Document Type : پژوهشی
Authors
Abstract
Variations in route and morphology of the rivers are among the important characteristics of floodplains. Since these variations occur within time scale, it is appropriate to study those using remote sensing techniques. This study aims to identify and extract part of Zarineh Rud river variation from 1989 to 2014 using landsat satellite images. To gain this objective, radiometric and geometric modifications have been carried out in the first phase. Afterward, the images have been developed by linear method for enhancing the resolution. Then, by principal component analysis and band combination, the best component and band were determined. By adding these components and bands to ArcGIS, the river range within the mentioned time span was extracted and analyzed. Furthermore, for quantitative analysis of the river route variation, curvature coefficient and Fereaktaly dimension indices were used to compare the different years. It was found that there is a low potential in river to have morphologic variations in different parts. This is due to the fact that there has been a negligible change in river flow rate since 2000. The highest variation is observed in 1989. Instability of the river route during the studied time span was very low, except for one of the river’s twists from the 1989 pattern. The results of river extraction methods also confirmed that principal component analysis for identifying the border line of the river is more appropriate than the other methods.
Keywords
مقدمه
تغییر مسیر و مورفولوژی مجرای رودخانهها از ویژگیهای مهم دشتهای سیلابی است و چون این تغییرات در مقیاس زمانی اتفاق میافتند، بنابراین مطالعهی آنها با فنآوری سنجش از دور نتایج بهتری در پی دارد (گوشال و همکاران[1]، 2010: 1798). برای بررسی و اندازهگیری روند و حجم تغییرات و نحوهی تغییرات نیز میتوان از عکسهای هوایی، تصاویر ماهوارهای و تحلیل مدل رقومی استفاده کرد (لان و همکاران[2]، 2004: 115). اکوسیستم رودخانهها کاملاً پویا بوده و مرزهای جانبی و مشخصات مورفولوژیکی آنها در طول زمان و به طور پیوسته در حال تغییر است (کسلر و همکاران[3]، 2013: 1). نظارت بر تغییرات مورفولوژیک، اساس و پایهی حل مشکلات و مسائل ژئومورفولوژی کاربردی بوده و طراحی و شناسایی فرایندهای آنها ضروری است. ژئومورفولوگها برای درک ماهیت و سرعت تغییرات به تشریح گذشته و حال - بهعنوان یک اصل ضروری- پرداخته و آیندهی فرایندها را پیشبینی میکنند (کوک[4] و ورنکمپ[5]،1990: 7). از طرف دیگر مطالعات ژئومورفولوژی، از مهمترین مباحث علم مهندسی رودخانه است که به بیان شکل هندسی، فرم بستر، پروفیل طولی آبراهه، مقاطع عرضی، تغییر شکلها و تغییر مکان رودخانه در طول زمان میپردازد (حافظی مقدس و همکاران،1391: 2). محققان مختلف در سرتاسر جهان به قابلیت تصاویر ماهوارهای و تلفیق آن با سیستم اطلاعات جغرافیایی جهت فراهم کردن اطلاعات کامل از وضعیت رودخانه و پایش تغییرات مکانی آن در فواصل زمانی مختلف اشاره کردهاند (سوریان، 1999: 1136؛ رینالدی[6]، 2003: 588؛ لی[7] و همکاران، 2007: 185؛ کوما و همکاران[8]، 2008: 1؛ سارکار و همکاران[9]، 2012: 63؛ پان[10]، 2013: 149؛ ارشد و همکاران، 1386: 180). پیشرفتهای اخیر علوم سنجش از دور از جمله بهبود قدرت تفکیک مکانی، زمانی و طیفی تصاویر ماهوارهای سنجندههای مختلف از یکسو، و ابداع شاخصها و فنآوری جدید در مطالعهی رودخانهها در طول دهههای گذشته از سوی دیگر باعث ایجاد نگرش مثبت محققان علوم رودخانهای در استفاده از فنآوری سنجش از دور شده است (وایتون[11]، 2009: 3؛ داس و ساراف[12]، 2007: 3620).
