دانشگاه تبریز
هیدروژئومورفولوژی
2383-3254
2676-4571
5
14
2018
05
22
بررسی نقش لیتولوژی و تکتونیک در روند تحول توپوگرافی پادگانه های رودخانه ی قزل اوزن
1
22
FA
غلام حسن
جعفری
عضو هیأت علمی دانشگاه زنجان
jafarihas@yahoo.com
مهدی
عباسی
کارشناس ارشد هیدروژئومورفولوژی و دبیر جغرافیا در ناحیه دو زنجان، زنجان، ایران.
mahdiabasi1397@gmail.com
<strong>چکیده</strong><br /> بررسی پادگانههای رودخانهای از عمدهترین مباحث مربوط به ژئومورفولوژی رودخانـهای میباشد؛ ازاینرو به عنوان یکی از لندفرمهای محیطهای آبرفتی و میراثی از چینهشناسی، بهمنظور درک زمان تکتونیکی و آب و هوایی به طور گسترده توسط ژئومورفولوژیستها مورد بررسی قرار میگیرد. رودخانهی قزلاوزن به عنوان یکی از طویلترین سیستمهای رودخانهای، به عوامل لیتولوژیکی و تکتونیکی بهخوبی پاسخ داده است. بر این اساس به کمک نقشههای توپوگرافی 1:50000 و زمینشناسی 1:100000 منطقه و استفاده از نرم افزارهای رایانهای مانند Arc GIS -Global Mapper و Excel پادگانههای این رودخانه از نظر لیتولوژی به بازههای مارنی، متبلور و کنگلومرایی و از نظر لیتولوژی و تکتونیک، مسیر رودخانه به هشت بازه تقسیم شد و نیمرخ عرضی پادگانههای هر بازه، تفسیر گردید. نتایج نشان داد که از بین لیتولوژی پادگانههای قزلاوزن (مارن، متبلور و کنگلومرا) پادگانههای مارنی نامتقارنتر و پادگانههای متبلور، در مناطق فاقد حرکات زمینساختی، متقارنتر هستند. در مناطق فاقد حرکات تکتونیکی، یا مناطقی با حرکات تکتونیکی یکسان در دو طرف بـستر با لیتولوژی مقاوم، پادگانـههای متقارن ایـجاد شـده و در مـکانهایی که فعالیتهای تکتونیکی دو طرف بستر یکسان نبوده، یا در بین لایههای زمینشناسی ﻣﺎرن وجود دارد پادگانههای نامتقارن شکلگرفتهاند. لیتولوژی مارنی که بیشترین لیتولوژی حوضه را نیز تشکیل داده، بیشترین تأثیر را در نامتقارنی پادگانههای این رودخانه داشته است. تکتونیک در بازههای A, C, E, F & H فعال و در بازههای B, D & G غیرفعال بوده است.
کلمات کلیدی: لیتولوژی,پادگانه,قزل اوزن,تکتونیک,سطح اساس
https://hyd.tabrizu.ac.ir/article_7637.html
https://hyd.tabrizu.ac.ir/article_7637_670a65d0a1da25e54365f2608b80fb24.pdf
دانشگاه تبریز
هیدروژئومورفولوژی
2383-3254
2676-4571
5
14
2018
05
22
بررسی تأثیر تغییرکاربری اراضی و اقلیم بر رواناب حوضه ی آبخیز با استفاده از مدل SWAT (مطالعه ی موردی: حوضه ی آبخیز گرین)
23
42
FA
مهین
نادری
کارشناس ارشد آبخیزداری، دانشکده منابع طبیعی و محیط زیست، دانشگاه ملایر، ایران.
ildoromi45@gmail.com
علیرضا
ایلدرمی
0000000283412574
ـ دانشیار گروه مرتع و آبخیزداری، دانشکده منابع طبیعی و محیط زیست، دانشگاه ملایر، ایران (نویسنده مسئول).
ildoromi@gmail.com
حمید
نوری
استادیار گروه مرتع و آبخیزداری، دانشکده منابع طبیعی و محیط زیست، دانشگاه ملایر، ایران
hamidwatershed@yahoo.com
سهیلا
آقا امین
استادیار گروه منابع طبیعی، پردیس کشاورزی و منابع طبیعی، دانشگاه رازی، کرمانشاه، ایران.
