طاهره نصر؛ هادی عبدالعظیمی
چکیده
درک سطوح تابآوری شهری و برنامهریزی برای کاهش اثرات مخاطرات مختلف، نقشی کلیدی در مدیریت بحرانهای شهری دارد. بر همین اساس، هدف از انجام این پژوهش، شناسایی محدودههای با تابآوری مختلف در مناطق یازدهگانه کلانشهر شیراز بهمنظور مقابله با بحران سیل است. پژوهش حاضر با روش Fuzzy-AHP و مبتنی بر معیارهای سطح امدادرسانی (زیرمعیارهای ...
بیشتر
درک سطوح تابآوری شهری و برنامهریزی برای کاهش اثرات مخاطرات مختلف، نقشی کلیدی در مدیریت بحرانهای شهری دارد. بر همین اساس، هدف از انجام این پژوهش، شناسایی محدودههای با تابآوری مختلف در مناطق یازدهگانه کلانشهر شیراز بهمنظور مقابله با بحران سیل است. پژوهش حاضر با روش Fuzzy-AHP و مبتنی بر معیارهای سطح امدادرسانی (زیرمعیارهای تراکم مراکز آتشنشانی، اورژانس، مراکز درمانی، بیمارستان، نیروی انتظامی و هلال احمر)، وضعیت محل سکونت (زیرمعیارهای تراکم محلهای اسکان موقت، تراکم جمعیتی و فضاهای اشغالشده)، وضعیت دسترسی (زیرمعیارهای تراکم نوع شریانی و عرض معابر)، بافت فرسوده و وضعیت قرارگیری تجهیزات، به شناسایی محدودههای با سطوح تابآوری مختلف (ضعیف، متوسط، خوب و خیلی خوب) میپردازد. بررسی سطح امدادرسانی نشان داد که ضعف امدادرسانی در محدودههای دور از مرکز شهر وجود دارد. بنابراین افزایش خدمات اضطراری در محلات و مناطق دور از مرکز شهر شیراز در این مکانها پیشنهاد میشود. به لحاظ معیارها و زیرمعیارهای بررسی شده در این پژوهش، تابآوری ضعیفتر عموماً در شرق و شمال غرب شهر دیده شد. نتایج این پژوهش میتواند در فاز پیشگیری و آمادگی مدیریت بحران، مد نظر مدیران اجرایی قرار گیرد.
هیدروژئومورفولوژی
جعفر جعفرزاده؛ میثم ارگانی
چکیده
آبهای زیرزمینی از مهمترین منابع طبیعی در مناطق خشک و نیمه خشک محسوب میشوند. هدف از این پژوهش شناسایی مناطقی است که توان آب زیرزمینی دارند و اولویت بندی عوامل موثر بر آن هست. در این پژوهش 11 شاخص تأثیرگزار بر توان آب زیرزمینی شامل شیب، ارتفاع، جهت شیب، فاصله از آبراه، تراکم زهکشی، فاصله از گسل، شاخص رطوبت پستی و بلندی، موقعیت ...
بیشتر
آبهای زیرزمینی از مهمترین منابع طبیعی در مناطق خشک و نیمه خشک محسوب میشوند. هدف از این پژوهش شناسایی مناطقی است که توان آب زیرزمینی دارند و اولویت بندی عوامل موثر بر آن هست. در این پژوهش 11 شاخص تأثیرگزار بر توان آب زیرزمینی شامل شیب، ارتفاع، جهت شیب، فاصله از آبراه، تراکم زهکشی، فاصله از گسل، شاخص رطوبت پستی و بلندی، موقعیت پستی و بلندی، سنگ شناسی، کاربری زمین و موقعیت شیب نسبی به کاربرده شد. به روش تصادفی30 درصد از مجموع 58 چشمه در گروه دادههای اعتبارسنجی و 70 درصد آن در گروه دادههای آموزش گذاشته شد. برای اولویتبندی عاملهای مؤثر و پهنهبندی توان آب زیرزمینی در آبخیز قوریچای، روش جنگل تصادفی ارتقاء یافته با بیشینه آنتروپی با بهرهگیری از سامانه اطلاعات جغرافیایی به کار برده شد و برای ارزیابی مدل منحنی تشخیص عمل کرد نسبی (ROC) و سطح زیر منحنی (AUC )به کاربرده شد. نتیجه نشان داد که توان آب زیرزمینی در حدود هشت درصد حوضه آبخیز، بیشتر در خروجی حوضه است. بر اساس نمودار VIP لایه TWI با مقدار 329/0 و لایه فاصله از رودخانه با مقدار 175/0 به ترتیب بیشترین و کمترین عاملهای تأثیرگزار بر توان آب زیرزمینی با مقادیر بود. سطح زیر منحنی AUC نشاندهندهی دقت 87 درصدی در مرحلهی آموزش برای شناخت منطقههای دارای توان آب زیرزمینی بود. نتیجهی این پژوهش می تواند در مدیریت آب زیرزمینی در حوضه آبخیز قوریچای در رابطه با افزایش جمعیت و همچنین گسترش ساخت و ساز انسانی و توسعه کشاورزی منطقه به کار برده شود.
فریبا دارابی؛ علیرضا ایلدرمی
چکیده
استحصال آب باران روشی برای توسعه و بهره برداری از منابع آب در مناطق خشک و نیمه خشک با هدف افزایش کمیت و کیفیت منابع آب موجود است. هدف از این پژوهش تعیین عوامل مؤثر در مکانیابی مناطق مستعد جمع آوری رواناب و استحصال آب باران (RWH) در حوضه ی آبریز سیاهخور کرمانشاه با استفاده از روش تصمیم گیری چندمعیاره (MCDA) و تحلیل ...