سارکار و همکاران[13] (2012) با استفاده از سنجش از دور و سیستم اطلاعات جغرافیایی، دینامیک رودخانهی براهماپوترا در هند را در فاصلهی زمانی 1998 تا 2008 بررسی نمودند. آنها با استفاده از تصاویر ماهوارهای IRS 1A LISS-I و IRS-P6 LISS_III و تحلیل آنها، عوامل مؤثر بر تغییرات مورفولوژی رودخانه در فاصلهی زمانی مورد مطالعه را شناسایی نموده و تصدیق کردند که تحلیل تصاویر ماهوارهای آخرین اطلاعات از وضعیت مورفولوژیکی رودخانه را در اختیار محققان قرار میدهد. پان[14] (2013) تغییرات حوضهی رودخانهی بانکورا را با استفاده از فنآوری سنجش و نقشههای توپوگرافی و تصاویر ماهوارهای لندست (سنجندههای MSS و ETM) در دورههای زمانی مختلف از دور مورد مطالعه قرار داده، شاخصهای مورفولوژیکی رودخانه از جمله ضریب خمیدگی، تقارن مقطع عرضی دره، نسبت پیچانرودی و ضریب بریدگی از تصاویر ماهوارهای را استخراج نمود. نتایج نشان داد که شاخصهای مورفولوژیکی رودخانه در فواصل زمانی مورد بررسی در حال تغییر بوده و این تغییرات در نواحی مختلف متفاوت میباشد.
محمدی و همکاران (1385)، در پژوهشی اثرات سیل مرداد 1380 شرق گلستان بر مورفولوژی رودخانهی مادرسو را بررسی نمودند. در این تحقیق برای بررسی خصوصیات مورفولوژیکی رودخانه در دورهی قبل از وقوع سیل، از نقشههای توپوگرافی 1:50000، تصاویر TM و ETM+ ماهوارهی لندست، عرض و عمق متوسط رودخانه و جهت بررسی وضعیت مورفولوژیکی رودخانه پس از وقوع سیل از نقشههای پلان و پروفیل طولی با مقیاس 1:2000 و پروفیل عرضی با مقیاس 1:100 استفاده گردید. یافتههای این محققان نشان داد که بعضی از خصوصیات مورفولوژیکی شامل طول قوس، طول موج، شعاع قوس و ضریب مئاندری در دو دورهی قبل و بعد از سیل تفاوت معناداری با هم دارند. مقصودی و همکاران (1389)، با استفاده از عکسهای هوایی و تصاویر ماهوارهای لندست سالهای مختلف و مقایسهی پارامترهای هندسی اندازهگیری شدهی آن سالها روند تغییرات مورفولوژیکی رودخانهی خرمآباد را بررسی کرده، نتیجه گرفتند پارامترهای هندسی به دست آمده در سه دورهی مورد مطالعه، تغییرات شکل پلان رودخانه را نشان میدهد. این محققان علت این تغییرات را تغییر کاربری اراضی اطراف رودخانه دانستهاند. جعفربیگلو و همکاران (1391)، در تحقیقی تغییرات بستر و ویژگیهای رودخانهی گیلان غرب در سالهای 1344 تا 1381 را با استفاده از عکسهای هوایی، تصاویر ماهوارهی TM و IRS بررسی کردند. پس از محاسبهی تغییرات بستر، تعداد مئاندرها و تغییرات طول رودخانه در سه دوره، نتیجه گرفتند به علت تأثیرات نوزمینساخت، تغییرات رخ داده در طی دورهی زمانی 1365 تا 1381 شدیدتر از دورهی دیگر بوده است. شریفیکیا و امیری (1392)، تغییرات الگوی مکانی رودخانهی هیرمند را با استفاده از عکسهای هوایی و تصاویر ماهوارهای IRS_P5 در بازههای زمانی مختلف بررسی نموده و نتیجه گرفتند محور رودخانه تغییرپذیری بین حداقل 5 تا حداکثر 31 درجه را تحمل کرده است.
