ژئومورفولوژی
موسی عابدینی؛ احسان قلعه
چکیده
آگاهی از تغییرات کاربری و پوشش سطح اراضی امری ضروری در برنامهریزی صحیح در جهت توسعه پایدار به شمار میآید. امروزه فناوریهای سنجش از دور به عنوان عنصر اصلی در پایش کاربری اراضی و تغییرات پوشش گیاهی مورد استفاده قرار میگیرد. پژوهش حاضر به منظور بررسی روند تغییرات کاربری اراضی با مقایسه روشهای پیکسل پایه و شیگرا در تهیه ...
بیشتر
آگاهی از تغییرات کاربری و پوشش سطح اراضی امری ضروری در برنامهریزی صحیح در جهت توسعه پایدار به شمار میآید. امروزه فناوریهای سنجش از دور به عنوان عنصر اصلی در پایش کاربری اراضی و تغییرات پوشش گیاهی مورد استفاده قرار میگیرد. پژوهش حاضر به منظور بررسی روند تغییرات کاربری اراضی با مقایسه روشهای پیکسل پایه و شیگرا در تهیه نقشه کاربری اراضی حوضه مردق چای با استفاده از تصاویر لندست در سال 2000 و 2020 انجام گرفت. برای مقایسه نتایج در هر دو روش از دادههای آموزشی یکسان برای طبقهبندی استفاده گردید. سپس روشهای ارزیابی شامل صحت کلی و ضریب کاپای طبقهبندی استخراج و مشخص شد که نتیجه طبقهبندی به روش شیگرا با ضریب کاپا و صحت کلی به ترتیب برابر با 89/0 و 08/91 برای سال 2000 و 92/0 و 66/93 برای سال 2020 نسبت به روش پیکسل پایه نتایج بهتری ارائه میدهد. بر اساس نتایج حاصله از آشکارسازی تغییرات کاربری اراضی، بیشترین میزان تغییر حادث شده مربوط به کاربری مرتع متراکم به مرتع متوسط با مقدار 448/35، کاربری خاک به مرتع متوسط با مقدار 686/27 و مرتع متوسط به مناطق مسکونی با مقدار 347/21 کیلومترمربع میباشد. همچنین کمترین تغییرات حادث شده مربوط به کاربری کوهستان به خاک با مقدار 015/0، مناطق مسکونی به مرتع متراکم با مقدار 023/0 و مرتع متراکم به خاک با مقدار 081/0 کیلومترمربع میباشد. آنچه که در نقشهها بسیار واضح است کاهش بیش از حد مراتع و تبدیل آن به سایر کاربریها میباشد.
حافظ میرزاپور؛ علی حقی زاده؛ ناصر طهماسبی پور؛ حسین زینی وند
دوره 6، شماره 20 ، آذر 1398، ، صفحه 79-99
چکیده
آشکارسازی دقیق تغییرات کاربری اراضی، پایهای برای فهم بهتر روابط و تعاملات انسان و پدیدههای طبیعی برای مدیریت و استفاده بهتر از منابع را فراهم میآورد. هدف از این پژوهش بررسی تغییرات کاربری اراضی در سالهای گذشته و امکان پیشبینی این تغییرات در سالهای آینده در حوضهی آبخیز بادآور نورآباد واقع در لرستان به مساحت 71600 هکتار است. ...
بیشتر
آشکارسازی دقیق تغییرات کاربری اراضی، پایهای برای فهم بهتر روابط و تعاملات انسان و پدیدههای طبیعی برای مدیریت و استفاده بهتر از منابع را فراهم میآورد. هدف از این پژوهش بررسی تغییرات کاربری اراضی در سالهای گذشته و امکان پیشبینی این تغییرات در سالهای آینده در حوضهی آبخیز بادآور نورآباد واقع در لرستان به مساحت 71600 هکتار است. بهمنظور آشکارسازی تغییرات کاربری اراضی از تصاویر سنجندههای TM، + ETMو OLI ماهواره لندست در سالهای 1370، 1383 و 1395 برای تهیه ی نقشه ی کاربری اراضی منطقه ی موردمطالعه استفاده شد. سپس با استفاده از مدل مارکف، کاربری اراضی سال 1395 شبیهسازی و ماتریس احتمال برای 12سال پیشبینی تهیه شد. نتایج مدل مارکف و نقشه ی کاربری اراضی سال 1395 بهعنوان ورودی به مدل سلولهای خودکار معرفی و کاربری اراضی سال 1407 پیشبینی شد. ارزیابی میزان تطابق نقشه ی شبیهسازیشده و نقشه ی واقعی با ضریب کاپای 97/. نشان داد مدل سلولهای خودکار- مارکف، مدلی مناسب جهت پیشبینی تغییرات کاربری اراضی میباشد. نتایج حاصل از تغییرات کاربری اراضی بین سالهای 1370 تا 1395 نشان داد به وسعت مناطق مسکونی، اراضی دیم، باغ و اراضی کشاورزی آبی افزوده شده است. همچنین نتایج حاصل از پیشبینی نشان داد از وسعت مراتع به مقدار 89/659 هکتار کاسته و به اراضی کشاورزی آبی به وسعت 47/395 هکتار افزوده خواهد شد. با توجه به نتایج بهدستآمده تغییرات کاربری اراضی در جهت تخریب عرصههای منابع طبیعی بوده است، ازاینرو پیشنهاد میشود اقدامات حفاظتی و اتخاذ تصمیمات مدیریتی مناسب جهت کنترل تغییرات غیراصولی بیش از پیش ادامه اعمال گردد.