بیشتر
استحصال آب باران روشی برای توسعه و بهره برداری از منابع آب در مناطق خشک و نیمه خشک با هدف افزایش کمیت و کیفیت منابع آب موجود است. هدف از این پژوهش تعیین عوامل مؤثر در مکانیابی مناطق مستعد جمع آوری رواناب و استحصال آب باران (RWH) در حوضه ی آبریز سیاهخور کرمانشاه با استفاده از روش تصمیم گیری چندمعیاره (MCDA) و تحلیل شبکه ای ANP است. نتایج حاصل از روش تحلیل سلسله مراتبی و پهنهبندی بارش حوضه نشان میدهد که در 81/37 درصد از مساحت کل حوضه، معیار هیدرولوژی نسبت به معیارهای فیزیکی و توپوگرافی به ترتیب 4/6 و 5/8 و معیار فیزیکی 2/3 برابر بر معیار توپوگرافی دارای ارجحیت است. نتایج حاصل از بررسی نقشه ی پتانسیل استحصال آب باران نشان میدهد که کلاس های ضعیف با 96/2، نسبتاً ضعیف 49/35، متوسط 06/26، نسبتاً خوب 2/29 و خوب با 29/6 درصد از سطح حوضه را شامل میشوند و کلاس های متوسط و نسبتاً خوب و خوب جمعاً با 55/61 درصد بیشترین درصد سطح حوضه را به خود اختصاص داده اند. بررسی ها نشان میدهد که شیب های میانی جهت احداث سیستم های استحصال آب باران مناسب میباشند. بطوریکه مشاهدات میدانی و نتایج حاصله از بررسی منحنی ROC، نشان میدهد، اکثر 115 تکه جمع آوری آب باران در محل هایی قرار دارند که از لحاظ توپوگرافی و هیدرولوژی مناسب و بیش از 89درصد مکان های جمع آوری آب باران در کلاس های متوسط و نسبتاً خوب و خوب واقع شده که این موضوع بیانگر ارزیابی بسیار خوب مدل بوده و نشان میدهد که تلفیق تکنیک تصمیم گیری چندمعیاره (MCDA) و تحلیل شبکه ای ANP و GIS میتواند برای برنامه ریزی جمع آوری آب باران در مقیاس حوضه و زیرحوضه ابزار مفیدی باشد.
داود مختاری؛ محمدحسین رضایی مقدم؛ سمیه معزز
چکیده
جریانهای آواری از جمله حرکات تودهای هستند که همیشه فعالیتهای انسانی را تهدید کرده و باعث وارد آمدن خسارت-های فراوانی میشوند. تحقیق حاضر با هدف پهنهبندی خطر وقوع جریان آواری در حوضه آبریز لیلان چای واقع در استان آذربایجان شرقی و تأثیر این مخاطره بر روی مخروطافکنه لیلان انجام شده است. به همین منظور از 10 معیار مؤثر شامل شیب، ...
بیشتر
جریانهای آواری از جمله حرکات تودهای هستند که همیشه فعالیتهای انسانی را تهدید کرده و باعث وارد آمدن خسارت-های فراوانی میشوند. تحقیق حاضر با هدف پهنهبندی خطر وقوع جریان آواری در حوضه آبریز لیلان چای واقع در استان آذربایجان شرقی و تأثیر این مخاطره بر روی مخروطافکنه لیلان انجام شده است. به همین منظور از 10 معیار مؤثر شامل شیب، جهت شیب، طبقات ارتفاعی، کاربری اراضی، لیتولوژی، بارش، فاصله از گسل، تراکم آبراهه، فاصله از آبراهه و فاصله از جاده جهت پهنهبندی خطر وقوع جریان آواری استفاده شده است. از روش تصمیمگیری چند معیاره و مدل فازی جهت تعیین وزن و اهمیت معیارها استفاده گردید. نتایج وزندهی معیارها با روش SAW نشان داد که سه معیار لیتولوژی، شیب و بارش به ترتیب با وزن 260/0، 211/0 و 190/0 نقش مهمی در وقوع جریان آواری در منطقه دارند. نقشه نهایی خطر وقوع جریان آواری با همپوشانی و ضرب وزن نهایی معیارها در لایههای فازی شده در محیط GIS تهیه شد. نتایج تحقیق نشان داد که حدود 16 درصد مساحت منطقه در طبقه خطر زیاد و خیلی زیاد از نظر وقوع جریان آواری قرار دارد. این مناطق بیشتر ارتفاعات بالا، شیبهای زیاد و دامنههای شمالی و غربی را شامل میشوند. بنابراین با توجه به وقوع این پدیده در مناطق بالادست حوضه، امکان انتقال این مواد به مناطق پاییندست و حتی سطح مخروط افکنه به دلیل مسافت خیلی طولانی و همچنین وجود سیلبندهای متعدد بر روی آبراهههای منطقه بسیار پایین است و این مخاطره خطری برای مخروط افکنه لیلان نمیتواند داشته باشد.
یاسر حسینی
چکیده
در تحقیقات منابع آب، تعیین دبی سیلاب حوضههای مختلف اهمیت بسیار زیادی دارد. بنابراین، این مطالعه با هدف تعیین حداکثر سیلاب با دوره بازگشتهای 10، 25، 50 و 100 سال با استفاده از مدل رگرسیونی و خصوصیات فیزیوگرافی زیرحوضههای حوضه درهرود با مساحت 12900 کیلومتر مربع در استان اردبیل، انجام شده است. در این پژوهش، دادههای دبی 16 ایستگاه هیدرومتری ...
بیشتر
در تحقیقات منابع آب، تعیین دبی سیلاب حوضههای مختلف اهمیت بسیار زیادی دارد. بنابراین، این مطالعه با هدف تعیین حداکثر سیلاب با دوره بازگشتهای 10، 25، 50 و 100 سال با استفاده از مدل رگرسیونی و خصوصیات فیزیوگرافی زیرحوضههای حوضه درهرود با مساحت 12900 کیلومتر مربع در استان اردبیل، انجام شده است. در این پژوهش، دادههای دبی 16 ایستگاه هیدرومتری جمعآوری و تکمیل گردید و سیلاب با دوره بازگشتهای مختلف محاسبه گردید. سپس با استفاده از نرمافزارهای ArcGIS و WMS مشخصات فیزیوگرافی زیرحوضهها، شامل مساحت، شیب، ضریب شکل و ارتفاع متوسط، زمان تمرکز و شماره منحنی زیرحوضهها استخراج گردید و مدل رگرسیونی سیلابها محاسبه گردید. نتایج کالیبراسیون مدل نشانداد که میزان حداکثر دبی سیلاب برآورد شده توسط مدل رگرسیونی برای دوره بازگشتهای مختلف به خوبی با سیلاب مشاهده شده مطابقت دارد. بهطوریکه میزان ضرییب تبیین در دوره بازگشتهای 10، 25، 50 و 100 سال بهترتیب برابر97، 6/96، 8/95 و 7/94 درصد برآورد گردید. نتایج نشانداد مدل رگرسیون خطی با دقت بسیار خوبی قادر به پیشبینی میزان سیلاب زیرحوضههای درهرود با استفاده از پارامترهای فیزیوگرافی حوضه میباشد و با افزایش دوره بازگشت به میزان جزئی از دقت مدل کاسته میشود. همچنین نمودارهای پراکندگی نشان داد که کلیه مدلها بسیار جزئی از حالت کمبرآورد برخوردار بودند و پراکندگی نقاط حول محور یک به یک برای تمام دوره بازگشتها، بسیار مناسب بود.
