هیدروژئومورفولوژی
عرفان بهرامی؛ مهدی دستورانی
چکیده
برآورد هیدروگراف سیلاب در حوضههای فاقد آمار یک موضوع چالش برانگیز در برنامهریزی و مدیریت سیلاب میباشد. مدلهای مختلفی در این زمینه توسعه داده شده است و ضرورت دارد که کارایی مدلهای توسعه داده شده در مناطق مختلف جهان با ویژگیهای متفاوت اقلیمی، هیدرولوژیکی و فیزوگرافی مورد ارزیابی قرار گیرد تا بتوان در مورد کارایی ...
بیشتر
برآورد هیدروگراف سیلاب در حوضههای فاقد آمار یک موضوع چالش برانگیز در برنامهریزی و مدیریت سیلاب میباشد. مدلهای مختلفی در این زمینه توسعه داده شده است و ضرورت دارد که کارایی مدلهای توسعه داده شده در مناطق مختلف جهان با ویژگیهای متفاوت اقلیمی، هیدرولوژیکی و فیزوگرافی مورد ارزیابی قرار گیرد تا بتوان در مورد کارایی آنها در مناطق مختلف اظهار نظر کرد. مدل هیدروگراف واحد مصنوعی گاما یک مدل توسعه داده شده در زمینهی برآورد هیدروگراف سیل آب در حوضههای فاقد آمار است. در این مطالعه مدل هیدروگراف واحد مصنوعی گاما برای برآورد مشخصههای هیدروگراف سیلاب در حوضهی آبریز قرهسو در استان کرمانشاه مورد بررسی قرار گرفته است. معیارهای خطای دبی اوج، خطا حجم جریان، میانگین قدرمطلق خطا، میانگین بایاس خطا، ضریب تبیین و کلینگ- گوپتا برای ارزیابی دقت نتایج شبیهسازی برآورد گردید. بر اساس نتایج معیارهای ارزیابی بیان شده نشان داد که مدل هیدروگراف واحد مصنوعی گاما از دقت کاملاً مناسب در برآورد مشخصههای هیدروگراف سیلاب برخوردار بوده است. بعلاوه مقایسهی بصری هیدروگرافهای محاسباتی و مشاهداتی مبین دقت قابل توجه مدل هیدروگراف واحد مصنوعی گاما در برآورد شکل هیدروگراف سیلاب در رویدادهای مورد مطالعه میباشد.
هیدروژئولوژی
هادی نیری؛ ممند سالاری؛ ژیلا چارداولی
چکیده
مسئله فرسایش خاک و تخریب زمین یکی از مهمترین مسائل در علوم طبیعی است که ارزیابی پیامدهای زیستمحیطی و اقتصادی آن به داده های کمی نیاز دارد. حوضه رودخانه قشلاق در استان کردستان برای مطالعه چنین مخاطرهای انتخاب شد زیرا این حوضه در یک اقلیم نیمه خشک قرارگرفته و لیتولوژی آن اغلب شیل (سازند سنندج) است. جهت تحقیق در این زمینه ...
بیشتر
مسئله فرسایش خاک و تخریب زمین یکی از مهمترین مسائل در علوم طبیعی است که ارزیابی پیامدهای زیستمحیطی و اقتصادی آن به داده های کمی نیاز دارد. حوضه رودخانه قشلاق در استان کردستان برای مطالعه چنین مخاطرهای انتخاب شد زیرا این حوضه در یک اقلیم نیمه خشک قرارگرفته و لیتولوژی آن اغلب شیل (سازند سنندج) است. جهت تحقیق در این زمینه شاخه های از رودخانه که آبراهه های آنها دارای رتبه سه و بیشتر، بر اساس روش استرالر بودند و مستقیماً وارد شاخه اصلی میشدند بهعنوان زیر حوضه برای محاسبه شاخص ها ترسیم گردید. 47 زیر حوضه، محدوده حوضه قشلاق را پوشش داد. تعداد 16شاخص ژئومورفولوژیکی برای تعیین وضعیت فرسایش حوضه محاسبه و بهعنوان لایه ورودی در نظر گرفته شد. سپس، نتایج این شاخص ها توسط چهار مدل تصمیم چند معیاره TOPSIS ، VIKOR ، SAW و CF ادغام گردید. در هر چهار مورد، زیر حوضه های شمالی بهعنوان مناطقی با حساسیت کم و بسیار کم در برابر فرسایش طبقه بندی شدند. این حوضه ها اغلب دارای سنگهای آتشفشانی هستند. در یک دید کلی، طبق هر چهار مدل بکار رفته، زیر حوضه های که لیتولوژی غالب آنها شیلی است، در طبقات فرسایشی متوسط تا بسیار زیاد قرار گرفتند. بر این اساس چنین استنباط شد که لیتولوژی تأثیر زیادی بر روی میزان فرسایش در حوضه آبریز قشلاق دارد. همچنین روش VIKOR، به دلیل ضریب تنوع بیشتر، از دقت بیشتری نسبت به بقیه روش ها برخوردار است.
هیدروژئولوژی
امیرسعید حسینی؛ سعید حکیمی آسیابر؛ مژگان صلواتی
چکیده
چکیدههدف از انجام این پژوهش بررسی رابطه بین پوششگیاهی و فرسایشخاک و تغییر در خصوصیات هیدروژئوشیمیایی آب است. فرسایشخاک رابطه نزدیکی با نوع پوششگیاهی و کاربری زمین دارد و میتواند کیفیت آب یک منطقه را تغییر دهد. بدین منظور در این تحقیق 15نمونه از آب آبراهههای دائمی پیربادوش و گَشون رودخانهقُلیان در منطقهقالیکوهلرستان ...
