ابراهیم بهشتی جاوید؛ فریبا اسفندیاری؛ شـهرام روستایی
دوره 5، شماره 16 ، آذر 1397، ، صفحه 177-197
چکیده
چکیده
یکی از مسائل مطرح در هیدرولوژی یک منطقه تولید رواناب و مساله سیلخیزی است. لندفرمها با توجه به مورفومتری که دارند نقش مهمی را در ایجاد رواناب و سیلخیزی ایفا میکنند. در این پژوهش با استفاده از استخراج لندفرمها و لایههای کاربری زمین، پوششگیاهی، جنس سازندها، بارش و کاربری زمین اقدام به پهنهبندی سیلخیزی ...
بیشتر
چکیده
یکی از مسائل مطرح در هیدرولوژی یک منطقه تولید رواناب و مساله سیلخیزی است. لندفرمها با توجه به مورفومتری که دارند نقش مهمی را در ایجاد رواناب و سیلخیزی ایفا میکنند. در این پژوهش با استفاده از استخراج لندفرمها و لایههای کاربری زمین، پوششگیاهی، جنس سازندها، بارش و کاربری زمین اقدام به پهنهبندی سیلخیزی در دامنههای شمالی سبلان شده است تا از این طریق اثرات مورفومتری لندفرمها در هیدرولوژی منطقه بررسی شود. برای استخراج لندفرمها از روش شیگرا در محیط نرمافزار Ecognition استفاده شد. ترکیب این لایه با لایههای کاربری زمین، تراکم پوشش گیاهی، جنس سازندها، بارندگی و تراکم شبکهی آبراهه با استفاده از روش منطق فازی صورت گرفت و نقشهی پهنهبندی پتانسیل سیلخیزی برای منطقه به دست آمد. نتایج کار نشان داد در بین 14 لندفرم استخراج شده برای منطقه سه لندفرم درههای کوچک کوهستانی، شانهخطالراس و دامنهی مستقیم، بیشترین تأثیر را در سیلخیزی دارند و به ترتیب 3/67، 9/62 و 2/53 درصد از سطح آنها به عنوان زمینهای با سیلخیزی زیاد و خیلیزیاد پهنهبندی شده است. در مقابل لندفرمهای از نوع دشتی و چالهها به صورت مناطق کمخطر از نظر سیلخیزی پهنهبندی شداند. با توجه به نتایج به دست آمده از پژوهش میتوان گفت تولید رواناب و سیلخیزی در سطح زمین به شدت تحت تأثیر مورفومتری لندفرمها قرار دارد که در کنار سایر پارمترهای محیطی میتواند در مطالعه هیدرولوژی مناطق بسیار مفید باشد.
فریبا اسفندیاری دارآبادی؛ ابراهیم بهشتی جاوید
دوره 3، شماره 8 ، آذر 1395، ، صفحه 93-111
چکیده
زمین لغزش به عنوان یکی از فرآیندهای مورفودینامیک و از جمله مخاطرات پراهمیت از نظر تلفات جانی، مالی و تعداد وقوع است. در این پژوهش پهنه بندی پتانسیل وقوع زمین لغزش در منطقه ی گردنه ی حیران اردبیل مورد مطالعه قرار گرفته است. جهت انجام این کار از ترکیب مدلهای چندمعیاره (فرآیند تحلیل شبکه) و آماری (قضیه ی بیز) و 12 پارامتر ...
