Document Type : پژوهشی

Authors

Abstract

 
                        Dr. M. Rajabi[1], K. khoshdel[2]
 
Abstract
The study area is Ahrchay upstream basin. Because of the mountainous region is a sensitive area in terms of erosion. Most parts of the basin, are permanent. When Ahrchay branches arrive the flat area, the river meanders be converted. Ozomdel Varzeghan Plain, as a result of blockage by volcanic activity has occurred near the village of Sghendel. Digging trenches and sediments of the seabed by Ahrchay cause appears to have been made. In spring and late winter rainfall and melting snow caused river flooding is causing erosion and transportation of sediments found there by the river. In areas where the slope is to slow the stream sediment deposition. The material in foothill and lowland areas has formed alluvial terraces. In this study the geomorphic characteristics of the terrace deposits is investigated. For this study, 15 out of deposits terraces for grain harvested. Charts on different parameters such as (MD), (MZ), (QI), (SKG) and (SKI) is extracted and were analyzed separately. Grading of terraces and other characteristics of sediments show also features river terrace.



1 Professor of Geomorphology, University of Tabriz mrajabi@tabrizu.ac.ir


2 Geomorphology Ph.D. student, University of Tabriz Khoshdel8@tabrizu.ac.ir

Keywords

مقدمه

دوره­ پلیو-کواترنر و کواترنر نقش مهمی در به وجود آمدن سازندهای سطحی ایران داشته است. سازندهای سطحی تراس­های آبرفتی و دریاچه‌ای محیط­های مناسبی برای تجمع انسان­ها هستند، لذا بررسی آنها از دیدگاه ژئومورفولوژی ضروری است. تراس­های آبرفتی و دریاچه­ای در حین ارزشمند بودن، به دلیل فعالیت­های کشاورزی، خیلی زود در معرض فرسایش قرار می­گیرند. در این میان نباید نقش سیلاب­های بزرگ را در تغییرات تراس­های اطراف رودخانه­ها نادیده گرفت. از جمله نهشته­های مربوط به دوره­ی کواترنر پادگانه­های آبرفتی هستند که رسوباتی با اندازه­های مختلف دارند. اندازه­ی ذرات به رژیم جریان در زمان نهشته شدن بستگی دارد. پادگانه­ها سطح قدیمی رودخانه را نشان می­دهند.

مطالعات متعددی در خصوص جنبه­های مختلف تراس­ها و نهشته­های آنها صورت گرفته است. به عنوان مثال: فاطمی و عقدا در سال (1380)، با استفاده از عکس­های هوایی، نمونه­برداری از رسوبات پادگانه­ها و بستر رودخانه­ی کرخه و انجام کار آزمایشگاهی بر روی رسوبات، به این نتیجه رسیدند که پایین بودن درجه­ی تراکم، متفاوت بودن جنس لایه­ها و چسبندگی کم لایه­های در معرض فرسایش، عمده­ترین دلایل فرسایش کناری رودخانه­ی کرخه بوده است. چشمی و همکاران (1387)، رسوبات آبرفتی گستره­ی تهران را مطالعه کرده و با در نظر گرفتن خطوط اصلی چینه­شناسی، آبرفت­ها را به چهار گروه از قدیم به جدید تقسیم کردند. از دیگر پژوهش­های صورت گرفته در ایران، به مطالعات معینی و همکاران (1388)، در مورد تعیین سن پادگانه­ها در حوضه­ی آبریز طالقان می­توان اشاره نمود که به روش لومینسنس انجام شده است. آنها با نمونه­برداری از پادگانه­ها، سن هر یک را تعیین نموده و در نهایت با توجه به آهک موجود در پروفیل­های خاک، خصوصیات اقلیم گذشته را تا حدودی تخمین زده‌اند. سوگی[1](1993)، در مقاله­ای تحت عنوان توسعه­ی تراس رودخانه، به وسیله­ی فرایندهای فلوویال همزمان و تغییرات آب و هوایی نتیجه می­گیرد که: هر سه تراس موجود در رودخانه­ی یوسویو از نظر ژنتیکی مشابه هم هستند. ماکزیمم میانگین اندازه­ی گراول در بستر رودخانه­های حاضر نشان می­دهند که نیروهای بستر مواد انتقال یافته سیلاب­های بزرگ ناشی از باران­های سنگین طوفانی هستند..

سالدانا و آیبانز[2] (2004)، ارتباط تشکیل تراس­ها با عوامل تکتونیک و ترکیب اکولوژیکی را مورد بررسی قرار داده و نتیجه گرفتند، مناطق دارای پوشش گیاهی متراکم، کمتر از تراس­های دارای پوشش گیاهی ضعیف در معرض تخریب واقع شده­اند. یک مدل سه­بعدی از توسعه­ی تراس­های کوارترنر، شبیه­سازی استراتوگرافی تراس و دوره­های نامتقارن نشان می­دهد که تراس­های آلیر از آب و هوا و تکتونیک به صورت توأم تأثیر پذیرفته است (ولدکمپ[3]، 1992: 5). این پژوهش به وسیله­ی مدل سه ­بعدی LIMTER شبیه­سازی شده و نتیجه­ی آن تأثیر دینامیک­های درونی زمینی و تغییرات آب و هوایی را در تراس­های آلییر ثابت می­کند. تکتونیک محلی نقش اصلی را در ساختار و توسعه داشته است.