با توجه به موارد ذکر شده، هدف این تحقیق شناسایی و استخراج تغییرات قسمتی از مسیر رودخانهی زرینهرود در فاصلهی سالهای 1989 تا 2014 میلادی مطابق با سالهای 1368 تا 1393 هجری شمسی با استفاده از تصاویر ماهوارهای لندست میباشد.
منطقهی مورد مطالعه
منطقهی مورد مطالعه قسمتی از رودخانهی زرینهرود به طول 59 کیلومتر از شهر میاندوآب تا دریاچهی ارومیه در استان آذربایجان غربی میباشد (شکل 1). رودخانهی زرینهرود با نام محلی جغاتو از دامنهی جنوبی کوههای چهل چشمه در 35 کیلومتری شمالشرقی مریوان سرچشمه گرفته و طول شهرستانهای تکاب، شاهیندژ و میاندوآب را پیموده و سرانجام از گوشهی جنوب شرقى به دریاچهی ارومیه میریزد. این رودخانه از نوع دایمی بوده و با طول 302 کیلومتر، ارتفاع سرچشمه 2500 متر، ارتفاع ریزشگاه 1275 متر، شیب متوسط 4 درصد، بارش متوسط سالانه 380 میلیمتر، میانگین آبدهی ماهانه 5/139 میلیون متر مکعب و متوسط آبدهی 1813 میلیون متر مکعب در سال، دارای رژیم سیلابی است. سد بوکان میزان آب خروجی این رودخانه را تنظیم میکند. در گذشته سیلابهای ناشی از این رودخانه روستاهای زیادی را در بر میگرفت. با توجه به نقشهی زمینشناسی منطقه، این رودخانه از سنگهای دگرگونشده در جنوب و جنوب غربی سرچشمه گرفته و گرانیت، فیلیت و مرمر نیز پیرامون رودخانه را در برگرفتهاند. همچنین سنگهای آتشفشانی دگرگون شـده در قسمتهای شرقی رخنمون داشـته و در بخشهای مرکزی و غرب رودخانه، توفهای کواترنری، ماسه سنگ، شیل و آهک به صورت پراکنده وجود دارند (علمیزاده و همکاران، 1393: 133).
شکل (1) منطقهی مورد مطالعه
مواد و روش
در این تحقیق از نرمافزارهای ArcGIS10.2 جهت ایجاد پایگاه داده، رقومی کردن مسیر رودخانه و انجام تجزیه و تحلیل و از ENVI5 جهت پردازش تصاویر استفاده شده است. تصاویر ماهوارهای مورد استفاده در این تحقیق، مربوط به سنجنده TM ماهوارهی لندست 5 در سال 1989 با 7 باند طیفی و سنجندهی ETM+ ماهوارهی لندست 7 در سالهای 2000، 2004، 2010 با 7 باند طیفی و سنجندهی OLI ماهوارهای لندست 8 در سال2014، با 11 باند طیفی است. اندازهی پیکسل تصاویر این ماهواره 30 متر است و محدودهای با ابعاد 185در 185 کیلومتر در جهت عمود بر حرکت ماهواره را پوشش میدهد. همچنین برای تصحیح هندسی از تصویر باند 8 سنجندهی ETM+، گرفته شده در روز شانزدهم سال 2010 میلادی که دارای اندازهی پیکسل 15 متر است و منطقهای به عرض 185 کیلومتر را تصویربرداری میکند و از اطلاعات ژئورفرنس شده، استفاده شده است. به منظور بررسی تغییرات مسیر رودخانه از ضریب سینوزیته و برای کمّی کردن میزان تغییرات از بعد فراکتالی مسیر رودخانه استفاده شده است.
برای انجام این تحقیق تصاویر پس از تصحیحات رادیومتریک و هندسی، جهت افزایش تباین به روش خطی بسط داده شده، سپس با استفاده از روشهای تحلیل مؤلفههای اصلی و ترکیب باندی بهترین مؤلفه و ترکیب باندی مشخص شد. با انتقال این مؤلفهها و ترکیب باندی به نرمافزار محیط ArcGIS محدودهی رودخانه در سالهای مورد مطالعه استخراج گردیده و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت..
