هیدروژئولوژی
مریم بیاتی خطیبی؛ فائزه رستمی؛ خلیل ولیزاده کامران
چکیده
در این مقاله با استفاده از مدلهای DRASTIC و فازی ،پتانسیل آلودگی آبخوان و همچنین پهنه بندی کیفیت آب زیرزمینی با شاخص GQI دشت تبریز بررسی و مورد ارزیابی قرار گرفت.در این ارزیابی، از نرم افزار Arc map و همپوشانی هفت لایه اطلاعاتی: عمق سطح آب، تغذیه خالص، محیط آبخوان، جنس خاک، توپوگرافی، محیط غیر اشباع، هدایت هیدرولیکی بهره گیری شد.نتایج بررسی ...
بیشتر
در این مقاله با استفاده از مدلهای DRASTIC و فازی ،پتانسیل آلودگی آبخوان و همچنین پهنه بندی کیفیت آب زیرزمینی با شاخص GQI دشت تبریز بررسی و مورد ارزیابی قرار گرفت.در این ارزیابی، از نرم افزار Arc map و همپوشانی هفت لایه اطلاعاتی: عمق سطح آب، تغذیه خالص، محیط آبخوان، جنس خاک، توپوگرافی، محیط غیر اشباع، هدایت هیدرولیکی بهره گیری شد.نتایج بررسی ها و ارزیابی ها با استفاده از مدل در استیک نشان داد که، شاخص آسیب پذیری 57 تا 165 است که در تقسیم بندی توصیفی در طبقات بدون خطر آلودگی تا خطر آلودگی زیاد قرار میگیرد. نتایج حاصل از مدلسازی فازی نیز نشان داد که47درصد از مساحت دشت ،دارای آسیب پذیری زیاد است . نقشه های ترسیمی نیز نشان می دهد که در هر دو نقشه حاصل از دور روش مورداستفاده ، قسمتهای شمال غربی تا جنوب غربی که محل قرار گیری شهر تبریز میباشد، بیشترین پتانسیل و قسمتهای جنوب غربی کمترین پتانسیل برای آلودگی را دارا میباشد. در نهایت ،با استفاده از شاخص GQI و بر اساس استاندارد شرب WHO و با بهره گیری از ده پارامتر: هدایت هیدرولیکی، کلر، کلسیم، بیکربنات، منیزیم، پتاسیم،کل جامدات محلول، سدیم، سولفات و سختی کل ، شاخص کیفی منطقه مورد مطالعه بررسی شد و نتیجه حاصل نشان داد که کیفیت آب در قسمتهای پر خطر(شمال غربی و جنوب غربی آبخوان) که بر اساس دو مدل پیشین شناسایی شده ،دارای کمترین شاخص کیفیت نسبت به قسمتهای جنوب شرقی آبخوان میباشد.
ژئومورفولوژی
لیلا آقایاری؛ موسی عابدینی
چکیده
هدف این پژوهش بررسی و تحلیل مهمترین عوامل دخیل در ایجاد خطر فرونشست دشت اردبیل و مشخص کردن سطوح مستعد که احتمالاً در آینده نزدیک درگیر فرونشست خواهند شد. هدف از این پژوهش در مرحله اول ارزیابی فرونشست با استفاده از تکنیک تداخل سنجی راداری در محیط نرم افزار Sarscape، با بهره از قابلیت تصاویر-A1 Sentinel در بازه زمانی 2016 و 2021 و همچنین در ادامه، ...
بیشتر
هدف این پژوهش بررسی و تحلیل مهمترین عوامل دخیل در ایجاد خطر فرونشست دشت اردبیل و مشخص کردن سطوح مستعد که احتمالاً در آینده نزدیک درگیر فرونشست خواهند شد. هدف از این پژوهش در مرحله اول ارزیابی فرونشست با استفاده از تکنیک تداخل سنجی راداری در محیط نرم افزار Sarscape، با بهره از قابلیت تصاویر-A1 Sentinel در بازه زمانی 2016 و 2021 و همچنین در ادامه، نسبت به پهنه بندی مناطق مستعد با الگوریتم چند معیاره Aras درمحیط نرم افزار Edrisiاقدام گردید .نتایج مطالعه حاضر نشان داد مقدار بین صفر تا 22 میلی متر فرونشست در محدوده مورد مطالعه ایجاد شده است که بیشترین میزان فرونشست در بخش مرکزی و سپس در بخش شرقی و شمالشرقی متمرکز است. با توجه به نتایج حاصل از پهنهبندی خطر فرونشست؛ معیارهای افت سطح آب، فاصله از رودخانه، زمین شناسی،کاربری اراضی به ترتیب با ضریب وزنی 221/0، 166/0، 152/0 و 147/0، مهم ترین عوامل دخیل در ایجاد خطر فرونشست محدوده مطالعاتی بوده و به ترتیب 41/267 و 21/403 کیلومتر مربع از محدوده دارای احتمال خطر بسیار زیاد و زیاد می باشد. در نهایت می توان گفت مهمترین عامل اصلی دخیل در افزایش مقدار و پتانسیل فرونشت دشت اردبیل، بهره ی بی رویه از آب های زیرزمینی و افت سطح آب است.
فرناز دانشور وثوقی؛ رسول صمدزاده
چکیده
مدلسازی صحیح فرآیند بارش-رواناب به دلیل گستردگی عوامل موثر بر بارش و رواناب یکی از پیچیدگیهای علم هیدرولوژی است. هدف از این پژوهش استفاده از روشهای پیش پردازش زمانی از جمله رفـع نویز موجکی و تبدیل موجک برای پیش بینی سریهای زمانی ماهانه رواناب در دشت اردبیل میباشد. شـبیه سـازی بـارش – روانـاب بـا اسـتفاده از مدل جعبـه ...
بیشتر
مدلسازی صحیح فرآیند بارش-رواناب به دلیل گستردگی عوامل موثر بر بارش و رواناب یکی از پیچیدگیهای علم هیدرولوژی است. هدف از این پژوهش استفاده از روشهای پیش پردازش زمانی از جمله رفـع نویز موجکی و تبدیل موجک برای پیش بینی سریهای زمانی ماهانه رواناب در دشت اردبیل میباشد. شـبیه سـازی بـارش – روانـاب بـا اسـتفاده از مدل جعبـه سـیاه شبکه عصبی مصنوعی برای سه ترکیب دادههای بارش و رواناب دشت اردبیل انجـام گردید. ترکیب اول و دوم دادهها از دادههای خود ایستگاه در زمانهای گذشته استفاده میکند و ترکیب سوم دادهها از دادههای ایستگاههای بالادست (ایستگاههای گیلانده و کوزه تپراقی) برای پیش بینی رواناب خروجی دشت (ایستگاه سامیان) استفاده میکند. نتایج نشان داد کـه اعمـال روشهای پیش پردازش زمانی رفـع نویز مـوجکی و استفاده از تبدیل موجک در شــبیه ســازی بارش-رواناب بــا مدل شبکه عصبی مصنوعی به ترتیب بطور متوسط باعــث بهبــود 4 و 39 درصدی در مرحلــه آزمایش مدل شده است.
هیدروژئومورفولوژی
جعفر جعفرزاده؛ میثم ارگانی
چکیده
آبهای زیرزمینی از مهمترین منابع طبیعی در مناطق خشک و نیمه خشک محسوب میشوند. هدف از این پژوهش شناسایی مناطقی است که توان آب زیرزمینی دارند و اولویت بندی عوامل موثر بر آن هست. در این پژوهش 11 شاخص تأثیرگزار بر توان آب زیرزمینی شامل شیب، ارتفاع، جهت شیب، فاصله از آبراه، تراکم زهکشی، فاصله از گسل، شاخص رطوبت پستی و بلندی، موقعیت ...