در حوضه­ی اهرچای علیا نیز تحقیقاتی به شرح ذیل انجام شده است که از آن جمله به موارد ذیل می­توان اشاره کرد: جداری عیوضی (1372)، ژئومورفولوژی دره­ی اهرچای؛ مهندسان مشاوران بند­ آب (1367)، ژئومورفولوژی و زمین­شناسی حوضه­ی اهرچای برای مطالعه­ی سد ستارخان؛ و روستایی (1379)، در پژوهشی به بررسی دینامیک لغزش­های زمین و علل وقوع آن با استفاده از روش­های مورفومتری در حوضه­ی اهرچای پرداخته و در خصوص تشکیل نهشته­های سطحی در مورد تراس­های اهرچای بحث نموده­ است. به نظر وی تراس­های رودخانه­ای و آبرفتی اهرچای به صورت تو در تو در کنار هم قرار گرفته و با جهت غربی به شرقی در کنارهای رودخانه­ی اصلی مستقر شده­اند. تراس­های قدیمی در ارتفاعات بالاتر و تراس­های جدید در کنار رودخانه قرار گرفته­اند. به عقیده­ی این محقق این تراس­ها در نتیجه­ی مسدود شدگی این مناطق در دوران سوم و پر شدگی دشت ورزقان و حمل مواد تخریبی و رسوبات توسط آب­های جاری به درون دریاچه و تشکیل رسوبات چندین متری بعد از بین رفتن دریاچه به وجود آمده و به صورت خاکریز در جبهه­های کوهستان باقی مانده است (روستایی، 1379: 100). مهندسان مشاور جامع ایران در طرحی با عنوان اهرچای علیا، حوضه­های ورزقان‌چای و داش­کسن - از زیرحوضه­های اهر­چای علیا- را جداگانه بررسی نـموده­اند. باباخانی و ریو (1369)، نقشه­ی زمین­شناسی چهارگوش اهر را در چهارچوب شرح نقشه­ی زمین­شناسی 1:250000 اهر شرح و تحولات زمین­شناسی و سازندهای آن و عوامل تکتونیزه را در چهارگوش اهر، به صورت مختصر بیان کرده­اند. مطابق این منبع، در دوران سوم، به دلیل حمل مواد تخریبی و رسوبا آنها در دریاچه و تشکیل رسوبات به ضخامت چندین متر به از بین رفتن دریاچه­ منجر شده و در نهایت تراس­هایی به وجود آمده که در شرایط کنونی این تراس­ها به صورت خاکریز در جبهه­های کوهستان باقی مانده است.

حوضه­ی اهر چای علیا، از جمله حوضه­هایی ‌است که در دوره­ی پلیو-کواترنر و کواترنر، دچار تغییرات ‌و ‌تحولات زیادی شده است. این حوضه از لحاظ توپوگرافی یک محدوده کوهستانی است، لذا عوامل تکتونیکی، نئوتکتونیکی، مورفوژنز و شرایط آب و هوایی، ویژگی­های توپوگرافی، وضعیت زمین­شناسی و سیستم­های فرسایشی و... تأثیر زیادی بر ریخت­شناسی آن داشته­اند‌. هدف این تحقیق شناسایی تراس­های منطقه و بررسی نهشته­های موجود در آنها با استفاده از گرانولومتری (بررسی‌های آزمایشگاهی)، بررسی­های میدانی و تکنیک سیستم اطلاعات جغرافیایی است. نتایج این پژوهش در برنامه­ریزی­های محیطی ‌و‌ عمرانی منطقه حائز اهمیت است.

موقعیت جغرافیایی حوضه­ی اهرچای علیا

منطقه­ی مورد مطالعه حوضه­ی اهرچای علیا است که بین عرض­های 38درجه و 24 دقیقه و 38 درجه و40 دقیقه شمالی و طول­های 46 درجه و 21 دقیقه و 46 درجه و 43 دقیقه شرقی واقع شده است (شکل 1). رودخانه­ی اصلی اهرچای از جنوب آن عبور می‌کند. پیوستن شبکه­های فرعی به آن، زمینه­ساز توسعه­ی دشت و ایجاد تراس­های آبرفتی و آشکار شدن تراس­های دریاچه­ای شده­ است.