بیشتر
چکیدههدف از انجام این پژوهش بررسی رابطه بین پوششگیاهی و فرسایشخاک و تغییر در خصوصیات هیدروژئوشیمیایی آب است. فرسایشخاک رابطه نزدیکی با نوع پوششگیاهی و کاربری زمین دارد و میتواند کیفیت آب یک منطقه را تغییر دهد. بدین منظور در این تحقیق 15نمونه از آب آبراهههای دائمی پیربادوش و گَشون رودخانهقُلیان در منطقهقالیکوهلرستان جمعآوری و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت که بر اساس مطالعات، از ارتفاعات بالاتر منطقه به سمت بخشهایپست و پاییندست، با کاهش پوششگیاهی و افزایش فرسایشخاک و پیشروی رسوبات کواترنری، با ورود کاتیونها و آنیونهای بیشتر از رسوبات به آب و افزایش هدایتالکتریکی، کل مواد جامد محلول و کدورت، از کیفیت آب منطقه کاسته شدهاست. لذا با پوششگیاهی بیشتر در ارتفاعات این منطقه، بر میزان نفوذپذیری خاک افزودهشده و از میزان فرسایشخاک کاسته شدهاست. در این منطقه علاوه بر تغییر ارتفاع، کاهش پوششگیاهی به نوع سنگ بستر و در نواحی محدودی به چرای مفرط بستگی دارد که سبب افزایش آلایندهای مانند نیترات شدهاست. افزایش نیترات در آب منطقه علاوه بر عوامل انسانزاد(چرای دام)به عوامل زمینزاد(گسترش شیلهای نفتی و فرسایش نهشتههای کواترنری) نیز بستگی دارد. در نتیجه کیفیت آب منطقه بیشتر تحت تأثیر عوامل محیطی و زمینزاد قرار گرفتهاست و عوامل انسانزاد نقش کمتری داشتهاند.
ژئومورفولوژی
سعید رستمی؛ بابک شاهی نژاد؛ حجت اله یونسی؛ حسن ترابی پوده؛ رضا دهقانی
چکیده
سیل از جمله پدیدههای طبیعی است که هر ساله خسارات جانی و مالی زیادی را در دنیا به بار آورده و مشکلات عدیدهای را بر سر راه توسعهی اقتصادی و اجتماعی کشورها ایجاد مینماید. از این رو جهت کاهش خسارات، کنترل و هدایت این پدیده، برآورد دبی سیلابی و شناسایی عوامل مؤثر بر آن بسیار حائز اهمیت میباشد. در این پژوهش، به منظور برآورد دبی سیلابی ...
بیشتر
سیل از جمله پدیدههای طبیعی است که هر ساله خسارات جانی و مالی زیادی را در دنیا به بار آورده و مشکلات عدیدهای را بر سر راه توسعهی اقتصادی و اجتماعی کشورها ایجاد مینماید. از این رو جهت کاهش خسارات، کنترل و هدایت این پدیده، برآورد دبی سیلابی و شناسایی عوامل مؤثر بر آن بسیار حائز اهمیت میباشد. در این پژوهش، به منظور برآورد دبی سیلابی حوضهی آبریز کشکان واقع در استان لرستان از مدلهای هوش مصنوعی هیبریدی نوین شامل شبکه عصبی مصنوعی- تفنگدار خلاق، شبکه عصبی مصنوعی-عنکبوت بیوه سیاه و شبکه عصبی مصنوعی- ازدحام مرغ در طی دورهی زمانی 1400-1390 استفاده شد. برای ارزیابی عملکرد شبیهسازی از شاخصهای آماری ضریب تعیین (R2)، میانگین مطلق خطا (MAE)، ضریب کارایی نش- ساتکلیف (NSE) و درصد بایاس (PBIAS) استفاده گردید. نتایج نشان داد که بطور کلی مدلهای هوش مصنوعی هیبریدی عملکرد بهتری نسبت به مدل منفرد در برآورد دبی سیلابی دارند. نتایج نشان داد مدل شبکه عصبی مصنوعی- تفنگدار خلاق نسبت به سایر مدلها از دقت بیشتر و خطای کمتری برخوردار است. در مجموع نتایج نشان داد استفاده از مدلهای هوش مصنوعی هیبریدی در برآورد دبی سیلابی موثر بوده و میتواند به عنوان راهکاری مناسب و سریع در مدیریت منابع آب مطرح شود.
مهرداد حسن زاده؛ مهدی مومنی رق آبادی؛ امیر رباطی
چکیده
با توجه به نیاز روزافزون جوامع بشری به منابع آب زیرزمینی، بهویژه در مناطق خشک و نیمهخشک مانند ایران، حفاظت و جلوگیری از آلودگی این منابع امری ضروری تلقی میگردد. بدین منظور، ارزیابی آسیبپذیری آبهای زیرزمینی میتواند نقشی حیاتی در حفاظت و بهرهبرداری از این منابع ایفا نماید. دشت حاجیآباد با وسعت حدود 158 کیلومتر مربع در فاصله ...
بیشتر
با توجه به نیاز روزافزون جوامع بشری به منابع آب زیرزمینی، بهویژه در مناطق خشک و نیمهخشک مانند ایران، حفاظت و جلوگیری از آلودگی این منابع امری ضروری تلقی میگردد. بدین منظور، ارزیابی آسیبپذیری آبهای زیرزمینی میتواند نقشی حیاتی در حفاظت و بهرهبرداری از این منابع ایفا نماید. دشت حاجیآباد با وسعت حدود 158 کیلومتر مربع در فاصله 160 کیلومتری شمال بندرعباس واقع شده است. نظر به اهمیت این دشت از جهت تأمین آب کشاورزی و شرب منطقه و با توجه به روند افت سطح آب زیرزمینی منطقه، برداشت از منابع آب در سالهای اخیر ممنوع شده است. در از این پژوهش، ارزیابی آسیبپذیری آبخوان دشت حاجیآباد توسط مدلهای DRASTIC و SINTACS انجام گرفت. در نهایت نقشههای نهایی آسیبپذیری با مقادیر EC واسنجی شد. به منظور بررسی خصوصیات هیدروژئوشیمیایی منابع آب زیرزمینی دشت، از نقاط تعیین شده 26 نمونه آب در دورههای مختلف سال آبی 1398 برداشت گردید که آنالیز نمونهها آب در آزمایشگاه آب و خاک هرمزگان انجام گردید. همچنین، از نتایج دادههای نمونههای آب آنالیز شده توسط سازمان آب منطقهای هرمزگان نیز استفاده شده است. اندیس آسیبپذیری مدل دراستیک برای منطقه موردمطالعه، مقداری بین (94-128( و برای SINTACS (115-156( بهدستآمده است. طبق برآورد نقشههای آسیبپذیری تهیهشده برای هر دو مدل، بیشترین پتانسیل آسیبپذیری مربوط به قسمتی از بخش مرکزی و شرقی منطقه مورد مطالعه میباشد. مقدار شاخص همبستگی بین EC و مدلهای آسیبپذیری DRASTIC و SINTACS به ترتیب 39 و 35 برآورد شده است.