بیشتر
آبهای زیرزمینی از مهمترین منابع طبیعی در مناطق خشک و نیمه خشک محسوب میشوند. هدف از این پژوهش شناسایی مناطقی است که توان آب زیرزمینی دارند و اولویت بندی عوامل موثر بر آن هست. در این پژوهش 11 شاخص تأثیرگزار بر توان آب زیرزمینی شامل شیب، ارتفاع، جهت شیب، فاصله از آبراه، تراکم زهکشی، فاصله از گسل، شاخص رطوبت پستی و بلندی، موقعیت پستی و بلندی، سنگ شناسی، کاربری زمین و موقعیت شیب نسبی به کاربرده شد. به روش تصادفی30 درصد از مجموع 58 چشمه در گروه دادههای اعتبارسنجی و 70 درصد آن در گروه دادههای آموزش گذاشته شد. برای اولویتبندی عاملهای مؤثر و پهنهبندی توان آب زیرزمینی در آبخیز قوریچای، روش جنگل تصادفی ارتقاء یافته با بیشینه آنتروپی با بهرهگیری از سامانه اطلاعات جغرافیایی به کار برده شد و برای ارزیابی مدل منحنی تشخیص عمل کرد نسبی (ROC) و سطح زیر منحنی (AUC )به کاربرده شد. نتیجه نشان داد که توان آب زیرزمینی در حدود هشت درصد حوضه آبخیز، بیشتر در خروجی حوضه است. بر اساس نمودار VIP لایه TWI با مقدار 329/0 و لایه فاصله از رودخانه با مقدار 175/0 به ترتیب بیشترین و کمترین عاملهای تأثیرگزار بر توان آب زیرزمینی با مقادیر بود. سطح زیر منحنی AUC نشاندهندهی دقت 87 درصدی در مرحلهی آموزش برای شناخت منطقههای دارای توان آب زیرزمینی بود. نتیجهی این پژوهش می تواند در مدیریت آب زیرزمینی در حوضه آبخیز قوریچای در رابطه با افزایش جمعیت و همچنین گسترش ساخت و ساز انسانی و توسعه کشاورزی منطقه به کار برده شود.
علیرضا حبیبی؛ حمیدرضا معصومی
چکیده
یکی از مهمترین متغیرهای هیدرولوژیکی در حوضه آبخیز شناخت دبی است. در این تحقیق از مدل جامع حوضه آبخیز سوات و مولفههای زمین شناختی برای شناخت بیلان آبی استفاده شده . در این مدل با ورود نقشههای طبقات ارتفاعی، کاربری اراضی و خاکشناسی از اطلاعات هواشناسی برای شبیهسازی یک دوره سیساله (استفاده گردید. سپس در محیط سوات- کاپ اقدام به واسنجی ...
بیشتر
یکی از مهمترین متغیرهای هیدرولوژیکی در حوضه آبخیز شناخت دبی است. در این تحقیق از مدل جامع حوضه آبخیز سوات و مولفههای زمین شناختی برای شناخت بیلان آبی استفاده شده . در این مدل با ورود نقشههای طبقات ارتفاعی، کاربری اراضی و خاکشناسی از اطلاعات هواشناسی برای شبیهسازی یک دوره سیساله (استفاده گردید. سپس در محیط سوات- کاپ اقدام به واسنجی مدل برای یک دوره 8 ساله و صحتسنجی سه ساله شد. برای ارزیابی، از معیارهای ضریب تعیین وزنی و ضریب کارایی ناش-ساتکلیف استفاده گردید. شاخص برای تخمین دبی در مرحله واسنجی 6/0 و صحتسنجی 51/0 بوده که نشان از دقت قابل پذیرش مدل دارد. براساس بیلان آبی، بیش از 72 درصد بارش تبخیر گردیده و رواناب حوضه 7/3 درصد است. جریان زیر قشری در جهت شیب، به سمت خروجی حوضه، 27/20 درصد و 93/1 درصد از بارش وارد سفره های مشترک آب زیرزمینی شده و تنها 12/0 درصد به عمق نفوذ میکند. به منظور بررسی اثر عوامل زمین ساختی و سنگ شناختی، از مولفه های شکستگی ها، جهت شیب لایهها و لیتولوژی کلی واحدهای سنگی استفاده شد. هم راستا بودن شیب لایه بندی با جهت مسیر رودخانه زهکش کننده حوضه و وجود گسل لتیان در مسیر زهکش، تاثیر بسزایی در خروجی رودخانه دارد. همچنین براساس ساختار سنگ شناسی، پس از نفوذ بارش در لایههای سنگی، گسلها آب را به صورت جریان زیر قشری منتقل میکنند. بخش اندکی از جریان، به سفره عمیق منتقل میشود. لذا میتوان بیان کرد که جریان زیرقشری تامین کننده آب در حوضه رودک است.
آب های زیرزمینی
محمد حسین متدین؛ مهرداد اسفندیاری؛ ابوالفضل معینی؛ علی محمدی ترکاشوند
چکیده
در سالهای اخیر، پدیده بازگشتناپذیر فرونشست زمین، باعث بروز مخاطره جدی محیطی در دشتهای مختلف ایران از جمله دشت گرگان شده است. هدف از این پژوهش بررسی و تحلیل عوامل مؤثر در بروز فرونشست در دشت گرگان بود. روش تحقیق شامل دو بخش شناسایی مناطق فرونشست و بررسی عوامل و پارامترهای مؤثر و ارزیابی میزان تأثیر هرکدام بود. در بخش شناسایی، از ...
بیشتر
در سالهای اخیر، پدیده بازگشتناپذیر فرونشست زمین، باعث بروز مخاطره جدی محیطی در دشتهای مختلف ایران از جمله دشت گرگان شده است. هدف از این پژوهش بررسی و تحلیل عوامل مؤثر در بروز فرونشست در دشت گرگان بود. روش تحقیق شامل دو بخش شناسایی مناطق فرونشست و بررسی عوامل و پارامترهای مؤثر و ارزیابی میزان تأثیر هرکدام بود. در بخش شناسایی، از تکنیک تداخل سنجی راداری استفاده شد که مبنای آن مقایسه فاز گرفتهشده از دو مجموعه داده رادار از یک منطقه در دو زمان مختلف و با ایجاد اینترفروگرام است که قادر بهاندازهگیری تغییرات سطح زمین در دوره زمانی است و در بخش بررسی عوامل موثر، نحوه تعیین و تحلیل پارامترهای مؤثر همچون میزان افت سطح آب، جنس و ضخامت لایههای خاک بهخصوص لایههای ریزدانه خاک موردبررسی قرارگرفت. نتایج تحلیل دادههای ماهوارهای بیانگر آن است که منطقه بهطور پیوسته در حال نشست است. نقشه سرعت میانگین تغییر شکل در راستای خط دید ماهواره که از تحلیل سری زمانی بهدستآمد، آهنگ فرونشست را 14 میلیمتر در ماه (169میلیمتر در سال) نشان داد. محدوده فرونشست شناسایی شده تقریباً روند شرقی- غربی دارد که با روند ساختارهایی نظیر خزر همخوانی دارد. نمودارهای تراز سطح آب و میزان بارندگی این محدوده در سالهای 1385 تا 1389 علیرغم نوسانات فصلی، روند نزولی نشان میدهند و تحلیل پارامترهای مؤثر، نشان میدهد که نشست، به دلیل افت یکسان آب و یا ضخامت یکسان لایه ریزدانه در اعماق مختلف، متفاوت میباشد.
آبخیزداری
کریم سلیمانی؛ سید حسین علوی؛ فاطمه شکریان؛ اسماعیل مختارپور
چکیده
در این مطالعه به بررسی روند تغییرات پارامترهای هیدرواقلیمی تالاب میانکاله با استفاده از آزمون من-کندال و شیب سن پرداخته شد. پارامترهای دما، بارش و تبخیر از ایستگاههای سینوپتیک دشتناز و هاشمآباد و همچنین دادههای دبی از ایستگاههای هیدرومتری خلیل محله، تازهآباد، باغو و وطنا استفاده گردید. نتایج حاصل از آزمون من-کندال ...