 شکل (1) موقعیت جغرافیایی حوضه ی اهرچای علیا

منطقه­ی مورد مطالعه از نظر توپوگرافی، منطقه­ای کوهستانی با دامنه­های تقریباً پرشیب، منطقه­ی پایکوهی و دشت را شامل می‌شود. مرتفع­ترین نقطه­ی آن 2724 متر و پست­ترین نقطه­ی آن در خط­القعر رودخانه­ی اهرچای، 1640 متر بالاتر از سطح دریای آزاد ارتفاع دارد. این منطقه دارای اقلیم مرطوب سرد است. رودخانه­ی اهرچای علیا به عنوان سیستم زهکشی اصلی منطقه، دارای رژیم نامنظم و طغیان فصلی است. یکی از ویژگی­های مشخص منطقه وجود تراس­های رودخانه­ای جوان و قدیمی است که می­تواند به عنوان یکی از عوامل و اشکال ژئومورفولوژیکی مورد مطالعه و تجزیه و تحلیل علمی قرار گیرد.

مواد و روش

الف- مواد تحقیق

جهت بررسی تغییرات مورفولوژیک منطقه­ی مورد مطالعه از مواد و روش­های زیر استفاده شده است:

1- نقشه‌های توپوگرافی 1:50000 و 1:25000، برای تجزیه و تحلیل توپوگرافی منطقه­ی مورد مطالعه؛

2- نقشه­ی ‌زمین‌شناسی 1:100000 برگ­های ورزقان، خارورنا، تبریز و خواجه؛

3- نرم‌افزارهای آماری و تکنیک سیستم اطلاعات جغرافیایی و سنجش از دور برای ترسیم نقشه­ها و استخراج و تحلیل اطلاعات؛

4- استفاده از دستگاه شیکر (شکل 2) و آون و... برای گرانولومتری رسوبات در آزمایشگاه؛

5- تصاویر ماهواره­ای؛

6- عملیات صحرایی؛

ب- روش تحقیق

در این تحقیق، علاوه بر بررسی منابع و ‌مطالعات میدانی، برای گردآوری داده­ها از روش ‌آزمایشگاهی استفاده شده است. در مطالعات میدانی، جهت شناسایی عوارض ژئومورفولوژی (پادگانه­های آبرفتی) و برداشت نمونه­ها از منطقه­ی مورد مطالعه بازدید به عمل آمده و سعی بر این بوده است که تحقیق به دقت و به ترتیب انجام گیرد تا نتیجه ی دقیق‌تری به دست آید. مراحل کار و انجام تحقیق به شرح ذیل است:

ـ انجام کارهای آزمایشگاهی

یکی از روش­های مورد استفاده تحقیق نقش عوامل رودخانه­ای بررسی­های رسوب‌شناسی است. بدین منظور نمونه­های برداشت شده با استفاده از شیکر در اندازه‌های مختلف با قطرهای 2 میلی‌متر، 1 میلی‌متر، 50/0 میلی­متر، 250/0 میلی­متر، 125/0 میلی­متر و 075/0 میلی‌متر دسته‌بندی شد.   

 

شکل (2) دستگاه شیکر برای الک کردن رسوبات

روش انجام آزمایش: مقدار قابل توجهی از رسوب را با روش یک چهارم و یا با دستگاه جداکننده­­ی مکانیکی و به صورت تصادفی، مقداری نمونه خاک توسط رابطه­ی (1) با حدود تقریبی معین جدا شد.

رابطه­ی (1)   

پارامترهای اندازه­گیری شده در نمونه­ها به صورت زیر است:

MZ: که حد متوسط ذرات است و با علامت Mz و با رابطه­ی (2) مشخص می‌شود.

رابطه­ی (2)   

QD: در این اندیس که به وسیله­ی رابطه­ی (3) محاسبه می‌گردد، فقط می‌توان جور شدگی وسط منحنی را اندازه گرفت.

رابطه­ی (3)   

در انحراف معیار ترسیمی جامع که توسط فولک ارایه شده است، حدود 90 درصد توزیع ذرات در منحنی اندازه‌گیری شده و جور شدگی بهتری را نشان می‌دهد و با رابطه­ی (4) محاسبه می‌شود (حرمی، 1377).

رابطه­ی (4)   

نوع جور شدگی ذرات بر اساس مقدار انحراف معیار در یک سری رسوبات توسط فولک ارایه شده است.

- انحراف معیار کمتر از 35/0= جورشدگی بسیار خوب؛

- انحراف معیار کمتر از 35/0 تا 5/0= جورشدگی خوب؛

- انحراف معیار کمتر از 5/0 تا 71/0= جورشدگی خوب متوسط؛

- انحراف معیار کمتر از 1 تا 2= جورشدگی بد؛

- حراف معیار کمتر از2 تا 4= جورشدگی بسیار بد؛

- حراف معیار بیشتر از 4= جورشدگی بی‌نهایت بد.

