دانشگاه تبریز
هیدروژئومورفولوژی
2383-3254
2676-4571
4
11
2017
08
23
ارائه مدل مفهومی- چینهای نهشتههای کواترنر شمال دریاچهی ارومیه با استفاده از GMS
1
20
FA
احد
حبیبزاده
استادیار پژوهشی سازمان تحقیقات، آموزش و ترویج کشاورزی، تبریز، ایران
habibzadeh@tabrizu.ac.ir
شهرام
روستایی
استاد گروه جغرافیای طبیعی، دانشکدهی جغرافیا، دانشگاه تبریز
roostaei@ tabrizu.ac.ir
محمدرضا
نیکجو
دانشیار گروه جغرافیای طبیعی، دانشکدهی جغرافیا، دانشگاه تبریز
عطاءاله
ندیری
استادیار گروه زمینشناسی، دانشکدهی علوم طبیعی، دانشگاه تبریز
ata-o-nadiri@yahoo.com
نهشتههای کواترنر به عنوان منابع اصلی تأمینکنندهی آب شیرین برای بشر محسوب شده و همیشه تحت تأثیر فعالیتهای انسانی از قبیل کشاورزی، صنعت، غیره قرار داشتهاند. مدل مفهومی نشاندهندهی ابعاد و جهت و چگونگی گسترش نهشتهها است. در پژوهش حاضر مدل مفهومی- چینهای نهشتههای کواترنر دشت تسوج واقع در شمال دریاچهی ارومیه تهیه شده است. مدل بر اساس 28 لوگ زمینشناسی چاههای مشاهدهای و 78 سونداژ ژئوالکتریکی در نرمافزار GMS تهیه شده است. بر اساس مقاطع ژئوالکتریک 5 کلاس چینهای برای نهشتههای کواترنر دشت تسوج تفکیک گردید، که شامل نهشتههای آبرفتی Qal، نهشتههای خشک Q3، نهشتههای آبرفتی دانه متوسط (احتمالاً حاوی آب) Q2، نهشتههای آبرفتی ریزدانه (احتمالاً حاوی آب) Q1و رس Qmf هستند. نتایج نشان میدهد، نهشتههای کلاس Q2از نفوذپذیری متوسط برخوردار بوده دارای سفرهی آب زیرزمینی شیرین هستند، گسترش عمدهی این واحد در نواحی شرقی و جنـوبشرقی میباشد. بیشترین فراوانی نهشتههای Q3و Qal در ارتفاع 1320 متر بوده ولی ضخامت بالا در ارتفاع 1550 متر با ماکزیمم 190 متر است. این نهشتهها از یک گسترش افقی سرتاسر برخوردار بوده لکن گسترش عمودی آنها بیشتر در نواحی شمالی دشت به خصوص شمالشرقی است. از خصوصیات این واحد نفوذپذیری شدید، عدم وجود ناخالصیهای رسی در آن میباشد.