حسین
زینی وند
دانشیار گروه منابع طبیعی، دانشکده منابع طبیعی و کشاورزی، دانشگاه لرستان، ایران.
zeinivand.h@lu.ac.ir
<strong>چکیده</strong>
تغییر کاربری اراضی و تأثیر پدیدهی تغییر اقلیم بر فرآیندهای هیدرولوژیکی و رواناب سـطحی حوضهی آبخیز مـیتواند به مدیریت چالشهای منابع آب و برنامهریزی صحیح و مدیریت حوضههای آبخیز کمک نماید. در این تحقیق به منظور بررسی اثر تغییر کاربری اراضی و تغییر اقلیم بر رواناب، مدل SWAT مورد استفاده قرار گرفت. بـرای پیشبینی کاربری اراضی حوضهی آبخیز گرین از تصاویر ماهواره لندست سالهای 1986، 2000، 2014، مدل مارکوف وCA مارکوف استفاده و نقشهی کاربری اراضی سال 2042 پیش بینی شد. ریزمقیاس نمایی دادههای بارش و دما نیز توسط مدل SDSM انجام شد و خروجیهای مدل HADCM3 جهت پیشبینی اقلیم آتی حوضهی آبخیز گرین استفاده گردید. با توجه به ضریب نش ساتکلیف و ضریب تعیین به دست آمده در مرحلهی واسنجی (به ترتیب برابر با 59/0 و60/0) و مرحله اعتبار سنجی (به ترتیب برابر با 66/0 و 67/0) این مدل دارای کارایی قابل قبولی در پیشبینی متغیرهای مورد بررسی در حوضهی آبخیز مورد مطالعه است. نتایج بهدست آمده نشان میدهد با ثابت ماندن روند تغییرات دورهی پایه در سالهای 1986 تا 2014 این منطقه شاهد افزایش 28/2 درصدی مساحت جنگل و کاهش 07/2 درصدی مساحت مرتع تا سال 2042 نسبت به سال 2014 خواهد بود و همچنین مشاهده میشود که در اکثر ماههای سال در دوره آتی میانگین بارش ماهانه دارای روند کاهشی و میانگین دما دارای روند افزایشی خواهد بود. نتایج بیانگر این موضوع است که تغییر کاربری اراضی در دورهی آتی با کاهش مساحت مرتع و اراضی بدون پوشش و افزایش مساحت اراضی جنگلی و همچنین تغییر اقلیم تحت سناریوهای A2 و B2 موجب کاهش میزان رواناب میگردد. در نهایت نتایج نشان داد کاهش میزان رواناب در دوره 2042 تا 2050 نسبت به دورهی 2000 تا 2010 در اثر تغییر اقلیم (بارش و دما) بیشتر از میزان کاهشی است که در اثر تغییر کاربری اراضی ایجاد میشود.
واژه های کلیدی: تغییر اقلیم,حوضه ی گرین,رواناب,کاربری اراضی,مدل SWAT
https://hyd.tabrizu.ac.ir/article_7638.html
https://hyd.tabrizu.ac.ir/article_7638_aefb1283da1b848800189652acd697c8.pdf
دانشگاه تبریز
هیدروژئومورفولوژی
2383-3254
2676-4571
5
14
2018
05
22
تهیه ی نقشه ی شوری دریاچه ی ارومیه با استفاده از رگرسیون بردار پشتیبان و تصاویر لندست-8
43
65
FA
مهدی
حسنلو
دانشکده مهندسی نقشه برداری و اطلاعات مکانی
پردیس دانشکده های فنی
دانشگاه تهران
hasanlou@ut.ac.ir
میثم
جمشیدی
دانشجوی کارشناسی ارشد هیدروگرافی دانشکدهی مهندسی نقشهبرداری و اطلاعات مکانی، پردیس دانشکدههای فنی، دانشگاه تهران، تهران، ایران.