پیشپردازش دادههای ماهوارهای
عملیات پیشپردازش مورد نیاز برای آمادهسازی دادهها شامل دو مرحلهی کلی تصحیحات رادیومتریک و تصحیحات هندسی است. به منظور انجام تصحیحات رادیومتریک، دادههای تصویر طی دو مرحله، ابتدا از Digital number به تابش طیفی[15] و سپس به بازتاب طیفی[16] تبدیل شدند. استفاده از مقادیر بازتاب در مقایسه با مقادیر رادیانس، دو مزیت دارد: اول اینکه میتوان تأثیر کسینوس زاویهی زنیت خورشید متفاوت، به نسبت اختلاف زمانی بین برداشت دادهها را اندازهگیری کرد و دوم این که مقادیر مختلف تابش خورشیدی بیرون اتمسفر که ناشی از اختلافهای باند طیفی است، تصحیح میشود (چاندر و همکاران[17]، 2009: 895). پس از تصحیحات رادیومتریک، تصحیحات هندسی بر روی تصاویر پیاده شدند. برای تصحیح هندسی تصاویر، ابتدا نقاط کنترلی به تعداد قابل قبول و با پراکنش مناسب در هر دو تصویر مرجع و تصویر مورد استفاده انتخاب گردید؛ و پس از انجام این دو مرحله تصاویر برای انجام روشهای تحقیق آماده شدند.
پردازش دادههای ماهوارهای
پردازش تصاویر ماهوارهای و خوارزمیهای جداسازی آب و زمین در تصاویر ماهوارهای نقش مهمی در تحلیلهای بعدی دارد. لذا برای ارایهی بهترین خوارزمی جهت تفکیک و تشخیص خط ساحلی رودخانهها در تصاویر ماهوارهای، دقت زیادی به کار رفت. بهترین محدودهی امواج الکترومغناطیس برای جداسازی آب از زمین بخش مادونقرمز است. جذب تابش امواج مادون قرمز توسط آب و بازتابش زیاد آن توسط پوشش گیاهی و تا حدودی خاک، کنتراست خوبی بین آب و زمین ایجاد میکند (ویلسون[18]، 1997: 485).
اغلب سنجندهها برای به تصویر کشیدن سطح زمین در هر ناحیهی طیفی نمیتوانند از توان کامل خود استفاده کنند، از این رو، تصاویر تاریک و فاقد قابلیت نمایش مناسب هستند. چنانچه درجات خاکستری به گونهای تغییر داده شود که در تمامی محور سیاه و سفید مکعب رنگ گسترده شود، تباین بین نواحی تاریک و روشن افزایش یافته، موجب تفسیر بهتر تصویر میگردد. باید توجه داشت که روش بارزسازی روش مبتنی بر آزمون و خطاست (علویپناه، 1390: 487). نتایج حاصل از روشهای مختلف برای جداسازی مرز رودخانه نشان داد که بسط کنتراست به روش خطی به دلیل وجود دامنهی کامل درجهی روشنایی مغایرت بین آب و سواحل را به خوبی نشان میدهد؛ بنابراین ابتدا بر روی هر یک از باندها بهبود کنتراست به روش خطی انجام گردید و سپس جهت تعیین حدود رودخانه از تحلیل مؤلفههای اصلی[19] (PCA)، نسبت باندی و ترکیب باندی استفاده گردید.
تحلیل مؤلفههای اصلی 1(PCA):PCA روشی برای تبدیل و کاهش دادهها در سنجش از دور است (علوی پناه، 1390: 496) که میتوان دادههای چندطیفی یا چند باندی را در یک فضای چندبعدی تصویر نمود، با توجه به وابستگی یا همبستگی باندهای همسایه به یکدیگر، از تحلیل مؤلفههای اصلی با هدف دستیابی به مقادیر و مؤلفههای (ویژگیهای) جدیدی استفاده میشود که در آنها واریانس دادهها بیشتر و بنابراین میزان اطلاعات بیشتر و وابستگی بین این مؤلفهها کمتر از حالت اولیهی تصاویر است (فاطمی و رضائی، 1391: 123). در گذشته کاربرد تحلیل مؤلفههای اصلی صرفاً کاهش حجم دادهها بود، حال آنکه اطلاعات فراوان دیگری نیز با استفاده از PCA قابل استخراج است. یکی از مهمترین اطلاعات قابل استخراج از تحلیل مؤلفههای اصلی، اطلاعات مربوط به تغییرات حادث شده در تصاویر چندزمانهای است (علویپناه، 1390: 590).