مقدار کج شدگی از دیگر پارامترهای آماری است که از روی شکل دانه‌ها تعیین می‌شود. از کج­شدگی برای تعبیر و تفسیر محیط رسوبی و فرآیندهایی که باعث حمل و نقل شده‌اند، استفاده می‌شود. به عنوان مثال، اگر ذرات تشکیل­دهنده­­ی رسوب از نوع دانه‌ریز از قبیل رس و سیلت باشد، دنباله­ منحنی به طرف راست رفته و نشان­دهنده­ رسوب‌گذاری در یک محیط آرام است و اگر دنباله­ منحنی متمایل به چپ باشد، نشان­دهنده­ی­ فراوانی ذرات دانه درشت در محیط‌های پرانرژی است (حرمی، 1377). مقدار کج‌شدگی به روش­های مختلف اندازه‌گیری می‌شود که یکی از این روش­ها، روش مقدار کج­شدگی است که با رابطه­ی (5) محاسبه می­شود.

رابطه­ی (5)    

اگر SKqQ مثبت باشد نشان­دهنده­ی فراوانی ذرات دانه درشت است، ایراد اصلی این روش این است که کج­شدگی در قسمت مرکزی منحنی، اندازه‌گیری می‌شود و جور شدگی رسوبات نیز در مقدار آن اثر فراوان دارد.

بحث و نتایج

الف-تراس­های رودخانه­ای

تراس­های رودخانه­ای نشانه­ی فرسایش در مواد پر شده به وسیله­ی رودخانه­ها و جریانات سطحی هستند. تراس­های رودخانه­ای در دشت ازمدل مستقیماً روی رسوبات دریاچه‌ای قرار گرفته و قابل مشاهده هستند. این رسوبات از نظر لحاظ جنس، اندازه­ی مواد و نوع ترکیب، کاملاً متفاوت از لایه­ی زیرین هستند. این موضوع، نشانه­ی جاری شدن رودخانه بعد از پر شدن دریاچه­ی رودخانه­ای است. بعد از پر شدن دریاچه، اولین تراس رودخانه­ای روی تراس دریاچه­ای شکل گرفته است (شکل 3 و 5). مواد رسوبی در بعضی مناطق خیلی درشت و در بعضی موارد ریزدانه است. به نظر می­رسد در این موارد، رودخانه با ایجاد پیچان، موجب ته­نشینی مواد ریزدانه شده است (شکل 3).

 

شکل (3) نمونه­ای از تراس رودخانه­ای در دشت ازمدل ورزقان

غیر از این تراس، مسیر پیوستن رودخانه­هایی مانند کرویق­چای، یاشیل­چای، اولی­چای از طرف شمال و اره­جان­چای و ورزقان­چای از جنوب، که در هر دو طرف دارای ارتفاع متفاوت و متشکل از مواد درشت دانه هستند، جزو مناطق حاصلخیز روستاهای اطراف این رودخانه محسوب می‌شوند. در بالادست این رودخانه­ها که از محدوده­­ی رسوب­های دریاچه­ای خارج مانده­اند، تراس­های قدیمی و تودرتو آشکارا قابل مشاهده است. بیشتر این تراس­ها روی رسوبات دریاچه­ای کواترنر قرار گرفته­اند (شکل 4).

 

شکل (4) تراس­های رودخانه­ای دوریق‌چای از شاخه­های فرعی اهرچای

ب- تراس دریاچه­ای

در آب و هوای گـرم و مرطوب که میزان بارنـدگی زیاد است، رسوبات آواری بـه مقدار زیادی وارد دریاچه می­شود. در چنین شرایطی رسوبات دانه­ریز (در حد سیلت و رس) به فرم معلق به نواحی مرکزی دریاچه حمل شده و در یک محیط آرام رسوب می­کنند. طبقه­بندی در این رسوبات به فرم لامیناسیون افقی است. ممکن است در مواقع سیلابی بر اثر ورود مقدار زیادی رسوب آواری به دریاچه، رسوبات دانه درشت تا اعماق دریاچه پیش رفته و در رسوبات نواحی عمیق طبقه­بندی شوند (حرمی، 1377). لایه­بندی تراس­های دریاچه­ای با رنگ­های مختلف نشان­دهنده­ی چگونگی فرسایش منشأ آنها است. این مواد به علت سست بودن و عدم سخت­شدگی خیلی راحت در معرض فرسایش قرار می­گیرد.

 

شکل (5) طبقات ارتفاعی و موقعیت دشت در حوضه­ی اهرچای علیا

از آنجایی که دشت ورزقان در ارتفاع 1640 و 1756 متر قرار گرفته است (شکل 5)، احتمالاً دریاچه­ی قدیمی پشت آتشفشان نزدیک روستای سغندل نیز در چنین ارتفاع شکل گرفته است. بعد از پر شدن دریاچه به وسیله­ی رسوبات اطراف، رودخانه بر روی رسوبات دریاچه­ای جریان پیدا کرده، از روی آتشفشان سرریز شده و بستر خود را به عمق می­برد (شکل 6).

