محمد حسین جهانگیر؛ احمد نوحه گر؛ کیوان سلطانی
دوره 6، شماره 18 ، خرداد 1398، ، صفحه 39-56
چکیده
چکیدهتبخیر به عنوان یکی از پارامترهای طبیعی به علت نقش مهمی که در خروج آب از دسترس بشر دارد، همواره مورد توجه کارشناسان و محققان بوده است. در این پژوهش سعی شده است تا با بکارگیری مدل شبکه ی عصبی مصنوعی در برآورد تبخیر از سطح دریاچه ی سد میناب، میزان دقت مدل مورد ارزیابی قرار گیرد. برای بررسی روند تغییرات پارامترهای مؤثر بر تبخیر ...
بیشتر
چکیدهتبخیر به عنوان یکی از پارامترهای طبیعی به علت نقش مهمی که در خروج آب از دسترس بشر دارد، همواره مورد توجه کارشناسان و محققان بوده است. در این پژوهش سعی شده است تا با بکارگیری مدل شبکه ی عصبی مصنوعی در برآورد تبخیر از سطح دریاچه ی سد میناب، میزان دقت مدل مورد ارزیابی قرار گیرد. برای بررسی روند تغییرات پارامترهای مؤثر بر تبخیر برای اطلاعات 19 ساله موجود، با استفاده از رگرسیون غیرخطی بهترین برازش از بین نقاط موجود برای دادهها ترسیم و روند کلی تغییرات پارامترهای مؤثر بر تبخیر مشخص شده است. همچنین برای مدلسازی تبخیر با استفاده از شبکه ی عصبی مصنوعی از آمار 19 ساله، از سال 1374 تا 1392 استفاده و بهترین ساختار برای محاسبهی میزان تبخیر از سطح دریاچه ی سد میناب انتخاب شده است. در این ساختار لایه ی اول و دوم دارای 5 نورون میباشند که با 1000 تکرار برای محاسبه ی آن، بهترین نتیجه به دست آمد. ضرایب آماری به دست آمده از تحلیل با استفاده از شبکه ی عصبی مصنوعی در انتخاب بهترین ساختارمورد توجه قرار گرفت که در این ساختار ضریب همبستگی با مقدار 8941/0 دارای بیشترین مقدار در بین آزمونهای دیگر است و مقادیر خطا برای دادههای آموزش و آزمایش نیز به ترتیب برابر با 0011/0 و 0082/0 است که پس از این ساختار، ساختارهای ANN(3,7,1)، ANN (4,10,1)، ANN(4,11,1)، ANN(5,3,1) دارای مقادیر ضریب همبستگی و خطای قابل قبولی در تعیین مقدار تبخیر از دریاچهی سد میناب میباشند.
ابوذر نیکنام؛ احمد نوحه گر؛ عاطفه جعفرپور؛ محمدتقی آوند
دوره 5، شماره 16 ، آذر 1397، ، صفحه 23-41
چکیده
چکیده
در این تحقیق با استفاده از یک مدل عددی به بررسی سیلابهای رودخانه با دورهی بازگشت مختلف 10 و 50 ساله پرداخته شده است. محدودهی مورد مطالعه بازهای از رودخانهی کر میباشد. در این بررسی پس از نقشهبرداری دقیق، نقشهی توپوگرافی با مقیاس مناسب از محدودهی مورد مطالعه به دست آمد و سپس هندسه مدل و شبکهی محاسباتی با ...
