ژئومورفولوژی
مهدی فیض اله پور
چکیده
سیرک های یخچالی نشان دهنده خصوصیات یخچالها و اقلیمهای گذشته می باشند. در این تحقیق به تحلیل 39 سیرک یخچالی در حوضه آبریز رودخانه جاجرود پرداخته شد. برای بررسی مورفومتری سیرکها از پارامترهای طول، عرض، ارتفاع راس سیرک، ارتفاع کف سیرک، مساحت، محیط، نسبت طول به عرض، نسبت طول به ارتفاع کف و نسبت پهنا به ارتفاع کف استفاده شد. برای هر یک از ...
بیشتر
سیرک های یخچالی نشان دهنده خصوصیات یخچالها و اقلیمهای گذشته می باشند. در این تحقیق به تحلیل 39 سیرک یخچالی در حوضه آبریز رودخانه جاجرود پرداخته شد. برای بررسی مورفومتری سیرکها از پارامترهای طول، عرض، ارتفاع راس سیرک، ارتفاع کف سیرک، مساحت، محیط، نسبت طول به عرض، نسبت طول به ارتفاع کف و نسبت پهنا به ارتفاع کف استفاده شد. برای هر یک از پارامترهای مورفومتریک، فاکتورهای آماری ضریب تغییرات، انحراف معیار، میانگین، ماکزیمم و مینیمم در Excel محاسبه و برآورد شد. سپس مقادیر ضریب تعیین برای هر یک از پارامترها برآورد شده و نمودار پراکنش ترسیم شد. در نهایت ماتریس همبستگی با بهره گیری از ضریب همبستگی پیرسون برای تمامی فاکتورها برآورد شد. بیشترین میزان فراوانی سیرک در جهت جنوب غربی واقع شده است. حداکثر ارتفاع سیرک ها به میزان 3800 متر نیز متعلق به جهت جغرافیایی جنوب می باشد. بیشترین همبستگی ها بین پارامتر طول و عرض به میزان 9936/0 مشاهده شد. این امر نشان دهنده تغذیه بالای این سیرک ها و حجم قابل توجه آنها در دوره پلیستوسن می باشد. بررسی ها نشان داد که سیرک های تکامل یافته تر نسبت به سیرک های کمتر توسعه یافته از مساحت بیشتر، ارتفاع کمتر و نسبت طول به عرض کمتری برخوردار هستند.
هیدروژئولوژی
هادی نیری؛ ممند سالاری؛ ژیلا چارداولی
چکیده
مسئله فرسایش خاک و تخریب زمین یکی از مهمترین مسائل در علوم طبیعی است که ارزیابی پیامدهای زیستمحیطی و اقتصادی آن به داده های کمی نیاز دارد. حوضه رودخانه قشلاق در استان کردستان برای مطالعه چنین مخاطرهای انتخاب شد زیرا این حوضه در یک اقلیم نیمه خشک قرارگرفته و لیتولوژی آن اغلب شیل (سازند سنندج) است. جهت تحقیق در این زمینه ...
بیشتر
مسئله فرسایش خاک و تخریب زمین یکی از مهمترین مسائل در علوم طبیعی است که ارزیابی پیامدهای زیستمحیطی و اقتصادی آن به داده های کمی نیاز دارد. حوضه رودخانه قشلاق در استان کردستان برای مطالعه چنین مخاطرهای انتخاب شد زیرا این حوضه در یک اقلیم نیمه خشک قرارگرفته و لیتولوژی آن اغلب شیل (سازند سنندج) است. جهت تحقیق در این زمینه شاخه های از رودخانه که آبراهه های آنها دارای رتبه سه و بیشتر، بر اساس روش استرالر بودند و مستقیماً وارد شاخه اصلی میشدند بهعنوان زیر حوضه برای محاسبه شاخص ها ترسیم گردید. 47 زیر حوضه، محدوده حوضه قشلاق را پوشش داد. تعداد 16شاخص ژئومورفولوژیکی برای تعیین وضعیت فرسایش حوضه محاسبه و بهعنوان لایه ورودی در نظر گرفته شد. سپس، نتایج این شاخص ها توسط چهار مدل تصمیم چند معیاره TOPSIS ، VIKOR ، SAW و CF ادغام گردید. در هر چهار مورد، زیر حوضه های شمالی بهعنوان مناطقی با حساسیت کم و بسیار کم در برابر فرسایش طبقه بندی شدند. این حوضه ها اغلب دارای سنگهای آتشفشانی هستند. در یک دید کلی، طبق هر چهار مدل بکار رفته، زیر حوضه های که لیتولوژی غالب آنها شیلی است، در طبقات فرسایشی متوسط تا بسیار زیاد قرار گرفتند. بر این اساس چنین استنباط شد که لیتولوژی تأثیر زیادی بر روی میزان فرسایش در حوضه آبریز قشلاق دارد. همچنین روش VIKOR، به دلیل ضریب تنوع بیشتر، از دقت بیشتری نسبت به بقیه روش ها برخوردار است.
معصومه رجبی؛ شهرام روستایی؛ بهاره اکبری
دوره 6، شماره 20 ، آذر 1398، ، صفحه 21-40
چکیده
رودخانهها از سرچشمه تا حوضههای انتهایی بسترهای متفاوتی را تجربه میکنند که بالتّبع در هر کدام از این شرایط و مناطق، رفتاری کاملا متفاوت را به نمایش میگذارند و در نتیجه الگوهای متفاوتی را به خود میگیرند. محدوده مورد بررسی این پژوهش، بخشی از رودخانه آجیچای در محدودهی بخشایش تا خواجه به طول تقریبی 50 کیلومتر است. در ...