بیشتر
زمین لغزش به عنوان یکی از فرآیندهای مورفودینامیک و از جمله مخاطرات پراهمیت از نظر تلفات جانی، مالی و تعداد وقوع است. در این پژوهش پهنه بندی پتانسیل وقوع زمین لغزش در منطقه ی گردنه ی حیران اردبیل مورد مطالعه قرار گرفته است. جهت انجام این کار از ترکیب مدلهای چندمعیاره (فرآیند تحلیل شبکه) و آماری (قضیه ی بیز) و 12 پارامتر شیب زمین، جهت شیب، کاربری زمین، سنگشناسی، بارش، شاخص تراکم پوشش گیاهی (NDVI)، شاخص طول شیب (LS)، شاخص رطوبت توپوگرافیک (TWI)، شاخص قدرت آبراهه (SPI)، فاصله از جاده، فاصله از گسل و فاصله از آبراهه استفاده شده است. جهت به دست آوردن وزن کلاسهای هر یک از پارامترهای مستعدکنندهی زمین لغزش و اعتبارسنجی نقشه ی نهایی از لایهی زمین لغزشها ی رخ داده در منطقه استفاده شده که از این بین 70 درصد زمین لغزشها برای اجرای مدل و 30 درصد دیگر برای اعتبارسنجی به کار رفته است. نتیجه ی کار به صورت یک نقشه ی طبقه بندی شده در پنج طبقه است که به ترتیب پهنه های با پتانسیل وقوع زمین لغزش بسیار کم، کم، متوسط، زیاد و خیلی زیاد را شامل میشود. با توجه به نقشهی به دست آمده 3/26 درصد از اراضی محدودهی مورد مطالعه به عنوان منطقهای با پتانسیل خیلی زیاد و زیاد برای وقوع زمین لغزش در نظر گرفته شدهاند. این مناطق عمدتاً مناطق حاشیه ی محور مواصلاتی اردبیل-آستارا را شامل میشود. به خاطر حجم زیاد ساخت و سازهای حاشیه جاده، همچنین به خاطر به هم زدن شیب طبیعی زمین برای جاده سازی و عریضکردن آن، اکثر زمینلغزشها نیز در این مناطق رخ داده است. کاربری زمین در این مناطق عمدتاً از نوع جنگل تنک، مرتع و کـشاورزی بر روی دامنه ها میباشد. ارزیابی نقشه ی پهنه بندی شده با استفاده از 30 درصد زمین لغزشهای منطقه انجام شد. بر اساس نتایج به دست آمده از این ارزیابی و قرارگیری درصد قابل توجهی از زمین لغزشها در طـبقه با حساسیت زیاد و خـیلی زیاد (6/77) میتوان گفت دقت مدلهای به کار رفته در پهنه بندی حساسیت وقوع زمین لغزش قابل قبول و خوب است.
عقیل مددی؛ ابراهیم بهشتی جاوید؛ محمدحسین فتحی
دوره 2، شماره 2 ، خرداد 1394، ، صفحه 25-40
چکیده
محیطهای رودخانهای بهدلیل وجود شرایط مناسب زیستی مانند وجود خاک حاصلخیز و آب در دسترس، همواره مورد توجه انسانها بوده است. این محیطها از نظر فعالیتهای فرسایشی از مناطق پویا و فعال هستند. شناخت شرایط فرسایش کناری، ترک بستر، تغییرات رخ داده در بستر جریان، الگوی رودخانه و مواردی از این قبیل میتوانند کمک مهمی در مدیریت ...
بیشتر
محیطهای رودخانهای بهدلیل وجود شرایط مناسب زیستی مانند وجود خاک حاصلخیز و آب در دسترس، همواره مورد توجه انسانها بوده است. این محیطها از نظر فعالیتهای فرسایشی از مناطق پویا و فعال هستند. شناخت شرایط فرسایش کناری، ترک بستر، تغییرات رخ داده در بستر جریان، الگوی رودخانه و مواردی از این قبیل میتوانند کمک مهمی در مدیریت این عرصه از طبیعت باشند. در این پژوهش سعی کردهایم که با استفاده از تصاویر ماهوارهای (لندست) و دادههای توپوگرافیک و زمینشناسی تغییرات مورفولوژیکی رخ داده در دو بخش مکانی از بستر زرینهرود (جیغاتو) را بررسی و ارزیابی کنیم. نرمافزارهای ArcGISو ENVI از مهمترین ابزارهای مورد استفاده در تحقیق بودند که جهت آمادهسازی و استخراج