سعید جهانبخش اصل؛ محمدحسین عالی نژاد؛ وحید سهرابی
چکیده
تامین بخش عمدهای از آب مناطق کوهستانی از طریق رواناب ذوب برف صورت میگیرد. بنابراین ارزیابی دقیق آب ناشی از ذوب برف و همچنین اثرات تغییرات آب و هوایی بر روی آن، در مدیریت منابع آب امری ضروری است. در این پژوهش، رواناب ذوب برف در حوضه گاماسیاب تحت شرایط تغییراقلیم، بررسی شد. برای این منظور، رواناب ناشی از ذوب برف با بدست آوردن ...
بیشتر
تامین بخش عمدهای از آب مناطق کوهستانی از طریق رواناب ذوب برف صورت میگیرد. بنابراین ارزیابی دقیق آب ناشی از ذوب برف و همچنین اثرات تغییرات آب و هوایی بر روی آن، در مدیریت منابع آب امری ضروری است. در این پژوهش، رواناب ذوب برف در حوضه گاماسیاب تحت شرایط تغییراقلیم، بررسی شد. برای این منظور، رواناب ناشی از ذوب برف با بدست آوردن سطح پوشش برف در دو سال آبی 97-95 از تصاویر روزانه ماهواره ترا- مودیس در سامانه گوگل ارث انجین و وارد کردن دادهها و پارامترهای لازم به مدلSRM ، شبیهسازی شد. در مرحله بعد با توجه به نزدیکی و طول دوره آماری مناسب از دادههای ایستگاه همدید کرمانشاه در مدلها و سناریوهای گردش عمومی جو از سری CMIP5 تحت دو سناریوی RCP4.5 و RCP8.5 استفاده شد. ریزمقیاسنمایی این مدلها توسط مدل آماری LARS-WG انجام شد. با بررسی عدم قطعیت مدلها و سناریوها، برای تولید پارامتر دما از مدل HADGEM-2 تحت سناریوی PRC4.5 و برای تولید پارامتر بارش از همان مدل تحت سناریوی PRC 8.5 استفاده شد. در مرحله نهایی برای برآورد میزان تغییر رواناب ناشی از ذوب برف در دوره آتی میزان تغییرات دادههای دما و بارش ماهانه نسبت به دوره پایه، به مدل SRM وارد شد. نتایج نشان داد که رواناب ناشی از ذوب برف علیالخصوص در فصل بهار کاهش مییابد. همچنین با وجود کاهش بارش دبی اوج اردیبهشتماه با همان شدت تکرار میشود که علت آن میتواند ذوب ذوب هنگام برف بر اثر افزایش دما باشد.
علیرضا دنیایی؛ امیرپویا صراف
چکیده
هیدرولوژی حوضه رودخانهها به شدت تحت تأثیر تغییرات اقلیمی و افزایش بیش از حد انتشار گازهای گلخانهای قرار دارد. هدف از این پژوهش بررسی اثرات تغییر اقلیم بر شرایط اقلیمی حوضه آبریز گرگانرود در استان گلستان بوده که در آن مدل SWAT توسط الگوریتم SUFI-2 با هدف بهبود نتایج شبیهسازی دبی حوضه، مورد واسنجی و اعتبارسنجی قرار گرفت. مدل MIROC-ESM ...
بیشتر
هیدرولوژی حوضه رودخانهها به شدت تحت تأثیر تغییرات اقلیمی و افزایش بیش از حد انتشار گازهای گلخانهای قرار دارد. هدف از این پژوهش بررسی اثرات تغییر اقلیم بر شرایط اقلیمی حوضه آبریز گرگانرود در استان گلستان بوده که در آن مدل SWAT توسط الگوریتم SUFI-2 با هدف بهبود نتایج شبیهسازی دبی حوضه، مورد واسنجی و اعتبارسنجی قرار گرفت. مدل MIROC-ESM از سری مدلهای گزارش پنجم هیئت بین دول تغییر اقلیم جهت بررسی اثرات تغییر اقلیم بر مؤلفههای هیدرو- اقلیمی حوضه و تحت چهار سناریوی انتشار به نامهای 6/2، 5/4، 0/6 و 5/8 و در سه بازه زمانی آینده نزدیک (2050-2025)، میانی (2075-2051) و دور (2100-2076) مورد استفاده قرار گرفت؛ همچنین روند تغییرات حوضه با استفاده از آزمون من- کندال مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که تغییرات دما تحت سناریوی RCP4.5 در دوره زمانی آینده نزدیک و میانی و تحت سناریوی RCP6.0 و آینده میانی و دور از یک روند معنیدار افزایشی تبعیت کرده؛ بهطوریکه مؤلفه بارش در تمامی سناریوها از تغییرات کاهشی غیرمعنیداری پیروی میکند. همچنین، تغییرات رواناب تحت سناریوی RCP4.5 و در دورههای زمانی آینده میانی و دور و تحت سناریوی RCP8.5 و در آینده دور از روند معنیدار کاهشی تبعیت مینماید؛ بهطورکلی، مقادیر دما در یک مسیر افزایشی پیش میرود، درحالیکه مقادیر بارش و رواناب یک روند کاهشی را تا انتهای قرن 21 در حوضه دنبال میکنند.
زهره مریانجی؛ ابوذر رمضانی
چکیده
سیل بهعنوان یک مخاطره طبیعی از عوامل مختلف طبیعی و انسانی ناشی میگردد. بدون شک میزان تأثیرگذاری این عوامل بر بروز سیل یکسان نیست و شناسایی میزان اثرگذاری و وزن هر یک از پارامترهای تأثیرگذار بر سیل از ضروریات است. این تحقیق میزان اثرگذاری عوامل طبیعی ایجاد سیلاب ازجمله اقلیم (شدت، مدت و احتمال وقوع بارش و مانند آن) و دیگر پارامترهای ...