 

شکل (6) نمایی از کوه آتشفشانی سغندل

با عمیق­تر شدن بستر به وسیله­ی رودخانه، هم رسوبات دریاچه­ای (تراس­های دریاچه­ای) و هم رسوبات رودخانه­ای (تراس­های رودخانـه­ای) نمایان شده­اند. وجود ترانشه در داخل شـهر ورزقان این مطلب را تأیید می­کند (شکل 7). شواهدی کاملاً مشخص از آن در پیشکوه­های کوه­های جنوب منطقه وجود دارد. در داخل دشت هم تعدادی از تراس­های دریاچه­ای مشاهده می‌گردد. تنها وجه تمایز تراس­های دریاچه­ای با رودخانه­ای در اندازه­ی دانه­بندی رسوبات است. با عنایت به ارتفاع 1756 متری این منطقه، تمامی این محدوده در نزدیکی روستای سغندل تا ارتفاع منحنی میزان 1756 متری در سیطره و نفوذ رسوبات دریاچه­ای بوده­اند. در اطراف ترانشه سه‌راه سونگون شهر ورزقان، بالاترین سطح تراس دریاچه­ای را در برخورد با تراس­های آبرفتی قابل مشاهده است (شکل 7). غالباً رسوبات دریاچه­ای توسط رسوبات رودخانه­ای احاطه شده­اند، در این رسوبات تغییرات شدیدی از رخساره­های دریاچه­ای به رودخانه­ای مشاهده می­شود.

 

شکل (7) تصویر رسوبات رودخانه­ای دشت ازمدل ورزقان روی رسوبات ریز دریاچه­ای

توالی تیره و روشنی لایه­ها در رسوبات دریاچه­ای، لامیناسیون­های متناوب را نشان می­دهد. بررسی­ها (حاکی از این است که رسوبات دریاچه­ای بیشتر شبیه رسوبات ساحلی و دلتایی بوده و با پسروی دریاچه، رسوبات رودخانه­ای روی رسوبات دریاچه­ای نهشته شده­اند. چنین پروسه­ای نشانه­ای از مراحل نهایی پر شدن دریاچه است. شایان ذکر است که در یک توالی عمودی از رسوبات پر شده­ی دریاچه، دانه­ها به طرف بالا افزایش می­یابد. این پدیده را به عنوان نـمونه می­توان در شرق روستای دیزج­ملک و گویجه سلطان، اره­جان، علویق و کاسین مشاهده کرد و حتی قبرستان روستای دیزج­ملک روی رسوبات محدوده مورد نظر رسوبات دریاچه­ای قرار گرفته است. لوگ­های زمین­شناسی سازمان آب منطقه­ای استان آذربایجان شرقی و اردبیل در داخل دشت حاکی از ریز بودن مواد از نوع سیلت و رس و ماسه ریز می­باشد که به صورت لایه لایه تا نزدیک سنگ بستر ادامه دارد. قبل از سنگ بستر، آخرین لایه مواد تخریبی است. این مواد در طول رودخانه و در وسط تقریباً همگن هستند، ولی در بعضی نقاط اطراف و در گوشه و کنار دشت ناهمگنی دیده می­شود؛ که احتمالاً ورود رودهای فرعی به دشت و اتصال آن به رودخانه که در زمان دریاچه بودن به دریاچه وارد می­شدند، در ناهمگنی آنها بی­تأثیر نیست. تقریباً تمام قسمت­های منطقه که در زیر سیطره­ی رسوبات دریاچه­ای هستند، به صورت آبی و دیمی زیر کشت برده شده است. بیشتر مناطق آبی به کشت یونجه اختصاص یافته است و به تثبیت مواد ریزدانه کمک می کند و قسمت‌های کشت دیمی، با پایین رفتن رودخانه در شیب واقع شده­اند و همیشه در معرض فرسایش قرار دارند. سرخ بودن رودخانه­ها در هنگام بارندگی و سیلاب نشان­دهنده­ی استعداد بالای رسوب­دهی این تراس­ها است.

دانه­بندی رسوبات آبرفتی تراس­های دشت

دانه­بندی که یکی از روش­های پی بردن به ژنتیک رسوبات آبرفتی می­باشد، در تراس­های منطقه به کار گرفته شده و پارامترهای مختلف از آن استخراج شده است. دانه‌بندی یا گرانولومتری از سه محل به نام محل­های نمونه‌های 5، 10 از سه­راه دیزج­ صفرعلی ورزقان، نمونه‌های 14، 13، 12، 11، 9، 7، 2، 1 از سه­راه سونگون ورزقان و نمونه‌های 15، 8، 4 ،3 از جنوب سد خاکی ورزقان در ترانشه­ی مسیر جاده­ی ورزقان ـ دیزج­ملک برداشت شده و بعد از تجزیه­ی آنها، کود فی نمونه ثبت و در کنار یکدیگر قرار داده شده‌اند (جدول 1). نمودارهای زیر با واحد کود فی ترسیم شده­اند (شکل 8). از روی نمودارها، پارامتری مختلفی مانند (MD) میانه، (MZ) میانگین، (QI) انحراف معیار ترسیمی جامع (QD)، (GSD)، (SKG) مقدار کج­شدگی (SKI) استخراج و جداگانه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته‌اند (جدول 2).