بیشتر
در این مطالعه به بررسی روند تغییرات پارامترهای هیدرواقلیمی تالاب میانکاله با استفاده از آزمون من-کندال و شیب سن پرداخته شد. پارامترهای دما، بارش و تبخیر از ایستگاههای سینوپتیک دشتناز و هاشمآباد و همچنین دادههای دبی از ایستگاههای هیدرومتری خلیل محله، تازهآباد، باغو و وطنا استفاده گردید. نتایج حاصل از آزمون من-کندال نشان داد که دما در ایستگاه دشت ناز در فصول بهار و تابستان با اطمینان 95% دارای روند معنیدار افزایشی و در فصل زمستان دارای روند معنیدار کاهشی است. همچنین در ایستگاه هاشمآباد در فصول بهار و پاییز دارای روند افزایشی با سطح اطمینان 95% است. بارش در ماههای آذر و بهمن در ایستگاه دشتناز با سطح اطمینان 95% به ترتیب دارای روند کاهشی و افزایشی است. بیشترین تغییرات روند در دبی نیز مربوط به ایستگاه وطنا میباشد که در مقیاس سالانه دارای روند کاهشی میباشد. تبخیر نیز در ایستگاه دشتناز در فصول پاییز و زمستان دارای روند کاهشی و در فصل بهار دارای روند افزایشی است. همچنین در ایستگاه هاشمآباد میزان تبخیر در فصل پاییز دارای روند کاهشی میباشد. نتایج حاصل از روش تخمینگر شیب سن نشان میدهد بارش در ایستگاه دشتناز در آذر ماه برابر با 983/2- و در مقیاس سالانه نیز مربوط به ایستگاه هاشمآباد با 283/6- میباشد. بیشترین شیب خط روند مثبت ماهانه در بین تمامی پارامترها مربوط به بارش مرداد ماه در ایستگاه دشتناز با مقدار 20/3 میباشد همچنین در مقیاس سالانه نیز بیشترین مقدار مربوط به تبخیر در ایستگاه هاشمآباد با مقدار 157/2 میباشد.
هیدروژئولوژی
حمزه سعیدیان؛ حمید رضا مرادی؛ ابدال صالح پور
چکیده
تخمین نفوذپذیری خاک به کمک مولفههای مختلف فرسایش میتواند یک روش برآوردی مفید برای تعیین میزان نفوذپذیری خاک در کوتاهترین زمان و با صرف کمترین هزینه باشد. در این پژوهش به منظور تعیین تخمین میزان نفوذپذیری خاک با استفاده از مولفههای مختلف فرسایش در کاربریهای مختلف نهشتههای سازند گچساران، بخشی از حوزه آبریزکوه گچ شهرستان ...
بیشتر
تخمین نفوذپذیری خاک به کمک مولفههای مختلف فرسایش میتواند یک روش برآوردی مفید برای تعیین میزان نفوذپذیری خاک در کوتاهترین زمان و با صرف کمترین هزینه باشد. در این پژوهش به منظور تعیین تخمین میزان نفوذپذیری خاک با استفاده از مولفههای مختلف فرسایش در کاربریهای مختلف نهشتههای سازند گچساران، بخشی از حوزه آبریزکوه گچ شهرستان ایذه با مساحت 1202 هکتار انتخاب گردید. در این تحقیق تعیین رابطه بین میزان نفوذپذیری خاک و مولفههای مختلف فرسایش مانند میزان رسوب و مقدار رواناب و زمان شروع آستانه رواناب و رسوب در کاربریهای مختلف سازند گچساران به کمک رگرسیون چند متغیره انجام گرفت. سپس نمونهبرداری مولفههای مختلف فرسایش در 6 نقطه و با 3 تکرار و در شدتهای مختلف بارش 75/0، 1 و 25/1 میلیمتر در دقیقه در سه کاربری مرتع، منطقه مسکونی و اراضی کشاورزی به کمک دستگاه شبیه ساز باران انجام شد. به منظور انجام تحلیلهای آماری از نرم افزار SPSS و EXCELاستفاده گردید. نتایج نشان داد که به طور کلی بیشترین تاثیرگذاری مثبت و منفی مولفههای مختلف فرسایش در تخمین میزان نفوذپذیری خاک مربوط به میزان رسوب و شروع آستانه رواناب و رسوب در هر سه کاربری یاد شده و در سه شدت بارش 75/0، 1 و 25/1 میلی متر دقیقه میباشد و در این میان نقش میزان رسوب در تخمین میزان نفوذپذیری خاک نسبت به آستانه رواناب و رسوب اندکی بیشتر نشان داده شد و میزان رواناب در تخمین میزان نفوذپذیری خاک در این روش نقشی نداشته است.
هاشم رستم زاده؛ میرکامل حسینی؛ سعید جهانبخش اصل؛ محمد امیدفر
چکیده
هدف از این تحقیق، بررسی میزان دقت دادههای بارشهای شدید (بارشهای 25 میلیمتر به بالا) رادار هواشناسی تبریز در یک دوره 8 ساله (2021-2014) و مقایسه آنها با دادههای ایستگاهای سینوپتیک در حوضه دریاچه ارومیه میباشد. برای مقایسه و ارزیابی بین دادههای ایستگاههای هواشناسی و رادار از آمارههایی نظیر، ضریب همبستگی (R) و مجذور میانگین ...
بیشتر
هدف از این تحقیق، بررسی میزان دقت دادههای بارشهای شدید (بارشهای 25 میلیمتر به بالا) رادار هواشناسی تبریز در یک دوره 8 ساله (2021-2014) و مقایسه آنها با دادههای ایستگاهای سینوپتیک در حوضه دریاچه ارومیه میباشد. برای مقایسه و ارزیابی بین دادههای ایستگاههای هواشناسی و رادار از آمارههایی نظیر، ضریب همبستگی (R) و مجذور میانگین مربعات خطا (RMSE)،... استفاده شد. مقایسه نقشههای حاصل از رادار داپلر و ایستگاههای سینوپتیک نشان داد که توزیع فضایی بارش حاصل از دو پایگاه داده یکسان نبوده و نواحی کم بارش و پربارش منطبق بر یکدیگر نیستند، به طوری که ضریب همبستگی بین بارش رادار و مشاهده شده 25/0 می-باشد. همچنین نتایج آزمون کلموگروف- اسمیرنوف نشان داد که با توجه به اینکه p-value حاصل شده (000/0) عددی کوچکتر از مقدار خطای آزمون (05/0) است، پس اختلاف بین دادههای بارش رادار و مشاهدات زمینی معنیدار است. در واقع مقادیر بارش ثبت شده در ایستگاههای زمینی و رادار نتیجه واحدی را ارائه نمیدهند و هر دو جامعه آماری از توزیع یکنواختی برخوردار نیستند بنابراین دادههای بارش رادار نمیتواند به جای دادههای بارش ایستگاهها استفاده شود.
آب های زیرزمینی
ثنا ملکی؛ وحید نورانی؛ حسام نجفی
چکیده
سیستمهای ارزیابی آسیبپذیری آبهای زیرزمینی برای دستیابی به روشی مناسب برای حفاظت از این منابع در برابر آلایندهها توسعهیافتهاند. یکی از روشهای شناخته شده برای تعیین حساسیت آبهای زیرزمینی، روش DRASTIC است. از آنجایی که ارزیابی آلودگی آبهای زیرزمینی اغلب با عدم قطعیت همراه است، مطالعه حاضر از مفهوم اعداد Z بهعنوان نسل جدیدی ...
بیشتر
سیستمهای ارزیابی آسیبپذیری آبهای زیرزمینی برای دستیابی به روشی مناسب برای حفاظت از این منابع در برابر آلایندهها توسعهیافتهاند. یکی از روشهای شناخته شده برای تعیین حساسیت آبهای زیرزمینی، روش DRASTIC است. از آنجایی که ارزیابی آلودگی آبهای زیرزمینی اغلب با عدم قطعیت همراه است، مطالعه حاضر از مفهوم اعداد Z بهعنوان نسل جدیدی از منطق فازی برای تخمین آسیبپذیری ویژه آبخوانها استفاده کرده است. در این مطالعه، از پارامترهای مدل DRASTIC (ورودیها) و مقادیر غلظت نیترات (خروجی) در دو سناریو برای برآورد آسیبپذیری ویژه آبخوانهای دشتهای اردبیل و قروه- دهگلان استفاده شد و نتایج بهدستآمده با نتایج مدل DRASTIC بهعنوان مدل معیار مقایسه شد. تجزیهوتحلیل نتایج نشان داد که مدلسازی مبتنی بر اعداد Z به دلیل درنظرگرفتن قابلیت اطمینان دادهها و تخصیص وزن مناسب به قوانین، کیفیت نتایج را نسبت به منطق فازی کلاسیک به میزان 53 درصد (برای سناریوی اول)، 184 درصد (برای سناریوی دوم) در دشت اردبیل و 127 درصد (برای سناریوی اول)، 311 درصد (برای سناریوی دوم) در دشت قروه_دهگلان بهبود بخشید. همچنین بر اساس نتایج، ممکن است کیفیت قوانین استخراج شده برای مدل مبتنی بر اعداد Z در دشتهایی با ضریب تغییرات داده بالاتر، پایین باشد (برای مثال ضریب تغییرات داده بالای دشت اردبیل نسبت به دشت قروه_دهگلان در این مطالعه)، بنابراین در این شرایط، نتایج مدل مبتنی بر اعداد Z ممکن است بهبود قابلتوجهی نسبت به نتایج منطق فازی مرسوم نداشته باشد. روش پیشنهادی در این مطالعه به دلیل قابلیت بالای آن میتواند برای طراحی کنترلکنندههای هوشمند مدیریت آب زیرزمینی مورد استفاده قرار گیرد.