بیشتر
سیل بهعنوان یک مخاطره طبیعی از عوامل مختلف طبیعی و انسانی ناشی میگردد. بدون شک میزان تأثیرگذاری این عوامل بر بروز سیل یکسان نیست و شناسایی میزان اثرگذاری و وزن هر یک از پارامترهای تأثیرگذار بر سیل از ضروریات است. این تحقیق میزان اثرگذاری عوامل طبیعی ایجاد سیلاب ازجمله اقلیم (شدت، مدت و احتمال وقوع بارش و مانند آن) و دیگر پارامترهای هیدرولوژیکی مؤثر بر آن را شناسایی کرده و به تشخیص مناطق پرخطر و سیلخیز در سطح استان همدان پرداخته است. مدل انتخابی برای این تحقیق مدل آنتروپی شانون (روش ترکیبی دادهای – کارشناسی) است که بر اساس دادههای اقلیمی، هیدرولوژی و توپوگرافی توأم با نظریات کارشناسی اقدام به وزندهی به عوامل طبیعی مؤثر در بروز سیلاب شده است. بر این اساس بیشترین وزن را حداکثر 24 ساعته بارش داشته است. نتایج نشان میدهد این پارامتر مؤثرترین عامل طبیعی ایجادکننده سیل در استان همدان است. عوامل پوشش گیاهی، زمان ذوب برف، شیب حوزه، جنس زمین وضریب گراولیوس به ترتیب بیشترین اوزان را به خود اختصاص دادهاند. بر اساس اوزان نهایی نقشه خطر با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی ترسیم شد که نشان میدهد مناطق با خطرپذیری بسیار زیاد در مناطق مرکزی و جنوبی استان واقعشده است. بیشتر شهرستانهای استان در مناطق با خطرپذیری زیاد قرار گرفتهاند. بر این اساس در شهرستانها مناطق آسیبپذیر بیشتر در حریم سیلابی رودخانهها واقعشده است.
محمدجواد وحیدی؛ رسول میرعباسی نجف آبادی؛ محسن احمدی
چکیده
شناسایی عوامل مؤثر بر ایجاد فرسایش در خاک و رتبهبندی روشهای جلوگیری از آن در اراضی روستایی اطلاعات با ارزشی در اختیار مدیران و برنامهریزان جهت حفاظت از خاک قرار میدهد. شهرستان درمیان از مراکز مهم کشاورزی استان خراسان جنوبی میباشد و بیشتر مساحت آن در کلاس شدید بیابانزایی قرار گرفته است، لذا در این تحقیق، یک رویکرد ترکیبی ...
بیشتر
شناسایی عوامل مؤثر بر ایجاد فرسایش در خاک و رتبهبندی روشهای جلوگیری از آن در اراضی روستایی اطلاعات با ارزشی در اختیار مدیران و برنامهریزان جهت حفاظت از خاک قرار میدهد. شهرستان درمیان از مراکز مهم کشاورزی استان خراسان جنوبی میباشد و بیشتر مساحت آن در کلاس شدید بیابانزایی قرار گرفته است، لذا در این تحقیق، یک رویکرد ترکیبی مبتنی بر روشهای تصمیمگیری چندمعیاره بهترین- بدترین و روش ویکور به منظور تحلیل و رتبهبندی روشهای جلوگیری از فرسایش خاک در مناطق روستایی شهرستان درمیان ارائه شده است. ساختار این روش بدین صورت است که در ابتدا به کمک روش بهترین- بدترین، وزن معیارها و زیرمعیارهای شناسایی شده از ادبیات تحقیق به کمک نظر خبرگان و محاسبات موجود در روش مذکور تعیین شده و سپس به منظور رتبهبندی روشهای جلوگیری از فرسایش، از روش ویکور استفاده میشود. نتایج نشان داد که معیار فنی با امتیاز 293/0 دارای بالاترین رتبه و معیار شیمیایی با امتیاز 085/0 دارای کمترین امتیاز است. در اولویتبندی نهایی روشهای جلوگیری از بروز فرسایش نیز بیوچار و تزریق مواد آلی در رتبههای اول و دوم و باران مصنوعی در پایینترین رتبه قرار دارد. انتظار میرود که استفاده از نتایج این تحقیق بتواند به عنوان یک ابزار مناسب جهت اتخاذ تصمیمات نهایی برای مدیران به کار رود.
سنجش ازدور
مهدی فیض اله پور
چکیده
تغییرات پوشش و کاربری زمین در اثر فعالیت های انسانی تاثیرات نامطلوبی بر محیط زیست بر جای گذاشته است. مناطق شرقی استان اردبیل نمونه بارز این پدیده به شمار می آید. هدف از این تحقیق تجزیه و تحلیل تغییرات مکانی و زمانی در پوشش و کاربری زمین و اثرات آن بر دمای سطح زمین در دریاچه نئور می باشد. برای برآورد کاربری و پوشش زمین از مدل های جنگل تصادفی ...
بیشتر
تغییرات پوشش و کاربری زمین در اثر فعالیت های انسانی تاثیرات نامطلوبی بر محیط زیست بر جای گذاشته است. مناطق شرقی استان اردبیل نمونه بارز این پدیده به شمار می آید. هدف از این تحقیق تجزیه و تحلیل تغییرات مکانی و زمانی در پوشش و کاربری زمین و اثرات آن بر دمای سطح زمین در دریاچه نئور می باشد. برای برآورد کاربری و پوشش زمین از مدل های جنگل تصادفی (RTC)، مدل حداکثر احتمال (MLC) و ماشین بردار پشتیبانی(SVM) استفاده شده و کارایی هر کدام توسط ضریب کاپا برآورد گردیده و مشاهده شد که مدل SVM از بیشترین میزان ضریب کاپا ( 87/0) برخوردار است. برای استخراج شاخص LST نیز از باندهای 6 لندست 5 و 10 لندست 8 بهره گرفته شده و مشاهده شد که بخش غربی دریاچه با افزایش دمای سطح زمین مواجه گردیده است. در طول دوره زمانی 2002، 2013 و 2022 تغییرات قابل توجهی در پهنه آبی دریاچه نئور و پوشش های گیاهی مجاور آن مشاهده شد. زمین های بایر بیشترین وسعت را در تمام دوره های مورد مطالعه داشته است. پوشش گیاهی بر اساس مدل SVM حدود 04/1 کیلومتر مربع افزایش یافته است. مساحت سطح دریاچه بر اساس مدل MLC در سال 2002 معادل 19/3 کیلومتر مربع برآورد گردید. مساحت پهنه آبی در مدل MLC در بازه زمانی 2002 تا 2022 حدود 56/1 کیلومتر مربع کاهش یافته و این میزان کاهش برای مدل های RTC و SVM به ترتیب معادل 67/0 و 69/0 کیلومتر مربع می باشد.