محمدتقی
ستاری
ـ استادیار گروه مهندسی آب، دانشکده کشاورزی، دانشگاه تبریز. تبریز، ایران.
mtsattar@gmail.com
<strong>چکیده</strong>
شوری آب مشخصکنندهی پراکندگی حیات جانوری و گیاهی در دریاچهها، دریاها و اقیانوسهاست. در این مقاله با مطالعه بازتابش از سطح آب، شاخصهای شوری و همچنین دادههای میدانی نقشهی شوری دریاچهی ارومیه تهیه گردید. سپس مدلسازی شوری این دریاچه با استفاده از رگرسیون بردار پشتیبان و تصاویر لندست-8 انجام گردید. جهت انتخاب ویژگیهای مناسب از میان هفده ویژگی ورودی اولیهی مدل از دو الگوریتم ژنتیک و انتخاب ویژگی ترتیبی به کمک نرمافزار متلب استفاده شد. در نهایت میزان شوری آب دریاچهی ارومیه با خطا و دقت نسبتاً مناسبی تخمین گردید. بهطوریکه مدل رگرسیون بردار پشتیبان با تمام ویژگیها با RMSE=24.55psu و R<sup>2</sup>=41%، مدل رگرسیون بردار پشتیبان مبتنی بر الگوریتم ژنتیک با RMSE=21.97psu و R<sup>2</sup>=54% و مدل رگرسیون بردار پشتیبان مبتنی بر انتخاب ویژگی ترتیبی با مقادیر RMSE=21.93psu و R<sup>2</sup>=53% توانستند میزان شوری دریاچهی ارومیه را تخمین بزنند.
کلمات کلیدی: شوری آب,تصاویر لندست-8,رگرسیون بردار پشتیبان,الگوریتم ژنتیک
https://hyd.tabrizu.ac.ir/article_7639.html
https://hyd.tabrizu.ac.ir/article_7639_4751b6a52776782444941c87c21d0a72.pdf
دانشگاه تبریز
هیدروژئومورفولوژی
2383-3254
2676-4571
5
14
2018
05
22
برآورد میزان و شدت جابجایی رودخانهی ارس در پهن دشت سیلابی
67
89
FA
مریم
بیاتی خطیبی
0000-0002-5156-6018
استاد ژئومورفولوژی دانشگاه تبریز، تبریز، ایران،
m5khatibi@yahoo.com
فریبا
کرمی
0000-0001-0021-5680
استاد ژئومورفولوژی دانشگاه تبریز، تبریز، ایران.
fkarami@tabrizu.ac.ir
<strong>چکیده</strong>
جابجایی جانبی کانال و تغییرات مسیر جریان رودخانهها به طرفین، یکی از علل اصلی گسترش دشتهای سیلابی، فرسایش کناری و تخلیه خاکهای دشتهای سیلابی به رودخانهها در اثر برش کناری است. رودخانهی ارس با پیچ و خمهای زیاد دارای جابجایی سالانه قابل ملاحظه است. با عنایت به خط مرزی بودن مسیر جریان این رودخانه بین ایران و کشورهای همسایه شمالی، تثبیت جابجایی و تعیین جهت جابجایی از ضرورتها محسوب میشود. در این مقاله برای بررسی میزان جابجایی عرضی رودخانهی ارس در بازهی زمانی (1985 تا 2015) از تصاویر ماهوارهای لندست 5 و 2 (Mss) لندست 5 (TM( لندست 7 (ETM+)، و لندست 8 ((OLIا1) با قدرت تفکیک 30 و 15 استفاده شد. برای برآورد میزان جابجایی یا پویایی، از شاخص جابجایی یا اندکس حرکت (MI) و Rm و برای محاسبهی سینوزیته از شاخص سینوزیته استفاده شده است. بررسی متوسط شعاع خمیدگی قوسها در طرف ایران نشان میدهد که متوسط شعاع قوس خمیدگیهای ایجاد شده در مسیرجریان 62/509 متر است. این در حالی که متوسط شعاع خمیدگی قوسها