جدول (1) داده­های دانه­بندی رسوبات دشت از مدل ورزقان

نمونه

1

2

3

4

5

6

7

8

9

10

11

12

13

14

15

کود فی

Ø

درصد تجمعی

درصد تجمعی

درصد تجمعی

درصد تجمعی

درصد تجمعی

درصد تجمعی

درصد تجمعی

درصد تجمعی

درصد تجمعی

درصد تجمعی

درصد تجمعی

درصد تجمعی

درصد تجمعی

درصد تجمعی

درصد تجمعی

2-

16/11

82/6

7

28/3

45/11

4/5

25/5

82/23

14/7

12/7

92/7

11/5

65/3

26/8

48/15

25/1 -

49/5

8/31

22/33

82/34

99/55

54/26

94/35

82/23

12/36

09/29

78/30

55/27

48/25

12/41

56/53

1-

91/82

06/ 66

68/56

9/78

3/81

76/59

95/70

46/81

12/67

52/50

59/48

69/56

27/60

41/68

08/70

0

33/91

74/84

48/76

2/95

23/91

48/83

26/92

41/90

59/85

89/71

91/72

44/88

77/87

25/82

62/82

2

45/98

56/95

94

44/99

99/97

78/98

29/99

5/97

12/96

65/90

76/92

28/99

74/98

64/93

51/95

3

100

100

100

100

100

100

100

100

100

100

100

100

100

100

100

 

شکل (8) نمودارهای نمونه­های برداشت شده از منطقه­ی ازمدل ورزقان


 

ادامه ی شکل (8) نمودارهای نمونه­های برداشت شده از منطقه­ی ازمدل ورزقان
جدول (2) پارامترهای آماری دانه­بندی تراس­های دشت ازمدل ورزقان

میانگین

15

14

13

12

11

10

9

8

7

6

5

4

3

2

1

نمونه

427/0

79/0

3/0

65/0

8/0

1

75/0

41/0

42/0

39/0

55/0

12/0-

45/0

69/0

51/0

35/-

MD

399/0

79/0

58/0

71/0

67/0

94/0

93/0

47/0

1/0-

46/0

72/0

12/0

37/0

86/0

6/0

007/0

MZ

84/0

5/1

98/0

78/0

88/0

3/1

19/1

88/0

315/0

77/0

98/0

63/0

75/0

78/0

88/0

02/0-

QD

228/1

565/1

475/1

16/1

235/1

66/1

625/1

4/1

185/1

15/1

3/1

115/1

925/0

55/1

3/1

065/1

GSD

265/1

4/1

38/1

12/1

24/1

58/1

49/1

3/1

16/1

09/1

23/1

13/1

91/0

5/1

32/1

1/1

QI

263/0

8/0

29/0

08/0

15/0-

05/0

14/0

06/0

386/0

1/0

38/1

31/0

14/0-

14/0

08/0

5/0

SKG

215/0

5/1

31/0

31/0

01/0

04/0

153/0

15/0

52/0

14/0

19/0

56/0

925/0

08/0

08/0

51/0

SKI

اطلاعات مندرج در جدول حاکی از این است که ضریب متوسط SKG یا مقدار کج­شدگی 263/0 است. کمترین ضریب 135/0 مربوط به نمونه­ی 4 و بیشترین 797/0 مربوط به نمونه­ی 15 است (جدول 2).

جمع MD یا میانه 427/0 درصد است. میانه از محلی به محل دیگر متغیر بوده و دلالت بر تغییر قدرت رودخانه در قسمت­های مختلف دارد. محل­های برداشت نمونه احتمالاً از قسمت­های مختلف رودخانه­ی قدیمی بوده است. بیشترین آن در نمونه­ی 11 مربوط به یکی از نمونه‌های تراس سه­راه سونگون ورزقان و کمترین آن 35/0- مربوط به نمونه­ی 8 تراس جنوب دریاچه­ی ورزقان در کنار جاده­ی ورزقان – دیزج ملک است (جدول 2).

MZ یا میانگین از روی سه نقطه­ی منحنی گرانولومتری مشخص شده است. نمونه‌های منطقه با میانگین 399/0 بین اعداد 1/- و 94/0 بوده و از الگوی خاص پیروی نمی‌کنند. علت این تغییرات، احتمالاً متفاوت بودن شیب نقاط برداشت موقع رسوب‌گذاری رودخانه است. این روش بهتر از میانه می‌باشد؛ زیرا محاسبه­ی آن در روی سه نقطه­ی منحنی و آسان­تر است (جدول 2). 