ژئومورفولوژی
وحید رحمتی نیا؛ بختیار فیضی زاده
چکیده
فرآیندهای سطح زمین در مقیاسهای مکانی-زمانی مختلف عمل میکنند و شکلهای زمینی را تولید میکنند که در یک سلسلهمراتب تودرتو ساختاریافتهاند. شیوهی استخراج نیمهخودکار انواع لندفرمهای منتخب از مدلهای رقومی ارتفاعی DEM از اهمیت بالایی برخوردار است. لندفرم یک عارضه ژئومورفیک از سطح زمین است که خصوصیات ظاهری خاص داشته و شکل آن ...
بیشتر
فرآیندهای سطح زمین در مقیاسهای مکانی-زمانی مختلف عمل میکنند و شکلهای زمینی را تولید میکنند که در یک سلسلهمراتب تودرتو ساختاریافتهاند. شیوهی استخراج نیمهخودکار انواع لندفرمهای منتخب از مدلهای رقومی ارتفاعی DEM از اهمیت بالایی برخوردار است. لندفرم یک عارضه ژئومورفیک از سطح زمین است که خصوصیات ظاهری خاص داشته و شکل آن را میتوان تشخیص داد. در حال حاضر طبقهبندی لندفرمها عموماً مبتنی بر تشخیص کارشناسی است که به طریق دستی و با استفاده از عکسهای هوایی، نقشههای توپوگرافی و برداشتهای صحرایی انجام میگیرد که روشی زمانبر، پرهزینه، کمدقت و تکرار نشدنی است. در این پژوهش از 5 مشتق اصلی DEM5/12 متری ماهواره ALOS (لایهی شیب، لایه جهت شیب، لایهی خمیدگی، لایهی جریان تجمعی و لایهی ارتفاع) و همچنین از تصاویر ماهوارهای Sentinel-2و شاخص پوشش گیاهی NDVI بهعنوان لایههای کمکی استفاده گردیده، سگمنتسازی که در این منطقه صورت گرفت با استفاده از روش segmentation multi resolation انجام شد. در این سگمنتسازی به لایه ارتفاع، ارزش 3 و به لایه خمیدگی ارزش 2 و به بقیهی لایهها ارزش 1 داده شد و در قسمت Composition of homogeneity criterion، به Shape 7/0 و Compactness 3/0 و پارامتر مقیاس 50 در نظر گرفته شد و سپس با استفاده از الگوریتمهای Layer Values و Geometry و دستورات assign class به طبقهبندی لندفرمهای واقع در دامنههای غربی و جنوب غربی زاگرس (محدودهی شهرستان الیگودرز) اقدام شده است. نتایج نشان داد که استفاده از الگوریتمهای Layer Values و Geometry و دستورات assign class توانایی خوبی در جداسازی و طبقهبندی لندفرمها دارند، بهگونهای که 8 نوع لندفرم (دامنه، یال، پهنههای آبی، پرتگاه، قله، خطالرأس، دشتهای پست و دشتهای مرتفع) با ضریب کاپا 87/0 و دقت کلی 71/91 درصد استخراج گردید. لندفرمهای یال بیشترین بخش منطقه را تشکیل داده و لندفرمهای غالب منطقه محسوب میشوند و توزیع مناسبی در قسمتهای مختلف دارند ولی لندفرمهای قله با حداقل مساحت فقط بخش محدودی از منطقهی موردمطالعه را تشکیل داده است.
ژئومورفولوژی
شمس اله عسگری؛ صمد شادفر؛ محمدرضا جعفری؛ کوروش شیرانی
چکیده
رسوب یکی از مسائل مهم در حوضهی آبریز محسوب میشود. با توجه به مشکلات ناشی از رسوب، بررسی ارتباط متغیرهای هیدروژئومورفیکی تأثیرگذار در تولید رسوب و بار رسوب معلق در حوضهی آبریز ضرورت دارد. هدف این تحقیق مدلسازی رابطهی بین میزان بار رسوب معلق با متغیرهای هیدروژئومورفیکی در حوضهی آبریز است. دو حوضه گاوی و حوضهی کنجانچم ...
بیشتر
رسوب یکی از مسائل مهم در حوضهی آبریز محسوب میشود. با توجه به مشکلات ناشی از رسوب، بررسی ارتباط متغیرهای هیدروژئومورفیکی تأثیرگذار در تولید رسوب و بار رسوب معلق در حوضهی آبریز ضرورت دارد. هدف این تحقیق مدلسازی رابطهی بین میزان بار رسوب معلق با متغیرهای هیدروژئومورفیکی در حوضهی آبریز است. دو حوضه گاوی و حوضهی کنجانچم در استان ایلام که شامل 8 زیرحوضه مشخص و مجهز به ایستگاه هیدرومتری میباشند انتخاب شدند. مواد این تحقیق دادههای دبی رسوب مشاهدهای بعنوان متغیر وابسته ایستگاههای هیدرومتری که با استفاده از منحنیسنجهرسوب تحلیل شد. در مرحلهی بعد همگنی حوضههای آبـریز با اسـتفاده از روش تـحلیل خوشـهای ارزیابی شد. در تـحلیل خوشهای پس از استاندارد کردن دادهها به روش Z-SCORE، گروهبندی با روش طبقاتی تجمعی و محاسبه فاصلهی اقلیدسی به روش ward انجام شد. بهتدریج زیرحوضههای چاویز، سرجوی، اماملکشاهی و آسان درگروه یک و زیرحوضههای کنجانچم، رستمآباد، تنگ باجک و گنبد در گروه دوم تحلیل شدهاند. جهت تحلیل ارتباط بین متغیرهای ژئومورفیک با رسوب هر زیرحوضه از روش رگرسیون چندمتغیره آماری استفاده شد. نتایج بررسی ارتباط بین خصوصیات ژئومورفیک با رسوب زیرحوضهها نشان داد که مقدار رسوب با شاخص شیب، ضریب گردی، بافت زهکشی، بارندگی، ناهمواری و مساحت حوضه همبستگی مثبت داشته و در سطح 001/0 معنیدار بوده است. جهت تأثیرگذاری متغیرها بر میزان رسوب زیرحوضهها از روش تحلیل مؤلفههای اصلی و تحلیل خوشهای استفاده گردید. نتایج نشان داد که سه عامل ضریب گردی، ضریب شیب و ضریب بافت زهکشی حوضه بهترتیب 62/44، 22/25 و 74/16 درصد از واریانس تمامی متغیرهای تحقیق را تبیین میکند. در مجموع سه عامل استخراج شده نهایی توانستهاند 87% از واریانس تمامی متغیرهای تحقیق را تبیین نمایند.
ژئومورفولوژی
علی بی غم؛ سیداسداله حجازی؛ محمد حسین رضایی مقدم؛ جمشید یاراحمدی؛ فریبا کرمی
چکیده
تغییرات میزان فرسایش و رسوب حوضه یکی از مهمترین عواملی است که بر بخشهای مختلف زیست انسانی و حیات طبیعی تأثیر میگذارد و پیشبینی این تغییرات بصورت کمی، که عمدتاً تحت نوسانات دمایی و تغییر اقلیم در مناطق مختلف صورت میگیرد، جهت کنترل میزان فرسایش و رسوب در دورهی آتی ضروری هست. در تحقیق حاضر به بررسیو پیش بینی تغییرات فرسایش و رسوب ...