در طرف مقابل 71/515 متر است. اگر به نوسانات پهنای دشت سیلابی دقت شود، مشخص میشود که گسترهی جابجاییها در طول مسیر بسیار متفاوت بوده و در جایی که پهنا بیشتر شده، جابجاییها نیز بیشتر شده است. بررسی تغییرات اخیر نیز حاکی از بروز تغییرات در مسیر این رودخانه است اما میزان جابجاییها نسبت گذشته کاهش یافته و تفاوت جابجاییها در طرف مقابل و ایران به حداقل ممکن رسیده است. متوسط میزان جابجایی کانال جریان آب به طرف ایران در سال 2010 به 21/27 و این میزان در طرف مقابل به 32/28 بوده است
کلمات کلیدی: جابجایی جانبی,شدت جابجایی,قوس خمیدگی,رودخانهی مرزی,رودخانهی ارس
https://hyd.tabrizu.ac.ir/article_7640.html
https://hyd.tabrizu.ac.ir/article_7640_7c9c9549afe28f88f14e753d08c2f599.pdf
دانشگاه تبریز
هیدروژئومورفولوژی
2383-3254
2676-4571
5
14
2018
05
22
تحلیل الگوهای گردش جوی موجد بارش های سیلابی در حوضه ی آبریز بابل رود
91
111
FA
رباب
رزمی
دانشگاه آزاد اسلامی، واحد اهر، باشگاه پژوهشگران جوان و نخبگان، اهر، ایران (نویسندهی مسئول).
robab.razmi@znu.ac.ir
نرگس
حسامی
دانشجوی دکترای تغییر اقلیم، دانشگاه زنجان، زنجان، ایران.
n_hesami12@yahoo.com
زهرا
ربیعی
کارشناس ارشد اقلیمشناسی سینوپتیک، دانشگاه زنجان، زنجان، ایران.
کریم
امینی نیا
استادیار دانشگاه آزاد اسلامی واحد اهر، اهر، ایران
araz183@yahoo.com
<strong>چکیده</strong>
بارش متغیری است که مقدار، شدت و نوع آن، در ابعاد زمانی و مکانی تغییر میکند. وقوع بارشهای سنگین نمودی از این تغییرات است که عاملی مخاطرهآمیز در بروز حوادث طبیعی مثل سیل میباشد. در این پژوهش با هدف بررسی رفتار بارش و دبی حوضهی آبریز بابلرود، ایستگاه قران تالار، به عنوان ایستگاه شاخص انتخاب گردید. سپس چرخههای حاکم بر پارامترهای بارش و دبی ایستگاه مزبور در مقیاس سالانه (1391-1355) بر اساس تکنیک تحلیل طیفی تخمین زده شد. نتایج حاصله از تحلیل طیفی بر روی سریهای زمانی دبی و بارش در سطح %95 اطمینان، نشاندهندهی وجود یک چرخه 2 سالانه مشترک در دبی و بارش سالانه است. همزمانی وقوع چرخهی معنیدار 2 ساله در سری زمانی بارش و دبی بدین معنی است که در هر 2 سال، تکرار رویدادهای بارشی سالانه، دبی سالانه را نیز متأثر میسازد. سپس با استخراج روزهای توام با بارشهای سنگین در حوضهی آبریز بابلرود، به بررسی رفتار جو در سطح زمین (SLP) و ارتفاع سطح میانی جو (سطح 500 هکتوپاسکال) در زمان وقوع آنها پرداخته شد. پس از گروهبندی این روزها بر اساس تکنیک تحلیل خوشهای، سه الگو به عنوان الگوهای غالب بارشهای سنگین در حوضهی آبریز بابلرود، تعیین گردید. مشخص شد که شکلگیری امواج کوتاه در بستر امواج بلند و هدایت آن به سمت ایران و تأثیر عوامل جوی فوقانی مهم ترین عامل ایجاد بارشهای سنگین در سواحل خزری و حوضهی آبریز بابل رود میباشند.