زهره مریانجی؛ ابوذر رمضانی
چکیده
سیل بهعنوان یک مخاطره طبیعی از عوامل مختلف طبیعی و انسانی ناشی میگردد. بدون شک میزان تأثیرگذاری این عوامل بر بروز سیل یکسان نیست و شناسایی میزان اثرگذاری و وزن هر یک از پارامترهای تأثیرگذار بر سیل از ضروریات است. این تحقیق میزان اثرگذاری عوامل طبیعی ایجاد سیلاب ازجمله اقلیم (شدت، مدت و احتمال وقوع بارش و مانند آن) و دیگر پارامترهای ...
بیشتر
سیل بهعنوان یک مخاطره طبیعی از عوامل مختلف طبیعی و انسانی ناشی میگردد. بدون شک میزان تأثیرگذاری این عوامل بر بروز سیل یکسان نیست و شناسایی میزان اثرگذاری و وزن هر یک از پارامترهای تأثیرگذار بر سیل از ضروریات است. این تحقیق میزان اثرگذاری عوامل طبیعی ایجاد سیلاب ازجمله اقلیم (شدت، مدت و احتمال وقوع بارش و مانند آن) و دیگر پارامترهای هیدرولوژیکی مؤثر بر آن را شناسایی کرده و به تشخیص مناطق پرخطر و سیلخیز در سطح استان همدان پرداخته است. مدل انتخابی برای این تحقیق مدل آنتروپی شانون (روش ترکیبی دادهای – کارشناسی) است که بر اساس دادههای اقلیمی، هیدرولوژی و توپوگرافی توأم با نظریات کارشناسی اقدام به وزندهی به عوامل طبیعی مؤثر در بروز سیلاب شده است. بر این اساس بیشترین وزن را حداکثر 24 ساعته بارش داشته است. نتایج نشان میدهد این پارامتر مؤثرترین عامل طبیعی ایجادکننده سیل در استان همدان است. عوامل پوشش گیاهی، زمان ذوب برف، شیب حوزه، جنس زمین وضریب گراولیوس به ترتیب بیشترین اوزان را به خود اختصاص دادهاند. بر اساس اوزان نهایی نقشه خطر با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی ترسیم شد که نشان میدهد مناطق با خطرپذیری بسیار زیاد در مناطق مرکزی و جنوبی استان واقعشده است. بیشتر شهرستانهای استان در مناطق با خطرپذیری زیاد قرار گرفتهاند. بر این اساس در شهرستانها مناطق آسیبپذیر بیشتر در حریم سیلابی رودخانهها واقعشده است.
علی شهیدی؛ فهیمه خادمپور
چکیده
افزایش مصرف آب ناشی از افزایش جمعیت، باعث کاهش کیفی و کمی آبهای قابل استحصال شده است. با توجه به این وضعیت، شناخت کمی و کیفی منابع مناسب برای شرب و کشاورزی امری ضروری و اجتنابناپذیر به نظر میرسد. در این مطالعه، به بررسی کیفیت آبهای زیرزمینی دشت جنگل در استان خراسان رضوی پرداخته شده است. 10 حلقه چاه در این دشت در سالهای ...
بیشتر
افزایش مصرف آب ناشی از افزایش جمعیت، باعث کاهش کیفی و کمی آبهای قابل استحصال شده است. با توجه به این وضعیت، شناخت کمی و کیفی منابع مناسب برای شرب و کشاورزی امری ضروری و اجتنابناپذیر به نظر میرسد. در این مطالعه، به بررسی کیفیت آبهای زیرزمینی دشت جنگل در استان خراسان رضوی پرداخته شده است. 10 حلقه چاه در این دشت در سالهای 1395-1386 از نظر غلظت یونهای Ca2+، Mg2+،Na2+، HCO3-، SO42-، Cl-، pH و TDS با دو شاخص GWQI و AWQI مورد تحلیل قرار گرفت. همچنین، پهنهبندی دشت با استفاده از شاخص GWQI در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی انجام شد. بر اساس نتایج این مطالعه، مقدار شاخص GWQI در منطقه بین 66/69 تا 12/239 و مقدار شاخص AWQI بین 49/56 تا 48/189 قرار دارد، یعنی کیفیت آبهای زیرزمینی منطقهی جنگل در حد ضعیف و نامناسب قرار دارد که علت آن نیز بالا بودن مقدار جامدات محلول کل آب میباشد. در حقیقت در این منطقه، مقدار تمامی شاخصهای کیفی اندازهگیری شده غیر از جامدات محلول کل در حد استاندارد قرار دارد.
لیلا بیابانی؛ آرش ملکیان؛ بهروز اکبرپوربناب
چکیده
دمدیریت مناسب منابع آب زیرزمینی برای شناخت پتانسیل های بالای منابع اب زیرزمینی از اهمیت زیادی برخوردار است. در این تحقیق با استفاده از مدل نسبت فراوانی تلاش گردیده تا مناطق با پتانسیل بالای آب زیرزمینی حوضه آبخیز صوفی چای مشخص گردد. از فاکتورهای موثر هیدروژئولوژیکی در وقوع آب زیرزمینی شامل : ارتفاع، شیب، توپوگرافی، تراکم رودخانهها، ...