سونداژ ژئوالکتریکی,شمال دریاچه ارومیه,نهشتهای کواترنر,مدل مفهومی
https://hyd.tabrizu.ac.ir/article_6711.html
https://hyd.tabrizu.ac.ir/article_6711_ab25aeec6f8eaef1168d8f53970620ac.pdf
دانشگاه تبریز
هیدروژئومورفولوژی
2383-3254
2676-4571
4
11
2017
08
23
مدلسازی تغییرات کاربری اراضی و اثرات آن بر سیستم فرسایش در حوضهی سد علویان با استفاده از تکنیکهای سنجش از دور و GIS
21
38
FA
بختیار
فیضی زاده
هیات علمی دانشگاه تبریز
feizizadeh@tabrizu.ac.ir
<strong>چکیده</strong>
تصاویر رقومی سنجش از دور از قابلیت بالایی در مدیریت منابع طبیعی برخوردارند که یکی از مهمترین آنها آشکارسازی تغییرات پوشش و کاربری اراضی است. در حال حاضر با استفاده از تکنیکهای پردازش تصویر و مقایسه چندزمانه دادههای سنجش از دور میتوان تغییرات کاربری اراضی را در طی دورههای زمانی مشخص نموده و با کسب آگاهی از نسبت تغییرات، تغییرات پوشش و کاربری اراضی آتی را پیشبینی نموده و نسبت به مدیریت آنها اقدام نمود. تحقیق حاضر نمونهای از کاربرد دادههای سنجش از دور در آشکارسازی تغییرات کاربری اراضی و مدلسازی اثرات آن در فرسایش است. در این تحقیق از تصاویر ماهوارهای TM ,ETM+ سالهای 2015-2002-200-1989 استفاده شده و تغییرات کاربری اراضی در طی سه دوره ارزیابی شده است. پردازش تصاویر ماهوارهای در سه مرحلهی پیش پردازش، پردازش و پس پردازش انجام شد. در ادامهی طبقهبندی تصاویر ماهوارهای انجام شده و نتایج برای استخراج نقشههای تغییرات و انجام اقدامات لازم به محیط GIS انتقال یافته و با استفاده از تحلیلهای مکانی GIS تغییرات کاربری اراضی مورد مدلسازی قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان میدهد که در سه دوره یاد شده ضمن افزایش اراضی باغی، تخریب و تبدیل اراضی مرتعی خوب به مراتع ضعیف و اراضی دیم در سطح قابل توجی صورت گرفته است که نقش مهمی در افزایش آسیبپذیری منطقهی مورد مطالعه در مقابل فرسایش خاک داشته است.
مدل مفهومی سنجش از دور,کاربری اراضی,آشکارسازی تغییرات,سد علویان
https://hyd.tabrizu.ac.ir/article_6712.html
https://hyd.tabrizu.ac.ir/article_6712_863dc2dac02f02a7b0225f6656988e3d.pdf
دانشگاه تبریز
هیدروژئومورفولوژی
2383-3254
2676-4571
4
11
2017
08
23
ارزیابی ساختار مکانی بارش نیم قرن اخیر دشت مشهد
39
57
FA
غلامعباس
فلاح قالهری
دانشگاه حکیم سبزواری
ab_fa789@yahoo.com
الهام
کدخدا
دانشجوی کارشناسی ارشد آب و هواشناسی کاربردی، دانشگاه حکیم سبزواری، سبزوار
kadkhoda.e70@gmail.com
تعامل عمیق، پیچیده و مداوم بارش با سایر عناصر و عوامل اقلیمی، سبب تغییر و تنوع این عنصر در بعد زمان و مکان شده است. یکی از رویکردهای مطالعاتی جدید در اقلیمشناسی، توصیف تنوع مکانی بارش بر اساس آمارههای مکانی است. هدف مطالعهی حاضر آن است که با استفاده از روشهای آمار مکانی، رفتار عمومی بارش دشت مشهد در امتداد مکان ارائه گردد. در این راستا از دادههای بارش روزانه 34 ایستگاه همدید، اقلیمشناسی و بارانسنجی طی دورهی آماری (1392-1342 هجری خورشیدی) استفاده شده است. در ابتدا بر اساس روشهای آمار کلاسیک، پراکندگی مکانی و زمانی بارش مورد مطالعه و سپس سه مشخصهی میانگین مرکزی، فاصله استاندارد و توزیع جهتدار مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج و بررسیها، نشان داد که مرکز ثقل (گرانیگاه) بارشهای سالانه نیمقرن اخیر دشت مشهد 83/3 کیلومتر جابجایی داشته است و توزیع جهتدار گویای بزرگی اثر شیب و جهتگیری آن برمیزان بارش است. همچنین فاصله استاندارد بارش دشت مشهد در دههی پنجم (1392-1382) نسبت به دههی اول (1352-1342) به میزان 57/1254 واحد تغییر نموده است. این عامل دلیلی بر ناپایداری روابط خطی عوامل مکانی در تولید بارش در دشت مشهد است. بر این اساس ناهمواریها و ارتفاع بیشترین نقش را در الگوی مکانی بارش در دشت مشهد ایفا میکنند.