سنجش ازدور
مهدی فیض اله پور
چکیده
استخراج پهنه آبی در بخش های غربی افغانستان از طریق تصاویر سنجش از دور راهی کارآمد برای پایش منابع آب و تاثیر آن بر منابع آبی شرق ایران به خصوص چاه نیمه های سیستان و بلوچستان به شمار می آید. در این تحقیق از سنجنده OLI ماهواره لندست ۸ و سنجنده TM ماهواره لندست 5، شاخص های طیفی تفاوت نرمال شده آب (NDWI)، شاخص اصلاح شده تفاوت نرمال شده آب (MNDWI)، ...
بیشتر
استخراج پهنه آبی در بخش های غربی افغانستان از طریق تصاویر سنجش از دور راهی کارآمد برای پایش منابع آب و تاثیر آن بر منابع آبی شرق ایران به خصوص چاه نیمه های سیستان و بلوچستان به شمار می آید. در این تحقیق از سنجنده OLI ماهواره لندست ۸ و سنجنده TM ماهواره لندست 5، شاخص های طیفی تفاوت نرمال شده آب (NDWI)، شاخص اصلاح شده تفاوت نرمال شده آب (MNDWI)، شاخص تفاوت نرمال شده رطوبت (NDMI)، شاخص استخراج خودکار آب (AWEI)، شاخص جدید آب (NWI)، و شاخص نسبت آب (WRI) برای استخراج پهنه های آبی استفاده شده است. مقادیر حاصل از تمامی شاخص ها به نتایج مشابهی دست یافته اند. پهنه سد ارغنداب در بدترین حالت تنها 44/2 کیلومتر مربع کاهش یافته و شاخص NDMI نشان از افزایش 65/0 کیلومتر مربعی در منابع رطوبتی این سد داشته است. لیکن سطح چاه نیمه های جنوب زابل از 94/55 کیلومتر مربع به 82/17 کیلومتر مربع کاهش یافته که کاهشی معادل 12/38 کیلومتر مربع را نشان می دهد. این امر نشان از کاهش شدید سطح چاه نیمه ها دارد. این امر باعث ساطع شدن دمای بیشتر در مناطق خشک شده گردیده است. لیکن دمای حداقل از 47/17 درجه به 87/11 درجه سانتیگراد کاهش یافته که کاهشی معادل 95/1 درجه سانتیگراد را تجربه کرده است. شاخص LST با تمامی شاخص ها دارای همبستگی منفی بوده و بیشترین همبستگی مربوط به شاخص NWI به میزان 941/0- در سال 1994بوده است. کمترین میزان همبستگی نیز به میزان 65/0- مربوط به شاخص NDMI به دست آمد.
ژئومورفولوژی
لیلا آقایاری؛ صیاد اصغری سراسکانرود؛ بتول زینالی
چکیده
با استفاده از مطالعات میدانی، نقشه های زمینشناسی و توپوگرافی و با مرور پژوهشها و مطالعات صورت گرفته در این زمینه و همچنین بررسی شرایط موجود در منطقه مورد مطالعه 9 عامل طبقات ارتفاعی، شیب، جهت شیب، لیتولوژی، فاصله از گسل، فاصله از رودخانه، فاصله از راههای ارتباطی ،کاربری اراضی و بارش به عنوان عوامل موثر بر وقوع زمینلغزش بررسی ...
بیشتر
با استفاده از مطالعات میدانی، نقشه های زمینشناسی و توپوگرافی و با مرور پژوهشها و مطالعات صورت گرفته در این زمینه و همچنین بررسی شرایط موجود در منطقه مورد مطالعه 9 عامل طبقات ارتفاعی، شیب، جهت شیب، لیتولوژی، فاصله از گسل، فاصله از رودخانه، فاصله از راههای ارتباطی ،کاربری اراضی و بارش به عنوان عوامل موثر بر وقوع زمینلغزش بررسی شد. لذا، هدف این پژوهش بررسی و تحلیل مهمترین عوامل دخیل در ایجاد خطر زمینلغزش در شهرستان گرمی و مشخص کردن سطوح مستعد که احتمالاً در آینده نزدیک درگیر زمینلغزش خواهند شد. در این پژوهش نسبت به پهنه بندی مناطق مستعد با الگوریتم چند معیاره Aras درمحیط نرم افزار Edrisiاقدام گردید و با توجه به نتایج حاصل از پهنهبندی خطر زمینلغزش؛ معیارهای کاربری اراضی، شیب، لیتولوژی به ترتیب با ضریب وزنی 187/0، 152/0، 152/0 و 142/0، مهم ترین عوامل دخیل در ایجاد خطرزمینلغزش محدوده مطالعاتی بوده و به ترتیب 99/361 و 32/450 کیلومتر مربع از محدوده دارای احتمال خطر بسیارزیاد و زیاد می باشد. در نهایت می توان گفت مهمترین عامل اصلی دخیل در افزایش مقدار و پتانسیل زمین-لغزش در شهرستان گرمی، تغییر کاربریاراضی و افزایش زمینهای کشاورزی و چراگاههای دامی میباشد.
آب های زیرزمینی
ثنا ملکی؛ وحید نورانی؛ حسام نجفی
چکیده
سیستمهای ارزیابی آسیبپذیری آبهای زیرزمینی برای دستیابی به روشی مناسب برای حفاظت از این منابع در برابر آلایندهها توسعهیافتهاند. یکی از روشهای شناخته شده برای تعیین حساسیت آبهای زیرزمینی، روش DRASTIC است. از آنجایی که ارزیابی آلودگی آبهای زیرزمینی اغلب با عدم قطعیت همراه است، مطالعه حاضر از مفهوم اعداد Z بهعنوان نسل جدیدی ...