علامت انحراف معیار ترسیمی جامع که توسط فولک ارایه شده است، یکی از بهترین روش­های پیدا کردن جور شدگی است؛ چون حدود 90 درصد منحنی در آن توسط فرمول محاسبه می‌شود. طبق جدول فولک متوسط داده‌ها با 265/1 در ردیف جور شدگی بد قرار می‌گیرد. در بین داده‌ها فقط یک مورد با کمترین عدد 909/0 در جور شدگی متوسط و بقیه در ردیف جور شدگی بد قرار دارند. بیشترین عدد جور شدگی 576/1 در نمونه­ی 11 می‌باشد (جدول 2). جور شدگی بد از خصوصیات رسوبات رودخانه‌ای است که نشانه‌های قدیمی آن در تراس­ها مشاهده می‌شود.

کج­شدگی هم یکی از شاخص­های تجربی است که با آن می‌توان نامتقارن بودن مواد را از روی منحنی استخراج نمود. از روش‌های کج­شدگی که فولک استفاده کرده است، کج­شدگی ترسیمی جامع یا Ski است که در منطقه­ی مورد مطالعه ضریب متوسط آن 215/0، کمترین ضریب 925/0 مربوط به نمونه­ی 4 و بیشترین ضریب 763/0 متعلق به نمونه­ی 15 است. در وضعیت تقارن منحنی دانه‌بندی فولک بین 3/0- الی 1/0 و به سمت ذرات ریزدانه است (جدول 2).

شکل دانه­های رسوبات یکی از راه­های شناسایی عامل حمل در روی سطح زمین است. با بیشتر شدن مسافت حمل، دانه­های رسوبات سایش می­یابند. علاوه بر عامل حمل، کیفیت حمل نیز در شکل­بندی دانه­ها مؤثر است. بررسی شکل دانه­ها در تفسیر محیط رسوبی و فرایندهای رسوبی اهمیت ویژه­ای دارد. بدین منظور دانه­های ریز به وسیله­ی میکروسکوب بزرگ‌نمایی می‌شوند. شکل (9) رسوبات جور شده با قطر 5/0 میلی‌متر یکی از نمونه­های برداشت شده را نشان مـی­دهد. دانه­های رسوبی به علت حمل با آب­های جاری گرد شده­اند. این رسوبات از تراس­های آبرفتی نزدیکی روستای دیزج­ملک نمونه­برداری شده­اند.

 

شکل (9) بزرگ­نمایی دانه­های ریز گرانولومتری شده با قطر 5/0 میلی‌متر از نزدیکی روستای دیزج ملک

نتیجه­گیری

حوضه­ی اهرچای علیا، در دوره­ی پلیو-کواترنر و کواترنر دچار تغییرات ‌و ‌تحولات زیادی شده است. عوامل تکتونیکی، نئوتکتونیکی، مورفوژنز و شرایط آب و هوایی، ویژگی­های توپوگرافی، وضعیت زمین­شناسی و سیستم­های فرسایشی و... تأثیر زیادی بر ریخت­شناسی آن داشته‌اند. نتیجه­ی این تحولات، تشکیل چهار تراس رودخانه­ای در دشت از مدل است. این تراس­ها به  علت جاری شدن رودخانه بعد از پر شدن دریاچه­ی رودخانه­ای، روی رسوبات دریاچه­ای قرار دارند که از لحاظ جنس، اندازه­ی مواد و ترکیب آن کاملاً متفاوت از رسوبات لایه­ی زیرین هستند. بعد از پر شدن دریاچه، اولین تراس رودخانه­ای روی تراس دریاچه­ای شکل گرفته است. رسوبات دانه­ریز دریاچه­ای (سیلت و رس) به صورت معلق به نواحی مرکزی دریاچه حمل گردیده و در یک محیط آرام، به شکل لامیناسیون افقی رسوب­گذاری شده­اند. در مواقع سیلابی مقدار زیادی رسوب آواری دانه درشت تا اعماق دریاچه پیش رفته و در قسمت عمیق قرار گرفته است. رنگ­های مختلف رسوبات تراس­های دریاچه­ای به صورت لایه­بندی شده، چگونگی فرسایش منشاء آن را آشکار می­کند. بررسی رسوب­شناسی منطقه (اندازه ی دانه­ها، شکل دانه­ها)، تمایز تراس­های دریاچه‌ای با رودخانه­ای را مشخص نمود. دانه­های رسوبی به علت حمل با آب­های جاری گرد شده و رسوبات دریاچه­ای ریز هستند. غالباً رسوبات دریاچه­ای توسط رسوبات رودخانه­ای احاطه شده­اند و تغییرات شدیدی از رخساره­های دریاچه­ای به روخانه­ای مشاهده می­شود. نتایج بررسی­های گرانولومتری و تجزیه­ی کود فی نشان می­دهد که ضریب متوسط مقدار کج­شدگی،   SKG  263/0 می‌باشد. کمترین ضریب 15/0- مربوط به نمونه­ی 12 و بیشترین آن 38/1 مربوط به نمونه­ی 6 است.  MDمیانه­ی موجود 427/0 درصد است که در مجموع نمونه‌ها بین 35/0- الی 1 متغیر می‌باشد. بیشترین آن 1 در نمونه­ی 11 مربوط به یکی از نمونه‌های تراس سه­راه سونگون ورزقان و کمترین آن 35/0- مربوط به نمونه­ی سه ­راه سونگون ورزقان است.  MZنمونه‌های منطقه با معدل 396/0 بین اعداد 1/0- و 94/0 می‌باشد که از الگوی خاصی پیروی نمی‌کنند. QI طبق جدول فولک متوسط داده‌ها با 265/1 در ردیف جور شدگی بد قرار می‌گیرد. در بین داده‌ها فقط یک مورد با کمترین عدد 99/0 در جور شدگی متوسط و بـقیه در ردیف جور شدگی بد قرار دارنـد. بیشترین میزان جور شدگی 58/1 در نمونه­ی 11 است. Ski محدوده­ی مورد مطالعه طبق فرمول کج­شدگی جامع فولک، 215/0 است. کمترین ضریب 01/0 مربوط به نمونه­ی 12 و بیشترین ضریب 5/1 متعلق به نمونه ی 15 است. بررسی­ها نشان داد تراس­های رودخانه­ای در دشت ازمدل روی رسوبات دریاچه­ای قرار گرفته و از لحاظ جنس، اندازه­ی مواد و ترکیب کاملاً متفاوت از لایه­ی زیرین هستند. مقایسه­ی نتایج به دست آمده درباره­ی بررسی نهشته­های تراس­های رودخانه­ای و دریاچه­ای با نظر محققان پیشین تأییدی بر این مدعا است.