ساختار مکانی,مرکز ثقل بارش,مدلسازی مکانی,دشت مشهد
https://hyd.tabrizu.ac.ir/article_6714.html
https://hyd.tabrizu.ac.ir/article_6714_453a66b7ad1085d3ec1345fc061788e7.pdf
دانشگاه تبریز
هیدروژئومورفولوژی
2383-3254
2676-4571
4
11
2017
08
23
تحلیل و مقایسهی رسوب معلق در حوضههای آبخیز خزر و ایران مرکزی
59
81
FA
منوچهر
فرجزاده اصل
دانشیار اقلیمشناسی دانشگاه تربیت مدرس، تهران
علیاصغر
هدایی
استادیار موسسه آموزش عالی علمی کاربردی هلال ایران، تهران
مریم
ملا شاهی
استادیار گروه جنگلداری مناطق خشک، دانشکده کویرشناسی، دانشگاه سمنان، سمنان (نویسندهی مسئول)
maryam.mollashahi@semnan.ac.ir
ندا
رجبی رستم آبادی
کارشناس ارشد ژئومورفولوژی دانشگاه تربیت مدرس، تهران
rajabi@gmail.com
<strong>چکیده</strong>
فرسایش خاک یکی از مهمترین مخاطرات طبیعی در هر کشور بشمار میآید که پیامدهایی چون کاهش حاصلخیزی، کاهش محصول و بیابانزایی به ویژه در مناطق خشک را به همراه دارد. هدف این تحقیق، مقایسه رسوب معلق در حوضههای آبخیز دریای خزر با اقلیم مرطوب و ایران مرکزی با اقلیم خشک کشور است. جهت انجام پژوهش از دادههای بارانسنجی، دبیسنجی و رسوبسنجی به همراه شیب، توپوگرافی، کاربری اراضی و سنگشناسی استفاده شده است. برای تحلیل دادهها از روشهای تحلیل آماری در نرمافزاSPSS استفاده شده است. نتایج حاصل از آزمون همبستگی نشان داد که رابطه و همبستگی قوی بین دو پارامتر بارش و رسوب وجود دارد. با توجه به نتایج حاصله از مدل رگرسیون چندمتغیره، بین متغیرهای بارش، دبی و رسوب سالانه در حوضههای مورد مطالعه رابطهی معنادار و مستقیم وجود داشته و مدلهای نسبتاً خوبی از روابط متغیرهای بارش، دبی و رسوب معلق به دست آمد. بر اساس توزیع فضایی رسوب، در حوضهی آبخیز ایران مرکزی بیشترین میزان رسوب در غرب حوضه در ایستگاههای قلعهی شاهرخ و چمریز و کمترین میزان رسوب در شمال و جنوب حوضه مشاهده میشود. در حوضهی آبخیز خزر، بیشترین میزان بار رسوبی در حوضهی آبخیز قرهسو و ران در ایستگاه قزاقلی سپس در حوضهی سفیدرود در ایستگاه قرهگونی مشاهده میگردد. کمترین میزان بار رسوبی نیز مربوط به حوضهی آبخیز خزر در حوضهی تالش و ایستگاههای جنوبی خزر است.