کلمات کلیدی: بابل رود,بارش های سنگین,تحلیل طیفی,الگوهای همدید
https://hyd.tabrizu.ac.ir/article_7641.html
https://hyd.tabrizu.ac.ir/article_7641_f92c1d94f9c232f1a9a813e1f22109af.pdf
دانشگاه تبریز
هیدروژئومورفولوژی
2383-3254
2676-4571
5
14
2018
05
22
بررسی تأثیر شاخص های مورفومتریک بر روی اندازه ی رسوبات در حوضه ی آبریز تبارک آباد قوچان (شمال شرق ایران)
113
134
FA
محمد
جوانبخت
گروه زمین شناسی، دانشکده علوم پایه، دانشگاه ازاد اسلامی واحد مشهد، مشهد، ایران
mo_ja58@yahoo.com
ناصر
خیاط خلقی
کارشناس ارشد گروه زمین شناسی، دانشکده علوم پایه، دانشگاه آزاد اسلامی واحد مشهد، مشهد، ایران.
naserkholghi638@yahoo.com
محسن
رضایی عارفی
دانشجوی دکتری ژئومورفولوژی، دانشگاه حکیم سبزواری، سبزوار، ایران.
<strong>چکیده</strong>
حوضهی آبریز تبارکآباد یکی از زیرحوضههای آبریز قرهقوم در شمال شرقی شهرستان قوچان و در استان خراسان رضوی میباشد که در زون زمینشناسی کپهداغ قرار دارد. به طور کلی هدف از این پژوهش، ارزیابی تأثیر شاخصهای مورفومتری بر روی پارامترهای بافتی مربوط به اندازهی رسوبات در حوضههای آبریز است. در این تحقیق دو زیرحوضهی یدک و زیرآبه که حوضهی تبارکآباد را ایجاد مینمایند انتخاب و برخی از شاخصهای کمی مورفومتریکی کلاسهبندی گردید. بر این اساس زیرحوضهی یدک در کلاس 1 و زیرحوضهی زیرابه در کلاس 2 قرار گرفت که نشاندهندهی فعال بودن زیرحوضهی یدک از لحاظ تکتونیکی است. به منظور بررسی پارامترهای رسوبشناسی 6 نمونه رسوب از هر کدام از زیرحوضهها برداشت گردید. اندازهی رسوبات نشان میدهد که زیرحوضهی یدک رسوباتی درشتر از زیرحوضهی زیرآبه دارد. نتایج نشان میدهد که زیرحوضهی یدک که بر اساس شاخصهای مورفومتری در کلاس فعالتری قرار گرفته، پارامترهای بافتی مربوط به اندازهی بالاتری دارد.
کلمات کلیدی: حوضه ی آبریز تبارک آباد,زیرحوضه ی یدک,شاخص های مورفومتری,پارامترهای بافتی
https://hyd.tabrizu.ac.ir/article_7642.html
https://hyd.tabrizu.ac.ir/article_7642_df373835ab6f20ccacff438076a31919.pdf
دانشگاه تبریز
هیدروژئومورفولوژی
2383-3254
2676-4571
5
14
2018
05
22
بررسی رابطه ی بین عوامل زمین شناسی و توپوگرافی با تراکم زهکشی در حوضه ی بهرستاق
135
156
FA
عیسی
جوکار سرهنگی
گروه جغرافیا، دانشکده علوم انسانی، دانشگاه مازندران، بابلسر، ایران
e.jokar@umz.ac.ir
رضا
اسماعیلی
دانشیار دانشکده علوم انسانی و اجتماعی، دانشگاه مازندران، بابلسر، ایران.