بیشتر
دمدیریت مناسب منابع آب زیرزمینی برای شناخت پتانسیل های بالای منابع اب زیرزمینی از اهمیت زیادی برخوردار است. در این تحقیق با استفاده از مدل نسبت فراوانی تلاش گردیده تا مناطق با پتانسیل بالای آب زیرزمینی حوضه آبخیز صوفی چای مشخص گردد. از فاکتورهای موثر هیدروژئولوژیکی در وقوع آب زیرزمینی شامل : ارتفاع، شیب، توپوگرافی، تراکم رودخانهها، تراکم خطوارهها، زمینشناسی، خاکشناسی و کاربری اراضی می باشد. در این مدل ، ابتداچاه های با آبدهی بالای11لیتر بر ثانیه از حوضه مورد مطالعه استخراج گردید. سپس70 درصد چاه برای مرحله مدل سازی(تعداد6981عدد) و 30 درصد چاه برای مرحله صحت سنجی(تعداد2992 عدد) به صورت تصادفی انتخاب گردید. با استفاده از GIS تحلیل های لازم بر روی فاکتورها و نقشه ها صورت گرفت و نقشه ها همپوشانی شدند. در نهایت با استفاده از خروجی مدل ،نقشه پتانسیل منابع آب زیرزمینی ایجاد گردید. جهت صحت سنجی و ارزیابی نقشههای پتانسیل آب زیرزمینی از منحنی ROC استفاده گردیده شد . مساحتی از حوزه که زیرخط منحنی قرارگرفته نتایج رضایت بخشی از این مدل را ارائه داده است. بدین صورت نواحی که در بخش پتانسیل بالای آب زیرزمینی قرار گرفتهاند دارای بیش از 90 % چاههای منطقه را شامل شده است. همچنین نتایج این منحنی نشان داد که 7/80 درصد این مدل کارایی خوبی در پتانسیل منابع آب زیرزمینی منطقه دارد. بر این اساس با استفاده از این مدل درصد مساحت ها به این صورت می باشد: 63درصد از مناطق کم ، 18 درصد متوسط ،12 درصد خوب و 7 درصد خیلی خوب می باشد.
مهدی تیموری؛ امید اسدی نلیوان
دوره 6، شماره 21 ، اسفند 1398، ، صفحه 155-179
چکیده
زمین لغزش یکی از مهمترین خطرات طبیعی با خسارات اقتصادی و اکولوژیکی قابل توجه است. استان لرستان به دلیل شرایط کوهستانی و پرباران از جمله مناطق مستعد وقوع زمی نلغزش میباشد. هدف اصلی این تحقیق اولویت بندی عوامل مؤثر بر وقوع زمین لغزش و پهنه بندی حساسیت آن در استان لرستان با استفاده از روش حداکثر آنتروپی و مدل MaxEnt است. ...
بیشتر
زمین لغزش یکی از مهمترین خطرات طبیعی با خسارات اقتصادی و اکولوژیکی قابل توجه است. استان لرستان به دلیل شرایط کوهستانی و پرباران از جمله مناطق مستعد وقوع زمی نلغزش میباشد. هدف اصلی این تحقیق اولویت بندی عوامل مؤثر بر وقوع زمین لغزش و پهنه بندی حساسیت آن در استان لرستان با استفاده از روش حداکثر آنتروپی و مدل MaxEnt است. جهت انجام این تحقیق از 11 عامل مؤثر بر وقوع زمین لغزش شامل ارتفاع، شیب، جهت شیب، انحنای سطح، فاصله از آبراهه، فاصله از گسل، فاصله از جاده، لیتولوژی، کاربری اراضی، بارندگی و شاخص رطوبت توپوگرافیک استفاده شده است. در این تحقیق تقسیم بندی 30، 40، 50، 60 و 70 درصد زمینلغزش ها برای اعتبارسنجی جهت تعیین حساسیت و دقت مدل مورد بررسی قرار گرفت و برای ارزیابی مدل از منحنی تشخیص عملکرد نسبی (ROC) استفاده شد. از مجموع 176 زمین لغزش، با استفاده از روش فاصله ماهالانوبیس 70درصد به عنوان داده های آزمون و 30 درصد به عنوان دادههای اعتبارسنجی بهترین تقسیم بندی شد و دقت مدل در مراحل آزمون و اعتبارسنجی بر اساس سطح زیر منحنی در سایر تقسیم بندی ها کاهش پیدا کرد. نتایج نشان داد که 5/35درصد استان لرستان دارای حساسیت وقوع زمین لغزش است. همچنین بر اساس نمودار Jackknife لایه های بارندگی، فاصله از جاده، لیتولوژی و کاربری اراضی به ترتیب مهمترین عوامل تأثیرگذار بر حساسیت وقوع زمین لغزش بودند. سطح زیر منحنی (AUC) بر اساس منحنی تشخیص عملکرد نسبی، نشان دهنده ی دقت 90درصد (عالی) روش حداکثر آنتروپی در مرحله ی آموزش و 83درصد (خیلی خوب) در مرحله ی اعتبارسنجی برای تعیین مناطق دارای حساسیت وقوع زمین لغزش بود. نتایج این تحقیق جهت آمایش سرزمین و کاهش خسارات ناشی از وقوع زمین لغزش، قابل استفاده برای مدیران و مسئولان استانی خواهد بود.
عقیل مددی؛ الناز پیروزی؛ لیلا آقایاری
دوره 5، شماره 17 ، اسفند 1397، ، صفحه 85-102
چکیده
چکیده
سیلاب یکی از مهمترین مخاطرات ژئومورفولوژیکی حوضههای آبخیز میباشد. حوضه ی خیاو چای مشکین شهر به لحاظ شرایط اقلیمی و توپوگرافی، بسیار مستعد جهت شکل گیری سیلاب میباشد. بنابراین هدف تحقیق حاضر، پهنه بندی حوضه ی خیاو چای از لحاظ پتانسیل وقوع سیلاب میباشد. در این مطالعه ابتدا، ده عامل شیب، ارتفاع، بارش، ...
بیشتر
چکیده
سیلاب یکی از مهمترین مخاطرات ژئومورفولوژیکی حوضههای آبخیز میباشد. حوضه ی خیاو چای مشکین شهر به لحاظ شرایط اقلیمی و توپوگرافی، بسیار مستعد جهت شکل گیری سیلاب میباشد. بنابراین هدف تحقیق حاضر، پهنه بندی حوضه ی خیاو چای از لحاظ پتانسیل وقوع سیلاب میباشد. در این مطالعه ابتدا، ده عامل شیب، ارتفاع، بارش، CN، ارتفاع رواناب، فاصله از رودخانه، خاک، لیتولوژی، پوشش گیاهی و کاربری. اراضی، به عنوان عوامل مؤثر برای ایجاد سیلاب در منطقه شناسایی شدند. ابتدا نقشه ی کاربری اراضی منطقه با استفاده از روش نظارت شده به دست آمد و سپس نقشه ی کاربری با جدول شاخص مقایسه و با اطلاعات گروه هیدرولوژیکی خاک تلفیق شد، سپس شمارهی منحنی CN تهیه شد و در مرحله ی بعد، با لحاظ میانگین بارش و CN، ارتفاع رواناب محدوده با روش SCS محاسبه شد. همچنین، با استفاده از شاخص NDVI، نسبت به تهیه ی نقشه ی پوشش گیاهی حوضه اقدام شد و سپس سایر لایه های اطلاعاتی در محیط GIS تهیه گردید. وزندهی لایه ها با استفاده از روش کرتیک انجام شد. تحلیل و مدل سازی نهایی با استفاده از مدل WLC، انجام گردید. نتایج مطالعه نشان داد، عوامل ارتفاع، لیتولوژی، شیب و بارش به ترتیب با ضریب وزنی 173/0، 163/0، 139/0 و 133/0، بیشترین تأثیر را بر ایجاد سیل در حوضه ی مطالعاتی دارند. همچنین، با توجه به نتایج به دست آمده به ترتیب 457/41 و 875/75 کیلومترمربع از مساحت محدوده، در طبقه ی بسیار پرخطر و پرخطر قرار دارند.