بیشتر
تغییرات میزان فرسایش و رسوب حوضه یکی از مهمترین عواملی است که بر بخشهای مختلف زیست انسانی و حیات طبیعی تأثیر میگذارد و پیشبینی این تغییرات بصورت کمی، که عمدتاً تحت نوسانات دمایی و تغییر اقلیم در مناطق مختلف صورت میگیرد، جهت کنترل میزان فرسایش و رسوب در دورهی آتی ضروری هست. در تحقیق حاضر به بررسیو پیش بینی تغییرات فرسایش و رسوب در حوضه آبریز حاجیلر با استفاده از مدلهایGeoWEPP وSWAT اقدام گردید بر این اساس ابتدا با استفاده از دادههای وضع موجود ایستگاه سینوپتیک اهر و بهرهگیری از مدل SDSM به بررسیتغییرات دورهی آماری2424-2404 در سه سناریوی 6.RCP2-5.RCP4-5.RCP8 اقدام گردید، سپس شبیهسازی و پیشبینی تغییرات فرسایش و رسوب تحت تأثیر تغییرات اقلیمی با استفاده از مدلهای مطرح صورت گرفت. خروجیمدل SDSM حاکی از افزایش دما و کاهش بارندگی برای حوضه در افق 2404 اشد و بررسی نتایج شبیهسازی میزان رسوب مدلها نشان داد که در حوضه مورد مطالعه مدل GeoWEPP با انتخاب روش دامنه دارای سطح مناسبی در برآورد میزان رسوب نسبت به آمار مشاهدهای میباشد که مدل نهایی جهت پیشبینی میزان رسوب در دورهی مذکور حوضه انتخاب گردید. با استفاده از نتایج ریز مقیاس شده مدل گردش عمومی جو ، تغییرات رسوب در دورهیآماری2424-2404 تحت سه سناریو مطرح فوق، به ترتیب 21/1 ،05/0 ،20/2 -نسبت به دوره مشاهدهای برآورد گردید. آگاهی از روند تغییرات فرسایش و رسوب در حوضه آبریز حاجیلر منجر به کنترل مناسب رسوب و ایجاد اقدامات از پیش تعیین شده جهت حفاظت و بهرهبرداری از منابع طبیعی در دورههای آینده گردد.
مریم بیاتی خطیبی
چکیده
در محدوده اوجان چای(از زیرحوضه های مهم واقع در دامنه های شرقی کوهستان سهند) علی رغم توجه به نوع خاک و ویژگی های توپوگرافی و اقلیم حاکم ،تغییرات ناشی از دست اندازی انسان به شیب ها و تغییرات کاربری زیاد است . با توجه کندوکاری های ناشی از فرسایش شیاری و بطورکلی آبکندی به نظر می رسدکه تغییرات رواناب به واسطهی تغییر کاربری در محدوده مورد ...
بیشتر
در محدوده اوجان چای(از زیرحوضه های مهم واقع در دامنه های شرقی کوهستان سهند) علی رغم توجه به نوع خاک و ویژگی های توپوگرافی و اقلیم حاکم ،تغییرات ناشی از دست اندازی انسان به شیب ها و تغییرات کاربری زیاد است . با توجه کندوکاری های ناشی از فرسایش شیاری و بطورکلی آبکندی به نظر می رسدکه تغییرات رواناب به واسطهی تغییر کاربری در محدوده مورد نظربسیار زیاد می-باشد.محدوده مورد مطالعه از محدوده های مرتعی کشور محسوب می شود و اغلب به دلیل اینکه در محدوده های مرتعی کشت و آنهم کشت افراطی صورت می گیرد ،خاک دامنه ها توسط رواناب ها تحت فرسایش شدید قرارگرفته اند.در این تحقیق هدف بررسی نقش تغییرات هیدروژئومورفولوژیکی ناشی تغییرات کاربری در حوضه اوجان چای است . در این تحقیق از مدل L-THIA برای تخمین رواناب ناشی از تغییر کاربری در حوضه استفاده شده است. برای بکارگیری مدل L-THIA ابتدابارش ایستگاه ها تهیه گردیدو ازتصاویر ماهوارهای لندست (سنجنده TM و ETM) و نرمافزار تخصصی L-THIA و Arc Map استفاده شد. با توجه به مدل ارائه شده ،لایه کاربری زمین و گروههای هیدرولوژیکی خاک تهیه گردید.نتایج بررسی ها نشان داد که در سطوحی که تغییر کاربری صورت گرفته ،ارتفاع و حجم رواناب از سال 1988 تا 2018 به دو برابر افزایش یافته است .در حوضه مورد مطالعه ،افزایش وسعت زمین های تحت کشت و تغییرات کاربری زمین از مرتع به زمین کشاورزی به تغییرات هیدروژمورفولوژیکی منجرشده است .
هیدروژئولوژی
سینا ضیایی؛ اباذر اسمعلی؛ رئوف مصطفیزاده؛ اردوان قربانی
چکیده
محدودیت پتانسیل آب زیرزمینی در آبخوان آبرفتی دشت اردبیل و عدم توجه به میزان برداشت مجاز و توسعه ی روز افزون مصارف کشاورزی، شرب، صنعت، بهرهبرداری ناموزون و نامتناجس، عدم جایگزینی آن از طریق ریزشهای جوی به دلیل مواجه شدن با سالهای کمآبی و خشک، موجب گردیده که آبخوان دشت اردبیل با افت سطح و در نتیجه کاهش حجم مخزن ...
بیشتر
محدودیت پتانسیل آب زیرزمینی در آبخوان آبرفتی دشت اردبیل و عدم توجه به میزان برداشت مجاز و توسعه ی روز افزون مصارف کشاورزی، شرب، صنعت، بهرهبرداری ناموزون و نامتناجس، عدم جایگزینی آن از طریق ریزشهای جوی به دلیل مواجه شدن با سالهای کمآبی و خشک، موجب گردیده که آبخوان دشت اردبیل با افت سطح و در نتیجه کاهش حجم مخزن مواجه شود. این پژوهش با هدف بررسی عوامل مؤثر بر افت و تغییرات سطح آبهای زیرزمینی دشت اردبیل در دو مقطع زمانی 1995 تا 2005 و 2005 تا 2015 انجام گرفت. برای انجام پژوهش حاضر، از دادههای بارش ماهانه ایستگاه های هواشناسی اردبیل، نیارق، نمین، آبی بیگلو، هیر، سامیان واقع در داخل دشت اردبیل در طول آماری 20 ساله (1995-2015) و دادههای ماهانه ارتفاع سطح ایستابی تعداد 24 حلقه چاه پیزومتری برای دشت انتخاب شد. برای تهیه ی نقشه ی کاربری اراضی در دو دوره ی زمانی، تصاویر سنجنده های OLI و TM ماهواره لندست مربوط به خرداد ماه 1993، 2005 و 2015 استفاده شد. نتایج بررسی تغییرات سطح کاربری اراضی در طول سالهای 1993، 2005 و 2015 در دشت اردبیل نشان داد کاربری های زراعت آبی به ترتیب با 26/48156، 66/50678 و 68/58356 هکتار بیشترین سطح و پهنه ی آبی به ترتیب با 75/168، 65/88 و 95/380 هکتار کمترین سطح را داشتند که نشان از دخالت بالای اراضی کشاورزی در افت سطح ایستابی اراضی کشاورزی در دشت اردبیل میباشد. در نهایت بررسی روند تغییرات چاههای پیژومتری نشان داد در دشت اردبیل حداکثر تراز سطح ایستابی (1437 متر) مربوط به قسمتهای جنوب دشت اطراف اراضی-نوشهر-کرگان و حداقل تراز (1300 متر) مربوط به اطراف روستای خلیفه لو شیخ میباشد. مطابق با نقشه ی پراکنش چاه ها، بیشترین تراکم چاه ها در منطقه ی شرقی و مرکزی دشت بوده است.
هیدروژئولوژی
موسی عابدینی؛ سجاد جوادی؛ رئوف مصطفیزاده؛ امیر حسام پاسبان
چکیده
فرسایش خاک یک فرایند ژئومورفیک غالب است که امنیت غذایی را در بخشهای وسیعی از کره زمین را تهدید میکند. ویژگیهای ژئومورفیک حوضه در هیدرولوژی، فرسایش خاک و تولید رسوب نقش مهمی دارد و میتواند شاخصی از وضعیت فرسایش و رسوبگذاری حوضه باشد. بنابراین هدف از این پژوهش ارتباط شاخصهای پوشش گیاهی و ژئومورفیک با مقادیر فرسایش و رسوب در ...