r.esmaili@umz.ac.ir
صدیقه
باباعلی پور
کارشناسی ارشد هیدروژئومورفولوژی، دانشگاه مازندران، بابلسر، ایران.
balamghost@gmail.com
<strong>چکیده</strong>
تراکم زهکشی یک شاخص مهم هیدروژئومورفولوژی در تعیین چگونگی فرآیندهای رواناب سطحی، شـدت سـیلاب و میزان فرسایش خاک مـیباشد. حوضهی بهرستاق یـکی از زیرحوضههای رودخانهی هراز است که شرایط زمینشناسی و توپوگرافی متنوع و جریانات سطحی زیاد در آن موجب فرسایش خاک و تخریب مراتع و باغها در منطقه میشود. هدف از این پژوهش بررسی اثر عوامل زمینشناسی و توپوگرافی در میزان تراکم زهکشی و تعیین تفاوت آن در متغیرهای مورد مطالعه است. برای این منظور ابتدا نقشهی آبراهههای حوضه با استفاده از DEM منطقه تهیه شد. سپس ویژگیهای زمینشناسی و توپوگرافی منطقه شامل لایههای جنس سنگ، طبـقات ارتفاع، شیب و جهت دامـنه مدنظر قرار گرفته و در محیط ArcGIS طبقهبندی و با شبکه آبراههها به عنوان متغیر وابسته همپوشانی شد. بر این اساس مجموع طول آبراههها در واحد سطح هر یک از عوامل محاسبه و تراکم زهکشی به دست آمد. برای تحلیل دادهها از آزمون آماری آنالیز واریانس یک طرفه (ANOVA) استفاده گردید. نتایج آزمون آماری نشاندهندهی رابطهی معنیدار جنس سنگ و شیب با میزان تراکم زهکشی به ترتیب در سطح اطمینان 95 و 99 درصد است، اما میزان تراکم زهکشی در طبقات ارتفاعی و جهت دامنه در منطقه تفاوت مشخص و معنیداری نداشته است. سازند ملافیر کرتاسه (k<sup>m</sup>)با میانگین تراکم 79/8 و طبقه شیب 30-20 درصد با میانگین تراکم 7/10 بیشترین حساسیت را نشان دادهاند. با دانستن این ارتباط میتوان از این متغیرها در برنامههای مدیریت شبکه زهکشی و کنترل شدت فرسایش نیز استفاده نمود.
کلمات کلیدی: تراکم زهکشی,توپوگرافی,آنالیز واریانس,بهرستاق
https://hyd.tabrizu.ac.ir/article_7643.html
https://hyd.tabrizu.ac.ir/article_7643_114ef21860be0bdfa0ac9226eabf2e1f.pdf
دانشگاه تبریز
هیدروژئومورفولوژی
2383-3254
2676-4571
5
14
2018
05
22
پهنه بندی اثر ویژگی های زمین شناسی و ژئومورفولوژی بر الگوی زمین لغزش با استفاده از هندسه ی فرکتال (مطالعه ی موردی: حوضه ی تویه دروار)
157
178
FA
مهدی
بشیری
- استادیار گروه مرتع و آبخیزداری، دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی، دانشگاه تربت حیدریه، خراسان رضوی، ایران (نویسنده مسئول).
m.bashiri@torbath.ac
سیده مائده
کاوسی داودی
کارشناسی ارشد آبخیزداری، دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی، دانشگاه تربت حیدریه، خراسان رضوی، ایران.