بیشتر
رودخانهها از سرچشمه تا حوضههای انتهایی بسترهای متفاوتی را تجربه میکنند که بالتّبع در هر کدام از این شرایط و مناطق، رفتاری کاملا متفاوت را به نمایش میگذارند و در نتیجه الگوهای متفاوتی را به خود میگیرند. محدوده مورد بررسی این پژوهش، بخشی از رودخانه آجیچای در محدودهی بخشایش تا خواجه به طول تقریبی 50 کیلومتر است. در مسیر رودخانهی آجیچای نیز مانند همه رودخانهها بدون برنامهریزی و در نظر گرفتن پیامدهای ناشی از تغییر مسیر رودخانه در حریم آن کاربریهای زیادی از جمله ساخت و سازها، انواع کشت و غیره صورت میگیرد که در پی تغییر بستر رودخانه تحت تأثیر عوامل مختلف پیامدهای سنگین و زیانباری به بار میآورد هدف این تحقیق بررسی کمّی خصوصیات و الگوی پیچانهای مسیر مورد مطالعه میباشد، جهت رسیدن به این هدف و تعیین الگوی رودخانه از شاخصهای مورفومتری ضریب خمیدگی و زاویه مرکزی به عنوان روش مورد بررسی و نقشههای توپوگرافی با مقیاس 50000/1 خواجه و بخشایش و نقشهی زمینشناسی به مقیاس 100000/1 خواجه و تصاویر ماهوارهای لندست 8 و نرمافزار Arc GIS ، به عنوان مواد و ابزار تحقیق استفاده شده است. نتایج بهدست آمده نشان میدهد که میانگین کل زاویهی مرکزی در سه بازه 1/126 درجه میباشد که طبق نظریهی کورنایس در رده 158- 85 قرار میگیرد که شمای رودخانه در این رده پیچانرود توسعهیافته میباشد. میانگین ضریب خمیدگی در سه بازهی مورد بررسی نیز 25/1 میباشد که بر اساس جدول لئوپولد و ولمن در رده 2- 25/1 قرار میگیرد که این رده از لحاظ ضریب خمیدگی الگوی پیچانرودی بهخود میگیرد، بنابراین با توجه به اینکه رودخانه مورد بررسی در مسیر دارای شیب تقریباً یکنواخت و هموار قرار گرفته است عامل توپوگرافی به ویژه شیب، عامل اصلی گسترش الگوی پیچانرودی میباشد.
ابراهیم بهشتی جاوید؛ فریبا اسفندیاری؛ شـهرام روستایی
دوره 5، شماره 16 ، آذر 1397، ، صفحه 177-197
چکیده
چکیده
یکی از مسائل مطرح در هیدرولوژی یک منطقه تولید رواناب و مساله سیلخیزی است. لندفرمها با توجه به مورفومتری که دارند نقش مهمی را در ایجاد رواناب و سیلخیزی ایفا میکنند. در این پژوهش با استفاده از استخراج لندفرمها و لایههای کاربری زمین، پوششگیاهی، جنس سازندها، بارش و کاربری زمین اقدام به پهنهبندی سیلخیزی ...
بیشتر
چکیده
یکی از مسائل مطرح در هیدرولوژی یک منطقه تولید رواناب و مساله سیلخیزی است. لندفرمها با توجه به مورفومتری که دارند نقش مهمی را در ایجاد رواناب و سیلخیزی ایفا میکنند. در این پژوهش با استفاده از استخراج لندفرمها و لایههای کاربری زمین، پوششگیاهی، جنس سازندها، بارش و کاربری زمین اقدام به پهنهبندی سیلخیزی در دامنههای شمالی سبلان شده است تا از این طریق اثرات مورفومتری لندفرمها در هیدرولوژی منطقه بررسی شود. برای استخراج لندفرمها از روش شیگرا در محیط نرمافزار Ecognition استفاده شد. ترکیب این لایه با لایههای کاربری زمین، تراکم پوشش گیاهی، جنس سازندها، بارندگی و تراکم شبکهی آبراهه با استفاده از روش منطق فازی صورت گرفت و نقشهی پهنهبندی پتانسیل سیلخیزی برای منطقه به دست آمد. نتایج کار نشان داد در بین 14 لندفرم استخراج شده برای منطقه سه لندفرم درههای کوچک کوهستانی، شانهخطالراس و دامنهی مستقیم، بیشترین تأثیر را در سیلخیزی دارند و به ترتیب 3/67، 9/62 و 2/53 درصد از سطح آنها به عنوان زمینهای با سیلخیزی زیاد و خیلیزیاد پهنهبندی شده است. در مقابل لندفرمهای از نوع دشتی و چالهها به صورت مناطق کمخطر از نظر سیلخیزی پهنهبندی شداند. با توجه به نتایج به دست آمده از پژوهش میتوان گفت تولید رواناب و سیلخیزی در سطح زمین به شدت تحت تأثیر مورفومتری لندفرمها قرار دارد که در کنار سایر پارمترهای محیطی میتواند در مطالعه هیدرولوژی مناطق بسیار مفید باشد.