بیشتر
فرسایش خاک یک فرایند ژئومورفیک غالب است که امنیت غذایی را در بخشهای وسیعی از کره زمین را تهدید میکند. ویژگیهای ژئومورفیک حوضه در هیدرولوژی، فرسایش خاک و تولید رسوب نقش مهمی دارد و میتواند شاخصی از وضعیت فرسایش و رسوبگذاری حوضه باشد. بنابراین هدف از این پژوهش ارتباط شاخصهای پوشش گیاهی و ژئومورفیک با مقادیر فرسایش و رسوب در حوضه آبریز کوزهتوپراقی است که با بهرهگیری از قابلیتهای سیستم اطلاعات جغرافیایی جهت استخراج خصوصیات ژئومورفیک حوضه انجام شد. بدین منظور مقادیر فرسایش و رسوب با استفاده از مدل پسیاک اصلاح شده (MPSIAC)، محاسبه شد. همچنین بهمنظور استخراج خصوصیات فیزیوگرافی و ژئومورفیک (شامل: رطوبت توپوگرافی TWI، قدرت جریان SPI، شیب SLOPE، انحناء دامنه، انحناء پروفیل و انحناء پلان) زیرحوضهها، از مدل رقومی ارتفاع با دقت مکانی 30 متر و نیز سایر لایههای مورد استفاده در مدل MPSIAC شامل نقشههای توپوگرافی 1:25000، زمینشناسی 1:100000 و نیز نقشههای موضوعی: خاکشناسی، پوشش گیاهی و تصاویر ماهوارهای، آمار ایستگاههای هواشناسی، بارانسنجی مناطق مجاور حوضه آبریز استفاده شد. نتایج نشان داد که که ارتباط میان مقادیر فرسایش و رسوب در زیرحوضههای مورد مطالعه معنیدار است. علاوه براین، مقدار فرسایس و رسوب با مقادیر شیب نیز دارای رابطهی معکوس و معنیدار هستند. همچنین میان شیب و نیز شاخص قدرت آبراهه رابطهی مثبت و معنیدار از نظر آماری وجود دارد. شاخصهای مرتبط با انحناء دارای تغییرات اندکی در منطقه مورد مطالعه هستند. اما بهدلیل توپوگرافی متنوع منطقه، مقادیر شیب دارای تغییرات قابل توجهی در میان زیرحوزهها است.
الناز پیروزی؛ عقیل مددی؛ صیاد اصغری سراسکانرود
چکیده
رودخانهها از اشکال پویای طبیعت هستند. بررسی ژئومورفولوژیکی پایداری رودخانهها و فرآیند حمل و نقل رسوب، بسیار مهم میباشد. هدف این مطالعه، بررسی وضعیت پایداری و تنش برشی رودخانه با استفاده از روشهای تجربی و ریاضی و مقایسهی نتایج آنها با مطالعات میدانی، شرایط مورفولوژیکی، هیدرولوژیکی، زمینشناسی و انسانی حاکم بر هر یک از ...
بیشتر
رودخانهها از اشکال پویای طبیعت هستند. بررسی ژئومورفولوژیکی پایداری رودخانهها و فرآیند حمل و نقل رسوب، بسیار مهم میباشد. هدف این مطالعه، بررسی وضعیت پایداری و تنش برشی رودخانه با استفاده از روشهای تجربی و ریاضی و مقایسهی نتایج آنها با مطالعات میدانی، شرایط مورفولوژیکی، هیدرولوژیکی، زمینشناسی و انسانی حاکم بر هر یک از بازهها میباشد. با توجه به نتایج مطالعه، پلانفرم رودخانه، در بازه اول، دوم و چهارم، به صورت سینوسی و در بازه سوم به صورت پیچانرودی میباشد و با در نظر گرفتن مشخصههای زاویه مرکزی ، به ترتیب بازه اول، دوم و سوم به صورت پیچانرود بسیار توسعه یافته و بازه چهارم از نوع پیچان رود توسعه یافته است. بیشترین میزان تنش برشی موجود و کناری، در مقاطع 4، 3، 11 و 12 دیده میشود و بیشترین میزان تنش برشی بحرانی، در مقاطع 3 و 7 میباشد. بررسیهای شاخص پایداری نسبی نشان داد که به جز مقاطع 5 و 7، سایر مقاطع انتخابی در تمامی بازه ها به صورت ناپایدار میباشند. در مقاطع پایدار غیر آبرفتی، شکل مجرا به سنگ بستر بستگی دارد و به مقدار رسوبات منتقل شده ربطی ندارد. اما در بازههای آبرفتی، شکل مجرا و پایداری آن به مقاومت ذرات رسوبی آن بستگی دارد. همچنین با توجه به نتایج مطالعه، در بازههای اول و دوم، نتایج روشهای تجربی با مطالعات میدانی همخوانی دارد و در بازه سوم و چهارم همخوانی زیادی دیده نمیشود.
آبخیزداری
سیامک دخانی؛ راضیه ایزانلو؛ ابراهیم امیدوار
چکیده
احداث سدها می تواند باعث ایجاد تغییرات در رژیم هیدرولوژیکی رودخانه شود. به منظور تنظیم جریان های زیست محیطی مدیریت شده درک تأثیرات بالقوه ساختارهای آبی بر رژیم های هیدرولوژیکی رودخانه ضروری است. در پژوهش حاضر، برای بررسی تغییرات متوسط ماهانه دبی و منحنی تداوم جریان با استفاده از نرم افزار IHA نسخه 7.1.، از آمار ایستگاه هیدرومتری تنگ ...
بیشتر
احداث سدها می تواند باعث ایجاد تغییرات در رژیم هیدرولوژیکی رودخانه شود. به منظور تنظیم جریان های زیست محیطی مدیریت شده درک تأثیرات بالقوه ساختارهای آبی بر رژیم های هیدرولوژیکی رودخانه ضروری است. در پژوهش حاضر، برای بررسی تغییرات متوسط ماهانه دبی و منحنی تداوم جریان با استفاده از نرم افزار IHA نسخه 7.1.، از آمار ایستگاه هیدرومتری تنگ اسفرجان در خروجی حوضه هونجان (استان اصفهان) استفاده شد. مقدار جریان ماهانه در دوره بعد از احداث بندهای اصلاحی نسبت به دوره قبل از احداث بندها کاهش داشته است. همچنین منحنی تداوم جریان در تمام فصل ها قبل از احداث بندهای اصلاحی بالاتر از حالت بعد از احداث است. تفسیر منحنی های تداوم جریان بیانگر اثر کاهشی بندهای اصلاحی در همه ی انواع جریان است. شاخص های هیدرولوژیکی جریان (شاخص دبی نرمال در حالت پرآبی، شاخص دبی نرمال در حالت کم آبی، شاخص دبی عادی یا نرمال)، در دوره بعد از احداث نسبت به دوره قبل از احداث کاهش داشته است. در تمام ماه های سال به غیر از ماه های فوریه، مارس و آوریل نرخ کاهش شاخص دبی نرمال در حالت کم آبی (Q75) بیشتر از شاخص دبی نرمال در حالت پر آبی (Q25) بود. شاخص دبی نرمال در حالت پرآبی بعد از احداث بندهای اصلاحی در فصل بهار بیش تر از سایر فصل ها کاهش داشته است. شاخص دبی نرمال در حالت کم آبی در فصل زمستان و پاییز (91 درصد) و تابستان (90 درصد) کاهش بیش تری نسبت به بهار داشته است.
هیدروژئومورفولوژی
وحیده مرادزاده؛ زینب حزباوی؛ اباذر اسمعلی عوری؛ رئوف مصطفیزاده؛ شیرین زارعی؛ نازیلا علائی
چکیده
شاخصهای بومشناختی به ابزارهای مهمی برای ارزیابی و پایش منابع طبیعی تبدیل شدهاند که درک رابطه بین فعالیتهای زیستشناسی و واکنش بومشناختی برای ساختار آنها ضروری است. از طرفی، فعالیتهای انسانی از طریق تغییرات در تولید رسوب، انتقال و ذخیرهسازی تأثیرات قابل توجهی بر تکامل چشمانداز دارند. لذا این امر در مدیریت جامعنگر ...