تحلیل زمانی - مکانی,رسوب,حوضههای آبخیز,فرسایش
https://hyd.tabrizu.ac.ir/article_6715.html
https://hyd.tabrizu.ac.ir/article_6715_5ef6b5e279e6330d4a308d0e7a9b7b05.pdf
دانشگاه تبریز
هیدروژئومورفولوژی
2383-3254
2676-4571
4
11
2017
08
23
برآورد بار رسوب ماهانهی ایستگاههای حوضهی آجیچای با استفاده از مدل MPSIAC و ریزمقیاس نمایی آبشاری
83
103
FA
وحید
نورانی
0000-0002-6931-7060
استاد، دانشکدهی مهندسی عمران دانشگاه تبریز، تبریز
vnourani@yahoo.com
صالح
محسنزاده
کارشناسی ارشد سازههای هیدرولیکی دانشکدهی عمران دانشگاه تبریز، تبریز (نویسندهی مسئول)
saleh.mohsenzadeh@gmail.com
در این مقاله جهت برآورد میزان فرسایش و رسوب در زیرحوضههای حوضهی آجیچای با توجه به نبود آمار کافی بار رسوب -که یـکی از مسائل اساسی حوضههای کشور میباشد- از مدل تجربی پسیاک اصلاح شده استفاده شده است. از آنجائی که میزان رسوب حاصل از این مدل متوسط سالانه میباشد، لذا در مرحلهی اول جهت محاسبه رسوب برای هر سال چگونگی تغییرات فاکتورهای نهگانه مدل فوق نسبت به زمان مورد بررسی قرار داده شده است. فاکتورهای که ماهانه (مثل بارش و رواناب) و یا سالانه (مثل پوشش گیاهی و کاربری اراضی) دستخوش تغییر هستند، نقش مستقیمی در محاسبه رسوب برای هر سال دارند. در مرحلهی دوم برای ریزمقیاس کردن رسوب سالانهی حاصل از مدلسازی مرحلهی اول و با توجه به اینکه نمیتوان رسوب سالانه را به نسبت مساوی برای تمام ماههای سال توزیع کرد، با استفاده از روش آبشاری میزان رسوب سالانه به ماهانه ریزمقیاس گردید. نتایج حاصل نشان میدهد بین بار رسوب برآورد شده با مدل پسیاک اصلاح شده و ریزمقیاس شده با مدل آبشاری، با نتایج مشاهداتی و ثبت شده همبستگی بالایی وجود دارد. از طرفی همانطوری که انتظار میرفت از بین عوامل نه گانه مدل، دو عامل فرسایش رودخانهای و فرسایش سطحی به ترتیب 6/13 و 4/13 بیشترین امتیاز را دارند همچنین کاربری اراضی و پوشش گیاهی با امتیازهای 4/13 و 5/11 نقش خود را در تولید و یا مهار رسوب به خوبی نشان می دهند. میزان رسوبدهی سالانه در کل حوضه 92/1 تن در هکتار میباشد که زیرحوضه 22 با توجه به شیب تند و پوشش گیاهی کاملا ضعیف با 88/3 تن در هکتار در سال بیشترین و زیرحوضه 1-14 با 0/1 تن در هکتار در سال کمترین مقدار تولید رسوب را در حوضه به خود اختصاص دادند.
رسوبدهی,مدل پسیاک اصلاح شده,ریزمقیاس کردن آبشاری,آجیچای
https://hyd.tabrizu.ac.ir/article_6716.html
https://hyd.tabrizu.ac.ir/article_6716_e9d83e13acbc88180808b6743ad5f8cb.pdf
دانشگاه تبریز
هیدروژئومورفولوژی
2383-3254
2676-4571
4
11
2017
08
23
ﺍﻭﻟﻮﻳّﺖ ﺑﻨﺪﻱ و پهنه بندی ﻋﻮﺍﻣﻞ ﻣﺆﺛﺮ ﺑﺮ ﻭﻗﻮﻉ ﺯﻣﻴﻦ ﻟﻐﺰﺵ با استفاده از مدل آنتروپی
