هیدروژئومورفولوژی
فاطمه منبری؛ امجد ملکی؛ هادی نیری
چکیده
تجزیه و تحلیل مورفومتری حوضه های زهکشی و شبکه رودخانه، نقش مهمی در شناخت رفتار هیدروژئولوژیکی حوضه زهکشیایفا میکند و در حوضه های فاقد آمار میتواند ابزاری مفید برای پیشبینی سیلاب باشد. از این رو تحقیق حاضر با هدفمدلسازی سیلاب و ارتباط آن با متغیرهای مورفومتری با استفاده از رگرسیون چندمتغیره انجام گرفت. روش پژوهش مبتنیبر استخراج پارامترهای ...
بیشتر
تجزیه و تحلیل مورفومتری حوضه های زهکشی و شبکه رودخانه، نقش مهمی در شناخت رفتار هیدروژئولوژیکی حوضه زهکشیایفا میکند و در حوضه های فاقد آمار میتواند ابزاری مفید برای پیشبینی سیلاب باشد. از این رو تحقیق حاضر با هدفمدلسازی سیلاب و ارتباط آن با متغیرهای مورفومتری با استفاده از رگرسیون چندمتغیره انجام گرفت. روش پژوهش مبتنیبر استخراج پارامترهای مورفومتریک و تحلیل های آماری شامل بررسی ضریب همبستگی و تحلیل رگرسیون خطی میباشد. در همین راستا ابتدا حوضه های مورد مطالعه با استفاده از نرمافزار 5.10 GIS ARC تعیین و حدود هر یک مشخص شده است. سپس ویژگی های مورفومتری آنها استخراج شده است. دبی سیلاب نیز در دوره های بازگشت 2 تا 144 ساله با استفاده از نرمافزار ایزی فیت بازسازی شده است. برای مدلسازی ابتدا رابطه خطی بین هر یک از متغیرهای مورفومتری به عنوان متغیر مستقل با دبی سیلاب به عنوان متغیر وابسته مورد بررسی قرار گرفته و بعد از اطمینان از وجود رابطه ی خطی بین متغیرها و دبی سیلاب همبستگی بین هر یک از متغیرها و دبی سیلاب محاسبه شد. متغیرهایی که بیشترین همبستگی را دارند مشخص گردید که این متغیرها عبارت بودند از مساحت حوضه، طول حوضه و طول جریان سطحی. با استفاده از رگرسیون چند متغیره اقدام به مدلسازی برای متغیرهای مستقل و دبی سیلاب گردید. نتایج نشان میدهد که هر چه دوره بازگشت سیلاب افزایش مییابد ارتباط بین متغیرهای مستقل و دبی سیلاب افزایش می یابد به طوری که همبستگی مساحت با دورهی برگشت 21 ساله 941/4 و با دورهی بازگشت 244 ساله 988/4 می باشد. همچنین مدل های ارائه شده با استفاده از تحلیل رگرسیون چندمتغیره در دوره های بازگشت بالاتر از 21 تا 144 سال دارای اعتبار بیشتری برای پیشبینی سیلاب میباشد. به طوری که ضریب تبیین دوره ی 1 ساله برابر با 321/4 و دوره 144 ساله برابر با 121/4 میباشد.
داود مختاری؛ آرش زندکریمی؛ شیدا زندکریمی
دوره 3، شماره 8 ، آذر 1395، ، صفحه 53-72
چکیده
بارندگی به عنوان اصلیترین ورودی در مدلسازیهای هیدرولوژیک محسوب میشود. شبکهی کارآمد ایستگاههای بارانسنجی، شبکهای است که از تراکم مناسبی برخوردار بوده و در نقاط فاقد ایستگاه، برآورد مطلوبی از بارش داشته باشد. به منظور بهینهسازی موقعیت ایستگاههای بارانسنجی روشهای متفاوتی ارایه شده که در این میان ...
بیشتر
بارندگی به عنوان اصلیترین ورودی در مدلسازیهای هیدرولوژیک محسوب میشود. شبکهی کارآمد ایستگاههای بارانسنجی، شبکهای است که از تراکم مناسبی برخوردار بوده و در نقاط فاقد ایستگاه، برآورد مطلوبی از بارش داشته باشد. به منظور بهینهسازی موقعیت ایستگاههای بارانسنجی روشهای متفاوتی ارایه شده که در این میان روشهای زمینآمار به طور گسترده مورد استفاده قرار میگیرند. تحقیق حاضر با هدف ارزیابی وضعیت ایستگاههای بارانسنجی استان کردستان و بهینهسازی موقعیت این ایستگاهها با استفاده از روشهای زمینآمار صورت گرفته است. در این تحقیق و در راستای ارزیابی دقت روشهای مختلف درونیابی مشخص شد که روش Ordinary Kriging با مدل تابع Circular نسبت به سایر مدلها از اعتبار بیشتری برخوردار بوده و مناسبترین روش درونیابی پراکنش بارش در استان کردستان میباشد. در ادامه به منظور بهینهیابی و برآورد خطای ایستگاههای موجود از دادههای بارش 145 ایستگاه هواشناسی استفاده گردیدهاست و با تـوجه بـه وسعت زیاد منطقهی مورد مطالعه و تغییرات زیاد دادههای بارش، ناحیهبندی منطقه یا خوشهبندی ایستگاهها صورت گرفت و کل منطقه به 8 خوشه تقسیم شده است. نتایج حاصله از بهینهیابی بر مبنای ضریب تغییرات کریجینگ نشان میدهد که با اضافه شدن 17 ایستگاه پیشنهادی جدید به شبکهی بارانسنجی موجود در این استان، مقـادیر ضـریب تغییـرات مکـانی بـارش سـالانه از بخشهای مرکزی تا جنوبی بین 0.21 تا 6.67 درصد و در نواحی غربی نزدیک به 12 درصد کاهش مییابد. نتایج پژوهش حاضر به منظور کاربرد روشهای زمینآمار در بهینهیابی از اهمیت بالایی برخوردار بوده و نقشههای تولید شده نیز برای سازمانهای اجرایی (وزارت نیرو، سازمان هواشناسی و ...) از ارزش کاربردی بالایی برخوردار هستند.