بیشتر
شاخصهای بومشناختی به ابزارهای مهمی برای ارزیابی و پایش منابع طبیعی تبدیل شدهاند که درک رابطه بین فعالیتهای زیستشناسی و واکنش بومشناختی برای ساختار آنها ضروری است. از طرفی، فعالیتهای انسانی از طریق تغییرات در تولید رسوب، انتقال و ذخیرهسازی تأثیرات قابل توجهی بر تکامل چشمانداز دارند. لذا این امر در مدیریت جامعنگر حوضهها و اکوسیستمهای مختلف بایستی مورد توجه قرار گیرد. بر همین اساس، پژوهش حاضر با هدف ارزیابی ناهمگونی فضایی شاخص آشفتگی هیدرورسوبشناسی (HSDI) در زیرحوضههای سامیان واقع در بخش مرکزی استان اردبیل انجام شد. بدینمنظور، ابتدا عوامل انتقال رسوب (ST)، تنش هیدرولوژیکی (HS)، تغذیه آب زیرزمینی (Rec) و پتانسیل فرسایش خاک (SEP) برای 27 زیرحوضه مختلف مورد مطالعه محاسبه شد. در ادامه، وزندهی این عوامل با استفاده از روش آنتروپی شانون صورت گرفت. سپس با استفاده از میانگین وزنی شاخص آشفتگی هیدرورسوبشناسی (HSDI) محاسبه و پهنهبندی شد. نتایج نشان داد که مقادیر متوسط، حداکثر و حداقل مقدار شاخص HSDI در حوضه سامیان بهترتیب برابر 17/10، 67/45 و 20/0 بوده است. همچنین، طبق نتایج بهترتیب 67/87، 33/5، 32/5 و 68/1 درصد از مساحت حوضه در طبقات خیلیکم، کم، متوسط و زیاد از سطح آشفتگی دستهبندی شد. زیرحوضه 19 واقع در بخش شمالی، و زیرحوضههای 20 و 21 واقع در بخش مرکزی حوضه سامیان دارای بیشترین آشفتگی هستند، لذا برای انجام اقدامات مدیریتی در اولویت قرار میگیرند. چارچوب پژوهش حاضر بهعنوان ابزاری بالقوه برای حمایت از تصمیماتی که باید بر بهبود مدیریت منابع طبیعی متمرکز باشد، قابلیت کاربرد دارند.
مریم انصاری؛ ایرج جباری؛ فرهنگ سرگردی
چکیده
کشور ایران با متوسط بارندگی سالیانۀ کمتر از240 میلی متر، جزء مناطق خشک و نیمه خشک جهان است. بدین منظور در این تحقیق با انتخاب حوضۀ ایزدخواست به عنوان نمونه ای از حوضه های داخلی زاگرس برای بررسی رابطۀ بین سازندهای زمین شناسی و پارامترهای کیفی آب و مدل سازی مکانی از مدل رگرسیون وزنی جغرافیایی (GWR) استفاده شده است که در این مدل از پارامترهای ...
بیشتر
کشور ایران با متوسط بارندگی سالیانۀ کمتر از240 میلی متر، جزء مناطق خشک و نیمه خشک جهان است. بدین منظور در این تحقیق با انتخاب حوضۀ ایزدخواست به عنوان نمونه ای از حوضه های داخلی زاگرس برای بررسی رابطۀ بین سازندهای زمین شناسی و پارامترهای کیفی آب و مدل سازی مکانی از مدل رگرسیون وزنی جغرافیایی (GWR) استفاده شده است که در این مدل از پارامترهای مختلف کیفیت آب (EC، TDS، SAR، CL، Na، K، SO4) به عنوان متغیرهای وابسته و سازندهای زمین شناسی به عنوان متغیر مستقل استفاده شده است. ارزیابی میزان کارایی مدل در حوضۀ آبریز بر اساس ضریب تعیین (R2) انجام شد که نتایج نشان داد این مدل با قدرت تغییر پذیری مکانی بالا و ضریب تعیین بالاتر از 80/0 تأثیر سازندهای مختلف بر منابع آبی را در نقاط مختلف و مناطق بحرانی با بیش ترین آثار منفی به خوبی مشخص کرده است . در اغلب پارامترهای کیفی مانند سدیم، پتاسیم، کلر و هدایت الکتریکی بیشترین میزان همبستگی مربوط به غرب حوضه می باشد که رسوبات تبخیری موجود در حوضه از جمله گنبد نمکی در این قسمت از مهم ترین سازندهای تغییر کیفیت آب میباشند. همچنین وجود رابطۀ معنی دار پارامترهای کیفی آب با سطح اساس حوضه یا دریاچه های فصلی، نشان دهندۀ شسته شدن و حمل این رسوبات به این نقاط توسط آب های جاری میباشد که این سازندها به دلیل سست بودن، خود را به صورت بدلندها و تپه ماهورها در منطقه نشان داده اند.
ژئومورفولوژی
شهناز علیزاده؛ مجتبی یمانی؛ محمدرضا ثروتی؛ منیژه قهرودی
چکیده
بیتوجهی نسبت به فرسایش ساحلی موجب وقوع مخاطره میشود. این مخاطره بهطور مستقیم و غیرمستقیم بر جوامع انسانی و تأسیسات ساحلی تأثیرگذار است. پژوهشهای دیرینهشناسی مؤید افتوخیز تراز آبی دریای خزر در قالب ارقام متفاوتی تا چند ده متر است. سواحل دریای خزر دارای توپوگرافی و کاربری اراضی متفاوتی ازجمله اراضی پست مرتبط با مصب رودخانهها، ...
بیشتر
بیتوجهی نسبت به فرسایش ساحلی موجب وقوع مخاطره میشود. این مخاطره بهطور مستقیم و غیرمستقیم بر جوامع انسانی و تأسیسات ساحلی تأثیرگذار است. پژوهشهای دیرینهشناسی مؤید افتوخیز تراز آبی دریای خزر در قالب ارقام متفاوتی تا چند ده متر است. سواحل دریای خزر دارای توپوگرافی و کاربری اراضی متفاوتی ازجمله اراضی پست مرتبط با مصب رودخانهها، خورها و یا پیشرفتگیهای آب دریا در خشکی و سواحل نسبتاً بلندتر ماسهای و شنی است. در این پژوهش با استفاده از تحلیل زمانی – مکانی تغییرات کاربری اراضی در طول 45 سال به تحلیل تغییرات ساحل ماسهای و انطباق آن در ساحل موردمطالعه در قالب سلولهای ساحلی پرداختهشده است. برای این منظور با استفاده از نرمافزارهای SAGA و ENVI دادههای کاربری اراضی سالهای 1975 و 2020 و سپس با نرمافزار IDRISI تغییرات کاربری اراضی استخراج شدند. نتیجه پژوهش حاکی از آن است که 9 /68 کیلومتر از بازه ساحلی موردمطالعه، سواحل ناپایداری بودهاند که بیشترین نواحی ساحلی فرسایش از نوع انسانی (تغییرات کاربری اراضی) داشتهاند، که شامل سلولهای 10 و 3 میباشند. همچنین فرسایش سلولهای ناپایدار 5، 6 و 1 از نوع فرسایش طبیعی (تغییرات ائوستاتیک دریا) و فرسایش سلولهای ناپایدار 9 و 2 از نوع فرسایش طبیعی – انسانی میباشند. 24 کیلومتر باقیمانده بازه ساحلی موردمطالعه، سواحل پایداری بودهاند. در این میان، بیشترین بخشهای ساحلی، فرسایش از نوع طبیعی (تغییرات ائوستاتیک دریا) داشتهاند. این بخشها عمدتاً دو سلول 7 و 8 را دربر میگیرند. همینطور سلول 4 نیز در گروه سواحل پایدار با فرسایش از نوع طبیعی – انسانی قرار میگیرد.
خدیجه جوان
چکیده
در سالهای اخیر، خشک شدن دریاچه ارومیه مورد توجه محققین قرار گرفته است. این دریاچه از سال 1995 با حدود 8 متر کاهش سطح آب مواجه بوده است. خشکسالیها به عنوان رویدادهای حدی مخرب، بر محیط طبیعی منطقه تأثیر میگذارند. شناسایی روند خشکسالی برای مدیریت و استفاده بهینه از منابع آب، ضروری است. ارزیابی روند توسط شاخصهای خشکسالی، که شاخص استاندارد ...