بیشتر
سیستمهای ارزیابی آسیبپذیری آبهای زیرزمینی برای دستیابی به روشی مناسب برای حفاظت از این منابع در برابر آلایندهها توسعهیافتهاند. یکی از روشهای شناخته شده برای تعیین حساسیت آبهای زیرزمینی، روش DRASTIC است. از آنجایی که ارزیابی آلودگی آبهای زیرزمینی اغلب با عدم قطعیت همراه است، مطالعه حاضر از مفهوم اعداد Z بهعنوان نسل جدیدی از منطق فازی برای تخمین آسیبپذیری ویژه آبخوانها استفاده کرده است. در این مطالعه، از پارامترهای مدل DRASTIC (ورودیها) و مقادیر غلظت نیترات (خروجی) در دو سناریو برای برآورد آسیبپذیری ویژه آبخوانهای دشتهای اردبیل و قروه- دهگلان استفاده شد و نتایج بهدستآمده با نتایج مدل DRASTIC بهعنوان مدل معیار مقایسه شد. تجزیهوتحلیل نتایج نشان داد که مدلسازی مبتنی بر اعداد Z به دلیل درنظرگرفتن قابلیت اطمینان دادهها و تخصیص وزن مناسب به قوانین، کیفیت نتایج را نسبت به منطق فازی کلاسیک به میزان 53 درصد (برای سناریوی اول)، 184 درصد (برای سناریوی دوم) در دشت اردبیل و 127 درصد (برای سناریوی اول)، 311 درصد (برای سناریوی دوم) در دشت قروه_دهگلان بهبود بخشید. همچنین بر اساس نتایج، ممکن است کیفیت قوانین استخراج شده برای مدل مبتنی بر اعداد Z در دشتهایی با ضریب تغییرات داده بالاتر، پایین باشد (برای مثال ضریب تغییرات داده بالای دشت اردبیل نسبت به دشت قروه_دهگلان در این مطالعه)، بنابراین در این شرایط، نتایج مدل مبتنی بر اعداد Z ممکن است بهبود قابلتوجهی نسبت به نتایج منطق فازی مرسوم نداشته باشد. روش پیشنهادی در این مطالعه به دلیل قابلیت بالای آن میتواند برای طراحی کنترلکنندههای هوشمند مدیریت آب زیرزمینی مورد استفاده قرار گیرد.
آبخیزداری
مسعود متقیان؛ رضا قضاوی؛ سید حسن علوی نیا
چکیده
مدیریت جامع بهعنوان رویکردی جدید در راستای برنامهریزی، توسعه، مدیریت منابع آب و پوشش گیاهی با تأکید ویژه بر مسائل اقتصادی و اجتماعی و زیستمحیطی مطرح میباشد. هدف از این پژوهش ارائه راهبردهای مدیریت جامع حوزه دوآبی با استفاده از مدل SWOT و تعیین اولویت اجرا با QSPM است. برای این منظور ابتدا نقاط ضعف، قوت، فرصت و تهدید حوضه مورد مطالعه ...
بیشتر
مدیریت جامع بهعنوان رویکردی جدید در راستای برنامهریزی، توسعه، مدیریت منابع آب و پوشش گیاهی با تأکید ویژه بر مسائل اقتصادی و اجتماعی و زیستمحیطی مطرح میباشد. هدف از این پژوهش ارائه راهبردهای مدیریت جامع حوزه دوآبی با استفاده از مدل SWOT و تعیین اولویت اجرا با QSPM است. برای این منظور ابتدا نقاط ضعف، قوت، فرصت و تهدید حوضه مورد مطالعه با استفاده از روش طوفان فکری و تصمیمگیری گروهی برای حوضه آبریز دوآبی استان تهران استخراج و سپس اهمیت نسبی و ارزش نهایی هر یک از عوامل ماتریس در ارزیابی تعیین و بررسی شدند. بهمنظور اولویتبندی راهبردها نیز از ماتریس QSPM استفاده شد. نتایج این بررسی نشان داد مؤلفه وجود چشمه و قنات و انهار در حوضه با وزن 0.24 بهعنوان مهمترین نقطه قوت، دو مؤلفه ضعف کمبود آب و رطوبت در مناطق پایین دست حوزه و بارندگی کم در محدوه خروجی حوزه با امتیاز وزنی 0.24 بهعنوان مهمترین نقاط ضعف، مؤلفه راههای ارتباطی آسفالته و خاکی درجه 1 و 2 و 3 با وزن 0.16 بهعنوان مهمترین فرصت و مؤلفه سیلاب و خسارات ناشی از آن با وزن 0.18 بهعنوان مهمترین تهدید مشخص شده است. نتایج همچنین نشان داد که ماتریس ارزیابی عوامل داخلی و خارجی 3.15 و 3.16 میباشند که بیانگر غلبه قوتها بر ضعفها و همچنین فرصتها بر تهدیدها بود. بهعبارتی حوضه آبریز دوآبی در راهبرد تهاجمی قرار گرفته است. در راستای مدیریت فرصتها و تقویت آنها و براساس ماتریس QSPM عملیات مدیریتی، بهعنوان اولویت اول و عملیات بیولوژیک در اولویت دوم اجرایی قرار گرفت.
هیدرولوژی
رئوف مصطفیزاده؛ مصطفی ذبیحی سیلابی؛ محمد کاظمی
چکیده
افزایش نیاز به آب و تغییر الگوهای اقلیمی باعث تشدید ساخت سازههای ذخیره آبی برای تأمین تقاضا در بسیاری از مناطق جهان شده است، لذا رژیمهای هیدرولوژیکی رودخانهها بر اثر فعالیتهای انسانی و احداث سدها تغییر کردهاند. برهمین اساس درک اثرات سدها بر رژیم هیدرولوژیکی رودخانهها بهمنظور مدیریت جریان رودخانه، تامین نیاز آبی و ...