[1]- Sugai

[2]- Saldana & Ibanez

[3]- Valdkamp

منابع
- اهری­پور، رضا و مصدق، حسین (1385)، مبانی رسوب­شناسی، تهران: انتشارات فرهیختگان علوی، صص: 58-68..
- باباخانی، علیرضا، و ریو، ار. (1369)، شرح نقشه­ی زمین­شناسی چهارگوش اهر.
- جداری عیوضی، جمشید (1372)، «ژئومورفولوژی دره­ی اهرچای»، پژوهش­های جغرافیایی، شماره­ی 24.
- چشمی، اکبر؛ فاخر، علی و خامه­چیان، ماشاالله (1378)، «زمین­شناسی آبرفت­های تهران و ارزیابی طبقه­بندی ریبن جهت ارزیابی زمین­شناسی مهندسی»، مجله­ی علوم دانشگاه تهران، شماره­ی 2، صص 1-15.
- خوشدل، کاظم (1384)، پژوهشی در تکوین ژئومورفولوژی دشت ازمدل ورزقان با تأکید بر تراس­های آبرفتی، پایان­نامه­ی کارشناسی­ارشد، دانشکده­ی علوم انسانی و اجتماعی دانشگاه تبریز.
- روستایی، شهرام (1379)، پژوهشی در دینامیک لغزش­های زمین و علل وقوع آن با استفاده از روش­های مورفومتری در حوزه ی اهرچای، رساله­ی دکترا، گروه جغرافیای طبیعی دانشگاه تبریز.
- فاطمی عقدا، سیدمحمود؛ فیاضی، فرج­اله و علیپور، داریوش (1380)، «بررسی زمین­شناسی مهندسی بخشی از رودخانه­ی کرخه»، نشریه­ی علوم دانشگاه تربیت معلم، دوره­ی 1، شماره­ی 3 و 6، صص 163-178.
- معینی، ابوالفضل؛ احمدی، حسن و سرمدیان، فریدون (1388)، «تعیین سن پادگانه­های کواترنر (حوضه­ی آبخیز طالقان)»، فصلنامه­ی جغرافیای طبیعی، سال دوم، شماره­ی 5.
- موسوی حرمی، رضا (1377)، رسوب­شناسی، انتشارات آستان قدس رضوی.
- مهندسان مشاور بند آب (1367)، گزارش ژئومورفولوژی و زمین­شناسی حوضه­ی اهرچای، سازمان برنامه و بودجه.
- Saldana, A. & Ibanez , J.J. (2004), “Pedodiversity Analysis at Large Scales: An Exampel of Three Fluvial Terraces of the Henares River (Central Spain)”, Geomorphology, Vol. 62, pp. 123-138.
- Sugai, T. (1993), “River Terrace Development by Concurrent Flurival and Climatic Changes”. Geomorphology. Vol. 6, pp. 243-252.
- Veldkamp, A. (1992), “A 3-D Model of Quaternery Terrace Development, Simulations of Terrace Stratigraphy and Valley Symmetry; A Case Study for the Allier Terraces (Limagne,France)”, Earthe Surface Processes and Landforms, Vol. 17, pp. 487-