطی به ویژه ژئومورفولوژی و زمینشناسی است. امروزه به تبع رشد جمعیت، توسعهی ساخت و سازها اجتنابناپذیر است و تأثیر نامطلوب نیازهای بشر بر روی زمین و همچنین بهرهبرداری از مناطق اطراف شهرها و روستاها برای خانهسازی و تأسیسات اقتصادی و صنعتی گسترشی روزافزون مییابد. در این بین، کثرت عوامل ژئومورفولوژیک و پویایی و دینامیسم محیط طبیعی، گاه امکان ارزیابی یکجای کلیهی عوامل را جهت بازشناسی بهترین مکان برای جایگذاری عناصر توسعه، با مشکل مواجه میسازد. لذا بهرهگـیری از شیوههای کارآمد ارزیابی از مهمترین اقدامات در راستای برنامهریزی بهتر خواهد بود. بر همین اساس تحقیق حاضر در پی آن است تا با استفاده از روش اولویتبندی TOPSIS - که یک روش تصمیمگیری قوی و تکنیکی بر اساس نزدیکی به جواب ایدهآل است- به مکانیابی بهترین مکان از نظر ساختار طبیعی و ژئومورفولوژیک، جهت توسعهی آتی شهر ارومیه بپردازد. در این پژوهش، با ورود لایههای اطلاعاتی منطقه به محیط ARC GIS و بر اساس مؤلفه توپوگرافی که مهمترین محدودیت مورفولوژیک شهر ارومیه به شمار میآید، سه سایت جهت توسعه مناسب تشخیص داده شد که سایتهای پیشنهادیآ با استفاده از مؤلفههای طبیعی و مورفولوژیک از طریق تکنیکهای ANTROPY فازی (جهت وزندهی به شاخصها) و TOPSIS (جهت اولویتبندی سایتها) مورد ارزیابی قرار گرفت. براساس یافتههای تحقیق، سایت ج در بخش شرقی شهر با ضریب CI معادل 76877/0 به عنوان بهترین محل جهت توسعهی آتی شهر ارومیه در نظر گرفته شده است.
صیاد اصغری سراسکانرود؛ مهدی پوراحمد
دوره 2، شماره 5 ، اسفند 1394، ، صفحه 1-16
چکیده
این تحقیق به منظور شناسایی و استخراج تغییرات قسمتی از رودخانهی زرینهرود در فاصلهی سالهای 1989 تا 2014 میلادی - مطابق با سالهای 1368 تا 1393 هجری شمسی- با استفاده از تصاویر ماهوارهای لندست انجام گرفته است؛ تغییر مسیر و مورفولوژی مجرای رودخانهها - که از ویژگیهای مهم دشتهای سیلابی بوده- و در مقیاس زمانی اتفاق میافتد، و مطالعه ...
بیشتر
این تحقیق به منظور شناسایی و استخراج تغییرات قسمتی از رودخانهی زرینهرود در فاصلهی سالهای 1989 تا 2014 میلادی - مطابق با سالهای 1368 تا 1393 هجری شمسی- با استفاده از تصاویر ماهوارهای لندست انجام گرفته است؛ تغییر مسیر و مورفولوژی مجرای رودخانهها - که از ویژگیهای مهم دشتهای سیلابی بوده- و در مقیاس زمانی اتفاق میافتد، و مطالعه آن با استفاده از فنآوری سنجش از دور، نتایج مطلوبتری به دست میدهد در این تحقیق نیز از این تکنیک استفاده شده است. تصاویر پس از تصحیحات رادیومتریک و تصحیحات هندسی، جهت افزایش تباین به روش خطی بسط داده شده و در مرحلهی بعد با استفاده از روشهای تحلیل مؤلفههای اصلی و ترکیب باندی بهترین مؤلفه و ترکیب باندی مشخص گردید. سپس با انتقال این مؤلفهها و ترکیب باندی به محیط نرمافزار ArcGIS محدودهی رودخانه در سالهای مورد مطالعه استخراج و تجزیه و تحلیل شد. جهت تحلیل کمّی تغییرات مسیر رودخانه، از شاخصهای ضریب خمیدگی و بعد فراکتالی برای مقایسهی سالهای مورد مطالعه استفاده شد. نتایج تحقیق نشان میدهد به علت کاهش بسیار محسوس دبی رودخانه از سال 2000 تا سال 2014، پتانسیل رودخانه برای ایجاد تغییرات مورفولوژیک در بخشهای مختلف بسیار پایین است. بیشترین میزان تغییرات در سال 1989 اتفاق افتاده است. ناپایداری مسیر رودخانه نیز در طی سالهای مورد مطالعه به جز حذف یک پیچانرود از الگوی سال 1989، بسیار کم میباشد. همچنین نتایج روشهای استخراج الگوی رودخانه نشان داد که جهت تشخیص خط مرزی رودخانه تحلیل مؤلفههای اصلی از روشهای دیگر کاراتر است.
صیاد اصغری سراسکانرود؛ بتول زینالی؛ نادر پورنریمان
دوره 2، شماره 3 ، شهریور 1394، ، صفحه 1-20
چکیده
چکیده رودخانه ها سیستم های پویا هستند که مرزهای جانبی و مشخصات مورفولوژیکی آنها در طول زمان و به طور پیوسته در حال تغییر است. این ناپایداری و تغییرات تحت تأثیر فرسایش پذیری مسیر رود و بهتبع آن تغییریافتن الگوهای رودخانه ای ایجاد میشود. محدوده مورد مطالعه این تحقیق رودخانه گرمی چای واقع در استان آذربایجان ...
بیشتر
چکیده رودخانه ها سیستم های پویا هستند که مرزهای جانبی و مشخصات مورفولوژیکی آنها در طول زمان و به طور پیوسته در حال تغییر است. این ناپایداری و تغییرات تحت تأثیر فرسایش پذیری مسیر رود و بهتبع آن تغییریافتن الگوهای رودخانه ای ایجاد میشود. محدوده مورد مطالعه این تحقیق رودخانه گرمی چای واقع در استان آذربایجان شرقی است. هدف این تحقیق بررسی انواع الگوهای جریان رودخانه و تعیین فرسایش پذیری مسیر جریان است. جهت رسیدن به این هدف از تصاویر ماهوارهای لندست، مدل رقومی ارتفاعی (DEM)، نقشههای زمینشناسی، کاربری اراضی و پوشش گیاهی و جهت تعیین الگوی رودخانه و عوامل مؤثر بر آن از شاخصهای ضریب خمیدگی، زاویه مرکزی و تحلیل نیمرخ طولی استفاده شد. در مرحله بعد، با رویهم گذاری لایههای مؤثر در فرسایش پذیری رودخانه، کلاسهای فرسایش پذیری رودخانه را در پنچ کلاس تعیین گردید. نتایج تحقیق نشان داد که الگوی رودخانه پیچان رودی است. تحلیل نیمرخ طولی نشان داد که تغییر حالتی در پروفیل طولی دیده نمیشود و این تغییرات، حالت بهنجار دارد که گویای روند منظم و مشخص در عوامل تأثیرگذار بر فعالیتهای مورفولوژیکی رودخانه است. علاوه بر این، نتایج نشان داد که مناطق فرسایش پذیری متوسط تا زیاد و زیاد، عمدتاً منطبق بر مناطقی که دارای تشکیلات حساس به فرسایش (عمدتاً رسوبات کواترنری)، فاقد پوشش گیاهی مناسب و متراکم هستند و باعث ایجاد حرکات دامنه ای به بستر رودخانه میشوند.