105
125
FA
ابوالقاسم
امیر احمدی
دانشیار ژئومورفولوژی، دانشگاه حکیم سبزواری، سبزوار
مهناز
ناعمی تبار
فارغ التحصیل کارشناسی ارشد ژئومورفولوژی، دانشگاه حکیم سبزواری، سبزوار
mahnaznaemi7@gmail.com
بهار
گلکار استادی
فارغ التحصیل کارشناسی ارشد ژئومورفولوژی، دانشگاه حکیم سبزواری،
parvaz.dar.meh@gmail.com
چکیده
منطقه باجگیران به دلیل شرایط جغرافیایی از جمله مناطق مستعد برای وقوع زمین لغزش است. ﻫﺪف اﺻﻠﯽ از اﯾﻦ پژوهش اولویّت بندی عوامل موثر بر وقوع زمین لغزش و پهنه بندی خطر وقوع زﻣﯿﻦ ﻟﻐﺰه در منطقه می باشد. بدین منظور بعد از انجام مطالعات کتابخانهای و تهیّه نقشه پراکندگی لغزش منطقه از ده پارامتر تاثیر گذار شامل ارتفاع، بارندگی، شیب، جهت شیب، شکل شیب، فاصله از آبراهه، فاصله از جاده، فاصله از گسل، پوشش زمین و لیتولوژی استفاده شد و ماتریس آنتروپی برای این عوامل محاسبه و در محیطGis پهنه بندی خطر زمین لغزش در منطقه انجام شد. اولویّت بندی عوامل مؤثر با استفاده از شاخص آنتروپی نشان داد که لایههای شیب، جهت شیب، لیتولوژی، فاصله از گسل و ارتفاع بیشترین نقش را در وقوع زمین لغزش در منطقه دارند. پهنهبندی حساسیّت زمین لغزش با مدل مذکور نشان میدهد که42% زمین لغزهها در محدوده خطر زیاد، 31% در محدوده خطر متوسط، 27% در محدوده خطر کم واقع شده است. نتایج نشان میدهد بیشترین درصد لغزشهای رخ داده در منطقه، در پهنه خطر زیاد که توسط مدل آنتروپی مشخص شده بود، قرار گرفته است. این امر حاکی از آن است که مدل پیشنهادی مدلی مناسب برای تعیین خطر حساسیّت وقوع زمین لغزش در منطقه است.
زمین لغزش,پهنه بندی,مدل آنتروپی,Gis,منطقه باجگیران
https://hyd.tabrizu.ac.ir/article_7321.html
https://hyd.tabrizu.ac.ir/article_7321_62d1097276e6e14c82d9c15f5b13b886.pdf
دانشگاه تبریز
هیدروژئومورفولوژی
2383-3254
2676-4571
4
11
2017
08
23
ارزیابی روش رگرسیون لجستیک در بررسی پتانسیل وقوع زمین لغزش مطالعهی موردی: کرانهی جنوبی حوضهی آبریز اهر چای از روستای نصیرآباد تا سد ستارخان
127
148
FA
کیوان
محمدزاده
کارشناسی ارشد سنجش از دور و GIS دانشگاه تبریز (نویسندهی مسئول)
km_rs1990@yahoo.com
سیران
بهمنی
دانشجوی کارشناسی ارشد ژئومورفولوژی-دانشگاه تبریز
sbahmani910@gmail.com
محمدحسین
فتحی
عضو هیئت علمی دانشگاه افسری امام علی(ع)، تبریز
<strong>چکیده </strong>