وحید نورانی؛ صالح محسنزاده
دوره 4، شماره 11 ، شهریور 1396، ، صفحه 83-103
چکیده
در این مقاله جهت برآورد میزان فرسایش و رسوب در زیرحوضههای حوضهی آجیچای با توجه به نبود آمار کافی بار رسوب -که یـکی از مسائل اساسی حوضههای کشور میباشد- از مدل تجربی پسیاک اصلاح شده استفاده شده است. از آنجائی که میزان رسوب حاصل از این مدل متوسط سالانه میباشد، لذا در مرحلهی اول جهت محاسبه رسوب برای هر سال چگونگی تغییرات ...
بیشتر
در این مقاله جهت برآورد میزان فرسایش و رسوب در زیرحوضههای حوضهی آجیچای با توجه به نبود آمار کافی بار رسوب -که یـکی از مسائل اساسی حوضههای کشور میباشد- از مدل تجربی پسیاک اصلاح شده استفاده شده است. از آنجائی که میزان رسوب حاصل از این مدل متوسط سالانه میباشد، لذا در مرحلهی اول جهت محاسبه رسوب برای هر سال چگونگی تغییرات فاکتورهای نهگانه مدل فوق نسبت به زمان مورد بررسی قرار داده شده است. فاکتورهای که ماهانه (مثل بارش و رواناب) و یا سالانه (مثل پوشش گیاهی و کاربری اراضی) دستخوش تغییر هستند، نقش مستقیمی در محاسبه رسوب برای هر سال دارند. در مرحلهی دوم برای ریزمقیاس کردن رسوب سالانهی حاصل از مدلسازی مرحلهی اول و با توجه به اینکه نمیتوان رسوب سالانه را به نسبت مساوی برای تمام ماههای سال توزیع کرد، با استفاده از روش آبشاری میزان رسوب سالانه به ماهانه ریزمقیاس گردید. نتایج حاصل نشان میدهد بین بار رسوب برآورد شده با مدل پسیاک اصلاح شده و ریزمقیاس شده با مدل آبشاری، با نتایج مشاهداتی و ثبت شده همبستگی بالایی وجود دارد. از طرفی همانطوری که انتظار میرفت از بین عوامل نه گانه مدل، دو عامل فرسایش رودخانهای و فرسایش سطحی به ترتیب 6/13 و 4/13 بیشترین امتیاز را دارند همچنین کاربری اراضی و پوشش گیاهی با امتیازهای 4/13 و 5/11 نقش خود را در تولید و یا مهار رسوب به خوبی نشان می دهند. میزان رسوبدهی سالانه در کل حوضه 92/1 تن در هکتار میباشد که زیرحوضه 22 با توجه به شیب تند و پوشش گیاهی کاملا ضعیف با 88/3 تن در هکتار در سال بیشترین و زیرحوضه 1-14 با 0/1 تن در هکتار در سال کمترین مقدار تولید رسوب را در حوضه به خود اختصاص دادند.
ابوالقاسم امیر احمدی؛ مهناز ناعمی تبار؛ بهار گلکار استادی
دوره 4، شماره 11 ، شهریور 1396، ، صفحه 105-125
چکیده
چکیده
منطقه باجگیران به دلیل شرایط جغرافیایی از جمله مناطق مستعد برای وقوع زمین لغزش است. ﻫﺪف اﺻﻠﯽ از اﯾﻦ پژوهش اولویّت بندی عوامل موثر بر وقوع زمین لغزش و پهنه بندی خطر وقوع زﻣﯿﻦ ﻟﻐﺰه در منطقه می باشد. بدین منظور بعد از انجام مطالعات کتابخانهای و تهیّه نقشه پراکندگی لغزش منطقه از ده پارامتر تاثیر گذار شامل ارتفاع، ...
بیشتر
چکیده
منطقه باجگیران به دلیل شرایط جغرافیایی از جمله مناطق مستعد برای وقوع زمین لغزش است. ﻫﺪف اﺻﻠﯽ از اﯾﻦ پژوهش اولویّت بندی عوامل موثر بر وقوع زمین لغزش و پهنه بندی خطر وقوع زﻣﯿﻦ ﻟﻐﺰه در منطقه می باشد. بدین منظور بعد از انجام مطالعات کتابخانهای و تهیّه نقشه پراکندگی لغزش منطقه از ده پارامتر تاثیر گذار شامل ارتفاع، بارندگی، شیب، جهت شیب، شکل شیب، فاصله از آبراهه، فاصله از جاده، فاصله از گسل، پوشش زمین و لیتولوژی استفاده شد و ماتریس آنتروپی برای این عوامل محاسبه و در محیطGis پهنه بندی خطر زمین لغزش در منطقه انجام شد. اولویّت بندی عوامل مؤثر با استفاده از شاخص آنتروپی نشان داد که لایههای شیب، جهت شیب، لیتولوژی، فاصله از گسل و ارتفاع بیشترین نقش را در وقوع زمین لغزش در منطقه دارند. پهنهبندی حساسیّت زمین لغزش با مدل مذکور نشان میدهد که42% زمین لغزهها در محدوده خطر زیاد، 31% در محدوده خطر متوسط، 27% در محدوده خطر کم واقع شده است. نتایج نشان میدهد بیشترین درصد لغزشهای رخ داده در منطقه، در پهنه خطر زیاد که توسط مدل آنتروپی مشخص شده بود، قرار گرفته است. این امر حاکی از آن است که مدل پیشنهادی مدلی مناسب برای تعیین خطر حساسیّت وقوع زمین لغزش در منطقه است.