دادهها مورد استفاده قرار گرفتند. طبق نتایج بهدست آمده از پژوهش قسمت دوم از منطقه مورد مطالعه که در یک منطقه دشتی واقع شده است، بهشدت تحت تأثیر گسلها قرار دارد و روند کلی جریان رودخانه در چندین نقطه به ناچار تغییر مسیر داده، از مسیر گسل پیروی کرده است. همچنین الگوی رودخانه در بخشهایی که تحت تأثیر گسل قرار گرفتهاند، بهصورت مستقیم و در مواردی از نوع سینوسی است. در حالیکه در سایر بخشها الگوی عمومی رودخانه از نوع پیچانرودی است. در سه دوره زمانی مورد مطالعه در هر دو بخش مکانی 1 و 2 از مساحت بستر رودخانه کاسته شده است. بهگونهای که مساحت بستر رودخانه از 5/6 کیلومترمربع به 43/5 کیلومترمربع در بخش 1 و از 19/6 کیلومتر به 87/4 کیلومترمربع در بخش 2 کاسته شده است. میزان فرسایش کنارهای در بخش 1 بین سال 1975 تا 1989 حدود 4/2 کیلومترمربع و بین سالهای 1989 تا 2010 حدود 44/2 کیلومترمربع است. این مقدار برای بخش دوم بهترتیب 2 و 49/1 کیلومترمربع است. در مقابل این تخریب بخشهای زیادی از رودخانه نیز بهدلیل تغییر مسیر و جابهجایی بستر خشک شده و یا بهصورت دریاچههای مئاندری در حواشی رودخانه باقی مانده است که برای سالهای 1975 تا 1989 و 1989 تا 2010 بهترتیب برابر با 44/3 و 48/2 کیلومترمربع در بخش 1 و برای بخش 2 29/3 و 52/1 کیلومترمربع است.
فریبا اسفندیاری؛ ابراهیم بهشتی جاوید؛ محمدحسین فتحی
دوره 1، شماره 1 ، بهمن 1393، ، صفحه 59-73
چکیده
چکیده تغییرکاربری زمین در یک حوضه از جمله مهمترین عوامل موثر بر هیدرولوژی آن محسوب میشود. مدل L-THIA روشی برای ارزیابی آثار درازمدت هیدرولوژیک در یک حوضه است که کاربران میتوانند توسط آن تغییرات نسبی را که به واسطه تغییر کاربری در رواناب رخ داده، تعیین کنند. در همین راستا بخش بالادست رودخانه قرهسو در استان اردبیل از نظر تغییرات ...
بیشتر
چکیده تغییرکاربری زمین در یک حوضه از جمله مهمترین عوامل موثر بر هیدرولوژی آن محسوب میشود. مدل L-THIA روشی برای ارزیابی آثار درازمدت هیدرولوژیک در یک حوضه است که کاربران میتوانند توسط آن تغییرات نسبی را که به واسطه تغییر کاربری در رواناب رخ داده، تعیین کنند. در همین راستا بخش بالادست رودخانه قرهسو در استان اردبیل از نظر تغییرات کاربری (1987-2012) و آثاری که بر تولید رواناب منطقه دارد، مورد ارزیابی قرار گرفته است. برای انجام این کار از آمار بارش روزانه چهار ایستگاه، تصاویر ماهوارهای لندست (سنجنده TM و ETM) و نرمافزار تخصصی L-THIA و Arc Map استفاده کردهایم. نتایج مدلسازی نشان میدهد که در طی 25 سال بر اثر تغییرات کاربری زمین، مقدار رواناب تولیدی در حوضه به طور متوسط 8/1 میلیمتر افزایش داشته است که این امر سبب افزایش 86/2 میلیون مترمکعبی حجم رواناب در منطقه شده است. تغییرات کاربری عمدتاً در جهت افزایش مناطق مسکونی، کاهش سطح زمینهای جنگلی و مراتع است. در برخی از مناطق مثل دشت اردبیل به دلیل تبدیل مراتع به زمین کشاورزی تغییر کاربری در جهت مثبت عـمل کرده و باعث افزایش نفوذپذیری زمین و متقابلاً کاهش تولید رواناب در این بخش از منطقه شده است. مدل مذکور با توجه به توان تهیه نقشه پهنهبندی حجم و عمق رواناب، قابلیت مناسبی در نمایش آثار هیدرولوژیک تغییر کاربری و نشان دادن مناطق حساس و سیلخیز را در حوضه دارد.