بیشتر
چکیده
در این تحقیق با استفاده از یک مدل عددی به بررسی سیلابهای رودخانه با دورهی بازگشت مختلف 10 و 50 ساله پرداخته شده است. محدودهی مورد مطالعه بازهای از رودخانهی کر میباشد. در این بررسی پس از نقشهبرداری دقیق، نقشهی توپوگرافی با مقیاس مناسب از محدودهی مورد مطالعه به دست آمد و سپس هندسه مدل و شبکهی محاسباتی با ابعاد مختلف تهیه و در نهایت بر اساس مشخصات اندازهگیری شده جریان و رسوب رودخانه، مدل هیدرودینامیک دو بعدی متوسط عمق، اجرا و تغییرات عمق جریان در دورهی بازگشتهای مختلف استخراج گردید. بررسی دبیهایی با دورهی بازگشت مختلف نشان میدهد که، در محدودههای پیچان رودی بازهی مورد مطالعهی نیروی گریز از مرکز بر جریان اثر نموده و باعث ایجاد شیب عرضی در سطح آب میگردد که در نتیجه شیب عرضی سطح آب در قوس خارجی بالا رفته و در قوس داخلی کاهش مییابد، این پدیده باعث ایجاد گرادیان فشار جانبی در داخل مقطع خواهد شد، در نتیجه در اثر عدم تعادل موضعی بین نیروی گریز از مرکز و گرادیان فشار جانبی، جریان ثانویه در داخل مقطع عرضی شکل میگیرد. در هنگام بروز سیلاب در رودخانه، (دورهی بازگشت 50 ساله) سطح آب از مقطع اصلی رودخانه فراتر رفته و وارد دشتهای سیلابی اطراف آن میشود. در این شرایط، به دلیل تفاوت بین زبری سیلابدشت و کانال اصلی، سرعت جریان بر روی سیلابدشت بسیار کمتر از سرعت در کانال اصلی بوده و لذا این اختلاف سرعت نیز باعث ایجاد لایههای برشی در محل اتصال جریان کانال اصلی و سیلابدشت در ورودی بازه شده و آشفتگیهای نسبتاً بزرگی را ایجاد میکند. با مقایسهی سرعت جریان آب در مقاطع مختلف بازهی مورد مطالعه مشاهده میشود که بیشترین سـرعت آب مربوط به مقاطع پیچان رود اول است، که در دورهی بازگشت 10 ساله حـدود m/s7/2 و در دورهی بازگشت 50 ساله به m/s 3 رسیده است.
احمد نوحهگر؛ محمد کاظمی؛ سیدجواد احمدی؛ حمید غلامی؛ رسول مهدوی
دوره 4، شماره 10 ، خرداد 1396، ، صفحه 99-119
چکیده
شناسایی مناطق مولّد رسوب و تعیین سهم آنها در تولید رسوب از مهمترین مصادیق مدیریت خاک به منظور بهرهبرداری مطلوب آن میباشد. هدف از تحقیق حاضر تعیین واحدهای همگن بر روی کاربریهای اراضی و سازندهای زمینشناسی جهت اندازهگیری میزان مشارکت و اهمیّتنسبی آنها بر رسوب خروجی بود. بر این اساس از مدلهای Fargas، BLM و اندازهگیری ...
بیشتر
شناسایی مناطق مولّد رسوب و تعیین سهم آنها در تولید رسوب از مهمترین مصادیق مدیریت خاک به منظور بهرهبرداری مطلوب آن میباشد. هدف از تحقیق حاضر تعیین واحدهای همگن بر روی کاربریهای اراضی و سازندهای زمینشناسی جهت اندازهگیری میزان مشارکت و اهمیّتنسبی آنها بر رسوب خروجی بود. بر این اساس از مدلهای Fargas، BLM و اندازهگیری مستقیم رسوب استفاده شد. سپس با استفاده از نقشهی سیمای فرسایش واحدهای همگن روی نقشهی کاربریهای اراضی و سازندهای زمینشناسی استـخراج شد و میزان رسوبات تولیدی حاصل از فرسایش سطحی، شـیاری و خندقی اندازهگیری شد. با احتساب مجموع میانگین رسوب اندازهگیری شده در هر کاربری، سازند و نیز احتساب مساحت هر کدام، میزان مشارکت از کل رسوب تولیدی مشخص شد. نتایج نشان داد کاربری اراضی مرتع با کدهای B S33R42G21، C S34R43G32 و D S34R43G32با مجموع میانگین73/38 تن در هکتار و سازند رازک با کدهایC S43R42G21 وD s44R43G32 با مجموع میانگین 83/17 تن در هکتار بیشترین مقدار تولید رسوب داشتند. بیشترین سهم تولید رسوب مربوط به کاربری اراضی مرتع با مقدار 9/64% و سازند آسماری با مقدار 43/55% میباشد. سازند بختیاری و اراضی زراعی کمترین اهمیّت نسبی را در فرسایش و تولید رسوب دارند.