بیشتر
افزایش نیاز به آب و تغییر الگوهای اقلیمی باعث تشدید ساخت سازههای ذخیره آبی برای تأمین تقاضا در بسیاری از مناطق جهان شده است، لذا رژیمهای هیدرولوژیکی رودخانهها بر اثر فعالیتهای انسانی و احداث سدها تغییر کردهاند. برهمین اساس درک اثرات سدها بر رژیم هیدرولوژیکی رودخانهها بهمنظور مدیریت جریان رودخانه، تامین نیاز آبی و حفظ ارزشهای اکولوژیکی رودخانه ضروری است. در پژوهش حاضر، تغییرات سلامت هیدرولوژیک جریان رودخانه شهرچای ارومیه در سه دوره قبل از احداث سد، دوره ساخت سد و دوره بهرهبرداری از سد شهرچای در بازه زمانی 1951 الی 2017 ارزیابی شده است. نتایج پژوهش نشان داد میزان انحراف همه زیرشاخصهای هیدرولوژیک در دوره بعد از احداث سد بیشتر از دوره قبل از احداث سد است. در همین راستا میزان انحراف زیرشاخصهای سلامت هیدرولوژیک جریان از شرایط طبیعی تا سال 1998 غالباً در محدوده خیلی کم تا متوسط و از سال 1998 به بعد در محدوده خیلی کم تا خیلی زیاد بوده است. همچنین، بر اساس نتایج، بیشترین میزان انحراف در زیرشاخصها در دورههای مرجع و بهرهبرداری از سد مربوط به شاخص وقوع جریانهای سیلابی و در دوره ساخت سد مربوط به جریان حداقل ماهانه بود. همچنین نتایچ حاکی از آن بود که سلامت هیدرولوژیک جریان رودخانه شهرچای در دورههای ساخت و بهرهبرداری از سد شهرچای بهترتیب در حدود 16 و 45 درصد در مقایسه با دوره مرجع کاهش داشته است. یافتههای پژوهش حاضر میتواند در درک تغییرات رژیم تنظیمی جریان رودخانه، مدیریت و تنظیم پایدار رژیم جریان رودخانه شهرچای استفاده شود.
هیدروژئومورفولوژی
معصومه رجبی؛ فاطمه رنگرز فروغ
چکیده
گردشگری سلامت افراد و گروه هایی را شامل می شود که با هدف درمان، به استفاده از آب های معدنی و گرم ، گذران دوران نقاهت ، معالجه و غیره اقدام به مسافرت میکنند. چشمههای آبگرم به عنوان یکی از منابع طبیعی، بخشی از گردشگری سلامت هستند که برای درمان شرایط مختلف پزشکی از آنها استفاده می شود. پژوهش حاضر در مورد چشمه های آبگرم استان آذربایجان ...
بیشتر
گردشگری سلامت افراد و گروه هایی را شامل می شود که با هدف درمان، به استفاده از آب های معدنی و گرم ، گذران دوران نقاهت ، معالجه و غیره اقدام به مسافرت میکنند. چشمههای آبگرم به عنوان یکی از منابع طبیعی، بخشی از گردشگری سلامت هستند که برای درمان شرایط مختلف پزشکی از آنها استفاده می شود. پژوهش حاضر در مورد چشمه های آبگرم استان آذربایجان شرقی است که از نظر روش پژوهش، توصیفی – تحلیلی و از نظر هدف کاربردی می باشد. استان آذربایجان شرقی با توجه به موقعیت جغرافیایی، ویژگی های اقلیمی و شرایط زمین شناسی و تکتونیکی از کانون های مهم چشمه های ]بگرم محسوب می شود که در اطراف کوهستان سهند، رشته کوه بزقوش، شمال شرقی کلیبر تمرکز یافته اند. در این پژوهش با بهره گیری از روش کامنسکو و بررسی های کتابخانه ای - اینترنتی و مطالعات اسنادی و نظر سنجی از 20 نفر از متخصصین و کارشناسان سازمان آب منطقه ای و اداره گردشگری استان ، چشمه های آبگرم متعلق، بستان آباد، اسب فروشان، الله حق، ایستی سو لیقوان، یل سوئی، تاپ تاپان و داش آلتی از میان دیگر چشمه های آبگرم استان انتخاب و ارزیابی شدند. نتایج پژوهش نشان داد، چشمه آبگرم متعلق با مجموع امتیاز 86 دارای بالاترین امتیاز است. سپس، چشمه آبگرم اسب فروشان با 84 امتیاز در رتبه دوم، یل سوئی با 82 امتیاز دارای رتبه سوم هستند و کمترین امتیاز نیز متعلق به چشمه آبگرم تاپ تاپان با مجموع امتیاز 65 میباشد.
ژئومورفولوژی
جمشید یاراحمدی؛ محمد خسروشاهی
چکیده
تداوم خشکسالی ها، کاهش پوشش گیاهی و گسترش پلایای نمکی دریاچه ارومیه، ایجاد کانون های گرد و غبار محلی در حاشیه دریاچه ارومیه در استان آذربایجان شرقی را محتمل ساخته است. تحقیق حاضر با هدف بررسی توزیع مکانی-زمانی فرسایش بادی با کاربست شاخص غبارناکی در سطح استان آذربایجان شرقی اجرا شده است. برای این منظور، ابتدا سری داده های غبارناکی ...
بیشتر
تداوم خشکسالی ها، کاهش پوشش گیاهی و گسترش پلایای نمکی دریاچه ارومیه، ایجاد کانون های گرد و غبار محلی در حاشیه دریاچه ارومیه در استان آذربایجان شرقی را محتمل ساخته است. تحقیق حاضر با هدف بررسی توزیع مکانی-زمانی فرسایش بادی با کاربست شاخص غبارناکی در سطح استان آذربایجان شرقی اجرا شده است. برای این منظور، ابتدا سری داده های غبارناکی که بصورت کدهای اختصاصی در ایستگاه های هواشناسی ثبت شده، در بازه زمانی30 سال اخیر تهیه و سپس، با استفاده از آرمون من- کندال وجود روند در سری داده های یاد شده بررسی گردید. در ادامه، فراوانی وقوع طوفان های گرد و غبار براساس شاخص DSI محاسبه شده و نقشه توزیع مکانی آنها در محیط GIS تهیه گردید. نتایج آزمون من-کندال نشان داد که شیب روند هر دو دسته طوفان های گرد و غبار محلی و فرامحلی در سطح استان افزایشی است؛ ولی تنها روند موجود در طوفان های گرد و غبار فرامحلی در سطح 95% معنیدار است. نتایج این تحقیق نشان داد که قسمت عمده طوفان های گرد و غبار مشاهداتی در سطح استان آذربایجان شرقی دارای مشاء فرامحلی هستند؛ با این وجود، فراوانی گرد و غبارهای محلی در سال های اخیر از افزایش نسبی برخوردار بوده و این مسله در ارتباط با تاثیر تداوم خشکسالی ها بر کاهش پوشش گیاهی و گسترش پلایای دریاچه ارومیه قابل توجیه است. در همین ارتباط، بیشترین مقدار شاخص طوفان های گرد و غباردر حوزه دریاچه ارومیه در ایستگاه های هواشناسی تبریز، سهند و مراغه مشاهده شده است.