شکل (2) تصویر PC2 در سال 1989 |
شکل (3) تصویر PC1 در سال 2000 |
شکل (4) تصویر PC2 در سال 2004 |
شکل (5) تصویر PC2 در سال 2010 |
شکل (6) تصویر PC2 در سال 2014
یکی از روشهای متداول برای تشخیص تغییرات به کمک دادههای ماهوارهای نسبتگیری باندی است: فرایند تقسیم پیکسلهای یک باند تصویر بر باند دیگر آن را نسبتگیری باندی گویند. استفاده از نسبتگیری باندی قابلیت بالایی در بارزسازی خواص طیفی عوارض مختلف و حذف یا کاهش اثرات نامطلوب ناشی از تغییرات نوردهی دارد (فاطمی و رضائی، 1391: 133).
محاسبهی میزان سینوزیته و بعد فراکتالی مسیر رودخانه در سالهای مختلف
بررسی میزان پیچش مئاندرها و سینوزیتهی مسیر رودخانه، مقایسهی میزان انحنای مسیر قطعات مختلف رودخانـه و در نـتیجه اظهار نـظر در مورد پیچش مسیر آن را آسانتر مـیسازد (بیاتی خـطیبی، 1391: 93).
جهت بررسی سینوزیتهی مسیر رودخانه از رابطهی زیر استفاده شد:
رابطهی (1)
رابطه (1) S میزان سینوزیته، T طول سینوزیته و L مسافت طولی خط مستقیم است (بیاتی خطیبی، 1391: 91).
جهت محاسبهی بعد فراکتال میتوان از روشهای مختلفی استفاده نمود که از آن جمله میتوان بعد خود متشابهی (Ds)، بعد اندازهگیری شده (d) و بعد شمارش خانه (Db) (گرس برگر[20]، 1983: 518) را نام برد. در این تحقیق جهت تعیین بعد فراکتالی از روش بعد شمارش خانه با استفاده از نرمافزار Fractalyse استفاده شده است.
بحث و نتایج
بررسی تغییرات نواحی رودخانه
بررسی تغییرات مسیر رودخانه در سالهای مورد مطالعه نشاندهندهی پتانسیل بسیار پایین رودخانه در ایجاد تغییرات در محدودهی رودخانه بخصوص از سال 2000 به بعد میباشد. دو عامل اساسی پتانسیل بسیار پایین تغییرات رودخانه عبارتند از: کاهش بسیار محسوس دبی رودخانه از سال 2000 تا سال 2014، به علت ایجاد سد در بالادست رودخانه و آبگیری بسیار زیاد مزارع اطراف از رودخانه است؛ به طوری که بستر رودخانه در سالهای اخیر دارای باریکهی بسیارکم پهنای آب بوده و هر چه به دریاچهی ارومیه نزدیک میشود، میزان دبی شدیداً کاهش پیدا میکند. در ژئومورفولوژی رودخانه مهمترین عامل ایجاد تغییرات رودخانهای دبیهای سیلابی است که با احداث سد این دبیها شدیداً کاهش یافته و عامل محرکه برای ایجاد تغییرات رودخانهای را از بین برده است. از طرف دیگر دیوارکشی و حفاظت از حریم باغات اطرافرودخانه باعث به حداقل رسیدن میزان تغییرات در محدودهی مورد مطالعه میشود. الگوی سینوسی رودخانه از سال 1989 تا سال 2014 تغییرات فوقالعاده کمی داشته است که هر چه به دریاچهی ارومیه نزدیک میشویم این تغییرات کاهش بیشتری دارد. بنابراین، شکلگیری الگوی فعلی رودخانه به زمان قبل از احداث سد برمیگردد و در طی سالهای مورد بررسی تغییرات معمولاً به صورت محلی میباشد.