علی
افضلی
کارشناس گروه آموزشی مدیریت مناطق بیابانی، مرکز تحقیقات بین المللی بیابان، دانشگاه تهران، تهران، ایران.
aliafzalii61@gmail.com
<strong>چکیده</strong>
حرکت تودهای از مواد روی دامنههای شیبدار تحت تأثیر ثقل و عوامل محرکی مانند زمینلرزه، سیل و بارانهای سیلآسا زمینلغزش نامیده میشود. امروزه در کشورهای درگیر با زمینلغزش، تمایل فزایندهای جهت ارزیابی خطر و خسارات این پدیده وجود دارد. لذا در پژوهش حاضر به کمک هندسهی فرکتال اثر کاربری، زمینشناسی و ژئومورفولوژی بر الگوی پهنههای لغزشی در حوضهی تویه-دروار استان سمنان مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج بررسی بعد فرکتالی 146 پهنه لغزشی به روش شمارش جعبه، متوسطی برابر با 987/1 را نشان داد. بررسی ویژگیهای مکانی پهنههای لغزشی شامل کاربری اراضی، جهت دامنه، کلاس فرسایش خاک، واحد زمینشناسی، تیپ ژئومورفولوژی، کلاس شیب و ارتفاع، فاصله از جاده، فاصله از گسل و فاصله از آبراهه نشان داد که تنها اثر تیپ ژئومورفولوژی بر بعد هندسی پهنههای لغزشی معنادار است و این معناداری ناشی از اختلاف بالای (000/sig.= ) تیپ کوهها با تیپ فلاتها و تراسهای فوقانی است. نهایتاً نیز نسبت تراکمی نقاط و پهنههای لغزشی در هر یک از طبقات مربوط به ویژگیهای مکانی وقوع زمینلغزش محاسبه و اثر این متغیرها بر شدت وقوع زمینلغزش ارایه و تحلیل گردید. در پهنهبندی حساسیت زمینلغزش حدود 57 درصد لغزشها در کلاس خطر بالا و خیلی بالا واقع شدند که بیانگر پتانسیل بالای منطقه برای وقوع زمینلغزش است.
کلمات کلیدی: پهنهبندی خطر,تئوری فرکتال,شمارش جعبه,نسبت تراکمی
https://hyd.tabrizu.ac.ir/article_7644.html
https://hyd.tabrizu.ac.ir/article_7644_ccf36b87cd8857fda07737298f970404.pdf
دانشگاه تبریز
هیدروژئومورفولوژی
2383-3254
2676-4571
5
14
2018
05
22
تخمین خشکسالی با استفاده از شبکه های هوشمند
179
197
FA
حسن
ترابی پوده
دانشیار گروه مهندسی آب، دانشگاه لرستان
torabi1976@gmail.com
بابک
شاهی نژاد
استادیار گروه مهندسی آب دانشگاه لرستان، لرستان، ایران
b.shd1355@gmail.com
رضا
دهقانی
دانشجوی دکترای سازه های آبی، دانشگاه لرستان، لرستان، ایران.
reza.dehghani67@yahoo.com
<strong>چکیده</strong>
خشکسالی یکی از پدیدههای آب و هوایی است که در همهی شرایط اقلیمی و در همهی مناطق کرهی زمین به وقوع میپیوندد. پیشبینی خشکسالی نقش مهمی در طراحی و مدیریت منابع طبیعی، سیستمهای منابع آب، تعیین نیاز آبی گیاه ایفا مینماید. در این پژوهش جهت تخمین شاخص بارش استاندارد 12 ماههی چهار ایستگاه بارانسنجی دلفان، سلسله، دورود و بروجرد واقع در استان لرستان از مدل شبکهی عصبی موجک استفاده شد و نتایج آن با سایر روشهای هوشمند از جمله شبکهی عصبی مصنوعی مقایسه گردید. برای این منظور از پارامتر بارش در مقیاس زمانی ماهانه در طی دورهی آماری (1372-1392) به عنوان ورودی و شاخص بارش استاندارد به عنوان پارامتر خروجی مدلها انتخاب گردید. معیارهای ضریب همبستگی، ریشهی میانگین مربعات خطا و میانگین قدر مطلق خطا برای ارزیابی و عملکرد مدلها مورد استفاده قرار گرفت. نتایج نشان داد هر دو مدل قابلیت خوبی در تخمین شاخص بارش استاندارد دارند، لیکن از لحاظ دقت، مدل شبکهی عصبی موجک عملکرد بهتری نسبت به شبکهی عصبی مصنوعی از خود نشان داده است. در مجموع نتایج نشان داد استفاده از مدل شبکهی عصبی موجک میتواند در زمینه تخمین خشکسالی موثر باشد.