بیشتر
در سالهای اخیر، خشک شدن دریاچه ارومیه مورد توجه محققین قرار گرفته است. این دریاچه از سال 1995 با حدود 8 متر کاهش سطح آب مواجه بوده است. خشکسالیها به عنوان رویدادهای حدی مخرب، بر محیط طبیعی منطقه تأثیر میگذارند. شناسایی روند خشکسالی برای مدیریت و استفاده بهینه از منابع آب، ضروری است. ارزیابی روند توسط شاخصهای خشکسالی، که شاخص استاندارد بارش (SPI) محبوبترین آن است، راهی منطقی است، زیرا شاخصهای خشکسالی با توجه به شدت، مدت و فراوانی، ناهنجاریهای اقلیمی را اندازهگیری میکنند. در این مطالعه، روند خشکسالی هیدرولوژیک در حوضه آبریز دریاچه ارومیه با استفاده از سریهای SPI 12 و 24 ماهه بررسی شد. سری SPI با استفاده از دادههای بارش ماهانه 32 ساله (1986-2017) در 8 ایستگاه منتخب حوضه، تعیین شد. آشکارسازی روند با استفاده از تحلیل روند نوآورانه (ITA) و من-کندال صورت گرفت و برای شناسایی روندهای معنیدار، از آزمونهای معنیداری در سطح 05/0 استفاده شد. نتایج آزمونهای ITA و من- کندال نشان داد که مراغه، سهند، سقز، تکاب و مهاباد دارای روند کاهشی معنیدار در سریهای 12 و 24 ماهه هستند. در ارومیه، تبریز و سراب، آزمون من-کندال روند معنیداری را نشان نداد؛ درحالیکه ITA، روندهای کاهشی و افزایشی معنیداری نشان داد. بر اساس نتایج گرافیکی ITA، روند کاهشی در شرایط مرطوب و نرمال و روند افزایشی در شرایط خشکسالی، در اکثر ایستگاههای حوضه وجود دارد. همچنین نتیجه گرفته شد که ITA، ابزاری ارزشمند برای استنباط اطلاعات کیفی است. از نتایج این تحقیق میتوان برای مدیریت منابع آب و درک ویژگیهای تغییر اقلیم استفاده کرد.
خدایار ضیائی؛ اباذر اسمعلی؛ رئوف مصطفیزاده؛ محمد گلشن
چکیده
تغییرات کاربری اراضی یکی از مهمترین چالشهای زیست محیطی در بیشتر حوضه های آبریز است. در این تحقیق تغییرات روند هیدرولوژیکی جریان با سناریو تغییر کاربری اراضی در حوضه آبریز اهل ایمان با مساحت 7771 هکتار واقع در قسمت غربی استان اردبیل مورد بررسی قرار گرفت. برای اینمنظور مدل هیدرولوژیکی SWAT برای منطقه مطالعاتی اجرا و با استفاده ...
بیشتر
تغییرات کاربری اراضی یکی از مهمترین چالشهای زیست محیطی در بیشتر حوضه های آبریز است. در این تحقیق تغییرات روند هیدرولوژیکی جریان با سناریو تغییر کاربری اراضی در حوضه آبریز اهل ایمان با مساحت 7771 هکتار واقع در قسمت غربی استان اردبیل مورد بررسی قرار گرفت. برای اینمنظور مدل هیدرولوژیکی SWAT برای منطقه مطالعاتی اجرا و با استفاده از الگوریتم SUFI2 واسنجی و اعتبارسنجی شد. نتایج مدل با استفاده از ضرایب آماری R2، NS و RMSE ارزیابی شد که در دوره واسنجی این ضرایب آماری بهترتیب 75/0، 71/0 و 31/0 و در دوره اعتبارسنجی بهترتیب 71/0، 68/0 و 18/0 بهدست آمدند که ضرایب آماری بهدست آمده در هر دو دوره نشاندهنده بالا بودن عملکرد مدل در منطقه مطالعاتی جهت شبیهسازی رواناب است. بنابراین با توجه به پتانسیل و مشخصات منطقه تأثیر سناریوهای تغییرکاربری اراضی دیم کمبازده به مرتع، تبدیل 50 درصد زراعت آبی به باغ و تبدیل 40 درصد کاربری مرتع به زراعت دیم دبی جریان ماهانه خروجی از حوضه آبریز اهل ایمان مطالعه شد. نتایج نشاندهنده کاهش دبی متوسط (17 درصد) در سناریوی اول و افزایش دبی متوسط (36 درصد) در سناریوی دوم است. افزایش دبی متوسط در سناریو دوم نشاندهنده کاهش ذخیره آب زیرزمینی در منطقه است.
هیدروژئولوژی
زهرا یونسیان؛ فریبا همتی؛ محمد مهدی حسینزاده
چکیده
حوضه آبریز دربادام در شمال استان خراسان رضوی واقع شده است. در این پژوهش جهت بررسی تغییرات زمانی و مکانی بستر رودخانه در منطقهی مورد مطالعه از تصاویر ماهوارهای لندست ( سالهای 2010 تا 2021 ) استفاده گردید و تغییرات رودخانه در دورهی زمانی یازده سال مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. تصاویر ماهوارهای لندست در سه محیط CAD Auto ، ENVI ، Arc Map ...
بیشتر
حوضه آبریز دربادام در شمال استان خراسان رضوی واقع شده است. در این پژوهش جهت بررسی تغییرات زمانی و مکانی بستر رودخانه در منطقهی مورد مطالعه از تصاویر ماهوارهای لندست ( سالهای 2010 تا 2021 ) استفاده گردید و تغییرات رودخانه در دورهی زمانی یازده سال مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. تصاویر ماهوارهای لندست در سه محیط CAD Auto ، ENVI ، Arc Map با توجه به اهداف تحقیق مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. بر این اساس بررسی تغییرات الگوی رودخانه در سه بخش شامل بخش اول (زیرحوضه سمت راست)، بخش دوم (زیرحوضه سمت چپ) و بخش سوم (بخش انتهایی) مورد مطالعه قرار گرفت. بر اساس نتایج بدست آمده از این تحقیق، میانگین زوایای مرکزی قوسها در دورهی زمانی یازده سال، در بخش اول تغییری در الگوی رودخانه رخ نداده اما در بخش دوم و سوم الگوی رودخانه از الگوی مئاندری توسعهنیافته به الگوی رودخانه مئاندری توسعهیافته تبدیل شده است. میانگین ضرایب خمیدگی نیز در هر سه بخش نشاندهندهی الگوی پیچانرودی است.لایه های زمینشناسی موجود در این منطقه که عمدتاً دارای لیتولوژی مقاوم هستند، ویژگی شیب و توپوگرافی که باعث شده قسمت اعظم این حوضه دارای ساختار کوهستانی باشد، باعث شده است جابجایی عرضی مئاندر در منطقهی مورد مطالعه کم باشد.
منابع آب
وحیده ابطحی؛ سعید جهانبخش؛ هاشم رستم زاده؛ حسن لشکری
چکیده
رودخانههای جوّی در ادبیات آب و هواشناسی جهانی مسیرهایی باریک و طویل از انتقال قوی بخارآب به سوی قطب در عرض های میانه تعریف شده اند که عموماً با جریانهای جت سطح پایین در رأس جبههی سرد سیکلونهای برون حاره مرتبط میباشند. برای شناسایی منشاء رودخانه های جوی ورودی به منطقه مورد مطالعه، ابتدا سامانه های بارشی که در بیش از نیمی از ...
بیشتر
رودخانههای جوّی در ادبیات آب و هواشناسی جهانی مسیرهایی باریک و طویل از انتقال قوی بخارآب به سوی قطب در عرض های میانه تعریف شده اند که عموماً با جریانهای جت سطح پایین در رأس جبههی سرد سیکلونهای برون حاره مرتبط میباشند. برای شناسایی منشاء رودخانه های جوی ورودی به منطقه مورد مطالعه، ابتدا سامانه های بارشی که در بیش از نیمی از ایستگاه های منطقه رخ داده بودند، انتخاب گردیدند. با استفاده از داده های جریان قائم بخارآب شرق سو و شمال سو با تفکیک مکانی ۵/×۵/۰ درجه قوسی، بزرگی جریان قائم بخار آب محاسبه شد. برای محاسبه بزرگی جریان از داده های جریان قائم بخارآب شامل نم ویژه و وزش های مداری و نصف النهاری از تراز ۱۰۰۰ تا ۳۰۰ هکتوپاسکالی استفاده شده است. بررسی نشان داد که این رودخانه ها از چهار منشاء رطوبتی وارد شمال غرب و غرب ایران شده اند. منشاء دریاهای گرم جنوبی (الگوی کم فشار سودان – دریای سرخ)، منشاء منطقه همگرایی حاره ای، منشا ترکیبی کم فشار سودان و چرخند مدیترانه و منشاء دریای مدیترانه. از این میان، منشاء دریاهای گرم عرب و عمان و دریای سرخ بیشترین سهم را در رودخانه های ورودی به منطقه داشته اند. این رودخانه های جوی هم از لحاظ تداوم زمانی و هم از لحاظ مقدار جریان رطوبتی، قوی ترین رودخانه ها بوده اند. این رودخانه ها ابتدا وارد جنوب غرب ایران شده و در ادامه وارد منطقه مطالعاتی می شوند.