برای بررسی دقیقتر، محدودهی مورد مطالعه به 9 مسیر طبقهبندی شده است؛ که مسیر اول از ساحل دریاچه شروع شده و به سمت بالادست رودخانه ادامه پیدا میکند. همانطوری که از اشکال 7 و 8 مشخص است، میزان تغییرات در هر دو مسیر 1 و 2 در طی سالهای مورد بررسی بسیار کم بوده و بیشترین و شاخصترین تغییرات اتفاق افتاده حذف یک پیچانرود از الگوی رودخانه است؛ به طوری که الگوی رودخانه در سال 2000 با از بین بردن پیچ مزبور مستقیم گشته است. الگوی کلی رودخانه در صورت فراهم شدن دبی مناسب به دلیل گسترش سازندهای بسیار فرسایشپذیر (تشکیلات رسی و سیلتی سدیمی) (شکل 16) و بسیار ریز، مستعد تغییرات بسیار زیاد و وسیع رودخانهای است؛ ولی عدم ورود دبی مؤثر در سالهای مورد بررسی باعث کاهش زیاد تغییرات شده است.
دوم، وجود یک پیچانرود بسیار شاخص در ورودی رودخانه به دریاچهی ارومیه میباشد. با توجه به این که محققان عمدتاً در بررسی رودخانههای دشتهای سیلابی، میزان تغییر و تحول پیچانرودها را به عنوان یک شاخص عمده برای بیان تغییرات محسوب میکنند، مسیر دوم فقط یک پیچانرود را نشان میدهد. در پیچانرود قوس خارجی معمولاً شدیدترین تغییرات رودخانهای اتفاق میافتد که باعث جابجایی بستر رودخانه و گسترش دشتهای سیلابی محدودهی رودخانه میشود. بررسی پیچانرود مسیر دوم نشاندهندهی هیچگونه تغییر مشخصی در طی سالهای مورد بررسی نیست؛ به طوری که بررسی میزان خمیدگی و زاویهی مرکزی پیچانرود مسیر دوم در سالهای مورد بررسی تغییری را نشان نمیدهد. در طی بررسی میدانی نیز از پیچانرود مزبور و بررسی داغآبهای پیچانرود مورد نظر، تغییرات داغآبها در طی سالهای مورد بررسی کمتر از 5 متر تشخیص داده شد. به طوری که بررسی بستر رودخانه نشان دهندهی کاهش بسیار محسوس در محدودهی مزبور بوده و بستر فعال رودخانه در حال حاضر عمدتاً به صورت باریکه میباشد.
شکل (7) رودخانه در مسیر اول |
شکل (8) رودخانه در مسیر دوم |
در مسیر سوم میزان تغییرات نسبت به مسیرهای 1 و 2 افزایش یافته است. بیشترین میزان تغییرات مربوط به سالهای 2000 تا 2004 و بیشتر از سالهای 2010 و 2014 است. با فاصله گرفتن از ساحل دریاچه ارومیه و افزایش میزان دبی، تغییرات نیز بیشتر میشود. عامل اصلی تغییرات رودخانهای در محدودهی مورد بررسی عمدتاً تفاوتهای محلی در کاربری و لیتولوژیکی بستر و سواحل رودخانه است. در مسیرهایی که میزان حفاظت از بستر و سواحل رودخانه بیشتر بوده، پتانسیل دبی رودخانه برای انجام تغییرات ژئومورفولوژیک بسیار پایین و به تبع آن میزان تغییرات بسیار کمتر شده است و در جاهایی که از سواحل رودخانه محافظت نشده است، میزان تغییرات به علت آزادی عمل رودخانه بیشتر بوده است. همچنین گسترش سازندهای فرسایشپذیر، هرچند به عنوان عامل کم اهمیت، در تغییرات رودخانهای نقش داشته است. میزان تغییرات در مسیر چهارم نسبت به مسیر سوم در طی سالهای مورد بررسی بسیار بیشتر بوده و به طوری که در سال 1989 نسبت به سال 2014 عمدتاً در نواحی قوسهای رودخانه تا حدود 100 متر بیشتر بوده است. مطلب مهم این است که در طی 25 سال فقط یک قطعشدگی در مسیر رودخانه اتفاق افتاده که نشاندهندهی دینامیک و توانایی کم رودخانه برای تغییر و تحول قوسهای رودخانه است. از طرف دیگر با توجه به اینکه یکی از ویژگیهای رودخانههای پیچانرودی زایش قوسهای جدید در امتداد مسیر رودخانه است، در طی چهار مسیر مورد بررسی نیز هیچ قوس جدیدی ایجاد نشده است؛ حتی آستانهی شروع قوسهای جدید نیز در مسیر دیده نمیشود (اشکال 9 و 10).