ﺍﻳﻦ ﭘﮋﻭﻫﺶ ﺑﺎ ﻫﺪﻑ ﺷﻨﺎﺳﺎﻳﻲ ﻋﻮﺍﻣﻞ ﻣﺆﺛﺮ ﺩﺭ ﺍﻳﺠﺎﺩ ﭘﺪﻳﺪﻩی ﺯﻣﻴﻦ ﻟﻐﺰﺵ ﻭ ﺗﻌﻴﻴﻦ ﻣﻨﺎﻃﻖ ﺩﺍﺭﺍﻱ ﭘﺘﺎﻧﺴﻴﻞ ﺯﻣـﻴﻦ ﻟﻐـﺰﺵ ﺩﺭکرانههای جنوبی اهرچای از روستای نصیرآباد تا سد ستارخان ﺣﻮﺿـﻪی جنوبی اهرچای ﺑـﺎ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﺍﺯ ﺭﻭﺵ ﺭﮔﺮﺳﻴﻮﻥ ﻟﺠﺴﺘﻴﮏ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ. به همین منظور از تصویر سنجده Resourcesat ، 2014 ماهواره IRS استفاده شد. فاکتورهای مؤثر وقوع زمین لغزش در محیط GIS آماده و سپس با لایهی پراکنش زمین لغزشها قطع داده شده و نقشهی پهنهبندی خطر زمینلغزش در روش فوق تولید شد. نتایج نشان داد که روش رگرسیون لجستیک نتایج بهتری را در بررسی پتانسیل وقوع زمین لغزش در منطقهی مورد مطالعه دارد. بر اساس نقشهی تهیه شده بخشهای غربی و جنوبی و محدودهی شمال شرق منطقهی مورد مطالعه از نظر وقوع زمینلغزش بیشترین پتانسیل وقوع زمینلغزش را دارد. با توجه به اطلاعات به دست آمده، 19/17درصد از اراضی محدودهی مورد مطالعه با پتانسیل متوسط به بالا (34 درصد زمینلغزشها) و 3 درصد از مساحت منطقهی مورد مطالعه در محدوده با پتانسیل خیلی زیاد که بیش از 18 درصد زمینلغزشها در آن به وقوع پیوسته است قرار دارد.
اهر چای,رگرسیون لجستیک,ماهواره IRS,زمین لغزش
https://hyd.tabrizu.ac.ir/article_6718.html
https://hyd.tabrizu.ac.ir/article_6718_cd2ac76a14def543e138af0520e1c743.pdf
دانشگاه تبریز
هیدروژئومورفولوژی
2383-3254
2676-4571
4
11
2017
08
23
پیشبینی دبی سیلابی با استفاده از شبکهی عصبی موجک
149
168
FA
حمیدرضا
باباعلی
استادیار گروه مهندسی عمران، دانشگاه آزاد اسلامی واحد خرمآباد، خرمآباد
hr.babaali91@gmail.com
رضا
دهقانی
دانشجوی دکترای سازههای آبی، دانشگاه لرستان، خرمآباد (نویسندهی مسئول)
reza.dehghani67@yahoo.com
<strong>چکیده</strong>
سیل یکی از بلایای طبیعی مهمی است که همه ساله باعث ایجاد خسارتهای مالی و جانی فراوانی به جوامع مختلف میگردد. به همین دلیل محققان سعی نمودهاند که تغییرات کمی این پدیده را حتیالمقدور به طور دقیق مورد بررسی قرار دهند. در این پژوهش جهت تخمین دبی سیلابی ایستگاه کهمانالشتر واقع در استان لرستان از مدل شبکهی عصبی موجک استفاده شد و نتایج آن با سایر روشهای هوشمند از جمله شبکهی عصبی مصنوعی مقایسه گردید. برای این منظور از پارامتر حداکثر بارش 24 ساعته در مقیاس زمانی روزانه با تأخیرهای مختلف در طی دورهی آماری (1391-1380) به عنوان ورودی و دبی حداکثر روزانه به عنوان پارامتر خروجی مدلها انتخاب گردید. معیارهای ضریب همبستگی، ریشهی میانگین مربعات خطا و میانگین قدرمطلق خطا برای ارزیابی و عملکرد مدلها مورد استفاده قرار گرفت. نتایج نشان داد هر دو مدل قابلیت خوبی در تخمین دبی سیلابی دارند، لیکن از لحاظ دقت، مدل شبکهی عصبی موجک عملکرد بهتری نسبت به شبکهی عصبی مصنوعی از خود نشان داده است.
دبی سیلابی,شبکهی عصبی موجک,شبکهی عصبی مصنوعی,الشتر
https://hyd.tabrizu.ac.ir/article_6719.html
https://hyd.tabrizu.ac.ir/article_6719_7acae4f7ea5ee6b81525e06d9f03dcb9.pdf