صیاد اصغری سراسکانرود؛ رسول حسن زاده؛ زهرا میری آتشگاه
دوره 6، شماره 19 ، شهریور 1398، ، صفحه 37-56
چکیده
حوضه ی آبریز علی آباد مهمترین شبکه هیدرولوژی شهرستان هوراند می باشد و در دهه های اخیر از بحران تغییرات مخرب کاربری اراضی در امان نبوده است، بنابراین پژوهش حاضر سعی دارد، کشف و آشکارسازی تغییرات کاربری اراضی این حوضه را در بازه زمانی 25 ساله (2017- 1992) به منظور ارزیابی مسائل آبی مورد مطالعه قرار دهد. به همین منظور از تصاویر ...
بیشتر
حوضه ی آبریز علی آباد مهمترین شبکه هیدرولوژی شهرستان هوراند می باشد و در دهه های اخیر از بحران تغییرات مخرب کاربری اراضی در امان نبوده است، بنابراین پژوهش حاضر سعی دارد، کشف و آشکارسازی تغییرات کاربری اراضی این حوضه را در بازه زمانی 25 ساله (2017- 1992) به منظور ارزیابی مسائل آبی مورد مطالعه قرار دهد. به همین منظور از تصاویر لندست با سنجنده هایTM) و (OLIبا مسیر 168 و ردیف 33 و طرح نیاز خالص آبیاری محصولات کشاورزی ایران و البته مطالعات میدانی و داده های آماری بارش و عمق چاه های نمونه استفاده گردید. با توجه به داده ها و روش تحقیق مشخص شد که اراضی کشت آبی، جنگل متراکم، مرتع درجه 1، بستر رودخانه و مناطق آبی در عرض 25 سال کاهش مساحت داشته اند در حالی که اراضی باغی، اراضی زراعت دیم، جنگل تنک، مرتع درجه 2 و 3 از افزایش مساحتی چشمگیری برخوردار بوده اند که در این خصوص اراضی باغی از مساحت 62/7 به 77/12 کیلومترمربع افزایش یافته که این افزایش به میزان 67 درصد بوده است و این افزایش نیاز مصرفی باعث حذف جریان سطحی رودخانه و پایین رفتن سطح آب های زیرزمینی حوضه شده است و آزمون آماری پارامتریک پیرسون این نتایج را تأئید کرد.
علیرضا انتظاری؛ ابوالقاسم امیراحمدی؛ کاظم علی آبادی؛ مریم خسرویان؛ مجید ابراهیمی
دوره 3، شماره 8 ، آذر 1395، ، صفحه 113-139
چکیده
برآورد دمای سطح زمین در پهنهی وسیع از طریق سنجش از دور، نقصان پایش آن را در ایستگاههای محدود هواشناسی رفع میکند. با توجه به پایش دمای سطح زمین در تعداد محدودی از ایستگاههای هواشناسی به صورت نقطهای و نیاز به توزیع مکانی دمای سطح در پهنهی وسیع و به طور همزمان، دمای سطح زمین محاسبه گردید. هدف از این مطالعه برآورد دمای ...
بیشتر
برآورد دمای سطح زمین در پهنهی وسیع از طریق سنجش از دور، نقصان پایش آن را در ایستگاههای محدود هواشناسی رفع میکند. با توجه به پایش دمای سطح زمین در تعداد محدودی از ایستگاههای هواشناسی به صورت نقطهای و نیاز به توزیع مکانی دمای سطح در پهنهی وسیع و به طور همزمان، دمای سطح زمین محاسبه گردید. هدف از این مطالعه برآورد دمای سطح زمین با استفاده از روش سبال (SEBAL) در حوضهی آبخیز پریشان و تعیین ارتباط آن با کاربری/پوشش اراضی (LULC) میباشد. برای این منظور از تصاویر ETM+ سالهای 2000 و 2013 استفاده شده و پس از انجام مراحل مختلف پردازش تصاویر نسبت به استخراج نقشههای کاربری اراضی بر اساس روش ماشین بردار پشتیبان (SVM) در دورهی زمانی 13 ساله اقدام گردید. نتایج این پژوهش نشان داد بیشترین تغییرات کاربری اراضی در کاربری دریاچه به چشم میخورد که حدود 35/97 درصد وسعت دریاچه در این دورهی 13 ساله، تخریب شده و بخش عمدهی آن به زمینهای بایر و اراضی کشاورزی تغییر کاربری داده است. علاوه بر این، افزایش بیابانزایی و کاهش پوشش گیاهی، روند افزایش دمای سطح زمین (LST) را تحت تأثیر قرار میدهد. بیشترین میزان دما (LST) در نمکزارها و اراضی بایر با رخنمون سنگی مشهود است که با گذشت سالیان متمادی نیز روند افزایش دما قابل تأمل است. نتایج این پژوهش در مطالعات حفاظت منابع طبیعی بسیار کاربردی بوده و میتواند راهگشای برنامهریزیهای حفاظت منابع طبیعی قرار گیرد.