شکل (9) رودخانه در مسیر سوم |
شکل (10) رودخانه در مسیر چهارم |
بین مسیرهای مورد بررسی مسیر پنجم و ششم طی سالهای مورد بررسی، بیشترین میزان تغییرات رودخانهای را داشته، که عمدتاً به صورت تغییر مسیر و بستر رودخانه بوده است. در مسیر شمارهی پنجم آستانهی شروع قوس خوردگی در مسیر رودخانه در سال 2000 ایجاد شده که این خمیدگی در سالهای بعدی از بین رفته است. بررسی میدانی مسیر مورد مطالعه نشان داد که این قسمت از خمیدگی در سال 2000 به وسیلهی سیلاب به وجود آمده است. مسیر رودخانه به صورت تجاوز به باغات اطراف بوده که با انحراف مسیر رودخانه توسط کشاورزان به بستر اصلی، قوس خوردگی اصلی از بین رفته است. در مسیر ششم تغییرات رودخانه عمدتاً به صورت تغییر بستر رودخانه و کاهش و یا افزایش میزان قوس خوردگی پیچانرودها در سالهای مختلف بوده است؛ که با توجه به دینامیک محلی و زمانی رودخانه، سینوزیتهی مئاندرهای مورد بررسی افزایش یا کاهش یافته است. به طوری که بیشترین میزان تغییرات عمدتاً در قوسهای خارجی مئاندرهای رودخانه دیده میشود. کمترین میزان سینوزیته در سال 2004 و بیشترین میزان سینوزیته در سال 1989 بوده است(اشکال 11 و 12).
شکل (11) رودخانه در مسیر پنجم |
شکل (12) رودخانه در مسیر ششم |
در مسیر هفتم میزان تغییرات رودخانهای طی سالهای مورد بررسی کم و تغییرات عرضی بستر رودخانه بین 5 تا حداکثر 15 بوده است؛ در حالی که میزان تغییرات در مسیر هشتم بیشتر و تغییرات عرضی بستر و مسیر رودخانه و پارامترهای پیچانرودی رودخانه تغییرات بیشتری داشته است. در این مسیر رودخانه عمدتاً به صورت شریانی است؛ به طوری که بستر رودخانه به وسیلهی جزایر موجود در آن به صورت پراکنده درآمده و فقط طی جریانهای سیلابی بستر واحدی ایجاد میکند. بر همین اساس میزان خمیدگی رودخانه نیز در سالهای مورد بررسی تغییرات زیادی داشته است (اشکال 13 و 14).
شکل (13) رودخانه در مسیر هفتم |
شکل (14) رودخانه در مسیر هشتم |
مسیر نهم رودخانه در داخل شهر میاندوآب قرار گرفته است. در این محدوده به علت دیوارکشی بتونی محدودهی رودخانه، پتانسیل تغییرات رودخانهای از بین رفته و تغییر بستر رودخانه طی سالهای مورد بررسی عمدتاً در محدودهی دیوارههای محدودکنندهی رودخانه بوده است. تغییرات سال 1989 بسیار بیشتر از سالهای 2000 به بعد است. مهمترین عامل برتری دبی رودخانه در این سال نسبت به سالهای دیگر، بیشتر بودن آزادی عمل رودخانه در این سال نسبت به سالهای دیگر بوده است.
