عباسعلی داداشی رودباری؛ غلام عباس فلاح قالهری؛ مختار کرمی؛ محمد باعقیده
دوره 3، شماره 7 ، شهریور 1395، ، صفحه 59-86
چکیده
شناسایی رفتار بارش از مهمترین اصول برنامهریزیهای محیطی به شمار میرود. چرا که رفتار بارش در بلندمدت راه را برای برنامهریزیهای محلی و منطقهای هموار مینماید. پژوهش پیشرو با هدف پیشآگاهی مدیریت سیلاب در حوضهی آبریز هراز واقع در جنوب استان مازندران انجام شده است. بدین منظور از تحلیل روند و تکنیک تحلیل طیفی استفاده ...
بیشتر
شناسایی رفتار بارش از مهمترین اصول برنامهریزیهای محیطی به شمار میرود. چرا که رفتار بارش در بلندمدت راه را برای برنامهریزیهای محلی و منطقهای هموار مینماید. پژوهش پیشرو با هدف پیشآگاهی مدیریت سیلاب در حوضهی آبریز هراز واقع در جنوب استان مازندران انجام شده است. بدین منظور از تحلیل روند و تکنیک تحلیل طیفی استفاده شده است. دادههای بارش مورد نیاز در بازهی زمانی 2007-1951 از پایگاه دادهی بارش آفرودیت اخذ شده است. نتایج نشان داد که ضریب تغییرات بارش در سطح حوضه در ماههای گرم سال نسبت به دورهی سرد سال بیشتر بوده است. همچنین با توجه به آمارههای پراکندگی به دست آمده، بزرگترین خوشههای بارش در حوضهی آبریز هراز در فصل زمستان ایجاد میشوند که نشاندهندهی نظم نسبی بارش در منطقهی مورد مطالعه میباشد. تحلیل طیفی مشاهدات بارش، حاکی از وجود چرخههای سینوسی معنیدار 2-3، 5-3، 5-11 و 11 سال به بالا در منطقهی مورد مطالعه است. وجود این چرخهها را میتوان به تأثیر عوامل کلانمقیاس جوی- اقیانوسی نسبت داد. شیب خط روند به دست آمده برای بارش سالانهی حوضهی آبریز هراز 67/7 میلیمتر بر دهه به دست آمد. مهمترین ساز و کاری که میتوان بر اساس آن با وجود روند افزایشی دما، مقادیر مثبت بارش را در حوضهی آبریز هراز توجیه نمود، ساز و کار «مرطوبترشدن گرمتر» است که بر اساس آن هر چه دمای سطحی منطقه بالاتر باشد، مقدار بارندگی بیشتر است.
وحید نورانی؛ نرگس آزاد؛ مهسا قاسم زاده؛ الناز شرقی
دوره 3، شماره 7 ، شهریور 1395، ، صفحه 141-159
چکیده
هدف از این مقاله تعیین روند و بررسی ارتباط سریهای زمانی بلندمدت تراز سطح آب دریاچهی ارومیه و دیگر پارامترهای هیدروکلیماتولوژیکی حوضهی شامل بارش، رواناب، دما و رطوبت نسبی، در مقیاسهای ماهانه، فصلی و سالانه با استفاده از آزمون من-کندال و تبدیل موجک گسسته است. آزمون من-کندال و من-کندال دنبالهای برای ترکیبهای مختلف ...
بیشتر
هدف از این مقاله تعیین روند و بررسی ارتباط سریهای زمانی بلندمدت تراز سطح آب دریاچهی ارومیه و دیگر پارامترهای هیدروکلیماتولوژیکی حوضهی شامل بارش، رواناب، دما و رطوبت نسبی، در مقیاسهای ماهانه، فصلی و سالانه با استفاده از آزمون من-کندال و تبدیل موجک گسسته است. آزمون من-کندال و من-کندال دنبالهای برای ترکیبهای مختلف زیر سریهای حاصل از تبدیل موجک گسسته، جهت تعیین زیر سری زمانی جزئی که مسئول اصلی تولید روند در سریهای زمانی است، مورد استفاده قرار گرفت. نتایج نشان داد در سریهای زمانی پارامترهای هیدروکلیماتولوژیکی در مقیاس ماهانه، تناوب 8 ماهه اصلیترین تناوب در تولید روند است. بعلاوه نتایج حاکی از روند منفی قابلملاحظهای در مقیاسهای مختلف از سریهای زمانی سطح آب دریاچه و رواناب است و سریهای زمانی بارش، دما و رطوبت نسبی در حالت کلی روندهای چشمگیری نداشتهاند. از نتایج این تحقیق چنین برمیآید که در سالهای اخیر کاهش روند در سری زمانی رواناب نقش اساسی را در خشکی دریاچه ارومیه ایفا کرده است. همچنین براساس نتایج آزمون من-کندال دنبالهای، از سال 1377 به بعد، یک روند کاهشی قابل ملاحظهای در هر دو سری زمانی سطح آب و رواناب در مقیاس ماهانه دیده میشود. در نهایت روش تحلیل روند سن (Sen) به کار رفته، نتایج به دست آمده از روش آزمون من-کندال بر پایه موجک را تأیید کرد.