مجید رمضانی سربندی؛ رضا قضاوی؛ سیامک دخانی؛ سید مصطفی مرتضوی
دوره 4، شماره 10 ، خرداد 1396، ، صفحه 65-80
چکیده
آبهای زیرزمینی از مهمترین منابع آبهای متعارف در جهان است. در شرایط کنونی، بخش قابلملاحظهای از مصارف آب کشور بهخصوص در بخش شرب توسط منابع آب زیرزمینی تأمین میگردد. ورود آلایندههای سطحی به منابع آب زیرزمینی به ویژه در مناطق خشک و نیمهخشک که با محدودیت کمی و کیفی منابع آب مواجه هستند، از مشکلات جدی است. با توجه به ...
بیشتر
آبهای زیرزمینی از مهمترین منابع آبهای متعارف در جهان است. در شرایط کنونی، بخش قابلملاحظهای از مصارف آب کشور بهخصوص در بخش شرب توسط منابع آب زیرزمینی تأمین میگردد. ورود آلایندههای سطحی به منابع آب زیرزمینی به ویژه در مناطق خشک و نیمهخشک که با محدودیت کمی و کیفی منابع آب مواجه هستند، از مشکلات جدی است. با توجه به خصوصیات هیدرولوژی و هیدروژئولوژیکی دشت رفسنجان و شرایط بحرانی وضعیت منابع آبی که در این دشت به وجود آمده است. در این پژوهش بـه منظور بررسی پتانسیل آسیبپذیری آبخوان دشت رفسنجان نسبت بـه آلودگی از مدلهای دراستیک و گادز استفاده شد. نقشهی پتانسیل آسیبپذیری مدل دراستیک از تلفیق هفت لایهی عمق آب زیرزمینی، تغذیه خالص، محیط آبخوان، خاک، توپوگرافی، محیط غیراشباع و هدایت هیدرولیکی در محیط GIS برای منطقهی مورد مطالعه تولید شد. نقشه آسیبپذیری مدل گادز نیز از تلفیق چهار لایه نوع آبخوان، محیط غیراشباع، عمق سطح ایستابی و محیط خاک بهدست آمد. برای صحتسنجی مدلها از میزان تغییرات هدایت الکتریکی در سطح دشت استفاده گردید. نتایج نشان داد که شاخص دراستیک برای کل منطقه بین 33/61 تا 75/183 است و دشت رفسنجان را به پنج کلاس آسیبپذیری خیلی کم، کم، متوسط، زیاد و خیلی زیاد تقسیمبندی میکند که به ترتیب 54/0، 93/32، 40/55، 54/10 و 59/0 درصد از مساحت دشت را به خود اختصاص دادهاند. مدل گادز نیز منطقهی مورد مطالعه را به سه کلاس آسیبپذیری کم (%27/32)، متوسط (04/67 %) و زیاد (%69/0) طبقهبندی کرد.
حسن فتحی زاد؛ حمید علیپور؛ سیده نگار هاشمی نسب؛ حاجی کریمی
دوره 3، شماره 8 ، آذر 1395، ، صفحه 1-20
چکیده
آبهای زیرزمینی بهعنوان بخش مهمی از آبهای تجدیدپذیر جهان بهحساب میآیند. با افزایش جمعیت، گرایش به زندگی شهرنشینی و غیره، تقاضا برای این منابع روز به روز در حال افزایش است. امروزه استفاده از سنجش از دور و سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) تبدیل به یکی از ابزارهای قدرتمند و مقرون به صرفه جهت شناسایی و اکتشاف منابع آب زیرزمینی ...
بیشتر
آبهای زیرزمینی بهعنوان بخش مهمی از آبهای تجدیدپذیر جهان بهحساب میآیند. با افزایش جمعیت، گرایش به زندگی شهرنشینی و غیره، تقاضا برای این منابع روز به روز در حال افزایش است. امروزه استفاده از سنجش از دور و سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) تبدیل به یکی از ابزارهای قدرتمند و مقرون به صرفه جهت شناسایی و اکتشاف منابع آب زیرزمینی قابل دسترس شده است. هدف از این تحقیق نیز مشخص کردن نواحی بالقوه آبهای زیرزمینی در منطقهی مهدیشهر واقع در استان سمنان با استفاده از فرآیند تحلیل سلسلهمراتبی (AHP)، سنجش از دور و سیستم اطلاعات جغرافیایی میباشد. پارامترهایی که برای شناسایی نواحی بالقوه آبهای زیرزمینی در نظر گرفته شده است عبارتند از واحدهای سنگشناسی، خطوارهها، شیب، توپوگرافی، تراکم زهکشی، پوشش گیاهی و خطوط همباران که با استفاده از نقشههای توپوگرافی 1:50000، مدل ارتفاعی رقومی، تصویر ماهوارهایETM+، نقشه زمینشناسی 1:250000 و آمار بارانسنجی ایستگاههای هواشناسی از طریق تکنیکهای سنجش از دور و GIS به دست آمدهاند. تمام لایهها در کلاسهای مختلف از طریق تحلیل سلسله مراتبی جهت تعیین نواحی بالقوه آبهای زیرزمینی مورد وزندهی قرار گرفته و پس از مدلسازی در محیط GIS، حوضهی مهدیشهر از نظر نواحی بالقوه آبهای زیرزمینی تقسیمبندی گردید. نتایج نشان داد که از بین 7 معیار مورد بررسی توسط نظرات کارشناسی و روش فرآیند تحلیل سلسله مراتبی، معیار سنگشناسی و خطواره به ترتیب با اهمیت نسبی 33/0 و 22/0 دارای بیشترین اهمیت نسبی و ارجحیت بالا جهت پتانسیلیابی آبهای زیرزمینی در منطقه میباشد. همچنین در منطقه مورد مطالعه آبرفتهای کواترنری شامل تراسهای قدیم و جدید و رسوبات رودخانهای دارای بیشترین اهمیت نسبی و مطلوبیت و ذخایر تراسی و مخروط افـکنههای کوهپایهای قدیمی مرتفع و جدیـد کم ارتفاع به عـنوان مناطق بالقوه خوب آبهای زیرزمینی محسوب میشوند.
داود مختاری؛ آرش زندکریمی؛ شیدا زندکریمی
دوره 3، شماره 8 ، آذر 1395، ، صفحه 53-72
چکیده
بارندگی به عنوان اصلیترین ورودی در مدلسازیهای هیدرولوژیک محسوب میشود. شبکهی کارآمد ایستگاههای بارانسنجی، شبکهای است که از تراکم مناسبی برخوردار بوده و در نقاط فاقد ایستگاه، برآورد مطلوبی از بارش داشته باشد. به منظور بهینهسازی موقعیت ایستگاههای بارانسنجی روشهای متفاوتی ارایه شده که در این میان ...