شکل (15) رودخانه در مسیر نهم |
شکل (16) سازندهای منطقهی مورد مطالعه |
بررسی روند تغییرات بعد فراکتالی و ضریب سینوزیتهی رودخانه نیز در سالهای مورد بررسی تأییدکنندهی نتایج بررسی مسیرهای نهگانهی محدودهی مورد مطالعه است؛ به طوری که میزان تغییرات در سالهای مورد بررسی بسیار کم بوده و تفاوت مسیرهای مورد بررسی بر مبنای بعد فراکتالی هم کم است که نشاندهندهی تغییرات بسیار کم مسیر رودخانه در سالهای مورد بررسی است (جدول 1).
جدول (1) روند تغییرات بعد فراکتالی و ضریب سینوزیته رودخانه در طی سالهای مورد بررسی
سال |
1989 |
2000 |
2004 |
2010 |
2014 |
خط مرکزی رودخانه (بعد فراکتالی) |
264/1 |
261/1 |
258/1 |
261/1 |
262/1 |
سواحل و کنارههای رودخانه (بعد فراکتالی) |
327/1 |
325/1 |
326/1 |
331/1 |
324/1 |
سینوزیته |
48/1 |
45/1 |
42/1 |
44/1 |
45/1 |
نتیجهگیری
نتایج حاصل از تفسیر بصری روشهای مورد استفاده در این تحقیق نشان میدهد که تحلیل مؤلفههای اصلی جهت تشخیص خط مرزی رودخانه از روشهای دیگر کاراتر است و در بین مؤلفههای اصلی، PC2 در سال 1989، PC1 در سال 2000، PC2 در سال 2004، PC2 در سال 2010، PC3 در سال 2014 کارایی بیشتری دارند. همچنین جهت تشخیص مسیر رودخانه - احتمالاً عمیقترین قسمت رودخانه- روش نسبتگیری باندی مناسب است. به طوری که در سالهای 1989، 2000، 2004، 2010 (تصاویر ETM+ ماهوارهی لندست 7) نسبت باند 5 به 1 و در سال 2014 (تصویر OLI ماهوارهی لندست 8) نسبت باند 6 به 2 از سایر نسبتها مناسبتر بوده است.
نتایج روشهای مورد استفادهی این تحقیق برای بررسی تغییرات رودخانه، نشاندهندهی پتانسیل بسیار پایین رودخانه برای ایجاد تغییرات مورفولوژیک در بخشهای مختلف است و دلیل آن کاهش بسیار محسوس دبی رودخانه از سال 2000 تا 2014 به علت ایجاد سد در بالادست رودخانه و آبگیری بسیار زیاد مزارع اطراف از رودخانه میباشد؛ به طوری که بستر رودخانه در سالهای اخیر دارای باریکهی بسیار کم پهنای آب بوده و هرچه رودخانه به دریاچهی ارومیه نزدیکتر میشود، کاهش میزان دبی شدت بیشتری دارد. در ژئومورفولوژی رودخانه، مهمترین عامل ایجاد تغییرات رودخانهای دبیهای سیلابی هستند که با احداث سد این دبیها به شدت کاهش یافته و عامل ایجادکنندهی تغییرات رودخانهای از بین رفته است. از طرف دیگر دیوارکشی و حفاظت از حریم باغات اطرافرودخانه باعث به حداقل رسیدن میزان تغییرات در محدودهی مورد مطالعه شده است. ناپایداری مسیر رودخانه نیز در طی سالهای مورد مطالعه به جز حذف یک پیچانرود از الگوی سال 1989 رودخانه، بسیار کم بوده است.
[1]- Ghoshal et al.,
[2]- Lane et al.,
[3]- Kessler et al.,
[4]- Cook
[5]- Doornkamp
[6]- Rinaldi
[7]- Lu
[8]- Kummu et al.,
[9]- Sarkar et al.,
[10]- Pan
[11]- Wheaton
[12]- Das and Saraf
[13]- Sarkar et al.,
[14]- Pan
[15]- Radiance
[16]- Reflectance
[17]- Chander et al.,
[18]- Wilson
[19]- Principle Component Analysis
[20]- Grass Berger