هیدروژئومورفولوژی
محمد حسین رضایی مقدم؛ داود مختاری؛ میثم اسکندری آلنی
چکیده
مدل های هیدرولوژی ابزار موثری برای مدیریت منابع آب و همچنین مؤلفههای بیلان آبی از جمله کارهای پژوهشی میباشد .امروزه مدل های هیدرولوژی حوضه توسعه یافته اند، اما انتخاب مدل مناسب برای شبیه سازی یک حوضه خاص همیشه یک چالش بوده است. از اینرو، انتخاب مدلی که بتواند فرآیندهای هیدرولوژیکی را در عین سادگی ساختار و با ...
بیشتر
مدل های هیدرولوژی ابزار موثری برای مدیریت منابع آب و همچنین مؤلفههای بیلان آبی از جمله کارهای پژوهشی میباشد .امروزه مدل های هیدرولوژی حوضه توسعه یافته اند، اما انتخاب مدل مناسب برای شبیه سازی یک حوضه خاص همیشه یک چالش بوده است. از اینرو، انتخاب مدلی که بتواند فرآیندهای هیدرولوژیکی را در عین سادگی ساختار و با استفاده از حداقل عوامل، بهخوبی شبیهسازی کند امری ضروری میباشد که در این راستا در پژوهش حاضر رواناب ماهانه حوضه گمناب چای(کومور چایی) واقع در استان آذربایجان شرقی و در شمال غرب ایران بهوسیله دو مدل AWBM و SWAT شبیهسازی شد. مدل AWBM یک مدل یکپارچه میباشد که شبیهسازی رواناب در حوزههای آبریز را با استفاده از دو متغیر بارندگی و تبخیر انجام میدهد و از طرف دیگر مدل SWAT یک مدل پیوسته و نیمه توزیعی است که شبیهسازی فرآیندهای هیدرولوژیکی را با استفاده از مشخصات فیزیکی حوضه (خاک، کاربری اراضی، شیب) و همچنین اطلاعات آب و هواشناسی متعددی همچون بارندگی، دما انجام میدهد. نتایج شبیهسازی رواناب در دوره های واسنجی و اعتبارسنجی با استفاده از دو شاخص آماری ناش ساتکلیف (NSE) و ضریب تعیین R2 مورد ارزیابی قرار گرفت. با مقایسه نتایج شاخصهای آماری مورد استفاده در مطالعه مشخص شد که مدل SWAT دارای نتایج بهتری در شبیهسازی رواناب ماهانه در دورههای واسنجی و اعتبارسنجی است.
ژئومورفولوژی
نعیمه رحیمی؛ سمیه خالقی؛ علیرضا صالحی پور میلانی
چکیده
در شرق شهرستان جاسک، در فاصله سالهای 1387 تا 1398 چهار سیلاب شدید در رودخانه سدیج رخداده است که بالاترین دبی را در بین سایر سیلابهای دوره موردمطالعه به خود اختصاص دادهاند. هدف این تحقیق ارزیابی تغییرات مورفولوژیکی رودخانه سدیج در اثر رخداد سیلابها در یک دوره 11 ساله و در چهار سیلاب شاخص در سالهای 1387، 1392، 1395 و 1397 در قاعده دلتای ...
بیشتر
در شرق شهرستان جاسک، در فاصله سالهای 1387 تا 1398 چهار سیلاب شدید در رودخانه سدیج رخداده است که بالاترین دبی را در بین سایر سیلابهای دوره موردمطالعه به خود اختصاص دادهاند. هدف این تحقیق ارزیابی تغییرات مورفولوژیکی رودخانه سدیج در اثر رخداد سیلابها در یک دوره 11 ساله و در چهار سیلاب شاخص در سالهای 1387، 1392، 1395 و 1397 در قاعده دلتای سدیج است. بهمنظور استخراج اثرات ژئومورفیک در رودخانه موردمطالعه از دادههای ماهوارهای لندست و گوگل ارث استفاده شد. تغییرات مورفولوژیکی ناشی از سیلاب در رودخانه و کرانه آن با بهرهگیری از نرمافزار GIS10.5 استخراج و از افزونه فلوویال کریدور جهت محاسبه تغییرات عرض رودخانه استفاده گردید. علاوه بر آن از مدل RNCI بهمنظور ارزیابی میزان فرسایش و رسوبگذاری کانال رودخانه سدیج استفاده شد. نتایج این پژوهش نشان میدهد که سیلاب سال 1397 نسبت به دیگر سیلابها ، تأثیرات زیادتری بر تغییرات ژئومورفولوژیکی عرض کانال و فرسایش شدید کرانه رودخانه داشته است. در حدفاصل سیلابهای سال 1387 تا 1397 متوسط عرض کانال حدود 38 متر کاهشیافته است و طول رودخانه در حدود 3510 متر افزایشیافته است که با افزایش ضریب خمیدگی رودخانه از 40/1 به 56/1 انطباق دارد. همچنین بر اساس نتایج RNCI سیلاب سال 1397 با دبی 73/1167 مترمکعب بر ثانیه و میزان 19/8، بیشترین میزان فرسایش را نسبت به دیگر سیلابها داشته است. همچنین در بین بازههای موردمطالعه در حدفاصل سیلابهای 1387 تا 1397 بازه B بیشترین تغییرات پارامترهای هندسی را داشته است.