بیشتر
بارندگی به عنوان اصلیترین ورودی در مدلسازیهای هیدرولوژیک محسوب میشود. شبکهی کارآمد ایستگاههای بارانسنجی، شبکهای است که از تراکم مناسبی برخوردار بوده و در نقاط فاقد ایستگاه، برآورد مطلوبی از بارش داشته باشد. به منظور بهینهسازی موقعیت ایستگاههای بارانسنجی روشهای متفاوتی ارایه شده که در این میان روشهای زمینآمار به طور گسترده مورد استفاده قرار میگیرند. تحقیق حاضر با هدف ارزیابی وضعیت ایستگاههای بارانسنجی استان کردستان و بهینهسازی موقعیت این ایستگاهها با استفاده از روشهای زمینآمار صورت گرفته است. در این تحقیق و در راستای ارزیابی دقت روشهای مختلف درونیابی مشخص شد که روش Ordinary Kriging با مدل تابع Circular نسبت به سایر مدلها از اعتبار بیشتری برخوردار بوده و مناسبترین روش درونیابی پراکنش بارش در استان کردستان میباشد. در ادامه به منظور بهینهیابی و برآورد خطای ایستگاههای موجود از دادههای بارش 145 ایستگاه هواشناسی استفاده گردیدهاست و با تـوجه بـه وسعت زیاد منطقهی مورد مطالعه و تغییرات زیاد دادههای بارش، ناحیهبندی منطقه یا خوشهبندی ایستگاهها صورت گرفت و کل منطقه به 8 خوشه تقسیم شده است. نتایج حاصله از بهینهیابی بر مبنای ضریب تغییرات کریجینگ نشان میدهد که با اضافه شدن 17 ایستگاه پیشنهادی جدید به شبکهی بارانسنجی موجود در این استان، مقـادیر ضـریب تغییـرات مکـانی بـارش سـالانه از بخشهای مرکزی تا جنوبی بین 0.21 تا 6.67 درصد و در نواحی غربی نزدیک به 12 درصد کاهش مییابد. نتایج پژوهش حاضر به منظور کاربرد روشهای زمینآمار در بهینهیابی از اهمیت بالایی برخوردار بوده و نقشههای تولید شده نیز برای سازمانهای اجرایی (وزارت نیرو، سازمان هواشناسی و ...) از ارزش کاربردی بالایی برخوردار هستند.
داود مختاری؛ فاطمه محمدزاده گلانی؛ محمدرضا نیکجو؛ شمس الله عسگری
دوره 3، شماره 6 ، خرداد 1395، ، صفحه 1-16
چکیده
حوضهی آبریز رودخانهی گاوی واقع در جنوبغرب شهرستان ایلام با مساحت 460 کیلومتر مربع میباشد که وقوع انواع فرسایش در آن قابل ملاحظه بوده، لذا برآورد مقدار فرسایش و رسوب جهت طرحهای حفاظت آب و خاک ضروری مینماید. روش تحقیق در این مطالعه مبتنی بر مطالعات کتابخانهای، میدانی و استفاده از مدلهای تجربی برآورد فرسایش و رسوب ...
بیشتر
حوضهی آبریز رودخانهی گاوی واقع در جنوبغرب شهرستان ایلام با مساحت 460 کیلومتر مربع میباشد که وقوع انواع فرسایش در آن قابل ملاحظه بوده، لذا برآورد مقدار فرسایش و رسوب جهت طرحهای حفاظت آب و خاک ضروری مینماید. روش تحقیق در این مطالعه مبتنی بر مطالعات کتابخانهای، میدانی و استفاده از مدلهای تجربی برآورد فرسایش و رسوب می باشد. در این تحقیق مدل تجربی MPSIAC، که بیشترین پارامترهای مؤثر در فرسایش و رسوب را در نظر میگیرد، به عنوان تکنیک منتخب مورد استفاده قرار گرفته و پارامترهای محیطی در قالب این روش مورد بررسی قرار گرفتهاند و در نهایت نتایج حاصل با ایستگاه رسوبسنجی تنگه باجک مقایسه گردید. در این مقاله از نرمافزار GIS به منظور تهیهی لایههای اطلاعاتی استفاده شده است. نـتایج این بررسیها، بیانگر این است که مدل MPSIAC در این حوضه به خوبی پاسخ میدهد، زیرا به عنوان نمونه مقدار رسوب برآورد شده در حوضهی مورد مطالعه با مدل MPSIAC 20/453 تن رسوب در کیلومتر مربع در سال و رسوب برآورد شده در ایستگاه هیدرومتری تنگهی باجک 23/461 تن در سال میباشد، همچنین مشاهده گردید میزان رسوب برآورد شده در این حوضه در کلاس فرسایشی 4 و از نظر طبقهبندی کیفی فرسایش در کلاس درجهی زیاد قرار داشته و طبق تعریف این کلاس میتوان گفت که در این حوضه جابجایی ذرات خاک به میزانی است که اجرای برنامههای حفاظت خاک و آب ضرورت و اولویت داشته و استفاده از اراضی محدودیت زیادی دارد.
ثریا عباسی؛ مسعود حیدری
دوره 3، شماره 6 ، خرداد 1395، ، صفحه 75-93
چکیده
یکی از موضوعات مهم در مدیریت منابع آب، تشخیص رفتار آبهای زیرزمینی است. هدف از این مقاله تهیهی نقشهی مناطق مستعد آب زیرزمینی با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP) و روش منطق فازی و مقایسهی نتایج آنها میباشد. برای رسیدن به این هدف از 8 پارامتر تأثیرگذار مانند لیتولوژی، تراکم زهکشی، تغییرات شیب، کاربری اراضی، توپوگرافی، ...