کلمات کلیدی: بارش,خشکسالی,شاخص بارش استاندارد,شبکه ی عصبی موجک
https://hyd.tabrizu.ac.ir/article_7645.html
https://hyd.tabrizu.ac.ir/article_7645_f9e5ea26a770b524879e9d69139d3ab1.pdf
دانشگاه تبریز
هیدروژئومورفولوژی
2383-3254
2676-4571
5
14
2018
05
22
ارزیابی عملکرد پروژه های آبخیزداری بر میزان فرسایش وحمل رسوب در حوضه ی آبخیز سد سیوند، استان فارس
199
218
FA
مراد
دارابی
دانش آموخته کارشناسی ارشد دانشگاه آزاد اسلامی واحد ارسنجان
okp_pars@yahoo.com
حسین
قره داغی
استاد یار دانشگاه آزاد جمهوری اسلامی ایران واحد ارسنجان
gharehdaghy80@gmail.com
مسعود
نجابت
استادیارمرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی شیراز، شیراز، ایران.
masnejabat@yahoo.com
<strong>چکیده </strong><br />هدف از تحقیق حاضر نیز ارزیابی پروژههای آبخیزداری بیولوژیک، مدیریتی و سازهای و تأثیر آن بر روی میزان کاهش فرسایش، رسوب و پارامترهای پوشش حفاظتی زمین در فاصلهی سالهای اجرای 1380-1389 در حوضهی آبخیز شهری خرمبید از سرشاخههای سد سیوند در استان فارس است. بدین منظور امتیاز عاملهای مدل تجربی MPSIAC اصلاح شده به کمک نرمافزار GIS برای شرایط قبل و بعد از عملیات آبخیزداری بر روی دامنه و برداشت مستقیم رسوب پشت سازهها تعیین شد. سپس با مقایسهی تغییر امتیاز عاملها، اثرگذارترین برنامههای آبخیزداری مشخص گردید. همچنین با مقایسهی تغییر مساحت کلاسهای رسوبدهی، ارزیابی تغییر کلاسها نیز انجام شده است. نتایج تحقیق نشان داد امتیاز عامل فرسایش رودخانهای و فرسایش سطحی به ترتیب 77/30 و 51/30 درصد بیشترین تأثیر و عامل پوشش زمین با 05/15 درصد کمترین تأثیر را در کاهش 97/21 درصدی رسوبدهی داشته است. همچنین مساحت کلاس درجهی رسوبدهی 75-100، 1375 هکتار که معادل 78/15 درصد از مساحت حوضه میباشد و از نظر توزیع مکانی در خروجی حوضه واقع شده که به کلاس 50-75 تغییر کرده است. کلاس درجهی رسوبدهی 50-75، 7339 هکتار 22/84 درصد بوده است که با 09/28 درصد کاهش داشته و به کلاس پایینتر 25-50 تغییر پیدا کرده است. با توجه به معنیدار بودن تغییرات رسوبدهی زیرحوضهها در سطح 05/، نتایج حاکی از کارا بودن پروژههای آبخیزداری در کاهش رسوبدهی است. به منظور مدیریت منابع آب و خاک و اثرگذاری بیشتر عملیات آبخیزداری در کاهش فرسایش و رسوب و افزایش لایهی پوششی زمین در حوضهی آبخیز خرمبید، از تلفیق برنامههای بیولوژیک و سازهای و علاج بخشی عملیات سازهای اجراء شده در حوضه اقدام گردد.
کلمات کلیدی: آبخیزداری,پوشش حفاظتی زمین,فرسایش,رسوب دهی
https://hyd.tabrizu.ac.ir/article_7646.html
https://hyd.tabrizu.ac.ir/article_7646_77511e031c7b7b702658b69c507f51b7.pdf