بیشتر
یکی از موضوعات مهم در مدیریت منابع آب، تشخیص رفتار آبهای زیرزمینی است. هدف از این مقاله تهیهی نقشهی مناطق مستعد آب زیرزمینی با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP) و روش منطق فازی و مقایسهی نتایج آنها میباشد. برای رسیدن به این هدف از 8 پارامتر تأثیرگذار مانند لیتولوژی، تراکم زهکشی، تغییرات شیب، کاربری اراضی، توپوگرافی، جمعیت و چشمه و چاه و گسل و شکستگی به صورت لایهی اطلاعاتی این محدوده به وسعت 5218 کیلومتر مربع در شمال استان ایلام واقع شده است. نقشهی نهایی حاصل از روش AHP نشان میدهد که بیشترین پتانسیل آب زیرزمینی در بخشهای آهکی با تراکم بالای شکستگی وجود دارد. ارزیابی مدلهای مختلف همپوشانی، با توجه به میزان تطابق با لیتولوژی، نشان میدهد که روش تلفیقی فازی or (جمع جبری) نسبت به سایر روشها برای پتانسیلیابی آب زیرزمینی در منطقهی مورد مطالعه مناسبتر است. این روش با 1000 کیلومترمربع پتانسیل زیاد و خیلی زیاد در بخشهای مرکزی نقشه، همخوانی قابل قبولی را با نقشهی نهایی حاصل از روش تحلیل سلسله مراتبی نشان میدهد و تطابق نقشههای مربوطه با نقشهی چشمه و چاه در منطقه نیز صحت این روشها را تأئید میکند.
هاشم رستم زاده؛ محمدرضا نیکجو؛ اسماعیل اسدی؛ جعفر جعفرزاده
دوره 2، شماره 3 ، شهریور 1394، ، صفحه 43-60
چکیده
چکیده دشت اردبیل یک دشت میانکوهی به وسعت تقریبی 820 کیلومترمربع است که در شمال غربی ایران و در شرق فلات آذربایجان در داخل استان اردبیل قرارگرفته است. آب موردنیاز دشت به منظور مصارف کشاورزی، صنعت و شرب از رودخانههای جاری و همچنین از چاههای عمیق و نیمه عمیق و چشمهها تأمین میگردد. برای بررسی کیفیت آب زیرزمینی دشت اردبیل از ...
بیشتر
چکیده دشت اردبیل یک دشت میانکوهی به وسعت تقریبی 820 کیلومترمربع است که در شمال غربی ایران و در شرق فلات آذربایجان در داخل استان اردبیل قرارگرفته است. آب موردنیاز دشت به منظور مصارف کشاورزی، صنعت و شرب از رودخانههای جاری و همچنین از چاههای عمیق و نیمه عمیق و چشمهها تأمین میگردد. برای بررسی کیفیت آب زیرزمینی دشت اردبیل از اطلاعات 56 چاه عمیق، 3 چاه نیمه عمیق، 3 رشته قنات و 7 دهنه چشمه از داده های سازمان آب منطقه ای مربوط به سال 1389 استفاده شده است. هدف از پژوهش حاضر، ارائه یک نمای کلی از کیفیت منابع آب زیرزمینی دشت اردبیل از لحاظ شرب با استفاده از پارامترهای EC، PH ، SO4-- ،Cl- ، Na و TH (برحسب CaCo3) میباشد که در نهایت با استفاده از روشهای زمین آمار درGIS از طریق نرمافزارArcGIS10.3 اقدام به تولید نقشه موضوعی کیفیت آب زیرزمینی دشت اردبیل شده است. در این پژوهش از روش درونیابی کریجینگ معمولی برای به دست آوردن توزیع فضایی پارامترها و روش وزندهی جمعی ساده برای وزندهی و رتبه بندی لایه ها استفادهشده است. در نهایت با توجه به نقشه نهایی کیفیت، میتوان اظهار داشت که تقریباً 34 درصد (معادل 280 کیلومترمربع) آب زیرزمینی دشت اردبیل از لحاظ شرب در حد مطلوب واقع شده است که در قسمت شرقی دشت قرار دارد. کیفیت پایین آب نیز مربوط به قسمت جنوب غربی و شمال غربی دشت میباشد. همچنین بین تراکم جمعیت و تراکم چاه های موجود در سطح دشت و افت کیفیت آب رابطه مستقیمی وجود دارد.
غلامعباس فلاح قالهری؛ عباسعلی داداشی رودباری
دوره 2، شماره 2 ، خرداد 1394، ، صفحه 99-115
چکیده
کسانی که برای بهرهبرداری علمی و صحیح از زمین و طبیعت برنامهریزی میکنند، اغلب به تصمیمگیریهایی نیازمندند که در یک دوره کوتاه از زمان بتوانند محیط را به سمت توسعه پایدار سوق داده، موجب رقابت اقتصادی شوند. در این راستا، مجموعهای از نقشههای تناسب استفاده از زمین بسیار مناسب خواهد بود. در حالت مطلوب، این نقشهها باید با ...
بیشتر
کسانی که برای بهرهبرداری علمی و صحیح از زمین و طبیعت برنامهریزی میکنند، اغلب به تصمیمگیریهایی نیازمندند که در یک دوره کوتاه از زمان بتوانند محیط را به سمت توسعه پایدار سوق داده، موجب رقابت اقتصادی شوند. در این راستا، مجموعهای از نقشههای تناسب استفاده از زمین بسیار مناسب خواهد بود. در حالت مطلوب، این نقشهها باید با معیارهای پیچیده ترکیب و نهایتاً یکپارچهسازی شوند. در این پژوهش با استفاده از دستورالعملهای ارزیابی تناسب اراضی در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) به ارزیابی کیفی تناسب اراضی حوضه آبخیز شیردارکلا واقع در استان مازندران برای تناسب فعلی و آینده محصول گندم دیم اقدام شده است. نتایج نشان دادند که در حوضه آبخیز شیردارکلا، اقلیم، رژیم رطوبتی خاک و گروه هیدرولوژی خاک، مهمترین معیارها برای ایجاد تناسب اراضی هستند و عوامل محدودیت مهم عبارتند از رخنمون سنگی، شیب، پستی و بلندی زیاد و فرسایش آبی با توجه اطلاعات بهدستآمده تناسب اراضی فعلی، 12درصد از اراضی منطقه برای کشت دیم مناسب (S1)، 15 درصد تناسب متوسط (S2) و 73 برای کشت دیم نامناسب (N2) است. برای تناسب شرایط آتی 19 درصد از اراضی منطقه برای کشت دیم مناسب (S1)، 8 درصد تناسب متوسط (S2) و 73 برای کشت دیم نامناسب (N2) تشخیص داده شد. کلیه اراضی کوهستانی دارای قابلیت چرا، تپهها از نظر محدودیتهای موجود مانند کوهستانی و دارای قابلیت استفاده مرتع میباشد و کلیه اراضی تراسهای فوقانی دارای اولویت استفاده با قابلیت زراعت دیم و آبی به شرط تأمین آب است.